وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۴۰ مطلب با موضوع «اقتصاد» ثبت شده است

                                تیتر اول انتخاب روزنامه بوده و کمی اغراق آمیز است

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۰۱
سید غلامحسین حسن‌تاش


در اوایل مردادماه رئیس جمهور اعلام می کند که بزودی طرحی برای گشایش اقتصادی اعلام خواهد شد. اهل فن که هم از وضعیت اقتصاد و هم از توانائی های حاکمیت و دولت اطلاع دارند این اظهارات را جدی نمی گیرند اما مطبوعات و رسانه ها که به هر حال باید صفحات خود را پر کنند و مطلب تولید کنند شروع به گمانه زنی می کنند. از آنجا که این دولت از ابتدا غیر از راه حل خارجی هیچ راه حل دیگری برای اقتصاد کشور نداشته است ابتدا ذهن ها ناخودآگاه به سمت FATF و یا شل شدن بعضی از تحریم ها و آزاد شدن بعضی از منابع ارزی کشور سمت و سو پیدا می کند و گمانه زنی و حتی بعضی از شایعات شکل می گیرد که در پس پرده سیاست خارجی اتفاقاتی در جریان است، اما کم کم معلوم می شود که ظاهرا هیچ اتفاق جدیدی در این عرصه ها نیفتاده است. کلیپی در فضای مجازی می چرخد که یکی از کارگزارن که گرچه ممکن است در تجارت موفقیت هائی داشته باشد اما سر رشته ای در اقتصاد و خصوصا از مباحث کلان اقتصادی ندارد، در جلسه ای پیشنهاد پیش فروش نفت خام به مردم را به دولت داده است. خود این مطلب که در میان این همه جلسات دولتی و جلسات تصمیم گیری اقتصادی در دولت، چرا فقط چنین فیلمی از یک جلسه در فضای مجازی منتشر می شود و این چه جلسه ای بوده است و چه کسی و چرا این کلیپ را منتشر کرده است موضوع جالب توجهی است. شاید تلاش هائی برای انتخابات آینده در میان است؟
به هر حال  تدریجا مشخص می شود که طرح گشایش اقتصادی هیچ محتوای جدی دیگری غیر از پیش فروش نفت خام به مردم و یا فروش اوراق سلف نفتی ندارد. به تدریج مشخص می شود که ظاهرا یک پیشنهاد خام قبل از اینکه هیچ تلاشی برای پخت و پز آن بشود در معرض افکار عمومی قرار گرفته است و هیچ یک از ابعاد آن مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است و هیچ سازوکاری برای اجرای درست آن تمهید نشده است.
طرح گشایش اقتصادی نوعی اعتراف ضمنی دولت به این مساله است که  گشایشی در اقتصاد برای خلاصی از درآمد تک محصولی نفت خام اتفاق نیفتاده است و حالا که  به دلایل فشارهای تحریم ،  نفت را نمیتوان صادر کرد پس نفت را به مردم خودمان بفروشیم تا از درآمد آن کشور را اداره کنیم! 
مشخص شد که درحالی که دولت وارد آخرین سال خود می شود و در طرحش می خواهد برای دولتهای آینده تعهد ایجاد کند ولذا لازم است مجوز قانونی بگیرد در این زمینه اقدامی نکرده است و حتی مدیران و مسئولین قوای دیگر نیز مانند بقیه مردم دچار ابهام و سرگردانند.
مشخص شد که این طرح بر مطالعات درست و جامعی مبتنی نیست در میان اقتصاددانان و حتی اقتصاددانان نزدیک به دولت ابهامات زیادی در این زمینه وجود دارد (که پرداختن به آنها موجب تفصیل خواهد شد و دیگران به آن پرداخته اند) و حتی در خود دولت مرجعی نیست که توضیح دهنده، مدافع و پاسخگوی این طرح باشد.
اعلام اولیه موجب توقف نسبی بعضی از روندهای منفی بازار شد اما به تدریج جامعه و عوامل بازار متوجه شدند که گشایشی در کار نیست و ور روندها به مسیر قبلی برگشت.
به نظر نگارنده این نکته بسیار مهمی است که دولت باید به آن توجه کند و بر این مبنا باید آرزو کرد که ایکاش چنین طرحی اعلام نشده بود چراکه آشکار شدن این که دولت چنین دچار انسداد فکری است و تیری در ترکشش باقی نمانده است موجب می شود که دولت و دولتمردان حتی دیگر قادر به کنترل روانی اقتصاد و بازارها هم نباشند و دیگر وقعی بر گفته هایشان نهاده نشود. آب رفته بی اعتبار شدن را به دشواری می توان به جوی اعتماد برگرداند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۱۴:۳۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

آزمونی دیگر برای بعضی مدعیان عدالت اجتماعی

روز گذشته معاون وزارت بهداشت از کاهش ۳۰ درصدی مراجعه مردم به مراکز بهداشتی به دلیل گرانی خبر داد  و گفت پولدارها ۱۷ برابر فقرا برای سلامت‌شان خرج کرده‌اند. این تنها یک نمونه از بی عدالتی های اجتماعی است که بابت آن صدائی از بعضی مدعیان عدالت اجتماعی در نمی آید!

منظورم از این بعضی از مدعیان عدالت اجتماعی کسانی هستند که فقط برای توصیه به گران کردن و بی ثبات کردن اقتصاد به فکر عدالت اجتماعی می افتند! وقتی قرار است بالا بردن قیمت بنزین را توجیه کنند رگ گردنشان از بی عدالتی در یارانه بنزین می ترکد (البته به تعبیر غلط و غیر علمی که خودشان دارند)،  "که مگر نمی بینید که پولدارها و صاحبان اتومبیل های بیشتر و گرانتر، بیشتر از این یارانه استفاده می کنند". این درحالی است که بسیاری مطالعات و حتی بعضی مطالعات جهت دار آقایان نشان داده است که حذف این یارانه ها (البته یارانه به تعبیر ایشان) و گران کردن، همواره به ضرر دهک های پائین درآمدی بوده است.

این عزیزان در بحث گران کردن برای فقرا و طبقات تحت تبعیض، دایه دلسوز تر از مادر می شوند. فقرا که حالفا به اعتراف دولت جمعیتشان به 80 درصد جمعیت  رسیده است می گویند نه گران کنید نه به ما یارانه نقدی بدهید اما اینها بر نمی تابند!  اما به محض این که به توفیق گران کردن نائل آمدند عدالت اجتماعی و عدالت در توزیع درآمدی فراموششان می شود.

شکر خدا همه چیز و همه پارامترهای اقتصاد غیر از قیمت سوخت و انرژی عادلانه است!! و همه مردم بطور یکسان از همه امکانات دیگر بهره مند هستند! (البته از نظر این بزرگوارن).

مردم باید بروند و با بیماری و درد و رنج و فقرشان بسازند.  تا کجا دوباره منافعی در گران کردن و بی ثبات کردن اقتصاد باشد تا غیرت عدالتخواهی دوستان به جنبش درآید!؟

 

لینک مطالب مرتبط : 

فقط بلدند قیمت ها را افزایش دهند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۸ ، ۱۲:۵۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

اخیرا یک کلیپ بطور گسترده در فضای مجازی منتشر شده است که در اسلاید یا پلان اول آن توصیه شده است که این کلیپ بسیار مهم را تا آخر به دقت ببینید. در این کلیپ ادعا شده است که رژیم شاه به دلیل این که شاه اعلام کرده بود که قرداد با کنسرسیوم نفتی را تمدید نخواهد کرد و به دلیل این که قیمت جهانی نفت را بالا برد مورد خصومت دول غربی قرار گرفت و رژیم او را که تنها به فکر منافع ملی ایرانیان بود سرنگون کردند. در مورد این کلیپ لازم دیدم نکاتی را قلمی کنم .

1- نکته اول این که ما خودمان رژیم شاه را درک کرده‌ایم این که این که اوضاع فعلی هم بد است و متاسفانه فساد و خصوصا فساد اقتصادی همه جا را گرفته است به معنای خوبی آن رژیم نیست و هزاران شاهد در مورد ظلم و زور و فساد و اشتباهات محمدرضا می‌توان ذکر کرد و مهمترینش فراهم شدن بستر اجتماعی انقلاب است. متاسفانه اغلب این ساده‌اندیشی وجود دارد که مثلا وقتی یک مدیر بد در راس سازمانی قرار می‌گیرد بعضی‌ها قبلی را خوب می‌دانند در صورتی که متاسفانه در ساختار توسعه نیافته ما، اغلب خوب در کار نبوده است و اغلب مقایسه بین بد و بدتر بوده است. گاهی بدتری جای بد و گاهی بد جای بدتری آمده است. امیدوارم شرایطی در جامعه فراهم شود و نیز رشدی در فرهنگ جامعه بوجود آید که ما در جستجوی خوب باشیم و جامعه خود را از دور و تسلسل انتخاب میان بد و بدتر نجات دهد.

2- اما در مورد عدم تمدید قرارداد با کنسرسیوم و در مورد بالا بردن قیمت نفت. نگارنده شخصا سال ها پیش در این مورد تحقیق کرده‌ام و در جزوه درسی خود که سال‌ها تدریس کرده‌ام و بر روی وبلاگ من موجود است و در مقالات دیگری و همچنین در مقدمه کتاب "مناسبات مدیریتی کنسرسیوم و صنعت نفت" نشان داده و استدلال کرده‌ام که افزایش قیمت جهانی نفت در آن دوره خواست امریکایی‌ها بود (و البته به ضرر رقبای اقتصادی و تجاری امریکا) ، و توضیح داده‌ام که اینکار در آن مقطع چه منافع متعددی برای امریکا داشت. و همچنین توضیح داده‌ام در آن مقطع امریکایی‌ها می‌خواستند که شرکت‌های نفتی بین‌المللی (اغلب امریکائی) از کشورهای عضو اوپک رانده شوند و در مناطق غیراوپک که با افزایش قیمت جهانی نفت، تولید نفتشان اقتصادی می‌شد، سرمایه‌گذاری کنند. در اینجا نمی خواهم این مساله را تفصیل دهم و خواننده علاقمند را به منابع مورد اشاره و نیز به کتاب "نفت و بحران انرژی" (اثر دکتر رضا رئیس طوسی) جلب می‌کنم. بنابر این ادعاهای مطرح شده در این کلیپ که البته یک توهم شاهانه است که شاه در کتاب پاسخ به تاریخ نیز مدعی آن شده است صحیح نیست.

3- در این کلیپ ادعا شده است که سازمان اوپک را شاه درست کرد و این ادعا هم مغایر شواهد تاریخی است. سازمان اوپک با تلاش وزیر نفت وقت ونزوئلا و همراه کردن عربستان و بعد همراه کردن چند کشور تولیدکننده عرب نفت دیگر (از طریق عربستان)، نطفه‌اش منعقد شد و بعد ایران را هم دعوت کردند و بعدها حتی بسیاری از کشورهای عضو اوپک همیشه تردید داشتند که ایران با تایید امریکایی‌ها بعنوان نفوذی وارد اوپک شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۴۰
سید غلامحسین حسن‌تاش
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۴۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

ارتزاق از تولید ملی یا ذخائر ملی؟  ( با نقل یک خاطره)

 

 

در سال‌های 1377 به بعد تمام تلاش وزیر وقت نفت این بود که تمام مراجع تصمیم‌گیری کشور را قانع کند که هرچه پول در مملکت هست را بدهید در بخش بالادستی نفت سرمایه‌گذاری شود. برای این منظور ارائه‌های مختلفی تهیه می‌شد و استدلال‌های مختلفی می‌شد. یکی از توجیهات این بود که اگر سرمایه‌‌گذاری نکنیم سهم بازارمان را و سهممان در اوپک را از دست می‌دهیم و در این رابطه به چشم‌اندازهای تولید غیرواقعی که آژانس بین‌المللی انرژی و اداره اطلاعات انرژی  امریکا در آن زمان برای خط دادن و ایجاد رقابت بین اوپکی‌ها ارائه می‌دادند، استناد می‌شد.  یکی دیگر از توجیهات این بود که سعی می‌شد القاء شود که ما هنوز ذخائر عظیم بهره‌برداری  نشده و حتی اکتشاف نشده فراوانی داریم و قصد این بود که جا انداخته شود که خیلی پتانسیل داریم و به قول معروف هرچه کشور پول بدهد آش می‌خورد، یعنی آش به اندازه کافی هست و باید پول رو کرد یا اجازه نامحدود برای تامین سرمایه (به روش بیع‌متقابل ) داد. در این رابطه هم به این منظور و هم با اهداف تبلیغاتی، دائما در مورد حجم ذخائر عددسازی می‌شد. با هر اقدام اکتشافی جدیدی بر روی یک میدان نفتی، مثلا حفر یک چاه جدید اکتشافی، این میدان بعنوان یک اکتشاف جدید تبلیغ می‌شد و حتی گاهی میادین تغییر نام داده می‌شد که سابقه‌اش گم شود و بشود یک میدان جدید! مثل میدان نفتی  "نیر‌کبیر" که شد "آزادگان" و بعنوان یک اکتشاف جدید فروخته شد!  در صورتی که نیرکبیر در سال 1356 توسط "آسکو" کشف شده بود و هنگام شروع جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران یک چاه اکتشافی در آن در حال حفر بود که با شروع جنگ متوقف شد و عراقی‌ها دکل آن را سرقت کردند لکن  با تکمیل دومین چاه اکتشافی در سال 1377، نام آن عوض شد. در این مورد کار به جائی رسید که در سال 1378 با زدن چندمین چاه در میدان نفت سنگین " کوه‌موند" آقای وزیر طی مصاحبه‌ای این میدان را یک اکتشاف جدید معرفی کرد که حتی یکی از نمایندگان مجلس دادش درآمد که این از قدیمی‌ترین میدانهای مکشوفه کشور است که به خاطر فوق سنگین بودن نفت آن،  کنار گذاشته شده و توسعه آن اولویت نداشته است.

 

 

باری در چنین فضا و شرایطی یکی از مدیران نزدیک به وزیر و تفکر او در وزارت نفت، جلسه‌ای گذاشته بود که معاون وقت سازمان برنامه را نیز به قول معروف مخ بزند و در رابطه با این که فقط نفت اولویت سرمایه‌گذاری دارد، توجیه کند. نگارنده  هم در آن جلسه حضور داشتم و البته قرار بود مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور هم بیاید و توجیه شود! که نیامد. مدیر نفتی مذکور در راستای این که فقط در نفت باید سرمایه‌گذاری کرد، کار را به جائی رساند که: "اصولا هیچ تولیدی در ایران مزیت ندارد و قابل رقابت با جهان نیست غیر از تولید نفت و بنابراین ما باید فقط نفت تولید کنیم". بنده مجبور شدم که قدری بحث و محاجه کنم که: اولا- نفت کالای تولیدی نیست و استخراجی است و ثانیا این حرف که هیچ تولیدی در ایران مزیت نسبی ندارد ادعای مطالعه نشده است و اگر هم چنین باشد مشکل پائین بودن بهره‌وری است که باید آن را حل کنیم و ثالثا- حالا به فرض این که چنین چیزی هم درست باشد، اگر فقط در استخراج و تولید نفت که اشتغال زا هم نیست سرمایه‌گذای کنیم (آنهم متکی به خارج) ، مساله بیکاری در یک کشور با جمعیت جوان و آثار اجتماعی آن را چگونه باید حل کرد. ایشان در پاسخ این سومی میگفت باید پول نفت بدهیم مردم بخورند و بچرخند که به نظر من بسیار حرف تاسف‌آور و غیر مسئولانه‌ای بود.

 

 

بگذریم.  با عزل و طرد بنده از مسئولیت موسسه مطالعات‌بین‌المللی انرژی در سال 1381 که عمدتا به دلیل ناسازگاری با چنین افکار و اعمالی بود، دیگر آن مدیر محترم را  ندیدم تا این که در زمان دولت دهم در جلسه‌ای در اطاق بازرگانی تهران در کنار هم قرار گرفتیم، برایم جالب بود که ایشان هم مانند بسیاری دیگر، به دولت نهم و دهم  به حق نقد می‌کرد که این چه اقتصادی است که این آقا درست کرده است که به فکر اشتغال‌ و سرمایه‌گذاری اساسی نیست و تولید را نابود کرده است و پول پخش می‌کند . خیلی متعجب شدم که این آقا دیگر چرا این حرف‌ها را می‌زند و با خودم فکر می‌کردم که این کار  که دقیقا همان تزی است که شما در آن جلسه می‌گفتی و محمودجان همان نظرات شما را دارد اجرا می‌کند!!

 

 

اما متاسفانه کم و بیش در بر همان پاشنه‌ها می‌چرخد. بازهم به طور نسبی، سرمایه‌گذاری بر روی استخراج و تولید نفت اولویت اول است. حتی به گسترش توان داخلی در پشتیبانی و خدمات همین استخراج و تولید نفت هم توجه زیادی نمی‌شود که شاید در آینده بتوانیم صادرکننده کالاها و خدمات این بخش باشیم.

 

 

وابستگی به نفت روز به روز بیشتر اقتصاد ما را گرفتار کرده و اقتصاد را به پدیده "نفرین‌منابع" مبتلا کرده است. در مقاله نفرین‌منابع   توضیح داده‌ام  که تمامی کشورهائی که به توسعه دست یافته‌اند در یک دوره طولانی تولید ملی‌ شان بر مصرف ملی شان فزونی داشته است. و کمتر بودن روزافزون  تولید ملی از مصرف ملی و جبران کمبود آن  با صدور سرمایه ملی استخراجی و به عبارتی ارتزاق کردن از نفت، به مفهوم دور شدن از مسیر توسعه است.

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۲:۳۲
سید غلامحسین حسن‌تاش


در مورد استسقای نفتی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۰
سید غلامحسین حسن‌تاش



دریافت متن کامل مقاله
حجم: 4.09 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۵۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

این مصاحبه سال گذشته با مجله بیست انجام شده ولی چون نسخه‌ای از آن را برایم نفرستادند از انتشار قطعی آن بی‌خبرم


مقایسه اقتصاد دوران جنگ با امروز

-        اساسا نفت و قدرت نفتی ایران چقدر در آغاز و ادامه جنگ موثر بود؟ آیا بین جنگ و نفت رابطه ای وجود دارد؟

پاسخ- به هرحال ایران هم یک کشور نفتی است و هم در یک منطقه نفتی قرار گرفته است و این مسئله بر همه مسائل کشور سایه می‌اندازد. متاسفانه اقتصاد ایران یک اقتصاد وابسته به نفت است. صدام حسین فکر می کرد اگر بتواند خوزستان را از ایران جدا کند و به خاک عراق منضم کند کشور خودش به بزرگترین کشور نفتی دنیا بدل می‌شود و از عربستان سعودی جلو می‌افتد و ایران بدون انرژی و بدون درآمد ارزی می‌ماند و از پا در می‌آید.

-        گروهی معتقدند برای تبیین رابطه نفت و جنگ میتوان این نظریه را مطرح کردکه یکی از دلایل طولانی شدن جنگ نفتخیز بودن دوکشور ایران و عراق بود. نظر شما در مورد این تئوری چیست؟

پاسخ- این مسئله نمی‌تواند بی‌تاثیر باشد به هر حال اگر عراق متکی به درآمد نفت نبود هم دیکتاتوری صدام حسین نمی‌توانست تامین مالی شود و اینقدر قدرت پیدا کند و هم نمی‌توانست جنگ را تا این حد ادامه دهد و اصولا شاید سرنوشت هر دو کشور بسیار تغییر می‌کرد.

-        وضعیت اقتصادی ایران در سال‌های اول جنگ چگونه بود؟( گروهی معتقدند در سال اول جنگ ایران با خفگی اقتصاد تنها چند گام فاصله داشت)

پاسخ- قطعا اگر مدیریت اقتصادی کشور در زمان جنگ توان اداره اقتصاد را نداشت و اقتصاد با خفگی چند گام فاصله داشت، نمی‌توانست هشت سال با دشمنی که مورد حمایت همه قدرت‌های جهان بود مقابله کند و همه خاکش را پس بگیرد.

-        گفته می‌شود به دلیل شوک معکوس نفتی از سال 65 به بعد فشارهای اقتصادی ایران بیشتر شد و همین امر باعث شد استراتژی عراق بر اندام تاسیسات نفتی ، صنعتی و اقتصادی ایران متمرکز شود. به نظر شما این کاهش بهای نفت چه تاثیری بر نحوه جنگ و ادامه جنگ بین  ایران و عراق داشت؟

 

پاسخ-  حملات صدام به تاسیسات نفتی کشور از همان اوایل جنگ شروع شد و از سال 63 به بعد بسیار شدیدتر شد. اما عراق علیرغم همه حملات بر روی تاسیسات نفتی و کشتی‌های صادراتی نفت ایران، هرگز نتوانست جریان نفت ایران را متوقف کند و دولت مهندس موسوی پافشاری خارق‌العاده‌ای بر بازسازی مستمر و مقاومت داشت ولذا نهایتا  امریکائی‌ها و متحدین منطقه‌ای‌شان مجبور شدند با توطئه‌ای که منجر به شوک معکوس نفتی شد، در سال‌های 65 و 66 قیمت نفت را سقوط دهند که  مقاومت ایران را بشکنند و  اگر رژیم گذشته اقتصاد ایران را وابسته به تک محصولی نکرده بود طبیعتا این توطئه هم اثرگذار نمی‌بود.

 

-        براساس بهای نفت پیش بینی میشد که سال 65 بحرانی ترین سال اقتصاد ایران باشد، دولت چگونه توانست در این سال را بدون بحران سپری کند؟

پاسخ- به نظر من مهمترین عامل، سلامت بسیار بالا و نیز دلسوزی بسیار بالا در دولت بود که اعتماد مردم را جلب کرده بود و لذا شاید برای اولین بار در طول تاریخ کشور رابطه بسیار خوبی میان دولت و ملت بوجود آمده بود و این رابطه انرژی بزرگی را بوجود آورده بود که امکان فائق آمدن بر مشکلات را فراهم می‌کرد ولی به هرحال این بحران در کاهش توان نظامی ایران برای ادامه جنگ بی‌تاثیر نبود.

 

-        وضعیت تولیدو صادرات نفت ایران در سال‌های جنگ چگونه بود؟

پاسخ- هم تولید و هم صادرات نفت تحت فشار زیادی بود. دشمن منظمنا به  تاسیسات استخراج و تولید نفت حمله می‌کرد و نیز به جزیره صادراتی خارک و اسکله‌های آن و همچنین به کشتی‌های حمل نفت حمله می‌کرد و از طرفی بعضی تحریم‌های جهانی هم صادرات ایران را دچار  مشکل می‌کرد ولی پای‌مردی دولت و مردم و خصوصا کارکنان صنعت نفت موجب شد که استخراج و صادرات نفت هرگز متوقف نشود. متوسط صادرات نفت‌خام کشور در دوران جنگ کمتر از یک میلیون بشکه در روز بوده است.  بدلیل این که آبهای ایران در خلیج‌فارس منطقه جنگی اعلام شده بود کشتی‌های خریدار نفت ایران حاضر نبودند به جزیره خارک بیایند و لذا ناوگان نفتکش ایران در این سال‌ها توسعه یافت و مجبور بودیم نفت را خودمان حمل کنیم و در خارج از منطقه جنگی، ابتدا در اطراف جزیره سیری و بعدا در اطراف جزیره هرمز به خریداران تحویل دهیم.

 

-        اقتصاد ایران در همه دورانها وابسته به نفت بوده ؛اما در سالهای جنگ ایران با محدودیت فروش و کاهش بهای نفت  مواجه بوده است. دلارهای نفتی چقدر در اقتصاد جنگ موثر بود؟

پاسخ- مدیریت بی‌نظیر اقتصاد کشور در دوران جنگ موجب شد که ایران بتواند با کمترین درآمد نفتی به حیات خود ادامه دهد  و حداقل نیارهای مردم را تحت هرشرایطی تامین کند و وابستگی اقتصاد به نفت را  نیز بطور نسبی کاهش دهد.

 

-        اقتصاد ایران در سالهای پایانی جنگ چقدر وابسته به دلارهای نفت بود؟

پاسخ- همانطور که اشاره کردم متاسفانه عملکرد غلط یا جهت‌دار رژیم گذشته خصوصا در طول برنامه پنجم  آن رژیم، وابستگی اقتصاد را  به نفت تشدید کرده بود و قطع این وابستگی مستلزم برنامه‌ریزی توسعه است که آنهم در شرایط جنگ بصورت کامل امکان‌پذیر نیست. اما فشارهای اقتصادی خود باوری و انرژی عظیم ناشی از انقلاب مردمی و تعامل  مثبت دولت و ملت موجب شد که کشور حرکت مثبتی در این جهت داشته باشد. باید توجه داشت که بیش از 50 درصد درآمد ارزی کشور فقط صرف هزینه‌های جنگی می‌شد  ولذا اگر این وابستگی کاهش نیافته بود طبیعتا اقتصاد خیلی زودتر از آن از پای در می‌آمد.

 

-        تفاوتها و شباهتهای اقتصاد سالهای جنگ با اقتصاد امروز در چیست؟( جایگاه نفت در اقتصاد این دو دوره زمانی)

پاسخ- متاسفانه عملکرد غلط اقتصادی خصوصا در دو دولت هشتم و نهم موجب صدمه بسیار سنگین به پیکره تولید ملی شد و هرچه تولید ملی تضعیف شود وابستگی به نفت تشدید می‌شود. ما از تجربیات استفاده نکردیم و این وابستگی متاسفانه بسیار تشدید شده است. یعنی کشوری که در  سال‌های جنگ با صادرات پانصد، ششصدهزار بشکه‌ای و با درآمد ارزی10 تا 15 میلیارد دلاری  با وجود هزینه‌های سنگین جنگ، اداره می‌شد در سال‌های اخیر با درآمد متوسط سالانه بیش از 100 میلیارد دلاری هم اداره نشد.

-        گروهی براین باورند که اقتصاد امروز اگربدتر از دوران جنگ نباشد،کمتر از آنهم نیست. اگر بخواهید اقتصاد ایران سال‌های جنگ رابا اقتصاد امروز مقایسه کنید،‌نظرتان از ارزیابی این قیاس چیست؟

پاسخ-  از نظر بعضی شاخص‌ها کلیدی مثل اشتغال، مثل وابستگی به واردات کالا و مثل ضریب جینی که منعکس کننده فاصله طبقاتی و عدالت اجتماعی است، به نظر من وضع بدتر است.

 

-        همواره یکی از مشکلات گریبانگیر ایران بحران بهره‌وری بوده که همواره اقتصادایران را تحت شعاع قرارداده است. این بحران در دوران جنگ بیشتر بود یا امروز؟

پاسخ-  آخرین گزارش بهره‌وری که در سال آخر حیات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و قبل از انحلال این سازمان در سال 84 تهیه شده است نشان می‌دهد که شاخص بهره‌وری تک تک و کل عوامل تولید  در اغلب قریب به اتفاق سال‌های بعد از 1352 منفی بوده است و تنها در سال‌های جنگ این شاخص‌ها مثبت شده است و این دست‌آورد جنگ است. افت بهره‌وری اثر سرمایه‌گذاری را خنثی می‌کند و مانع رشد اقتصادی می‌شود و در دوران جنگ این مسیر عکس شده بود که متاسفانه بعد از جنگ بخوبی از دست‌آورد جنگ صیانت نکردیم.

-        عقلانیت در مدیریت کلان درآمدهای نفتی چقدر دردوران جنگ وجود داشته ،آیا میتوان گفت این عقلانیت همان معجزه ادره کشور در دوران جنگ بوده؟

پاسخ- قطعا این‌طور است، مکانیزم‌هائی مثل کمیته تخصیص ارز و مراکز تهیه و توزیع در این مسیر بود که  اولا متناسب با درآمد ارزی هزینه شود ثانیا واردات به ضروری‌ترین نیازها محدود شود و ثالثا از تولید ملی حمایت شود یعنی آنچه که در داخل قابل ساخت و تامین است وارد نشود.

-        در پایان جنگ و پذیرش قطعنامه بحران و مشکلات  اقتصادی کشور بیشتر موثر بود یا کاستی های نظامی؟

پاسخ- قطعا هر دو موثر بوده است اما من فکر می‌کنم مدیریت نظامی کشور اگر واقع‌گراتر و دقیق‌تر عمل‌کرده بود نتایج بهتری می‌گرفت.

 

-        آیا رانت نفتی در دوران جنگ وجود داشت؟

پاسخ- به‌هرحال یکی از ویژگی‌ها اقتصاد‌های نفتی رانتی بودن است اما قطعا رانت‌جوئی و رانت‌خواری در دوران جنگ به حداقل رسیده بود چون دولت حاضر نبود نقش توزیع کنندگی رانت به نفع رانت‌جویان را  ایفا کند و به فکر اداره جنگ و منافع مردم بود. من فکر می‌کنم علت اصلی نارضایتی بعضی جریانات از دولت هم همین بود.

-        دیپلماسی نفتی ایران در سال‌های جنگ چه بود؟ این دیپلماسی نفتی در این سالها چیست؟ این دو نقشه راه چه شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟

پاسخ- البته بنده در مجموع با این واژه دیپلماسی نفتی مشکل دارم و  آنرا واژه  چندان دقیق نمی‌‌دانم اما اگر منظور تعامل فعال و قوی  دستگاه‌های نفت و سیاست‌خارجی  در جهت استفاده از نفت بعنوان ابزار و اهرم سیاست‌خارجی و استفاده از دیپلماسی برای حل مشکلات صنعت نفت باشد فکر می‌کنم قوی‌ترین ارتباط در این زمینه در سال ‌های جنگ تجربه شده است.

-        به نظر شما چه آیتمی در سال‌های جنگ بر موفقیت دولت برای اداره کشور موثرتر بود(افراد؟برنامه؟همدلی مردم؟)

پاسخ-  رابطه بسیار مثبت دولت و ملت ناشی از سلامت دولت و اعتماد مردم به دولت.

 

-        در تمام این سالها در چه دوره ‌ای، ایران بیشترین ثبات را در هزینه کرد درآمدهای نفتی داشته و دلارهای نفتی صرف سرمایه گذاری‌های مولد شده است؟

پاسخ- فکر می‌کنم دولت زمان جنگ و بعد از آن دولت اصلاحات بهترین کارنامه را در این زمینه داشته‌اند.

 

-        در بعد کلان تاثیر جنگ و حملات نظامی عراق بر مناطق نفت خیز ایران  بر امنیت انرژی و اقتصاد منطقه چگونه بود؟

پاسخ- طبعا امنیت انرژی ایران قویا به خطر افتاده بود چون سبد انرژی ایران متنوع نبود و وابسته به نفت و گاز و البته آن زمان عمدتا نفت بود و متاسفانه الان هم همچنین است. کشورهای جنوب خلیج فارس از جنگ منتفع شدند چون هم فرصت پیدا کردند که از میادین مشترک نفتی یکجانبه بهره برداری کنند و هم  تجارتشان را رونق بدهند.

 

-        جنگ ایران و عراق  چه تاثیری بر استراتژی های نفتی اوپک داشت؟

پاسخ-  اوپک هیچ‌وقت استراتژی نداشته است و طبعا این جنگ هم تاثیری بر استراتژی نداشته اوپک نداشته است. اما سیاست سهم بازار عربستان که در سال 65 مطرح شد و بعدا معلوم شد که توطئه غرب است، موجب  شوک معکوس و سقوط قیمت نفت شد و اوپک را وارد یک دوران پرچالش کرد.

 

-        بررسی سهم تولید نفت ایران در اوپک و تاثیر آن بر آغاز جنگ و بالعکس(یعنی تاثیر جنگ بر سهم تولید نفت ایران در اوپک)

پاسخ- اصولا بنظر من این مسئله آنقدر مهم نیست که بعضی با هر انگیزه‌ای بزرگش می‌کنند. آنچه مهم است منافع ملی است و میزان استخراج و تولید و درآمد نفتی باید بر مبنای منافع همه‌جانبه ملی باشد و نه فقط سهم تولید در اوپک. فکر نمی‌کنم سهم تولید ایران تاثیری در جنگ داشته است و مسئله اصلی وقوع یک انقلاب ضد استعماری و ضد نظام سلطه در ایران بود و فرصت‌طلبی عراق از آن برای توسعه طلبی. اما طبعا جنگ و کاهش تولید ایران در جریان جنگ، سهم تولید ایران را کاهش داد.

 

 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۳۶
سید غلامحسین حسن‌تاش