وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

در مردادماه 90 سایت دیپلماسی ایرانی میزگردی را در مورد دیپلماسی انرژی برگزار کرد که صاحب این وبلاگ بهمراه آقایان ترکان و عماد حسینی در آن شرکت داشتیم گزارش آن روی سایت دیپلماسی ایرانی به آدرس زیر موجود است 

http://irdiplomacy.ir/fa/files/8/listView

خلاصه سخنان صاحب این وبلاگ در آنجا به شرح زیر خلاصه شده است 


رقیب ما در میدان مشترک نفتی، چاه های افقی حفر کرده است

دیپلماسی ایرانی: در این نشست غلامحسین حسن تاش استاد دانشگاه و کارشناس مسائل انرژی، نفت و گاز را پدیده هایی ژئوپلتیک دانست و گفت: 63 درصد تولید نفت در خاورمیانه و مجموعا بیش از 80 درصد ذخایر گاز در خاورمیانه و روسیه و آسیای میانه قرار دارد. ذغال سنگ نیز سومین سهم را در سبد انرژی دنیا دارد که مناطق مصرف آن با مناطق تولیدش هماهنگی دارد و بنابراین پدیده ژئوپلتیکی را به وجود نمی آورد.

به گفته وی، "در جدیدترین چشم اندازی که منتشر شده است، مشخص شده که جهان به این زودی از مصرف نفت و گاز خلاص نمی شود. پیش بینی می شود سهم خلیج فارس در تامین نفت و گاز جهان طی دهه آتی افزایش پیدا کند. کشور ما صرف نظر از اینکه خودش دارای ذخایر است، در موقعیتی قرار گرفته که اگر نفت و گاز هم نداشت، دارای اهمیت ژئوپلتیک تلقی می شد."

حسن تاش اضافه کرد: کشورهای صنعتی از سال 1973 (دوره شوک نفتی) به بعد، تلاش کرده اند وابستگی خود را به این انرژی ها کم کنند و تمام تلاش خود را برای به حداقل رساندن این نیاز و استفاده از انرژی های هسته ای و ذغال سنگ مصروف داشته اند. کشورهای صنعتی پس از 1973 نفت و انرژی را کالایی استراتژیک خواندند و با آن به عنوان کالای بازار و تجاری برخورد نکردند که این مسئله اهمیت سیاسی انرژی را نشان می دهد.

رئیس سابق موسسه مطالعات بین المللی انرژی افزود: هم ذخایر و هم موقعیت انرژی ایران به گونه ای است که هیچ کشوری بدون توجه به نفت و گاز و موقعیت ژئوپلیتیک با ایران مواجه نخواهد شد و سیاست خارجی ایران ناگزیر با مسئله نفت پیوند خورده است. مهم ترین جنبه روابط ما با قدرت های فرامنطقه ای، نفت بوده است. البته این ذخایر هم تهدید ایجاد می کند و هم فرصت که تهدیدها را در تمایل قدرت ها به تصرف بر ذخایر منطقه می توان ملاحظه کرد.

حسن تاش سپس به تبیین عبارت دیپلماسی انرژی پرداخت و گفت: در ادبیات مربوطه، معمولا دیپلماسی را به معنی ابزار و وسیله ای برای پیشبرد اهداف بین المللی یک کشور مراد می کنند و یا اینکه آن را مرادف و معادل سیاست خارجی می دانند. به همین دلیل من همیشه با ترکیب "دیپلماسی انرژی" مشکل داشته ام چرا که اگر دیپلماسی، ابزار است، معنی دیپلماسی انرژی را نمی فهمم و اگر مراد از آن سیاست خارجی باشد، پس باید بگوییم انرژی و سیاست خارجی. به هرحال آنچه موردنظر من است این است که چگونه باید تعامل میان دستگاه های انرژی و سیاست خارجی را تنظیم کنیم تا از این طریق به اهداف ضروری خود دست یابیم.

وی به تلاش امریکایی ها برای در دست گرفتن امنیت منطقه و موفقیت در رقابت های اقتصادی اشاره کرد و افزود: دولتمردان امریکایی همیشه گفته اند که سیاست انرژی در کانون سیاست هایشان قرار دارد. در روسیه هم در زمان دوره دوم ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، اهرم های سابق روسیه به کار افتاد و صادرات گاز به اروپا بیش از پیش مورد توجه این کشور قرار گرفت. روسیه نشان داده که دوست دارد انحصار خودش را در بازار اروپا مستحکم کند و از این انحصار به عنوان ابزار سیاسی استفاده کند. می گویند روسیه این اهرم را جایگزین اهرم ایئولوژیک در دوران رژیم شوروی سابق کرده است.

این کارشناس مسائل انرژی اضافه کرد: گاز در دهه آینده اهمیت بیشتری پیدا می کند و از آنجا که روس ها موقعیت برتر را در حجم ذخایر دارند و از جهتی نیز در نقطه اتصال و صادرات گاز به غرب و شرق قرار دارند، امریکایی ها مایل اند که این امتیاز دوم را از روس ها بگیرند تا بازار را همچنان تحت کنترل داشته باشند. امریکا درباره چین نیز نگرانی های خاص خود را دارد و بنابراین سعی می کند موضوع آلاینده ها و محیط زیست را در قبال چین برجسته کند تا وابستگی این کشور به ذغال سنگ و تسلط امریکا بیش شود.

وی با اشاره به تعامل گسترده میان نفت و سیاست گفت: کشور ما چاره ای جز برقراری این تعامل ندارد. نه سیاست خارجی می تواند بدون شناخت انرژی به دیپلماسی موفقی برسد و نه بخش انرژی بدون دیپلماسی، موفق به تعامل گسترده و دستیابی به اهداف موردنظرش خواهد بود. اما آیا ما تاکنون دیپلماسی نفتی موفقی داشته ایم؟ متاسفانه پاسخ من منفی است. ما در میادین مشترک به تعامل میان دستگاه دیپلماسی و دستگاه انرژی نیاز داریم تا بتوانیم با کشورهای همسایه رقابت موفقی داشته باشیم. ما 28 میدان مشترک با کشورهای همسایه داریم. در پارس جنوبی که بزرگ ترین میدان مشترک ماست، رقیبمان روزی 360 میلیون متر مکعب برداشت می کند و ما 210 میلیون. عراقی ها و اماراتی ها هم سهم بسیار بیشتری نسبت به ما دارند. در مورد میدان مشترک با عربستان هم باید بگوییم که آنها روزی 450 هزار بشکه برداشت می کنند و ما 42 هزار بشکه.

این استاد دانشگاه با تاکید بر موضوع رقابت در مسئله میادین مشترک افزود: آیا سفارتخانه های ما کوچک ترین تحرکی در این زمینه داشته اند؟ قبل از انقلاب نشست هایی در کشورهای همسایه برگزار می شد و مسئله صیانت میادین نفتی مورد بررسی قرار می گرفت. امروز نیاز داریم که سطح تعامل و تحرک دیپلماتیک را افزایش دهیم. متاسفانه مشاهده می کنیم که طرف مقابل که میدان مشترک با ما دارد، به بخش و لایه های ما آمده و این موضوع می تواند قابل پیگیری باشد. ما باید مانع حفر چاه های افقی در میادین مشترک شویم.

دکتر حسن تاش با تاکید بر اهمیت شناخت رفتار رقبا و نگاه آنها به تبادلات سیاسی و انرژی گفت: در اجلاس اخیر اوپک سوال بزرگی که برای ما مطرح بود این بود که آیا عربستان توانایی جایگزینی نفت لیبی را خواهد داشت یا خیر. خیلی ها فکر می کردند این توانایی وجود ندارد. چه کسی باید به این سوال پاسخ دهد و دستگاه دیپلماسی ما چقدر این موضوع را دنبال کرده است؟ ما در اوپک با افزایش تولید مخالفت کردیم. من معتقدم اگر مطلع بودیم که امکان تولید بیشتر برای عربستان وجود ندارد، می توانستیم هم چراغ سبزی به اروپا نشان بدهیم و هم سهم تولید در اوپک را آزاد بگذاریم. متاسفانه کمی چشم و گوش بسته در اوپک شرکت می کنیم و مواضع‌مان براساس دیپلماسی فعال نیست.

وی در پایان حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت و شناخت نیت برخی کشورها نظیر هند در شروع همکاری های انرژی و سپس سوءاستفاده از همکاری ها را مستلزم تعامل فعال دستگاه های سیاست خارجی و انرژی دانست و گفت: بسیاری از مدیران دیپلماسی ما آشنایی با حوزه نفت و انرژی ندارند. نباید سطح تعاملات انرژی با کشورهای خارجی را به وجود رایزن های انرژی تقلیل دهیم. سفرا و دیپلمات های ما باید از تاثیر و تاثر انرژی بر سیاست خارجی مطلع باشند و ضرورت های لازم را درک کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۰ ، ۰۹:۳۸
سید غلامحسین حسن‌تاش