وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

نقدی در مورد کتاب مناسبات مدیریتی کنسرسیوم و صنعت نفت در مجله نگاه نو 

 

نشرنهادگرا منتشر کرد:

 

 

 "مناسبات مدیریتی کنسرسیوم و صنعت نفت ایران"

 

 

 در قالب هفت گفتگو با مذاکرهکنندگان ایرانی قرداد با کنسرسیوم به کوشش سید غلامحسینحسنتاش وهمکاران 

محسن ایزدخواه مدیر مسئول انتشارات نهادگرا در گفتگو با پایگاه اطلاعرسانی موسسه مطالعات دین و اقتصاد در مورد ویژگیهای این کتاب اظهار داشت:  

 

 

نزدیک به یکصدو بیست سال است که سیاست و اقتصاد و بسیاری از تحولات ایران تحت تاثیر پدیده نفت است. علیرغم اهمیت این صنعت عظیم و آثار تعیینکننده آن بر همه شئون کشور،تاریخ این صنعت آن طور که شایسته و بایسته همه این تحولات است ثبت و ضبط و مورد پردازش قرار نگرفته است. شاید سیاستزدگی جامعه ایران موجب شده باشد مواردی که نفت با سیاست ارتباط بسیار نزدیک پیدا کرده است بیشتر مورد توجه مورخین و پژوهشگران قرار گرفته باشد. برای نمونه به نهضت ملی شدن نفت و آثار و تبعات آن بیشتر پرداخته شده اما بسیاری از مسائل مهم این صنعت مورد غفلت قرار گرفته و بسیاری از خاطرات و وقایع و مسائل مهم در این صنعت تنها در سینهها باقی مانده است. نشر نهادگرا به منظور بهرهمندی بیشتر آیندگان از ماجراها و تجربیات تاریخ این صنعت در خصوص روابط میان کنسرسیوم نفتی (بعد از شکست نهضت ملی و سقوط دولت ملی دکتر مصدق) بر این مهم متمرکز شد.

 

 

مدیر انتشارات نهادگرا در ادامه اظهار داشت براساس چنین رویکردی  گروه اقتصاد انرژی موسسه مطالعات دین و اقتصاد به سرپرستی جناب آقای دکتر غلامحسین حسنتاش که نزدیک چهار دهه در حوزه مسائل نفت واقتصاد انرژی فعالیت داشته است و از جمله کارشناسان پاکدست و به نام در این صنعت است درخواست نمود که با تجهیز تیمی پر انرژی ومتخصص روند مذاکرات قرارداد کنسرسیوم با دول خارجی را که به قرارداد امینی- پیج نیز معروف شد مورد واکاوی و بررسی کارشناسانه قرار دهد. این فرایند که با تمرکز بر دانش ضمنی و اطلاعات نانوشته هفت تن از افرادی که از زوایای مختلف در جریان ساز و کارهای اداری- فنی مربوط به قرارداد معروف به کنسرسیوم بودند در قالب گفتگویی ساخت یافته با آقایان: دکتر پرویز مینا ، مهندس همایون مطیعی، مهندس محمد همدانی زاده، مهندس قباد فخیمی، مهندس حسینعلی حجاری زاده ، مهندس حسنآگهی، و مهندس تقی بنیریاح (که در متن گفتگو به جایگاه و مسئولیت هریک از این بزرگوران در شرکت ملی نفت وگروه مذاکره کننده اشاره شده است ) به انجام رسید و به خوبی در این گفتگوها نحوه تنظیم روابط میان کنسرسیوم نفتی و طرف ایرانی قرارداد در شرکت ملی نفت که کمتر به آن پرداخته شده است، تبیین و متمرکز شده است. دکتر سید غلامحسینحسنتاش و تیم همراه در بخش پایانی این کتاب در قالب جمعبندی این گفتگوها از ابعاد مختلف سیاسی، بسترهای مذاکره و جایگاه ایران در آن، ویژگ‍یهای تیم مذاکره کننده و عملکرد کنسرسیوم را به خوبی تشریح نمودهاند.

 

 

وی در پایان گفت دانش پژویان و تمام افرادی که علاقمند دست یافتن به متن کامل این کتاب هستند میتوانند برای تهیه آن که به زودی در سراسر کشور توزیع خواهد شد به کتاب فروشیهای معتبر مراجعه و یا از طریق شماره تلفن 88905607 ابتیاء فرمایند.

 

 

 

 

جزوه درسی اینجانب را می‌توانید از طریق لینک زیر دانلود نمائید.

 

 

حجم: 1.78 مگابایت

 

 

 

" ابعاد مسئله انرژی " فصلی مستقل از کتاب " سیاست و اقتصاد انرژی " است. گرچه این کتاب (و طبعا" فصل مورد نظر آن) در سال 1984 نگاشته شده است اما حاوی مطالب جالب و مفیدی است که مطالعه آن را برای دانشجویان رشته های اقتصاد وانرژی و همچنین کلیه علاقمندان به مباحث انرژی ضروری می نماید و به همین دلیل نیز نسبت به ترجمه آن اقدام گردیده است.

 

 

1- " ابعاد مسئله انرژی "، مقوله انرژی را بصورتی کلی و جامع مورد بررسی قرار داده است. امروزه در سطح جهان کتابهای فراوانی در زمینه جنبه های مختلف مسئله انرژی منتشر می گردد، بسیاری از این کتابها به نوعی در عنوان خود لفظ انرژی را یدک می کشند اما نهایتا" تنها بر روی یکی از حاملهای انرژی و یا یکی از بخشهای تولید یا مصرف کننده انرژی تمرکز داشتند و به هر حال از زاویه " اقتصاد خرد " به مسئله می نگرند. در کشور ما نیز خوشبختانه طی سالهای اخیر توجه گسترده تری نسبت به مسئله انرژی بوجود آمده است و مباحث زیادی تحت این سرفصل مطرح می گردد، لکن بدلیل غلبه امر تصدی و تخصصی بودن فعالیت هر یک از دستگاههای ذیربط در زمینه یکی از حاملهای انرژی، مباحث مطروحه هنوز از جامعیت لازم برخوردار نیستند. " کتاب سیاست و اقتصاد انرژی" از جمله معدود کتابهائی است که نگاهی کلان و یکپارچه به مقوله انرژی دارد و مطالعه آن می تواند در جهت جامعیت بخشیدن به ذهنیت علاقمندان به موضوع مفید باشد.

 

 

2- "ابعاد مسئله انرژی " منعکس کننده موضع و دیدگاه کارشناسان کشورهای صنعتی غرب در مورد مسئله انرژی است. این نوشتار مسائل مربوط به شوکهای اول و دوم نفتی را مورد بررسی قرار داده و تصورات گوناگون موجود در غرب نسبت به شوکهای مذکور را تحلیل می کند. این بررسی ها نشان می دهد که برنامه ریزان و سیاستگذاران انرژی در کشورهای صنعتی هرگز با مسئله شوکهای نفتی به عنوان حوادثی تصادفی و گذرا برخورد نکردند بلکه این شوکها را دست مایه توجه وسیع به مسئله انرژی و آنچه که به هر حال پس از پایان پذیرفتن " منابع تجدید ناپذیری" به ناگزیر رخ خواهد داد قرار دادند.

 

 

3- با توجه به نکته فوق الذکر، برنامه ریزان انرژی در غرب با استفاده از تجارب بدست آمده در شوکهای نفتی به سیاستگذاری و برنامه ریزی جامع و دراز مدت برای کنترل تولید و مصرف انرژی و خصوصا" امنیت بخشیدن به تداوم عرضه کافی انرژی پرداختند. سیاستها و برنامه های تدوین شده در این چهارچوب سالهاست که به مرحله اجرا گذاشته شده و تدریجا" متکامل تر گردیده است. مطالعه اثر حاضر می تواند خواننده علاقمند را با ذهنیت حاکم در غرب در مورد مسئله انرژی و همچنین با منشاء سیاستها و برنامه هائی که هم اکنون نیز توسط آژانس بین المللی انرژی در دول صنعتی غرب در حال اجراست، آشنا نماید. امید است ترجمه حاضر مورد توجه علاقمندان قرار گرفته و مقدمه ای باشد تا اساتید محترم و سایرین نسبت به ترجمه بقیه فصول این کتاب مبادرت نمایند.

 

 

 

ترجمه فصل اول از این کتاب  که سال‌ها پیش انجام داده‌ام و در ماهنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی هم چاپ شده است را می‌توانید از لینک زیر دانلود کنید. آدرس را در بروزرتان کپی کنید و مسیر را ادامه دهید.

 

 

 

http://uploadboy.com/tceal4slivdk.html

http://www.ensani.ir/storage/Files/20101210144517-867.pdf

 

لینک دانلود مستقیم:

ابعاد مسئله انرژی (ترجمه فصل اول از کتاب سیاست و اقتصاد انرژی)

 
 
 
 
 

دیباچه

 

 

به دنبال حملات آمریکا به افغانستان و تلاش دولت آمریکا برای تغییر سرنوشت سیاسی مردم افغانستان،این مقوله مطرح شد که یکی از اهدافـ این تلاش،تبدیل افغانستان به معبری برای انتقال منابع انرژی آسیای‏ مبانه به بازارهای جهانی است.حتی بعضی این هدف را به عنوان هدف‏ اصلی یا اصلی‏ترین هدف اقدامات امریکا مطرح نمودند.

 

 

با توجه به سوابق عملکرد امریکایی‏ها در رابطه با منابع نفت و گاز آسیای میانه و خصوصا با توجه به برخورد این کشور با موضوع نحوه انتقال‏ این منابع به بازارهای جهانی،وجود چنین رویاهایی در اذهان خیال‏پرداز برخی از استراتژیست‏های امریکایی چندان بعید به نظر نمی‏رسد.اما میان‏ این رویا تا واقعیت فاصله‏ای ژرف وجود دارد.

 

 

ظاهرا چنین ایده‏ای بر این فرض استوار بود  که برای تبدیل افغانستان‏ به معبر منابع نفت و گاز آسیای میانه به بازارهای جهانی مشکل دیگری غیر از مشکل امنیت وجود ندارد و آن هم به دست باکفایت نیروهای امریکایی‏ به زودی برطرف خواهد شد.اشاعه و ترویج این خیال‏پردازی‏های‏ خوش‏بینانه توانست  تا مدت‏ها و تا روشن شدن حقایق به عامل جدیدی بر توقف و تأخیر پروژه‏های نفت و گاز منطقه تبدیل شود.حقیقت آن است که‏ نه مشکل امنیتی به این سادگی‏ها قابل حل و فصل بود و هست و نه این مشکل، تنها و آخرین مشکل بود و هست.

 

 

زمانی که ماه عسل مستعجل طالبان و آمریکا هنوز افول نکرده بود و مقامات طالبان به دعوت امریکا دوره‏های کارآموزی‏ نفت و گاز را در خلیج مکزیک می‏گذراندند،شرکت نفتی امریکایی‏ «یونوکال»تجارب خوبی را در افغانستان اندوخت که می‏تواند مورد مراجعه قرار گیرد.شرکت مذکور که با برنامه‏ای گسترده وارد افغانستان شده و از مذاکره سیاسی با مقامات دولتی پاکستان و مقامات‏ طالبان بر سر مسایل امنیتی احداث خط لوله تا ایجاد مراکز آموزشی‏ و...را در دستور کار خود داشت خیلی زود به خطای خود پی برد و همه‏ چیز را برچید و رفت.یونوکال در حالی که در ژانویه 1998 توافقنامه‏ای را با دولت طالبان جهت احداث خط‌لوله برای انتقال گاز ترکمنستان از طریق‏ افغانستان به پاکستان امضاء کرده بود در دسامبر همان سال خروج خود از این پروژه را به دلیل غیر اقتصادی بودن و ریسک بالای آن اعلام نمود.

 

 

افغانستان کشوری است کثیرالمله، سابقه بیش از 30سال جنگ که‏ نیمی از آن بر علیه تجاوز خارجی(شوروی سابق)و نیم  از آن جنگ‏های‏ خانمان برانداز داخلی بوده است در کنار فقر شدید وضعیتی را به وجود آورده است که مردم آن عملا هیچ چیز بیشتری را برای از دست دادن ندارند و چنین جامعه‏ای طبعا به لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی بسیار آسیب‏پذیر و خطرناک است. طی دوران طولانی جنگ حدود یک سوم جمعیت افغانستان‏ در کشورهای همسایه آواره گردید و یا به نقاط مختلف جهان مهاجرت نموده‏اند. بنابراین مساله امنیت در افغانستان بسیار عمیق‏تر از آن به نظر می‏رسید که به‏ سرعت قابل حل باشد. حل مبنایی این مشکل مستلزم عوامل بسیاری از جمله خروج این کشور از فقر مطلق و قرار گرفتن در مسیر رشد و توسعه‏ اقتصادی و مستلزم توسعه سیاسی،فرهنگی و اجتماعی و حاکمیت ساختار دموکراسی است که همه اقوام در آن احساس تعلق و مشارکت بنمایند. رابطه علّی پیچیده میان توسعه همه جانبه و امنیت، دستیابی به راه حل‏های‏ عملی را بسیار دشورا می‏نماید. هنوز زمان کافی برای قضاوت در مورد همه‏ آثار و تبعات اقدامات امریکا بر مساله امنیت افغانستان،سپری نگردیده‏ است اما بدون شک اولین آثار و تبعات حملات امریکا گسترش فقر و آوارگی‏ دراین کشور بوده  است.علاوه بر این متأسفانه یکی از تبعات اقدامات امریکا گسترش ناامنی به کشور پاکستان بود  که به عنوان نقطه بعدی در اتصال منابع آسیای میانه به بازارهای جهانی از طریق افغانستان مطرح است.

 

 

متأسفانه افغانستان کشوری است که فاقد حداقل زیرساخت‏های لازم‏ دنیای مدرن برای فعالیت‏های اقتصادی و تجاری و از جمله اجرای‏ پروژه‏های بزرگ است.حتی زیرساخت‏های بسیار ابتدایی این کشور نیز در طول سال‏های طولانی جنگ در حد قابل توجهی تخریب گردیده است. فقدان این زیرساخت‏ها که از نظام اداری کارآمد تا سطح آموزش و بهداشت‏ و حمل و نقل و ارتباطات و...را در بر می‏گیرد،هزینه و زمان اجرای‏ پروژه‏ها را به شدت افزایش می‌دهد. بدون شک در صورت برقراری نظم‏ و امنیت در افغانستان،تا سال‏ها بیشترین منابع و امکانات این کشور باید صرف ترمیم و توسعه زیرساخت‏ها بشود.

 

 

واقعیت این است که در کشورهای در حال توسعه روابط خارجی این‏ کشورها از پیچیدگی بیشتری برخوردار بوده و بحران‏های متنوع ژئوپلتیکی‏ بالفعل و بالقوه‏ای نیز در روابط فی مابین ایشان وجود دارد .با توجه به این‏ واقعیت‏ها تجربه نشان داده است که تحقق توافقات چند جانبه فی مابین این‏ کشورها بسیار دشوار است و به فرض تحقق نیز، این گونه توافق‏ها از ریسک‏ بسیار بیشتری نسبت به توافقات دوجانبه برخوردار خواهد بود.

 

 

افغانستان کشور محصوری است که به آبهای آزاد بین‏المللی راه ندارد. بنابراین توافق هر یک از کشورهای آسیای میانه واقع در شمال افغانستان با این کشورها برای انتقال منابع انرژی خود از طریق این کشور به بازارهای‏ جهانی کافی نخواهد بود و حتما باید کشور ثالث نیز در این توافق حضور داشته باشد و لذا از این زاویه افغانستان نمی‏تواند با جایگزین‏هایی که بدون‏ واسطه این انتقال را انجام می‏دهند به سادگی رقابت کند.

 

 

کشور افغانستان یک تولید کننده عمده نفت و گاز نبوده و نیز فاقد ذخایر قابل توجه ئیدروکربوری می‏باشد.براساس آخرین برآوردهای انجام شده‏ توسط شوروی سابق حدود پنج تریلیون فوت مکعب ذخایر گاز طبیعی و کمتر از یکصد میلیون بشکه ذخایر نفت‌خام در این کشور وجود دارد که کمتر از یک هزارم ذخایر ئیدروکربوری دنیا را شامل می‏شود.تولید گاز این کشور در بالاترین حد خود در میانه دهه 1970 حدود 275 میلیون فوت‏ مکعب در روز بوده است که بیش از 70 درصد آن از طریق ازبکستان به شبکه‏ خطوط لوله گاز شوروی منتقل گردیده است و کل خطوط‌لوله انتقال گاز این‏ کشور از چند ده کیلومتر که عمدتا در شمال و در نزدیکی مرز این کشور با ازبکستان قرار دارد تجاوز نمی‏کند. بنابراین اولا زیرساخت‏های انرژی در افغانستان بسیار بسیار محدود و ضعیف بوده و هیچگونه تسهیلاتی را در این‏ زمینه فراهم نمی‏کند و ثانیا-هیچ امکانی برای اقداماتی مانند سوآپ‏ حامل‏های انرژی در این کشور وجود ندارد.علاوه بر این خود این کشور نیز تا سال‏ها نمی‏تواند به عنوان یک بازار جذاب برای مصرف حامل‏های انرژی‏ مطرح باشد چرا که تولید ناخالص ملی این کشور در سطح بسیار پایینی قرار دارد و نیز بیش از 53 درصد از GDP این کشور به بخش کشاورزی مربوط می‏شود.

 

 

بنابراین کشور افغانستان از نظر زیرساخت‏ها،منابع و عرضه و تقاضای‏ بالفعل و بالقوه انرژی نیز نمی‏تواند با مسیرهای دیگر که دارای فرصت‏های‏ بزرگ و امکانات گسترده‏ای در این زمینه می‏باشند،رقابت کند.

 

 

اقتصاد افغانستان باید برپایه توانایی‏های واقعی‏ سرزمینی و منافع مردم این کشور و بر مبنای همکاری صمیمانه با همه‏ کشورهای همسایه بنا شود.قدرت‏های بزرگ نیز باید توجه داشته باشند که‏ محو قطعی تروریسم مستلزم ریشه کن کردن فقر و حاصل شدن توسعه‏ اقتصادی،فرهنگی و سیاسی است بنابراین سریع‏ترین راه‏های حصول به‏ چنین فرآیند توسعه‏ای باید مورد توجه قرار گیرد.

 

 

کشور افغانستان فاقد هر گونه ظرفیت تولیدی یا پالایشی نفت بوده و از این حیث یک واردکنندۀ صرف است،  افغانستان از نظر منابع انرژی و خصوصا منابع فسیلی انرژی نیز فقیر است . از سوی دیگر این کشور به آب­های آزاد دسترسی ندارد ولذا تامین و واردات انرژی بصورت مستقیم از بازارهای بین‌المللی برای این کشور دشوار است،  از این نظر  فرصت مناسبی وجود دارد تا مجموعه بنگاه­های جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از بزرگترین همسایگان افغانستان از مزایای تجارت با این کشور  خصوصا در زمینۀ تأمین نیاز این کشور به فرآورده­های نفتی بهره برده و در این زمینه فعال باشند. همانطور که از عنوان این کتاب استنتاج می­شود بررسی راهکارهای بهینۀ عملی برای تجارت انرژی و خصوصا صادرات فرآورده­های نفتی، یا استفاده از خاک کشور به عنوان مسیر ترانزیتی و یا سوآپ فرآورده­ها به کشور افغانستان موضوع اصلی و چارچوب کلی این نوشتار را تشکیل می­دهد. دست‌آوردةای این کتاب که حاصل یک  طرح تحقیقاتی است، نه تنها برای شرکت­های ایرانی فعال و مشتاق به حضور در بازار فرآورده‌های نفتی افغانستان مفید و ارزشمند خواهد بود، بلکه از سوی دیگر حضور پررنگ و سامان یافته شرکت­های داخلی در این عرصه، با منافع ملی کشور نیز گره خورده است. چرا که تأثیرات حضور شرکت­های ایرانی در بازارهای کشور همسایه قطعاً فراتر از سودآوری و کسب منافع مالی و ارزی و حتی اشتغال­زایی است. حضور چشمگیر و پرقدرت در این بازار می­تواند مزایای امنیتی و سیاسی ویژه­ای را بدنبال داشته باشد.

 

 

در تحقیق منتهی به تدوین این کتاب از جمله با چندین دست‌اندرکار تجارت با افغانستان مصاحبه شده است که نکات مهم مصاحبه‌ها در پیوست آمده است.

 

 

این کتاب می‌تواند راهنمای خوبی برای کسانی که تمایل به تجارت با افغانستان خصوصا در زمینه انرژی دارند. باشد.

 

 

 
 
 
 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

کشورهای صنعتی بدنبال وقوع دو شوک بزرگ نفتی در دهه هفتاد میلادی، سیاست‌های را برای امنیت بخشیدن به عرضه انرژی و جلوگیری از اثرات منفی شوک‌های آینده بر سیستم انرژی و اقتصاد خود، بکار گرفتند. یکی از محوری‌ترین این سیاست‌ها، سیاست بهینه‌سازی و افزایش بازدهی انرژی بود. بعدها در این کشورها شرکت‌هائی برای سرمایه‌گذاری در این زمینه تاسیس شدند که شرکت‌های خدمات انرژی (ESCO) نام گرفتند. این شرکت‌ها بصورت تخصصی بر روی پروژه‌های ارتقاء بهره‌وری انرژی سرمایه‌گذاری می‌کنند و با اصلاح فرایندهای موجود، کارائی انرژی آنها را افزایش داده و شاخص مصرف انرژی آنها را بهبود می‌بخشند و متناسباًً به محیط‌زیست خدمت می‌کنند و در عین‌حال از طریق میزان انرژی بازیافت شده، سرمایه‌گذاری خود را با سود مناسب بازگشت می‌‌دهند. 

 

برای آشنائی بیشتر با این شرکت‌ها، کتاب "شرکت های خدمات انرژی در سراسر جهان ؛ درسهایی از ٤٩ کشور جهان"  با همکاری و نقش‌ آفرینی اصلی دوست عزیزم آقای علی ابوالقاسمی ترجمه شده است. 

این کتاب چشم‌اندازی از صنعت ESCO را در سطح جهان ارائه می‌کند. روندهایی در مورد فعالیت‌های ESCO در کشورهای مختلف در این کتاب تبیین شده است. تحلیل‌هائی در مورد فرصت‌ها، موانع و مشکلات، توسط کسانی که صنعت ESCO را در منطقه و کشور خود می شناسند در این کتاب بیان شده‌اند. این کتاب می‌تواند برای کشوری مانند ایران که در زمینه بهره‌وری انرژی دچار مشکل و نیازمند تحول است، راه‌گشا باشد.
 
فایل متن کتاب را در اینجا دانلود کنید
حجم: 4.34 مگابایت