وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

در گفت‌وگو با غلامحسین حسنتاش مطرح شد
کاهش هزینه‌های دیپلماسی در تعامل نفت و سیاست خارجی

در عرصه دیپلماسی اقتصادی نفت و انرژی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که مناسبات بین کشورها را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد، با عنایت به این موضوع برای سوال اول مایل هستم جنابعالی در خصوص ضرورت تعامل دستگاه انرژی با دستگاه دیپلماسی کشور توضیح بفرمایید.

باید توجه داشت که نفت سیاسی‌ترین کالای جهانی است. قرار گرفتن حدود 70 درصد ذخایر نفت جهان در یک منطقه خاص در حالی که بیشترین مصارف آن در مناطق بسیار دورتر از آن قرار دارد، نفت را به یک پدیده ژئوپلتیک تبدیل نموده است. 
در مورد گاز طبیعی نیز گرچه محل ذخایر آن قدری متفاوت و به تبع آن ژئوپلتیک آن نیز با نفت متفاوت است، اما وضعیت کلی آن مشابه نفت است. محوریت نفت و گاز در سبد انرژی جهان با سهمی بیشتر از 60 درصد، به طور کلی مقوله انرژی را به یک مقوله سیاسی تبدیل کرده است.
در کشورهای صنعتی حتی اگر تا قبل از دهه 1970 انرژی را دست کم در ظاهر یک مقوله اقتصادی می‌دانستند و نفت و گاز را کالاهای تجاری می‌شناختند؛ اما بدون شک پس از آن بدون پرده‌پوشی، این مقوله را یک مقوله استراتژیک و نفت و گاز را کالاهایی دانستند که باید تحت کنترل و برنامه‌ریزی کامل درآیند و به هیچ وجه قابل واگذاری به نیروهای بازار نیستند. آژانس بین‌المللی انرژی(IEA) در سال 1975 به‌همین منظور تاسیس شد که راهبردهای انرژی کشورهای صنعتی را هماهنگ کند.
ایران یک کشور صاحب‌ ذخایر عظیم نفت و گاز و علاوه بر آن واقع در مرکز منابع مهم انرژی جهان و یکی از مهم‌ترین مسیرهای انتقال آن است. مرز آبی طولانی در جنوب و مرز خاکی طولانی در شمال با مهم‌ترین کشورهای صاحب ذخایر نفت و گاز، موقعیت ویژه‌ای را برای ایران در ژئوپلتیک انرژی جهان به وجود آورده است؛ به‌طوری که اگر حتی خودمان صاحب ذخایر نفت و گاز نبودیم نیز جایگاه ژئوپلتیک تاثیرگذاری در انرژی 
جهان داشتیم. 
جالب‌تر اینکه ایران فصل مشترک و محل تلاقی ژئوپلتیک نفت و ژئوپلتیک گاز نیز هست؛ چون روسیه و ترکمنستان در شمال ایران مهم‌ترین قطب‌های تولید گاز و صدور آن از طریق خط لوله هستند و قطر در جنوب ایران مهم‌ترین قطب صدور گاز به صورت LNG است که همه تولید و صادرات گازش هم از میدان مشترک با ایران انجام می‌شود.
با توجه به آنچه ذکر کردم، بعید است کسی به جایگیری ایران در نقشه جهان توجه کند؛ بدون آنکه به یاد نفت و گاز و انرژی بیفتد یا کشوری به رابطه با ایران بیندیشد و از نفت و گاز آن غافل باشد. وابستگی اقتصاد داخلی و تجارت خارجی کشور به نفت نیز از جنبه‌ای دیگر سیاست خارجی ایران را به صورتی مضاعف با نفت گره‌زده است.
با توجه به چنین تعاملات گسترده میان نفت، انرژی و سیاست‌خارجی، ارتباط فعال میان صنعت نفت و دستگاه دیپلماسی کشور یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است و در غیر این‌صورت ما نه در عرصه نفت توفیق کامل خواهیم داشت و نه در عرصه سیاست خارجی.
البته اهمیت و محوریت نفت و انرژی در شئون مختلف کشور به سیاست خارجی و دیپلماسی محدود نمی‌شود. نفت با مقولاتی چون توسعه اقتصادی، امنیت ملی و سایر شئون مانند صنعت، سیاست داخلی و حتی جامعه‌شناسی سیاسی نیز ربطی وثیق و تعامل دارد.
اهمیت نفت و گاز در سبد انرژی امروز جهان و اهمیت انرژی در اقتصاد امروز جهان موجب تعاملی گسترده میان انرژی و سیاست شده است. همان‌طور که اشاره کردم، به‌رغم همه تلاش‌های کشورهای صنعتی از دهه 1970 به بعد، هنوز بیش از 60 درصد انرژی مصرفی آنها را نفت و گاز تشکیل می‌دهد. بسیاری از رفاقت‌ها، رقابت‌ها و تحولات سیاسی جهان تحت تاثیر انرژی است و تفوق بر منطقه خلیج‌فارس یعنی منطقه دارای بیشترین ذخایر نفت و بخشی از ذخایر گاز جهان، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های سلطه و برتری آمریکا به عنوان بزرگ‌ترین قدرت جهان است.
با وجود چنین تعامل گسترده‌ای میان نفت و سیاست، آن هم برای کشوری که به این زودی‌ها از نفت و گاز گریزی ندارد، نمی‌توان سیاست خارجی کشور را بدون شناخت دقیق از نفت و انرژی ترسیم نمود و دیپلماسی کشور بدون درک عمیق و دقیق از انرژی و تحولات آن نائل به مطلوب نمی‌شود و متقابلا استراتژی‌ها و سیاست‌های بخش انرژی و نفت کشور را نیز بدون تعامل با سیاست خارجی نمی‌توان به‌درستی ترسیم کرد.
با توجه به توضیحات شما نقش دستگاه دیپلماسی خارجی کشورمان را در حفظ ظرفیت‌های انرژی برای بهبود شرایط اقتصادی ایران از طریق تعاملات بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به نظر من سیاست ایران در این زمینه خیلی موفق نبوده است. برای کشوری مثل ایران که هم نفتی است و هم در یک منطقه و شاهراه مهم نفتی قرار دارد، بدون شک سیاست خارجی و روابط خارجی اش به شدت تحت تاثیر این پدیده ژئوپلتیک است. در این شرایط موفقیت در سیاست خارجی و روابط بین‌المللی مستلزم این است که هم دستگاه سیاست خارجی کشور نسبت به مسائل نفت و انرژی و خصوصا ابعاد ژئوپلتیک آن اِشراف داشته باشد و هم هماهنگی فعالی میان بخش نفت و بخش روابط بین‌المللی وجود داشته باشد.
به نظر من متاسفانه نه آن اشراف وجود دارد و نه این هماهنگی، چون اصولا ما در کارهای بین دستگاهی که مستلزم هماهنگی وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف است، ضعیف هستیم. ضمنا موفقیت کامل صنعت نفت در بسیاری از اهداف و برنامه‌ها و وظایف خود نیز مستلزم همین تعامل فعال دو دستگاه است.
به نظر شما موانع این عدم هماهنگی میان بخش نفت و دستگاه دیپلماسی را باید در چه دانست؟ راهکار‌های رفع این موانع از نظر جنابعالی چیست؟ 
برای پاسخگویی به چرایی عدم ایفای نقش مطلوب نفت در سیاست خارجی و دیپلماسی کشور، باید نگاهی گذرا به تاریخچه صنعت‌ نفت در یکصد سال اخیر انداخت و نقش نفت در اقتصاد کشور را به‌صورت ساختاری مورد توجه قرار داد.
واقعیت این است که صنعت نفت در هفتاد سال اول عمر خود و قبل از وقوع انقلاب اسلامی به‌صورت انحصاری توسط خارجی‌ها سیاست‌گذاری و مدیریت می‌شد و در تعامل با اقتصاد و دیگر بخش‌های کشور نبود و در سه دهه اخیر هم اگرچه مدیریت آن را به دست گرفته‌ایم، لیکن موفق به تغییر ساختار کلی اقتصاد و تبیین نقش نفت در آن نشده‌ایم و کماکان اقتصاد کشور که بیش از 80 درصد آن مستقیما متکی به نفت است در حاشیه بیست درصدی دست و پا می‌زند. 
این عدم توفیق در تغییر ساختار را در ترکیب کابینه به‌خوبی می‌توان مورد ملاحظه قرار داد، یک وزیر نفت که 80درصد اقتصاد را نمایندگی می‌کند و حدود بیست وزیر دیگر که نوعا اطلاعاتشان از نفت بسیار اندک است، یعنی از 80درصد اقتصاد کشور بی‌اطلاع هستند، حاشیه بیست درصدی را نمایندگی می‌کنند که طبیعتا تکلیف تصمیمات برآمده از چنین ساختاری را می‌توان از قبل پیش‌بینی کرد. این حاصلی ندارد جز عدم استفاده از این نعمت خدادادی در ساماندهی اقتصاد و تجارت و سایر مقولات خارجی کشور. 
در تلاش بی‌حاصل در ساماندهی مسائل حاشیه‌ای در سیاست‌خارجی نیز همین رویکرد به نحو دیگری حاکم است و تعامل را دشوار می‌کند. بیش از یکصد سفیر و کاردار و نمایندگان بخش سیاست خارجی، بی‌اطلاع از نفت و مسائل انرژی و در تلاش برای ساماندهی بخش حاشیه‌ای اقتصاد کشور و مثلا بازاریابی خودرو پراید یا سمند در «بلاروس» هستند و این درحالی است که بر اساس پیش‌بینی‌ها، کماکان محوریت نفت و گاز در سبد انرژی جهان ادامه داشته و در هزاره سوم سهمی حداقل شصت درصدی خواهد داشت و این خود موید ضرورت ویژه تعامل دستگاه دیپلماسی کشور با بخش انرژی است.
تعامل قوی‌تر میان نفت و سیاست خارجی می‌تواند هزینه‌های دیپلماسی را کاهش داده و حتی دیپلماسی را به ابزاری برای تولید درآمد و ثروت مبدل نماید و لذا راهکارهای این همکاری را باید جست‌وجو و موانع آن را شناسایی کرد و برطرف نمود.
اهمیت این مساله بیشتر از آن است که مثلا با اعزام رایزن‌های نفتی یا انرژی به سفارتخانه‌های ایران در همه یا برخی کشورهای جهان حل شود، گرچه ممکن است وجود چنین رایزنانی نیز در بسیاری موارد ضرورت داشته باشد اما بسنده کردن به آن تقلیل دادن مساله و برخورد سطحی با آن است. یک تعامل قوی میان دو دستگاه مستلزم بوجود آوردن یک ارتباط نهادینه است. علاوه بر آن به نظر می‌رسد حداقل دانش و اطلاع از مسائل نفت و انرژی برای همه مدیران و همه دیپلمات‌های کشور ضرورت دارد.
اگر در کشور ما در انجام کارهای جمعی و روابط و همکاری‌های بین دستگاهی و چند دستگاهی ضعف و ناکارآمدی وجود دارد حداقل در این مورد خاص برای حل این مشکل باید تمرین و تلاش نمود.
گاهی شخصیت‌ها و روحیات انحصار طلبانه مانع تعامل و همکاری بوده است. در اموری که سازوکارهای نهادی وجود ندارد بعضا افراد و سلیقه‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای می‌یابند و اگر کسانی مرکز و محور تعامل باشند که از روحیه انحصار طلبی برخوردار باشند و بخواهند شخص خود را حد فاصل و نقطه اتصال انحصاری یک ارتباط قرار دهند طبعا این تعامل نهادینه نخواهد شد.
اعتماد و اطمینان دو دستگاه نفت و سیاست خارجی نسبت به یکدیگر و خصوصا اعتماد هر یک به درک و شناخت و تشخیص طرف دیگر نیز در شکل‌گیری این تعامل مهم است. اگر تصور هر طرف آن باشد که طرف مقابل درک دقیقی از منافع ملی و نیز اهمیت و وزن ابزارها ندارد بلکه تنها در قالب یک برخورد سطحی می‌خواهد از ابزارهای در اختیار طرف مقابل، برای توفیق حوزه مدیریت خود و احیانا پوشاندن نقاط ضعف خود استفاده نماید، طبعا دو طرف توانایی‌ها و ابزارهای خود را از طرف مقابل پنهان خواهند کرد و تعاملی پدید نخواهد آمد.
برگزاری مستمر همایش‌هایی که این تعامل و موضوعات مشترک را واکاوی می‌کنند با حضور دست‌اندرکاران هردو دستگاه و همکاری موسسات مطالعاتی وابسته به دو دستگاه و انجمن‌های علمی غیردولتی مرتبط با مباحث دو دستگاه، می‌تواند مقدمه و تمرین خوبی در این زمینه باشد و درتداوم خود راهکارهای نهادینه کردن این تعامل را جست‌وجو کند.
شناخت موانع هماهنگی و تعامل نهادینه میان نفت و دستگاه دیپلماسی کشور و راهکارهای رفع این موانع و توسعه این تعامل، دقت و بررسی بیشتری‌ را می‌طلبد.
پیمان‌های انرژی که در دنیا رایج است، چقدر می‌تواند در مناسبات اقتصادی کشورها تاثیر بگذارد؟
منظورتان از پیمان انرژی را نمی‌دانم چیست. اما یکسری سازمان‌های همکاری انرژی در جهان هست که یکی از مهم‌ترین آنها آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) است که فقط کشورهای صنعتی عضو آن هستند و همکاری‌های انرژی و سیاست‌های انرژی آنها را هماهنگ می‌کند. یکی اوپک است که صادرکنندگان نفت عضو آن هستند. مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF) و مجمع جهانی انرژی (IEF) هم هستند که ایران در سه تای اخیرالذکر عضو است. طبیعتا عضویت در این مجامع و سازمان‌ها فرصت بیشتری را برای توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه و فرصت بیشتری را برای فعالیت دیپلماتیک و تاثیرگذاری بر فضای بین‌المللی و استفاده از آن در جهت تامین منافع ملی ایجاد می‌کند ولی موفقیت در این مسیر مستلزم همان چیزی است که در پاسخ قبلی اشاره کردم.
البته تشکیلاتی به نام ECT هم در دنیا وجود دارد که به فارسی آن را پیمان منشور انرژی می‌نامیم که ابتدا منشور انرژی اروپا بوده و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیرشورویT اروپایی‌ها سعی کردند آن را به سطح بین‌المللی گسترش دهند که چندان هم موفق نبوده‌اند، اما این منشور در سطح اروپا موفق بوده است، چون همکاری‌های انرژی زیادی در میان کشورهای کوچک اروپا وجود دارد، خطوط‌لوله فرامرزی گاز که کشورهای مختلف اروپایی را در‌می‌نوردد و شبکه‌های گاز را متصل می‌کند یا خطوط انتقال برق که شبکه برق این کشورها را به هم وصل می‌کند و هم رقابت بین تولید و توزیع کننده‌های انرژی را گسترش می‌دهد و هم با یک‌ پارچه کردن شبکه‌های انرژی سیستم انرژی را بهینه می‌کند و مشکلات اوج و فرود مصرف را حل می‌کند. پیمان منشور انرژی مقررات و ضوابط و قواعد اینگونه همکاری‌ها را خصوصا در زمینه ترانزیت و تجارت و انتقال انرژی تعیین می‌کند و طبیعتا تبادلات انرژی میان اعضای آن خیلی سهل‌تر می‌شود. 
یک سری قراردادهای دوجانبه تبادل انرژی هم وجود دارد مثل خط‌لوله صادرات گاز ما به ترکیه یا واردات گازما از ترکمنستان یا صادرات برق به برخی کشورها که می‌تواند در جهت بسط روابط کشورها موثر باشد. مسلما عقد این قراردادها مستلزم سیاست خارجی قوی و همان همکاری است و وقتی منعقد شد در جهت توسعه و تحکیم روابط کشورها موثر است.
جایگاه ایران در اوپک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا کاهش تولید نفت ایران طی ماه‌های اخیر تاثیری بر مناسبات ایران و اوپک دارد؟
سازمان اوپک دوران‌های سختی را برای حصول به تصمیمات مناسب پشت سر گذاشته است که ممکن است در آینده نیز تکرار شود. گاهی شرایطی وجود داشت که باید به دشواری تصمیمات را به سمتی هدایت می‌کردیم که کمترین خسارت را برای کشور ما به دنبال داشته باشد.
در دوران‌های سخت اجلاس‌های اوپک را می‌توان به صحنه نبردی تشبیه نمود که در آن موفقیت از آن کسی است که قبلاً تمرین‌های لازم را کرده باشد و تجهیزات لازم را فراهم آورده باشد و از لجستیک مناسب برخوردار باشد. در اختیار داشتن حداکثر اطلاعات از حریفان، پیش‌بینی و سناریوسازی از رفتار ایشان و مهم‌تر از آن تاثیر گذاری بر انتخاب آنها، لازمه موفق بازگشتن از اجلاس‌های اوپک است که شاید بتوان نام آن را خدمات متقابل نفت و دیپلماسی نامید.
به نظر شما چه اقداماتی می‌توان برای تقویت جایگاه ایران در اوپک انجام داد؟
در این مورد هم همان تعامل فعال میان دو دستگاه نفت و سیاست‌خارجی مهم است. علاوه‌بر این اگر ایران در زمینه رصد کردن بازارهای جهانی انرژی و نفت فعال باشد و در محافل بین‌المللی نفتی و انرژی حضور فعال و حرف برای زدن داشته باشد نیز در تقویت جایگاهش در اوپک موثر است، متاسفانه این حضور اینک بسیار کم‌رنگ است. هفته‌ای نیست که در گوشه‌ای از جهان یک کنفرانس مهم نفتی یا انرژی برگزار نشود و جای کارشناسان ایرانی در همه آنها خالی است و ما از تحولات جهانی انرژی و نفت دور افتاده‌ایم.
اگر آن رصد کردن اتفاق بیفتد و این حضور فعال باشد به تبع آن نیروهای زبده در استاندارد بین‌المللی نیز تربیت خواهند شد و آنگاه ایران می‌تواند سمت‌های بیشتری را هم در دبیرخانه سازمان اوپک و سایر سازمان‌ها که عضو هستیم، بدست آورد و شانس بیشتری را برای بدست آوردن سمت دبیرکلی اوپک داشته باشد.
البته توفیق ایران در صنعت نفت داخلی خود نیز در این رابطه موثر است، وجود یک صنعت نفت با برنامه و قوی در داخل که توان پیشبرد طرح‌ها و پروژه‌های خود را خصوصا در بخش بالادستی داشته باشد، در جایگاه بین‌المللی کشور نیز تاثیرگذار خواهد بود.
درحالی که این روزها تحریم‌های یکجانبه علیه کشورمان در جریان است و نفت که به عنوان شاهراه حیاتی اقتصاد ما محسوب می‌شود تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته، آیا آمریکا و متحدانش می‌توانند با موضوع نفت معامله جدی کنند؟
منظورتان از معامله جدی را متوجه نمی‌شوم اما اگر منظور این باشد که آیا تحریم نفتی بر ما موثر است یا نه، باید بگویم که به نظر من قطعا موثر است. متاسفانه اقتصاد ما هنوز یک اقتصاد وابسته به نفت است و این وابستگی در سال‌های اخیر تشدید هم شده است، بنابراین در چنین اقتصادی، قطع صادرات نفت حداقل در کوتاه مدت و میان مدت تاثیر منفی بر اقتصاد خواهد داشت و ایجاد فشار خواهد کرد هرچند در بلند مدت می‌تواند به نفع اقتصاد باشد، البته به شرط اینکه بتوانیم از فشارهای کوتاه و میان‌مدت عبور کنیم.
البته اگر بسترهای گسترش تولید ملی و قطع وابستگی به تک محصولی تمهید شده بود در میان مدت هم این امر می‌توانست مثبت باشد.
تهدید به عرضه ذخایر استراتژیک به بازار برای تعادل در بازار و جلوگیری از گران شدن نفت،چقدر می‌تواند اجرایی باشد؟
از نظر اجرایی که کاملا امکان پذیر است. وقتی انبار و ذخیره‌ای وجود دارد که از نظر لجستیکی هم به بازار وصل است خوب می‌توان هر زمانی آن را وارد بازار کرد، اما همانطور که از نامش مشخص است این ذخایر استراتژیک است و در شرایط خاص از آن استفاده می‌شود، کشورهای صنعتی بعد از شوک‌های اول و دوم نفتی در دهه 1970 این ذخایر را ایجاد کردند که بازهم اگر جنگ و انقلاب و تحولات ژئوپلتیک ویژه یا حتی حوادث طبیعی استثنایی رخ داد که مانع عرضه کافی نفت به بازار شد بتوانند تا مدتی با استفاده از آن خودشان را اداره کنند و در ماجرای تحولات لیبی و خروج نفت آن کشور از بازار جهانی نفت یا مثلا در جریان توفان کاترینا که موجب توقف تولید نفت منطقه خلیج مکزیک شد نیز از آن استفاده کردند و در هر شرایط ویژه دیگری نیز ممکن است از آن استفاده کنند، البته حجم این ذخایر محدود است و حداکثر تا یکی دو ماه می‌تواند کمبود عرضه را جبران کند.
آیا پیمان منطقه ای مثل اوپک می‌تواند در مناسبات اقتصادی جهانی تاثیرگذار باشد؟چگونه؟
البته اوپک یک سازمان منطقه‌ای نیست و فرامنطقه‌ای است از آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی عضو دارد. 
متاسفانه اوپک دیگر سازمان تاثیرگذاری در جهان و در مناسبات اقتصادی و انرژی جهانی نیست و اگر همین روند ادامه یابد پیش بینی من این است که تاثیرگذاری اوپک کمتر هم خواهد شد. اوپک پنجاه و دو سال پیش در شرایط بسیار متفاوتی با امروز، تاسیس شده و نتوانسته است خود را روزآمد کند. اساسنامه اوپک و سازوکار این سازمان نیز پتانسیل اصلاح و تحول درونی را ندارد.
در حالی که جبهه مقابل اوپک یعنی آژانس بین‌المللی انرژی به عنوان سازمان مصرف‌کنندگان عمده و واردکنندگان نفت و انرژی، کل انرژی را یکپارچه نگاه‌ می‌کنند و نیز برنامه‌های بلندمدت دارند، اوپک در محدوده نفت که تنها یکی از حامل‌های انرژی است باقی مانده و برنامه و استراتژی بلندمدت هم ندارد.
بنابراین تاثیرگذاری اوپک و خروج آن از انفعال، نیازمند یک تحول اساسی است، اما با توجه به ترکیب کشورهای عضو سازمان و وابستگی‌ها و منافع متفاوت و بعضا متضاد آنان و نیز سازوکار و اساسنامه سازمان که اشاره کردم، من امیدی به این تحول ندارم.
البته همه این حرف‌ها به آن معنا نیست که مثلا ما باید از اوپک خارج شویم یا حضورمان را کمرنگ کنیم، چون از نظر من عضویت در سازمان اوپک به‌رغم کم تاثیر بودن یا بی‌تاثیر بودن این سازمان در تحولات جهانی، فرصت‌های جنبی و حاشیه‌ای را برای ما به‌وجود می‌آورد، به عبارت دیگر برای ما به عنوان یک عضو، شاید حاشیه اوپک مهم‌تر از متن آن باشد. کما اینکه در مورد مجمع جهانی گاز و مجمع جهانی انرژی هم همین‌طور است آنها هم حداقل فعلا، تاثیرگذاری چندانی در تحولات جهانی اقتصاد و انرژی، ندارند. 


http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=341694

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۱/۲۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی