رژیم اشغالگر قدس از وابستگی مطلق به واردات انرژی تا صادرات گاز
رژیم اشغالگر قدس از وابستگی مطلق به واردات انرژی تا صادرات گاز
مقدمه
رژیم اشغالگر قدس از بدو تاسیس تا همین سالهای اخیر فقیرترین کشور خاورمیانه از نظر منابع سوختهای فسیلی و دارای وابستگی کامل به واردات نفت و گاز و ذغال سنگ، شناخته میشد. ضربالمثل طنزی در میان اسرائیلیها رایج است که: حضرت موسی (ع) چهل سال قوم یهود را چرخاند تا به بخشی از خاورمیانه برساند که فاقد نفتوگاز باشد!
شگفت است که مسئله تامین انرژی، در منطقهای سرشار از منابع انرژی همواره یکی از تهدیدهای جدی رژیم صهیونیستی بوده است. اما اینک این تصویر بکلی تغییر کرده است.
بازارجدید گاز در مدیترانه شرقی
به نتیجه رسیدن بعضی از فعالیتهای اکتشافی در فلاتقاره اسرائیل و قبرس در سالهای آخر قرن گذشته، نشان داد که حوضه رسوبی موسوم به "لِوانت" (Levant) واقع در مدیترانهشرقی که کشورهای قبرس، سوریه، لبنان، اسرائیل و منطقه تحت کنترل فلسطینیها، در اطراف آن قرارگرفتهاند، میتواند سرشار از هیدروکربن و خصوصا گاز باشد. با گسترش فعالیتهای اکتشافی، تا کنون بیش از 35 تریلیون فوتمکعب گازطبیعی در این حوضه رسوبی کشف شده است اما گزارش مرکز مطالعات زمینشناسی امریکا (USGS)در سال 2010 نشان داد که پتانسیل ذخائر هیدروکربنی و خصوصا گازطبیعی در این حوضه رسوبی، بسیار فراتر از این است. گزارش مذکور برآورد میانه از ذخائر نفت این حوضه را 1.7 میلیارد بشکه، برآورد میانه از پتانسیل ذخانر اکتشاف نشده گازی را 112 تریلیون فوت مکعب (3.1 تریلیون مترمکعب) و پتانسیل میعانات گازی (NGL) این حوضه را 3.1 میلیارد بشکه اعلام نموده است.
همانطور که در نقشه زیر مشخص است، حوضه رسوبی لوانت از انتهای حوزه رسوبی دلتای نیل در امتداد مرزهای مصر و اسرائیل در صحرای سینا شروع میشود و تا نزدیکی مرزهای آبی ترکیه امتداد مییابد. حوضه رسوبی دلتای نیل نیز دارای ذخائر گازطبیعی بوده است که توسط کشور مصر بهرهبرداری میشود.
انتشار گزارش USGS در کنار نتایج اکتشافات جدید گازی در این منطقه، چشمانداز انرژی مدیترانه شرقی را کاملا متحول نموده و بر چشمانداز جهانی انرژی نیز تاثیرگذاشته است، خصوصا که همه کشورهای منطقه غیر از سوریه وابسته به واردات انرژی بودهاند. توسعه این ذخائر میتواند این کشورها را از نظر انرژی خودکفا کند، وضعیت اقتصادی آنها را متحول کند و منابعی که قبلا به این کشورها صادر میشد را به بازارهای دیگر منتقل نماید.
اما در این میان ابعاد مسئله درمورد رژیم اشغالگر قدس گستردهتر است و این کشور صادرات گاز را نیز در برنامه خود قرارداده است. همانطور که در جدول فوق ملاحظه میشود از یازده میدان گازی فهرست شده در جدول که تاکنون در حوضه رسوبی لوانت کشف شده است، نه میدان آن و بزرگترین آن (میدان لویاتان)، در محدوده آبهای اسرائیل است ولذا در سطور آتی بر روی آن تمرکز شده است.
وضعیت انرژی در اسرائیل
رژیم اشغالگر قدس تا چند سال پیش وارد کننده مطلق نفت و گاز و ذغال سنگ بوده است. این وضعیت همواره یک تهدید برای این کشور به حساب آمده است. علیرغم قرار داشتن اسرائیل در یک منطقه نفتی که در شرایط عادی میتوانست با هزینه اندک انتقال نفت و گاز به این کشور همراه باشد، اما بدلیل روابط خصمانه فیمابین این کشور و کشورهای نفتخیز منطقه، اسرائیل همیشه نگران تامین انرژی بوده است و بخش عمدهای از منابع مور نیاز خود را از خارج از منطقه تامین کرده است. همکنون نیز تولید نفتخام و ذغالسنگ در این کشور در حد صفر است اما تولید گاز در سالهای اخیر افزایش یافته است.
اسرائیل سالانه حجم عظیمی ذغالسنگ را از مسافت بسیار دور از ایالات متحده امریکا وارد میکند، نمودار زیر نشان میدهد که در سال 2007 بیشترین تولید برق در مجموع 21 نیروگاه اسرائیل، با استفاده از ذغالسنگ بوده است. اما در سالهای اخیر با افزایش تولید گاز در فلاتقاره این کشور، سهم گاز در تولید برق این کشور به حدود 37 درصد در سال 2012 افزایش یافته است.
اسرائیل در سال 2012، حدود 15.4 میلیون تن ذغالسنگ وارد کرده است، البته با افزایش تولید گاز در سالهای 2008 تا 2010، واردات ذغالسنگ ابتدا رو به کاهش گذاشت اما با قطع مکرر گاز وارداتی از مصر در دو سال اخیر که بدنبال تحولات سیاسی مصر رخ داد، مجددا مجبور به افزایش واردات ذغال سنگ شد، پیشبینی میشود با افزایش تولید داخلی گاز در سال 2013 خصوصا از میدان "تامار" مجددا میزان واردات ذغالسنگ این کشور کاهش یابد.
اسرائیل در سال 2012 حدود 298 هزار بشکه در روز نفتخام مصرف کرده است، البته ظرفیت پالایشی این کشور 220 هزار بشکه در روز است که این مقدار نفتخام برای خوراک پالایشگاهها وارد شده و بقیه بصورت واردات فراوردههای نفتی بوده است. تولید هیدروکربنهای مایع در اسرائیل کمتر از 6000 بشکه در روز و عمدتا از محل میعانات گازی بوده است. البته به دنبال افزایش تولید گاز میزان تولید میعانات گازی هم افزایش خواهد یافت که بخشی از نیاز اسرائیل به سوخت مایع را بر طرف خواهد نمود.
همانطور که در نمودار فوق ملاحظه شد سهم سایر سوختها که عمدتا در تولید برق اولیه (برق بادی، برق-آبی، برق خورشیدی و سوختهایزیستی) انعکاس مییابد، بسیار ناچیز است.
بدنبال به نتیجه رسیدن فعالیتهای اکتشافی و با بهرهبرداری از یکی دو میدان کوچک گازی، تولید گازطبیعی در اسرائیل از سال 2004 میلادی آغاز شده و روند فزاینده داشته است و متناسبا واردات گاز این کشور کاهش یافته است. مصرف گاز اسرائیل در سال 2011 حدود 3.28 میلیارد متر مکعب بوده است که 2.57 میلیون مترمکعب آن در داخل تولید شده و 0.71 میلیارد مترمکعب آن تماما از کشور مصر وارد شده است. اسرائیل از سال 2008 واردات گاز از مصر را آغاز نمود و این واردات در اوج خود در سال 2010 به بیش از 2 میلیارد مترمکعب رسید. افزایش تولید داخلی برای اسرائیل نجات بخش بود، چراکه همانطور که اشاره شد، تحولات مصر نشان داد که تامین انرژی از منطقه، برای اسرائیل خطرناک است، در سال 2011، خطلوله انتقال گاز مصر به اسرائیل چندین بار مورد حمله جناحهای مذهبی تند روی مصری قرار گرفت و جریان گاز قطع شد.
با آغاز به تولید میدان تامار (Tamar) از نیمه سال جاری میلادی (2013)، آرامش خاطر اسرائیلیها بیشتر شده است خصوصا که تولید میدان مورد بهرهبردرای قبلی(Mari-B) روبه کاهش گذاشته بود. اطلاعی در دست نیست که میدان تامار کی به اوج تولید خود برسد اما آنچه که مسلم است با فرارسیدن این اوج تولید و نیز با تولید گاز از میدان کوچکتر دالیت(Dalit)، رژیم اشغالگر قدس از واردات گازطبیعی بینیاز گردیده و بخش قابلتوجهی از سوخت ذغالسنگ نیروگاهها را نیز با گازطبیعی جایگزین خواهد کرد. این دو عامل چندین میلیارد دلار در سال هزینه واردات انرژی اسرائیل را کاهش خواهد داد و همچنین موجب کاهش حجم قابلتوجهی از انتشارات آلایندههای کربن خواهد شد. طبق برنامه اسرائیل سهم گاز در تولید برق این کشور به 60 درصد خواهد رسید.
اسرائیل فعالیتهای وسیع اکتشافی بیشتری را نیز در حوزه رسوبی "لِوانت" در دست اقدام دارد که با توجه به بررسی USGS که قبلا به آن اشاره شد، احتمال کشف میادین بیشتر نیز کم نیست.
اطلاعی از نوع قرارداد گازی مصر و اسرائیل در دست نیست اما اگر این قرارداد طولانی مدت باشد و مصر تعهدات خود را انجام دهد، آنگاه قدرت صادراتی گاز اسرائیل افزایش خواهد یافت.
صادرات گاز
اسرائیلیها کشف میدان بزرگ "لویاتان" در سال 2010 را یک موهبت الهی تلقی کردند باتوجه به تامین کامل گاز مورد نیاز داخلی از میادین قبلالذکر، میدان لویاتان که طبق برنامههای موجود تا سال 2016 به بهرهبرداری خواهد رسید، برای صادرات گاز در نظر گرفته شده است. ضمنا دولت اسرائیل برنامههائی را برای مایعسازی گازطبیعی (تولیدLNG)، برای مواجهه با اوج و فرود مصرف گاز، در برنامه دارد. اگر اسرائیل موفق به صادرات 7.6 میلیارد مترمکعب گاز به اروپا شود ممکن است این عدد در مقایسه با 130 میلیارد مترمکعب گازی که اروپا در سال 2012 از روسیه وارد کرده است عدد قابلتوجهی نباشد اما در مقایسه با اعداد واردات گاز اروپا از مدیترانهغربی، نسبتا قابل توجه است، در سال 2012 الجزایر 32.8 میلیارد مترمکعب و لیبی 6.5 میلیارد مترمکعب گاز به اروپا و ایران 7.5 میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه صارد کردهاند. ضمن اینکه هرگونه تنوع بخشی به بازار گاز اروپا فشار روسیه بر اروپا را کاهش داده و قدرت مانور اروپا در مقابل روسیه و امنیت انرژی اروپا را افزایش میدهد و اروپائیها همواره از تنوع بخشی استقبال داشتهاند. امتیاز دیگر گاز کشورهای جنوب مدیترانه برای اروپا ایناست که زمانهای اوج و فرود مصرف داخلیشان با اروپا متفاوت است و امکان قطع گاز صادراتیشان به اروپا در اوج مصرف اروپا که زمستان است، کمتر است.
بر اساس مطالعه انجام شده توسط موسسه مطالعات انرژی دانشگاه آکسفورد، تولید گاز اسرائیل در سال 2020 بین 15 تا 20 میلیارد مترمکعب در سال و مصرف آن 12.5 میلیارد مترمکعب و بنابراین صادرات آن بین 2.5 تا 7.5 میلیارد متر مکعب خواهد بود.
اما اسرائیل در مسیر اکتشافات جدید و نیز در مسیر توسعه میادین گازی خود و از جمله میدان گازی لویاتان با مشکلاتی نیز روبروست و در عین حال آثار ژئوپلتیکی وضعیت جدید اسرائیل نیز قابل بررسی است:
- آبهای سرزمینی کشور کوچک اسرائیل با دو کشور لبنان و قبرس فاصله بسیار کمی دارد. اسرائیل و قبرس(یونانی) در دسامبر سال 2010 در مورد مرزهای آبی خود به توافق رسیده و قرارداد منعقد نمودهاند البته با توجه به قرارداشتن بخش شمالی قبرس در کنترل کشور ترکیه، دولت ترکیه در این مورد نارضایتی خود را اعلام نموده است. اما در مورد مرزهای آبی میان دو کشور لبنان و اسرائیل توافقنامهای وجود ندارد. رئیس جمهور لبنان در مقاطعی نگرانی خود را از فعالیتهای اکتشافی و توسعهای اسرائیل اعلام کرده و به این کشور هشدار داده است و مراتب اعتراض خود را به اطلاع سازمان ملل رسانده است و حسن نصرالله، رئیس حزبالله لبنان نیز تهدید کرده است که اجازه تصرف در منابع متعلق به لبنان را به اسرائیل نخواهد داد، به همین دلیل فعالیتهای اکتشافی و حفاری اسرائیل با حفاظت نیروی دریائی این کشور دنبال میشود و نیروی دریائی برای این منظور توسعه داده شده است. دولت اسرائیل در چارچوب قوانین بینالمللی حقوق دریاها، مربوط به تقسیم آبهای ساحلی و بینالمللی و در راستای توافقات بهعمل آمده با دولت قبرس، چارچوبی حقوقی را برای توافق با دولت لبنان تنظیم کرده و به سازمان ملل ارائه نموده است و در تلاش حل موضوع است. بنظر میرسد که وضعیت سوریه در دو سال گذشته و تاثیر پذیری لبنان و حزبالله از این وضعیت، فرصت مناسبی و مغتنمی را برای توسعه فعالیتهای هیدروکربنی اسرائیل در آبهای خود فراهم نموده است.
- بنیامین نتانیاهو، اولین نخست وزیر اسرائیل بود که در فوریه سال 2012 از نیکوزیا پایتخت قبرس بازدید نمود و تفاهنمامهای را برای فعالیتهای اکتشافی در آبهای مشترک مرزی دو کشور با مقامات قبرس به امضاء رساند. همچنین دو کشور تفاهم نمودهاند که بخشی از گاز صادراتی اسرائیل به جزیره قبرس منتقل شود و در آنجا با سرمایهگذاری مشترک دو کشور تبدیل به LNG برای صدور به نقاط مختلف شود. همانطور که اشاره شد توافقات اسرائیل و قبرس مورد اعتراض دولت ترکیه است و شاید به همین دلیل و برای جلب رضایت ترکیه است که دولت اسرائیل خطلوله جدیدی را پیشنهاد داده است که منابع گازی صادراتی اسرائیل را به بندر سیحان ترکیه منتقل کند که از آنجا از طریق خطوطلوله ترکیه به اروپا (که در برنامهاست)، به اروپا صادر شود. همچنین اسرائیلیها حاضرند که اجرای این خطلوله را به شرکتهای ترک بسپارند.
- علاوه بر کاهش وابستگی به انرژی وارداتی، وابسته شدن اروپا به گاز اسرائیل و تاثیر آن بر امنیت ملی اسرائیل نیز از اهمیت برخوردار خواهد بود. کاهش هزینههای ارزی و افزایش درآمد صادراتی نیز طبعا بر امنیت اسرائیل بیتاثیر نخواهد بود و نیز فعالیتهای اکتشافی و توسعهای حضور و نفود اسرائیل در آبهای مدیترانه را افزایش خواهد داد.