توصیه میکنم متن پیوست را مطالعه کنید. این متن صد و نه سال پیش نوشته شده است و نشان میدهد که اگر جهان اسلام هماهنگ بود و جنگ شیعی و سنی و اکبری و نعمتی در آن نبود میتوانست چگونه موقعیتی در جهان پیدا کند و به چنین ذلتی کشیده نشود و چگونه غربیها و روسها این خطر را حس کردند و این تضادها را دامن زدند. غربیهائی که یک روز در زمانی که عثمانی در حال درنوردیدن اروپا بود یکی از مقاماتشان گفته بود: "بین ما و فنا ایران حائل است" یعنی اگر عثمانی با ایران متحد بود و یا حداقل خیالش از ایران راحت بود چیزی از اروپا باقی نگذاشته بود . اما به قول مرحوم دکتر شریعتی یهود و نصارا که بینشان خون بود یکی شدند و مسلمانان که اصولشان یکی است فروع را اصل کردند و صد تا شدند و آنها هم به این صدتا شدن کمک کردند که البته فقط کمک کردند و بیشترین تقصیر از آن علمای جاهل!! یا پول پرست و خود فروش خود مسلمانان بود.
به هرحال در یک چشمانداز وسیعتر بنگریم و ببینیم که چه دوران طولانی است که رهبران و علمای اسلام بر طبل تضاد و خصومت و خشونت بین مسلمین میکوبند و لذت آن را یهود و نصارا میبرند. و یهود و نصارا بر تنور این نفرت و خصومت میدمند و منافع و سودشان را مضاعف می کنند. مساله نفت هم که از قرن نوزدهم اضافه شد انگیزه غرب را فزونتر کرد که علاوه بر این که با تشدید تضاد مسلمانان از خطر توسعه اسلام فروبکاهد، نفت را ببرد و بجای آن اسلحه بدهد و بعد از تخریب، کالای بازسازی بدهد تا هم انرژیاش تامین گردد و هم در مقابل پول نفت، صنایع نظامی و غیرنظامیش بازار داشته باشند و هم تضاد و تنش برقرار باشد و جهان اسلام فشل باشد. و همه مسلمانان در جنگ نیابتی ساخته یهود و نصارا غرق هستند و امروز منطقه اسلامی به چه مصیبتی گرفتار آمده است. جالب است که بسیاری از طرفهای این درگیری اسرائیل و امریکا را دشمن میدانند و در زبان به آنها فحش میدهند و دشمن دشمن میکنند اما در عمل مرتبا آب به آسیاب همانها میریزند و به دنبال هر تهدیدی که همدیگر را می کنند دهها میلیارد دلار قرارداد نظامی به نفع غرب منعقد میشود.
در بغل گوش اسرائیل کشوهائی که در صورت وقوع یک اتحاد و یکپارچگی اسلامی، میتوانستد اسرائیل را از صفحه روزگار حذف کنند، در حال نابودی و زوال هستند. مقاله صد و نه سال پیش را بخوانیم و بینیم ریشه و اصل مشکل حل شده است یا بسیار بدتر شده است و ببینیم چه داریم می کنیم! آقای محترمی دیگران را بیشعور قلمداد میکند که اگر با داعش در بیرون مرزها نجنگیم باید در درون مرزها بجنگیم، این حرف ممکن است در این فضا و مسیر و روندی که در آن حرکت کردهایم درست باشد اما آیا کل این مسیر و روند درست بوده است؟ داعش از کجا ریشه گرفته است؟ رقابتهای داعیهداری حکومت دینی و دولت اسلامی و حکومت جهانی اسلام که مرحوم آخوند خراسانی پیشبینی کرده بود، چگونه دامن زده شد؟ چه زمینههائی در جهان اسلام فراهم شد که البته غرب هم بر آن سوار شد و خر مراد راند. با تشدید این تضادها و با ادامه جنگ نیابتی به کجا میرویم؟
حجم: 63.6 کیلوبایت