نامهای به دکتر سید محمد خاتمی و دکتر حسن روحانی
نامه زیر را در اواخر مردادماه 92 یعنی در فاصله انتخاب شدن آقای دکتر روحانی به ریاستجمهوری تا تحویل و تحول کابینه، نوشتهام و از دوکانال تلاش کردم آنرا به دست سید بزرگوار برسانم و نیز همین متن را با کمی تغییر بازهم از دوکانال برای آقای دکتر روحانی ارسال نمودم البته هیچکدام را یقیین ندارم که بدستشان رسیده باشد، امیدوارم بزرگوارانی که قول داده بودند، این کار را کرده باشند. حالا پس از حدود سه سال آن را منتشر مینمایم شاید بهتر بتوان در مورد آن قضاوت نمود.
برادر عزیز و گرامی جناب آقای سید محمد خاتمی
با سلام و احترام
بدون مقدمه چینی اظهار مینمایم که :
1- جریان اصلاح طلب با حضور خود در انتخابات سال 88 و انتخابات اخیر نشان داد که هرگز از صحنه سیاسی کشور کنار نکشیده و در سالهای انزوای سیاسی تحمیل شده، به حق در جستجوی فرصت بوده است. وقتی که چنین است، میتوانست این انتظار از چنین جریانی وجود داشته باشد که در دورانهای انزوای تحمیلی، فراغت را حداقل از یک جهت مغتنم بداند و به نقد و اصلاح درونی خود بپردازد و اصلاحطلبی را قبل از هر کس از خود آغاز کند تا در دورههای بعدیِ حضور در قدرت بتواند کارآمدی بیشتری داشته باشد.
2- شاید قبول داشته باشید که از منظر توسعه و پیشرفت و آنچه که در یک جمله میتوان آنرا وضعیت فنی کشور ذکر کرد، در هیچ دولتی موفقیت سطح بالائی وجود نداشته است و مسائل و مشکلات و اشتباهات فراوانی را در نظام تصمیمگیری و اجرائی کشور میتوان در همه دورهها برشمرد. اگر آن نقد درونی اتفاق افتاده بود جریان اصلاح طلبی امروز با آمادگی و قابلیت فنی بسیار بزرگتری در صحنه حضور مییافت. ضمنا باید به این نکته مهم توجه نمود که کارامدی یک دولت درهر شرایطی میتواند تاثیر قابلتوجهی در توفیق سیاسی آن نیز داشته باشد، رضایت مردم از روندهای فنی و کارآمدی، توان فشار از پائین را مضاعف میکند و برعکس.
3- بدیهی و روشن است که ضعف و ناتوانی یک دولت به هیچ وجه نمیتواند به معنای توفیق دولتهای قبل از آن باشد. اما در شرایطی که از یک سو آن نقد درونی از دولتهای گذشته اتفاق نیفتاده و کارگزاران آن در معرض درک و اعتراف به اشتباهات و ضعفهای خود قرار نگرفتهاند و از سوی دیگر عملکرد دولتهای نهم و خصوصا دهم، وضعیت فنی کشور و کارآمدی اجرائی را به حضیض خود رسانده است، این خطر و نگرانی وجود دارد که بعضی از کارگزارانی که به دولت برمیگردند در مورد توانائیها و عملکرد گذشته خود تشجیع و دچار توهم موفقیت شوند. بنابراین برای جلوگیری از این اتفاق که میتواند خسارت بار باشد، خوبست در فرصت بسیار کوتاه باقیمانده تا استقرار دولت یازدهم، حداقل در مورد مدیرانی که به سِمتهای گذشته خود بر میگردند این نقد و بررسی عملکرد گذشته صورت پذیرد.
4- صنعت نفت مهمترین و تاثیرگذارترین صنعت کشور است که اگر درست عمل کند میتواند تاثیر زیادی بر روند رشد و توسعه کشورنیز داشته باشد. عملکرد جناب آقای مهندس بیژن زنگنه وزیر نفت در دو دولت هفتم و هشتم مورد نقد و انتقادات زیاد بیرونی (منظور بیرون از جریان اصلاحات و دولت وقت) بوده است و متاسفانه هرگز دولت وقت و جریان اصلاحات توجه و رسیدگی جدی به این نقدها ننمود.
5- آقای مهندس زنگنه در کنار توفیقاتی که در مقایسه با وزرای بعد از خود داشتهاند اشتباهات فراوانی را هم داشتهاند. اینجانب از جمله نقادان جدی عملکرد فنی ایشان بودهام و اغلب قریب به اتفاق نقدهای اینجانب با (ذکر تاریخ )، بر روی وبلاگ اینجانب در دسترس است (hassantash.blogfa.com) و به نوبه خود آمادگی توضیح و تشریح و دفاع از آنها را در هر محفلی چه رو در رو با ایشان و غیر آن البته در حضور داوران بی طرف را دارم. حتی اینجانب بر این باور بوده و هستم که بسیاری از مشکلات صنعتنفت در دورههای بعد ناشی از سوء عملکرد ایشان بوده است اما درست یا غلط در هشت سال گذشته برای جلوگیری از سوء استفادهها، خود را در این رابطه سانسور کردم و میدانم که بسیاری از دیگر نقادان ایشان نیز اینگونه بودهاند. اینجانب در دولتهای نهم و دهم نیز به نقادی خود ادامه دادم و چوب آن را نیز خوردم و اگر حجم انتقادام کمتر از گذشته بود با همان رویکرد سانسور بود که مجبور به ذکر سوابق نشوم. در مورد برخورد و شیوه اخلاقی ایشان و بعضی همکارانشان که هیچ تناسبی با شعارهای اصلاحطلبی نداشت نیز در دوره دوم ریاست جمهوری جنابعالی نامهای را خدمتتان فرستادم که استحضار دارید.
6- قصد من از نامه حاضر نه ادعای صحت و متقن بودن همه نقدهای خویش است و نه اعتراض به این است که چرا ایشان مجددا کاندیدای وزارت نفت شدهاند و نه اصرار بر اینکه شخصا نیز در این بررسی حضور داشته باشم. از وضعیت خطیر کشور و مشکلات و محدودیتها خصوصا در تربیت نیروهای کارآمد و شایسته که از جمله بزرگترین ضعفهای همه دولتها بوده است، بیاطلاع نیستم و منکر نقاط قوت و توانائیهای آقای مهندس زنگنه هم نیستم. قصد من این است که در بررسی نقدهای جدی که به عملکرد ایشان وجود داشته است یا نقادان مجاب و متوجه اشتباهات خود شوند و نقد خود را محک زنند و تعدیل کنند که در دوره آینده که صنعتنفت با مشکلات زیادی روبروست ناخواسته چوب لای چرخ ایشان نگذارند و یا جناب زنگنه متوجه اشتباهات و خطاهای خود شوند و آنها را تکرار نکنند و یا حداقل ریاست محترم جمهور جدید و معاونین و مشاورین ایشان از نقاط ضعف و اشتباهات ایشان مطلع شوند و هم منشوری را برای عدم تکرار آن با ایشان به تفاهم برسند و هم مواظب و کنترل کننده نقاط ضعف ایشان باشند که انشاء اینبار تنها نقاط قوت و شایستگیهای ایشان در خدمت صنعت عظیم نفت کشور باشد. ضمنا در فرایند این نقد و بررسی مدیران سطح بالای کشور متوجه حساسیتها و اهمیت صنعتنفت نیز خواهند شد.
از جنابعالی استدعا دارم که این مهم را پیگیری بفرمائید.
سید غلامحسین حسنتاش
مطلب مرتبط: سئوالاتی از جناب مهندس بیژن زنگنه در مورد عملکرد دوره وزارتشان در دولت اصلاحات