وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

غلامحسین حسنتاش در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران عنوان کرد

تاثیر «هیچ» مواضع ترامپ بر بازار نفت

حسنتاش می‌گوید: واکنش اروپایی‌ها در مقابل برخوردهای ترامپ منفی است. در این مقطع دول اروپای نه‌تنها با آمریکا همکاری نخواهند کرد، بلکه در مقابل وضع تحریم‌های جدید مقاومت هم خواهند کرد. 

23 مهر 1396 

 کد خبر : 10561 


 

غلامحسین حسنتاش؛ کارشناس ارشد انرژی 

پایگاه خبری اتاق ایران 


ضرورت آرام نگاه‌ داشتن فضای کسب‌وکار پس از سخنان ترامپ

8 ساعت قبل


تهدیدهای ترامپ نمی‌تواند روابط اقتصادی ایران با دنیا را به انزوا بکشاند

دیروز

روز جمعه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا استراتژی جدید خود را درباره برجام اعلام کرد: «پایبندی ایران به توافق برجام را تأیید نمی‌کنم.» اما بعد از سخنرانی او در ساعت 8 شب به‌وقت‌ایران، فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از پایبندی ایران به برجام گفت. تأثیر مواضع ترامپ بر روابط اقتصادی ایران و اروپا چیست؟ در این رابطه، از غلامحسین حسنتاش، تحلیل‌گر ارشد حوزه نفت، درباره تأثیر مواضع ترامپ بر بازار نفت و قراردادهای نفتی بین ایران و اروپا پرسیدیم؛ این تحلیل را بخوانید.

*سخنان روز جمعه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا درباره عدم پایبندی ایران به برجام چه تأثیری می‌تواند در بازار انرژی، بخصوص بازار نفت دارد؟ آیا ممکن است این مسئله باعث تلاطم‌هایی در آینده بازار نفت شود؟

اگر بخواهیم جایگاه و اثر سخنان یا بیانیه ترامپ را دقیق‌تر بررسی کنیم باید آن را با تهدیدهای قبلی وی و جوی که ساخته بود مقایسه کنیم، ترامپ تهدید به خروج از برجام و تهدید به‌قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروه‌های تروریستی کرده بود اما در بیانیه خود از هر دوی این‌ها عدول کرد و این‌یک نوع شکست برای او به‌حساب می‌آید درواقع ترامپ تسلیم‌شده است که خروج امریکا از برجام ممکن نیست. این‌که ترامپ می‌گوید پایبندی ایران به برجام را نمی‌تواند تائید کند نیز مؤید این است که قبول کرده است در چارچوب برجام با ایران برخورد کند. بنابراین به نظر من سخنان ترامپ عملاً تائید حقوقی برجام بود. و بقیه حرف‌های او هم عمدتاً تکراری بود. با توجه به گزارش‌ها مکرر آژانس در مورد پایبندی ایران به تعهدات برجام به نظر می‌رسد ترامپ در این مورد هم نتواند کاری را از پیش ببرد؛ استنادات او هم استنادات قدیمی بود که بعداً حل‌وفصل شده است. من فکر نمی‌کنم این سخنان تأثیر چندانی بر بازار نفت داشته باشد. ممکن است قیمت جهانی نفت قدری کاهش یابد یعنی تلقی بازار نفت از این سخنان برخورد جدی با ایران نخواهد بود و این برای بازار اطمینان خاطر است و می‌تواند موجب کاهش مختصری در قیمت شود.

*آیا ممکن است این تحریم‌هایی که ترامپ از آن می‌گوید، تا بازار نفت دامنه داشته باشد؟

فکر نمی‌کنم به‌سرعت اتفاقی بیافتد. با توجه به این‌که ترامپ تحریم‌های جدید را به عهده کنگره گذاشت، باید دید دولت ترامپ چه تحریم‌های جدیدی را به کنگره می‌برد و کنگره چه تصویب خواهد کرد که نقض برجام هم نباشد.

*به نظر شما ممکن است که اروپا با آمریکا همراهی داشته و صنعت و بازار نفت ایران را تحریم کند؟

بسیار بعید می‌دانم که چنین اتفاقی بیافتد هم‌اکنون نیز واکنش اروپایی‌ها در مقابل برخوردهای ترامپ منفی است. به نظر من در این مقطع دول اروپای نه‌تنها با امریکا همکاری نخواهند کرد بلکه در مقابل وضع تحریم‌های جدید مقاومت هم خواهند کرد. البته ممکن است آمریکائی‌ها با تصمیماتی مانند تشدید تحریم‌های ثانویه و ایجاد محدودیت بیشتر در نقل و انتقالات بانکی شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران اروپائی را دچار تردید کنند.

*آینده سرمایه‌گذاری و تکنولوژی در حوزه نفت ایران چه خواهد شد؟

البته بنده هنوز هم مثل گذشته وضعیت فناوری و سرمایه‌گذاری در نفت را بیش از آنکه گرفتار تحریم و روابط خارجی بدانم گرفتار سرگشتگی صنعت نفت در برنامه‌ها و اولویت‌های خود و نابسامانی مدیریتی در این صنعت می‌دانم. ولی در حد موضع‌گیری اخیر ترامپ، فکر می‌کنم ازنظر تعاملات خارجی صنعت نفت وضع ازآنچه تاکنون (یعنی در شرایط بعد از برجام) بوده است بدتر نخواهد شد.    


      (یک پرسش و پاسخ آخر را دوستان اطاق به مصلحت ندانستند و با اخذ موافقت من حذف کردند ولی از آنجا که فکر می کنم به همه حقایق باید توجه نمود اینجا برای اعضاء کانال می گذارم)                                                             


 5 -آینده توافقات نفتی چه خواهد بود و چقدر پایدار خواهد ماند؟

پاسخ 5 – به هر حال همانطور که عرض کردم ممکن است بعضی از شرکت هائی که در حد یادداشت تفاهم وارد شده اند ، قدری دچار تردید شوند و تبدیل یادداشت تفاهم ها به قرارداد را قدری به تعویق بیندازند تا تصویر برخوردهای آتی ایالات متحده روشن تر شود و فکر می کنم برخوردهای ترامپ هم بیشتر همین هدف را دنبال می کند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۶ ، ۱۶:۴۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

تعصب روی نام خلیج فارس خوب است اما ایکاش یک دهم تعصبی که روی نام داریم روی ذخایر خلیج فارس داشتیم. بارها نوشته و گفته ام که قطری ها تا کنون بیش از یک و نیم میلیارد بشکه از میدان مشترک نفتی برداشت کرده اند و روزانه بیش از سیصد هزار بشکه از آن تولید می کنند و چند ماه پیش هم با همین توتال ( رفیق ما) قرارداد بستند که بازهم تولید از آن را بالاببرند، و ما اخیرا چند بشکه ای تولید می کنیم ! بقیه میادین مشترک هم همینطور است کسی هم از بالا تا پایین ککش نمی گزد ولی برای نام خلیج فارس رگ گردنمان  می ترکد ، کلا در نام و هرچه جنبه شعار دارد گیر کرده ایم در حالی که به عمل کار براید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۶ ، ۲۲:۴۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

بعد از انتحابات ریاست جمهوری سال 1396 و انتخاب مجدد دکتر حسن روحانی و در مرحله معرفی کابینه عده ای زیادی از دوستان و همکاران صنعت نفت نگران انتخاب مجدد مهندس بیژن زنگنه بودند و با توجه به مراجعات این دوستان برای این که به تکلیف خود در قبال شناخت نسبی که از صنعت نفت دارم و برداشتی که از عملکرد و مدیریت مهندس زنگنه داشتم، عمل کرده باشم ، نامه ای را خدمت ریاست محترم جمهوری نوشتم و تلاش کردم آن را  از طرق مختلف به دست ایشان برسانم و بعد از چند روز به درخواست بعضی دوستان همان متن را با تغییراتی خدمت جناب دکتر سید محمد خاتمی فرستادم . اینک متن این دو نامه را در این جا قرار می دهم چند سطری که در نامه دوم اضافه شده است را با رنگ قرمز مشخص کرده ام . 

عمیقا آرزومندم که برداشت های من اشتباه باشد و در این دوره شاهد عملکردی رضایت بخش از مهندس زنگنه در راستای منافع ملی باشیم.


برادرگرامی جناب آقای دکتر روحانی

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و احترام

انتخاب مجدد آقای زنگنه به وزارت نفت در سال 1392 متاسفانه بر مبنای ارزیابی و ارزشیابی دقیق رفتار و عملکرد ایشان  در  مسئولیت‌های قبلی و خصوصا در وزارت نفت نبود، بلکه تحت تاثیر وضعیت وخیمی بود که دولت نهم و دهم در سطح کشور و به ویژه در وزارت نفت پدید آورده بود و آن وضعیت وخیم، ناکارائی‌ها و عملکردهای منفی مدیریت وزارت نفت در دوره قبل از آن را نیز تحت الشعاع قرار داده بود. در شرایط بعد از انتخابات 92 در مقابل انتقاداتی که نسبت به عملکرد گذشته آقای زنگنه و فهرست اشتباهات ایشان وجود داشت، گفته می‌شد که ایشان آن فرد سابق نیستند و تعهد داده‌اند که روش و منش گذشته را تکرار نکنند ولی متاسفانه دقیقا همان روش و منش و شاید حتی بدتر از آن تکرار شد.

در دولت یازدهم تنها دو یا سه موفقیت به حساب عملکرد  آقای زنگنه ثبت شده است که عبارتند از: 1- پیشرفت بعضی از فازهای پارس‌جنوبی 2- افزایش سریع تولید نفت و رساندن آن به رکوردهای گذشته بعد از برجام، و رفع محدودیت‌های صادرات نفت 3- توافق اوپک برای کنترل تولید بعد از مدتها بی تحرکی اوپک .

اما در حقیقت می‌توان  تنها بخشی از مورد اول را به حساب کارنامه آقای زنگنه گذاشت. واقعیت این است که به هر حال همه وزرائی  که در نفت  آمدند و رفتند طرح توسعه پارس‌جنوبی را در اولویت کاری خود قرارداده  و تلاش‌هائی را در مورد آن انجام داده بودند که وزارت نفت در دولت یازدهم انصافا تلاش بیشتری در آن داشته و قدری  هم وارث نتایج تلاش‌های گذشته شد و قدری از پیشرفت کار نیز مرهون برجام و رفع موانع تامین تجهیزات بود. مورد دوم عمدتا حاصل زحمت مردان تلاش‌گر صنعت نفت در مناطق عملیاتی و شرکت‌های تولیدی خصوصا در مناطق نفت‌خیز جنوب بود یعنی همان کسانی که آقای زنگنه هرگز برخورد خوبی با آنها نداشته است و نه تنها هرگز توانائی‌های ایشان را به رسمیت نشناخته بلکه همواره در تلاش ناتوان و نا کارآمد نشان دادن ایشان بوده است. واقعیت این است که این مردان بودند که در دوره شدت تحریم‌ها و کاهش تولید و صادرات نفت کشور، طوری با میادین و چاه‌ها و تاسیسات نفتی رفتار کردند که بارفع موانع بلافاصله تولید افزایش یابد و اگر این مردان مورد حمایت و پشتیبانی وزیر قرار گرفته بودند می‌توانستد ارزش‌های بسیار بیشتری در مسیر توسعه صنعت نفت (که رکورد شش میلیون بشکه تولید را در کارنامه دارد) بیافرینند. در مورد سوم یعنی توافق اوپک نیز قبلا به تفصیل نوشته‌ و استدلال شده است که با توجه به فضای بین‌المللی بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، عربستان سعودی به هر دلیل تصمیم گرفت که از کارشکنی گذشته در اوپک دست بردارد و قدری در جهت کنترل تولید همکاری کند.

اگر از این موارد بگذریم ناکارائی ها و کارهای عقب افتاده در صنعت نفت فراوان است. در مورد امر مهم توسعه میادین و مخصوصا میادین مشترک هنوز هیچ برنامه و تصویر روشنی وجود ندارد. نظام تصمیم‌گیری وزارت نفت کماکان  هیئتی، شتابزده و غیر متکی به فرایند تصمیم سازی و کارشناسی و مطالعه است و حاصل آن بهره وری پائین و اتلاف منابع  است. بسیاری از بخش های صنعت نفت یا به کلی رها شده هستند و تنها به یک مرکز هزینه تبدیل شده اند و یا با بهره وری بسیار اندک کار می کنند.

جناب آقای زنگنه کماکان اعتقادی به مطالعات و بررسی‌های کارشناسی و اصلاح نظام تصمیم‌گیری خود ندارند و نیز در شرایطی که با واگذاری پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها فعالیت و موضع وزارت نفت در بخش پائین‌دستی صنعت نفت به حکمرانی محدود شده است، شخص ایشان نه تصویری روشن از حکمرانی داشته و نه باوری به جایگاه آن دارند.

بدترین رفتاری که با کل صنعت نفت کشور (اعم از بخش دولتی و خصوصی و سازندگان تجهیزات و پیمانکاران و غیرو) در دوره قبلی مدیریت جناب آقای زنگنه انجام شد و در این دوره نیز ادامه یافت ناکارا جلوه دادن این صنعت بود. قطعا جذب سرمایه و  فناوری خارجی در هر جا که لازم است و منافع ملی ایجاب می‌کند، ضروری است و باید انجام شود، اما این که  مدیری توانائی‌های داخلی را تضعیف کند یا نفی کند و یا نادیده بگیرد و یا معطل بگذارد که کشور را به ضرورت جذب همکاری خارجی مجاب کند اصلا کار درستی نبوده است. معطل کردن همه مسائل صنعت نفت و تقلیل دادن همه چیز به این که یک مدل قراردادی تدوین شود که برای شرکت‌های خارجی جذاب باشد روشن‌ترین دلیل این مدعاست.

 وزیری که بتواند نقش پدری و حمایتی در صنعت نفت کشور ایفا کند، می‌تواند با تجمیع توانائی‌های ملی بسیاری از امور را بسیار بهتر از گذشته به پیش ببرد و نیز با همدلی فرزندان خود در همه بخش‌های این صنعت عظیم، خلاء‌هائی که پر کردن آن نیازمند کمک خارجی است را مشخص کند و با همکاری و همدلی کارکنان خدوم صنعت نفت، این کمک‌ها را جذب کند و آن را در مسیر ارتقاء توانائی‌های داخلی قراردهد.

ارزیابی عملکرد وزارت نفت در این دوره باید همه جانبه باشد چه تکالیفی در اسناد برنامه‌ای دولت و در برنامه‌های مصوب مجلس برای وزارت نفت در زمینه های مختلفی مانند بهره وری انرژی، کاهش آلاینده‌ها ، تزریق کافی گاز به میادین برای افزایش بازیافت، توسعه میادین مشترک و غیرو  تعیین شده بوده است و چه میزانش انجام شده است؟ وضعیت نظام تصمیم گیری و بهره‌وری در سطح وزارت نفت چگونه بوده است؟ اگر چنین ارزیابی‌های دقیقی انجام نشود، تنها آنچه که جلوه داده می شود نمره خواهد گرفت و به خطا خواهیم رفت. با ارزیابی دقیق نمره پائینی به علمکرد وزارت نفت می‌توان داد  و ادامه مسئولیت آقای زنگنه به ضرر صنعت نفت و کشور خواهد بود.

گرچه کارشناسان نخبه و مدیران فنی برجسته‌ای در صنعت نفت حضور دارند اماشاید بتوان اذعان نمود که مدیری در قامت صنعت عظیم نفت برای اداره وزارت نفت در میان ایشان نباشد، که البته عدم تربیت چنین مدیرانی نیز از قصورهای مدیران گذشته و بیش از همه آقای زنگنه بوده است.  باید مدیری را برای اداره وزارت نفت برگزید که با  بی‌طرفی، ظرفیت مدیریتی بالا، روحیه مشورت‌پذیری، اعتقاد به کارشناسی و توسعه نرم‌افزاری و باور به استفاده از همه ظرفیت‌های صنعت‌نفت، بتواند توانائی‌های این صنعت را به فعلیت درآورد. لذا براساس مطالعه و بررسی و مشورت، فردی مانند آقای دکتر ...........در این رابطه پیشنهاد می‌شوند. بسته به نظر عالی است.

سید غلامحسین حسن‌تاش



 

برادرگرامی جناب آقای سید محمد خاتمی  

با سلام و احترام

انتخاب مجدد آقای زنگنه به وزارت نفت در سال 1392 متاسفانه بر مبنای ارزیابی و ارزشیابی دقیق رفتار و عملکرد ایشان  در  مسئولیت‌های قبلی و خصوصا در وزارت نفت نبود، بلکه تحت تاثیر وضعیت وخیمی بود که دولت نهم و دهم در سطح کشور و به ویژه در وزارت نفت پدید آورده بود و آن وضعیت وخیم، ناکارائی‌ها و عملکردهای منفی مدیریت وزارت نفت در دوره قبل از آن را نیز تحت الشعاع قرار داده بود. در شرایط بعد از انتخابات 92 در مقابل انتقاداتی که نسبت به عملکرد گذشته آقای زنگنه و فهرست اشتباهات ایشان وجود داشت، گفته می‌شد که ایشان آن فرد سابق نیستند و تعهد داده‌اند که روش و منش گذشته را تکرار نکنند ولی متاسفانه دقیقا همان روش و منش و شاید حتی بدتر از آن تکرار شد.

اگر حوصله و فراغتی باشد و بررسی دقیقی از عملکرد گذشته ایشان انجام شود، ده ها مورد را می توان ارائه نمود که تصمیمات شتابزده و بی مطالعه و خودرائی چه هزینه هائی را به کشور تحمیل کرده است و حتی می توان نشان داد که بنای بسیاری از اشتباهات دولت نهم  دهم در صنعت نفت در دوره ایشان گذاشته شده است.

در دولت یازدهم تنها دو یا سه موفقیت به حساب عملکرد  آقای زنگنه ثبت شده است که عبارتند از: 1- پیشرفت بعضی از فازهای پارس‌جنوبی 2- افزایش سریع تولید نفت و رساندن آن به رکوردهای گذشته بعد از برجام، و رفع محدودیت‌های صادرات نفت 3- توافق اوپک برای کنترل تولید بعد از مدتها بی تحرکی اوپک .

اما در حقیقت می‌توان  تنها بخشی از مورد اول را به حساب کارنامه آقای زنگنه گذاشت. واقعیت این است که به هر حال همه وزرائی  که در نفت  آمدند و رفتند طرح توسعه پارس‌جنوبی را در اولویت کاری خود قرارداده  و تلاش‌هائی را در مورد آن انجام داده بودند که وزارت نفت در دولت یازدهم انصافا تلاش بیشتری در آن داشته و قدری  هم وارث نتایج تلاش‌های گذشته شد و قدری از پیشرفت کار نیز مرهون برجام و رفع موانع تامین تجهیزات بود. مورد دوم عمدتا حاصل زحمت مردان تلاش‌گر صنعت نفت در مناطق عملیاتی و شرکت‌های تولیدی خصوصا در مناطق نفت‌خیز جنوب بود یعنی همان کسانی که آقای زنگنه هرگز برخورد خوبی با آنها نداشته است و نه تنها هرگز توانائی‌های ایشان را به رسمیت نشناخته بلکه همواره در تلاش ناتوان و نا کارآمد نشان دادن ایشان بوده است. واقعیت این است که این مردان بودند که در دوره شدت تحریم‌ها و کاهش تولید و صادرات نفت کشور، طوری با میادین و چاه‌ها و تاسیسات نفتی رفتار کردند که بارفع موانع بلافاصله تولید افزایش یابد و اگر این مردان مورد حمایت و پشتیبانی وزیر قرار گرفته بودند می‌توانستد ارزش‌های بسیار بیشتری در مسیر توسعه صنعت نفت (که رکورد شش میلیون بشکه تولید را در کارنامه دارد) بیافرینند. در مورد سوم یعنی توافق اوپک نیز قبلا به تفصیل نوشته‌ و استدلال شده است که با توجه به فضای بین‌المللی بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ، عربستان سعودی به هر دلیل تصمیم گرفت که از کارشکنی گذشته در اوپک دست بردارد و قدری در جهت کنترل تولید همکاری کند.

اگر از این موارد بگذریم ناکارائی ها و کارهای عقب افتاده در صنعت نفت فراوان است. در مورد امر مهم توسعه میادین و مخصوصا میادین مشترک هنوز هیچ برنامه و تصویر روشنی وجود ندارد. نظام تصمیم‌گیری وزارت نفت کماکان  هیئتی، شتابزده و غیر متکی به فرایند تصمیم سازی و کارشناسی و مطالعه است و حاصل آن بهره وری پائین و اتلاف منابع  است. بسیاری از بخش های صنعت نفت یا به کلی رها شده هستند و تنها به یک مرکز هزینه تبدیل شده اند و یا با بهره وری بسیار اندک کار می کنند.

جناب آقای زنگنه کماکان اعتقادی به مطالعات و بررسی‌های کارشناسی و اصلاح نظام تصمیم‌گیری خود ندارند و نیز در شرایطی که با واگذاری پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها فعالیت و موضع وزارت نفت در بخش پائین‌دستی صنعت نفت به حکمرانی محدود شده است، شخص ایشان نه تصویری روشن از حکمرانی داشته و نه باوری به جایگاه آن دارند. میتوان موارد زیادی را ارائه نمود که چگونه کماکان طرح ها و پروژه های بزرگی بدون کمترین مطالعات به مرحله اجرا می رود و چه هزینه ای  را به اقتصاد ملی  تحمیل می نماید.

بدترین رفتاری که با کل صنعت نفت کشور (اعم از بخش دولتی و خصوصی و سازندگان تجهیزات و پیمانکاران و غیرو) در دوره قبلی مدیریت جناب آقای زنگنه انجام شد و در این دوره نیز ادامه یافت ناکارا جلوه دادن این صنعت بود. قطعا جذب سرمایه و  فناوری خارجی در هر جا که لازم است و منافع ملی ایجاب می‌کند، ضروری است و باید انجام شود، اما این که  مدیری توانائی‌های داخلی را تضعیف کند یا نفی کند و یا نادیده بگیرید و یا معطل بگذارید که کشور را به ضرورت جذب همکاری خارجی مجاب کند اصلا کار درستی نبوده است. معطل کردن همه مسائل صنعت نفت و تقلیل دادن همه چیز به این که یک مدل قراردادی تدوین شود که برای شرکت‌های خارجی جذاب باشد روشن‌ترین دلیل این مدعاست.

 وزیری که بتواند نقش پدری و حمایتی در صنعت نفت کشور ایفا کند، می‌تواند با تجمیع توانائی‌های ملی بسیاری از امور را بسیار بهتر از گذشته به پیش ببرد و نیز با همدلی فرزندان خود در همه بخش‌های این صنعت عظیم، خلاء‌هائی که پر کردن آن نیازمند کمک خارجی است را مشخص کند و با همکاری و همدلی کارکنان خدوم صنعت نفت، این کمک‌ها را جذب کند و آن را در مسیر ارتقاء توانائی‌های داخلی قراردهد.

ارزیابی عملکرد وزارت نفت در این دوره باید همه جانبه باشد چه تکالیفی در اسناد برنامه‌ای دولت و در برنامه‌های مصوب مجلس برای وزارت نفت در زمینه های مختلفی مانند بهره وری انرژی، کاهش آلاینده‌ها ، تزریق کافی گاز به میادین برای افزایش بازیافت، توسعه میادین مشترک و غیرو  تعیین شده بوده است و چه میزانش انجام شده است؟ وضعیت نظام تصمیم گیری و بهره‌وری در سطح وزارت نفت چگونه بوده است؟ انتخاب مدیران بر مبنای شایستگی بوده است یا لابیگری؟ چه برخوردی با نیروی انسانی صنعت نفت بعنوان مهمترین سرمایه سازمان شده است؟ وضعیت فساد مالی و اداری چگونه بوده است؟  اگر چنین ارزیابی‌های دقیقی انجام نشود، تنها آنچه که جلوه داده می شود نمره خواهد گرفت و به خطا خواهیم رفت. با ارزیابی دقیق نمره پائینی به علمکرد وزارت نفت می‌توان داد  و ادامه مسئولیت آقای زنگنه به ضرر صنعت نفت و کشور خواهد بود.

گرچه کارشناسان نخبه و مدیران فنی برجسته‌ای در صنعت نفت حضور دارند اماشاید بتوان اذعان نمود که مدیری در قامت صنعت عظیم نفت برای اداره وزارت نفت در میان ایشان نباشد، که البته عدم تربیت چنین مدیرانی نیز از قصورهای مدیران گذشته و بیش از همه آقای زنگنه بوده است.  باید مدیری را برای اداره وزارت نفت برگزید که با  بی‌طرفی، ظرفیت مدیریتی بالا، روحیه مشورت‌پذیری، اعتقاد به کارشناسی و توسعه نرم‌افزاری و باور به استفاده از همه ظرفیت‌های صنعت‌نفت، بتواند توانائی‌های این صنعت را به فعلیت درآورد.

سید غلامحسین حسن‌تاش 


مطالب مرتبط: 

نامه‌ای به دکتر سید محمد خاتمی و دکتر حسن روحانی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۲۳:۰۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۶ ، ۰۰:۲۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۶ ، ۱۳:۱۹
سید غلامحسین حسن‌تاش