وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بنزین» ثبت شده است

 

حسنتاش: افزایش قیمت بنزین تا ۴۰ هزار تومان هم مشکل قاچاق و مصرف را حل نمی‌کند

۶ فروردین ۱۴۰۴

۰ زمان تقریبی مطالعه ۵ دقیقه

 

سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: کارشناس برجسته اقتصاد انرژی می‌گوید افزایش قیمت بنزین تا سطح ۴۰ هزار تومان هم مشکل قاچاق و مصرف بالا را حل نمی‌کند اما دولت هم اراده و توان حل اساسی مساله بنزین را ندارد و به نظر می‌رسد باز هم شوک درمانی را دستور کار قرار داده است.

سیدغلامحسین حسنتاش درباره راه حل اساسی مساله بنزین به انصاف نیوز گفت: به طور  کلی مسائل حوزه انرژی و به طور خاص مساله بنزین، پیچیده و چندوجهی است و با یک اقدام و تصمیم نمی‌توان مشکل را حل کرد.

او ادامه داد: برای حل اساسی مساله بنزین از یک‌سو باید اقداماتی صورت بگیرد که تقاضای سفر در کشور کاهش پیدا کند، از طرف دیگر باید حمل‌ونقل عمومی گسترش پیدا کند و از سوی دیگر باید بهره‌وری خودروهای داخلی، که بسیار بالاتر از متوسط جهانی مصرف سوخت دارند، به طرز چشم‌گیری افزایش یابد اما این‌ها اقدامات سختی است که برخی‌شان نیازمند منابع ناموجود است و برخی با سنگ‌اندازی مافیاها امکان تحقق ندارد.

 

حسنتاش در توضیح مافیا به صنعت خودرو اشاره کرد و به خبرنگار انصاف نیوز گفت: به باور من مافیای خودرو نه اجازه می‌دهد خودروی کم‌مصرف و یا فناوری جدید وارد کشور شود و نه خودش انگیزه‌ای برای تغییر تکنولوژی و کاهش مصرف سوخت در خودروها دارد.

این کارشناس اقتصاد انرژی به تجربه سه دهه اخیر اقتصاد ایران اشاره کرد و گفت: معمولا اقدامات سخت بایگانی می‌شود و دولت به سمت راه حل قیمتی می‌رود که به نظر می‌رسد آسان‌تر است اما تبعات سنگین اجتماعی و اقتصادی دارد.

او افزود: زمزمه‌های افزایش قیمت بنزین آغاز شده و به آهستگی در حال فراگیرشدن است و من فکر می‌کنم دولت چهاردهم هم نه اراده و نه توان حل اساسی مساله بنزین را ندارد و به سمت راه‌حل قیمتی یعنی گران‌سازی می‌رود.

خبرنگار انصاف نیوز پرسید آیا می‌توان به اقداماتی دست زد که تبعات راه‌حل قیمتی را کم کند یا سرنوشت محتوم این است که پس از برطرف‌شدن شوک افزایش قیمت بنزین ، دوباره مصرف به حجم قبلی بازمی‌گردد فقط با قیمت‌های بیشتر؟ آقای حسنتاش پاسخ داد: تجارب سال‌های ۸۰ تا ۹۰ هم نشان داده است که وقتی اقدامات اساسی صورت نمی‌گیرد، افزایش قیمت بنزین فقط اثر کوتاه‌مدت دارد و مصرف پس از مدتی کوتاه دوباره به سطح قبلی بازمی‌گردد فقط موجی از افزایش قیمت در حمل‌ونقل و بهای تمام شده کالاها و خدمات و سپس نرخ ارز را شاهد خواهیم بود.

او ادامه داد: البته راهکار‌های دیگری مانند جایگزین‌کردن گاز مایع یا ال‌پی‌جی به‌جای بنزین وجود دارد که مصرف را کم نمی‌کند اما می‌تواند در حد ۵ تا ۶ میلیون لیتر در روز مصرف بنزین را جایگزین کند.

حسنتاش گفت: برای جایگزین کردن ال‌پی‌جی بجای بنزین در سوخت خودرو از مدت‌ها قبل مقاومتی در کشور وجود داشت که هیچ‌وقت هم دلیل روشنی برای آن ذکر نشده است.

این کارشناس انرژی افزود: ما به دلیل تحریم ال‌پی‌جی را زیر قیمت‌های جهانی صادر می‌کنیم و پول آن را هم به سختی برمی‌گردانیم و در مقابل بنزین را باز هم به دلیل تحریم، بالاتر از قیمت‌های جهانی وارد می‌کنیم و هزینه‌های دیگری هم برای آن می‌پردازیم اما معلوم نیست چرا حاضر نیستیم به جایگزینی سوخت فکر کنیم و از ال‌پی‌جی به عنوان سوخت خودرو استفاده کنیم.

او در پاسخ به این پرسش که سهم قاچاق از مصرف روزانه بنزین چقدر است، گفت: همواره گفته می‌شود به دلیل مابه‌التفاوت نرخ بنزین در ایران و کشورهای همسایه، انگیزه برای قاچاق بالاست اما اگر راه‌حل قیمتی هم در دستور کار باشد، مگر این اقتصاد چقدر ظرفیت افزایش قیمت بنزین دارد و دولت چقدر می‌تواند قیمت را بالا ببرد؟

او ادامه داد: اگر دلار ۹۰ هزار تومانی را مبنا قرار دهیم، بنزین داخل کشور باید لیتری ۴۰ هزار تومان بشود تا انگیزه قاچاق از بین برود. آیا دولت می‌تواند بنزین را بیش از ۱۰ برابر گران کند بدون این‌که هزینه‌های سنگین اجتماعی بپردازد؟

حسنتاش افزود: این نکته را هم مد نظر داشته باشید که حتی اگر بنزین ۴۰ هزار تومان هم بشود، قاچاق برای ۶ ماه متوقف خواهد بود و بعد با تورمی که شوک بنزین ایجاد کرده و نرخ ارز جدیدی که خواهیم داشت، دوباره قاچاق به صرفه می‌شود. ضمن این‌که قیمت‌های مقاصد قاچاق به نوعی تابع قیمت‌های داخلی ایران است.

او درباره حجم قاچاق بنزین از کشور هم گفت: احتمالا بسیاری از مردم نمی‌دانند که حجم قاچاق گازوئیل بسیار وحشتناک‌تر از حجم قاچاق بنزین است و این ندانستن هم به محیط اقتصاد سیاسی ایران بازمی‌گردد که در آن برخی امور از فرط تکرار به سنت تبدیل می‌شود و دیگر کسی حرف متفاوتی نمی‌زند.

سردبیر اسبق ماهنامه اقتصاد انرژی ادامه داد: دلیل این‌که دائم از قاچاق بنزین صحبت می‌شود اما قاچاق سنگین‌تر گازوئیل مسکوت می‌ماند این است که فروش روزانه بنزین یک پول هنگفت به اصطلاح جیرینگی را نصیب شرکت پالایش و پخش و در واقع شرکت نفت می‌کند اما گازوئیل به نیروهای … و نیروگاه‌ها داده می‌شود که به راحتی پول نمی‌دهند. بنابراین از دیرباز حساسیت روی بنزین بوده است در حالی‌که وضع  قاچاق گازوئیل بسیار بدتر از بنزین است.

حسنتاش با اشاره به قیمت‌های جهانی بنزین و گازوئیل گفت: این دو محصول دو برش پالایشگاهی بسیار نزدیک به هم هستند و در همه‌جای دنیا قیمت‌های نزدیک به هم دارند در حالی‌که در کشور ما گازوئیل یک‌دهم قیمت بنزین است و همین انگیزه قاچاق آن را به شدت بیشتر کرده است اما کسی از آن حرفی نمی‌زند!

این کارشناس درباره راه حل مقابله با قاچاق گازوئیل گفت: این‌جا هم یکی از مهم‌ترین راهکارها اصلاح ناوگان حمل‌ونقل باری است که وضعیت به مراتب اسفناک‌تری از ناوگان خودروهای سواری کشور دارد اما اراده لازم و منابع کافی برای آن وجود ندارد.

او به این پرسش خبرنگار انصاف نیوز که اگر دولت اقتدار خود را افزایش دهد و مانع قاچاق شود، می‌تواند حجم چشم‌گیر مصرف سوخت را کاهش دهد پاسخ داد: اطلاعات موجود از حجم قاچاق نشان می‌دهد این کار سازمان‌یافته است. قاچاق در این حجم از مردم عادی برنمی‌آید و حتما دست سازمان‌های قدرتمند در کار است که مورد اشاره رئیس قوه قضائیه هم قرار گرفته است. نمی‌دانم دولت می‌تواند مانع جدی در برابر قاچاق سوخت ایجاد کند یا نه، اما چنین کاری قطعا مصرف را کم می‌کند.

حسنتاش در پایان گفت: یکی از مهم‌ترین و لازم‌ترین اقدامات برای کاهش مصرف، افزایش بهره‌وری است که در ادبیات موضوع با عنوان انرژی سیوینگ از آن یاد می‌شود. برای نمونه ما مطالعه‌ای کرده بودیم که نشان می‌داد انتقال بار از جاده به ریل، ۳۰ درصد مصرف گازوئیل را کاهش می‌دهد و نرخ بازگشت سرمایه‌اش هم یک‌ساله خواهد بود. غیر از این‌که تصادف و آلودگی و مصرف لاستیک و… هم به شدت کاهش می‌یافت.

چنین طرح‌هایی در مورد بنزین هم حتما قابل برنامه‌ریزی و اجراست و این یعنی اگر اراده‌ای وجود داشته باشد، می‌توان بجای افزایش قیمت بنزین که تبعات منفی غیرقابل انکاری دارد، راه‌‌حل‌های دیگری یافت که کشور را دچار مشکل و ناامنی نمی‌کند، مساله را به شکل اساسی و ریشه‌ای حل می‌کند و با به کار گیری ذخیره دانش کشور، به نیروهای متخصص انگیزه می‌دهد.

 

 

انعکاس این مصاحبه در  شرق : 

 

مشکلات ما با گران کردن بنزین حل نمی‌شود

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۴ ، ۱۵:۱۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

سال های سال است که کشور گرفتار معظل بنزین است . کمبود بنزین نیاز به واردات ، قیمت نسبی بسیار پائین بنزین، مصرف بسیار بالا، قاچاق ، تفاوت فاحش قیمت داخلی و قیمت فوب خلیج فارس بنزین که هزینه بسیار سنگینی را خصوصا در مورد بنزین وارداتی به دولت تحمیل می کند و عدم النفع بسیار سنگین  ناشی از فروش بنزین به قیمت نازل داخلی نسبت به قیمت صادراتی آن که  غلط یا درست به یارانه پنهان تعبیر می شود، مصیبت هائی است که گردن اقتصاد را فشار می دهد.

تنها در دوره کوتاهی با نهائی شدن همه فازهای پالایشگاه ستاره خلیج فارس بعضی از مشکلات بنزین حل شد و حداقل نیاز به واردات وجود نداشت و قدری هم امکان صادرات بوجود آمده بود اما به راحتی قابل پیش بینی بود که این وضعیت دیری نخواهد پائید ولی توجهی نشد.

از سوئی قیمت بنزین بعنوان یک کالای ضروری در اقتصاد ایران به یک  شاخص تورمی تبدیل شده است و آثار مستقیم و خصوصا آثار انتظاری تورمی آن کار اصلاح قیمت را بسیار دشوار کرده است و تجربیالت قبلی با واکنش های اجتماعی شدیدی همراه بوده است . از سوی دیگر سال ها پیش جا افتاده بود که بطور سالانه قیمت بنزین تا حدودی با تورم تعدیل شود اما تصمیم سیاسی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در یکی از دوره ها به منظور جلب رضایت مردم در آستانه انتخابات مجلس، موجب توقف تعدیل سالانه قیمت شد و مصیبت را صد چندان کرد.

از سوی دیگر تصمیماتی که در گذشته برای حل معضل بنزین گرفته شده است که عمدتا براساس راه کار قیمتی بوده است با توفیق همراه نبوده و همواره نرخ تورم سنگین داخلی بعد از مدت کوتاهی اثر افزایش قیمت را خنثی کرده است . ضمن این که از آنجا که بنزین کالای کم کششی است و منحنی تقاضای آن نزدیک به حالت عمودی است ، مانند هر کالای ضروری دیگر افزایش  قابل توجهی لازم است تا بتواند مصرف را قدری کنترل کند و یا افزایشی در حد رسیدن به قیمت فوب خلیج فارس لازم است تا جلوی قاچاق بنزین گرفته شود که نه اقتصاد و نه جامعه ظرفیت چنین افزایشی در قیمت بنزین را ندارد، ضمن این که به فرض تحقق چنین افزایشی با توجه به ساختار تورمی اقتصاد چنانچه ذکر شد آثار تورمی آن به زودی اثر افزایش قیمت را خنثی خواهد نمود.

بنزین سوخت بخش حمل و نقل است و حل اساسی مشکلات آن از سوئی به بخش انرژی و مسائل این بخش مرتبط است و از سوئی به بخش حمل و نقل مرتبط است و از سوی دیگر به وضعیت صنعت خودرو مرتبط است و البته از طریق ایجاد اشتغال سازنده باید انگیزه های قاچاق هم از بین برود چون متوسط مردم علاقه ای به ماجراجوئی ندارند و اگر کار شرافتمندانه با درآمد مکفی داشته باشند به سمت قاچاق نخواهند رفت.  

در بخش انرژی متنوع نبودن سبد سوخت خودرو، مشکلات پالایشی در تولید بنزین کافی و با کیفیت مناسب، نامطلوب بودن بازده و ترکیب تولیدات پالایشی و  پائین بودن کیفیت بنزین، هم در عرضه و هم در تقاضا مشکل ایجاد می کند. همچنین در بخش انرژی مشکل روزآمد نبودن پمپ بنزین ها و بالا بودن سطح تبخیر در مخازن آنها و اتلاف و ریزش در دیسپنسرهای سوخت گیری وجود دارد. همچنین فقدان آمار و اطلاعات منسجم در مورد تولید و توزیع فرآورده های نفتی در بخش انرژی نیز امکان بررسی های تخصصی و کارشناسی برای رسیدن به راه حل را مسدود می کند.

در بخش حمل و نقل محدودیت ها در امکانات حمل و نقل عمومی چه در سطح درون شهری و چه در سطح بین شهری، بهینه نبودن شبکه حمل و نقل بار و عوامل دیگری مثل نامطلوب بودن کیفیت جاده ها و آسفالت، اتلاف بنزین در ترافیک جاده ها و خیابان ها هریک به سهم خود بر مصرف بنزین اثر گذار هستند . حتی پیشرفته نبودن زیرساخت های اداری و اجرائی و محدودیت های فضای مجازی و اینترنت کشور موجب سفرهای غیر ضروری در سطح شهرها و حتی بین شهرها می شود . در بخش صنعت  مطلوب نبودن و پائین بودن کیفیت خودروهای تولید داخلی و تفاوت بارز استاندارد مصرف سوخت آنها با خودروهای روز جهان موجب بالا بودن میزان مصرف سوخت شده است.

مسلما حل اساسی معظل بنزین مستلزم اولویت بندی و توجه به همه این موارد حسب اولویت است.

در سطور زیر اقداماتی که در هر یک از بخش های انرژی، حمل و نقل و تولید خودرو باید به عمل آید ذکر خواهد شد:

بخش انرژی

  1. سامانه کارت سوخت سامانه مناسبی برای کنترل و جمع آوری اطلاعات می تواند باشد که هزینه سنگینی برای پیاده سازی آن انجام شده است اما متاسفانه این سامانه در سال های گذشته یکی دوبار هک یا دچار مشکل شده و هنوز هم به وضعیت کاملا عادی قبلی خود بازنگشته است. با وجود هک شدن این سیستم این امکان وجود دارد که در سهمیه ها نیز دست کاری شده باشد. لازم است شرکت پخش و پالایش فرآورده های نفتی و زیر مجموعه آن شرکت پخش فرآورده های نفتی هرچه زودتر نسبت به بازنگری در این سامانه و اصلاح و کنترل آن اقدام نماید و با هماهنگی و تقاطع دادن آن با سامانه های متمرکز دولت الکترونیک خطاها و اشتباهات احتمالی در شناسایی وسائط حمل و نقل و داده های این سامانه برطرف گردد.

همچنین از طریق هماهنگی با سامانه متمرکز خدمات الکترونیک دولت باید تمهیدی اندیشیده شود که ارتباط کارت با وسیله نقلیه متعلقه چک شود و امکان استفاده وسائل نقلیه از کارت های مختلف یکدیگر مسدود شود.

در هر حال کلیه سامانه های اطلاعاتی مربوط به بنزین و خورو و مصارف آن و همچنین قاچاق آن باید دقیق و اصلاح شود تا با اطلاعات دقیق تر و مطالعات مبتنی بر اطلاعات دقیق بشود در آینده تصمیمات دقیق تری را اتخاذ کرد.

  1. در مورد خودروهای پر مصرف مانند تاکسی ها کرایه های خطی و مسافر برانی که همکنون عمدتا با اسنپ و تپسی و سامانه های مشابه کار می کنند باید مطالعه ویژه انجام شود و با همکاری این دستگاه ها راه کارهای بهینه سازی بررسی و مطالعه شود.
  2. لازم است سبد سوخت خودرو متنوع شود. در گذشته مطالعات زیادی در زمینه منطقی بودن اضافه شدن گازمایع (LPG) به سبد سوخت خودرو که در بسیاری از دیگر کشورهای جهان متداول است و به عنوان اتوگاز شناخته می شود، انجام شده است و مصوباتی نیز در این زمینه ابلاغ شده است که مورد توجه قرار نگرفته بر اساس برآورد ها گازمایع می تواند بین 10 تا 15 میلیون لیتر بنزین را جایگزین کند. از سال ها پیش گازمایع بصورت غیر رسمی و غیر استاندارد در خودروها استفاده می شده است که در سال گذشته با تغییرات قیمتی گازمایع و بر هم خوردن تناسب آن با قیمت بنزین بخش قابل توجهی از تقاضای گازمایع برای اتوگاز به سمت بنزین منتقل شد و برآورد می شود از این ناحیه حدود 5 تا 6 میلیون لیتر تقاضای نسبتا ناگهانی در سال 1402 به کل تقاضای بنزین اضافه شده باشد.
  3. مساله تبخیر و ریزش و تلفات بنزین در جایگاه های سوخت گیری به دلیل مجهز نبودن بسیار از جایگاه ها به سیستم برگرداندن بخار بنزین و جلوگیری از تلفات تبخیر و به دلیل کار نکردن قطع کن نازل های سوخت گیری، وجود دارد که با کنترل و نظارت و پیگیری وزرات نفت و زیر مجموعه های مربوطه باید حل و فصل شود.
  4. پائین بودن کیفیت بنزین یکی از دلایل بالا رفتن مصرف بنزین در خودروها و سایر وسائل نقلیه است و یکی از اشتباهاتی که در این زمینه در سطح صنعت نفت صورت می گیرد بی توجهی به کیفیت بنزین به منظور تامین کمیت آن یا به عبارتی فدا کردن کیفیت به پای کمیت است که این ممکن است کاملا اشتباه باشد و مقدار اضافه شده به بنزین بی کیفیت ممکن است با مصرف بالای وسائل نقلیه ناشی از پائین بودن کیفت کاملا خنثی شود. لازم است در این مورد بررسی های فنی و مطالعات لازم توسط نهادهای پژوهشی مربوطه صورت گیرد و استاندارهای تولید و توزیع بنزین کنترل شود. باید توجه داشت که بنزین غیر استاندارد موجب انتشار شدیدتر  آلاینده های زیست محیطی نیز هست .
  5. از زمان واگذاری سهام شرکت های پالایشی که عمدتا به قول معروف به خصولتی ها واگذار شده است متاسفانه این شرکت های پالایشی سرمایه گزاری های لازم را برای بهنیه کردن بازدهی و ترکیب پالایشی (Yield) خودر به عمل نمی آورند ولذا هم ترکیب پالایشی ( سهم تولید فرآوده های مختلف ) و هم کیفیت فرآورده های آنها از استاندارهای جهانی فاصله گرفته است. وزارت نفت به عنوان دستگاه حکمرانی مربوطه باید تمهیدات لازم را در این زمینه بیندیشد. باید توجه داشت که  غیر استاندارد بودن فراورده های نفتی موجب انتشار شدیدتر  آلاینده های زیست محیطی نیز هست .

 

 

بخش حمل و نقل

  1. در گذشته از طریق فعالیت مستمر در گسترش خدمات الکترونیک تلاش می شد که از تعداد سفرهای شهری که در جهت دریافت خدمات صورت می گیرد کاسته شود ولی به نظر می رسد که سال هاست این تلاش متوقف شده است. در مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک نهادهای مختلف در مورد بسیاری از خدمات به سادگی می توان متوجه شده که کماکان بسیاری از خدمات را می توان الکترونیکی کرد و سامانه های لازم هم برای چک و کنترل وجود دارد. لازم است نهادهای مربوطه و خصوصا بخش های خدمات دولت الکترونیک مجددا در این زمینه بازنگری کنند تا در حد ممکن از مراجعات مستقیم و سفرهای غیر ضروری شهری و حتی بین شهری جلوگیری شود.

لازم است مرتبا مطالعاتی درباره دلایل سفرهای درون و برون شهری و تقاضای سفرها صورت گیرد تا بتوان در جهت کاهش تقاضا اقدام نمود.

  1. مساله ترافیک خصوصا در شهرهای بزرگ به نوعی مشکل مشترک بنزین و وقت مردم و آلودگی محیط زیست است. در این مورد هم به نظر میرسد که توجه به مساله مانند گذشته نیست و فعالیت در این زمینه ضعیف شده است. توسط سامانه های ذیربط باید تلاش بیشتری در این زمینه صورت گیرد. در تجربه کرونا مشخص شد که بسیاری از فعالیت ها شغلی بصورت دورکاری قابل انجام است و در بسیاری از کشورها تجربیات آن دوره نهادینه شد و موجب صرفه جوئی فراوان سازمان ها و شرکت ها از نظر هزینه های جانبی حضور کارکنان نیز شد و میزان تقاضا برای سفرهای درون شهری هم کاهش یافت. باید در این زمینه بازنگری بشود و البته مستلزم افزایش سرعت اینترنت و حل مشکلات آن است.
  2. توسعه حمل و نقل عمومی چه در سطح بین شهری و چه در سطح درون شهری می تواند تقاضا برای سفر با وسیله شخصی را کاهش دهد. در این زمینه لازم است ضعف های سیستم حمل و نقل عمومی در پوشش و جامعیت آن و کمبودهای آن مطالعه شود.

 هم در مورد بنزین و هم در مورد گازوئیل باید این تمهید اندیشیده شود که هر سرمایه گزار پروژه ای  را پیشنهاد کرد و  توانست ثابت کند که با اجرای آن پروژه مصرف هر یک از این سوخت ها کاهش می یابد و نشان داد که ارزش اقتصادی  کاهش براساس قیمت های جهانی بنزین و گازوئیل به میزانی است که پروژه را سود آور می کند باید از این پروژه حمایت شود وتضمین داده شود که میزان گازوئیل یا بنزین آزاد شده در اثر اجرای پروژه تا زمان بازگشت سرمایه به 95 درصد قیمت فوب خلیج فارس از سرمایه گزار خریداری می شود و یا همان میزان بنزین یا گازوئیل با اجازه صادرات در اختیار سرمایه گزار قرار می گیرد . این پروژه ها می تواند شامل تعویض ماشین آلات و خودروهای پر مصرف، دو خطه کردن خطوط راه آهن و امثال آن باشد. وزارت راه و شهرسازی و شهرداری ها در این زمینه مسئول هستند.

  1. در مورد بنزین اجرای پروژه های کاهش مصرف سوخت و بهینه سازی ناوگان در مورد خودروهای پر مصرف مثل تاکسی ها، خطی ها و خودروهائی که در شبکه حمل و نقل عمومی اینترنتی و غیر اینترنتی فعالیت دارند در اولویت است.

 

صنعت خودرو

  1. یکی از مشکلات کشور پائین بودن کیفیت اتومبیل های تولیدی صنعت خودرو کشور از جنبه های مختلف و از جمله از نظر میزان سوخت مصرفی در مقایسه با استاندارهای جهانی است. از سال های پیش قرار بوده است که صنعت خودرو خود را به سطح رقابت با استاندارهای جهانی برساند اما متاسفانه این صنعت مقاومت کرده و عملا بسیاری از قوانین مربوطه را هم دور زده است. شاید یکی از راه کارهای وادار کردن این صنعت به حرکت به سمت تولید خودرو استاندار این باشد که تمهیداتی اندیشیده شود که تقاضا برای خودروهای بی کیفیت این صنعت کم شود مثلا شاید بتوان با اعلام و مهلت قبلی خودروهائی را از سهمیه سوخت و یک سری دیگر از تسهیلات محروم کرد.
  2. وزارت صنایع باید استاندارد خودروها را تعیین و از ورود خودروهای غیر استاندارد به بازار کشور جلوگیری نماید.

مساله قاچاق

  • مساله قاچاق را نیز نمی توان در شرایط اقتصاد ایران به سادگی با روش قیمتی حل کرد. چراکه همانطور که اشاره شد اولا اقتصاد و جامعه کشش اعمال قیمتی که بتواند کاملا جلوی قاچاق را بگیرد ندارد و ثانیا به فرض افزایش شدید قیمت بازهم همانطور که اشاره شد به سرعت تورم قیمت های نسبی را مجددا به هم خواهد ریخت و بعد از مدتی مجددا قاچاق توجیه پیدا خواهد کرد.

نکته ای که در مورد قاچاق وجود دارد و قابل مطالعه است این است که قاچاق عمدتا به چه مقاصدی صورت می گیرد و آیا نرخ بنزین یا گازوئیلی که قاچاق می شود در حد نرخ جهانی ( فوب خلیج فارس) است یا بسته به اقتصاد کشورهای مقصد کمتر از آن  است . اگر نرخ قاچاق کمتر از فوب خلیج فارس باشد معنای آن ضرر مضاعف است و نیز معنای آن این است که بخشی از یارانه بنزین و گازوئیل به خارج منتقل می شود یعنی کشورهای همسایه هم یارانه بگیر بنزین و گازوئیل ایران هستند. در این مورد هم وزارت کشور و دیگر سازمان های مربوطه باید آمار دقیقی را بدست بیاورند و  باید محاسبه شود که با  این عدم النفع یا اصطلاحا یارانه ای که بخشی از آن قاچاق می شود و بخشی به قاچاقچی تعلق می گیرد چه سرمایه گزاری هائی در استان های مرزی ممکن می شود که از طریق اشتغال زائی و ایجاد کار شرافتمندانه به طور اساسی جلوی قاچاق گرفته شود.

 

همانطور که ملاحظه میشود حل اساس مشکل بنزین کار چند وجهی و بلند مدّت است و مستلزم این است که یا اقتصاد کشور به یک اقتصاد توسعه یافته تبدیل شود، تورم کنترل و ثبات اقتصادی برقرار شود و همه قیمت های نسبی اصلاح شود و یا با  مجموعه اقدامات عمدتا غیرقیمتی که ذکر شد تقاضای بنزین کنترل و مهار شود و در این مورد دستگاه های مختلفی هم باید با هماهنگی حرکت کنند. اما شاید بتوان همزمان با آغاز مجموعه اقدامات مذکور دو  راه حل کوتاه مدت را پیشنهاد نمود که به حل مضل و جهت دهی اقدامات کمک کند.

منطقی کردن یارانه ها این است که یارانه ای که صرف دود کردن و آلودگی محیط زیست و تبعات آن می شود تدرجا در جهت حل معضلاتی که اشاره شد بکار گرفته شود.

دو راه حل کوتاه مدّت

  1. شاید بتوان به شرکت های بخش خصوصی اجازه داد که میزانی بنزین را  وارد نمایند و در جایگاه ها با نرخ سوم توزیع نمایند. همزمان می توان سهمیه خودروهائی که لوکس شناخته می شوند را صفر کرد و این گونه خودروها از قیمت سوم استفاده نمایند البته بهتر است برای کنترل های آماری کارت این خودرو ها حذف نشود ولی سهمیه های آنها یا به تدریج محدود و محدو تر یا صفر شود. البته این اقدام به شرطی امکان پذیر است که چنانچه قبلا هم اشاره شد امکان کنترل کامل ارتباط اتومبیل با کارت سوخت فراهم شود که این اتومبیل ها نتواند از سهمیه کارت های دیگر استفاده کنند و یا جایگاه های سوخت گیر به دو دسته برای این اتومبیل ها و سایر اتومبیل ها تفکیک شوند که البته این اقدام هم  خصوصا با توجه با محدودیت جایگاه ها خصوصا در داخل شهرها بسیار مشکل خواهد بود و یا باید جایگاه های جدید تاسیس شود که زمان بر بوده و مستلزم این است که سرمایه گزارن از تضمین تداوم این سیاست مطمئن شوند. در صورت تحقق چنین شرایطی همزمان می توان سهمیه یک سری دیگر از خودروها را محدود کرد که در صورت مصرف بیشتر مجبور باشند از نرخ جهانی استفاده کنند. مثلا در مورد خانواده هائی که از چند خودرو بهره مند هستند می توان سهمیه ها را تجمیعی و محدود کرد. ملموس شدن نرخ بین المللی در اقتصاد کشور ارزش واقعی بنزین را  برای همه مصرف کنندگان آشکار می کند و از طرفی زمینه روانی عادی سازی آن را فراهم می کند و از سوی دیگر امکان تجزیه تحلیل های فنی اقتصادی پروژه های بهینه سازی که قبلا در قسمت های مختلف گزارش مورد بررسی قرار گرفت را بصورت ملموس تر فراهم می کند .
  2. اضافه شدن گازمایع به سبد سوخت خودرو دیگر اقدام است که به فوریت باید انجام پذیرد. این کار بر خلاف CNG  نیازمند فراهم کردن زیرساخت جدید نیست و در اغلب جایگاههای موجود بنزین امکان اضافه کردن یکی دو دیسپنسر برای LPG    وجود دارد و علاوه بر آن به شرکت های توزیع کننده گازمایع نیز می توان اجازه داد که در تاسیسات خود امکان سوخت گیری گازمایع را فراهم کنند .

در پایان توصیه می شود که هر اقدامی در زمینه بنزین با مقدمه اطلاع رسانی شفاف به مردم و زمینه سازی های فرهنگی و با ارئه توضیحات کافی و اقناعی و به مشورت طلبیدن خبرگان و ذینفعان صورت پذیرد .

 

 

 

لینک انعکاس این مطلب در سایت جماران : 

توصیه های مهم یک کارشناس به دولت برای حل بحران بنزین/ حسنتاش: احتمال دستکاری در سهمیه ها به دلیل هک سامانه کارت سوخت / آثار تورمی افزایش قیمت، اثر اصلاح نرخ را خنثی می کند

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۴ ، ۱۲:۰۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

در گفت‌وگو با ایلنا بررسی شد:

ماجرای بنزین در ایران؛ از ابزاری برای رای بیشتر تا قاچاق به دلیل فقر

 

کد خبر : ۱۵۰۳۶۲۷

یک کارشناس ارشد حوزه انرژی گفت: متاسفانه وضعیتی در اقتصاد کشور ایجاد کرده‌ایم که خصوصا به دلیل نبود شغل و مشکلات معیشتی خصوصا در استان‌های فقیر مرزی، راهی جز قاچاق برای عده‌ای از مردم باقی نگذاشته‌ایم.

به گزارش ایلنا، "غلامحسین حسنتاش" کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفت‌وگویی با خبرنگار اقتصادی ایلنا به چالش‌های حوزه سوخت و بنزین کشور و همچنین شرایطی که دولت چهاردهم در این زمینه خواهد داشت؛ پرداخته و راهکارهایی برای عبور از  این اوضاع ارائه کرده که متن آن در ادامه می‌آید:

-یکی از موارد چالش در حوزه انرژی؛ بنزین است، به نظر جنابعالی چرا بنزین در کشور ما به شرایط امروز رسیده است؟

دلایل مشکلات یا بحران امروز بنزین متعدد است که بعضی از مهم‌ترین آنها را ذکر می‌کنم؛

الف- توسعه‌نیافتگی و فرسودگی سیستم حمل و نقل عمومی کشور که شهروندان را مجبور به استفاده از خودرو شخصی می‌کند.

ب- بازدهی پائین خودروهای تولید داخلی از همه جهت و از جمله از نظر مصرف سوخت که با استانداردهای امروز جهان بسیار فاصله دارد.

ج- نامناسب بودن کیفیت بنزین تولیدی و راندمان پائین سوخت که مکمل ناکارائی اتومبیل‌ها می‌شود و مصرف سوخت را بالا می‌برد و از این جهت نیز با استانداردهای روز دنیا فاصله داریم.

د- کیفیت نامناسب جاده‌ها از نظر آسفالت و مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ که این هم به نوبه خود موجب افزایش مصرف سوخت می‌شود.

ه- نامطلوب بودن سبد سوخت خودرو، به عنوان مثال مطالعات زیادی نشان داده است که گاز مایع می‌تواند در سبد سوخت خورو به عنوان یک گزینه مناسب وارد شود ولی بعضی مسئولین در دوره‌های مختلف بدون منطق روشنی سرسختانه مقاومت کردند.

و- قیمت پائین بنزین هم تا حدودی موجب مصرف بی‌رویه می‌شود. در یکی از قوانین، اگر اشتباه نکنم قانون هدفمندی یارانه‌ها مقرر شده بود که دولت متناسب با تورم سالانه مقداری قیمت بنزین را افزایش دهد اما اگر ذهنم درست یاری کند در سال ۱۳۸۴ مجلس با محوریت آقای حداد عادل که رئیس وقت مجلس بود طرح تثبیت قیمت‌ها را تصویب کردند و اجرای قانون مذکور را متوقف کردند، ماجرا هم در واقع جنبه پوپولیستی داشت یعنی مقطع انتخابات مجلس بود و آقایان می‌خواستند با این کار خوشنام شوند که دوباره رای بیاورند و تثبیت قیمت‌ها با توجه به تورم سالانه در کشور موجب شده که فاصله قیمت بنزین با سطح عمومی قیمت‌ها آنقدر شگرف شده که تصمیم‌گیری در مورد آن بسیار سخت و خطرناک شده است.

-از نظر جنابعالی شیوه کنونی سهمیه‌بندی و قیمت بنزین باید ادامه پیدا کند؟

تا زمانی که یک برنامه جامع برای حل مشکل تدوین نشود و به مرحله اجرا در نیاید چاره‌ای جز ادامه همین روند نیست.

-احداث پالایشگاه و تولید بیشتر را تا چه حد راهکار درستی می‌دانید؟

به نظر من کلا در مورد همه حامل‌های انرژی تا زمانی که به سطح بهره‌وری مطلوب از نظر مصرف و کیفیت  نرسیده‌ایم؛ تولید بیشتر اولویت ندارد و موجب اتلاف بیشتر منابع می‌شود.

-نظرتان را در خصوص استفاده از متانول در تولید بنزین که در برنامه قرار گرفته بفرمایید.

من آشنایی چندانی از نظر فنی با این مساله ندارم اما فکر می‌کنم برای این که بفهمیم این مساله چرا مطرح شده است باید قدری به عقب برگردیم. در دوره‌ای بدون مطالعه و بی‌رویه طرح‌های متانول در صنعت پتروشیمی کشور اجرا می‌شد؛ در همان دوره بعضی مطالعات نشان داد که این طرح‌ها بدون مطالعه و خصوصا مطالعات بازار است و پیش‌بینی می‌شد که خصوصا در صورت به نتیجه رسیدن طرح‌های متانول ایران قیمت جهانی متانول سقوط خواهد کرد و اکنون این اتفاق افتاده است، چون صادرات متانول دچار مشکل شده و مقرون به صرفه نیست، عده‌ای می‌خواهند تقاضای داخلی برای متانول ایجاد کنند. حال این که منطقی بودن آن برای استفاده در حمل و نقل و حل مشکل بنزین باید دقیق‌تر مطالعه شود.

-تخصیص بنزین به کارت ملی از جمله برنامه‌هایی است که همواره به عنوان یکی از راهکارهای حل ناترازی عنوان شده آیا با این شیوه می‌توانیم مشکل کمبود بنزین و چالش‌های که در رابطه با آن وجود دارد را حل کنیم؟

 من این را کار درست نمی‌دانم و هیچ تجربه‌ای هم در این مورد در دنیا وجود ندارد. به نظر من اینها راه‌حل‌های غیرمنطقی است که هیولاوارگی اقتصاد را بدتر و پیچیده‌تر می‌کند و مشکلات جدیدی را درست خواهد کرد بدون این که مشکل کمبود و ناترازی را حل کند.

-آیا شرایط و راهکاری برای رسیدن به مرحله صادرات بنزین خواهیم داشت؟

اگر اقدامات جامع و اساسی و منطقی خصوصا در زمینه ارتقاء بهره‌وری صورت گیرد بنزین برای صادرات آزاد خواهد شد اما با چنین چیزی خیلی فاصله داریم.

-در خصوص جلوگیری از قاچاق سوخت حرف و حدیث زیاد است مثلا گفته می‌شود عده‌ای که قدرت بالایی حتی به لحاظ سیاسی دارند به دلیل سود بالای قاچاق اجازه جلوگیری از آن و حتی اصلاح قیمت را نمی‌دهند تا قاچاق توجیه داشته باشد نظرتان را بفرمایید. چه برنامه‌هایی برای جلوگیری از قاچاق و خروج سوخت از کشور پیشنهاد می‌کنید؟

اولا توجه داشته باشیم که متاسفانه وضعیتی در اقتصاد کشور ایجاد کرده‌ایم که خصوصا به دلیل نبود شغل و مشکلات معیشتی خصوصا در استان‌های فقیر مرزی راهی جز قاچاق برای عده‌ای از مردم باقی نگذاشته‌ایم. شما ملاحظه کنید که خصوصا در منطقه‌ای مثل منطقه ما در شرق آسیا که اتحادیه‌های تجاری پیشرفته منطقه‌ای وجود ندارد و کشورهای منطقه توسعه‌یافته نیستند همیشه اختلاف قیمت در بسیاری از کالاها در دو طرف مرزها وجود دارد و وقتی شغل مطمئن و کم‌ریسک و باثبات برای مردم وجود ندارد؛ این اختلاف قیمت‌ها انگیزه را برای قاچاق ایجاد می‌کند، یک جا وسائل برقی از  خارج به داخل قاچاق می‌شود و جای دیگر سوخت از داخل به خارج. عده‌ای هم از فرط بیکاری و فقر ممکن است به قاچاق مواد مخدر کشیده شوند. شما که نمی‌توانید قیمت سوخت را در کشورتان با کشورهای فاقد سوخت و انرژی منطقه تنظیم و به تعبیری اصلاح کنید که کلا انگیزه از بین برود. تازه در بعضی از کشورهای منطقه ممکن است قیمت سوخت تابعی از قیمت‌های داخلی شما باشد و بازهم در آنجا طوری افزایش یابد که مجددا انگیزه قاچاق فراهم شود. البته هرجا رانت‌ها و منافعی هست به تدریج مافیاهائی هم شکل می‌‌گیرد. برای جلوگیری از قاچاق باید اقدامات ساختاری و اساسی صورت گیرد. ساختار اقتصاد باید به گونه‌ای باشد که اگر رانتی هم در اقتصاد وجود دارد آن را به سمت مولدها سوق دهد.

-دولت چهاردهم سوخت را در چه شرایطی تحویل خواهد گرفت؟

دولت چهاردهم انرژی و سوخت را هم مثل همه چیز دیگر در شرایط بسیار بدی تحویل می‌گیرد. در شرایطی که متاسفانه در اکثر حامل‌های انرژی دچار ناترازی و مشکل هستیم.

-مهمترین راهکاری که برای حل ناترازی بنزین باید دنبال شود چیست؟

من در پاسخ سوال اول "۶" مشکل اساسی را برای فهرست کردم که موجب ناترازی بنزین شده است و همان راه‌حل جامع حل همه موارد است اما به نظر من حل مشکل موارد "ب" و "ج" یعنی کیفیت پائین خودروهای ساخت داخل و کیفیت بنزین اولویت بیشتری دارد.

بعضی راه‌حل فوری‌تر را افزایش قیمت می‌دانند بنده با آن موافق نیستم چرا که در شرایطی که اقتصاد ساختار تورمی دارد این اقدام کشور را دچار تورم بیشتر می‌کند و فنرهای تورمی را آزاد می‌کند و تورم بیشتر مجددا قیمت نسبی را  پائین می‌آورد. البته مشکل قیمت باید نهایتا حل شود اما همزمان با حل دیگر مشکلات. نمی‌شود اتومبیل بی‌کیفیت را چندین برابر قیمت جهانی به مردم تحویل داد و انتظار بهتر از این را داشت. تجربه‌های قبلی هم نشان داده است که در شرایط تورمی افزایش قیمت اگر هم اثر داشته است بسیار محدود و کوتاه‌مدت بوده و با افزایش نرخ تورم اوضاع سریعا به روند قبل برگشته است.

 

 

 

لینک مطلب در سایت یلنا :

 https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1503627

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۰۳ ، ۱۲:۳۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

حسن‌تاش، کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفتگو با فرارو تحلیل کرد

زیر پوست «گران شدن بنزین»

در گذشته و اکنون اهداف روشنی از افزایش قیمت بنزین نداشته‌ایم / افزایش قیمت بنزین دوباره از طریق افزایش نرخ حمل و نقل و تشدید انتظارات تورمی، تورم جدید ایجاد می‌کند / هیچ کجای دنیا سابقه ندارد که به همه شهروندان اعم از اتومبیل‌دار و ندار، بنزین بدهند / باید در مورد سیستم حمل و نقل کشور و هم در مورد سیستم انرژی کشور و هم در مورد تولید خودروی با کیفیت در کشور چاره اندیشی اساسی شود / در ساختار فعلی اقتصاد ایران مشکل حامل‌های انرژی با قیمت حل نمی‌شود

تاریخ انتشار: ۱۶:۲۹ - ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲

  پ

 

فرارو- همزمان با اجرایی شدن طرح محدود کردن کارت‌های سوخت جایگاه‌ها، زمزمه‌هایی مبنی بر امکان افزایش قیمت بنزین مطرح شده است. جواد اوجی وزیر نفت در پایان جلسه هیات دولت در روز چهارشنبه (۶ اردیبهشت) در جمع‌خبرنگاران خاطرنشان کرده بود، هیچ‌گونه برنامه افزایش قیمت بنزین اصلا در دستور کار وزارت نفت و دولت نیست، مردم نیز به شایعات توجهی نداشته باشند.

به گزارش فرارو، با وجود تاکید دولت بر عدم افزایش نرخ بنزین، در سطح عمومی جامعه همچنان نگرانی‌ها نسبت به تعیین تکلیف وضعیت بنزین در سال جاری ادامه دارد. به ویژه در چند وقت اخیر بحث‌هایی در ارتباط با کاهش ذخایر استراتژیک، کاهش کیفیت و احتمال واردات بنزین مطرح شده است. مسئولان وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران نیز نسبت به افزایش کم‌سابقه مصرف بنزین در کشور ابراز نگرانی کرده‌اند.

در چنین وضعیتی همانند تمامی سال‌های گذشته به نظر می‌رسد بنزین و مسائل پیرامون آن بار دیگر در مقام مساله‌ای جدی مطرح شده است. این‌که دولت برای مدیریت مساله بنزین می‌بایست چه اقداماتی در پیش بگیرد، یک سوی ماجرا است. سوی دیگر صورت مساله این است که هر گونه تغییر در قیمت یا سیستم عرضه بنزین چه تبعاتی را به همراه خواهد داشت؟ فرارو، در راستای پی‌گیری هر چه بیشتر ابعاد این مساله مهم با سید غلام‌حسین حسن‌تاش، تحلیلگر حوزه انرژی، استاد دانشگاه تهران و عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران گفت‌وگویی تفصیلی داشته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

زیر پوست «گران شدن بنزین»

چرا افزایش قیمت‌های چند باره بنزین در سال‌های گذشته به طور مداوم ناکام مانده و هر بار بعد از گذشت زمان کوتاه مجدد به نرخ واقعی بنزین با نرخ عرضه شده در بازار شکاف پیدا کرده است؟

 

خیلی ممنون از دعوت بنده به این مصاحبه، نمی‌دانم منظورتان از ناکام ماندن چیست. زمانی ما می‌توانیم از ناکامی صحبت کنیم که اهداف روشنی از افزایش قیمت داشته باشیم و با مطالعه و با مدل‌های کاربردی اقتصادی به این نتیجه رسیده باشیم که مثلا با چقدر افزایش قیمت به چقدر کاهش مصرف می‌رسیم و بعد ببینیم که این اتفاق نیفتاده است و بعد صحبت از ناکامی بکنیم. من سراغ ندارم که چنین اهداف روشنی وجود داشته باشد. تنها هدفی که بعضا برای افزایش قیمت بنزین و دیگر حامل‌های انرژی ذکر شده و در برنامه‌ها هم منعکس بوده است رسیدن به قیمت فوب خلیج فارس یا کسری از آن (مثلا ۹۵ درصد فوب) بوده است.

نمی‌دانم منظور شما از قیمت واقعی چیست. شاید منظور شما هم همین مطلبی که عرض کردم یعنی فوب خلیج فارس یا کسری از آن باشد. در دولت معمولا قیمت فوب خلیج فارس را با نرخ تبدیل دلار به ریال (که خودش چندین نرخ است) تبدیل به ریال می‌کنند بعد فاصله آن با قیمت داخلی را به غلط یارانه نام می‌نهند و بعد دنبال این هستند که این یارانه (به تعبیر ایشان) را حذف کنند و این شکاف را پر کنند. دلیل این که چرا این اتفاق نمی‌افتد بسیار روشن است. بنده قبلا گفته ام و نوشته ام که در این ساختار اقتصادی تورمی ما تا ابد الاباد هم به فوب خلیج فارس نخواهیم رسید مگر این فوب خلیج فارس آنقدر پائین بیاید که به ما برسد که البته یکبار در مقطع گسترش جهانی کرونا این اتفاق افتاد. چرا نمی‌رسیم، برای این که ما نرخ تورم وحشتناک و فزاینده داریم و اقتصاد ما در یک لوپ ویرانگر قرار دارد.

سطح عمومی قیمت‌ها دائما با تورم بالا می‌رود بعد یک عده می‌گویند حالا باید نرخ دلار با تورم تعدیل شود دولت هم در مقاطعی انگیزه دارد که برای جبران هزینه‌های خود دلار را بالا ببرد، بعد دوباره نرخ فوب خلیج فارس بنزین را با این دلار جدید ضرب می‌کنند و فاصله قیمت ریالی بدست آمده با قیمت جاری داخلی شگرف می‌شود، بعد هر چند وقت یکبار می‌گویند حالا باید قیمت بنزین را با این تعدیل کنیم بعد بنزین را بالا می‌برند در حالی که قیمت بنزین در اقتصاد ما یک میزان الحراره یا شاخص است لذا افزایش قیمت بنزین دوباره از طریق افزایش نرخ حمل و نقل و تشدید انتظارات تورمی، تورم جدید ایجاد می‌کند عوامل دیگر و سیاست‌های تورم‌زای خود دولت هم که دست اندرکار افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و تشدید تورم هستند و باز دوباره همان آش و همان کاسه. پس تا دولت تورم را کنترل نکند و ساختار تورمی اقتصاد را مهار نکند هرگز این معضل حل نخواهد شد.

ضمنا این را هم عرض کنم که به فرض این دولت بتواند تورم را کنترل و مهار کند. تنظیم قیمت بنزین با فوب خلیج فارس منطق روشنی ندارد و معمولا کشور‌های پیشرفته قیمت حامل‌های انرژی را براساس بسته‌های سیاستی و برنامه‌های انرژی خود تعیین می‌کنند و در صورت لزوم یارانه می‌دهند یا مالیات می‌گیرند که به قیمت هدف تحقق برنامه هایشان برسند. در مورد حامل‌های انرژی مورد استفاده در بخش حمل و نقل، مساله پیچیده‌تر هم هست، چون بین سیاست‌ها و برنامه‌های انرژی و حمل و نقل باید هماهنگی شود.

در سال‌های گذشته طرح‌هایی همچون ارائه بنزین با کارت ملی مطرح شده و از  اجرای آن در شهر کیش نیز اطلاع دادند، چرا این طرح بعد اجرایی به خود نگرفت؟

 البته این طرح تا جائی که من می‌دانم در جزیره کیش هم اجرا نشد. قرار بود اجرا شود، ولی نشد. اما این که چرا اجرا نشد به نظر من علت اصلی‌اش این است که هیچ منطقی ندارد و در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد که به همه شهروندان اعم از اتومبیل‌دار و ندار، بنزین بدهند. این از کار‌های من درآوردی عده‌ای بود که بجای این که اصل مشکل را حل کنند اصل مشکل را می‌پذیرند و کار‌های عجیب پیشنهاد می‌کنند.

یک مثال برای شما بزنم، فرض کنید اتومبیلی دائم داغ می‌کند و آمپرش بالا می‌رود و جوش می‌آورد مکانیک متخصص و عاقل دنبال این می‌رود که علت را پیدا کند واتر پمپ خراب است یا رادیاتور نشتی دارد یا. اما اگر کار دست یک کارنابلد مدعی مکانیک بودن بیفتد که از اصل مشکل فنی هیچ اطلاعی ندارد ممکن است پیشنهاد بدهد که مثلا باربند روی ماشین بگذاریم و یک کولر آبی روی باربند نصب کنیم و کانال بکشیم که رادیاتور را خنک کند و حال باید یک سیستم آب رسانی به این کولر هم درست کنیم حالا تصور کنید این اتومبیل سابق، تبدیل به چه هیولایی می‌شود آیا چنین اتومبیلی درست کار خواهد کرد و کارائی یک اتومبیل را خواهد داشت؟

این مثال فیزیکی است و این هیولا قابل تصور است، واقعیت این است که بسیاری از کارهایی که ما در اقتصاد انجام می‌دهیم شبیه همین است، ولی هیولای ناشی از آن قابل مشاهده و تصور نیست، ولی عملا روز به روز اقتصاد را پیچیده‌تر و ناکاراتر می‌کند.

 

اخیرا طرح محدود کردن کارت سوخت آزاد از جایگاه‌ها در دستور کار قرار گرفته است آیا چنین طرحی در مصرف روزانه بنزین تاثیر خواهد داشت؟

اگر این به معنای محدود کردن سهمیه باشد طبعا تاثیر خواهد داشت. یعنی اگر جمع سهمیه هر کارت سوخت اعم از بنزین ۱۵۰۰ تومانی و ۳۰۰۰ تومانی محدود باشد طبیعتا افرادی که مصرف بیشتر از آن داشته اند و از کارت سوخت پمپ بنزین‌ها استفاده می‌نموده اند حالا دیگر نمی‌توانند استفاده کنند، اما باید توجه داشت که یک اتفاق دیگر ممکن است بیافتد و آن این است که بسیاری از صاحبان خودرو ممکن است کمتر از جمع سهمیه شان مصرف داشته باشند و بخواهند سهمیه اضافه شان را به کسانی که کمبود دارند بفروشند. آن وقت این خطر وجود دارد که یک بازار سیاه بنزین و یک نرخ سوم هم شکل بگیرد که می‌تواند تبعات منفی داشته باشد.

من آمار کافی ندارم اگر جمع سهمیه‌های دوگانه در کل کارت‌های سوخت موجود کشور به اندازه کل مصرف فعلی باشد آنگاه با جمع کردن کارت‌های آزاد پمپ بنزین‌ها مصرف کاهش پیدا نخواهد کرد بلکه آن بازار سیاه که عرض کردم گسترش خواهد یافت.

یکی دیگر از مسائل جدی در این حوزه بالا بودن میزان مصرف بنزین در ایران است که همین امر مشکلاتی را برای تامین نیاز‌های بازار و مصرف به همراه داشته است، ریشه این مساله را چه می‌دانید و جقدر با آن مواجه هستید؟

اگر منظورتان بالا بودن مصرف بنزین در ایران است. این دلایل متعدد دارد: پیشرفته و کامل نبودن سیستم حمل و نقل عمومی، نامناسب بودن کیفیت جاده‌ها و آسفالت، ناکارا بودن اتومبیل‌های تولید داخل از نظر مصرف بهینه سوخت، پایین بودن کیفیت بنزین تولیدی، محدود بودن و غیرمتنوع بودن سبد سوخت خودرو بعضی از عوامل آن است.

 برخی مسئولان  از کاهش ذخایر بنزین در کشور در مقام چالشی جدی سخن گفته‌اند، آیا واردات بنزین می‌تواند راهگشا باشد؟

به هر حال وقتی کمبود هست شاید در کوتاه مدت چاره‌ای جز واردات نباشد، اما مسلما این چاره اساسی کار نیست چاره کار این است که هم در مورد سیستم حمل و نقل کشور و هم در مورد سیستم انرژی کشور و هم در مورد تولید خودروی با کیفیت در کشور چاره اندیشی اساسی شود، ولی متاسفانه قابلیت چنین چاره اندیشی در دولت دیده نمی‌شود.

 با توجه به وضعیت تورم فعلی در کشور به نظر شما قیمت بنزین باید چقدر باشد که تعادل ایجاد شود؟

اگر منظورتان تعادل بین عرضه و تقاضای بنزین باشد. این چیزی نیست که بنده یا دیگری نظر بدهیم، این مدل می‌خواهد. باید کشش‌های قیمتی تقاضا برای بنزین مطالعه شده باشد کشش‌های درآمدی مطالعه شده باشد. آثار تورمی هرگونه افزایش قیمت مطالعه و مدل شده باشد تا در یک مدل جامع، قیمتی که بتواند تقاضا را محدود کند و با عرضه متعادل کند استخراج شود. البته باید مجددا تاکید کنم که به فرض این که همه این بررسی‌ها بشود دوران تعادل بسیار محدود خواهد بود چرا که همان‌طور که اشاره کردم تورم در ایران ساختاری شده است و بعد از مدت کوتاهی دوباره سطح عمومی قیمت‌ها بالا می‌رود و قیمت حقیقی و یا نسبی بنزین مجددا پائین می‌آید و تقاضا بر می‌گردد و روز از نو و روزی از نو.

افزایش قیمت بنزین چه تبعاتی را می‌تواند داشته باشد، چرا مردم و جامعه نگران این موضوع هستند؟

تجربه افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ در پیش روی ما هست. تازه شرایط اجتماعی و اقتصادی بعد از نارضایتی‌های سال ۱۴۰۱ خیلی بدتر از آن سال است. فشار اقتصادی بر مردم هم بسیار بیشتر از آن زمان است. مردم با گوشت و پوست خود تجربه کرده اند که افزایش قیمت حامل‌های انرژی و از جمله بنزین هم رکود را تشدید می‌کند و هم تورم را و این یعنی فشار مضاعف بیشتر بر اقشار آسیب پذیر.

به نظر من در ساختار فعلی اقتصاد ایران مشکل حامل‌های انرژی با قیمت حل نمی‌شود و عزم ملی و اقدامات گسترده‌ای را می‌طلبد، ولی دولت‌ها که ظاهرا نسبت به ناتوانی خود در اقدامات اساسی و ساختاری علم حضوری دارند، دنبال راه حل‌های ساده می‌گردند و عده‌ای هم این راه حل ساده افزایش قیمت را پوش می‌کنند و حاضر به تعهد دادن در مورد نتیجه بخش بودن این راه حل نیز نیستند و بعدا که جواب نداد می‌گویند که بد اجرا شد و یا می‌گویند اگر چنان و چنین می‌شد نتیجه می‌داد و از این چنان و چنین‌ها هم همیشه در اقتصاد ایران وجود داشته است که از قبل قابل پیش بینی است و در واقع همان مسائل نهادی است که کسانی که اقتصاد را ساده‌سازی می‌کنند قادر یا متمایل به دیدن آن نیستند.

با توجه به اقتصاد تورمی که در کشور شاهد هستیم، حتی اگر افزایش قیمت به ۲۰ هزار تومان برای یک لیترصورت بگیرد، آیا تکراری بر تجربیات  شکست‌خورده گذشته نخواهد بود.

چرا قطعا خواهد بود و آزموده را آزمودن خطاست. ضمنا به نظر من خصوصا در این مقطع هدف از طرح و زمزمه افزایش قیمت سوخت اصلا حل مشکلات اساسی نیست و فقط حل مشکل بودجه دولت است غافل از این که اگر در همین زمینه هم درست مطالعه کنند و تجربیات گذشته را بررسی کنند ممکن است به این نتیجه برسند که تاثیر منفی مجموع خالص آثار تورمی و رکودی این اقدام بر هزینه و درآمد دولت ممکن است از آثار درآمدی آن بیشتر باشد.

کاهش کیفیت بنزین نیز به مساله‌ای جدی تبدیل شده است. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید و چرا کیفیت بنزین پایین آمده است؟

این هم دلایل متعددی دارد، به هم ریختگی سیستم اقتصادی و مکانیزم قیمت‌ها، ناکارآمدی مدیریت صنعت نفت و اجزاء آن بطور کلی، ضعف مدیریت در پالایشگاه‌ها از جمله دلایل آن است، ولی یکی از دلایل مهم مشکلات ناشی از تحریم است. تعمیرات و پروژه‌های بهسازی پالایشگاه‌ها به دلیل عدم دسترسی به قطعات و تجهیزات مناسب و گاهی عدم دسترسی به کاتالیست‌های مناسب و به دلیل فشار‌های اقتصادی با مشکل مواجه است و از فناوری روز دنیا به دلایل تحریم عقب هستیم.

راه حل گذار از این بحران چیست؟ آیا بنزین گران شود یا خیر؟ چه اقدامی صورت بگیرد تا تجربیات سال ۹۸ تکرار نشود؟

بنده شخصا با گران کردن بنزین در این مقطع مخالف هستم و تجربه نشان داده است مجلسی‌ها در سال انتخابات مجلس نمی‌گذارند این کار انجام شود. اما این که چه اقدامی باید صورت بگیرد: شما نمی‌توانید در یک سیستم اقتصادی مشکل یک کالا را بدون توجه به کل آن سیستم اقتصادی که بسیار بحران‌های دیگر هم دارد حل و فصل کنید. بنزن از یک سو یک حامل انرژی است و در سیستم انرژی باید دیده شود، از یک سو به بخش حمل و نقل مربوط است و بخش حمل و نقل باید سامان یابد، از یک سو به صنعت خودرو وابسته است که مشکلات آن صنعت باید حل شود همه این‌ها هم در بستر یک اقتصاد در حال توسعه قابل حل تدریجی است.

ضمنا خوب است اشاره کنم که در کشور‌های پیشرفته در سیستم اتومبیل به این منطق رسیده‌اند که خودرو ارزان و کالای مصرفی است و قطعه و تعمیرات و سوخت گران است؛ بنابراین وقتی سن و کیلومتر کارکرد اتومبیل بالا می‌رود مصرف سوختش به دلیل فرسودگی زیاد می‌شود و هزینه تعمیراتش نیز بالا می‌رود و خودبه‌خود غیراقتصادی می‌شود و از چرخه خارج می‌شود و صنعت اتومبیل دائما باید تولید کند و جایگزین کند و با توجه به اشتغال زا بودن این صنعت این به نفع اقتصاد است از طرفی دائما در مورد بهبود سوخت خورو مطالعه و تحقیق می‌شود و هر نسل یا ورژن جدید خودرو بهتر از قبل است. اما وضعیت ما کاملا برعکس است اتومبیل بسیار گران، تعمیرات و قطعه نسبتا ارزان‌تر و سوخت ارزان و ما در واقع پول چندین سال سوخت را در قیمت اتومبیل اضافه از مردم گرفته ایم بنابر این نمی‌توانیم سر مردم منت بگذاریم و اگر می‌خواهیم مثل کشور‌های پیشرفته باشیم نمی‌شود نصفه نیمه باشد.

نکته دیگر این که شما باید قیمت سوخت را در کیلومتر حساب کنید وقتی اتومبیلی در ۱۰۰ کیلومتر دو برابر اتومبیل روز دنیا مصرف می‌کند یعنی هزینه سوخت آن دو برابر قیمت اسمی هر لیتر بنزین است، این‌ها را هم باید در نظر گرفت. ما پراید را از کره جنوبی آوردیم امروز پراید ممکن است تنها در موزه‌های آنجا باشد، اما ما هنوز آن را با جلد‌های مختلف تولید می‌کنم و با قیمت گزاف و با راندمان پائین از نظر سوخت تحویل مردم می‌دهیم که سوخت بی کیفیت هم مزید بر علت می‌شود.

در پایان این را هم بد نیست اشاره کنم که این مطالب و مباحث حداقل نزدیک به سی و پنج سال است که در کشور ما در مقاطعی عینا تکرار می‌شود و به عبارتی مسائل و مشکلات ما حداقل سی و پنج سال است که هیچ تغییری نکرده است و حتی هیچ یک از جزئیاتش حل نشده است. این درجا زدن تاسف برانگیز و خطرناک است در حالی که جهان درگیر پیشرفت و تحول سریع است.

از میان اخبار
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۲:۱۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

 

 

 

 

افزایش قیمت بنزین آثار تورمی خواهد داشت

غلامحسین حسنتاش در گفت‌وگو با «آینده‌نگر» از طرح بنزین برای همه می‌گوید

 

لیلا ابراهیمیان

دولت برای جبران کسری بودجه به‌دنبال راه چاره است و با طرح «بنزین برای همه» می‌خواهد از عواقب اجتماعی گران کردن بنزین جلوگیری کند. سید غلامحسین حسنتاش، کارشناس‌ارشد انرژی می‌گوید: دولت نمی‌تواند نفت صادر کند و می‌خواهند با گران فروختن حامل‌های انرژی در داخل نیازهای خود را جبران کنند. او معتقد است: دولت به کاهش هزینه‌های خود عادت ندارند؛ در بخش انرژی ضرورت اصلی اولویت دادن ویژه به مسئله بهره‌وری انرژی است؛ اما بهره‌وری انرژی با استفاده از روش‌های قیمتی و شوک‌درمانی در ساختار تورمی ایران جواب نمی‌دهد و جواب نداده است ، او معتقد است هر طرح اقتصادی باید علاوه بر سایر اسناد مطالعاتی ضروری، یک سند بررسی آثار تورمی و رکودی هم داشته باشد

*براساس طرح جدید «بنزین برای همه» می‌خواهند به هر شهروند بر مبنای کارت ملی‌اش، ماهانه 15 لیتر بنزین تخصیص دهند؛ طرحی که ابتدا به‌صورت پایلوت در قشم و کیش اجرا می‌شود. شما چه ارزیابی‌ای از این طرح دارید؟

 

البته ابعاد این طرح و اهداف آن هنوز کاملاً روشن نیست ولی در این حدی که مطرح کردید ارزیابی من از چنین طرحی مثبت نیست این طرح را نه منطقی می‌دانم و نه قابل‌اجرا و در هیچ جای دنیا هم سابقه ندارد که به همه بنزین بدهند.

*آیا این طرح می‌تواند به خواسته سیاست‌گذار که گران کردن بنزین بدون عواقب اجتماعی است، کمک کند؟

سؤال خوبی است! نکته همین‌جاست که ممکن است پیشنهاددهندگان اولیه این طرح احیاناً نیت خوبی داشته باشند ولی به نظر من دولت در این مقطع برای جبران کسر بودجه خود به دنبال گران کردن بنزین است ولی با توجه به تجربه گران کردن بنزین در سال 98، از عواقب اجتماعی آن نگران است و لذا دنبال راه‌حلی می‌گردد که آثار اجتماعی را کنترل کند. به نظر من به این دلیل از این طرح استقبال کرده است که با وعده این‌که عده‌ای ظاهراً چیزی گیرشان می‌آید جامعه را راضی کند اما مردم تجربه کرده‌اند که آثار رکودی و تورمی این تصمیمات و اقدامات، بسیار بیشتر از چیزی که توزیع می‌شود گریبانشان را می‌گیرد و لذا من فکر نمی‌کنم این طرح بتواند جلو عواقب اجتماعی را بگیرد.

*چرا هر بار که منابع مالی دولت‌ها محدود می‌شود به سراغ افزایش قیمت حامل‌های انرژی می‌روند؟

این مسئله ریشه عمیقی دارد و به ساختار معیوب اقتصادی کشور برمی‌گردد، واقعیت این است که اقتصاد ایران در دوره بسیار طولانی گرفتار پدیده نفرین منابع و تمام بیماری‌های ناشی از آن بوده است ازجمله مهم‌ترین این بیماری‌ها وابستگی به درآمد نفت است. نجات از این پدیده مستلزم برنامه‌ریزی بلندمدت برای حرکت در مسیر توسعه همه‌جانبه بوده است که متأسفانه اتفاق نیفتاده و بعضاً باوری هم نسبت به آن نبوده است. بنابراین این اقتصاد کماکان وابسته به درآمد نفت و مشتقات آن باقی‌مانده است؛ و حالا به دلیل تحریم‌ها این درآمدها کاهش‌یافته است البته در دوره‌های دیگری هم مثلاً به دلیل کاهش شدید در قیمت جهانی نفت خام این اتفاق افتاده بود در چنین شرایطی حکومت و دولت می‌خواهند از طریق افزایش قیمت کالاهای در اختیار خود درآمد کسب کنند. حالا که نمی‌توان نفت صادر کرد می‌خواهند با گران فروختن حامل‌های انرژی در داخل نیازهایشان را جبران کنند. متأسفانه به دلیل عاداتی که شکل‌گرفته است قادر به کنترل هزینه‌های خود و سفت کردن کمربندهای خود هم نیستند و به دلیل گسترش رانت‌جویی و رانت‌خواری و گسترش فساد قادر به برقراری سیستم مالیاتی عادلانه برای تأمین هزینه‌ها نیز نیستند و راهی که برایشان باقی می‌ماند به‌نوعی دست کردن در جیب مردم است که یکی از روش‌های آن چاپ پول و ایجاد تورم است که در اقتصاد، تورم یک نوع مالیات عمومی است که عمدتاً هم از اقشار فقیر و متوسط گرفته می‌شود چون اقشار غنی از آن نفع می‌برند و اصولاً عده‌ای در کشور هستند که حیات اقتصادی‌شان در تورم است و به عبارتی از تورم ارتزاق می‌کنند مثلاً ابر بدهکاران بانکی از تورم سود زیادی می‌برند. یک‌راه دیگر دست بردن در جیب مردم، افزایش نرخ ارز است و به دنبال آن افزایش قیمت سوخت و حامل‌های انرژی. متأسفانه عده‌ای از اقتصاددانان‌هم هستند که بهانه علمی برای حکومت فراهم می‌کنند این‌ها هم به نظر من دو دسته هستند بعضی که صادق هستند و احیاناً دلسوزی دارند ولی دیدگاه‌های اقتصادی دگم و غلط دارند توجهی به مسائل ساختاری و نهادی ایران ندارند و توجهی به اقتصاد سیاسی ندارند و به عبارتی اقتصاد ایران را با اقتصاد سوئیس اشتباه گرفته‌اند و بدون توجه به بقیه عوامل و مسائل مثلاً تصور می‌کنند با شوک‌درمانی قیمتی می‌شود مسئله مصرف بی‌ضابطه انرژی را حل کرد و جالب است که تا حدی در باورهای خود دگم هستند که حتی وقتی با مدل‌های موردعلاقه ایشان‌هم ثابت می‌کنی که: "در شرایطی که کشش جایگزینی عوامل بین انرژی و سایر عوامل صفر است، افزایش قیمت انرژی هم‌زمان‌هم رکود و هم تورم را تشدید می‌کند"، قبول نمی‌کنند. حتی وقتی تجربیات روشن مثل تجربه افزایش قیمت انرژی و آثار و تبعات آن در سال 1389 نیز همین را نشان می‌دهد بازهم نمی‌پذیرند و آن آثار را به عوامل دیگری نسبت می‌دهند. این‌ها به نظر من به تفاوت‌های علوم انسانی با علوم دقیقه و پیچیدگی‌های علوم انسانی توجه ندارند و به وجود نوعی روابط مکانیکی ساده در اقتصاد قائل هستند و البته دسته دیگری هم هستند که به نظر من وابسته به جناح‌های رانت‌جو و رانت‌خوار هستند و می‌خواهند اقتصاد را در شرایط بی‌ثباتی نگهدارند. چون منافع رانت‌جویان در بی‌ثباتی اقتصادی تأمین می‌شود. به‌هرحال این دو دسته از اقتصاددانان توجیهات لازم را برای تصمیم‌گیرانی که مستأصل هستند و فقط دنبال درآمدی برای جبران کسری بودجه هستند فراهم می‌کنند. متأسفانه این‌ها وقتی‌که سرکنگبین صفرا می‌فزاید هم مسئولیت نمی‌پذیرند و چنانچه اشاره کردم عدم تحقق و عدم موفقیت توصیه‌هایشان را به عوامل دیگری نسبت می‌دهند درصورتی‌که بحث همین است که همان عوامل درواقع مسائل نهادی بوده‌اند و باید پاسخ دهند که چرا به آن عوامل توجه نکرده‌اند.

 

*برخی معتقدند اجرای این طرح، عواقب تورمی زیادی خواهد داشت، شما چه فکر می‌کنید؟

بله به نظر من این طرح به صورتی که تاکنون مطرح‌شده است، در صورت اجرا منجر به افزایش قیمت بنزین خواهد شد و افزایش قیمت بنزین هم آثار تورمی و هم آثار رکودی خواهد داشت.

*دولت‌ها در افزایش قیمت بنزین به سراغ قیمت منطقه‌ای آن و فوب خلیج‌فارس می‌روند؛ آیا این قیاس مبنای منطقی دارد و مبنای قیاس چه باید باشد؟

اولاً بد نیست توضیح دهم که منظور از قیمت منطقه‌ای چیست. نفت خام و فرآورده‌های نفتی بازار جهانی و قیمت جهانی دارند یعنی به دلیل سیال بودن بازارشان یک قیمت پایه جهانی دارند که این قیمت در مناطق مختلف با توجه به هزینه‌های حمل و با توجه به کیفیت نفت خام یا فراورده نفتی کمی تفاوت می‌کند که البته این تفاوت چندان فاحش نیست و اگر در یک منطقه قیمت تفاوت فاحش پیدا کند که خیلی بیش از هزینه حمل و تفاوت کیفیت باشد به‌زودی تعدیل می‌شود چون چنان‌که اشاره کردم بازار سیال است و عرضه به‌سرعت به‌ جایی که تفاوت قیمت زیاد شده است می‌رود و تعادل برقرار می‌شود. پس اولاً توجه داشته باشیم که وقتی می‌گوییم قیمت منطقه‌ای یا فوب خلیج‌فارس یعنی قیمت عرضه نفت در بنادر منطقه خلیج‌فارس، درواقع منظورمان قیمت جهانی نفت خام یا فرآورده نفتی موردنظر است با تفاوت نسبی اندکی که در منطقه دارد.

حال جالب این است که کمتر کشوری را در دنیا پیدا می‌کنید که قیمت حامل‌های انرژی‌شان را بر اساس قیمت جهانی تعیین کنند در میان کشورهای توسعه‌یافته عضو OECD اکثریت قریب به اتفاقشان قیمت حامل‌های انرژی را بر اساس سیاست‌های انرژی‌شان و در جهت تحقق آن سیاست‌ها تعیین می‌کنند و به‌هیچ‌وجه به سازوکار بازار واگذار نکرده‌اند و اتفاقاً این از موارد نقض آشکار ادعاهای طرفداران نظریه رهاسازی اقتصاد است. با توجه به سیاست‌های انرژی‌شان از خیلی از حامل‌های انرژی مالیات‌های سنگین می‌گیرند و به خیلی از حامل سوبسید می‌دهند.

بنابراین به نظر من ملاک قرار دادن فوب خلیج‌فارس منطقی ندارد و قیمت حامل‌های انرژی باید با توجه به سیاست‌های کلان اقتصادی کشور و برنامه‌های انرژی تعیین شود و در مورد بنزین و سوخت‌های حمل‌ونقل قدری پیچیده‌تر هم هست چون باید همخوانی بین سیاست‌های انرژی و سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه حمل‌ونقل به وجود آید که ما متأسفانه نه سیاست‌ها و برنامه‌های روشنی در بخش انرژی داریم و نه در بخش حمل‌ونقل و اگر هم تلاش‌هایی در این زمینه‌ها شده باشد در دستور کار قرار نگرفته است.

ملاک قرار دادن فوب خلیج‌فارس از یک ‌جهت دیگر نیز غیرمنطقی است و آن این است که قیمت فوب خلیج‌فارس دلاری تعیین می‌شود و آن را با نرخ ارز تبدیل به ریال می‌کنیم نرخ ارزی که در بازار رقابتی تعین نشده و منعکس‌کننده قدرت خرید مردم نیست و در اقتصاد غیر متنوع ایران عمدتاً توسط دولت تعیین می‌شود.

این را هم توجه داشته باشید که بنده به‌هیچ‌وجه ادعا ندارم که قیمت فعلی حامل‌های انرژی یا بنزین منطقی و درست است ولی قبول هم ندارم که فوب خلیج‌فارس ملاک منطقی و درستی است نمی‌شود در میان‌همه قیمت‌های کالاها و خدمات و قیمت نیروی کار و غیره یک‌دفعه یکی را به فوب خلیج‌فارس وصل کرد.

متأسفانه در ایران خیلی وقت‌ها و در خیلی از مسائل تکرار جانشین منطق می‌شود و جوی درست می‌شود که کسی جرات نمی‌کند بپرسد این از کجا آمده است؟ درصورتی‌که اگر مثلاً صدها نفر هم‌صدا بشوند و هر روز بگویند و بنویسند که دو ضربدر دو پنج می‌شود، دو ضربدر دو پنج نخواهد شد.

*چرا سیاست‌گذار نمی‌تواند با مسئله انرژی درست برخورد کند و در گفته‌های خود، گزاره محدودیت منابع را بپذیرد؛ چرا تصمیم‌گیری در این حوزه دشوار است؟ سیاست‌گذار باید چه مسیری را در پیش گیرد؟

به همان دلیل که متأسفانه سیاست‌گذار نتوانسته است با هیچ مسئله‌ای درست برخورد کند. مگر با مسئله آب یا مسئله کشاورزی یا با مسئله صنعت یا مسائل دیگر درست برخورد شده است؟ پاسخ به این سؤال شما خیلی کلی و مفصل است اما اگر بخواهم به‌اجمال جواب دهم اینکه سیاست‌گذار باید مسیر شایسته‌سالاری و استفاده از نخبگان و مسیر منوط کردن تصمیم‌گیری به تصمیم سازی و منوط کردن تصمیم سازی به مطالعات و تحقیقات و بررسی‌های لازم را در پیش گیرد. سیاست‌گذار باید با استفاده از نخبگان مسیر توسعه همه جانبه کشور را در پیش گیرد و بخش‌های مختلف با ابتناء به برنامه توسعه کشور برنامه‌های جامع خود را تدوین کنند.

 اما لازم می‌دانم اینجا اشاره‌کنم که در بخش انرژی آنچه به‌عنوان یک ضرورت مسلم است اولویت دادن ویژه به مسئله بهره‌ وری انرژی است آن ‌هم نه با استفاده از روش‌های قیمتی و شوک‌درمانی که در ساختار تورمی ایران جواب نمی ‌دهد و جواب نداده است.

*از طرف دیگر دولت از دو برابر شدن یارانه خانوارها می‌گوید؛ ارتباط این طرح با طرح بنزین برای همه چیست؟ منابع مالی این چگونه برآورد شده است؟

من در مورد ارتباط این دو طرح چیزی نمی‌دانم ولی با توجه به این‌که تورم یکی از اساسی‌ترین مشکلات و بیماری‌های مزمن اقتصاد ایران است به نظر من هر طرحی باید علاوه بر اسناد مطالعاتی ضروری که دارد، یک سند تورمی و رکودی هم داشته باشد یعنی حتماً آثار تورمی و آثار  آن بر رشد اقتصادی به‌دقت بررسی‌شده باشد و در معرض نقد و بررسی صاحب‌نظران قرار گیرد. چون تورم می‌تواند آثار توزیع درآمدی هر طرحی را خنثی کند و وضعیت اقتصاد را دشوارتر کند.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۰۰ ، ۱۲:۳۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

در گفت‌وگو با ایلنا تشریح شد:

 

یک کارشناس ارشد حوزه انرژی اظهار داشت: موضوع تغییر شیوه توزیع بنزین یک بحث بسیار پیچیده‌ای است. بنده مدعی نیستم که قیمت بنزین و حامل‌های انرژی درست است، اما سوال این است که مگر سایر قیمت‌ها درست است؟ مثلا در شرایط فقدان رقابت و وجود انحصارات تولیدکنندگان اتومبیل قیمت‌های‌شان را به مصرف‌کننده تحمیل می‌کنند. در شرایط بالا بودن نرخ بیکاری و فقدان اشتغال که ناشی از عدم سرمایه‌گذار و رکود اقتصادی است، نرخ دستمزد به کارگر و کارمند تحمیل می‌شود.

غلامحسین حسنتاش در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در ارزیابی طرح جدید عرضه بنزین سهمیه‌ای اظهار داشت: قبل از هر چیز باید ذکر کنم که نه من و نه اهل فن تاکنون هیچ طرحی که منتشر شده و روشن و شفاف باشد، ندیده‌ایم، فقط استناد بنده به مصاحبه بعضی مسئولین است که گفته‌اند، می‌خواهند به هر شهروند بر مبنای کارت ملی ماهانه 15 لیتر بنزین تخصیص دهند و این را هم اول بصورت پایلوت در قشم و کیش اجرا کنند. اما ابعاد دیگر این مسئله چندان روشن نشده است، در صورتی که یک مساله مهم همین است که در مورد اقدامی که تاثیرات گسترده اقتصادی و اجتماعی دارد باید طرح روشنی منتشر شود و در معرض نقد و بررسی صاحب‌نظران قرار گرفته و آثار و تبعات آن به خوبی بررسی شود.

آیا بنزین گران می‌شود؟

وی درباره مزایا و معایب طرح گفت: در این حدی که این موضوع تاکنون مطرح شده، ممکن است پیشنهاددهندگان نیت خیری داشته‌اند، اما به نظر من دولت‌مردان ابزاری پیدا کرده‌اند که به نوعی به دست خود مردم بنزین را گران کنند و این آثار تورمی خطرناکی خواهد داشت و اقتصاد را بیش از پیش دچار بحران خواهد کرد. سابقه ذهنی و تجربه بنده می‌گوید که حکومت هرگز نخواسته است با مسئله انرژی و حل آن برخورد جامع و درستی داشته باشد و تنها هرزمان کفگیر به تهِ دیگ می‌خورد دنبال گران کردن حاملهای انرژی و خصوصا بنزین می‌روند، سوابق سی و چند ساله این بحث نشان می‌دهد که برای توجیه افزایش قیمت بنزین مرتبا حرف‌هائی تکرار می‌شود که بهانه عدالت اجتماعی هم در این بین از همه جذاب‌تر است، چون جنبه پوپولیستی هم دارد. من در چارچوب آنچه که مطرح شده مزایایی برای این طرح نمی‌بینم ولی معایب آن به نظر من زیاد است و مهمترین عیب آن تشدید همزمان رکود و تورم است.

با بنزین یارانه‌ای مشکل دارم

این کارشناس ارشد حوزه انرژی در پاسخ به اینکه آیا لازم بود شیوه توزیع بنزین یارانه‌ای تغییر کند؟ تصریح کرد: ابتدا باید عرض کنم که بنده با این مفهوم از یارانه و بنزین یارانه‌ای مشکل دارم. در ساختار تورمی دائما سطح عمومی قیمت‌ها بالا می‌رود و قیمت دلار افزایش می‌باید، سپس قیمت بنزین را با قیمت منطقه ای آن (فوب خلیج‌فارس) در نرخ دلار جدید مقایسه میکنند و اسم مابه‌التفاوت آن را یارانه می‌گذارند. اکنون سوال این است که چرا نرخ دستمزد و حقوق کارمندان و بازنشستگان را نباید با نرخ تورم یا نرخ جدید دلار تطبیق بدهیم؟ چطور می‌شود دائما هزینه های مردم و خصوصا اقشار آسیب‌پذیر را زیاد کنیم اما درآمدهای آنها را متناسبا زیاد نکنیم؟

وی ادامه داد: هرزمان بعد از افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و افزایش نرخ دلار این بحث مطرح می‌شود که آیا قیمت بنزین و دیگر حامل‌های انرژی را هم با این سطح جدید قیمت‌ها و نرخ ارز تطبیق بدهیم یا خیر، چرا تا به این حد این تصمیم سخت است؟ زیرا همه می‌دانند که این آثار تورمی دارد و همیشه هم آثار تورمی آن بیش از همه به زیان اقشار با درآمد ثابت و فقیر تمام می‌شود. پس ثبات قیمت بنزین به نفع ثبات اقتصادی و به نفع کنترل تورم است و چون چنین است همه از آن بهره‌مند می‌شوند، بنابراین این نوعی مغلطه است که بگویند فقط اقشار مرفه برخوردار می‌شوند، اتفاقا اقشار مرفه که صاحب درآمد ثابت نیستند، می‌توانند به‌راحتی افزایش قیمت‌ها و افزایش هزینه‌های خود را به دیگران تحمیل کنند و هیچ مشکلی با افزایش قیمت‌ها ندارند.

مصرف بالا نمی‌رود

حسنتاش درباره احتمال افزایش مصرف بنزین بیان داشت: با استناد به آنچه که مطرح شده، تصور بنده این است که این طرح منجر به افزایش مصرف نمی‌شود.

تغییر شیوه توزیع بنزین پیچیده است

وی گفت: موضوع تغییر شیوه توزیع بنزین یک بحث بسیار پیچیده‌ای است. بنده مدعی نیستم که قیمت بنزین و حامل‌های انرژی درست است، اما سوال این است که مگر سایر قیمت‌ها درست است؟ مثلا در شرایط فقدان رقابت و وجود انحصارات تولیدکنندگان اتومبیل قیمت‌های‌شان را به مصرف‌کننده تحمیل می‌کنند. در شرایط بالا بودن نرخ بیکاری و فقدان اشتغال که ناشی از عدم سرمایه‌گذار و رکود اقتصادی است، نرخ دستمزد به کارگر و کارمند تحمیل می‌شود.

شروط اصلاح اوضاع بنزین چیست؟

این کارشناس ارشد انرژی تاکید کرد: سیاست‌های اقتصاد کلان باید اصلاح شود، مسیر اقتصاد باید تصحیح شود و تا این اتفاق نیفتد نمی‌شود مسئله بنزین را حل کرد، بنابراین حرف بنده این است که نباید چرخه‌های رکود تورمی را تشدید کرد. تجربیات گذشته را باید دقیقا مطالعه و بررسی کرد. مثلا در همه دنیا اتومبیل به کالای مصرفی تبدیل شده و در همه کشورهای پیشرفته سیاست حاکم عبارت است از خودرو ارزان، سوخت گران و تعمیرات و قطعه گران و نتیجه‌اش این است که نگهداری اتومبیل کهنه که مصرف سوختش بالا می‌رود و به‌اصطلاح به خرج می‌افتد، اقتصادی نیست و خود به خود ناوگان اتومبیل‌ها دائما نو می‌شود، صنایع اتومبیل‌سازی کار می‌کنند و دائما نسل جدید اتومبیل‌ها با مصرف سوخت بهتر جایگزین می‌شود، اما ما دقیقا برعکس هستیم اتومبیل بسیار گران، تعمیرات نسبتا ارزان و سوخت نسبتا ارزان، در این شرایط نمی‌شود که هم اتومبیل گران با مصرف بالا را به مردم تحمیل کرد که یک کالای سرمایه‌ای تلقی می‌شود و هم سوخت را گران توزیع کرد، بنابراین سیستم اقتصادی را باید اصلاح کرد.

وی خاطرنشان کرد: من فکر می‌کنم عده‌ای در دولت به دنبال این هستند که به هر شکلی صرفا برای حل مشکلات بودجه‌ای، قیمت بنزین را افزایش دهند و با توجه به تبعات اجتماعی آن که در سال 98 مشاهده کرده‌اند دنبال راه‌حلی می‌گردند که با کنترل نارضایتی‌های اجتماعی و نوعی مجاب کردن مردم این کار را انجام دهند و به نظر من بقیه حرف‌ها بهانه است.

 قیمت بنزین نباید تغییر کند

حسنتاش در ادامه تاکید کرد: به نظر بنده در شرایط فعلی قیمت بنزین نباید تغییر کند، چون آثار تورمی دارد و مردم تحمل تورم بیشتر از این را ندارند. حدود بیست سال قبل که دولت وقت در طمع افزایش قیمت بنزین بود مدیریت انرژی سازمان برنامه، مطالعه‌ای را سفارش داده بود که هدف آن عمدتا توجیه همین مساله بود که یارانه‌های بنزین غیرعادلانه است. بنده هم در جلسه ارائه نتایج دعوت شده بودم، با وجود اینکه مطالعه کاملا جهت‌دار بود ولی جداول، ارقام و شبیه‌سازی‌ها به گونه‌ای بود که مجری طرح مجبور شد اعتراف کند که به تعبیر او "گرچه نظام توزیع یارانه بنزین ناعادلانه است و صاحبان اتومبیل سهم بیشتری می‌برند، ولی مدل نشان می‌دهد که اگر این یارانه‌ها نبود وضعیت توزیع درآمدی به ضرر اقشار ضعیف و فقیر بدتر از این که هست، می‌شد."

انتهای پیام/
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۰۰ ، ۱۲:۲۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

چرا با طرح بنزین مخالفم

سید غلامحسین حسنتاش

گفته شده است که دولت برنامه‌ای را در نظر دارد که به هر شهروند ایرانی بر اساس کارت ملی ماهانه 15 لیتر سهمیه بنزین بدهد تا آنها که بنزین نیاز ندارند یا کمتر از این مقدار نیاز دارند، سهمیه خود را به آنها که نیاز دارند، به هر قیمتی بفروشند. بهانه این کار هم عدالت اجتماعی ذکر شده است. فرض گرفته شده که دارندگان اتومبیل به قول آقایان از یک یارانه پنهان برخوردار هستند که آنها که اتومبیل ندارند از آن برخوردار نیستند. اما نگارنده با این طرح به‌شدت مخالفم و دلایل مخالفتم فهرست‌وار به شرح زیر است:
1- 15 لیتر بنزین در ماه برای هر کارت ملی می‌شود نیم‌لیتر در روز برای هر شهروند‌. اگر جمعیت را 85 میلیون هم فرض بگیریم می‌شود 42.5 میلیون لیتر در روز در‌حالی‌که متوسط مصرف بنزین الان فکر می‌کنم بیش از 90 میلیون لیتر در روز باشد. به فرض اینکه این کار بسیار غلط اجرائی شود، آن‌وقت آنها که بنزین لازم ندارند، لابد می‌خواهند بنزینشان را لیتری هر‌چقدر که می‌توانند به بقیه بفروشند؛ لیتری 10 هزار یا 15 هزار تومان یا بیشتر، آن‌وقت در‌واقع به دست خود مردم بنزین گران می‌شود؛ در‌حالی‌که دولت نصف نیاز روزانه کشور را تخصیص داده است و لابد می‌خواهد بقیه را به بالاترین قیمتی که در بازار تعیین می‌شود، به فروش برساند. آن‌وقت همان کسی که به فرض بابت بنزین اضافه (اگر دلال‌ها و واسطه‌ها بگذارند) چیزی گیرش آمده، باید چندین برابر آن را بابت تورم هزینه کند. اینها به نظر من کلک‌هایی است که می‌خواهند به مردم بزنند و معلوم نیست این طرح‌هایی که هیچ سابقه‌ای در هیچ کجای دنیا ندارد، از کجا در‌می‌آید.
ممکن است ادعا شود که دولت می‌خواهد با این روش تقاضا و مصرف را به 42.5 میلیون لیتر یعنی کمتر از یک‌دوم تقاضای فعلی تقلیل داده و بقیه تولید داخلی را صادر کند اما متخصصین اقتصادی می‌دانند و مطالعات هم نشان داده است که حامل‌های انرژی و از جمله بنزین کالاهای کم‌کشش هستند و بنابراین اگر قرار باشد تقاضای بنزین به کمتر از نصف تقلیل پیدا کند، قیمت آن باید بیش از 10برابر شود و در آن صورت صادرات آن مقرون به صرفه نخواهد بود.
 خصوصا که در شرایط فعلی و با وجود تحریم‌ها صادرات به قیمت متناسب هم مقدور و ممکن نیست. علاوه بر این در ساختار تورمی اقتصاد ایران سطح عمومی قیمت‌ها با یک وقفه زمانی کوتاه افزایش یافته و مجددا تقاضا افزایش پیدا می‌کند و تجربه دفعات قبلی افزایش قیمت نیز این واقعیت را تأیید می‌کند.
2- این طرح مبتنی بر مطالعات درست و دقیقی نیست. در گذشته در این‌گونه مطالعات مشخص می‌شد و جدول ارائه می‌شد که هر‌یک از مصرف‌کنندگان بنزین چه سهمی در مصرف دارند. چقدر مصرف کاملا خصوصی و شخصی است‌؟ چقدر مصرف وانت‌ها و بخش حمل‌ونقل بار است؟ چقدر مصرف تاکسی‌ها، خطی‌ها، کرایه‌‌ای‌ها، اسنپ‌ها، موتور سیکلت ها و در‌واقع حمل‌ونقل عمومی است؟ با ارائه چنین جدولی است که مشخص می‌شود که آیا واقعا کسی هست که مطلقا از یارانه بنزین (طبق تعریف آقایان) بهره‌مند نباشد؟
آنچه مسلم است این طرح منجر به افزایش قیمت بنزین می‌شود و تجربه نشان داده است که افزایش قیمت بنزین آثار تورمی دارد و باید مطالعات جامعی انجام شده باشد که نشان دهد آثار تورمی این طرح چقدر است. تجربه نشان داده که آثار تورمی چنین طرح‌هایی چندین‌برابر آثار توزیعی آن است و نهایتا بیش از همه به ضرر اقشاری که ادعای حمایت از آنها وجود دارد، تمام می‌شود.
اگر هدف واقعا عدالت اجتماعی است، می‌توان از طریق سیاست‌های دریافت عوارض و مالیات بدون ایجاد نابسامانی و بی‌ثباتی در اقتصاد آن را اجرائی کرد.
3- این طرح مبتنی بر تعاریف درستی از واژگان اقتصادی و از جمله یارانه نیست.
 بارها گفته‌ام و نوشته‌ام که اینکه ما اقتصاد را در لوپ تورم و افزایش نرخ ارز بیندازیم و بعد قیمت فوب خلیج فارس بنزین را با نرخ جهش‌یافته دلار، به ریال محاسبه کنیم و مابه‌التفاوت آن با قیمت داخلی را یارانه و یارانه پنهان و امثال آن نام‌گذاری کنیم و بعد با بهانه‌هایی که بیش از 30 سال است دور و تسلسل‌وار تکرار می‌شود، بخواهیم قیمت را افزایش دهیم و این یارانه ادعایی را حذف کرده یا به خیال خودمان سامان دهیم، مبنای درستی ندارد و تا‌کنون نتیجه‌ای جز بی‌ثباتی اقتصاد و غرق‌کردن اقتصاد در گرداب رکود-تورم و باتلاق نداشته است و نتیجه آن فربه‌تر‌شدن هر‌چه‌بیشتر رانت‌خواران و غیرمولدها و تضعیف روزافزون مولدها بوده است.
اگر قرار است قیمت بنزین با قیمت‌های بین‌المللی تعین شود، چرا نباید قیمت بقیه چیزها و از جمله نرخ دستمزد و قیمت اتومبیل و... بر این اساس تعیین شود. آیا تطبیق هزینه مردم با نرخ‌های بین‌المللی بدون تطبیق درآمد آنها با این نرخ‌ها عامل مهاجرت خصوصا برای نخبگان و افراد کارآمد نخواهد بود؟
4- امکان اجرای درست و سالم چنین اقدام اشتباهی نزدیک به غیرممکن به نظر می‌رسد. این سهمیه‌های بنزین چگونه باید مبادله شود؟ طراحی یک سامانه مبادله شفاف برای این‌کار که جلوی فساد و رانت‌خواری را بگیرد، چقدر هزینه دارد. تفاوت واقعی این اقدام با طرح مخرب یارانه‌ای نقدی احمدی‌نژادی چیست؟ آیا این بسیار پیچیده‌تر و مخرب‌تر از آن نخواهد بود.
5- کجای دنیا چنین اقدامی سابقه دارد؟ آیا عرضه‌کنندگان این پیشنهاد می‌توانند حتی یک نمونه از اجرای چنین اقدامی نه در کشورهای توسعه‌یافته بلکه حتی در کشورهای در‌حال‌توسعه ارائه دهند؟
6- آیا تأثیر این اقدام و آثار قیمتی آن بر تقاضای سایر سوخت‌های تا‌حدودی جایگزین ، مثل گازوئیل و سی‌ان‌جی و ال‌پی‌جی مطالعه شده یا تأثیر آن بر تورم و تولید ناخالص ملی مطالعه شده یا قرار است مثل همیشه با آزمون‌و‌خطا جلو برویم که در امور قابل‌مطالعه و قابل پیش‌بینی به‌هیچ‌وجه جایز نیست.
در پایان بد نیست اشاره کنم که شاید آنچه ‌کمتر به آن توجه می‌شود، این است که اقداماتی از این دست می‌رود که ماشین اقتصاد ایران را به یک هیولای دهشتناک بی‌قواره تبدیل کند کما‌اینکه امروز هنوز مکانیسم‌های یارانه‌ای، مالی و بودجه‌ای اقدامات دولت احمدی‌نژاد در به‌اصطلاح شفاف‌سازی و اصلاح یارانه‌ها در سال‌های 89 و 90 مبهم و پیچیده است و نه‌تنها یارانه‌ها شفاف نشد که بخش بزرگی از اقتصاد و نظام بودجه‌ریزی غیرشفاف‌تر شد. شاید مثالی از هیولاسازی یک اتومبیل به‌عنوان یک ماشین فیزیکی تصویر مورد‌نظر را روشن‌تر کند، فرض کنید واتر‌پمپ یک اتومبیل خراب است و نتیجه‌اش داغ‌کردن و جوش‌آوردن ماشین است و به‌جای یک مکانیک متبحر، نابغه‌ای! پیدا می‌شود و به‌جای تعمیر واترپمپ پیشنهاد می‌دهد که با طراحی یک شاسی جلوی اتومبیل چند کولر را نصب کنند که موتور را خنک کند و برای تأمین برق این کولرها هم ژنراتوری در صندوق عقب قرار گیرد و برای تأمین سوخت آن ژنراتور هم باک اضافه‌ای طراحی شود و الی آخر، تجسم کنید که چه هیولای بی‌قواره‌ای ساخته خواهد شد و آخر سر هم یا اصولا راه نخواهد رفت یا با سرعت لاک‌پشتی راه می‌رود و قدم‌به‌قدم نیاز به تعمیر دارد. بسیاری از اقداماتی که در اقتصاد شده و می‌شود از این دست است که هیولاوارگی آن فقط نزد اقتصاددانان متخصصین علوم انسانی محسوس و ملموس است.
امیدوارم تصمیم‌گیران از تجربیات گذشته بیاموزند و اقتصاد کشور را بیش‌از‌این در مهلکه قرار ندهند.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۰۰ ، ۱۱:۵۱
سید غلامحسین حسن‌تاش
افزایش قیمت بنزین دور از انتظار است

یک کارشناس انرژی گفت: بعید است دولت سیزدهم حداقل در سال اول شروع به کار خود قیمت بنزین را افزایش دهد، زیرا تجربیات قبلی نشان داده است که جامعه روی قیمت بنزین حساس بوده و افزایش قیمت آن را عامل تورم می‌داند به نظر می‌رسد که برنامه‌ریزی شده است که حداقل در سال اول قدری فشار از روی مردم برداشته شود.

غلامحسین حسنتاش در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، در پاسخ به این سوال که آیا قیمت بنزین در دولت سیزدهم تغییری خواهد داشت، اظهار کرد: بعید است دولت سیزدهم حداقل در سال اول شروع به کار خود قیمت بنزین را افزایش دهد، زیرا تجربیات قبلی نشان داده است که جامعه روی قیمت بنزین حساس بوده و افزایش قیمت آن را عامل تورم می‌داند و این دولت هم به هر حال با شعار کنترل تورم و بهبود معیشت مردم آمده است و به نظر می‌رسد که برنامه‌ریزی شده است که حداقل در سال اول قدری فشار از روی مردم برداشته شود.

سهمیه بندی بنزین تغییری نمی‌کند

وی همچنین در رابطه با امکان تغییرات سهمیه بندی بنزین در دولت جدید افزود: همانطور که گفته شد این اتفاق نیز بعید است، فعلاً شرایط بازار بنزین تثبیت شده است، افزایش سهمیه درآمد دولت را کاهش می‌دهد و کاهش سهمیه تلقی گران شدن را ایجاد کرده و به نوعی مانند گران شدن است.

اعتصابات اثری بر قیمت بنزین نخواهد داشت

این کارشناس انرژی همچنین در رابطه با تأثیر اعتصاب پالایشگاه‌ها بر قیمت بنزین گفت: در ایران بازار بنزین رقابتی و تحت کنترل عرضه کنندگان و پالایشگران نیست و تحت کنترل دولت است. بنابراین اعتصابات اثری بر قیمت نخواهد داشت مگر این که آنقدر گسترده شود که موجب توقف تولید پالایشگاه‌ها شده و کمبود بنزین به وجود آید.

حسنتاش افزود: این موضوع می‌تواند منجر به شکل‌گیری بازار سیاه شکل شود که بعید به نظر می‌رسد، علاوه بر این با توجه به این که ذخیره سازی وجود دارد کمبود به سرعت به وجود نخواهد آمد، همچنین اگر این اتفاق بیفتد فقط بنزین مشکل نخواهد داشت بلکه فراورده‌های دیگر هم دچار مشکل خواهند شد.

افزایش قیمت بنزین افزایش تورم را به دنبال دارد

وی در رابطه با راهکار کنترل مصرف و مدیریت تقاضا بنزین در کشور تصریح کرد: تجربیات گذشته نشان می‌دهد که افزایش قیمت موجب کنترل مصرف و مدیریت تقاضا نشده است زیرا ساختار اقتصاد ایران متأسفانه تورمی است و افزایش قیمت، تورم را تشدید می‌کند و قیمت نسبی مجدد کاهش خواهد داشت.

این کارشناس انرژی در رابطه با قیمت تمام شده بنزین گفت: باید توجه داشت که جز مهم هزینه تولید بنزین قیمت نفت خام تحویلی به پالایشگاه‌ها است بنابراین بستگی دارد که قیمت نفت خام تحویلی به پالایشگاه‌ها چند در نظر گرفته شود و با چه نرخ ارزی محاسبه شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۰۰ ، ۱۲:۳۵
سید غلامحسین حسن‌تاش


تا قبل از اجلاس اخیر اوپک و سقوط قیمت جهانی نفت خام  در شرایطی که مدارس تعطیل بود و امکان سفر برای خیلی ها فراهم بود مجموعه حاکمیت تبلیغات و جوسازی بیشتری برای جلوگیری از سفرهای بین شهری میکردند. بعضی ها معتقد بودند  درحالی که امکان صادرات نفت برای دولت خیلی دشوار شده است دولت  نسبت به استفاده از جو کرونا برای محدود کردن سفرها و تردد خودروها استقبال دارد چون هر چه مصرف بنزین کاهش یابد صادرات بنزین بیشتری می تواند داشته باشد و بخشی از مشکلات خود را حل کند و البته این ایرادی هم نداشت و هم به نفع دولت بود از نظر درآمدی و هم به نفع ملت  از نظر کنترل سرعت گسترش کورونا ، اما بعد از اجلاس اوپک قیمت جهانی نفت سقوط کرد و به تبع آن قیمت جهانی فرآورده های نفتی و از جمله بنزین هم سقوط کرد و حالا از سویی قیمت بنزین سه هزار تومانی داخلی بسیار بالاتر از قیمت جهانی آن ( فوب خلیج فارس ) قرار گرفته است  و از سوی دیگر تقاضای جهانی بنزین نیز  به شدت کاهش یافته و صادرات آن مشکل تر شده است ولذا فروش داخلی آن اینک به نفع دولت است و درآمد بیشتری را برای دولت ایجاد می کند. متاسفانه همزمان دیده میشود که گرایش دولت به کنترل سفر و تردد کمتر شده است . 
نکند خدای نا کرده این دو ارتباطی با هم داشته باشد . مهمترین ثروت ملی یک کشور انسانهای آن هستند ، تک تک انسانها . هیچ چیز نسبت به جان آنها اولویت ندارد همه سیاست های داخلی و خارجی باید در مسیر به حداقل رساندن تلفات این بلای خانمانسوز و این ویروس منحوس باشد و نه بالعکس.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۲۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

مالیات پنهان را هم حذف کنید

من نمیدانم کسانی که دائما از یارانه پنهان دم میزنند چرا یکبار از مالیات پنهان حرفی نمی زنند!! من که نفهمیدم این واژه دقیق علمی! (یارنه پنهان) از کجا آمده است و چه کسی در کدام مجمع تصمیم گیری اقتصادی و در چه زمانی و برای تحقق چه هدفی تصمیم گرفته است که چنین یارانه ای را بصورت پنهانی پرداخت کند!؟  اما ظاهرا منظور مطرح کنندگانش این است که: وقتی دلار یک دفعه از کمتر از 4 هزار تومان به بیشتر از 11 هزار تومان پریده است، قیمت هر لیتر بنزین که مثلا در دلار 4 هزار تومانی معادل 25 سنت بوده است حالا همان 25 سنت بیش از 3 هزار تومان ارزش دارد و اگر بنزین به همان 1 هزار تومان قبلی فروخته شود یعنی مردم دارند یواشکی بیش از 2 هزار تومان سوبسید یا یارانه روی هر لیتر بنزین دریافت می کنند.

خوب اگر چنین واژه ای (یارانه پنهان)، برای رساندن این منظور خلق می شود. چرا واژه مالیات پنهان برای بلائی که با سه برابر شدن نرخ ارز بر سر مردم و خصوصا حقوق و دستمزد بگیران آمده است، خلق نشود؟ وقتی دلار از کمتر از 4 هزار تومان به بیشتر از 11 هزار تومان پرید حقوق حداقل دستمزد بگیری که در دلار 4هزار تومانی معادل 375 دلار در ماه بود یکباره در دلار 11 هزار تومانی به 137 دلار در ماه تقلیل پیدا کرد و حقوق بازنشسته ای که 1000 دلار در ماه بود به حدود 350 دلار در ماه تقلیل پیدا کرد و به همین ترتیب تمام گیرندگان حقوق و دستمزد ثابت ناگهان ارزش دلاری درآمدشان به حدود یک سوم کاهش یافت. آیا این یک مالیات یواشکی یا پنهانی نیست که دولت و حکومت از ملت و البته نه از همه ملت بلکه از اقشار ضعیف و حقوق بگیران و صاحبان درآمدهای ثابت می گیرد؟ آیا این پرداخت های نوانخانه ای و تحقیرآمیز این میزان مالیات پنهان را جبران می کند؟ آیا اگر مالیات پنهان هم معادل و متناسب با یارانه پنهان حذف می شد و مردم بی منت حق و حقوق خود را می گرفتند و یا اگر این یکی حذف نمی شود آن یکی هم حذف نمی شد، جنگ و دعوائی در کار بود.

آیا همین دست آورد این توجه دائمی به یارانه پنهان و بی توجهی یا خود را به نسیان زدن در مورد این مالیات پنهان در کنار انبوهی از سوء  تدبیرهای دیگر نبوده است که به اعتراف خود دولت، امروز 75 درصد مردم نیازمند کمک مالی هستند و این دست آورد شرم آور حاصل این سیستم اقتصادی است. و البته کسانی که درآمدهایشان با دلار تنظیم می شود و مشمول چنین مالیات پنهانی نیستند هیچ مشکلی ندارند و رانت خورانی که نه تنها مشمول این مالیات پنهان نیستند بلکه منافعشان در بی ثباتی اقتصادی است و از هر جهش قیمتی چه بنزین باشد و چه دلار و چه مسکن نفع می برند، روز به روز فربه تر می شوند و حکومتی که چنان مالیات پنهانی را از ضعفا می گیرد یا توان مالیات گیری از اینان را ندارد و یا اصلا بنا نیست چنین کاری بکند!

 

 اقتصاد  اقتصاد کلان

   

 شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸ - ۱۶:۰

 

غلامحسین حسنتاش تحلیلگر مسائل اقتصادی:

حالا که حرف از حذف یارانه پنهان می‌زنید، چرا مالیات پنهان را حذف نمی‌کنید؟/ شرم آور است که ۷۵ درصد مردم محتاج کمک‌های مالی هستند

من که نفهمیدم این واژه دقیق علمی! از کجا آمده است و چه کسی در کدام مجمع تصمیم گیری اقتصادی و در چه زمانی و برای تحقق چه هدفی تصمیم گرفته است که چنین یارانه ای را بصورت پنهانی پرداخت کند!؟

به گزارش «نود اقتصادی»،‌ غلامحسین حسنتاش تحلیلگر مسائل اقتصادی: من نمیدانم کسانی که دائما از یارانه پنهان دم میزنند چرا یکبار از مالیات پنهان حرفی نمی زنند!! من که نفهمیدم این واژه دقیق علمی! (یارنه پنهان) از کجا آمده است و چه کسی در کدام مجمع تصمیم گیری اقتصادی و در چه زمانی و برای تحقق چه هدفی تصمیم گرفته است که چنین یارانه ای را بصورت پنهانی پرداخت کند!؟

وی افزود: اما ظاهرا منظور مطرح کنندگانش این است که وقتی دلار یک دفعه از کمتر از ۴ هزار تومان به بیشتر از ۱۱ هزار تومان پریده است، قیمت هر لیتر بنزین که مثلا در دلار ۴ هزار تومانی معادل ۲۵ سنت بوده است حالا همان ۲۵ سنت بیش از ۳ هزار تومان ارزش دارد و اگر بنزین به همان ۱ هزار تومان قبلی فروخته شود یعنی مردم دارند یواشکی بیش از ۲ هزار تومان سوبسید یا یارانه روی هر لیتر بنزین دریافت می کنند.

وی در ادامه با بیان اینکه اگر چنین واژه ای (یارانه پنهان)، برای رساندن این منظور خلق می شود، گفت: چرا واژه مالیات پنهان برای بلائی که با سه برابر شدن نرخ ارز بر سر مردم و خصوصا حقوق و دستمزد بگیران آمده است، خلق نشود؟ وقتی دلار از کمتر از ۴ هزار تومان به بیشتر از ۱۱ هزار تومان پرید حقوق حداقل دستمزد بگیری که در دلار ۴هزار تومانی معادل ۳۷۵ دلار در ماه بود یکباره در دلار ۱۱ هزار تومانی به ۱۳۷ دلار در ماه تقلیل پیدا کرد و حقوق بازنشسته ای که ۱۰۰۰ دلار در ماه بود به حدود ۳۵۰ دلار در ماه تقلیل پیدا کرد و به همین ترتیب تمام گیرندگان حقوق و دستمزد ثابت ناگهان ارزش دلاری درآمدشان به حدود یک سوم کاهش یافت.

حسنتاش در ادامه بیان کرد: آیا این یک مالیات یواشکی یا پنهانی نیست که دولت و حکومت از ملت و البته نه از همه ملت بلکه از اقشار ضعیف و حقوق بگیران و صاحبان درآمدهای ثابت می گیرد؟ آیا این پرداخت های نوانخانه ای و تحقیرآمیز این میزان مالیات پنهان را جبران می کند؟ آیا اگر مالیات پنهان هم معادل و متناسب با یارانه پنهان حذف می شد و مردم بی منت حق و حقوق خود را می گرفتند و یا اگر این یکی حذف نمی شود آن یکی هم حذف نمی شد، جنگ و دعوائی در کار بود.

وی در پایان گفت: آیا همین دست آورد این توجه دائمی به یارانه پنهان و بی توجهی یا خود را به نسیان زدن در مورد این مالیات پنهان در کنار انبوهی از سوء  تدبیرهای دیگر نبوده است که به اعتراف خود دولت، امروز ۷۵ درصد مردم نیازمند کمک مالی هستند و این دست آورد شرم آور حاصل این سیستم اقتصادی است. و البته کسانی که درآمدهایشان با دلار تنظیم می شود و مشمول چنین مالیات پنهانی نیستند هیچ مشکلی ندارند و رانت خورانی که نه تنها مشمول این مالیات پنهان نیستند بلکه منافعشان در بی ثباتی اقتصادی است و از هر جهش قیمتی چه بنزین باشد و چه دلار و چه مسکن نفع می برند، روز به روز فربه تر می شوند و حکومتی که چنان مالیات پنهانی را از ضعفا می گیرد یا توان مالیات گیری از اینان را ندارد و یا اصلا بنا نیست چنین کاری بکند!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۸ ، ۱۸:۲۷
سید غلامحسین حسن‌تاش