«دنیای اقتصاد» در گفتوگو با صاحبنظران و کارشناسان ارشد اقتصاد انرژی بررسی کرد
وقت آن شد که از پرده برون افتد راز
بدون مقدمه
امروز در شرایط خطیر بین المللی ناشی از حمله روسیه به اوکراین و بحران انرژی بوجود آمده از آن و در حالی که میدانیم حفظ انحصار در بازار گاز اروپا همواره چقدر برای روسیه مهم بوده است، اهمیت کارشان آشکار می شود .
تاریخ قضاوت خواهد کرد که آیا همه اینها در کنار هم تصادفی بوده است؟
این روز ها پرده های زیادی در حال فرو افتادن است و رازها زیادی در حال آشکار شدن!
یک کارشناس ارشد حوزه انرژی گفت: صادرات گاز ایران به اروپا مستلزم سه چیز است: الف- تعدیل اساسی روابط ایران با جامعه جهانی و کشورهای غربی و رفع کامل تحریمها، ب-اصلاح و تحول اساسی در سیستم انرژی و خصوصا بکارگیری یک عزم ملی در بهینهسازی مصرف سوخت و کنترل تقاضا و ارتقاء بهرهوری انرژی که در غیر اینصورت با تداوم روند موجود هرگز گازی برای صدور وجود نخواهد داشت، ج- استقلال در سیاستگزاری انرژی و سیاستهای صادراتی انرژی و مقابله با فشارهای احتمالی رقبا و خصوصا روسیه.
غلامحسین حسنتاش در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، درباره تامین انرژی اروپا از سوی روسیه و از مسیر اوکراین اظهار داشت: در سال گذشته میلادی (2021) که آمار آن قطعیت یافته است، حدود 33 درصد از گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا از روسیه تامین شده است که حدود 8 درصد آن از طریق اوکراین منتقل شده بود. البته مقداری از این گاز هم بصورت LNG به اروپا رسیده است. میزان وابستگی کشورهای مختلف عضو اتحادیه اروپا به گاز روسیه خیلی متفاوت است مثلا کشورهای بوسنیهرزگوین و مولداوی 100درصد به گاز روسیه وابستهاند، میزان وابستگی فرانسه 24 درصد است و آلمان هم 49 درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه تامین میکند.
20 درصد نفتخام اروپا از روسیه تامین میشود
وی افزود: در مورد نفت و فرآوردههای نفتی میزان وابستگی اروپا به روسیه حدود 20 درصد است که در سال 2021 شامل واردات متوسط روزانه حدود 2.6 تا 2.7 میلیون بشکه نفتخام و واردات متوسط روزانه بیش از 500 هزار بشکه گازوئیل بوده است.
بحران اوکراین به کمبود عرضه نفت دامن زد
این کارشناس ارشد حوزه انرژی در ادامه به ارزیابی مناقشات اخیر روسیه و اوکراین و تاثیر بر بازار نفت و گاز پرداخت و گفت: این مناقشه تا همین الان تاثیر بسیار قابل توجهی بر بازار نفت و گاز داشته است. البته قبل از این بحران نیز روند قیمتهای جهانی نفت و گاز به دلیل کمبود عرضه نسبت به تقاضا افزایشی بود که این بحران هم به آن دامن زد، اما اینکه قیمتها تا چه میزان بیشتر از این دستخوش تغییر شود بستگی به میزان گسترش و طولانی شدن بحران خواهد داشت، البته اکنون به سوی فصل گرم میرویم که مقداری بحران را کاهش خواهد داد و بهرحال در میانمدت جایگزینهائی وارد خواهند شد.
تلاش اروپا برای متنوعسازی مضاعف شد
وی درباره احتمال تغییر در رویکرد مبادی تامین از سوی انرژی اتحادیه اروپا تصریح کرد: فکر میکنم این اتفاق خواهد افتاد، اروپائیها از گذشته و خصوصا از سال 2009 که یکبار روسیه در ابتدای سال نوی میلادی به بهانههایی جریان گاز به اروپا را قطع کرد، به فکر متنوعسازی بیشتر مبادی و مسیرهای تامین انرژی افتاده بودند و در سال 2014 در جریان بحران کریمه نیز عزمشان جدیتر شد و به دنبال این بحران نیز قطعا این تلاش را مضاعف خواهند کرد.
اتحادیه سالهاست نگران است
حسنتاش تاکید کرد: اروپا از سالها پیش نگران میزان وابستگی خود به نفت و گاز روسیه بوده که اینک این نگرانی به اوج خود رسیده است و قطعا موجب تجدیدنظر در تامین انرژی خواهد شد، قطعا اروپائیها تلاشهای خود را برای ارتقاء بهرهوری انرژی گسترش خواهند داد، ممکن است این مساله فرصتهائی را برای آن دسته از کشورهای اتحادیه اروپا که از نظر سطح فناوری ضعیفتر هستند، فراهم کند و کشورهای پیشرفتهتر اروپا به ارتقاء فناوری آنها در کنترل و بهینهسازی مصرف انرژی کمک کنند. همین اتفاق احتمالا در مورد انرژیهای تجدیدپذیر هم رخ خواهد داد.
امریکا بدنبال مهار چین
وی گفت: باید توجه داشت با توجه به مخاطراتی که به هرحال در واردات انرژی و همچنین مخاطراتی که در آبراهها و خصوصا در قطبهای تامین انرژی فسیلی در جهان وجود دارد و با توجه به این که در میانمدت و بلندمدت ممکن است امریکائیها بخواهند رقیب اصلی خود یعنی چین را از طریق ناامنسازی مبادی و مسیرهای انرژی مهار کنند و اروپائیها هم این مسائل را به خوبی میدانند و تجربه کردهاند، به نظر من در درجه اول اروپاییها در حد ممکن به سمت خودکفائی انرژی و نیز کاهش وابستگی به واردات حرکت خواهند کرد و این مستلزم ارتقاء بهرهوری انرژی و توجه بیش از پیش به انرژیهای تجدیدپذیر است که با تعهدات زیستمحیطی این کشورها نیز هماهنگ است، در قدم بعدی اروپائیها باید انعطاف در سیستم انرژی و جایگزینسازی انواع انرژیها برای مصارف مختلف را تا حد ممکن ارتقاء دهند که در مواقع بحرانی و ضروری سریعتر بتوانند از نفت به گاز یا از هردو به برق یا برعکس شیفت کنند که این نیز به نوبه خود منجر به توسعه فناوری خواهد شد اما به هر حال اروپا تا سالهای سال نخواهد توانست بینیاز از واردات انرژی شود، بنابراین در کنار همه اینها باید مبادی و مسیرهای وارداتی خود را نیز متنوع کند.
اروپا چقدر به روسیه وابسته است؟
این تحلیلگر بازار نفت با بیان اینکه تغییر رویکرد اروپا از روسیه آسان نخواهد بود ولی غیرممکن هم نیست، افزود: البته با اطلاعات و ارقامی که ذکر کردم اکنون هم اینطور نیست که روسیه مبداء اصلی تامین انرژی اروپا باشد، البته یکی از مهمترین مبادی است. در حال حاضر حدود 25 درصد انرژی اروپا از گاز طبیعی، 31 درصد از نفت، 16 درصد از زغال سنگ، 12 درصد از سوخت هستهای و مابقی یعنی حدود 16 درصد از طریق برقآبی و سوختهای تجدیدپذیر و زیستی تامین میشود، با این حساب در واقع حدود 15 درصد از انرژی اروپا به روسیه وابسته است که البته مارژین مهمی است.
اتحادیه به دنبال LNG
وی درباره گزینههای احتمالی اروپا برای دریافت انرژی بیان داشت: در مورد گازطبیعی فکر میکنم اروپائیها ظرفیت ترمینالهای دریافت LNG خود را افزایش بدهند تا بتوانند گاز بیشتری را بصورت مایعشده وارد کنند. تامینکنندگان LNG متنوعتر هستند. اکنون ایالاتمتحده هم به یک تامینکننده عمده LNG برای اروپا تبدیل شده است. همچنین اروپائیها ظرفیتهای ذخیرهسازی خود را افزایش خواهند داد تا بتوانند بالانس فصلی بهتری داشته باشند.
تامین گاز از آذربایجان، نروژ و رژیم اشغالگر قدس
حسنتاش اظهار داشت: در مورد خط لوله تنها کشورهائی که شاید اروپا بتوانند در کوتاهمدت و میانمدت گاز بیشتری از آنها وارد کند، جمهوری آذربایجان و کشور نروژ هستند، فکر نمیکنم الجزایر و لیبی که هماکنون از طریق خط لوله بستر دریای مدیترانه به اروپا وصل هستند، بتوانند گاز بیشتری را به این قاره صادر کنند. رژیماشغالگر قدس هم در تلاش است با اتکاء به ذخایر گازی که در بستر مدیترانه کشف کرده است در آینده به اروپا گاز صادر کند.
سه شرط برای اینکه اروپا روی ایران حساب باز کند
وی درباره نقشآفرینی ایران در بازار نفت و گاز اروپا گفت: در مورد گاز متاسفانه ایران فرصتهای گذشته را از دست داده است و به نظر من در کوتاهمدت و میانمدت اروپائیها روی ایران حسابی باز نکردهاند. شاید در بلندمدت فرصتهائی برای ایران وجود داشته باشد اما حداقل مستلزم سه چیز است: الف- تعدیل اساسی روابط ایران با جامعه جهانی و کشورهای غربی و رفع کامل تحریمها، ب-اصلاح و تحول اساسی در سیستم انرژی و خصوصا بکارگیری یک عزم ملی در بهینهسازی مصرف سوخت و کنترل تقاضا و ارتقاء بهرهوری انرژی که در غیر اینصورت با تداوم روند موجود هرگز گازی برای صدور وجود نخواهد داشت، ج- استقلال در سیاستگزاری انرژی و سیاستهای صادراتی انرژی و مقابله با فشارهای احتمالی رقبا و خصوصا روسیه.
نفت ایران میتواند نیاز اروپا را تامین کند
این کارشناس ارشد حوزه انرژی تاکید کرد: در مورد نفتخام وضعیت فرق میکند و در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات و بوجود آمدن گشایش در صادرات نفتخام و فرآوردههای نفتی، نفت ایران میتواند در کوتاهمدت هم بخشی از نیاز اروپا را تامین کند، ولی در بلندمدت همان مواردی که در مورد گاز مطرح کردم در این مورد هم ضرورت دارد.
این روزها زنگ خطر کمبود شدید گاز در زمستان به صدا درآمده تا جایی که مسئولان در مورد تأمین گاز بخش خانگی نیز ابراز نگرانی میکنند؛ مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران با اشاره به اینکه ۸۰ درصد گاز تولیدی کشور در بخش خانگی مصرف میشود، گفت: اگر مدیریت مصرف از طرف مشترکان بخش خانگی و تجاری انجام نشود، در زمستان شاهد قطع گاز و برق خواهیم بود.
در خصوص این موضوع گفتگویی را با غلامحسین حسنتاش تحلیلگر حوزه انرژی آغاز کردیم، حسنتاش در پاسخ به این سوال که چه راهکارهایی باید انجام داد تا هم مردم دچار قطعی گاز نشوند و هم به صنایع پایین دستی در صنعت پتروشیمی ضرر زیادی وارد نشود اظهار داشت:
به نظر من راه کار اصولی و اساسی ارتقاء بهره وری انرژی در همه بخش های مصرف کننده و تولید کننده انرژی است که دولت باید بطور ویژه و فوری به آن بپردازد ما در حال حاضر در کشور حدود بیش از سه میلیون بشکه معادل نفت خام پتانسیل کاهش مصرف انرژی داریم که هیچ چیز به اندازه احیاء آن اولویت ندارد . فقط بعنوان یک نمونه حدود بیست میلیون بخاری گازی در کشور داریم که راندمان یا بازدهی حرارتی آنها حدود 40 درصد است در صورتی که امروز در دنیا بخاری گازی با راندمان بیش از 95 درصد وجود دارد یعنی حدود دو نیم برابر بازدهی بخاری های ما حالا ببینید فقط با تعویض این بخاری ها چه کاهش عظیمی در مصرف آنهم دقیقا در فصل اوج مصرف اتفاق می افتد .اما واقعیت این است که متاسفانه دولت های یازدهم و دوازدهم کم کاری بسیاری در این زمینه داشتند در حالی که تمام قوانین و مقررات مربوطه هم فراهم بود و از نظر اقتصاد ملی هم کاملا اقتصادی و دارای منافع فراوان بود . به نظر من دولت باید تمهیداتی را فراهم کند که برنامه ها و پروژه های ارتقاء بهره وری انرژی و کاهش شدت انرژی به سرعت به جریان بیفتد اما متاسفانه واقعیت این است که این برنامه ها برای زمستان امسال جوابگو نخواهند بود، تا فصل سرما دو سه ماه بیشتر وقت نیست ولذا بصورت اجتناب ناپذیر چاره ای نیست جز اقدامات زیر:
الف- تحویل سریع سوخت مایع به نیروگاه ها که بتوانند در پیک مصرف گاز از نفت کوره و گازوئیل استفاده کنند و به گاز فشار نیاورند که البته نتیجه آن انتشار شدید آلاینده ها می باشد ولی شاید چاره ای نباشد.
ب- تامین بنزین کافی برای روزهای سرد که ممکن است مجبور به قطع گاز ایستگاه های سی ان جی باشند و اتومبیل ها بیشتر از بنزین استفاده کنند البته در این زمینه یکی از چیزهائی که می تواند بسیار کمک کند استفاده از گازمایع یا LPG در خودرو هاست که متاسفانه وزیر قبلی نفت علیرغم همه توصیه ها و استدلال ها و علیرغم مصوبات قانونی زیر بار سهم دادن به گازمایع در سبد سوخت خودرو نرفت در حالی که می توانست بخشی از مشکل را حل کند .
ب- تلاش در جهت احیاء قرارداد واردات گاز از ترکمنستان و نیز برنامه ریزی فوری جهت مدیریت صادرات گاز در روزهای سرد.
ج- مدیریت زمان اجرای تعمیرات سالانه و دوره ای چه در تاسیسات تولید گاز و چه در پتروشیمی ها و صنایع بزرگ به منظور حداکثر کردن تولید و به حداقل رساندن مصرف گاز در روزهای سرد.
فایل تصویری گفتگو در مورد مصوبه شورای عالی انرژی
دریافت
مدت زمان: 1 ساعت 45 دقیقه 17 ثانیه
مطالب مرتبط :
1- سئوالاتی از جناب مهندس بیژن زنگنه در مورد عملکرد دوره وزارتشان در دولت اصلاحات
2-پارسجنوبی در یتیم خلیج فارس ؛ آنچه هست و آنچه میتوانست باشد
3-انرژی روستائی و گازرسانی به روستا ها
4- آسیب شناسی اجرائی نشدن طرح های بهینه سازی مصرف انرژی
5- شورای عالی انرژی ؛ چرا و چگونه؟
6-کم توجهی مدیران نفتی به ضریب بازیافت
8- جابجائی در قدرت (تفوق تصدی گری بر حاکمیت در دولت )
9-رهیافتی بر روششناسی تبیین استراتژی توسعه گاز کشور
10-نگاهی به مقوله گاز سوز کردن خودرو ها (CNG)
11-پارسجنوبی در یتیم خلیج فارس ؛ آنچه هست و آنچه میتوانست باشد
13-آیا زمان برای ادغام دو وزارت نفت و نیرو مناسب است؟
14-با انگیزههای پوپولیستی خط انتقال گاز و برق نبریم
15-سنجش پروژههای مایعسازی گاز طبیعی (LNG)
تاریخ چاپ:
شماره خبر: ۳۶۲۹۲۳۴
غلامحسین حسنتاش، تحلیلگر ارشد اقتصاد انرژی در پاسخ به این سوال که «چه شد گاز از برق سبقت گرفت؟» اینگونه پاسخ داد: البته منظورتان از سبقت گرفتن گاز از برق را در نمییابم. شاید منظورتان این باشد که در حال حاضر وسعت شبکه و انشعاب گاز بیش از وسعت شبکه و انشعاب برق است یا تعداد مشترکان گاز بیش از تعداد مشترکین برق است، نمیدانم باید دسترسی دقیق به آمار و ارقام داشت و مقایسه کرد. اما اینکه چه شد لولههای گاز به همهجا رفت، به نظر من ماجرا از آنجا شروع شد که گازرسانی به یک ابزار رای گرفتن از مردم تبدیل شد. وقتی در چند شهر بزرگ و خصوصا تهران رفاهی که گاز ایجاد کرد، تجربه شد و این هم عمدتا مربوط به دوران بعد از انقلاب بود، نمایندگان در ادوار مختلف برای رای گرفتن از مردم به آنها وعده گازرسانی دادند که اگر به ما رای بدهید گاز برایتان میآوریم و بعد این نمایندگان به مجلس راه یافتند و وزیر معرفی شده برای وزارت نفت میخواست از نمایندگان رای اعتماد بگیرد و باید به نمایندگان تعهد و وعدهای میداد که به او رای بدهند.
او ادامه داد: حتی من خاطرم هست که سالها پیش یکی از وزرای نفت برای اینکه دل نمایندهای را بهدست بیاورد، در شهری از شهرهای گرمسیر جنوب که در آن زمان اولویت گازرسانی نداشت، شبکه گاز گذاشته بود و انشعاب گاز میداد، در حالی که برای خط انتقال گاز به آن شهر هیچ اقدامی صورت نگرفته بود، در صورتی که در گازرسانی قبل از هر چیز باید خط انتقال گاز به یک شهر یا روستا برود؛ یعنی در واقع یک «سیاهکاری» شده بود.
به اعتقاد این تحلیلگر ارشد اقتصاد انرژی، ضمنا باید به این موضوع توجه داشت که ما در ایران دستگاه حکمرانی انرژی نداریم که البته داستانش مفصل است. او در این رابطه میگوید: یعنی جایی که انرژی را یکپارچه ببیند، یکپارچه سیاستگذاری کند و رگولاتوری و کنترل و نظارت داشته باشد را نداریم و بهتبع آن برنامه جامع انرژی هم یافت نمیشود. شاید هم بعضی که به این روال عادت کردهاند، نمیخواهند برنامهای مدونی داشته باشیم که جلوی داد و ستد سیاسیشان گرفته نشود. حسنتاش معتقد است نداشتن برنامه انرژی، موجب ریخت و پاشهای گزافی میشود؛ مثلا برق و گاز و فرآوردههای نفتی را به همهجا میبریم که اینها هزینههای زیرساختی مضاعفی دارند، در صورتی که بسته به شرایط هر منطقه باید فکر شود که گزینه بهینه کدام است. این نکته را هم بگویم که فکر نشود من مخالف انرژی مرفه برای شهرها و روستاهای پراکنده هستم، اما سوال این است که آیا با بسیار کمتر از این هزینه گزافی که گاز و برق و فرآورده به همه جا میبریم، نمیشد انرژی دیگری مثل خورشیدی و بادی و بیوگاز و غیره برای آنجا تامین کرد و آیا این کارها منطق اقتصادی دارد؟ به این سوالات در یک برنامه جامع انرژی پاسخ داده میشود و در آن صورت کاندیدای نمایندگی هم اگر بخواهد به مردم وعده بدهد، وعده یک انرژی پایدار، خوب و مناسب منطقه را میدهد و نه اینکه لزوما وعده گاز را بدهد. حسنتاش در ادامه گفت: اما نکته آخری که لازم است بر آن تاکید کنم، مساله بهرهوری انرژی است. وضعیت بهرهوری انرژی در ایران بسیار بد است و چنانچه من در نوشتههای زیادی توضیح دادهام، بهرغم قوانین و مصوبات و مجوزهای فراوانی که وجود داشته است، روی بهرهوری انرژی کار جدی صورت نگرفته است. اگر شده بود، هم گاز کافی برای نیروگاهها حتی در فصل سرد وجود داشت و هم گاز برای همین شبکه به قدر کافی موجود بود و در نهایت آلودگیهای محیطزیست هم کم میشد. شما تصور کنید اگر ۲۰ میلیون بخاری گازی با راندمان حداکثر ۴۰ درصدی با بخاریهای با راندمان بیش از ۹۰ درصدی جایگزین شده بودند که مجوز آن هم وجود داشت، چه مقدار عظیمی گاز در زمستان صرفهجویی میشد.
و متن کامل گزارش