وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۲۶۲ مطلب با موضوع «نفت» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۰۲ ، ۱۷:۰۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

اقتصادآنلاین از سوآپ نفتی ایران- ونزوئلا گزارش می دهد؛

تامین خوراک پالایشگاه های آمریکا با نفت ایران / سرنوشت توافقات سوآپی گذشته تکرار می شود؟

 

دو روز پیش رویترز در گزارشی از توافق سوآپ نفت میان ایران و ونزوئلا خبر داد. براساس آنچه این رسانه منعکس کرد اجرای این قرارداد به ونزوئلا امکان می‌دهد که نفت خام سنگین خود را با میعانات گازی ایران به‌صورت پایاپای مبادله کند و آن را برای بهبود کیفیت نفت خام خود که شبیه قیر است، به‌کار گیرد.

اقتصادآنلاین - مهفام سلیمان بیگی؛ ظاهرا یک منبع آگاه به رویترز گفته: « توافق سواپ در فاز نخست برای شش ماه برنامه ریزی شده اما ممکن است تمدید شود».

 

 

با این حال وزارتخانه‌های نفت ونزوئلا و ایران و شرکت‌های ملی نفت دو کشور درباره این خبر اظهارنظر نکردند. 

اما در سوی دیگر آمریکا بلافاصله واکنش نشان داده است. وزارت خزانه داری این کشوردر ایمیلی به رویترز گفته است که اجرای چنین توافقی می‌تواند نقض تحریم‌های هر دو کشور محسوب شود و واشنگتن با دقت این موضوع را زیر نظر دارد.

 

 

پیگیری هدف اقتصادی- سیاسی از رابطه نفتی با ونزوئلا

غلامحسین حسنتاش، کارشناس انرژی، درباره این توافق به اقتصادآنلاین می‌گوید: خبر رویترز هنوز بسیار مبهم است و باید زمان بگذرد تا اطلاعات دقیق تری کسب شود ولی اجمالا چنین داد و ستدی می‌تواند در کنار جنبه سیاسی، جنبه اقتصادی هم داشته باشد.

او توضیح می‌دهد: ونزوئلا نفت فوق سنگین دارد که بازاریابی آن سخت است و ایران هم میعانات گازی که نوعی نفت فوق سبک تلقی می شود و ظاهرا بازاریابی آن نیز در شرایط فعلی سخت شده است. امکان دارد از مخلوط سازی این دو ( یا اصطلاحا بلندینگ) نوعی نفت خام متوسط ساخته شود که جذب آن برای پالایشگاه‌ها، حتی برای پالایشگاه‌‎های داخلی خود ایران و ونزوئلا، بهتر باشد. 

حسنتاش ادامه می‌دهد: ونزوئلا ظرفیت پالایشی قابل توجهی در داخل ایالات متحده دارد یعنی مالک چند پالایشگاه در داخل ایالات متحده است که فکر می کنم به دلیل نیاز داخلی ایالات متحده تحت تحریم نیستند و نفت خام این پالایشگاه‌ها را ونزوئلا تامین می کند، این توافق می تواند به تامین خوراک آن پالایشگاه ها هم کمک کند.

سوآپ جدید تا کجا دوام می‌آورد؟

این کارشناس معتقد است که برای سوآپ نفت میان دو کشور از نظر ظرفیت لجستیک حمل و نقل و اجرای عملیات احتمالا مشکلی وجود نداشته باشد و حتی اگر مبادله برای حل مشکلات پالایشی داخلی دو طرف باشد قابل دوام نیز هست اما اگر برای تولید مخلوط های صادراتی باشد، می‌تواند با مشکلات تحریم دو طرف مواجه شود.  

در نهایت نیز حسنتاش با تاکید بر این که لازم است برای بررسی جزئیات بیشتری از این موضوع آشکار شود، می‌گوید: با این حال این اقدام علاوه بر حل مشکلات احتمالی پالایشی دو کشور در بازاریابی هم می‌تواند کمک کند. به این معنا که مخلوط‌های ساخته شده یا جابجایی بازارها تسهیلاتی ایجاد کند به ویژه در بخش‌هایی که علیرغم تحریم بازارهائی برای دو کشور وجود دارد اما نوع نفت خام یا میعانات محدودیت بازاریابی ایجاد کرده است. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۰ ، ۱۴:۱۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

مهمترین اولویت های صنعت نفت (یادداشتی در روزنامه ایران )

با پایان برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری و مشخص شدن نتیجه آن، اکنون این سوال مطرح است که چه کارهایی از دولت های قبل باقی مانده و چه اقداماتی باید در دستور کار قرار بگیرد؟ اگر فقط صنعت نفت را مدنظر قرار دهیم، نیازهای انرژی در دولت سیزدهم چیست؟

به نظر می رسد، مواردی که باید انجام می شد و حالا نیز باید در این دولت مورد توجه قرار بگیرد، متعدد است که بعضی از مهمترین آنها به ترتیب اولویت در ادامه می آید:

  1. اجرای ماده 12"قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور" مصوب اردیبهشت 1394 که عمدتا معطوف به ارتقاء بهره وری و بهینه سازی تولید و مصرف انرژی بود. به نظر من اجرای  این قانون  یکی از مهمترین فوریت های کشور است. البته انتظار می رفت که دولت یازدهم و دوازدهم به این مساله توجه بیشتری داشته باشند؛ خصوصا که این قانون از قبل هم به این دولت به ارث نرسیده و یا تحمیل نشده بود. به عبارتی، ابتکار این دولت بود و قبلا هم در مصوبات دیگری در ابتدای این دولت آمده بود و در این قانون تجمیع شد. اما میزان تحقق احکام  این ماده بسیار اندک است.
  2. تعیین تکلیف شرکت ملی صنایع پتروشیمی. با توجه به این که طبق سیاست‌های ابلاغی اصل 44 قانون اساسی دولت و وزارت نفت  دیگر نمی توانند در توسعه پتروشیمی سرمایه گزاری کنند، این شرکت باید به یک ستاد یا دستگاه حکمرانی تغییر وضعیت پیدا می کرد که بتواند برای آینده صنعت پتروشیمی کشور و تکمیل زنجیره ارزش آن سیاست گزاری و برنامه ریزی کند و وضعیت صنعت را هدایت و نظارت کند.
  3. توجه جدی تر به مخازن مشترک خشکی و دریایی و خصوصا لایه نفتی پارس جنوبی که قطری ها تاکنون نزدیک یک میلیارد و پانصد میلیون بشکه از آن استخراج کرده اند. خصوصا در فاصله روی کار آمدن دولت در سال 92 تا خروج ترامپ از برجام فرصتی ارزشمند برای اینکار بوجود آمده بود که در جهت تنظیم قرارداد آی پی سی از دست رفت.
  4. تعیین تکلیف فاز 11 پارس جنوبی که بعد از بد عهدی شرکت توتال به نوعی بلاتکلیف مانده است.
  5. جمع آوری گازهای سوزانده همراه نفت در سطح مناطق نفت خیز جنوب و خاموش کردن مشعل‌های فراوانی که در پارس  جنوبی می سوزند و مواد ارزشمندی را می‌ سوزانند  و محیط زیست را آلوده می کنند.
  6. اجرای تعهدات قانونی از جمله تعهدات قوانین برنامه های پنج ساله در مورد تزریق گاز کافی به منظور بهره برداری بهینه از میادین نفتی و تضمین تولید صیانتی .
  7. تعیین تکلیف طرح ها و پروژه هایی که از اول مطالعات درستی نداشته اند و به همین دلیل نیمه تمام مانده و به مرکز هزینه بی بازده تبدیل شده اند، مانند طرح پالایشگاه های هشت گانه سیراف، پروژه ایران ال ان جی ، خط لوله اتیلن مرکز و غیره.
  8. تقویت بخش های رگولاتوری و کنترل و نظارت در صنعت نفت به منظور کنترل و نظارت دقیق تر بر پالایشگاه ها و پتروشیمی های واگذار شده خصوصا از نظر رعایت استانداردهای تعمیر و نگهداری و ایمنی جهت جلوگیری از سوانح در این تاسیسات که متاسفانه رو به تزاید بوده است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۰۰ ، ۱۰:۳۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

اقدام و سخن شک برانگیز یک عضو مجمع تشخیص مصلحت

روز گذشته آقای علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در یک اقدام شبهه برانگیز در آئین بهره برداری از پارک به اصطلاح نوآوری و فناوری صنعت نفت شرکت کردند و سخنان عجیبی را اظهار نمودند.

اما چرا شک برانگیز!  زیرا  تشکیلاتی یا به باور من دکانی که جناب آقامحمدی در افتتاح آن شرکت کرده اند دکانی است که در آخرین ماه های وزارت بیژن زنگنه تاسیس شده است و جناب زنگنه خود و همه هم تیمی های خود را در ارکان آن گنجانده اند و در اساسنامه آن قید کرده اند که دوره حضور خودشان و دوستانشان در این تشکیلات برای مدت نامحدود است. جالب است که تقریبا هیچ یک از افرادی که از میان مدیران فعلی  وزارت نفت برای مدت نامحدود به عنوان ارکان این تشکیلات تعیین شده اند مطلقا صبغه و سابقه فعالیت  های علمی و پژوهشی ندارند.

کسانی که از سوابق برخورد جناب زنگنه در دو دوره وزارتشان با دانش و پژوهش و نهادهای علمی و پژوهشی صنعت نفت مطلع هستند و ترکیب منسوبین و منصوبین جناب زنگنه را در این دکان جدید می بینند هرگز باور نمی کنند که این اقدام تلاشی در جهت ارتقاء علم و فناوری باشد. البته ایشان در برخورد با نهادهای علمی خارج از صنعت نفت هزینه هایی کرده اند و قراردادهائی بسته اند که مطلعین از چگونگی و مکانیزم کنترل و نظارتی آنها و مطلعین از روش های تطمیعی جناب زنگنه، خوب میدانند که اهداف واقعی آن چه بوده است.

جالب است که بدستور زنگنه در واپسین لحظات وزرات،  یکی از بهترین زمین ها و در واقع باغات  صنعت نفت در قیطریه تهران و نیز تاسیساتی پوششی در جنوب تهران در اختیار این دکان قرار گرفته است و پیشاپیش مبالغ عظیمی هم بودجه و اعتبار از منابع صنعت نفت به آن تخصیص یافته است که لابد تا مدت نامحدود برای آقایان کفایت داشته باشد!  این در حالی است که به اندازه کافی نهادها و ارگان های پژوهشی و فناوری و نوآوری در صنعت نفت وجود داشته و دارد که خیلی از آنها را جناب زنگنه با ایجاد مضیقه های مالی به مرز تعطیلی و بحران کشیده اند.

با این اوصاف از نهادهای بازرسی و نظارتی و از دیدهبانان شفافیت و مبارزه کنندگان با پولشوئی و فساد و اختلاس انتظار می رود که بررسی کنند که در شرایطی که همه سرگرمند و در هیاهوی انتخابات به سر می برند چه اتفاقاتی در صنعت نفت در حال رخ دادن است و نیز باید بررسی شود که نقش عضو مجمع در این میان چیست؟ آیا ایشان که گویا در امور مختلف نفت نیز دخالت داشته و دارند، بی اطلاع فریب خورده اند یا خدای ناکرده قرار است بعد از تغییرات دولت و وزارت نفت با حمایت و فشار و مصلحت تشخیصی ایشان این دکان در دستان زنگنه و اعوانش باقی بماند!! و مدیران بعدی صنعت نفت علاوه بر ویرانه ای که به ارث می برند تحت فشارهای حاشیه ای ایشان هم قرار گیرند.

نکته جالب دیگر این که جناب علی آقامحمدی در سخنانشان در این مراسم بار دیگر ادعا های بیژن زنگنه را در مورد امکان رساندن ظرفیت تولید نفت کشور به 6.5 میلیون بشکه در روز تکرار فرمودند بدون این که از جناب زنگنه جویا شوند که چرا خود ایشان در دوره وزارتشان و در حالی که در سال 92 به مجلس گفته بودند حتی در صورت تداوم تحریم ها ظرفیت تولید نفت دو میعانات را به 5.7 میلیون بشکه در روز خواهند رساند، اقدامی برای تحقق این ارقام ادعائی نکرده اند. از آنجا که نگارنده اخیرا در مورد موهومی بودن ادعاهای 6.5 میلیون بشکه ای زنگنه به تفصیل نوشته ام در اینجا بسط بیشتری نمی دهم و خواننده محترم را به آن نوشته ارجاع میدهم.

اما حداقل در این مورد جناب آقامحمدی نشان دادند که فریب خورده ادعاهای زنگنه نیستند چراکه ایشان که کوچکترین تخصصی در زمینه مسائل نفت ندارند، در سخنانشان چند خال بالاتر از زنگنه زدند و گفتند "تحقیقات دیگری امکان تولید 7.4 میلیون بشکه در روز را اثبات کرده است" ، معلوم نیست زنگنه و حامیان ایشان با چه انگیزه هائی این موهومات را در کشور رواج می دهند و چه اهدافی را در نظر دارند اما  جناب زنگنه و به طریق اولی جناب آقامحمدی باید هرچه زودتر مطالعات مورد ادعایشان را منتشر نمایند که مورد نقد و بررسی متخصصین و کارشناسان و مطلعین قرارگیرد و چنین مطالعاتی  علی القاعده باید مبتنی بر یک بررسی میدان به میدان و مخزن به مخزن باشد و مبتنی بر اطلاعات بسیار گسترده اکتشافی و زمین شناسی و مهندسی مخازن نفتی باشد.

در هر حال در اینجا هم از مراجع نظارتی و حکومتی انتظار است که مطالعات ادعائی این آقایان را طلب کنند تا توسط دانشگاه ها و مراکز ذیصلاح بررسی شود و در غیراینصورت اگر چنین مطالعاتی در میان نباشد شبهه نوعی فریبکاری برای منحرف کردن مسیر اقتصاد کشور و افکار عمومی و خصوصی به ذهن متبادر میشود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۱۳:۱۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

در اینجا ابتدا متن کامل مصاحبه با سایت جی پلاس آورده شده و بدنبال آن متن گزارش جی پلاس از این مصاحبه که قدری خلاصه تر و فشرده تر است

 

سوال 1: آقای بیژن زنگنه وزیر نفت در مراسم امضاء تفاهم نامه انجام مطالعات توسعه میدان آزادگان گفت . ما به‌راحتی می‌توانیم به تولید روزانه ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت دست یابیم و این رقم هدف عجیب و غریبی نیست، نظر شما در این مورد چیست؟

پاسخ1- در این زمینه چند نکته را باید اشاره کنم:

 اول این که اگر به تعبیر ایشان این کار اینقدر راحت است ایشان که از سال 1376 تا کنون جمعا دو دوره هشت ساله وزیر نفت بوده اند و از همان اول هم این حرف ها  را می زدند چرا در این مورد اقدامی نکردند و ظرفیت تولید نفت خام ایران هرگز از حداکثر 4.2 میلیون بشکه فراتر نرفت. در دوره قبلی وزرات ایشان که شرایط بین المللی هم کاملا مساعد بود. در دوره دوم وزارت هم ایشان در مجلس گفتند حتی در صورت تداوم تحریم ها میتوانیم تا سال 96 ظرفیت تولید نفت و میعانات را به 5.7 میلیون بشکه برسانیم که معنایش این بود که ظرفیت تولید نفتخام باید 4 سال پیش  به حدود 4.7 تا 5 میلیون بشکه می رسید اما ایشان حدود دوسال فرصت بعد از برجام که خیلی کارها می شد کرد را  در مسیر  طراحی یک فرمول جذاب برای آوردن شرکت‌های بزرگ نفتی تلف کردند و جلوی هر اقدامی که می شد در جهت توسعه میادین انجام داد را گرفتند که راه را برای آوردن شرکت های بزرگ باز کنند، در صورتی که می شد از توان داخلی و همکاری شرکت های کوچک و متوسط خارجی دارای فناوری و تخصص که  به همان شرکت‌های  بزرگ هم سرویس می دهند استفاده کرد و امکان ورود تجهیزات مورد نیاز هم بود و می شد خیلی کارها را پیش برد . در این جلسه اشاره می کنند که حضور شرکت‌های اکتشاف و تولید داخلی آرزوی ایشان بوده در صورتی که واقعیت این است که ایشان تا مجبور نشد به شرکت های داخلی میدان نداد.

 دوم این که ایشان احتمالا در جریان نیستند که کنسرسیوم در رژیم گذشته، رساندن تولید ایران به 8 میلیون بشکه را به شاه پیشنهاد داده بود و کارشناسان و متخصصان ایرانی آن روز ثابت کردند که این هدف تولیدی به راحتی امکان پذیر نیست و این به ذخائر ایران لطمه می زند و برنامه به هدف 6 میلیون بشکه کاهش پیدا کرد و آن هدف هم مدت کوتاهی محقق شد. از ابتدای انقلاب  تاکنون هم نزدیک 53 میلیارد بشکه از ذخائر نفتی ایران و از بهترین و پر بازده ترین میادین کشور برداشت شده است و ما اکتشاف قابل توجه نفتی جدیدی نداشته ایم و بیشتر اکتشافات جدید گازی بوده است و  اگر هم داشته ایم هرگز مانند میادین عظیمی که عمده تولید نفت ما از آنها حاصل شده نبوده اند. البته در مورد اکتشافات نفتی خصوصا در دوره های ایشان با هر انگیزه ای تبلیغات خلاف واقع زیاد شده است مثلا با تکمیل هر مرحله اکتشافی یک میدان نفتی که اکتشاف اولیه آن در قبل از انقلاب صورت گرفته بوده وانمود شده که یک اکتشاف جدید است. از این 53 میلیارد بشکه حدود 37 میلیارد بشکه مربوط به همین 24 سالی است که ایشان این مکررات را تکرار می کنند آیا می توانند نشان دهند که در این دوره دقیقا همین میزان ذخائر  نفت  قابل بازیافت را جایگزین کرده اند. شاید آن قصه های دوران کودکی که یک دیگی بود که هر چه از آن بر می داشتند کم نمی شد در ذهن ایشان حک شده است.

سوم این که ذخائر نفتی عراق تقریبا برابر با ایران است و در 42 سالی که ما 53 میلیارد بشکه تولید کرده ایم عراق به دلیل مشکلاتی که در دوره های مختلف داشته است، حدود 33 میلیارد بشکه تولید کرده است یعنی در سال های 2009 و 2010 میادین عراق بسیار بکر تر از ایران بوده است . در این سال ها عراق با دست باز و بدون محدودیت های ادعائی جناب زنگنه، با تمام شرکت‌های نامی و بزرگ امریکائی و اروپائی و  چینی و خلاصه تمام مدعیان فناوری، برای توسعه میادین مختلف خود قراردادهای جذابی منعقد کرد و طبق وعده‌هائی که این شرکت‌ها داده بودند قرار بود تولید نفت عراق حداکثر  در سال 2017  به 10.5 تا 11 میلیون بشکه در روز برسد ولی الان که در سال 2021 هستیم همانطور که جناب زنگنه خودشان در این صحبت اشاره کرده‌اند تولید نفت عراق در حدود 5 میلیون بشکه در روز است و این کارنامه شرکت‌های نامی نفتی است که ایشان همیشه آرزوی عقد قرارداد با آنها را داشته و دارند و بسیاری از فرصت‌ها را در مسیر آن ذبح کردند. و حالا هم در دقیقه 90 وزارتشان تازه به فکر انجام مطالعات توسعه میدان آزادگان افتاده اند.

چهارم این که در هرحال ایکاش وزیر محترم بعد از 16 سال وزارت گسسته و 24 سال تکرار این فرمایشات، یک طرح جامع یا نقشه راه توسعه میادین هیدروکربنی و از جمله میادین نفتی را از خودشان بجا می گذاشتند  که در آن اولویت‌های توسعه میادین و پتانسیل‌های میادین برای توسعه شامل تولید اولیه و ثانویه، میزان سرمایه گزاری مود نیاز برای هر مورد و سایر موارد لازم مشخص شده بود که طبق آن به ریز و بصورت مستدل به این اعداد می رسیدند و حداقل بر روی کاغذ این اعداد را از توهم به برنامه تبدیل می کردند.

سوال 2- آقای زنگنه گفتند: رسیدن به تولید 6.5 میلیون بشکه وابستگی نمی آورد و نیز فقط قدرت اقتصادی را اضافه نمی کند بلکه قدرت امنیتی و سیاسی کشور را هم بالا می برد. نظر شما چیست.

پاسخ2- البته طبیعی است که جناب زنگنه دانشی در زمینه مباحث توسعه اقتصادی و اقتصاد ندارند و با ادبیات جهانی مباحثی مثل نفرین منابع  و بیماری هلندی و غیره آشنا نیستند ولی بعید است بعنوان کسی که با سابقه ترین وزیر در کشور است از تجربه آسیب های درآمد نفت خصوصا در ساختار توسعه نیافته ایران کاملا بی اطلاع باشند.  بهتر است ایشان تجویزهای اقتصادی برای کشور نکنند و توصیه می کنم بعد از فراقت و فراغ از وزرات، حداقل سند "خلاصه مطالعات طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور" که توسط دوستان و بعضی مشاوران سابق ایشان در سال 1382 منتشر شده است را  در این رابطه مطالعه کنند.  اما در مورد تاثیر تولید نفت بر قدرت امنیتی و سیاسی به فرض این که این حرف درست باشد علی القاعده توجه ایشان به قدرت صادراتی و نفوذ در بازار است که در اینصورت سوالات بسیار جدی در عملکرد ایشان مطرح است.  امروز دیگر همه دست اندرکاران انرژی متفق القول هستند که شاخص شدّت انرژی و بهره وری انرژی در ایران بسیار نامطلوب است و پتانسیل عظیمی برای آزاد کردن انرژی برای صادرات از طریق ارتقاء بهره وری وجود دارد من حداقل در دو دهه قبل مقالات زیادی در این مورد داشته ام و در ارائه ای در اطاق بازرگانی در سال 96 نشان دادم که ما پتانسیل آزاد کردن انرژی به میزان 2.5 میلیون بشکه در روز را داشتیم که حرکت به سمت آن می توانست یک نهضت اقتصادی ایجاد کند، شغل ایجاد کند، آلایند های زیست محیطی را در حد قابل توجهی کاهش دهد و به همین دلیل از حمایت های بین المللی نیز  برخوردار شود و از سال 92 مصوبات قانونی قوی ای هم برای اجرای این مساله داشته ایم که در "قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقاء نظام مالی کشور"  که در سال 1394 تصویب شد، تجمیع شده است و بیشترین مسئولیت آن با وزرات نفت بوده است اما کارنامه عملکرد وزارت نفت در این زمینه نزدیک به صفر است ، بگذریم از حجم عظیمی از هیدروکربن ها که در خود صنعت نفت می‌توانست جمع آوری و صادر شود ولی به همت جناب زنگنه و تیمشان سوزاندده شد. چطور ایشان خود را دلسوز کشور می داند و به ین موارد نمی پردازد.

سوال 3- آقای زنگنه در مورد افزایش تولید نفت گفتند:  مهم مدیریت و فناوری است و در قسمت دیگری هم از اهمیت ضریب بازیافت و تولید صیانتی گفتند. نظر شما چیست؟

پاسخ3- قطعا مدیریت و فناوری مهم است اما با توجه به سوابق گفته های ایشان به نظر می رسد دوباره ایشان می خواهند به نیاز به شرکت های بزرگ بین المللی برای دسترسی به فناوری ارجاع دهند و من فقط این را تکرار می کنم که امروز دیگر  فناوری و حتی مدیریت پروژه های توسعه میادین  فقط در اختیار شرکت های بزرگ نیست. قبلا هم اشاره کرده ام که کمتر شرکتی  از شرکت های نامی گذشته در توسعه منابع نفت شیل ایالات متحده که پیچیده تر از توسعه میادین متعارف می‌باشد، حضور دارند.

 اما در مورد ضریب بازیافت و تولید صیانتی یک عامل بسیار مهم  و  کلیدی که ایشون هرگز به آن اشاره نمی کند مقوله تزریق گاز کافی به میادین نفتی است که من در این مورد در مرداد 95 در یادداشتی در روزنامه شرق با تفصیل بیشتری توضیح داده ام دلیل نپرداختن ایشان به این مساله نیز روشن است و آن ضعف دهشتناک عملکرد ایشان در این زمینه در هر دو دوره است . من از کسی که به تزریق گاز  که تجربه جهای است بها نمی دهد، نمی توانم باور کنم که واقعا در این موارد دلسوزی دارد.

سوال4- به فرض امکان رساندن ظرفیت تولید نفت به 6.5 میلیون بشکه ، آقای زنگنه می گوید که برای این در جهان بازار وجود دارد و نگویند وجود ندارد . نظر شما چیست؟

پاسخ 4- من در اینجا نمی خواهم بگویم بازار وجود  دارد یا ندارد اما با توجه به این سوال شما و سوال قبل تر شما در مورد رابطه نفت با امنیت و سیاست. چیزی که جالب است این است که فردی که چند دهه در بخش نفت و انرژی مسئولیت داشته و در دوره کنار بودن هم در باشگاه نفت و نیرو بوده و در دانشگاه انرژی درس می داده اینقدر از جهان انرژی کم اطلاع است و اطلاعاتش اصلا روزآمد نیست و در این مورد هم چنین است. جهان انرژی به کلی تغییر کرده است الان سبد انرژی جهان با کمک فناوری‌های نوین بسیار متنوع شده است و آستانه اقتصادی شدن تولید انواع انرژی مشخص شده است تحولات و نگرانی های زیست محیطی هم صحنه را تغییر داده است در مورد خود نفت و گاز نیز پدیده نفت و گاز شیلی تحول ایجاد کرده است و همه اینها بررسی بازار را بسیار پیچیده تر کرده است. البته شاید همیشه نفت بتوان فروخت اما با چه قیمتی و چه شرایطی بحث است. ضمن این که بخش دیگری ازصحبت های خود ایشان در همین جلسه پارادوکس ایجاد می کند . ایشان آنجا که می خواهند دولت آینده را تشویق و ترغیب به رفتن به سمت افزایش تولید بکنند می گویند که "زمان زیادی طول نمی کشد که کنوانسیون هایی تصویب شود که تولید نفت کشورها را محدود کنند" خوب معنای این حرف این است که قدرت مانور در جهان انرژی چندان بالا رفته که دیگر آنگونه نیست که جهان نتواند بدون نفت زندگی کند.

سوال 5- با این اوصاف به نظر شما چرا ایشان اینقدر بر این افزایش توان تولید به 6.5 تاکید می کند و آن را به عنوان اولویت به دولت آینده توصیه می کند.

پاسخ 5- اگر نظر من را بخواهید ایشان در آستانه رفتن از نفت به دنبال رد گم کردن و جعل تاریخ است هرچند چنانچه ذکر کردم ایشان در مورد تولید و توسعه میادین هم کارنامه نامطلوبی دارد و خصوصا در دوره قبلی وزارتشان در مورد عدم توسعه میادین مشترک نفتی زیر سوال است، اما سعی می کند همه ناکارائی ها و اشتباهات و خسارات خود به صنعت نفت را پشت این بحث گم کند چرا که در این مورد توجیحاتی وبهانه هائی هست که می توان پشت آن پنهان شد. یک توجیه بهانه تحریم است و توجیه یا بهانه دیگر مناقشات پر دامنه ای که در این مورد در صنعت نفت وجود داشته است که ایشان پشت این دو پنهان می شود . البته این مناقشات را از ابتدای حضور در صنعت نفت خود ایشان به راه انداخت.

اگر کارنامه بسیاری چیزهای دیگر مثل طرح های غلط و پر خسارت ایران ال ان جی و سیراف و اتیلن مرکز یا  کوتاهی ایشان در جمع آوری گازهای سوزانده یا برخورد منفی ایشان با آموزش و پژوهش در صنعت نفت یا کوتاهی در برنامه های افزایش کارائی انرژی و یا کوتاهی ها و اشتباهات  در مورد قراردادهای گازی پاکستان و ترکمنستان و عمان و کرسنت و کوتاهی در زمینه تزریق گاز کافی به میادین نفتی برای افزایش ضریب بازیافت و بسیاری موارد دیگر مطرح شود ایشان توجیه و بهانه چندانی  ندارد.

علاوه بر این به نظر من این نوعی انداختن پوست خربزه به زیر پای دولت آینده نیز هست. شاید وقت دولت آینده هم در همین زمینه تلف شود و دست آوردی نداشته باشد که بعدا ملاک مقایسه قرار بگیرد. البته تجربه نشان می دهد که ایشان در این زمینه نباید خیلی نگران باشند.

البته در مورد میادین مشترک و خصوصا میادین مشترک نفتی امیدوارم هر کسی که جایگزین جناب زنگنه می شود اگر از حداقلی از عرق ملی برخوردار باشد این میادین را در اولویت قرار دهد، وضعیت تولید طرفین را روزانه رصد کند و تا به تعادل نرساندن این برداشت خواب خوش به چشمش نرود. گرچه به قول معروف آب رفته را نمی توان به جوی برگرداند اما جلوی رفتن بیش از پیش منابع ملی مان به سمت دیگر را  شاید بتوان گرفت.

 

 

 

در گفت و گو با جی پلاس؛

«جهان انرژی به کلی تغییر کرده است الان سبد انرژی جهان با کمک فناوری‌های نوین بسیار متنوع شده است و آستانه اقتصادی شدن تولید انواع انرژی مشخص شده است تحولات و نگرانی های زیست محیطی هم صحنه را تغییر داده است در مورد خود نفت و گاز نیز پدیده نفت و گاز شیلی تحول ایجاد کرده است و همه اینها بررسی بازار را بسیار پیچیده تر کرده است. البته شاید همیشه نفت بتوان فروخت اما با چه قیمتی و چه شرایطی بحث است.»

گرو اقتصاد و درآمد جی پلاس:  در روزهای گذشته وزیر نفت در مراسم امضاء تفاهم نامه انجام مطالعات توسعه میدان آزادگان گفت: «ما به‌راحتی می‌توانیم به تولید روزانه ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه نفت دست یابیم و این رقم هدف عجیب و غریبی نیست، ... این موضوع قدرت امنیتی و سیاسی کشور را هم بالا می برد.»

در همین خصوص غلام حسین حسنتاش صاحب نظر در حوزه اقتصاد انرژی در واکنش به اظهارات وزیر نفت گفت: اول این که اگر به تعبیر ایشان این کار اینقدر راحت است ایشان که از سال 1376 تا کنون جمعا دو دوره هشت ساله وزیر نفت بوده اند و از همان اول هم این حرف ها  را می زدند چرا در این مورد اقدامی نکردند و ظرفیت تولید نفت خام ایران هرگز از حداکثر 4.2 میلیون بشکه فراتر نرفت. در دوره قبلی وزرات ایشان که شرایط بین المللی هم کاملا مساعد بود. در دوره دوم وزارت هم ایشان به مجلس قول دادند که حتی در شرایط تحریم تولید را به 5.7 میلیون بشکه در روز میرسانند ولی حدود دوسال فرصت بعد از برجام که خیلی کارها می شد کرد را  در مسیر  طراحی یک فرمول جذاب برای آوردن شرکت‌های بزرگ نفتی تلف کردند و جلوی هر اقدامی که می شد در جهت توسعه میادین انجام داد را گرفتند که راه را برای آوردن شرکت های بزرگ باز کنند، در صورتی که می شد از توان داخلی و همکاری شرکت های کوچک و متوسط خارجی دارای فناوری و تخصص که  به همان شرکت‌های  بزرگ هم سرویس می دهند استفاده کرد و امکان ورود تجهیزات مورد نیاز هم بود و می شد خیلی کارها را پیش برد.در این جلسه اشاره می کنند که حضور شرکت‌های اکتشاف و تولید داخلی آرزوی ایشان بوده در صورتی که واقعیت این است که ایشان تا مجبور نشد به شرکت های داخلی میدان نداد.

 

وی افزود:  ایشان احتمالا در جریان نیستند که کنسرسیوم در رژیم گذشته، رساندن تولید ایران به 8 میلیون بشکه را به شاه پیشنهاد داده بود و کارشناسان و متخصصان ایرانی آن روز ثابت کردند که این هدف تولیدی به راحتی امکان پذیر نیست و این به ذخائر ایران لطمه می زند و برنامه به هدف 6 میلیون بشکه کاهش پیدا کرد و آن هدف هم مدت کوتاهی محقق شد. از ابتدای انقلاب  تاکنون هم نزدیک 53 میلیارد بشکه از ذخائر نفتی ایران و از بهترین و پر بازده ترین میادین کشور برداشت شده است و ما اکتشاف قابل توجه نفتی جدیدی نداشته ایم و بیشتر اکتشافات جدید گازی بوده است و  اگر هم داشته ایم هرگز مانند میادین عظیمی که عمده تولید نفت ما از آنها حاصل شده نبوده اند. البته در مورد اکتشافات نفتی خصوصا در دوره های ایشان با هر انگیزه ای تبلیغات خلاف واقع زیاد شده است مثلا با تکمیل هر مرحله اکتشافی یک میدان نفتی که اکتشاف اولیه آن در قبل از انقلاب صورت گرفته بوده وانمود شده که یک اکتشاف جدید است.

حسن تاش خاطرنشان کرد: از این 53 میلیارد بشکه حدود 37 میلیارد بشکه مربوط به همین 24 سالی است که ایشان این مکررات را تکرار می کنند آیا می توانند نشان دهند که در این دوره دقیقا همین میزان ذخائر  نفت  قابل بازیافت را جایگزین کرده اند. شاید آن قصه های دوران کودکی که یک دیگی بود که هر چه از آن بر می داشتند کم نمی شد در ذهن ایشان حک شده است.

این پژوهشگر اقتصاد انرژی افزود: ذخائر نفتی عراق تقریبا برابر با ایران است و در 42 سالی که ما 53 میلیارد بشکه تولید کرده ایم عراق به دلیل مشکلاتی که در دوره های مختلف داشته است، حدود 33 میلیارد بشکه تولید کرده است یعنی در سال های 2009 و 2010 میادین عراق بسیار بکر تر از ایران بوده است . در این سال ها عراق با دست باز و بدون محدودیت های ادعائی جناب زنگنه، با تمام شرکت‌های نامی و بزرگ امریکائی و اروپائی و  چینی و خلاصه تمام مدعیان فناوری، برای توسعه میادین مختلف خود قراردادهای جذابی منعقد کرد و طبق وعده‌هائی که این شرکت‌ها داده بودند قرار بود تولید نفت عراق حداکثر  در سال 2017  به 10.5 تا 11 میلیون بشکه در روز برسد ولی الان که در سال 2021 هستیم همانطور که جناب زنگنه خودشان در این صحبت اشاره کرده‌اند تولید نفت عراق در حدود 5 میلیون بشکه در روز است و این کارنامه شرکت‌های نامی نفتی است که ایشان همیشه آرزوی عقد قرارداد با آنها را داشته و دارند و بسیاری از فرصت‌ها را در مسیر آن ذبح کردند. و حالا هم در دقیقه 90 وزارتشان تازه به فکر انجام مطالعات توسعه میدان آزادگان افتاده اند.

وی افزود:  در هرحال ایکاش وزیر محترم بعد از 16 سال وزارت گسسته و 24 سال تکرار این فرمایشات، یک طرح جامع یا نقشه راه توسعه میادین هیدروکربنی و از جمله میادین نفتی را از خودشان بجا می گذاشتند  که در آن اولویت‌های توسعه میادین و پتانسیل‌های میادین برای توسعه شامل تولید اولیه و ثانویه، میزان سرمایه گزاری مود نیاز برای هر مورد و سایر موارد لازم مشخص شده بود که طبق آن به ریز و بصورت مستدل به این اعداد می رسیدند و حداقل بر روی کاغذ این اعداد را از توهم به برنامه تبدیل می کردند.

حسن تاش در مورد تاثیر نفت درآمد نفت بر اقتصاد گفت توصیه می کنم وزیر نفت حداقل سند "خلاصه مطالعات طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور" که توسط دوستان و بعضی مشاوران سابق ایشان در سال 1382 منتشر شده است را مطالعه کنند و افزود: در مورد تاثیر تولید نفت بر قدرت امنیتی و سیاسی به فرض این که این حرف درست باشد علی القاعده توجه ایشان به قدرت صادراتی و نفوذ در بازار است که در اینصورت سوالات بسیار جدی در  مورد عملکرد ایشان مطرح است.  امروز دیگر همه دست اندرکاران انرژی متفق القول هستند که شاخص شدّت انرژی و بهره وری انرژی در ایران بسیار نامطلوب است و پتانسیل عظیمی برای آزاد کردن انرژی برای صادرات از طریق ارتقاء بهره وری وجود دارد من حداقل در دو دهه قبل مقالات زیادی در این مورد داشته ام و در ارائه ای در اطاق بازرگانی در سال 96 نشان دادم که ما پتانسیل آزاد کردن انرژی به میزان 2.5 میلیون بشکه در روز را داشتیم که حرکت به سمت آن می توانست یک نهضت اقتصادی ایجاد کند، شغل ایجاد کند، آلایند های زیست محیطی را در حد قابل توجهی کاهش دهد و به همین دلیل از حمایت های بین المللی نیز  برخوردار شود و از سال 92 مصوبات قانونی قوی ای هم برای اجرای این مساله داشته ایم که در "قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقاء نظام مالی کشور"  که در سال 1394 تصویب شد، تجمیع شده است و بیشترین مسئولیت آن با وزرات نفت بوده است اما کارنامه عملکرد وزارت نفت در این زمینه نزدیک به صفر است ، بگذریم از حجم عظیمی از هیدروکربن ها که در خود صنعت نفت می‌توانست جمع آوری و صادر شود ولی به همت جناب زنگنه و تیمشان سوزاندده شد. چطور ایشان خود را دلسوز کشور می داند و به ین موارد نمی پردازد.

وی در ادامه افزود: من فقط این را تکرار می کنم که امروز دیگر  فناوری و حتی مدیریت پروژه های توسعه میادین  فقط در اختیار شرکت های بزرگ نیست. قبلا هم اشاره کرده ام که کمتر شرکتی  از شرکت های نامی گذشته در توسعه منابع نفت شیل ایالات متحده که پیچیده تر از توسعه میادین متعارف می‌باشد، حضور دارند. اما در مورد ضریب بازیافت و تولید صیانتی یک عامل بسیار مهم  و  کلیدی که ایشان هرگز به آن اشاره نمی کند مقوله تزریق گاز کافی به میادین نفتی است که من در این مورد در مرداد 95 در یادداشتی در روزنامه شرق با تفصیل بیشتری توضیح داده ام دلیل نپرداختن ایشان به این مساله نیز روشن است و آن ضعف دهشتناک عملکرد ایشان در این زمینه در هر دو دوره است . من از کسی که به تزریق گاز  که تجربه جهانی است بها نمی دهد، نمی توانم باور کنم که واقعا در این موارد دلسوزی دارد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا بازار جهانی ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکه ای از سوی ایران را دارد یا خیر گفت:  من در اینجا نمی خواهم بگویم بازار وجود  دارد یا ندارد اما چیزی که جالب است این است که فردی که چند دهه در بخش نفت و انرژی مسئولیت داشته و در دوره کنار بودن هم در باشگاه نفت و نیرو بوده و در دانشگاه انرژی تدریس می کرده اینقدر از جهان انرژی کم اطلاع است و اطلاعاتش اصلا روزآمد نیست و در این مورد هم چنین است. جهان انرژی به کلی تغییر کرده است الان سبد انرژی جهان با کمک فناوری‌های نوین بسیار متنوع شده است و آستانه اقتصادی شدن تولید انواع انرژی مشخص شده است تحولات و نگرانی های زیست محیطی هم صحنه را تغییر داده است در مورد خود نفت و گاز نیز پدیده نفت و گاز شیلی تحول ایجاد کرده است و همه اینها بررسی بازار را بسیار پیچیده تر کرده است. البته شاید همیشه نفت بتوان فروخت اما با چه قیمتی و چه شرایطی بحث است.  ایشان آنجا که می خواهند دولت آینده را تشویق و ترغیب به رفتن به سمت افزایش تولید بکنند می گویند که "زمان زیادی طول نمی کشد که کنوانسیون هایی تصویب شود که تولید نفت کشورها را محدود کنند" خوب معنای این حرف این است که قدرت مانور در جهان انرژی چندان بالا رفته که دیگر آنگونه نیست که جهان نتواند بدون نفت زندگی کند.

 

وی در مورد این که زنگنه با چه انگیزه ای این سخنان را مطرح کرده است،  گفت: اگر کارنامه بسیاری چیزهای دیگر مثل طرح های غلط و پر خسارت ایران ال ان جی و سیراف و اتیلن مرکز یا  کوتاهی ایشان در جمع آوری گازهای سوزانده یا برخورد منفی ایشان با آموزش و پژوهش در صنعت نفت یا کوتاهی در برنامه های افزایش کارائی انرژی و یا کوتاهی ها و اشتباهات  در مورد قراردادهای گازی پاکستان و ترکمنستان و عمان و کرسنت و کوتاهی در زمینه تزریق گاز کافی به میادین نفتی برای افزایش ضریب بازیافت و بسیاری موارد دیگر مطرح شود ایشان توجیه و بهانه چندانی  ندارد.

در مورد میادین مشترک و خصوصا میادین مشترک نفتی امیدوارم هر کسی که جایگزین جناب زنگنه می شود اگر از حداقلی از عرق ملی برخوردار باشد این میادین را در اولویت قرار دهد، وضعیت تولید طرفین را روزانه رصد کند و تا به تعادل نرساندن این برداشت خواب خوش به چشمش نرود. گرچه به قول معروف آب رفته را نمی توان به جوی برگرداند اما جلوی رفتن بیش از پیش منابع ملی مان به سمت دیگر را  شاید بتوان گرفت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۰۰ ، ۱۴:۳۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

                                تیتر اول انتخاب روزنامه بوده و کمی اغراق آمیز است

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۰۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

نفت ایران؛ از جلب اعتماد بازار تا رفع موانع مالی

🔻"نفت خبر" در گفت گو با غلامحسین حسنتاش، کارشناس نفت و انرژی، نظرات او را درباره شرایط بازار نفت بعد از تحریم‌ها و چگونگی تنظیم مبادلات ایران در فضای جدید جویا شد:

🔹آیا مشتریان جدید نفت ایران پس از رفع تحریم‌ها می‌توانند ویژگی‌های فنی پالایشگاه‌های خود را بر اساس نفت ایران تنظیم کنند؟

🔸در حال حاضر بحث ویژگی‌های فنی پالایشگاه‌ها برای جذب انواع نفت خام مسئله چندان مهمی نیست. پالایشگاه‌ها در قدیم بر اساس یک نفت خام خاص طراحی می‌شدند ولی با فناوری‌های جدید الان حداقل دو سه دهه هست که پالایشگاه‌ها امکان جذب نفت خام‌های مختلف را دارند و پالایشگاه‌های قدیمی‌تر هم با اصلاحات فرایندی این امکان را فراهم کرده‌اند چون  با تداوم تولید نفت خام در دنیا اصولاً ترکیب نفت خام‌ها به‌تدریج تغییر می‌کند و به همین دلیل هم سازمان اوپک حدود دو دهه پیش مجبور شد در ترکیب سبد نفتی خود  تجدیدنظر کند و آن را تغییر بدهد. اکنون با توجه به تولید حجم بالائی از میعانات گازی امکان مخلوط کردن نفت خام‌های مختلف و ساختن نفت خام موردنظر وجود دارد پس این مسئله نمی‌تواند مشکل جدی‌ای باشد.

🔹ایران توانست پس از برجام، مشتریان نفت خود را جذب کند. آیا دوباره تحریم و لغو تحریم، پروسه بدبینی نسبت به ایران برای مشتریان ایجاد نکرده است؟

🔸دفعه پیش که ما بعد از برجام به بازار برگشتیم شرایط بازار مساعد بود و تقاضا وجود داشت اما الان در شرایط کرونا یک مقدار اضافه عرضه در بازار وجود دارد و این ممکن است مشکل ایجاد کند.  به فرض این‌که تحریم‌های نفتی برطرف شود به نظر من مشکل اصلی‌تر این است که آیا تحریم‌های بانکی و مالی هم همپای آن رفع خواهد شد یا نه و اگر رفع نشود خیلی‌ها به دلیل این‌که نمی‌توانند نقل‌وانتقال مالی با ایران انجام دهند، نفت ایران را نخواهند خرید.
 
🔹مهم‌ترین مشتریان بالقوه ایران چه طرف‌هایی هستند؟

🔸بیشترین مشتریان سنتی نفت خام ایران معمولاً در شرق آسیا و عمدتاً چین و ژاپن و کره جنوبی و هند بوده‌اند و مقداری کمتری هم در اروپا و شاید بیشتر از همه در اروپا ایتالیا خریدار نفت ایران بوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۰ ، ۱۰:۵۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۴:۲۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

ملاحظه چند باره رنجی که مردم شریف اهواز و بسیاری از شهرهای دیگر جنوب از سیلاب و از فوران مکرر فاضلاب شهر و نفوذ آن در زندگی شان می کشند به راستی جانکاه است اما این رنج وقتی جانکاه تر میشود که می دانی این مردم بر روی چه گنجی نشسته اند و در دستگاهی که بیش از همه از گنج این مردم ارتزاق میکند چه ریخت و پاش عظیمی وجود دارد.

تنها طرح ناصواب و بی مطالعه "ایران ال ان جی" که در دوره قبلی وزرات جناب زنگنه کلید خورد تا کنون بیش از 3 میلیارد دلار روی دست این کشور گذاشته است و بسیاری از موارد دیگر مانند طرح ناپخته سیراف، خط اتیلن مرکز و .... همه مراکز اتلاف منابع هستند که قبلا در مورد بسیاری از آنها نوشتهام.

استاندار نالایق خوزستان میگوید تکمیل شبکه فاضلاب اهواز با قیمتهای امروز به سیصد میلیون یورو منابع نیاز دارد به فرض این که این گفته او صحیح باشد، تنها یک قلم ارزش گازمایع چند فاز  پارس جنوبی که از شهریورماه 1398 تا شهریورماه 1399 به دلیل بیدانشی و لجبازی مدیرعامل نفت ناشناس شرکت ملی نفت  سوخت و محیط زیست را آلود، میتوانست این نیاز ارزی را تامین کند.

یادم هست روزی در اوایل دور قبلی وزارت زنگنه که محل کارم من خارج از ساختمان مرکزی وزارت نفت بود به یک دوست اصفهانی که در ساختمان مرکزی کار میکرد زنگ زدم  و از او پرسیدم که در مرکزی چه خبر است. زمانی بود که گروهبان، سربازان یگان قبلی خود را یک یک از وزارت نیرو به نفت میآورد و بدون هیچ آموزشی در سمتهای کلیدی صنعت نفت میگمارد و تازه مدیر فاضلاب را هم به نفت منتقل کرده بود. آن دوست با لهجه شیرین اصفهانی جواب داد که: "هیچ  آقای زنگنه شبکه فاضلاب را به شبکه نفت پیوند زده است" و چه تعبیر جالبی و توضیح دهندهای بود.

من نمیدانم مدیرانی که مسئول چنین ریخت و پاشهائی هستند، آنگاه که رنج این مردم مظلوم را میبینند چگونه شب ها سر بر بالین می گذارند؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۹ ، ۱۳:۴۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

تقلیل جرائم نامدار

بیژن خان نامدار در طول دو دوره  سرگروهبانی اش در وزارت نفت خسارات فراوانی را به مملکت و صنعت نفت وارد کرده است که نگارنده  در مقاطع مختلف سیاهه هائی از مهمترین و شاذترین آن ها را نوشته ام و در سال 92 که بسیاری جوگیر کرامات و توانمندی های شیخ حسن روحانی و تیمش بودند و در آن جوگیری یادشان رفته بود که مساله دفع افسد به فاسد است و استثنائی در کار نیست، فضا چنان سنگین بود که  فهرست دیگری از این خسارات را بدون نام منتشر کردم .
حال جالب است که عده ای بسیج شده اند که این همه خسارات را به عدم تلاش ایشان در پالایشگاه سازی تقلیل دهند و در این تقلیل گرائی حتی به کارشکنی های آشکار ایشان در پروژه های نوسازی و بهبود بازدهی پالایشگاه ها در دوره قبلی وزارتشان هم اشاره نمی شود.
انشالله که این تقلیل دادن ها ناشی از عدم شناخت و اشراف به مسائل صنعت نفت است ولی از آنجا که سرگروهبان تخصص عجیبی در خریدن همه منتقدین و حتی پیش خرید منتقدین بالقوه دارد، گاهی انسان شک می کند که خط این نقد تقلیلی را هم خود ایشان و عواملشان داده باشند. نقدی که شاید پاسخکی برای آن داشته باشند ، برای تحت الشعاع قراردادن و پوشاندن نقدهائی که هرگز پاسخی نداشته اند و نداده اند !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۱۲:۴۶
سید غلامحسین حسن‌تاش