وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

صیانت از فضای مجازی یا صیانت از جیب مبارک

خاطره بسیار جالبی دارم از جهتی خندهدار و از جهتی گریهدار؛ چند سال پیش منزلمان در یک خیابان شمالی جنوبی نسبتا طولانی و نسبتا خلوت قرارداشت. زمانی بود که جمع کردن دیشهای ماهوارهای اوج  گرفته بود. از پائین ترین نقطه خیابان وارد شدم  وانت نیروی انتظامی را پر از دیش های زنگ زده دیدم که یکی دو سرباز روی آنها نشسته بودند و به طرف جنوب خیابان می رفت. در نیمه خیابان به نزدیکی منزل رسیدم پیاده شدم اما  یادم افتاد که باید تا انتهای شمالی خیابان بروم و چیزی بخرم و برگردم، در همین فاصله، یکی دو تا همسایه ها را دیدم که دم درب منازلشان داشتند با عصبانیت و بلند صحبت می کردند و به جمع کنندگان عدوانی دیششان فحش میدادند. به انتهای شمالی خیابان که رسیدم وانتی را دیدم که علنا پر از دیش های مدل جدیدتر و نسبتا جمع و جورتر و نونوار بود و در کنار منزلی ایستاده بود و داشت دیش جدید تحویل و تحول می کرد. واقعا حیرت آور بود در فاصله نزدیک به نیم ساعت از جمع دیش قدیمی تا نصب دیش جدید. در فکر بودم تجهیزاتی که قابل حمل در جیب نیست را چه کسی میتواند وارد کند یا تولید کنند و علنا حمل و نصب کند. ریسیور هم از هر مارکی و از هر کلاسی بخواهی یک ساعت بعد دم درب منزل تحویل می شود. طنز تلخی بود.

داستان ممنوعیت ویدئو را هم به خاطر دارم ممنوع بود و می گرفتند اما هر چندتا دستگاه و هر چندتا نوار میخواستی از هر نوع و از هر کلاسی به هر تعداد در دسترس بود. این همه دستگاه و نوار از کجا وارد می شد و چگونه و توسط یا با حمایت کی؟

 از آنجا که انسان به هرچه منع میشود حریص تر است، حتما ممنوعیت بهترین بازاریابی برای فروش بود و طبعا با قیمتهای بسیار بالاتر .

چند سال پیش روزی به یک مرکز خرید و فروش کامپیوتر و موبایل رفته بودم. در یکی از طبقات آن عده ای شغلشان فروش وی پی ان برای دور زدن فیلترینگ بود. بعدا دیدم که سایتهائی هستند که حتی بعضا فیلتر هم نیستند و علنا انواع وی پی ان را به هرکسی می فروشند ، با کلاس های مختلف بدون قطعی و بدون کم کردن سرعت و غیره با قیمتهای مختلف، و علنا هم روی همین سیستم شاپرک بانک مرکزی و غیره وجه را دریافت می کنند. حالا آن تجهیزات فیزیکی شاید دور از چشم قاچاق میشد. اینها که نرمافزاری است چگونه میشود؟

مورد دیگری قابل توجه است که شاید مستقیما ربطی به موارد فرق نداشته باشد اما در یک فضای کلیتر مرتبط است. تلوزیون رسمی کشور برای ساخت فیلم و سریال ده ها بلکه صدها خط قرمز و استاندارد دارد اما چند شبکه اینترنتی خانگی رسمی و فعال وجود دارد که در ساخت فیلم و سریال به شدت با هم رقابت میکنند و تبلیغاتشان خیابان ها را گرفته است و در سریال هایشان یک دهم استانداردهای تلوزیون را هم رعایت نمی کنند. میزان تبلیغاتشان نشان میدهد که منافعی پشت آن خوابیده.

حال اینها را داشته باشیم و تامل کنیم که چگونه است که درست در زمانی که اینترنت ماهوارهای اغلب بخشهای کشور را پوشش داده است و وصل شدن به آن تجهیزات و اشتراک میخواهد عده ای به فکر صیانت از فضای مجازی افتاده اند؟!!

بله ایران کره شمالی نمیشود نه فقط به خاطر این که اینجا صدوبیست سال پیش انقلاب مشروطه اتفاق افتاده است و نه فقط به خاطر این که مردم این دیار مانند کره شمالی ها چشم و گوش بسته نیستند و گرچه مدتی بتوان دهانشان را بست اما چشم و گوششان دیگر قابل بستن نیست، بلکه به دلیل این که سیستم از درون استحاله شده است. از طرفی کسانی که در فضای حاکم برای حفظ موقعیت، خط قرمزها و استانداردها را تعیین میکنند، خودشان  اغلب باور و اعتقادی به آن ندارند و حتی فرزندانشان را هم نمی توانند قانع کنند و از سوی دیگر همه چیز قابل خرید و فروش شده است.

تجربه نشان داده است که تقاضاها و مطالبات ملی بالاخره خود را  تحمیل میکنند، بعضی زودتر و بعضی دیرتر و پر هزینه تر . اینجا ایران است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۲۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

بدنبال ظهور بیش از پیش نتایج فاجعه بار احداث سد گتوند، بحث های دامنه داری در فضای مجازی درگرفته است. بیشک مشکل بوجود آمده ناشی از ضعف نرم افزاری در اجرای طرح ها و پروژه ها می باشد منظور از ضعف نرم افزاری عدم انجام مطالعات جامع و کافی در تعریف طرحها و پروژه ها است. اما نکته اینجاست که بعضی ها بگونه ای بحث می کنند که گویا ضعف مطالعات و اشتباهات تصمیم سازی و تصمیم گیری در پروژه سد گتوند یک استثناء بوده است در صورتی که ماجرای سد گتوند که یک استثناء نیست ، و این تنها یکی از ده ها و بلکه صدها پروژه ایست که بدون مطالعات کافی انجام شده .

انتقال فولاد بندرعباس به مبارکه اصفهان، طرح اتیلن غرب، طرح اتیلن مرکز. طرح پالایشگاه های هشتگانه سیراف، پروژه ایران ال ان جی، پروژه تزریق گاز ترش به میدان آغاجاری، انتخاب مکان پتروشیمی ارومیه (کریستال ملامین) و بسیاری از پتروشیمیهای دیگر، دهها فرودگاه ساخته شده در دوره  موسوم به سازندگی  که هرگز به تجهیزات ناوبری مجهز نشد و متروکه شد، تاسیسات منطقه آزاد سرخس که هزینه هنگفتی برای آن شد و از بین رفت و هزاران پروژه نیمه تمام و ده ها و بلکه صدها مورد دیگر نشان می دهد  که این بی مطالعه کار کردن کم و بیش یک روال و یک پدیده در همه دولت های بعد از انقلاب بوده است و گتوند هم یکی از آنها است. مثال های نگارنده  بدلیل آشنائی بیشتر با صنعت نفت، بیشتر شامل مصادیق نفتی است اما متخصین هر بخش می توانند مصادیق بخش خود را با توضیحات کافی ارائه دهند. نگارنده قبلا در نوشته های خود بسیاری از مصادیق فوق را شرح کرده ام.

پس آنچه در گتوند رخ داده است قاعده است و استثناء نیست و به این گونه است که سرمایههای کشور تلف میشود و بهره وری در سطح اقتصاد بسیار پائین و بازدهی سرمایهگزاری ها بسیار اندک و بعضا منفی است.

اخیرا  کلیپی را  دیدم که در جهت تبلیغ و تمجید از احداث خط لوله گوره جاسک ساخته شده است، در ابتدای کلیپ مرحوم مهندس ترکان می گوید در سفر ریاست جمهوری پیشنهاد کردیم جاسک بشود منطقه ویژه و آقای روحانی فرمود: چرا ویژه ، بشود آزاد.  یعنی همینطوری به قول معروف گترهای یک منطقه آزاد جدید درست شد.   و آن کلیپ در ادامه مشحون از آن بود که چطور پروژه بدون مطالعات کافی و با آزمون و خطا جلو رفته است.

این قصه سر دراز دارد  و این یک قاعده است که متاسفانه خیلی ها به خاطر منافع و مصالح شخصی با آن همکاری کردهاند  و می کنند . نگارنده سال ها پیش در یک جلسه مهم به این نوع برخورد با سرمایه گزاری های ملی انتقاد کردم، فردی در آنجا من را متهم کرد که اینها ضد توسعه کشور هستند، گفتم اگر آنچه شما می کنید توسعه است بله من ضد توسعه هستم.  

مطالعات علمی انجام شده نشان می‌دهد که تحقق دسترسی به توسعه در سطح کلان و تکنولوژی در سطح خرد، مستلزم تقویت هماهنگ حداقل چهار بال یا افزار آن یعنی افزار انسانی، افزار سازمانی و مدیریتی، افزار اطلاعاتی و تحقیقاتی و افزار فنی می باشد که سه تای آنها ماهیتاً نرم‌افزاری هستند. اما تفکر سخت‌افزاری عمدتاً به افزار فنی می‌اندیشد و آن را در صدر می‌نشاند و محصول عدم تجانس و رشد ناهماهنگ این چهار بال، همان توسعه‌نیافتگی و بحران بهره‌وری است.

اگر روزی محکمهای برای اینگونه تصمیم گیری ها و  اینگونه نابود کردن و اتلاف سرمایه ها و منابع ملی برگزار شود مشخص خواهد شد که در این مورد تنها  مقامات بالا و سران و نمایندگان مجلس متهم نیستند ( که البته حتما هستند) بلکه بسیاری از تصمیم سازان و مهندسین مشاور و کارشناسان و پیمانکارانی که منافع شخصی و محلی را بر منافع ملی ترجیح داده اند نیز مقصرند و همه کسانی  که با این قاعده همکاری کرده اند  باید پاسخگو باشند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۰۷
سید غلامحسین حسن‌تاش