ما مکانیزم ذخیره ارزی را از مسیرش منحرف کردیم
مصاحبه با ماهنامه پیام صنعتگر
1- با توجه به اینکه هم اینک قیمت نفت پایین آمده، آیندهی اقتصاد جهان و به طور مشخصتر آیندهی اقتصاد کشورهای نفتخیز را چگونه ترسیم میکنید؟
پاسخ- برآورد تاثیر کاهش قیمت نفت بر رکود و تورم و نرخهای رشد اقتصادی در مناطق مختلف جهان و بر کل اقتصاد جهانی بسیار دشوار است و تنها مواردی را میتوان ذکر کرد که به درک این دشواری و فهم موضوع کمک کند. بعد از شوک سقوط قیمت نفت در سال 1986 مطالعاتی انجام شد که نشان داد که اثر قیمت نفت بر پارامترهای اقتصاد کلان نامتقارن است. به این معنا که گرچه بالارفتن قیمت جهانی نفت ممکن است نرخ رشد اقتصادجهانی را کاهش دهد و نرخهای تورم و رکود را تشدید کند ولی کاهش قیمت جهانی نفت لزوما به همان میزان که افزایش آن اثرات منفی دارد، اثر مثبت ندارد و آثار مثبت آن بر این پارامترها محدودتر است.
کاهش قیمت جهانی نفت در مناطق مختلف جهان اثرات متفاوت و بعضا متضادی دارد که یکدیگر را خنثی میکنند و خالص آن بر شاخصهای جهانی منعکس میشود.
در کشوری مانند ایالاتمتحده که هم یک تولید کننده بزرگ نفت وگاز و هم یک مصرفکننده بزرگ آن است وضعیت پیچیدهتر است. قیمتهای نسبتا بالای نفت در دهه گذشته و خصوصا در سالهای پس از حاکم شدن رکود و بیرونقی بر اقتصاد جهانی از سال 2009 به بعد، کمک شایانی به اقتصاد ایالاتمتحده کرد و بخش نفت این کشور با فرصتهای سرمایهگزاری گسترده و فرصتهای شغلی فراوانی روبرو شد. و تبعا با کاهش قیمت نفت از رونق این بخش کاسته خواهد شد. اما وضعیت برای سایر بخشها متفاوت خواهد بود. با توجه به اینکه در ایالات متحده مالیاتهای چندانی از حاملهای انرژی اخذ نمیشود، کاهش قیمت نفت هزینه انرژی خانوارها را کاهش خواهد داد و اثر درآمدی این کاهش هزینه، افزایش قدرت خرید شهروندان برای سایر کالاها و خدمات خواهد بود و این از طریق افزایش در تقاضای کل به نرخهای رشد اقتصادی کمک خواهد کرد. در بخش تولیدات صنعتی و خصوصا در صنایع انرژیبر مانند فولاد و آلومینیم و پتروشیمی، هزینههای تولید و در نتیجه قیمت تمام شده محصولات پائین خواهد آمد و این نیز به رونق این صنایع کمک خواهد کرد. ضمنا نباید از اثرات همین پدیده بر خود صنعت نفت هم غفلت کرد یعنی گرچه کاهش قیمت نفت سود سرمایهگزاران در این صنعت را کم میکند اما تجربه نشان داده است این کاهش قیمت نفت هزینه تجهیزات و خدمات و در نتیجه هزینههای سرمایهگزاریهای نفتی را هم کاهش خواهد داد.
درکشورهای اروپائی و اغلب کشورهای OECD (غیر از امریکا)، مالیاتهای سنگینی از نفت و فرآوردههای نفتی اخذ میشود که از منتقل شدن قیمت جهانی به مصرف کنندگان و تولیدکنندگان جلوگیری میکند، و همکنون با کاهش بیش از 50 درصدی قیمت جهانی نفت، قیمت فرآوردههای نفتی در داخل اروپا کمتر از ده درصد کاهش یافته است. اما کاهش قیمت جهانی نفت مالیاتهای دریافتی دولتها را به شدت افزایش داده است و دولتها توان مالی بسیار بیشتری برای حل مشکلات اقتصادی برای خروج از رکودخواهند داشت.
در اقتصادهای در حال ظهور مانند چین و هند نیز کاهش قیمت نفت میتواند به کاهش هزینههای تولید و افزایش قدرت خرید شهروندان این کشورها کمک کند.
اما اغلب اقتصادهای وابسته به نفت با مشکلات بودجهای مواجه خواهند شد و مشکلات بودجهای این کشورها بر اقتصادهای صنعتی و اقتصادهای در حال ظهور نیز بیتاثیر نخواهد بود. چراکه به هر حال اقتصادهای وابسته به نفت برای کالاها و خدمات کشورهای صنعتی و در حال ظهور تقاضا ایجاد میکنند و با کاهش درآمد ایشان این تقاضا فروکش خواهد کرد که تا حدودی با اثر افزایش تقاضای داخلی ایشان جبران میشود.
در هرحال پیشبینیها نشان میدهد که در طول سال 2015 نیز عرضه جهان نفت بر تقاضای آن سبقت دارد و در نتیجه روند قیمت نفت کاهشی خواهد بود مگر اینکه یک تحول ژئوپلتیکی عمده و یا یک حادثه طبیعی بزرگ، روند موجود عرضه و تقاضا را تغییر دهد. طبیعتا این روند قیمتها در صورت تداوم، قدری از تورم جهانی خواهد کاست و قدری نرخ رشد جهان را افزایش خواهد داد ولی ارائه برآورد دقیق از این کاهش و افزایش بسیار دشوار خواهد بود وبه همین دلیل است که مراجعی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول دامنه وسیعی را برای میزان تغییرات این شاخصها ارائه میکنند.
2- گفته میشود که عربستان به عنوان بزرگترین تولیدکنندهی نفت اوپک، نقشی اساسی در کاهش قیمت نفت دارد، نظر شما در این باره چیست؟
پاسخ- باید توجه داشت که در مورد هر کالائی، کاهش قیمت آن مستلزم این است که عرضه نسبت به تقاضا فزونی داشته باشد. اگر اراده سیاسی هم برای کاهش قیمت یک کالا وجود داشته باشد، کسی که این اراده را کرده است باید از طریق تاثیرگذاری بر عرضه و تقاضا آنرا محقق کند. یعنی یا باید به نحوی تقاضا را محدود و یا عرضه را افزایش دهد، وگرنه صرفا با اراده سیاسی یا توطئه سیاسی بدون تاثیرگذاری بر عرضه و تقاضا نمیتوان قیمت را کاهش داد. بنابراین آنچه که مسلم است این است که فزونی عرضه بر تقاضای نفت موجب کاهش قیمت شده است. اما آنچه که نقش عربستان را مطرح میکند عمدتا این است که چرا عربستان حاضر نیست در جهت کاهش تولید و عرضه نفت برای کنترل قیمت همکاری کند. عربستان تولید خود را زیاد نکرده است بلکه مسئله این است که تلاشی برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت که ناشی از شرایط بازار است، نمیکند. در مورد این عدم تلاش یا بیتفاوتی عربستان تحلیلهای مختلفی وجود دار، یکی از تحلیلها این است که عربستان میخواهد رقیب شیلی یعنی نفت تولیدی از لایههای شیلی در امریکا را از صحنه خارج کند. تحلیل کاملا معکوسی هم وجود دارد و آن این است که عربستان با امریکائی ها تبانی کرده است که قیمت نفت پائین بماند تا خصوصا شاخ روسیه شکسته شود و به ایران و ونزوئلا هم فشار وارد شود. بدلیل پیچیدگی شرایط بینالمللی و شرایط منطقه و موقعیت عربستان و نگرانیهائی که دارد، قضاوت دقیق در این زمینه بسیار دشوار است. اما من احتمال دومی را بیشتر میدانم خصوصا با این استدلال که اگر عربستان میخواست جلوی تولید نفت و گاز غیرمتعارف یا شیلی را بگیرد، باید وقتی که سرمایهگزاریها در این زمینه در حال آغاز شدن بود و زیرساختهای آن توسعه نیافته بود به پائین آمدن قیمت کمک میکرد تا به اصطلاح توسعه این منابع را در نطفه خفه کند، خصوصا که در طی این سال ها همیشه مدعی بود 1.5 تا 2 میلیون بشکه ظرفیت مازاد تولید داشت است. البته این احتمال هم وجود دارد که ادعایش در مورد ظرفیت مازاد کذب بوده است و توان افزایش عرضه برای کاهش قیمت را نداشته است. اخیرا لیندسی گراهام یکی از سناتورهای ارشد جمهوریخواه امریکا بعد از سفر به عربستان گفته است که سعودیها قیمت پائین نفت را برای در هم شکستن ایران طراحی کردهاند.
3- پایین آمدن قیمت نفت چه آسیبهایی را میتواند به ایران و سایر کشورها وار کند؟
پاسخ- مسلما اغلب کشورهای نفتی در قیمتهای پائین نفت دچار مشکل خواهند شد. شدت مشکل به میزان وابستگی اقتصاد آنها به نفت و نیز به میزان ذخائر ارزی آنها بستگی دارد. بسیاری از کشورهای جنوب خلیج فارس ذخائر ارزی قابل توجهی دارند که میتوانند تا مدتی با استفاده از این ذخائر اقتصاد خود را اداره کنند اما اگر این روند طولانی شود دچار مشکل خواهند شد. طبیعتا ایران هم درآمدهایش کاهش خواهد یافت وکسری بودجه اش تشدید خواهد شد. البته اگر مشکل تحریمها حل شود و مذاکرات به نتیجه برسد و بخشی از منابع ارزی ایران که در خارج حبس شده است آزاد شود مدتی میتوان این قیمتها را تحمل کرد اما همراهی این قیمتها با تحریمها مشکلات تشدید خواهد نمود.
4- با توجه به قیمت تمام شده بالای نفت شیل، آیا آمریکا می تواند در این بازار نفتی پیروز باشد؟
پاسخ- نفت لایههای شیلی در چند منطقه در ایالاتمتحده تولید میشود که ویژگیهای زمینشناختی و شرایط و هزینههای متفاوتی دارند و نمیتوان یک هزینه واحد را برای همه در نظر گرفت. بررسیهای مختلفی هم در این زمینه انجام شده است. بعضی بررسیها نشان میدهد که حدود 70 درصد از تولید نفت شیلی در قیمت حدود 50 دلار هم قابل تداوم است و این را هم باید در نظر گرفته که به هر حال با گذشت سال ها از آغاز توسعه این منابع و با توسعه تکنولوژی، هزینهها نسبت به گذشته کاهش یافته و زیر ساختها نیز توسعه یافته است. اما بهرحال سرمایهگزاریهای بیشتر در این زمینه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و نرخ رشد تولید از این منابع، کند خواهد شد.
5- به نظر شما ایران چگونه می تواند با کاهش قیمت نفت برخورد کند؟
پاسخ- . در سطح بینالمللی شاید با تحرک سیاسی بتوان تلاش کرد که اوپک در اجلاسهای بعدی به توافقات بهتری برای تثبیت بازار دستیابد. اما در سطح داخلی باید تمام تلاش ملی در این جهت بکارگرفته شود که وابستگی اقتصاد کشور به نفت کاهش یابد.
6- با توجه به شرایط و محدودیتهای موجود، ایران چه اقداماتی در جهت بهرهبرداری از منابع مشترک و مخازن جدید نفتی میتواند انجام دهد؟
پاسخ- میادین مشترک در اولویت توسعه و بهرهبرداری هستند و تا بر روی این میادین سرمایهگزاری کافی نشده است نباید بر روی میادین مستقل سرمایهگزاری شود.
7- به گمان شما فاصله گرفتن و یا بهتر رها کردن نفت برای ایران بهتر است؟
پاسخ- این تجربه یک بار دیگر نشان میدهد که تا وقتی اقتصاد وابسته به نفت است این گرفتاری ها وجود دارد و حتی تجربه نشان داده است که در مجموع بالا بودن درآمدهای نفتی بیشتر به کشور لطمه زده است تا پایین بودن آن. متاسفانه ما مکانیزم ذخیره ارزی را هم از مسیرش منحرف کردهایم و هم پایبندی لازم را به آن نداشتهایم. مکانیزم ذخیره ارزی برای همین بود که در سالهای رونق نفتی ارز خارجی برای پر کردن چاله دوران افت قیمت نفت ذخیره شود، اما دولت گذشته منابع حاصل از دوران رونق نفتی را ضایع کرد.
همچنین این تجربه یکبار دیگر نشان میدهد که راه نجاتی جز متنوع کردن اقتصاد کشور و قطع وابستگی اقتصاد از نفت از طریق توسعه همهجانبه وجود ندارد و این مستلزم عزم و اراده ملی و برنامه بلندمدت و متعهد بودن به قانون و از جمله قوانین برنامه است.