وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۹۲ مطلب با موضوع «گاز» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۰۲ ، ۱۵:۰۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

 

 

 

در لینک زیر قابل دسترسی است 

 

             https://youtu.be/sc5SXli3dd4?si=q22HcU_gvxASDzZz    

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۲ ، ۱۶:۱۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

ال ان جی ؛ از توهم صادرات تا تحقق واردات

در سال 1381 وزیر وقت نفت طرح تولید 40 میلیون تن LNG را به شورای اقتصاد برده بود. دبیر شورای اقتصاد به دلایلی که خارج از موضوع این نوشتار است به دستور رئیس جمهور (رئیس شورای عالی اقتصاد) از نگارنده نظرخواهی کرد. بررسی مفصلی را انجام دادم و در پاسخ، گزارشی تهیه کردم که مدّتی بعد آن گزارش را با تغییراتی به سرمقاله شماره 42 ماهنامه اقتصاد انرژی تبدیل کردم. در آنجا استدلال کردم که این طرح متوهمانه است و مبتنی بر مطالعات جامعی نیست. متاسفانه توجهی نشد و چهار شرکت LNG شکل گرفت که چهار پروژه تولید LNG  هریک با ظرفیت 8 تا 10 میلیون تن را دنبال کنند. اما بزودی واقعیات خود راتحمیل نمود و سه پروژه حذف شد و از این میان تنها شرکت "مایع سازی گاز طبیعی ایران" یا "ایران ال ان جی" باقی ماند و در حالی که اصلی ترین مساله یعنی درست رسی به دانش فنی مایع سازی لاینحل باقی مانده بود، شروع به هزینه سازی کرد. شانزده سال بعد در سال 1397 به جلسه ای در انجمن نفت دعوت شدم ، در آن جلسه یکی از مدیران شرکت ملی نفت ایران که از جایگاه مشاورین جوان وزیر به این مدیریت رسیده بود گویا تازه LNG را کشف کرده بود و برای اعضاء جلسه در مورد لزوم و اهمیت آن توضیح میداد. در آن جلسه از روی حدس و گمان و تخمینی که داشتم  گفتم که تاکنون 1.5 میلیارد دلار در ایران ال ان جی هزینه شده است ولی هنوز قطره ای هم تولید نداریم، بعضی از همکاران شرکت مذکور که در جلسه حضور داشتند تصحیح کردند که 2.5 میلیارد دلار هزینه شده است (که گویا این فقط هزینه دلاری در کنار صدها میلیارد تومان هزینه ریالی بوده است که متاسفانه بخش عمده آن هم از جیب بازنشستگان صنعت نفت بوده است). حالا بعد از 21 سال مدیرعامل جدید شرکت ایران ال ان جی مصاحبه ای کرده است که نشان می دهد که ریخت و پاش دوباره سرعت گرفته است. ایشان در این مصاحبه بدون اشاره به ناترازی گاز که متاسفانه در یکی دوسال اخیر حتی در تابستان هم گرفتار آن هستیم توضیح داده است که کار ساخت کارخانه مایع سازی شامل دو ردیف با ظرفیت 10.5 میلیون تن برای صادرات در حال پیگیری است و مشخص نکرده است که در شرایط ناترازی فزاینده گاز کدام گاز قرار است مایع سازی شود! همچنین وی هیچ اشاره ای نکرده است که مساله کلیدی دانش فنی را چگونه حل کرده است.

اما این مدیرعامل در ادامه مصاحبه خود نکته ای را ذکر کرده است که قابل تامل است . وی بصورت نه چندان صریح اشاره کرده است که در کنار مایع سازی موضوع ساخت ترمینال وارادات ال ان جی و تأسیسات ریگسیفیکیش (Regasification)  هم در دست پیگیری است. به نظر نگارنده آنچه خصوصا در شرایط تحریم های بین المللی مسلم است این است که ایران دسترسی به دانش فنی مایع سازی نخواهد داشت و پیگیری پروژه های مایع سازی مانند گذشته چیزی جز ریخت و پاش و تضییع بیشتر سرمایه را به دنبال نخواهد داشت و اگر هم داشته باشد گازی برای مایع سازی و صادرات در دسترس نخواهد بود. اما دانش فنی باز گرداندن ال ان جی به حالت اولیه گازی یا ریگسیفیکیشن که پیچیدگی کمتری دارد و رقابت ویژه ای در مورد آن مطرح نیست و مورد نیاز همه واردکنندگان گاز طبیعی بصورت ال ان جی می باشد، ممکن است (گرچه با وقفه های طولانی و خواب سرمایه)، تحقق یابد و کشور که قرار بود به صادر کننده عمده گاز از جمله به صورت ال ان جی تبدیل شود، به وارد کننده محموله های ال ان جی ( احتمال از نزدیک ترین تولید کننده یعنی کشور قطر) تبدیل خواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۲ ، ۱۲:۴۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

آلودگی هوای زمستانی در ایران؛ نگاهی به وضعیت استفاده بهینه از سوخت‌های فسیلی و انرژی‌های پاک در گفت و گو با کارشناسان

قصه پر غصه انرژی

آلودگی هوا در کلان‌شهرهای کشور این روزها مانند زمستان‌های دیگر به صدر اخبار تبدیل شده است. وضع به‌گونه‌ای است که رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس گفته بود از ابتدای سال جاری تاکنون تعداد روزهای بسیار ناسالم و خطرناک در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافته است.

 

روزنامه شرق

فرزانه احمدی: آلودگی هوا در کلان‌شهرهای کشور این روزها مانند زمستان‌های دیگر به صدر اخبار تبدیل شده است. وضع به‌گونه‌ای است که رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس گفته بود از ابتدای سال جاری تاکنون تعداد روزهای بسیار ناسالم و خطرناک در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. در کرج روزهای بسیار خطرناک چهار برابر، در تبریز و اراک دو برابر و در مشهد هم روزهای ناسالم دو برابر شده است. در شیراز تعداد روزهای ناسالم ۹ برابر شده و روزهای پاک هم به نصف کاهش یافته است. اصفهان هم به عنوان یکی از صنعتی‌ترین استان‌های کشور در این زمینه کم از مابقی شهرها ندارد.

در این شرایط نیروگاه‌های تولید برق و صنایع با سوزاندن مازوت و گازوئیل در خط اول اتهام قرار دارند، گرچه به گفته کارشناسان، نفت و گاز نیز از کیفیت لازم برخوردار نیستند و آنها هم در این زمینه بی‌گناه نیستند.

حالا شاید سؤال بسیاری از مردم این است که در این شرایط چاره چیست؟ چه باید کرد تا آلودگی رفع شود و چقدر انرژی‌های پاک می‌توانند در این زمینه کمک‌کننده باشند؟

‌بیشتر سوخت‌ها در ایران آلاینده‌اند

با اینکه این روزها مازوت به متهم ردیف اول آلودگی هوای کشور تبدیل شده است، اما به گفته رئیس اسبق مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی، مشکل آلودگی هوا به‌خصوص در زمستان تنها ناشی از مازوت‌سوزی نیست: «متأسفانه همه سوخت‌های مورد استفاده در کشور مشکل آلودگی دارند. سوابق نشان می‌دهد که در زمستان برای تأمین گاز استانداردهای لازم رعایت نمی‌شود».

طبق نظر غلامحسین حسنتاش، «گاز طبیعی که وارد خطوط انتقال و شبکه می‌شود باید گاز متان تصفیه‌شده و حداکثر حاوی درصدی اتان باشد، ولی متأسفانه در زمستان هیدروکربن‌های سنگین‌تر از اتان نیز به خطوط لوله تزریق می‌شود و حتی گازهایی که از نظر ترکیبات گوگردی در حد استاندارد تصفیه نشده‌‎‌اند هم به خطوط لوله منتقل می‌شوند».

با این حساب و به گفته او، کیفیت گازی که در موتورخانه‌ها، شوفاژخانه‌‌ها و پکیج‌های حرارتی و حتی برای پخت‌وپز خانگی استفاده می‌شود؛ به‌خصوص در زمستان به‌طور کامل استاندارد نیست.

انتقاد این کارشناس انرژی به مسئولان این است: «هیچ مرجع مستقلی وجود ندارد که در این مورد نظارت داشته باشد و گزارش مستقل بدهد».

در صحبت‌های حسنتاش نکته دیگری نیز درباره بنزین وجود دارد: «این‌طور به نظر می‌رسد که مصرف بنزین در ماه‌های گذشته باز هم از تولید آن سبقت گرفته است و برای تأمین میزان کافی بنزین، مواد دیگری با آن مخلوط می‌شوند که استاندارد آن را کاهش و آلاینده‌های آن را افزایش می‌دهند. میزان ترکیبات گوگردی در نفت کوره‌ای که در نیروگاه‌ها و صنایع مصرف می‌شود نیز بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است».

‌کیفیت و میزان مصرف سوخت باید اصلاح شود

با توجه به این وضعیت چاره اصلاح کیفیت و میزان مصرف انواع سوخت‌ها در کشور است. حسنتاش در این زمینه گفت: «مصرف سوخت خودروهای تولید‌شده در ایران، بسیار بیشتر از استانداردهای روز دنیاست. کیفیت سوخت تحویلی به خودروها هم متناسب با استانداردهای روز دنیا نیست. متوسط راندمان نیروگاهی ما بسیار پایین است. بخاری‌های گازی و اغلب تجهیزات مصرف‌کننده سوخت ما با استانداردهای امروز جهان بسیار فاصله دارند».

او تأکید ‌کرد: «با توجه به این نکات من فکر می‌کنم که اولویت اول ما در بخش انرژی و محیط زیست بهینه‌سازی مصرف و ارتقای کارایی و بازدهی انرژی است. این موضوع به نفع محیط زیست هم هست».

به گفته این عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران، اگر یک خودرو برای مثال در هر صد کیلومتر، به جای 10 لیتر، پنج لیتر بنزین مصرف کند و سوخت مورد استفاده هم استاندارد باشد، هم در مصرف سوخت صرفه‌جویی می‌شود و هم میزان انتشار آلاینده‌ها کاهش می‌یابد. همچنین اگر متوسط راندمان یا بازدهی نیروگاه‌های ما از حدود 35 درصد فعلی با همین میزان سوختی که مصرف می‌کنند به 50 درصد که امروز در جهان حداقل است، برسد و سوخت تحویلی به نیروگاه‌ها هم استاندارد باشد، هم مصرف سوخت و هم میزان انتشار آلاینده‌ها کاهش می‌یابد؛ بنابراین در شرایط فعلی ایران، ارتقای کارایی و بهره‌وری انرژی که آلاینده‌ها را کاهش می‌دهد نسبت به تولید هر نوع انرژی جدید مانند از تجدیدپذیرها اولویت دارد و بعد از آن اولویت با استاندارد‌کردن سوخت‌ها از نظر کیفیت است.

‌انرژی‌های پاک کجای این معادلات هستند؟

یکی از انرژی‌هایی که می‌توانند جایگزین سوخت‌های فعلی شوند، انرژی‌های پاک هستند که امکان تولید برق دارند. برق تولید‌شده از پنل‌های خوشیدی و توربین‌های بادی را می‌توان به شبکه وصل کرد و همه بخش‌ها امکان استفاده از آن را خواهند داشت. از این انرژی می‌توان برای کاربردهای محلی و محدود هم استفاده کرد، برای مثال آبگرم‌کن‌ها یا رادیاتورهای خورشیدی می‌توانند برای تأمین آب گرم مصرفی خانه‌ها به کار روند. با‌این‌حال ماجرا به این راحتی‌ها هم نیست. کارشناسان می‌گویند اولویت‌های دیگری وجود دارند.

حسنتاش درباره راه چاره و درجه اهمیت انرژی‌های خورشیدی گفت: «اگر واقعیت را بخواهید، تردیدی نیست که توسعه استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک میزان انتشار آلاینده‌ها را کاهش می‌دهند، اما این مسئله برای کشوری اولویت دارد که همه تلاش خود را برای بهینه‌سازی مصرف سوخت‌های فسیلی، ارتقای کارایی حامل‌های انرژی و استاندارد‌کردن فراورده‌های نفتی و گاز تحویلی به شبکه کرده باشد و حالا باز هم بخواهد گام‌های بیشتری بردارد؛ در‌صورتی‌که ما متأسفانه در همه این زمینه‌ها مشکل داریم».

‌مزایای انرژی‌های پاک برای ایران

اگر افزایش بهره‌وری انرژی و استاندارد‌کردن سوخت‌ها در ایران صورت بگیرد، پس از آن می‌توان به ترویج انرژی‌های پاک در کشور پرداخت؛ به‌خصوص که ایران در زمینه انرژی خورشیدی مزیت بسیار خوبی دارد.

رئیس اسبق مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی به وجود استعداد زیاد در بیشتر مناطق کشور برای تولید انرژی خورشیدی اشاره می‌کند: «در بیشتر نقاط کشور به‌خصوص مناطق کویری تعداد روزها و نیز شدت تابش بسیار زیاد است و استعداد زیادی برای تولید برق خورشیدی وجود دارد. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر آشکار می‌شود که بدانیم در حال حاضر کشور آلمان در تولید برق خورشیدی پیشرفت زیادی کرده است؛ در‌حالی‌که حداکثر متوسط تابش در آلمان از متوسط حداقل تابش در ایران کمتر است».

حسنتاش درباره اینکه آیا راه‌اندازی و ترویج این انرژی‌ها در مقایسه با رشد سرمایه‌گذاری در انرژی‌هایی مانند نفت و گاز، صرفه اقتصادی دارد، حکم کلی نداد: «مزیت و صرفه در هر منطقه با توجه به هزینه‌های انتقال و شبکه و انشعاب تفاوت دارد. برای مثال یک سکوی نفتی وسط دریا را در نظر بگیرید که نیاز به برق دارد. برای تولید برق مورد نیاز با ژنراتور نمی‌توان از نفت استخراجی خام استفاده کرد و باید گازوئیل به کار برد که آن هم لازم است از پالایشگاه‌های خشکی با کشتی به سکو حمل شود و روی سکو مخازنی برای ذخیره سوخت وجود داشته باشد. در چنین شرایطی احتمالا استفاده از برق خورشیدی مقرون‌به‌صرفه‌تر است و این باید در یک تحلیل فنی اقتصادی با توجه به وزن هرکدام از این تجهیزات و هزینه حمل سوخت و بسیاری پارامترهای دیگر مقایسه شود، اما متأسفانه در ایران در زمینه انرژی منطق اقتصادی حاکم نیست».

‌سهم ناچیز ایران از انرژی‌های پاک

به گفته این کارشناس، در حال حاضر سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران بسیار پایین است: «تخمین زده می‌شود که متوسط جهانی سهم این انرژی‌ها به حدود پنج در‌صد برسد، البته این عدد خیلی دقیق نیست».

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۱ ، ۱۴:۰۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۴:۵۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

دوشنبه ۰۷ آذر ۱۴۰۱

فرارو- قرارداد ۲۷ سال قطر با چین برای عرضه گاز طبیعی مایع به شرکت سینوپک چین بزرگ‌ترین قرارداد گاز طبیعی تا به امروز است. این قراداد پیام‌های مشخصی برای ایران دارد که مشترکا با قطر از میادین پارس جنوبی برداشت می‌کند.

به گزارش فرارو، بعد از حمله نظامی روسیه به اوکراین رقابت جهانی برای خرید گاز مایع تشدید شده است. اروپا که حدود ۴۰ درصد از گاز مایع مورد نیاز خود را از روسیه می‌خرید، تلاش می‌کند نیاز خود را از کشور‌های دیگر تامین کند. در چنین شرایطی قطر که بزرگترین صادرکننده گاز مایع در جهان است و با توسعه بهره‌برداری از میادین شمالی امکان صادرات بیشتر گاز به اروپا را فراهم می‌کند.

 

 

میادین شمالی یکی از بزرگترین منابع گاز جهان و به طور مشترک در مالکیت قطر و ایران است و سهم ایران از این منابع عظیم، میدان گاز پارس جنوبی است. با این حال طرف قطری قراردادی به مدت ۲۷ سال با چین امضا کرده است که تا سال ۲۰۲۷ حجم تولید گاز این کشور را از حدود ۷۷ میلیون تن به ۱۲۶ میلیون تن در سال افزایش خواهد داد. 

چه خبر است؟

در همین خصوص غلامحسین حسن‌تاش استاد دانشگاه و کارشناس اقتصاد انرژی طی گفتگو با فرارو در خصوص اهمیت این قرارداد عنوان کرد: «دولت قطر با ظرفیت تولید ۷۷ میلیون تن LNG (گاز طبیعی مایع شده)، تا یکی دو سال پیش بزرگترین تولید کننده و صادر کننده گاز طبیعی به‌صورت LNG در جهان بود و در یکی دو سال اخیر استرالیا با ۷۸.۵ میلیون تن تولید سالانه، از قطر سبقت گرفته بود. اینک قطر برنامه‌هایی برای افزایش تولید گازطبیعی از میدان مشترک با ایران که قطری‌ها آن را گنبد شمالی می‌نامند، دارد و نیز قرارداد‌هایی را منعقد کرده است که تا سال ۲۰۲۷ یعنی تا پنج سال دیگر ظرفیت تولید LNG خود را از ۷۷ میلیون تن فعلی به ۱۲۶ میلیون تن برساند و به عبارتی تا پنج سال دیگر بیش از ۶۰ درصد به ظرفیت تولید LNG قطر اضافه خواهد شد و قطر برای تحقق این هدف برای احداث شش واحد جدید LNG با شرکت‌های توانای بین المللی قرارداد بسته است.»

وی ادامه داد: «با این حساب در شرایطی که قطر می‌خواهد ظرف ۵ سال حدود ۴۹ میلیون تن به ظرفیت تولید LNG خود اضافه کند، طبعا تضمین کردن بازار آن برای قطر مهم است. البته بخش قابل توجهی از بازار LNG به صورت تک محموله است، ولی داشتن قرارداد‌های بلندمدت خیال صادرکننده که در حال یک سرمایه گذاری عظیم است را آسوده می‌کند. قرارداد اخیر قطر با شرکت ساینوپک چین برای تحویل سالانه ۴ میلیون تن LNG به چین برای مدت ۲۷ سال منعقد شده است و این تنها ۱۰ درصد از افزایش آتی ظرفیت LNG قطر است.»

این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد: «از سوی دیگر چین هم کشوری است که بزرگترین رشد سالانه تقاضای انرژی را دارد و می‌خواهد تامین بخشی از تقاضای آینده‌اش را تضمین کند. البته همین حالا نیز قطر بزرگترین صادر کننده LNG به چین است و در سال ۲۰۲۱ حدود ۹.۲ میلیون تن LNG به چین صادر کرده است.»

حسن تاش در خصوص پیامد‌ها و تبعات این قرارداد برای ایران عنوان کرد: «آنچه برای ایران تبعات مهمی دارد مسائل قبل از این قرارداد است، یعنی قرارداد‌هایی که قبلا توسط قطر برای توسعه بیشتر میدان گنبد شمالی (که با پارس جنوبی مشترک است)، امضاء شده است. در واقع قطر می‌خواهد ظرف ۵ سال آینده حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب در سال به ظرفیت تولید و برداشت خود از میدان مشترک اضافه کند. قطر تاکنون به صورت تجمیعی بیش از ۲.۵ برابر ایران از این میدان مشترک برداشت کرده است. در سال‌های اخیر ایران از نظر میزان برداشت سالانه، مقداری از قطر پیشی گرفته بود، اما با این برنامه‌ها قطر مجددا از ایران سبقت می‌گیرد

این استاد دانشگاه تاکید کرد: «همه این‌ها در حالی رخ داده است که ایران به لحاظ عدم توان سرمایه‌گذاری کافی میزان تولیدش در پارس جنوبی در حال کاهش است و اخیرا مسئولان اعلام کردند که با تداوم روند فعلی سالانه به اندازه یک فاز یعنی بیش از ۸ میلیارد مترمکعب در سال، از تولید فاز‌های مختلف پارس جنوبی کاهش خواهد یافت. در این‌صورت با توجه به رشد تقاضای داخلی، ممکن است ایران بعضی از مشتریان بالفعل گاز خود را هم از دست بدهد. یعنی در حالی که قطر در تلاش توسعه بازار‌های خود است ایران ممکن است بعضی از بازار‌های موجود را نیز از دست بدهد.»

وی با بیان این که این قرارداد بر ایران بی تاثیر نیست، اظهار کرد: «به هر حال چنین قراردادی اهمیت امنیت قطر و منطقه خلیج فارس را برای چین افزایش خواهد داد و رقبای ایران جایگاه مهمتری در اقتصاد چین پیدا خواهند کرد که بر معادلات منطقه‌ای بی تاثیر نخواهد بود. اما این که ایران چه کار باید بکند یا چه راهبرد یا راهبرد‌هایی را در پیش گیرد، فهرستی بلند بالا دارد. از حل مسائل اصلی و اساسی سیاست خارجی و روابط بین المللی به منظور فراهم کردن امکان جذب سرمایه و تکنولوژی و خارج شدن از انفعال در روابط جهانی و منطقه‌ای تا برنامه ریزی‌های اساسی برای توسعه بخش انرژی و نفت و گاز و مدیریت مصرف انرژی، و این مستلزم تغییرات پارادایمی است.»

این اقتصاددان در پاسخ به این سوال که چرا با توجه به رابطه خوب ایران با چین، دولت چین ترجیح می‌دهد با قطر وارد چنین معامله بزرگ و طولانی مدت شود، گفت: «در دنیای امروز هر کشوری به دنبال منافع ملی خودش است. روند‌های ایران مشخص است و قطعا چینی‌ها هم از آن اطلاع دارند. روند‌هایی که بدون تحولات اساسی در آن ایران حتی در میان مدت قادر به تامین گاز مورد نیاز خود هم نخواهد بود چه رسد به این که بتواند صادرات بیشتری داشته باشد.»

حسن تاش در پایان عنوان کرد: «افزایش تولید گاز و تغییر اساسی در روند تراز گاز کشور مستلزم سرمایه گذاری‌های بزرگ در تعامل با جهان است و صادرات گاز از منطقه خلیج فارس به چین مستلزم مایع‌سازی گاز است که فناوری آن در اختیار کشور‌های غربی است. در حالی که آینده سرمایه گذاری‌های لازم در ایران در شرایط کنونی تصویر روشنی ندارد، قطر قرارداد‌های توسعه خود چه در بالادستی گاز و چه در مایع سازی را با شرکت‌های توانای اروپایی و امریکایی منعقد کرده است و تعهدات این شرکت‌ها و زمان بهره برداری‌ها نیز مشخص است.شما اگر بخواهید کالای مورد نیازتان را تهیه کنید کدام عرضه‌کننده را ترجیح می‌دهید، آنکه مطمئن هستید این کالا را در موعد مقرر تحویل خواهد داد یا آن که می‌دانید برای تامین این کالا ده‌ها مشکل دارد؟ به هر حال چین که نمی‌تواند حرکت اقتصاد خود را متوقف کند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۰۱ ، ۱۷:۱۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

نسخه متنی :

 

-موضوع سوآپ گاز، نفت و فراورده ها در تفاهم نامه ۴۰ میلیارد دلاری بین ایران و روسیه گنجانده شده این در حالی است که برخی کارشناسان بر این باورند که سوآپ این سه بخش از انرژی بیشتر منافع روسیه را تامین می‌کند و در بلند مدت به نفع ایران نیست، نظر شما چیست؟

 

پاسخ1- در ابتدا توجه داشته باشید که قبلا هم از اینگونه تفاهمنامه ها بین دوکشور امضاء شده که تقریبا به هیچ نتیجه ای نرسیده است. مثلا در سال 92 یا 93 وزیر وقت نفت اعلام کرد که با روسیه تفاهم شده که روزانه  500  هزار بشکه نفت از ایران برداشت کند و بخشی از وجه آنرا به صورت نقد و بخشی را بصورت تهاتر کالا به ایران بدهد و همان وزیر در 17 خرداد 1394 در بازگشت از اجلاس اوپک در مصاحبه ای اعلام کرد که از یک هفته دیگر صادرات 500 هزار بشکه نفت به روسیه آغاز خواهد شد ولی عملا هیچ اتفاقی نیفتاد. همین مساله در اوایل کار دولت جدید و قبل از حمله روسیه به اوکراین و قبل از تحریم های غرب بر علیه روسیه مطرح شد و بعد از 1 میلیون بشکه در روز که ابتدا مطرح شده بود به 500 هزار بشکه و بعدا به 100 هزار بشکه تقلیل پیدا کرد که ظاهرا قرار بود از مهرماه 1400 عملیاتی شود ولی بازهم اتفاقی نیفتاد . درتیرماه 1397 آقای دکتر ولایتی مشاور عالی رهبری پس از سفر به روسیه در مصاحبه ای اعلام کرد که روسیه آمادگی سرمایه‌گذاری 50 میلیارد دلاری در حوزه نفت و گاز ایران را دارد. در دی ماه سال گذشته (1400) جواد اوجی وزیر نفت بدنبال سفر به روسیه با اشاره به اینکه در زمینه مشارکت در توسعه میدان‌های نفتی و گازی، احداث پتروپالایشگاه، انتقال فناوری و تجهیزات فناورانه، که به شدت موردنیاز صنعت نفت است، توافق‌های بسیار خوبی انجام شد و اسناد مهمی به امضا رسید، تصریح کرد مردم ایران به‌زودی اثرات این توافق‌ها را در حوزه انرژی خواهند دید. اما ما تا حالا کمتر شاهد تبدیل این تفاهم نامه ها به قرارداد و تحقق این وعده ها بوده ایم . البته چند شرکت کمتر شناخته شده روسی تا کنون برای توسعه چند میدان نفتی کوچک قراردادهایی منعقد کرده اند که عملکرد چندان مطلوبی نداشته اند.

با این مقدمه بر می گردم به پاسخ سوال شما . در سوال شما فرض گرفته شده که این سوآپ نفت و گاز و فرآورده در سطح 40 میلیارد دلار که اخیرا مورد توافق دوکشور قرار گرفته است تحقق خواهد یافت و بعد اشاره  شده که بعضی معتقدند این بیشتر به نفع روسیه است . اما من با این فرض موافق نیستم و فکر می کنم این هم مانند موارد قبلی محقق نخواهد شد. استناد من یکی به سوابق مورد اشاره است و دیگری نگاه به واقعیات. صرفنظر از این که ایران و روسیه در دو عرصه نفت و گاز رقیب هستند و هر دو در شرایط تحریم هستند و نیازمند بازار و این وضعیت رقابت را شدت داده است، توجه کنید که ایران و روسیه مرز مشترک ندارند. در سمت شرق دریای خزر دو کشور قزاقستان و ترکمنستان در میان روسیه و ایران قراردارند و در غرب دریای خزر کشور آذربایجان در میان دو کشور قراردارد و ظرفیت های حمل و نقل در دریای خزر هم بسیار محدود است. سوآپ  یعنی این که ایران بتواند گاز و نفتی را  از نقطه ای تحویل بگیرد و معادل آن را در نقطه دیگری به روسیه و یا مشتری های روسیه تحویل بدهد و یا بالعکس. مثلا فرض کنید روسیه با عراق یا ترکیه یا پاکستان قرارداد صادرات گاز منعقد کند و بتواند در شمال یا با توافق آذربایجان یا با توافق قزاقستان و ترکمنستان گازی را از این کشورها عبور دهد و به ایران تحویل دهد و ایران این گاز را در شمال کشور مصرف کند و معادل آن را از جنوب یا غرب به یکی از کشورهای مذکور تحویل دهد این می شود سوآپ، حالا سوال این است که آیا کشورهای آذربایجان یا قزاقستان و ترکمستان همکاری خواهند کرد یا امکانات لجستیکی و خطوط لوله لازم با ظرفیت کافی را دارند یا مثلا عراق حاضر به خرید گاز از روسیه خواهد بود. در مورد ترکیه هم روسیه قراردادهای مستقیم و مسیرهای نزدیک تر دارد. بنابراین مساله به نظر من غیرقابل تحقق است در مورد نفت خام هم مساله همین است . در مورد فرآورده های نفتی ممکن است روسیه بتواند مقادیری جزئی از بعضی فرآورده ها را به ایران بدهد که مثلا با کشتی از دریای خزر به بنادر ایران در دریای خزر حمل و تحویل شود و یا به صورت زمینی با عبور از کشورهای میانه به ایران برسد و معادل آن را از جنوب از ایران تحویل بگیرد ولی به فرض تحقق، حجم آن قابل توجه نخواهد بود و اقتصادی بودن آن نیز مورد تردید است. لذا با توجه به نکاتی که ذکر کردم من این تفاهم نامه را اصولا قابل تحقق نمی دانم . اما این که کجا به نفع ایران است یا روسیه یا هردو، اول باید صبر کنیم ببینیم که در چارچوب این تفاهمنامه که معمولا تفاهمنامه ها کلی گوئی است، چه قراردادهائی مذاکره می شود و آنها را بررسی کنیم .

 ۲- براساس اظهارات مقامات وزارت نفت روسیه در ازای این سوآپ قرار است زیرساخت های حمل و نقل کشورمان را تکمیل کند، آیا با وجود چنین امتیازی-آنهم در شرایط تحریمی- می توان امیدوار بود که منافعی برای ایران در بلندمدت اینجا می شود؟

پاسخ سوال 2- با توجه به تفصیلی که در پاسخ سوال اول عرض کردم این مساله هم منتفی به نظر میرسد، ضمن این که توجه داشته باشید که در سوآپ در واقع پولی رد و بدل نمی شود خاصیت سوآپ این است که اگر شدنی و منطقی و اقتصادی باشد یک صرفه جوئی  برای کشورها ایجاد می کند مثلا فرض کنید ما گاز ترکمنستان را که مستقیم می توانیم از آن کشور بگیرم سوآپ کنیم فایده اش چیست؟ ما لازم نیست این گاز را هزینه کنیم و حمل کنیم چون ما در شرق کشور هم نیاز به گاز داریم و این گاز را در استان های خراسان و گلستان مصرف می کنیم و معادل آن را در غرب به ترکیه تحویل می دهیم که در هزنیه حمل برای ما صرفه جوئی ایجاد می کند البته در این موردی که مثال زدم منطقی تر است که ما تجارت کنیم  چون به دلیل این که ترکمنستان راه به آب های آزاد ندارد و یا بازراش محدود است ما می توانیم گاز را  ارزانتر از او بخریم و مثلا به ترکیه که نیازمند است گرانتر بفروشیم از این مابه التفاوت یک درآمد برای ما ایجاد می شود. حالا سوال این است که به فرض تحقق سوآپ با روسیه، روسیه از چه محلی می خواهد زیرساخت های حمل و نقل ایران را توسعه دهد. ببینید وقتی وارد جزئیات میشویم و اجرائی فکر می کنیم ابهامات فراوانی وجود دارد.

3-ظاهرا روسیه قصد دارد با انتقال خط لوله گاز از مسیر ایران به پاکستان اقدام کند، این پروژه شبیه طرح خط لوله صلح که دو دهه پیش ایران دنبال می کرد، نیست؟

پاسخ3- انتقال گاز روسیه به پاکستان با توجه به محل قرارگیری ذخائر گازی روسیه که عمدتا در سیبری شرقی است باید از چند کشور عبور کند به فرض این که مسیر بهینه آن از ایران باشد تجربه نشان داده است که توافق چند کشور روی احداث یک خط لوله بسیار دشوار است خصوصا که ترکمنستان به عنوان یک کشور مسیر خودش سال هاست بدنبال خط لوله موسوم به تاپی برای صادرات گاز به پاکستان است که باید از افغانستان عبور کند و به جائی نرسیده است ولی ترکمنستان به هر حال کشور رقیب است. ضمنا خود ایران قرارداد صادرات گاز به پاکستان دارد که پاکستان سالهاست حاضر به انجام تعهداتش برای دریافت گاز نشده است . ضمنا پاکستان درسال های اخیر با سرمایه گذاری چینی ها بر روی بنادرش برنامه تامین گاز خود را بر مبنای دریافت گاز به صورت ال ان جی تنظیم کرده است که می تواند از روسیه هم که صادرات ال ان جی دارد تامین کند که این دیگر ارتباطی با ایران پیدا نمی کند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۰۱ ، ۱۲:۳۵
سید غلامحسین حسن‌تاش



سیستمی که نادانان را بر امور حاکم کرده است  و به حرفهای کارشناسان مطلع و مستقلی که حاضر به سفلگی کردن برای خوشایند حکام   نیستند توجه نمی کند ، منافعش را به باد میدهد.
کجا هستند جناب مرندی (که ظاهرا غیر از زبان انگلیسی چیز دیگری سرش نمی شود ) و دیگرانی که به حاکمیت خط میدادند که توافق با غرب را تا زمستان به تعویق بیندازید که  با سرد شدن هوا  غربی ها و خصوصا اروپا به شما تعظیم خواهند کرد و همه گونه امتیاز خواهند داد ، که بشنوند که حالا مسئولین پیش بینی می کنند که وضع گاز کشور در زمستان بدتر از اروپا خواهد بود . این از  گازش. کجا هستند این نخبگان ! که ببینند با وجود تصمیم اوپک پلاس به کاهش دومیلیون بشکه ای تولید نفت ، قیمت  جهانی  نفت بجای افزایش کاهش یافت. اینهم از نفتش.
آیا  حاکمیت این ها را استنطاق خواهد کرد و توضیح خواهد خواست یا کماکان رابطه بر ضابطه و شایستگی  تفوق خواهد داشت و سرنوشت کشور را به عهده اینها خواهند گذاشت که فرصت ها را با تحلیل های جاهلانه و  متوهمانه بسوزانند و  معضلات کشور را افزون کنند .
یکی بر سر شاخ و بن میبرید !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۰۱ ، ۱۴:۴۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

حسن نصرالله ؛ نوشیدن و نوشاندن جام زهر

دو کشور لبنان و اسرائیل  اخیرا با وساطت دیگر کشورها  به توافقی تاریخی دست یافتند که به طور رسمی به اختلاف بین دو کشور بر سر مرزهای دریایی پایان می دهد. مذاکرات منتهی به این توافق در دهه گذشته، ابتدا با میانجیگری سازمان ملل و سپس  ایالات متحده پیگیری شده است و اینک اولین توافق بین دو کشور از زمان آتش بس آنها پس از جنگ اوت 2006 تحقق یافته است.

این توافقنامه عمدتا امکان اکتشاف ذخایر گازی فراساحلی را که در امتداد خطوط ساحلی مربوط به دو کشور قرار دارد فراهم می سازد.

دقت در متن توافق نشان میدهد که جزئیات آن بیشتر به نفع دولت اسرائیل است چون زمینه بهره برداری هرچه سریعتر از میدان نفتی "کاریش" را که اسرائیلی ها از قبل بر روی آن سرمایه گزاری کرده اند فراهم می کند ولی دولت لبنان با تولید گاز از میدان گازی "قانا"  که اسرائیل نیز از عایدات  گاز تولیدی آن حدود 17 درصد سهم خواهد داشت فاصله زیادی دارد.

با توجه به وضعیت انرژی جهان و خصوصا وضعیت گاز اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین، هر دو کشور اسرائیل و لبنان امید دارند که بتوانند با این توافق هم مشکل داخلی خود را حل کنند و هم سهمی در صادرات جهانی گاز پیدا کنند .  

اما نکته مهم در این زمینه حمایت حسن نصرالله رئیس حزب الله لبنان از این توافق است. نصرالله در جدیدترین سخنان خود در مورد این توافق گفت: "ما از ابتدا اعلام کردیم که در کنار حکومت لبنان خواهیم بود."   نصرالله که به تبعیت از جمهوری اسلامی هرگز دشمن صهیونی را به رسمیت نشناخته و توافق با آن را غیرممکن می دانسته است  اینک جام زهر را نوشیده است.

دولت لبنان درگیر سهمگین ترین فروپاشی اقتصادی است و طبعا در چنین شرایطی آمادگی هیچ تنش نظامی خارجی را ندارد .

در این شرایط حمایت حزب الله از این توافق قابل درک است. فروپاشی اجتماعی-اقتصادی در سراسر کشور  و مشکلات کمبود انرژی در آستانه زمستان به نارضایتی قابل توجهی حتی در میان اعضاء  حزب  الله منجر شده است. این قرارداد می تواند در این شرایط یک گشایش اقتصادی و نیز یک گشایش در زمینه تامین انرژی را نوید دهد و چشم انداز مثبتی از رشد اقتصادی آینده را ارائه دهد و امیدی را برای خروج لبنان از باتلاق فعلی خود ایجاد  کند ولذا مخالفت نصرلله با این توافق که قطعا مانع نهائی شدن و امضاء آن خواهد شد،  موقعیت سیاسی و پایگاه اجتماعی او و حزب الله را در در لبنان فرو خواهد ریخت.  

با این اوصاف به نظر میرسد که نصرالله مجبور شده است جام زهر را بنوشد. اما سوابق نشان میدهد که نصرالله که به اعتراف خودش همه چیز حزب الله را از ایران تامین می کند، هرگز در گذشته  بدون هماهنگی با حاکمان جمهوری اسلامی چنین تصمیمات استراتژیکی را اتخاذ نکرده است و شاید اگر الان هم امکان تامین نیازهای لبنان و حزب الله  توسط حکومت جمهوری اسلامی فراهم بود، نصرالله تسلیم چنین توافقی نمی شد. بنابراین نصرالله چه از حامی خود مایوس شده باشد و راه خویش در پیش گرفته باشد و چه با او هماهنگی کرده باشد  به هر تقدیر جام زهری را به دیگران نیز نوشانده است.

البته نگارنده رویکرد نصرالله را بازگشت به عقلانیت می دانم ولی متاسفانه در کشور ما بازگشت به عقلانیت که شهد و شیرین است ، به نوشیدن جام زهر تعبییر شده است .

سید غلامحسین حسنتاش

25 مهرماه 1401

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۱ ، ۱۶:۳۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۰۱ ، ۱۳:۳۵
سید غلامحسین حسن‌تاش