وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عراق» ثبت شده است

 

نسخه متنی :

درس آموزی از برنامه تولید نفت عراق

نمودار زیر وضعیت تولید نفت سه کشور ایران و عراق و عربستان سعودی را در یکسال گذشته نشان میدهد. روند تولید ایران و عربستان اولی به دلایل تحریم و دومی به دلایلی گوناگون که موضوع این بحث نیست کاهشی بوده است اما تولید نفت عراق در دامنه محدود 4.6 تا 4.7 میلیون بشکه نوسان داشته است.

 

وضعیت تولید نفت امروز کشور عراق برای کسانی که حضور و سرمایه گزاری شرکت های نفتی بین المللی را معجزه گر می دانند می تواند درس آموز باشد. کسانی که ادعاهای شرکت های مذکور را کورکورانه می پذیرند و دائما بدنبال قراردادهای هرچه جذابتر برای جلب آنها می باشند و فکر می کنند با حضور این شرکت ها تولید نفت ایران می تواند به دو برابر وضعیت قبل از تحریم ها برسد (7 تا 8 میلیون بشکه در روز) و کسانی که این ادعاها را در اجلاس اخیر کنگره نفت و نیرو هم تکرار کردند، خوبست تجربه عراق را بررسی کنند.

دولت عراق بیش از ده سال پیش با برگزاری چندین مناقصه و بدون محدودیت، اقدام به عقد قرارداد با شرکت های نفتی بین المللی برای افزایش ظرفیت تولید نفت خام خود نمود در چهارچوب آن قراردادها شرکت های نفتی وعده داده بودند که تا سال 2018 میلادی تولید نفت عراق را به حدود 11 تا 12 میلیون بشکه در روز برسانند یا به عبارت دیگر مجموعه ارقامی که در قراردادهای متعدد نفتی توسط شرکت های بین المللی تعهد شده بود به ارقام مذکور می رسید. اما در دوسال اخیر تولید نفت در همان حدودی که اشاره شد و در نمودار منعکس است محدود شده است.

این درحالی است که بر اساس آمارهای دبیرخانه سازمان اوپک مجموعه ذخائر نفتی قابل بازیافت ایران و عراق همواره اعدادی کم و بیش نزدیک به هم گزارش داده شده است اما مجموع تولید انباشتی نفت خام ایران از ابتدای تولید (1908 میلادی)  تا پایان سال 2018 میلادی حدود 75.5 میلیارد بشکه بوده است و مجموع تولید انباشتی نفت عراق از ابتدای تولید (1927میلادی)  تا پایان 2018 میلادی حدود 45 میلیارد بشکه یعنی حدود 40 درصد کمتر از ایران بوده است.

این نکته را هم باید توجه کرد که عمده میادین تحت قرارداد عراق در مناطق جنوبی و یا در منطقه کردستان عراق قرار دارند ولذا کمتر تحت تاثیر تحرکات داعش بوده اند و اگر هم بعضی مشکلات لجستیکی برای نقل و انتقال نفت وجود داشته است در یکسال گذشته که بساط داعش از عراق جمع شده ، بر طرف گردیده است.

نگارنده 9 سال پیش در مردادماه 1389 در مقاله ای تحت عنوان: "اهداف غیرواقعی و جاه‌طلبانه برای ظرفیت تولید نفت در عراق" ضمن ترجمه گزارش موسسه مطالعاتی  وودمکنزی قراردادها و برنامه های تولید عراق را مورد نقد و بررسی قراردادم (ماهنامه اقتصاد انرژی شمار129/130). موسسه انگلیسی وودمکنزی در گزارش آن سال خود اعتراف کرده بود که آنچه شرکت ها به دولت عراق وعده داده اند قابل تحقق نیست و با فروضی دستیابی به تولید 7 تا 7.5 میلیون بشکه در سال 2018 را محتمل تر دانسته بود و نگارنده با نقد و بررسی گزارش وودمکنزی و اضافه کردن فروض دیگری این عدد را نیز غیر محتمل و حداکثر مقدار تولید 5.4 میلیون بشکه در روز را برای عراق قابل تحقق دانستم. اما اینک که در سه ماهه آخر سال 2019 میلادی هستیم تولید عراق چندین ماه است که در حدود 4.7 میلیون بشکه در روز ثابت مانده و متوسط تولید نفت عراق در سال 2018 میلادی نیز 4.4 میلیون بشکه در روز بوده است. ساختار قراردادهای نفتی عراق نیز چیزی نزدیک به قراردادهای مشارکت در تولید و طبق نظر آقایان، مطلوب شرکتهای سرمایه گزار بوده است.

نگارنده در آذرماه 1381 در آستانه سقوط رژیم صدام حسین در یادداشتی تحت عنوان "افسانه سازی از نفت عراق" توضیح دادم که شرکت های بین المللی نفتی با چه انگیزه ای آغاز به بزرگنمائی پتانسیل های نفتی عراق کرده اند و نوشتم: «این نوع افسانه سازی شبیه همان نوع افسانه سازی است که پس از فروپاشی  رژیم شوروی در مورد  منابع نفت و گاز آسیای میانه انجام پذیرفت، در آن زمان آمریکا و بعضی دیگر از دول صنعتی غرب  می خواستند  از فرصت  حد اکثر استفاده را نموده  و حضور و نفوذ خود را در  جمهوری های این منطقه تثبیت کنند  سوژه ای لازم بود تا جذابیت لازم را  برای حضور فوری سرمایه گزاران غربی  فراهم کند، منابع نفت و گاز سوژه خوبی بود ، حضور شرکتهای ثروتمند نفتی میتوانست حضور دیگران را نیز در پی داشته باشد . افسانه های عجیبی در زمینه میزان ذخایر نفت و گاز این منطقه ساخته و پرداخته شد ، بعضی از کشورهای منطقه آسیای میانه کویت جدید و امثال آن لقب گرفتند اما پس از  فعال شدن شرکتهای نفتی و  تحقق یافتن عملیات اکتشافی ، بتدریج مشخص شد که واقعیت چیز دیگری است . ذخائر نفت و گاز وجود داشت ولی بسیار کمتر از آنچیزی بود که تبلیغ می شد . اما این  تبلیغات بسیاری از اهداف آمریکا و غرب را تحقق بخشید. شرکت های نفتی و خصوصا شرکت های آمریکائی نیز از این افسانه سازی بی بهره نمانده بلکه بسیار منتفع گردیدند ، این شرکت ها پس از یک دوره رکود نسبی در فعالیت های خود ، از این فرصت استفاده نموده و در چارچوب کنسرسیوم هائی که تشکیل شد و در قالب قراردادهای مشارکت در تولید ، در منابع افسانه ای نفت و گاز آسیای میانه شریک شدند و قبل از آنکه فعالیتی را انجام داده  و هزینه ای را متقبل شوند،  بر ارزش سهام خود افزودند و از این طریق سودهای سرشاری را عاید خود نمودند

 اما در ایران ظاهرا در این زمینه نیز خودکفا هستیم! و خودی هائی هستند که به اندازه کافی افسانه بسازند که نیاز به دیگران نباشد.  مروری بر آنچه در پنجمین کنگره سالانه نفت و نیرو مطرح شد نشان می دهد بعضی چنان مسحور این افسانه های کهنه هستند که توجهی به زمان و مکان هم ندارد!

 

مطالب مرتبط :

 

"افسانه سازی از نفت عراق"

"اهداف غیرواقعی و جاه‌طلبانه برای ظرفیت تولید نفت در عراق"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۳:۳۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

این مصاحبه سال گذشته با مجله بیست انجام شده ولی چون نسخه‌ای از آن را برایم نفرستادند از انتشار قطعی آن بی‌خبرم


مقایسه اقتصاد دوران جنگ با امروز

-        اساسا نفت و قدرت نفتی ایران چقدر در آغاز و ادامه جنگ موثر بود؟ آیا بین جنگ و نفت رابطه ای وجود دارد؟

پاسخ- به هرحال ایران هم یک کشور نفتی است و هم در یک منطقه نفتی قرار گرفته است و این مسئله بر همه مسائل کشور سایه می‌اندازد. متاسفانه اقتصاد ایران یک اقتصاد وابسته به نفت است. صدام حسین فکر می کرد اگر بتواند خوزستان را از ایران جدا کند و به خاک عراق منضم کند کشور خودش به بزرگترین کشور نفتی دنیا بدل می‌شود و از عربستان سعودی جلو می‌افتد و ایران بدون انرژی و بدون درآمد ارزی می‌ماند و از پا در می‌آید.

-        گروهی معتقدند برای تبیین رابطه نفت و جنگ میتوان این نظریه را مطرح کردکه یکی از دلایل طولانی شدن جنگ نفتخیز بودن دوکشور ایران و عراق بود. نظر شما در مورد این تئوری چیست؟

پاسخ- این مسئله نمی‌تواند بی‌تاثیر باشد به هر حال اگر عراق متکی به درآمد نفت نبود هم دیکتاتوری صدام حسین نمی‌توانست تامین مالی شود و اینقدر قدرت پیدا کند و هم نمی‌توانست جنگ را تا این حد ادامه دهد و اصولا شاید سرنوشت هر دو کشور بسیار تغییر می‌کرد.

-        وضعیت اقتصادی ایران در سال‌های اول جنگ چگونه بود؟( گروهی معتقدند در سال اول جنگ ایران با خفگی اقتصاد تنها چند گام فاصله داشت)

پاسخ- قطعا اگر مدیریت اقتصادی کشور در زمان جنگ توان اداره اقتصاد را نداشت و اقتصاد با خفگی چند گام فاصله داشت، نمی‌توانست هشت سال با دشمنی که مورد حمایت همه قدرت‌های جهان بود مقابله کند و همه خاکش را پس بگیرد.

-        گفته می‌شود به دلیل شوک معکوس نفتی از سال 65 به بعد فشارهای اقتصادی ایران بیشتر شد و همین امر باعث شد استراتژی عراق بر اندام تاسیسات نفتی ، صنعتی و اقتصادی ایران متمرکز شود. به نظر شما این کاهش بهای نفت چه تاثیری بر نحوه جنگ و ادامه جنگ بین  ایران و عراق داشت؟

 

پاسخ-  حملات صدام به تاسیسات نفتی کشور از همان اوایل جنگ شروع شد و از سال 63 به بعد بسیار شدیدتر شد. اما عراق علیرغم همه حملات بر روی تاسیسات نفتی و کشتی‌های صادراتی نفت ایران، هرگز نتوانست جریان نفت ایران را متوقف کند و دولت مهندس موسوی پافشاری خارق‌العاده‌ای بر بازسازی مستمر و مقاومت داشت ولذا نهایتا  امریکائی‌ها و متحدین منطقه‌ای‌شان مجبور شدند با توطئه‌ای که منجر به شوک معکوس نفتی شد، در سال‌های 65 و 66 قیمت نفت را سقوط دهند که  مقاومت ایران را بشکنند و  اگر رژیم گذشته اقتصاد ایران را وابسته به تک محصولی نکرده بود طبیعتا این توطئه هم اثرگذار نمی‌بود.

 

-        براساس بهای نفت پیش بینی میشد که سال 65 بحرانی ترین سال اقتصاد ایران باشد، دولت چگونه توانست در این سال را بدون بحران سپری کند؟

پاسخ- به نظر من مهمترین عامل، سلامت بسیار بالا و نیز دلسوزی بسیار بالا در دولت بود که اعتماد مردم را جلب کرده بود و لذا شاید برای اولین بار در طول تاریخ کشور رابطه بسیار خوبی میان دولت و ملت بوجود آمده بود و این رابطه انرژی بزرگی را بوجود آورده بود که امکان فائق آمدن بر مشکلات را فراهم می‌کرد ولی به هرحال این بحران در کاهش توان نظامی ایران برای ادامه جنگ بی‌تاثیر نبود.

 

-        وضعیت تولیدو صادرات نفت ایران در سال‌های جنگ چگونه بود؟

پاسخ- هم تولید و هم صادرات نفت تحت فشار زیادی بود. دشمن منظمنا به  تاسیسات استخراج و تولید نفت حمله می‌کرد و نیز به جزیره صادراتی خارک و اسکله‌های آن و همچنین به کشتی‌های حمل نفت حمله می‌کرد و از طرفی بعضی تحریم‌های جهانی هم صادرات ایران را دچار  مشکل می‌کرد ولی پای‌مردی دولت و مردم و خصوصا کارکنان صنعت نفت موجب شد که استخراج و صادرات نفت هرگز متوقف نشود. متوسط صادرات نفت‌خام کشور در دوران جنگ کمتر از یک میلیون بشکه در روز بوده است.  بدلیل این که آبهای ایران در خلیج‌فارس منطقه جنگی اعلام شده بود کشتی‌های خریدار نفت ایران حاضر نبودند به جزیره خارک بیایند و لذا ناوگان نفتکش ایران در این سال‌ها توسعه یافت و مجبور بودیم نفت را خودمان حمل کنیم و در خارج از منطقه جنگی، ابتدا در اطراف جزیره سیری و بعدا در اطراف جزیره هرمز به خریداران تحویل دهیم.

 

-        اقتصاد ایران در همه دورانها وابسته به نفت بوده ؛اما در سالهای جنگ ایران با محدودیت فروش و کاهش بهای نفت  مواجه بوده است. دلارهای نفتی چقدر در اقتصاد جنگ موثر بود؟

پاسخ- مدیریت بی‌نظیر اقتصاد کشور در دوران جنگ موجب شد که ایران بتواند با کمترین درآمد نفتی به حیات خود ادامه دهد  و حداقل نیارهای مردم را تحت هرشرایطی تامین کند و وابستگی اقتصاد به نفت را  نیز بطور نسبی کاهش دهد.

 

-        اقتصاد ایران در سالهای پایانی جنگ چقدر وابسته به دلارهای نفت بود؟

پاسخ- همانطور که اشاره کردم متاسفانه عملکرد غلط یا جهت‌دار رژیم گذشته خصوصا در طول برنامه پنجم  آن رژیم، وابستگی اقتصاد را  به نفت تشدید کرده بود و قطع این وابستگی مستلزم برنامه‌ریزی توسعه است که آنهم در شرایط جنگ بصورت کامل امکان‌پذیر نیست. اما فشارهای اقتصادی خود باوری و انرژی عظیم ناشی از انقلاب مردمی و تعامل  مثبت دولت و ملت موجب شد که کشور حرکت مثبتی در این جهت داشته باشد. باید توجه داشت که بیش از 50 درصد درآمد ارزی کشور فقط صرف هزینه‌های جنگی می‌شد  ولذا اگر این وابستگی کاهش نیافته بود طبیعتا اقتصاد خیلی زودتر از آن از پای در می‌آمد.

 

-        تفاوتها و شباهتهای اقتصاد سالهای جنگ با اقتصاد امروز در چیست؟( جایگاه نفت در اقتصاد این دو دوره زمانی)

پاسخ- متاسفانه عملکرد غلط اقتصادی خصوصا در دو دولت هشتم و نهم موجب صدمه بسیار سنگین به پیکره تولید ملی شد و هرچه تولید ملی تضعیف شود وابستگی به نفت تشدید می‌شود. ما از تجربیات استفاده نکردیم و این وابستگی متاسفانه بسیار تشدید شده است. یعنی کشوری که در  سال‌های جنگ با صادرات پانصد، ششصدهزار بشکه‌ای و با درآمد ارزی10 تا 15 میلیارد دلاری  با وجود هزینه‌های سنگین جنگ، اداره می‌شد در سال‌های اخیر با درآمد متوسط سالانه بیش از 100 میلیارد دلاری هم اداره نشد.

-        گروهی براین باورند که اقتصاد امروز اگربدتر از دوران جنگ نباشد،کمتر از آنهم نیست. اگر بخواهید اقتصاد ایران سال‌های جنگ رابا اقتصاد امروز مقایسه کنید،‌نظرتان از ارزیابی این قیاس چیست؟

پاسخ-  از نظر بعضی شاخص‌ها کلیدی مثل اشتغال، مثل وابستگی به واردات کالا و مثل ضریب جینی که منعکس کننده فاصله طبقاتی و عدالت اجتماعی است، به نظر من وضع بدتر است.

 

-        همواره یکی از مشکلات گریبانگیر ایران بحران بهره‌وری بوده که همواره اقتصادایران را تحت شعاع قرارداده است. این بحران در دوران جنگ بیشتر بود یا امروز؟

پاسخ-  آخرین گزارش بهره‌وری که در سال آخر حیات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و قبل از انحلال این سازمان در سال 84 تهیه شده است نشان می‌دهد که شاخص بهره‌وری تک تک و کل عوامل تولید  در اغلب قریب به اتفاق سال‌های بعد از 1352 منفی بوده است و تنها در سال‌های جنگ این شاخص‌ها مثبت شده است و این دست‌آورد جنگ است. افت بهره‌وری اثر سرمایه‌گذاری را خنثی می‌کند و مانع رشد اقتصادی می‌شود و در دوران جنگ این مسیر عکس شده بود که متاسفانه بعد از جنگ بخوبی از دست‌آورد جنگ صیانت نکردیم.

-        عقلانیت در مدیریت کلان درآمدهای نفتی چقدر دردوران جنگ وجود داشته ،آیا میتوان گفت این عقلانیت همان معجزه ادره کشور در دوران جنگ بوده؟

پاسخ- قطعا این‌طور است، مکانیزم‌هائی مثل کمیته تخصیص ارز و مراکز تهیه و توزیع در این مسیر بود که  اولا متناسب با درآمد ارزی هزینه شود ثانیا واردات به ضروری‌ترین نیازها محدود شود و ثالثا از تولید ملی حمایت شود یعنی آنچه که در داخل قابل ساخت و تامین است وارد نشود.

-        در پایان جنگ و پذیرش قطعنامه بحران و مشکلات  اقتصادی کشور بیشتر موثر بود یا کاستی های نظامی؟

پاسخ- قطعا هر دو موثر بوده است اما من فکر می‌کنم مدیریت نظامی کشور اگر واقع‌گراتر و دقیق‌تر عمل‌کرده بود نتایج بهتری می‌گرفت.

 

-        آیا رانت نفتی در دوران جنگ وجود داشت؟

پاسخ- به‌هرحال یکی از ویژگی‌ها اقتصاد‌های نفتی رانتی بودن است اما قطعا رانت‌جوئی و رانت‌خواری در دوران جنگ به حداقل رسیده بود چون دولت حاضر نبود نقش توزیع کنندگی رانت به نفع رانت‌جویان را  ایفا کند و به فکر اداره جنگ و منافع مردم بود. من فکر می‌کنم علت اصلی نارضایتی بعضی جریانات از دولت هم همین بود.

-        دیپلماسی نفتی ایران در سال‌های جنگ چه بود؟ این دیپلماسی نفتی در این سالها چیست؟ این دو نقشه راه چه شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟

پاسخ- البته بنده در مجموع با این واژه دیپلماسی نفتی مشکل دارم و  آنرا واژه  چندان دقیق نمی‌‌دانم اما اگر منظور تعامل فعال و قوی  دستگاه‌های نفت و سیاست‌خارجی  در جهت استفاده از نفت بعنوان ابزار و اهرم سیاست‌خارجی و استفاده از دیپلماسی برای حل مشکلات صنعت نفت باشد فکر می‌کنم قوی‌ترین ارتباط در این زمینه در سال ‌های جنگ تجربه شده است.

-        به نظر شما چه آیتمی در سال‌های جنگ بر موفقیت دولت برای اداره کشور موثرتر بود(افراد؟برنامه؟همدلی مردم؟)

پاسخ-  رابطه بسیار مثبت دولت و ملت ناشی از سلامت دولت و اعتماد مردم به دولت.

 

-        در تمام این سالها در چه دوره ‌ای، ایران بیشترین ثبات را در هزینه کرد درآمدهای نفتی داشته و دلارهای نفتی صرف سرمایه گذاری‌های مولد شده است؟

پاسخ- فکر می‌کنم دولت زمان جنگ و بعد از آن دولت اصلاحات بهترین کارنامه را در این زمینه داشته‌اند.

 

-        در بعد کلان تاثیر جنگ و حملات نظامی عراق بر مناطق نفت خیز ایران  بر امنیت انرژی و اقتصاد منطقه چگونه بود؟

پاسخ- طبعا امنیت انرژی ایران قویا به خطر افتاده بود چون سبد انرژی ایران متنوع نبود و وابسته به نفت و گاز و البته آن زمان عمدتا نفت بود و متاسفانه الان هم همچنین است. کشورهای جنوب خلیج فارس از جنگ منتفع شدند چون هم فرصت پیدا کردند که از میادین مشترک نفتی یکجانبه بهره برداری کنند و هم  تجارتشان را رونق بدهند.

 

-        جنگ ایران و عراق  چه تاثیری بر استراتژی های نفتی اوپک داشت؟

پاسخ-  اوپک هیچ‌وقت استراتژی نداشته است و طبعا این جنگ هم تاثیری بر استراتژی نداشته اوپک نداشته است. اما سیاست سهم بازار عربستان که در سال 65 مطرح شد و بعدا معلوم شد که توطئه غرب است، موجب  شوک معکوس و سقوط قیمت نفت شد و اوپک را وارد یک دوران پرچالش کرد.

 

-        بررسی سهم تولید نفت ایران در اوپک و تاثیر آن بر آغاز جنگ و بالعکس(یعنی تاثیر جنگ بر سهم تولید نفت ایران در اوپک)

پاسخ- اصولا بنظر من این مسئله آنقدر مهم نیست که بعضی با هر انگیزه‌ای بزرگش می‌کنند. آنچه مهم است منافع ملی است و میزان استخراج و تولید و درآمد نفتی باید بر مبنای منافع همه‌جانبه ملی باشد و نه فقط سهم تولید در اوپک. فکر نمی‌کنم سهم تولید ایران تاثیری در جنگ داشته است و مسئله اصلی وقوع یک انقلاب ضد استعماری و ضد نظام سلطه در ایران بود و فرصت‌طلبی عراق از آن برای توسعه طلبی. اما طبعا جنگ و کاهش تولید ایران در جریان جنگ، سهم تولید ایران را کاهش داد.

 

 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۳۶
سید غلامحسین حسن‌تاش



متن کامل این مقاله را بصورت فایل PDF از طریق لینک زیر دانلود کنید



دریافت
حجم: 511 کیلوبایت

توضیحات: این مقاله در روزنامه دنیای اقتصاد هم چاپ شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

میزگرد صنعت نفت عراق ؛ برنامه های نوسعه ؛ فرصت ها و چالش ها

حاضرین نشست: سید غلامحسین حسن تاش

 

 

 

پیوست(ها):
 20120328143557-2009-67.pdf (نوع: PDF  حجم: 488KB)

این میزگرد را در لینک زیر بخوانید

http://www.ensani.ir/storage/Files/20120328143557-2009-67.pdf


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۸۹ ، ۰۹:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۸۹ ، ۱۶:۳۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۸۸ ، ۱۶:۵۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۸۶ ، ۱۴:۴۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۸۲ ، ۲۲:۴۷
سید غلامحسین حسن‌تاش


افسانه سازی از نفت عراق

  سرمقاله ماهنامه اقتصاد انرژی؛  آذر 1381 - شماره 43 

اخیرا  عده ای با فرض اینکه  رژیم فعلی عراق بزودی تغییر خواهد کرد ، به افسانه سازی در زمینه  منابع نفتی عراق پرداخته اند . این نوع افسانه سازی شبیه همان نوع افسانه سازی است که پس از فروپاشی  رژیم شوروی در مورد  منابع نفت و گاز آسیای میانه انجام پذیرفت  ، در آن زمان آمریکا و بعضی دیگر از دول صنعتی غرب  میخواستند  از فرصت  خود مشغولی خرس سفید حد اکثر استفاده را نموده  و حضور و نفوذ خود را در  جمهوری های این منطقه تثبیت کنند  سوژه ای لازم بود تا جذابیت لازم را  برای حضور فوری سرمایه گذاران غربی  فراهم کند  ، منابع نفت و گاز سوژه خوبی بود ، حضور شرکتهای ثروتمند نفتی میتوانست حضور دیگران را نیز در پی داشته باشد . افسانه های عجیبی در زمینه میزان ذخایر نفت و گاز این منطقه ساخته و پرداخته شد ، بعضی از کشورهای منطقه کویت جدید و امثال آن لقب گرفتند اما پس از  فعال شدن شرکتهای نفتی و  تحقق یافت عملیات اکتشافی ، بتدریج مشخص شد که واقعیت چیز دیگری است . ذخائر نفت و گاز وجود داشت ولی بسیار کمتر از آنچیزی بود که تبلیغ میشد . اما این  تبلیغات بسیاری از اهداف آمریکا و غرب را تحقق بخشید. شرکتهای نفتی و خصوصا شرکتهای آمریکائی نیز از این افسانه سازی بی بهره نمانده بلکه بسیار منتفع گردیدند ، این شرکتها پس از یک دوره رکود نسبی در فعالیتهای خود ، از این فرصت استفاده نموده و در چارچوب کنسرسیومهائی که تشکیل شد و در قالب قراردادهای مشارکت در تولید  ، در منابع افسانه ای نفت و گاز آسیای میانه شریک شدند و قبل از آنکه فعالیتی را انجام داده  و هزینه ای را متقبل شوند ،  بر ارزش سهام خود افزودند و از این طریق سودهای سرشاری را عاید خود نمودند .

اینک بنظر میرسد که قرار است تجربه مذکور در عراق  پس از صدام تکرار شود . قابل انکار نیست که عراق صاحب ذخائر ارزشمند و قابل توجه ئیدروکربوری و خصوصا نفت خام است و این نوشته نیز به هیچ وجه قصد انکار واقعیتها را ندارد  اما باید دید که فاصله افسانه تا واقعیت چه قدر است .

کشور عراق از سال 1927 به کشورهای تولید کننده نفت پیوسته  است ، به استناد سالنامه های آماری اوپک ، میزان ذخائر نفتی این کشور که باتوجه به روند اکتشافات جدید یک روند افزایشی تدریجی داشته است در سالهای 1983 تا 1985 به میزان 65 میلیارد بشکه گزارش گردیده است ، اما بدنبال وقوع شوک سوم نفتی  و با توجه به رقابت هائی که در سالهای 1985 و 1986 بر سر سهم بازار بوجود آمد و در میان اعضاء اوپک نیز میزان ذخائر ، شاخص تعیین میزان سهم تولید گردید ، ذخائر اعلام شده نفت عراق در سال 1987 با یک جهش ناگهانی به میزان 100 میلیارد بشکه گزارش گردیده و این  رقم تا سال 1995 نیز تکرار شده است و پس از آن تا رقم 112 میلیارد بشکه نیز گزارش شده است . جالب اینستکه در کل این دوره که رقم اعلام شده ذخائر نفتی عراق به  حدود دوبرابر افزایش یافته است این کشور تماما یا درگیر جنگ بوده  و یا تحت تحریمهای سازمان ملل قرار داشته و انجام فعالیتهای قابل توجه اکتشاف یا توسعه ذخایر نفتی در این کشور امکان پذیر نبوده است .

آمارهای ثبت شده تولید نفت عراق  از سال تاسیس اوپک یعنی سال 1960 به بعد که به صورت منظم در دسترس قرار دارد نیز نشان میدهد که از این سال به بعد کشور عراق حداقل 23 میلیارد بشکه از ذخائر نفتی خود را برداشت نموده است و چنانچه دوره 1927 تا 1960 را نیز به حساب آوریم این رقم به حدود 25 میلیارد بشکه میرسد . با لاترین رکورد ثبت شده تولید نفت عراق در سال 1979 و به میزان قدری کمتر از 3.5 میلیون بشکه در روز میباشد . در این سال خاص کشور عراق با استفاده از خروج نفت ایران از بازار جهانی نفت ( به دلیل وقوع انقلاب اسلامی ) تولید خود را افزایش داده اما قادر به تداوم آن نبوده است ، بالاترین میزان تولید ثبت شده نفت عراق به استثناء  سال مذکور (1979)  از حدود 2.6 میلیون بشکه در روز تجاوز نمی کند  .

برداشت از ذخائر نفتی  عراق در طی دوره طولانی بیش از بیست ساله گذشته  یعنی از پس از جنگ تحمیلی این کشور بر علیه ایران  به شکل کاملا غیر صیانتی و با اعمال فشار بر روی تاسیسات ، چاه ها و حوزه های تولیدی نفت بوده است ، بنابراین  قضاوت در مورد میزان ذخائر باقیمانده قابل بازیافت و توان نهائی تولیدی این کشور نیازمند فراغت لازم و مطالعه دقیق آخرین وضعیت مخازن نفتی این کشور است و لذا بنظر میرسد ادعاهائی که این روزها در این مورد  ارائه میشود  به هیچ وجه از اعتبار علمی برخوردار نبوده و مبتنی بر اهداف سیاسی و اقتصادی است .

شاید به همین دلیل باشد که موضوع نفت از جمله مهمترین موضوعاتی است که در مذاکرات میان اوپوزوسیون عراق و مقامات آمریکائی دنبال میشود و مقامات مذکور در جستجوی پناهندگانی از صنعت نفت عراق هستند  که اطلاعات  روزآمد و دقیق تری را از وضعیت صنعت نفت این کشور در اختیار داشته باشند . در حال حاضر میلیارد ها دلار قرارداد جهت توسعه ذخائر ئیدروکربوری عراق  فی مابین  دولت صدام حسین  و شرکتهای  فرانسوی و روسی وجود دارد  که موثر شدن این قرارداد ها منوط به برقرار شدن شرایط عادی در عراق است ، اما چندی پیش بعضی از اعضاء اوپوزوسیون عراق اعلام کردند که پس از روی کارآمدن ، لزوما متعهد به قراردادهای مذکور نبوده و آنرا بازنگری خواهند نمود و شرایط رقابتی را خصوصا به نفع شرکتهای آمریکائی بوجود خواهند آورد .

البته بنظر میرسد که این افسانه سازیها ، اهداف کوتاه  مدت و میان مدت دیگری نیز دارد : در شرایط معمولی  جو روانی ناشی از حمله آمریکا به عراق  میتواند با آغاز حمله ، منجر به افزایش قیمت جهانی نفت شود  اما  این تبلیغات و افسانه سازی ها در مورد آینده نفت عراق  می رود که این شرایط  را تغییر دهد و تصوری را در عوامل بازار پدید آورد که با سقوط رژیم صدام  امکان افزایش فوری تولید نفت این کشور وجود دارد و از این طریق تلاش میشود که آثار روانی حمله  کاملا معکوس  شود .

علاوه بر این تبلیغات خاصیت دیگری نیز دارد و آن اینستکه  رقابت بر سر جذب سرمایه خارجی را به نفع سرمایه گذاران  تشدید میکند . همچنین آمریکائی ها میتوانند از طریق این افسانه سازی ها  و  خصوصا با مطرح نمودن احتمال تغییر محوریت توجه خود از نفت عربستان به نفت عراق ، بعضی کشورهای  منطقه و خصوصا عربستان را تحت فشار  روانی قرار داده و  امتیازات بیشتری را از این کشور دریافت نمایند . جالب آنستکه مقامات دولت موجود عراق نیز با انگیزه های دیگری که چندان شناخته شده نیست ، همین افسانه ها را ترویج میکنند . به هر حال در آینده همه چیز روشن خواهد شد . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۸۱ ، ۲۲:۲۴
سید غلامحسین حسن‌تاش