وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۹ مطلب با موضوع «نامه‌ها» ثبت شده است

جناب آقای افشار نیک

سلام

امروز افسانه شما را خواندم. نه حوصله و نه انگیزه ای دارم که به پاسخ و توضیح مطالب شما بپردازم و نه برای قضاوتی که در اثر مطالعه مطلب شما برای کسی حاصل می شود اهمیتی قائلم. ضمن این که پاسخ همه مطالب شما را قبلا گفته و ونوشته ام اما ما ایرانی ها و از جمله خود من معمولا عاشق عقاید خودمان هستیم و هنر شنیدن کمتر داریم خصوصا اگر هرمونتیک منفعت هم درمیان باشد.  اما از این جهت که خیلی با اعتماد به نفس یکی دو جا نام بنده را برده بودید و بنده را قضاوت فرموده بودید خواستم در واقع با بیان حقایقی صرفا در این یکی دو مورد، شاید قدری در مورد صلاحیت قاضی بودن دچار تردیدتان کنم. البته نوعی بغض را در نوشته تان نسبت به خودم و دیگرانی که نام برده اید حس کردم که ممکن است ناشی از بغض و دشمنی با مخالفین محبوبتان باشد. این مطب را صرفا جهت اطلاع خود حضرتعالی مینویسم.  

مرقوم فرمودهاید که بنده به همراه دو نفر دیگر در ستاد میرحسین موسوی دست بالا را داشتیم و مناسب اقتصادی و نفتی ستاد دست ما بود. در این مورد به اطلاعتان میرسانم که اولا بنده اصلا قابل این حرف ها و در چنین سطحی نبوده و نیستم که در تفکر اقتصادی دست بالا را در جائی داشته باشم و اصلا دانش اقتصادی من با اقتصاددانانی که در ستاد بودند قابل مقایسه نیست و دانستههای محدود من تنها در دایره نفت و انرژی است که بنده اگر هم در ستاد  میبودم در این مورد نیز به هیچ وجه هماورد زنگنه و نعمت زاده و ترکان و مهدی هاشمی و دیگرانی که همه نامدار و علامه نفت و انرژی هستند، نبودم. گویا زیادی بنده را بالا بردهاید که احیانا بهتر زمین بکوبید. ثانیا این مطلب به سادگی  قابل تحقیق است که بنده مطلقا پایم را  حتی یکبار در  ستاد انتخاباتی میر مظلوم نگذاشتم و علتش هم این بود که به حضور بعضی افراد ناسالم و بد سابقه در این ستاد اعتراض داشتم افرادی که به باور من شریک جرم مصائب کشور و مردم بوده و هستند. (البته در شرایط فعلی به هیچ وجه اخلاقا راضی به نقل این مطلب از جانب خود نیستم)  و چون در انتخاب های بسیار محدودی که نظارت استصوابی و ساختار قدرت برای ما رقم زده  است ایشان را ترجیح میدادم و وظیفه حمایت میدیدم،  تشکیلات جداگانهای را راه انداختم و فعالیت کاملا مستقلی داشتم که بعدا هم در دو جلسه و جمعا هشت ساعت مورد بازجوئی عزیزان اطلاعاتی قرار گرفتم.

دوم این که بنده را اصلاحطلبی دانستهاید که در مورد برخورد با محبوب شما،  اصولگرا میشود و از این جهت دچار دوگانگی است.  این من را یاد خاطره ای انداخت.

زمانی که مدیر اداری شرکت نفت بودم  درخواست کرده بودم که هر روز  فقط روزنامه سلام و روزنامه رسالت را به من بدهند و طبیعتا وقتی اینها را روی میز من میگذاشتند یکی رو و دیگری زیر بود. روزی یک دوست چپ بسیار سطحی وقتی به اطاق من آمده بود روزنامه رسالت رو بود و او رفته بود و شایع کرده بود که فلانی راست است و روز دیگر یک دوست سطحیتر راست آمده بود  و روزنامه سلام رو بود و رفته بود شایع کرده بود که این خیلی چپ است و من از آن پس اولین کاری که در ورود به دفتر میکردم این بود که این دو تا را کنار هم میگذاشتم که عوام را گیج کنم .

بگذریم ؛ به اطلاع شما می رسانم که بنده هرگز نه اصلاح طلب و نه اصولگرا (به معنای مورد نظر شما ) نبودهام و البته همیشه در انتخابهای محدودی که برای ما ساختهاند به تفکر اصلاح طلبان نزدیکتر بودهام. اتفاقا به نظر من اصلاحطلبها یا مدعیان اصلاحطلبی (به همان مفهوم)، دچار تناقض بودند که هفده سال پیش این را در مصاحبهای با چشمانداز ایران قدری توضیح دادهام و لازم به تکرار نمیدانم. (نقدی بر اصلاح‌طلبی ناتمام ) . به نظر من تمام کسانی که عاشق فرد یا جریانی میشوند گرفتار دگم میشوند و به تعارض و تناقض میافتند، چون عشق موجب کوری از دیدن عیوب و نقائص فراوان محبوب و معشوق می شود. حقیر یک بار در عنفوان شباب به دلیل بی سوادی و بی تجربگی بسیار بیشتر از امروز ( که امروز هم گرفتار آن هستم) عشق سیاسی پیدا کردم و مرتکب اشتباهاتی شدم که بسیار نادم و پشیمانم و جز توبه ره دگر نمیدانم و کوشیدهام که دیگر کمتر جو گیر و عاشق شوم.

سعی کردهام در حد بضاعت تخصصیام منافع ملی برایم در اولویت باشد و امروز افتخار میکنم که میرکاظمی اصولگرا بنده را به کمیسیون تخلفات اداری فرستاد. که داستان آن را در یادداشتی تحت عنوان برائت من و محکومیت میرکاظمی نوشته ام .

در پایان جسارتا به شما توصیه میکنم که اگر (صرفنظر از صلاحیت  یا عدم صلاحیت) بار دیگر خواستید کسی را به قضاوت بنشینید پرونده متهم را دقیقتر مطالعه بفرمائید. حداقل در مورد حقیر بیش از 70 درصد مدارک پروندهام بر روی وبلاگم در دسترس است .

موفق باشید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۰۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

بسمه‌تعالی
‏جناب آقای علی اصغر زبردست
‏مدیرمسئول محترم ماهنامه پیشه و تجارت
‏با سلام
‏روز گذشته توفیق پیدا کردم در حاشیه جلسه‌ای با مجله وزین پیشه و تجارت آشنا شدم و شماره 17 آن را دریافت نمودم و مطاللعه بخش‌هائی از آن برایم مغتنم بود .
‏در صفحه 98 مجله مطلبی تحت عنوان سنگ‌اندازی تحریم‌کنندگان داخلی در باره قرارداد LNG درج شده است که حاوی قضاوتی یک سویه و شتابزده در مورد منتقدین قرارداد FLNG است. البته بسیاری از گزاره‌هایی که در این نوشته هست نشان می‌دهد که نگارنده محترم آشنائی کافی با موضوع ندارد. از آنجا که اینجانب نیز در یکی از نوشته‌های خود نقدی در این زمینه داشته‌ام (فرصت سوزی در صادرات گاز به عمان  ) آمادگی دارم که در یک مصاحبه توضیح دهم که چگونه این قضاوت غیرمنصفانه است. گرچه در مصاحبه دیگری هم این در این مورد توضیحاتی داده‌ام ( راهبردهای صادرات گاز / قیمت گاز صادراتی  ) و وبلاگ اینجانب پر است از مطالبی در نقد عملکرد صنعت‌نفت که به باور من قبل و بیش از تحریم‌ و نقد‌های منتقدین، عامل عقب‌افتادگی و واماندگی صنعت نفت و گاز و بخش انرژی کشور است.
‏بسته به نظر عالی است.
‏سید غللامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش


جناب آقای دکتر جلائی پور 

با سلام و عرض ارادت

مطلبتان در پاسخ به جناب احمد زیدآبادی را مطالعه کردم در آنجا دیدیم وزیر شدن جناب آقای مهندس بیژن زنگنه را از دست آوردهای اصلاحات دانسته‌اید . لازم دانستم خدمتتان عرض کنم که اگر جناب ایشان و امثال ایشان اصلاح‌طلب شناخته شوند فاتحه اصلاح‌طلبی را باید خواند. اگر اثبات این مدعای اینجانب را خواستید زمانی حداقل 4 تا 5 ساعته را تعیین بفرمائید که خدمت برسم و توضیح دهم و اگر قابل دانستید سری به وبلاگ اینجانب بزنید که ده‌ها مطلب در مورد سوء عملکرد ایشان در وزارت نفت چه در دولت اصلاحات و چه در دولت فعلی را آنجا پیدا می‌کنید که اغلب انتشار عام داشته و هرگز پاسخی هم به هیچ کدام داده نشده، صحبت شخص نیست مساله این است که بنده قویا بر این باورم که حفظ و بقای مرجعیت جریان اصلاح‌طلبی برای آینده کشور بسیار سرنوشت ساز و مهم است و از بین رفتن این مرجعیت و از بین رفتن موقعیت بدیل بودن آن و عبور جامعه از آن را برای آینده کشور بسیار خطرناک، و حداقل دو عامل را موجب بقای مرجعیت این جریان می‌دانم یکی پالایش و تصفیه شجاعانه و صریح طیف خود و دیگری تجدید نظر اساسی در گفتمانی که دیگر به هیچ وجه جواب نمی‌دهد و طراحی و تنظیم گفتمان جدیدی که بتواند این مرجعیت را برگرداند. و برای آینده کشور و حفظ کیان کشور و جلوگیری از آنارشیسم محتمل در روز حادثه، اگر لازم است این جریان باید برای این هردو هزینه بدهد. 

این نمی‌شود که جریان اصلاح‌طلب متشکل از طیفی از افراد باشد که از رفیق دزد و شریک قافله تا انسانهای شریفی چون مصطفی تاج‌زاده و ابوالفضل قدیانی در آن جای داشته باشند. زیاده جسارت است.

سید غلامحسین حسنتاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۱۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

سرانجام در آبان ماه سال 1395 به میل شخصی از وزارت نفت بازنشسته شدم با وجود این که به راحتی حداقل یک سال و نیم دیگر از دوره‌ام مانده بود و چون عضو هیات علمی بودم حتی بیشتر هم می‌شد ماند. خداوند را بسیار سپاسگزارم . سال‌های آخر خیلی سخت گذشت . بیشتر از همه به خاطر این که به لحاظ روحی هرگز کارمند نبودم . روزگاری با هزار امید و آرزو و انگیزه که :"حالا اوضاع دیگری است و هرجا می‌شود باید خدمت کرد" ، وارد تشکیلات حکومتی شدم اما به تدریج هر چه جلوتر آمدم از آن ارزشهائی که به انگیزه آن آمده بودم چیزی باقی نماند و فقط چشم باز کردم که  این وسط کارمند شده‌ام و این خیلی سخت بود.

آخرین تقاضای بازنشستگی به میل کارفرما که کردم به شرح زیر است. لطف خدا بود که موافقت نشد که زیر بار هیچ بدهی و منتی نباشم.

در سال 1392 با برگشت آقای زنگنه به وزارت، می دانستم که با برگشت ایشان آن فضای کینه توزانه ای که ایشان در دور قبل وزراتشان بدلیل منتقد بودن بر علیه من بوجود آورده بودند باز خواهد گشت ولذا بلافاصله درخواست بازنشستگی کردم که موافقت نشد. دو سال بعد با نامه زیر  درخواست را تکرار کردم موافقت نشد. در مردادماه 1395 از طریق آقای رشیدی بزرگوار (معاون اسبق موسسه مطالعات بین المللی انرژی) مطلع شدم که فرمول جدیدی آمده است که کسانی که جمع سن و سنواتشان بیش از 90 سال است می توانند بازنشسته شوند و نیاز به موافقت وزیر هم نیست. بلافاصله بعد از شنیدن این خبر درخواست بازنشستگی را برای معاونت وقت اداری و مالی وزارت نفت فرستادم و مدتی بعد ایشان موافقت کرد و نهایتا در آبان همان سال بعد از طی مراحل اداری حکم بازنشستگی صادر شد. لازم به توضیح میدانم که چند ماه بعد از درخواست بازنشستگی من یعنی در مهر یا  آبان 95 در زمان ارائه بودجه سال 96 به مجلس شورای اسلامی، موضوع محدود شدن پاداش سنوات مطرح شد، که البته در سال 96 اعمال نشد.  اخیرا ملاحظه کردم که بعضی از اذناب جناب زنگنه که مانند خود ایشان فقط دنبال تخریب شخصیتی منتقدین هستند و از این طریق ضعف و ناتوانی خود در پاسخ منطقی به انتقادات را فریاد می زنند!، به بنده وصله می چسبانند که برای استفاده از پاداش سنوات کامل، تقاضای بازنشستگی کرده ام و این نشان می دهد که این بیچاره ها هرچه گشته اند هیچ نکته منفی در سوابق بنده حقیر پیدا نکرده اند،اینها که نسبت به رانت خوری ها و دزدی ها و ریخت و پاش های میلیاردی حساسیتی ندارند و نسبت به پاداش سنوات کسانی که در سال 1396 پاداش سنوات را گرفتند ولی به شکلی در مدیریت های نفت ماندند تا قانون بیرونشان انداخت، هم حساسیتی ندارند، به پاداش سنوات بنده حساسیت پیدا کرده اند که حق من بوده است. انشاء الله خدا همه را به راه راست هدایت فرماید. 

نمی‌دانم  متن نامه زیر را از سر هوای نفس اینجا می‌گذارم یا نه، به هر حال انسان موجود پیچیده‌ ای است و من هم یک  انسان بسیار متوسط، خدا می‌داند. اما واقعیت این است که حقایق قابل تاملی در این درخواست هست و گوشه‌ای از تاریخ کشور که چه بر سر شایسته سالاری آمده است! و کسی که خود را اصلاح طلب می داند چگونه با منتقد برخورد می کند. انشاءالله هوای نفس نباشد و به این دلیل باشد. همچنین جهت مزید شرمندگی این اذناب سوابق درخواستهای مکرر بازنشستگی در دوره وزرای دولت نهم و دهم را هم اینجا میگذارم. 


مطلب مرتبط از نشانه های کینه توزی جناب زنگنه : 

نامه ای به سید محمد خاتمی اندر شکایت از وزیر نفت ایشان


مطلب مرتبط: 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

نامه زیر را در اواخر مردادماه 92 یعنی در فاصله انتخاب  شدن آقای دکتر روحانی به ریاست‌جمهوری تا تحویل و تحول کابینه، نوشته‌ام و از دوکانال تلاش کردم آنرا به دست سید بزرگوار برسانم و نیز همین متن را با کمی تغییر بازهم از دوکانال برای آقای دکتر روحانی ارسال نمودم البته هیچکدام را یقیین ندارم که بدستشان رسیده باشد، امیدوارم بزرگوارانی که قول داده بودند، این کار را کرده باشند. حالا پس از حدود سه سال آن را منتشر می‌نمایم شاید بهتر بتوان در مورد آن قضاوت نمود.



برادر عزیز و گرامی جناب آقای سید محمد خاتمی

با سلام و احترام

بدون مقدمه چینی اظهار می‌نمایم که :

1-   جریان اصلاح طلب با حضور خود در انتخابات سال 88 و انتخابات اخیر نشان داد که هرگز از صحنه سیاسی کشور کنار نکشیده و در سال‌های انزوای سیاسی تحمیل شده، به حق در جستجوی فرصت بوده است. وقتی که چنین است، می‌توانست این انتظار از چنین جریانی وجود داشته باشد که در دورانهای انزوای تحمیلی، فراغت را حداقل از یک جهت مغتنم بداند و به نقد و اصلاح درونی خود بپردازد و اصلاح‌طلبی را قبل از هر کس از خود آغاز کند تا در دوره‌های بعدیِ حضور در قدرت بتواند کارآمدی بیشتری داشته باشد.

2-   شاید قبول داشته باشید که از منظر توسعه و پیشرفت و آنچه که در یک جمله می‌توان آنرا وضعیت فنی کشور ذکر کرد، در هیچ دولتی موفقیت سطح‌ بالائی  وجود نداشته است و مسائل و مشکلات و اشتباهات فراوانی را در نظام تصمیم‌گیری و اجرائی کشور می‌توان در همه دوره‌ها  برشمرد. اگر آن نقد درونی اتفاق افتاده بود جریان اصلاح طلبی امروز با آمادگی و قابلیت فنی بسیار بزرگ‌تری در صحنه حضور می‌یافت. ضمنا باید به این نکته مهم توجه نمود که کارامدی یک دولت درهر شرایطی می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی در توفیق سیاسی آن نیز داشته باشد، رضایت مردم از روندهای فنی و کارآمدی، توان فشار از پائین را مضاعف می‌کند و برعکس.

3-   بدیهی و روشن است که ضعف و ناتوانی یک دولت به هیچ وجه نمی‌تواند به معنای توفیق دولت‌های قبل از آن باشد. اما در شرایطی که از یک سو آن نقد درونی از دولت‌های گذشته اتفاق نیفتاده و کارگزاران آن در معرض  درک و اعتراف به اشتباهات و ضعف‌های خود قرار نگرفته‌اند و از سوی دیگر عملکرد دولتهای نهم و خصوصا دهم،  وضعیت فنی کشور و کارآمدی اجرائی را به حضیض خود رسانده است، این خطر و نگرانی وجود دارد که بعضی از کارگزارانی که به دولت برمی‌گردند در مورد توانائی‌ها و عملکرد گذشته خود تشجیع و دچار توهم  موفقیت شوند. بنابراین برای جلوگیری از این اتفاق که می‌تواند خسارت بار باشد، خوبست در فرصت بسیار کوتاه باقی‌مانده تا استقرار دولت یازدهم، حداقل در مورد مدیرانی که به سِمت‌های گذشته خود بر می‌گردند این نقد و بررسی عملکرد گذشته  صورت‌ پذیرد.

4-   صنعت نفت مهمترین و تاثیرگذارترین صنعت کشور است که اگر درست عمل کند می‌تواند تاثیر زیادی بر روند رشد و توسعه کشورنیز  داشته باشد. عملکرد جناب آقای مهندس بیژن زنگنه وزیر نفت در دو دولت هفتم و هشتم مورد نقد و انتقادات زیاد بیرونی (منظور بیرون از جریان اصلاحات و دولت وقت) بوده است و متاسفانه هرگز دولت وقت و جریان اصلاحات توجه و رسیدگی جدی به این نقدها ننمود.

5-   آقای مهندس زنگنه در کنار توفیقاتی که در مقایسه با وزرای بعد از خود داشته‌اند اشتباهات فراوانی را هم داشته‌اند. اینجانب از جمله نقادان جدی عملکرد فنی ایشان بوده‌ام و اغلب قریب به اتفاق نقدهای اینجانب با (ذکر تاریخ )، بر روی وبلاگ اینجانب در دسترس است (hassantash.blogfa.com)  و به نوبه خود آمادگی توضیح و تشریح  و دفاع از آنها را در هر محفلی چه رو در رو با ایشان و غیر آن البته در حضور داوران بی طرف را دارم. حتی اینجانب بر این باور بوده و هستم که بسیاری از مشکلات صنعت‌نفت در دوره‌های بعد ناشی از سوء عملکرد ایشان بوده است اما درست یا غلط در هشت سال گذشته برای جلوگیری از سوء استفاده‌ها،  خود را در این رابطه سانسور کردم و می‌دانم که بسیاری از دیگر نقادان ایشان نیز اینگونه بوده‌اند.  اینجانب در دولت‌های نهم و دهم نیز به نقادی خود ادامه دادم و چوب آن را نیز خوردم  و اگر حجم انتقادام کمتر از گذشته بود با همان رویکرد سانسور بود که مجبور به  ذکر سوابق  نشوم. در مورد  برخورد  و شیوه اخلاقی ایشان  و بعضی همکارانشان که هیچ تناسبی با شعارهای اصلاح‌طلبی  نداشت نیز در دوره  دوم ریاست جمهوری جنابعالی نامه‌ای را خدمتتان فرستادم که استحضار دارید.

6-   قصد من از نامه حاضر نه ادعای صحت و متقن بودن همه  نقدهای خویش است و نه اعتراض به این است که چرا ایشان مجددا کاندیدای وزارت نفت شده‌اند و نه اصرار بر اینکه شخصا نیز در این بررسی حضور داشته باشم.  از  وضعیت خطیر کشور و مشکلات و محدودیت‌ها خصوصا در تربیت نیروهای کارآمد و شایسته که از جمله بزرگترین ضعف‌های همه دولت‌ها بوده است، بی‌اطلاع نیستم و منکر نقاط قوت و توانائی‌های آقای مهندس زنگنه هم نیستم. قصد من این است  که  در بررسی نقدهای جدی که به عملکرد ایشان وجود داشته است یا نقادان مجاب و متوجه اشتباهات خود شوند و نقد خود را محک زنند و تعدیل کنند که در دوره  آینده که صنعت‌نفت با مشکلات زیادی روبروست ناخواسته چوب لای چرخ ایشان نگذارند و یا جناب زنگنه متوجه اشتباهات و خطاهای خود شوند و آنها را تکرار نکنند و یا حداقل ریاست محترم جمهور جدید و معاونین و مشاورین ایشان از نقاط ضعف و اشتباهات ایشان مطلع شوند و هم منشوری را برای عدم تکرار آن با ایشان به تفاهم برسند و هم مواظب و کنترل کننده نقاط ضعف ایشان باشند که انشاء اینبار تنها نقاط قوت و شایستگی‌های ایشان در خدمت صنعت عظیم نفت کشور باشد. ضمنا در فرایند این نقد و بررسی مدیران سطح بالای کشور متوجه حساسیت‌ها و اهمیت صنعت‌نفت نیز خواهند شد.


از جنابعالی استدعا دارم که این مهم را پیگیری بفرمائید.

سید غلامحسین حسن‌تاش


مطلب مرتبط:   سئوالاتی از جناب مهندس بیژن زنگنه در مورد عملکرد دوره وزارتشان در دولت اصلاحات

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۵ ، ۰۸:۰۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

بنام خدا

مدیریت محترم خبرگزاری فارس

با سلام

اینجانب در روز 29 مهرماه در دانشگاه امیرکبیر در یک میزگرد علمی در مورد قراردادهای نفتی شرکت کردم و امروز متوجه شدم که در روز 5 آبان ماه در اخبار آن خبرگزاری بدون اشاره به میزگرد و موضوع آن، اخبار ناقص و بسیار نادرستی از عرایض من در آن همابش نقل شده است . در میزگردی که سه نفر در بحث شرکت داشته‌اند و در بخشی از نشست هم به سئوالات حضار جواب داده‌اند، تنها بخش‌هائی از صحبت‌های من بطور گزینشی از قسمت‌های مختلف نشست به هم چسبانده شده و مطالب نادرستی از قول من نقل شده و سعی شده است که جهت خاصی هم به آن داده شود. کل مطلب گزارش شده از بی‌‌دانشی گزارش دهنده از موضوع و عدم درک صحیحش از آنچه گفته شده حکایت دارد و متاسفانه سردبیری هم به بی‌سر و ته بودن مطالب نقل شده توجه نکرده است . اگر منصفانه نوار کل جلسه را  گوش بدهید و با آنچه گزارش شده مقایسه کنید همه چیز روشن خواهد شد. اینجانب ضمن اعتراض شدید به این گزارش و محتوای آن و عدم رعایت اخلاق حرفه‌ای در آن اعلام می‌کنم کهاقداماتی از این دست خواسته یا نا خواسته یک روش پیشرفته سانسور است و نتیجه آن خود سانسوری کسانی است که نمی‌خواهند آبرویشان بازیچه دست یک خبرنگار و گزارشگر کم سواد یا  خدای نکرده مغرض شود و اباطیلی به نام آنها منتشر شود. کما اینکه بنده اگر اطلاع داشتم که خبرنگار در این نشست علمی حضور دارد در آن شرکت نمی‌کردم و من بعد نیز چنین خواهم کرد، باشد اهداف این نوع سانسور پیشرفته محقق شود.

سید غلامحسین حسن‌تاش

12آبان ماه 1392

رونوشت : پانا نیوز 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۲ ، ۱۳:۴۳
سید غلامحسین حسن‌تاش
 
کد خبر ۷۴۳۰۴
 
تاریخ انتشار: ۲۰:۳۲ - ۱۴ خرداد ۱۳۸۸ - 04 June 2009
 
آیت الله العظمی موسوی اردبیلی در فتوایی هر گونه تخلف در انتخابات را خیانت به آرای مردم و حرام اعلام فرمود.
 
ایلنا: آیت الله العظمی موسوی اردبیلی در فتوایی هر گونه تخلف در انتخابات را خیانت به آرای مردم و حرام اعلام فرمود.

معظم له در پاسخ به نامه سید غلامحسین حسن تاش، دبیر ائتلاف مردمی هواداران میر حسین موسوی اعلام کردند که هر گونه خلف در انتخابات را خیانت به آرای مردم و حرام اعلام است.

متن کامل نامه سید غلامحسین حسن تاش، دبیر ائتلاف مردمی هواداران میر حسین موسوی به آیت الله العظمی موسوی اردبیلی به این شرح است:

حضرت آیت ا... العظمی موسوی اردبیلی (دامه افاضاته)

با سلام ، عرض ارادت و التماس دعای خیر

به استحضار عالی می‌رساند که در بعضی از دوره‌های انتخابات گذشته برای انتخاب مقاماتی که طبق قانون باید بر مبنای آراء عمومی انتخاب شوند، مشاهده شده است که ولو استثناً، تخلفاتی توسط بعضی افراد صورت می‌گیرد. این تخلفات از قبیل دو بار رای دادن با شناسنامه‌های جعلی یا المثنی در صورتیکه اصل آن وجود دارد، یا از طریق پاک کردن مهر شعبه اخذ رای از شناسنامه یا امثال آن صورت می‌گیرد و یا ولو به طور اسنتثناء، برخی از دست اندرکاران اخذ رای، آرای سفید یا مخدوش را که باید باطله محسوب شود در هنگام شمارش به نام کاندیدای خاصی می‌نویسند و یا بعضا دست‌اندرکاران شعبه یا بعضی معتمدین محلی، برای افراد کم‌سواد یا احیانا فاقد دید کافی و امثال آن اقدام به نوشتن رای می‌کنند، لکن کاندیدای موردنظر خود را به جای کاندیدای مورد نظر صاحب رای می‌نویسند و یا احیانا در هنگام تنظیم صورت جلسه شعب یا تجمیع آراء در تعداد دست کاری می‌شود.

استدعا دارد که نظر خود را در مورد وجه شرعی امثال اینگونه رفتارها که موجب مخدوش شدن اعتبار انتخابات می‌گردد اعلام فرمایید.

دبیر ائتلاف مردمی هواداران میر حسین موسوی

سید غلامحسین حسن تاش

آیت الله العظمی موسوی اردبیلی نیز در پاسخ به این نامه مرقوم فرمودند: اعمال مذکور، علاوه بر آن که خلاف قانون است، خیانت به آرای مردم بوده و حرام است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۸۸ ، ۱۳:۲۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

توضیح : اگر مطالعه از سندی که تصویر آن ذیل این نامه گذاشته شده شروع شود مطلب برای خواننده روشن می شود. اما در بند 5 نامه بصورت گذرا به مطلبی اشاره شده است که بد نیست اینجا آن را توضیح دهم. 

در ابتدای وزارت نفت بیژن زنگنه در سال 1376 ایشان برای اولین بار از زمان وزارتش در آذر 1376 در اجلاس اوپک که استثنائا در جاکارتای اندونزی برگزار شده بود شرکت کرد در این اجلاس با محوریت عربستان سعودی تصمیم گرفته شد که تولید اعضاء اوپک افزایش یابد و این در حالی بود که علائم ظهور بحران بزرگ اقتصادی در منطقه آسیای شرقی آشکار شده بود و قابل پیش بینی بود که با ظهور این بحران در منطقه ای که بیشترین رشد تقاضای انرژی را دارد، تقاضای جهانی نفت کاهش خواهد یافت، بیژن زنگنه هم با این تصمیم اوپک همراهی کرد در صورتی که تصمیمات اوپک به اتفاق آراء اتخاذ می شود و مخالفت او مانع تصویب این تصمیم می شد. بدنبال این تصمیم قیمت جهانی نفت از حدود 20 دلار به کمتر از 8 دلار سقوط کرد که البته در اجلاس بعدی اوپک در اسفند همان سال کنترل شد و در  شروع کار دولت اصلاحات که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کرد این اتفاق بدی بود. بدنبال سقوط قیمت نفت گزارشی در مرکز پژوهشهای مجلس تهیه و به صورت محدود بین نمایندگان توزیع شده (ظاهرا تحت عنوان در جاکارتا چه گذشت) بود که ظاهرا در آن به همکاری ایران با این تصمیم انتقاد شده بود. بیژن زنگنه به شدت از این گزارش برافروخته شده بود. در آن زمان من رئیس موسسه مطالعات بین المللی انرژی بودم و چهارشنبه ها بصورت هفتگی با وزیر جلساتی داشتیم تحت عنوان  اوپک و بازار نفت . در اولین جلسه بعد از انتشار این گزارش ایشان برافروختگی خود را نشان داد. نماینده ایران در هیئت عامل اوپک دو نفر از همکاران واحد امور اوپک وزارت نفت (که احتمالا به دلیل سوابق روابط قبلی علاقمند بود از دستشان خلاص شود) را متهم کرد که آنها همکار مرکز پژوهشها هستند و این گزارش را نوشته اندو زنگنه صراحتا گفت اینها را بیرون بیندازید. یکی از آن دو که از کارشناسان زحمتکش و خوب آنجا بود تحت فشاری که به او آوردند از شرکت سایپا نامه آورد که مامور خدمت شود ولی وزیر حتی با ماموریت هم موافقت نکرد و نوشته بود که با انتقال موافقت می شود ولی ایشان مایل به انتقال نبود و حرفش این بود که من کارمند با سابقه صنعت نفت هستم وزیری آمده از من خوشش نمی آید من دعوا ندارم و تا او هست به ماموریت می روم . در این فاصله و تا جناب وزیر بفهمد که که به زور نمی تواند کسی را منتقل کند من ایشان را به موسسه مطالعات بردم که از واحد اجرائی اوپک که مورد حساسیت شده بود دورتر باشد و به کار مطالعاتی بپردازد که بعدا این موجب گلایه وزیر از من و موجب اولین سوء ظن های ایشان به من شد که تو مخالف من را جذب می کنی در صورتی که این بنده خدا قسم می خورد که من نویسنده آن گزارش مرکز پژوهشها نبودم و حداکثر در یک مذاکره تلفنی نظرم را به کارشناس مرکز گفته ام. اما نفر دوم در کنار کار در امور اوپک شرکت نفت مسئولیتی هم در یکی از روزنامه های نسبتا مهم آن زمان داشت وقتی به او هم فشار آوردند که باید برود، در آن روزنامه شروع به انتشار مطالبی بر علیه زنگنه کرد و از جمله برخی پرونده های تخلفات ایشان در دوره وزارت نیرویشان را منتشر کرد. مدتی نگذشت که مطلع شدیم این نفر دوم که به قول معروف سمبه اش پر زور تر بود سر از دفتر کالای نفت در کالگری کانادا درآورده است و هم به او در آنجا ماموریت بلندمدت و پست و سمت داده اند و هم امکان ادامه تحصیلش را فراهم کرده اند. اینجاها بود که آرام آرام مرام و مسلک و سعه صدر!! این وزیر را می شناختم. 

این را هم اضافه کنم که مدتی بعد از نگارش این نامه به رئیس جمهور با تداوم فشارها مجبور شدم مرخصی بدون حقوق بگیرم و از وزارت نفت بروم و بعد از پایان دوره وزارت زنگنه در سال 1384 به سمت کارشناسی خود در موسسه مطالعات برگردم. 

و نکته دیگر این که امروز بعد از پانزده سال شاید بتوان راجع به فراز پایانی نامه اینجانب به رئیس جمهور پاکدستی که از همه جهت و در همه شاخص ها بهترین عملکرد را در میان روسای جمهور  بعد از دوران جنگ تحمیلی داشته است، قضاوت نمود که چگونه پیش بینی اینجانب تحقق یافت و عملکرد وزیر نفت با پرونده هائی مانند کرسنت و استات اویل و توتال و غیرو به ضعیف ترین حلقه عملکرد دولت اصلاحات تبدیل شد و بسیاری از دست آوردهای ارزشمند آن دولت را تحت الشعاع قرار داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۸۲ ، ۱۴:۱۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

نامه ای به سید مظلوم میرحسین موسوی در زمان دولت اصلاحات در مورد سرمایه گذاری خارجی و حاشیه نویس آن بزرگوار 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۷۷ ، ۲۳:۱۵
سید غلامحسین حسن‌تاش