وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نفت شیل» ثبت شده است

وضعیت فعلی بازار نفت برای عربستان قابل تحمل نیست/ دغدغه انرژی در دنیای پسا کرونا

عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی گفت: در شرایط فعلی سرمایه گذاری ها بر روی افزایش تولید نفت و انرژی های دیگر بسیار کاهش یافته است و این بعد از عادی شدن شرایط جهان و رونق گرفتن اقتصاد می تواند مشکل ساز شود.

 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، بازار نفت پس از اجلاس اخیر اوپک و عدم توافق کشورهای غیراوپک برای کاهش تولید نفت، آغاز جنگ قیمتی از سوی عربستان و در نتیجه رها شدن بازار از یک سو و شیوع ویروس کرونا و تأثیر آن بر تقاضای جهانی نفت، شاهد افت کم نظیر قیمت نفت بوده و چشم انداز روشنی برای این بازار وجود ندارد. با سیدغلامحسین حسن تاش، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی در این خصوص به گفت وگو پرداخته ایم.

تسنیم: عوال موثر بر کاهش قیمت نفت را چه می دانید؟

حسن تاش: قبل از هر چیز باید توجه داشت که نفت خام ( و فرآورده های آن) یک کالای ضروری است و منحنی تقاضای آن شیب بسیار کمی دارد و تقریبا عمودی است. ویژگی این گونه کالاها این است که واکنش قیمت نسبت به اضافه عرضه بسیار زیاد است؛ یعنی درصد کمی کمبود عرضه می توان موجب درصد بالایی افزایش قیمت شود و بالعکس، بنابراین وقتی با مثلا 10 درصد اضافه عرضه قیمت 200 درصد سقوط می کند، نباید تعجب کرد.

نکته بعدی این که از قبل، قابل پیش بینی  بود که در سال 2000 میلادی مسیر قیمت جهانی نفت نزولی است؛ چرا که پیش بینی ها نشان می داد که اضافه عرضه نفت خام در سطح جهان در این سال بیش از اضافه تقاضای آن است؛ یعنی حتی اگر پدیده کرونا بر جهان حاکم نمی شد، کاهش قیمت جهانی نفت قابل انتظار بود. حال پدیده کرونا هم مزید بر علت شد. کرونا رکود در اقتصاد جهانی را تشدید کرد؛ بخش قابل توجهی از حمل و نقل را متوقف کرد و تقاضای جهانی نفت را بیش از آنچه که قابل پیش بینی بود کاهش داد و درست در همین بحبوحه  و در همین شرایط،  توافقات اوپک پلاس هم شکست خورد و کشورهای محوری در این توافق تصمیم  گرفتند تولید نفت خام خود را افزایش دهند. بنابراین عرضه جهانی بسیار بیشتر از تقاضا است و طبیعی است که قیمت کاهش بیابد و سقوط کند.

اگر روند قیمت ها را در یکی دو ماه اخیر و بعد از شدت گرفتن پدیده کرونا بررسی کنیم به نظر می رسد سطح قیمت بیست دلار سطح یا آستانه مقاومت است؛ یعنی در این سطح بخشی از تولیدات از بازار خارج می شود و تعادل نسبی بر قرار می شود.

تسنیم: با توجه به عوامل موثر بر افت قیمت نفت، احتمال افت بیشتر قیمت و رسیدن آن به زیر 20 دلار وجود دارد؟

حسن تاش: این احتمال را نمی توان از نظر دور داشت، اما این مساله بستگی زیادی به شناخت از ساختار هزینه های تولید و خصوصا هزینه های عملیاتی یا جاری تولید دارد؛ به این معنا که طبیعتا اگر قیمت نفت در سطحی قرار بگیرد که بعضی از تولید کنندگان نفت خام حتی هزینه های عملیاتی خود را بازگردانند، طبیعتا تولیدشان را متوقف می کنند. باید توجه داشت که تولید کننده ای که هزینه های سرمایه گذاری را انجام داده است و به قول معروف هزینه حفر چاه و ساختن تاسیسات از کیسه اش رفته است، حالا تصمیم گیری اش در مورد ادامه یا توقف تولید نفت خام به هزینه های عملیاتی اش بر می گردد.

هزینه های تولید هر بشکه نفت یا قیمت تمام شده هر بشکه نفت در میادین مختلف نفتی جهان بسیار متفاوت است و همچنین در نفت‌خام های متعارف و غیر متعارف متفاوت است. طی سال های گذشته به تدریج با پیر شدن میادین متعارف یا مرسوم نفتی، هزینه تولید این میادین بالا رفته و برعکس با توسعه فناوری، هزینه های تولید نفت خام های غیرمتعارف یا غیرمرسوم پائین آمده است. متاسفانه استخراج منحنی عرضه کل نفت خام جهان کار بسیار دشواری است؛ چون  برآیند منحنی عرضه صدها میدان است، ولی اگر چنین منحنی استخراج شود می توان پیش بینی کرد که در چه  سطحی از قیمت چقدر از عرضه کم می شود؛ یعنی چه میادینی دیگر تولیدشان به صرفه نخواهد بود و از دور تولید خارج خواهند شد. من دسترسی به چنین منحنی  عرضه ای ندارم ولذا آستانه نهائی کاهش قیمت را نمی دانم، ولی اگر روند قیمت ها را در یکی دو ماه اخیر و بعد از شدت گرفتن پدیده کرونا بررسی کنیم به نظر می رسد سطح قیمت بیست دلار سطح یا آستانه مقاومت است؛ یعنی در این سطح بخشی از تولیدات از بازار خارج می شود و تعادل نسبی بر قرار می شود.

در این وضعیت ویژه حتی توافق اوپک پلاس هم کفایت نمی کند؛ چون در شرایط فقدان تقاضای کافی، رقابت بین نفت خام های مرسوم و غیر مرسوم بسیار شدید شده و هر کسی تولیدش را کم کند، جا را برای رقیب باز می کند ولذا باید همه با هم توافق کنند.

 تسنیم: آیا برگزاری نشست اضطراری اوپک می تواند کمکی به ترمیم قیمت ها کند؟

حسن تاش: الان سال هاست که با ظهور پدیده نفت شِیل، جنگ یا رقابت دیرینه اوپک و غیر اوپک به جنگ یا رقابت نفت خام های مرسوم و غیر مرسوم (متعارف و غیرمتعارف) تبدیل شده است و در این رقابت جدید اوپک به تنهائی نمی تواند نقش چندانی داشته باشد و شاید به همین دلیل بود که بعضی کشورهای عمده غیر اوپک نیز با اوپک کنار آمدند و اوپک پلاس شکل گرفت. بنابراین الان هم اوپک به تنهائی نمی تواند موثر باشد و اگر همانند دو سه سال گذشته کشورهای بزرگ تولید کننده قبل از اجلاس اوپک با هم توافق کنند و اجلاس اوپک پلاس تشکیل شود، می تواند موثر باشد؛ وگرنه اتفاقی نمی افتد. اما الان کار به جایی کشیده است که حتی توافق تولیدکنندگان نفت مرسوم و غیرمرسوم لازم آمده ولذا می بینید که با تماس سه جانبه ایالات متحده از یک سو و عربستان و روسیه و اعلام توافق ضمنی بین اینها برای کاهش تولید،  قیمت ها قدری افزایش یافت. یعنی در این وضعیت ویژه حتی توافق اوپک پلاس هم کفایت نمی کند؛ چون در شرایط فقدان تقاضای کافی، رقابت بین نفت خام های مرسوم و غیر مرسوم بسیار شدید شده و هر کسی تولیدش را کم کند، جا را برای رقیب باز می کند ولذا باید همه با هم توافق کنند.

تسنیم: عربستان تا چه زمانی می تواند با قیمت های پایین و عرضه بیشتر، ادامه دهد؟ ممکن است با عقب نشینی عربستان از موضع فعلی خود، شاهد افزایش قیمت نفت باشیم؟

حسن تاش: اقتصاد عربستان یک اقتصاد وابسته به نفت است. البته عربستان ذخایر ارزی و دارایی خارجی قابل توجهی دارد؛ ولی هم ارزش آنها سقوط کرده، هم در این شرایط قابل بهره برداری نیست. عربستان در دو سه سال اخیر کسری بودجه داشته است و تلاش عربستان برای عرضه بخشی از سهام شرکت آرامکو هم هر بار به مشکلی برخورد کرد و  حالا هم با مشکل کرونا برخورد کرده است. هزینه های این کشور هم  خصوصا در شرایطی که خود را درگیر توسعه طلبی و جنگ یمن کرده است، بسیار بالا است. بنابراین، این وضعیت برای عربستان قابل دوام نیست. به نظر من عربستان با افزایش تولید خود و کمک به سقوط بیشتر قیمت نفت خواسته است غیر اوپکی ها و تولیدکنندگان نفت غیرمرسوم را تحت فشار قرار دهد که وارد همکاری جدی تری برای کنترل بازار بشوند و آماده توافق است .

البته در هر حال تا زمانی که  سایه کرونا از جهان بطور کامل رفع نشود و اوضاع جهان عادی نشود، نمی توان انتظار بازگشت قیمت جهانی نفت به سطوح سال های گذشته را داشت. البته این را هم باید توجه داشت که در شرایط فعلی سرمایه گذاری ها بر روی افزایش تولید نفت و انرژی های دیگر بسیار کاهش یافته است و این بعد از عادی شدن شرایط جهان و رونق گرفتن اقتصاد می تواند مشکل ساز شود؛ اما من بعید می دانم که دنیای بعد از کرونا به وضعیت همان دنیای قبل از کرونا برگردد و احتمالا جامعه بشری در رفتارهایش و از جمله رفتارهای مصرفی و مسرفانه اش و در برخوردش با طبیعت تجدید نظر خواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۳۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

چشم انداز صنعت نفت شیل در جهان -گفتگو با غلامحسین حسنتاش

نگارش  در آذر ۳, ۱۳۹۸ – ۸:۴۶ ق.ظ

 

کارشناس انرژی

مرکز بین المللی مطالعات صلح  IPSC

 

طی دهه گذشته تولید نفت شیل در جهان به سطحی رسیده که بخشی مهم از تولید نفت جهان را تشکیل می دهد و در تعیین قیمت جهانی نفت نقشی مهم دارد. در همین راستا برای بررسی وضعیت کنونی و چشم انداز صنعت نفت شیل  در جهان گفتگویی با استاد غلامحسین حسنتاش داشته ایم:

 

واژگان کلیدی: چشم  انداز، صنعت، نفت شیل ، امریکا ، جهان

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: وضعیت و میزان منابع و میدان های نفت شِیل در  مناطق مختلف جهان چگونه است؟

میزان نفت شیلی که تاکنون در دنیا شناسائی شده است حدود 5 تریلیون بشکه است که البته حدود 75 درصد آن تنها در ایالات متحده امریکا قرار دارد. البته عدد مذکور اصطلاحا میزان نفت درجا میباشد و لزوما همه آن قابل استخراج و استحصال  نیست. اما در حال حاضر تنها در ایالات متحده از منابع نفت شیل بهرهبرداری میشود. در ایالات متحده امریکا سه منطقه عمده نفت شیل وجود دارد که به ترتیب میزان تولید عبارتند از:  “پرمین”، “ایگلفورد” و “بیکن” این سه منطقه درحال بهره برداری است که تولید از آنها از سال 2008 آغاز شده  و مجموعه تولید آنها به بیش از 7 میلیون بشکه در روز رسیده است.

مرکز بینالمللی مطالعات صلح: جایگاه جهانی تولید نفت شِیل و توانایی تولید داخلی و واردات و  صادرات آن چگونه است؟

اولا باید توجه داشت که منظور از نفت شِیل هیدروکربن مایع است که در لایه شِیلی قراردارد ضمنا این هیدروکربنها به نفت هم محدود نمی شوند و در لایه های شِیلی گاز هم وجود دارد. بنابراین در نوع هیدروکربن تفاوتی با نفت و گاز مرسوم وجود ندارد و طبیعتا بازار متفاوتی هم وجود ندارد. همانطور که ذکر کردم در حال حاضر نفت و گاز شِیلی عمدتا در ایالات متحده تولید میشود و این کشور به مدد افزایش تولیدش از این نوع نفت و گاز در بسیاری موارد تبدیل به صادرکننده شده است. گاز را بصورت مایع سازی شده (LNG)  صادر میکند و بعضی از فراوردههای نفتی را هم صادر میکند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چالش‌های سرمایه‌گذاری در صنعت نفت شیل  در جهان چیست؟

نفت و گازی که از لایه های شِیلی استخراج میشوند به دلیل ویژگیهای این لایه و نوع سنگ در این لایه بسیار پرهزینه تر از نفت و گاز استخراجی از لایه های مرسوم هستند و نیز استخراج آنها به تکنولوژی پیشرفتهای هم نیاز دارد. لذا مهمترین چالش سرمایه گذاری در این مورد قیمت جهانی نفتخام است. در ایالات متحده امریکا سرمایه گذاری بر روی نفت شِیل در دوره سالهای 2006 تا 2014 که قیمت جهانی نفت در سطوح بسیار بالائی قرار داشت، توسعه پیدا کرد و زیرساختهای آن فراهم شد و بعد با توسعه زیرساختها به تدریج هزینه تمام شده تولید کاهش یافت و در سالهای بعد با پائین آمدن قیمت هم توانست به حیات خود ادامه دهد. اما در کشورهائی که هنوز شروع نکردهاند و حجم ذخائرشان نیز بسیار کمتر است به نظر می رسد که در قیمتهای فعلی جهانی نفت سرمایه گذاری بر روی این ذخائر اقتصادی نیست. چالش دیگر این است که نیاز به زمین برای استخراج نفت و گاز شِیلی در مقایسه با نفت و گاز مرسوم بسیار بیشتر است و لذا در کشورهای کوچکی که قیمت زمین زیاد است اقتصاد پروژههای شِیلی به مشکل برخورد میکند. چالش دیگر مشکلات زیستمحیطی است، به دلیل روشها نوع تجهیزات مورد نیاز برای استحصال نفت  گاز شِیلی آثار مخرب زیستمحیطی آن خیلی بیشتر از استخراج و استحصال نفت و گاز مرسوم است و این خصوصا در کشورهایی مثل کشورهای اروپائی که استانداردهای زیست محیطی بالائی دارند کار را مشکل میکند و نهایتا این که کشورهائی که فاقد تکنولوژی مربوطه هستند و نیازمند وارد کردن دانش فنی و تکنولوژی از خارج و عمدتا ایالات متحده هستند و طبعا هزینه هایشان بسیار بالاتر است. لذا خصوصا در مورد نفت شِیلی به نظر نمیرسد که به این زودیها سرمایه گذاریهای زیادی در دیگر نقاط دنیا انجام شود البته در مورد گازشِیلی شانس توسعه قدری بیشتر است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه  قدرتهای جهانی و بازار انرژی به نفت شیل در جهان چگونه است؟

توسعه وسیع نفت و گاز شِیلی در ایالات متحده نه تنها موجب حرکت سریع این کشور به سوی خودکفائی در انرژی و کاهش شدید وابستگی خصوصا به خارج از قاره امریکا شده است بلکه این کشور را  تبدیل به صادرکننده خیلی از حامل های انرژی کرده است و این تحول هم آثار ژئوپلتیکی و هم آثار تجاری دارد. یکی از آثار مهم ژئوپلتیکی آن افزایش قدرت مانور ایالات متحده در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه است که به نظر من همین الان هم شاهد آثار آن هستیم به این معنا که هرگونه بحران در این منطقه دودش در چشم امریکائی ها نمیرود و حتی ممکن است در امریکا رونق نفتی هم ایجاد کند و دودش به چشم رقبای اقتصادی ایالات متحده میرود. حتی بعضیها معتقدند بعضی تحریمها علیه روسیه و ایران در چارچوب رقابت تجاری ایالات متحده برای بدست آوردن بازارهای نفت و گاز است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: علل فراز و نشیب و افزایش قیمت نفت شیل در سالهای گذشته را چه میدانید؟

همانطور که اشاره کردم نفت شیل از نظر لایه ای که در آن قراردارد متفاوت است و از نظر ترکیب هیدروکربنی با نفت خام مرسوم متفاوت نیست ولذا قیمتگذاری مستقلی ندارد. هزینه تولید نفت شیل هم طی سالهای گذشته با توسعه تکنولوژی به تدریج کاهش یافته است. شاید تا چند سال پیش اگر قیمت جهانی نفت کمتر از 60 دلاتر میشد تولید نفت شیلی در بعضی از مناطق ایالاتمتحده غیراقتصادی میشد و کاهش مییافت چون هزینه تمام شده هر بشکه نفت شیلی خیلی بالاتر از این بود، اما الان هزینه تولید آن خیلی کمتر شده است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی عربستان و روسیه چه نگاهی به آینده بازار و قیمت نفت شیل دارند؟

با توسعه نفت شِیل در ایالات متحده امریکا قدرت اوپک برای تنظیم بازار و قیمت جهانی نفت کاهش یافت به این معنا که در گذشته اوپک برای کم و زیاد کردن قیمت عرضه خود را کم و زیاد میکرد، اما با ظهور پدیده نفت شِیلی هرگاه اوپک میزان عرضه خود را کاهش میداد که قیمت ها را  افزایش دهد افزایش قیمت جهانی نفت موجب اقتصادی تر شدن نفت شِیلی میشد و بعد از مدت کوتاهی  تولید نفت شیل افزایش مییافت و کاهش عرضه اوپک را جبران میکرد و قیمتها را پائین می آورد و نتیجه این بود که اوپک هم سهم بازارش را از دست میداد و هم به قیمت بالاتر دست نمی یافت. به نظر من این پدیده موجب نزدیکی روسیه با اوپک و همکاری بیشتر روسیه با اوپک شد. در گذشته روسها بدون این که تولید خود را کم کنند از افزایش قیمت توسط اوپک بهره مند میشدند اما با ظهور این پدیده متوجه شدند که حالا دیگر اوپک به تنهائی نمیتواند بازار را تنظیم کند. روسیه به عنوان یک تولیدکننده بزرگ و عربستان به عنوان تولیدکننده محوری اوپک تلاش میکنند با کمک هم تولید نفتشِیل را مهار کنند و قیمت جهانی نفت را در دامنه ای نگه دارند که هم بتوانند اقتصادشان را مدیریت کنند و هم  شرایط رونق بیشتر را  برای نفت و گاز شِیلی فراهم نکنند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: جایگاه و میزان منابع و منافع ایران در وضعیت کنونی بازار نفت شیل چیست؟

سرزمین ایران از نظر امکان وجود منابع نفت و گاز شِیلی چندان تحت مطالعات اکتشافی قرار نگرفته است و شاید تا وقتی که ما هنوز پتانسیلهای زیادی در نفت و گاز مرسوم داریم چندان هم توجیه اقتصادی نداشته باشد. در مورد بازار جهانی هم همان نگرانیها و مشکلاتی که روسیه و عربستان با نفت شِیل بعنوان یک رقیب نفت مرسوم دارند طبعا ایران هم همان را دارد، ضمن این که چنانچه اشاره کردم شاید اگر توسعه نفت و گاز شِیلی اتفاق نیفتاده بود فشار امریکا بر صادرات نفت ایران بسیار کمتر میشد اما اکنون امریکا انگیزه مضاعفی برای تحریمهای نفتی بر علیه ایران دارد یعنی غیر از اقدامات تنبیهی، رقابت در بدست آوردن بازار نیز انگیزه اضافی است.

 

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: چشم انداز صنعت نفت شیل و  در جهان تحت تاثیر  چه عوامل است؟

چشم انداز این صنعت قبل از هر چیز تحت تاثیر هزینه های اکتشاف و استخراج است، اکتشاف و استخراج نفت و گاز شِیلی زمین بیشتری نسبت نفت و گاز مرسوم نیاز دارد و این خصوصا در کشورهائی که زمین گران است هزینه تولید را بالا میبرد. دوم این که همه کشورها دسترسی به فناوریهای مربوطه ندارند و طبعا این دسترسی برایشان گرانتر از ایالات متحده خواهد بود و سومین مساله چالش زیست محیطی است، آثار سوء زیست محیطی اکتشاف و خصوصا استخراج نفت شِیل بسیار بیشتر از نفتخام مرسوم است و لذا محدودیتها و هزینههای زیست محیطی کار را در بسیاری از کشورها مشکل میکند. البته شرکتهای امریکائی برای کسب درآمد از دانش فنی اکتشاف و استخراج نفت و گاز شِیل نیز انگیزه دارند که این هم نمیتواند بی تاثیر باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: چشم انداز میان مدت و آتی جایگاه جهانی نفت شیل به چه سمت و سویی حرکت خواهد کرد؟

با توجه به آنچه که ذکر شد به نظر نمیرسد حداقل در میان مدت تولید نفت شِیل بیشتر از آنچه در ایالات متحده گسترش یافته است در جاهای دیگر گسترش یابد. در مورد گازشِیلی مساله قدری متفاوت است و پتانسیل بیشتری وجود دارد. پیش بینی وضعیت بلندمدت نیز بسیار دشوار است اما تا حدود زیادی بستگی روند توسعه انرژیهای غیرفسیلی و نفت و گاز مرسوم خواهد داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۸:۱۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

نفت و سیاست در امریکا و در ایران

بیش از یک ماه پیش خبرنگار محترمی تماس گرفت و برای یک سایتی که در شُرف راه اندازی است تقاضای مصاحبه داشت، طبق معمول عرض کردم که مصاحبه شفاهی نمی کنم ولذا ایشان سوالات را فرستاد و دقیقا سی و پنج روز پیش پاسخ ها را فرستادم . ابتدا گفتند سایت تا آخر خرداد بارگذاری می شود ، بعد گفتند بعد از عید سعید فطر و در آخرین پیگیری، آن خبرنگار محترم فرمودند که از آن سایت جدا شده اند، ولذا بنده حق خود میدانم که این مصاحبه را منتشر کنم شاید برای کسانی قابل استفاذه باشد و به آن بزرگوار هم اعلام کردم.

و اما متن مصاحبه :

1-     در کشور آمریکا با وجودی که از سال 2015 قانون منع صادرات نفت خام این کشور (که از سال 1975 تصویب شده بود) توسط اوباما لغو شد و صادرات نفت خام افزایش داد، بودجه اش کشور کاملا بر اساس مالیات تامین می شود. چرا سیاست‌ این کشور بر ذخیره منابع و حتی خرید بیش از حد نیاز نفت از تولیدکنندگان دیگر است؟ ما به عنوان کشوری که مهمترین منابع مان نفت است باید چه برداشتی از این اقدام داشته باشیم؟

 

پاسخ 1- ایالات متحده امریکا اولین یا دومین کشور جهان است که در آن نفت کشف شده است (احتمالا بعد از باکو در جمهوری آذربایجان) و از سال 1859 در این کشور نفت استخراج می شود و همکنون هم یکی از بزرگترین دارندگان ذخائر و تولیدکنندگان نفت و گاز جهان است. بنابراین شاید بتوان سوال شما را بطور جامع تر اینگونه مطرح نمود که چرا اقتصاد چنین کشوری مانند بسیاری از کشورهای نفت خیز خاورمیانه وابسته به نفت نشده است. در پاسخ این سوال که سوال جالبی هم هست باید به دو نکته کلیدی توجه کرد: اول این که درست است که ایالات متحده از ذخائر نفت و گاز برخوردار است اما از رانت نفتی برخوردار نیست. آنچه که اقتصاد کشورهای نفت خیز را دچار مشکل کرده است رانت نفتی است. دقت کنید در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه یا حتی در روسیه و بعضی کشورهای دیگر مثل ونزوئلا و نروژ، ذخائر نفتی پر بازده و کم هزینه وجود دارد در صورتی که ذخائر نفتی ایالات متحده کم بازده و پرهزینه است. در سطح جهانی قیمت نفت خام براساس پرهزینه ترین نفت خام ها تنظیم می شود ولذا  کشورهائی که از منابع پربازده برخوردارند و هزینه تمام شده یک بشکه نفت شان پائین است، در واقع از یک رانت طبیعی برخوردارند . برای روشن شدن موضوع توجه کنید که در ایالات متحده در زمان اوج تولید نفت این کشور از منابع متعارف (غیر از شیل ها)، متوسط تولید هر چاه 10 تا 12 بشکه در روز بوده است اما در ایران ما در اوج تولید نفت مان متوسط تولید هر چاه بیش از 15000 بشکه در روز بوده است و تازه از چاه های امریکا نفت با تلمبه استخراج می شده در صورتی که نفت ما هنوز با فشارطبیعی مخزن استخراج می شود. پس در امریکا زمینه وابسته شدن اقتصاد به رانت نفتی وجود نداشته است. دوم این که اقتصاد ایالات متحده در زمان کشف نفت در این کشور هم یک اقتصاد بزرگ و متنوع بوده است و هرگز صادرکننده خالص نفت خام نبوده است و حتی هنوز هم بصورت خالص وارد کننده است.

داستان صادرات نفتی این کشور این است که بدلیل وسعت این کشور و با توجه به هزینه های حمل و نقل، در گذشته نفت بعضی از مناطق صادر می شده و از جاهای دیگری نفت یا فراورده های نفتی وارد می شده است ولی چنانچه اشاره کردم کل کشور بصورت خالص واردکننده بوده و هست. بعد از وقوع شوک اول نفتی در سال 1973 ، سیاست های انرژی این کشور تدوین شد. شوک اول نفتی حادثه بسیار مهمی بود که به تعبیر بعضی نویسندگان، شوکی را هم به ذهن مدیران و سیاست گزاران امریکا وارد کرد و متوجه و بیدار شدند که مبحث انرژی یک مبحث استراتژیک است و نفت خام بعنوان مهمترین حامل انرژی یک کالای استراتژیک است و لذا سیاست های امنیت انرژی را تدوین کردند که یکی از مهمترین این سیاست ها به حداقل رساندن وابستگی انرژی این کشور به نفت وارداتی بود و در این راستا همانطور که شما اشاره کردید، از سال 1975 صادرات مواد نفتی ممنوع شد. یکی دیگر از سیاست های امنیت انرژی ذخیره سازی استراتژیک نفت بود که در صورت بروز بحران در کشورهای صادر کننده نفت جهان، بتوان از این ذخائر استفاده کرد و بحران را کنترل کرد.

در سال 2015 با توسعه بهره برداری از نفت و گاز شِیلی و قرار گرفتن مجدد تولید نفت و گاز امریکا در مسیر صعودی، تولید بعضی از فراورده های نفتی مثل گازمایع (بوتان و پروپان)، از تقاضای داخلی فزونی گرفت و بعضی موانع صادرات نفتی برداشته شد که عمدتا در جهت تشویق و ترغیب افزایش تولیدات شِیلی بوده است.

در ایران در یکصد و ده سال اخیر رانت نفتی در واقع چرخه های یا مدارهای توسعه نیافتگی ایران را تشدید کرده است. در مورد ایران به نظر من ما باید باور کنیم که دوران اتکاء به نفت و درآمد نفت به سر آمده است و هر چه زودتر باید اقتصاد را از این بلیه نجات دهیم ضمن این که از سیاست های انرژی امریکا و غرب که یکی دیگر از آنها متنوع سازی سبد انرژی و یکی دیگر افزایش مستمر بازدهی و کارائی انرژی است می توانیم درس بگیریم.

2-     نفت شیل آمریکا یکی از عواملی است که با تلاش و سرمایه‌گذاری زیاد به بازارهای جهانی رسید. یکی از تاثیرات این پدیده جلوگیری از بازگشت قیمت نفت به بیش از 60 دلار است. آیا سیاستی در این مسئله نهفته است؟

پاسخ 2- استراتژی ها و سیاست های نفتی ایالات متحده از همان دهه هفتاد یعنی پس از شوک اول نفتی تغییر زیادی پیدا نکرده است . خودکفائی انرژی و به حداقل رساندن وابستگی به انرژی وارداتی هنوز در راس سیاست ها می باشد. در سال های اخیر فناوری های نوین امکان بهره برداری از منابع نفت و گاز شِیلی را فراهم آورده و آن را اقتصادی کرده است. بالا بودن قیمت جهانی نفت در بین سال های 2004 تا 2008 میلادی هم به توسعه شیل ها خیلی کمک کرد. اما همانطور که اشاره شد کاهش نسبی هزینه تولید نفت شیل موجب شده است که تا حدود زیادی کنترل بازار نفت از دست اوپک خارج شود چون به محض این که قیمت کمی بالا می رود تولید نفت شیل افزایش می یابد و قیمت کنترل می شود.

 

3-     بحث را به سمت سیاست های کلان داخلی ببریم. در دولت روحانی با دو پدیده کاهش شدید قیمت نفت و افزایش شدیدتر صادرات نفتی مواجه بودیم. در این دولت اقداماتی مثل کاهش وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی انجام شد و قرار بر ادامه آن است. این سیاست را چطور ارزیابی می‌کنید و توفیق در ادامه این سیاست را منوط به چه عواملی می‌دانید؟ آیا ممکن است با تغییر کابینه این روند متوقف شود؟

پاسخ 3- البته این بیشتر یک مبحث اقتصاد کلان است و چندان در تخصص بنده نیست . اما تا جائی که من می دانم تلاش شده درآمدهای مالیاتی افزایش یابد ولی این تلاش چندان با توفیق رفیق نبوده است و علت آن رکود حاکم بر اقتصاد بوده است . در شرایط رکود نمی توان فشار مالیاتی را  زیاد کرد. قطع وابستگی اقتصاد و بودجه به درآمد نفت عزم ملی در سطح همه نهادهای حاکمیتی و برنامه بلندمدت برای دست یابی به توسعه همه جانبه می خواهد. راستش من هنوز چنین چیزی را نمی بینم. بدون داشتن برنامه برای متنوع کردن اقتصاد و بدون استراتژی روشن برای توسعه صنعتی نمی توان اقتصاد را از وابستگی به نفت نجات داد.

 

4-     در کشور و حتی در کابینه افرادی هستند که مایل به استفاده حداکثری از درآمدهای نفتی اند. از یک سو ما یک تجربه‌ منفی در اواخر دوره پهلوی از افزایش درآمد نفتی و تزریق آن به جامعه داشتیم، و از سوی دیگر دولت با کمبود درآمد مواجه است. شما موافق استفاده حداکثری از درآمدهای نفتی و افزایش آن هستید؟

پاسخ 4- آن تجربه منفی در برنامه پنجم تجدید نظر شده رژیم گذشته که به آن اشاره کردید متاسفانه در دولت های نهم و خصوصا دهم تکرار شد و افزایش درآمد نفت و عدم مدیریت صحیح آن بحران های اقتصاد را تشدید کرد و  می توان گفت که این جرمش بسیار سنگین تر از آن خطای رژیم گذشته بود، چون در آن زمان تجربه داخلی و جهانی در مورد آثار خطرناک افزایش درآمد نفتی و مدیریت نکردن درست آن، بسیار کمتر بود و بعد از تجربه شوک اول نفتی در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر بود که ادبیات اقتصادی مربوط به رونق های نفتی و نفرین منابع، توسعه پیدا کرد و این تجربیات و ادبیات پیش روی ما بود ولی همان اشتباهات و بلکه بدتر از آن را تکرار کردیم. اما استفاده  از درآمدهای نفتی اشکالی ندارد به شرطی که بجا و درست باشد . نفت یک سرمایه زیرزمینی است و عقل و منطق ایجاب می کند که یک نوع سرمایه صرفا تبدیل به نوع دیگری از سرمایه شود اگر درآمد نفتی تبدیل به سرمایه گزاری مولد  بر اساس مطالعه و بررسی بشود اشکالی ندارد ولی اگر صرف مصرف و واردات کالاهای مصرفی و بهم زدن تعادل میان تولید و مصرف ملی بشود قطعا اشکال دارد و کشور را از مسیر توسعه دور می کند. اگر در دولت نهم و دهم پایبندی جدی به مکانیزم ذخیره ارزی داشتیم و به ظرفیت جذب اقتصاد برای وارد کردن درآمدهای نفتی توجه کرده بودیم آن فجایع اقتصادی بوجود نمی آمد و فساد و بی بندوباری اقتصادی چنین گسترش نمی یافت.

من با محدود کردن درآمدهای نفتی در حد ظرفیت جذب اقتصاد و کنترل دقیق در مصرف آن و قراردادن اقتصاد در مسیر خلاصی تدریجی از این درآمدها موافق هستم.

 

5-     آخرین سوال اینکه کدام یک از تصمیمات و سیاست‌های کلان دولت در زمینه اقتصاد انرژی را مثبت و کدام را منفی ارزیابی می‌کنید؟

پاسخ 5- شما اگر سیاست های کلان دولت در زمینه اقتصاد انرژی را میدانید فهرست بفرمائید که بنده در مورد آن ها  اظهارنظر کنم من که سیاست روشنی را در این زمینه نمی شناسم و سراغ ندارم. از نظر من متاسفانه بخش انرژی کشور براساس سیاست های روشنی حرکت نمی کند. اما  در مورد تصمیمات از نظر من برخی درست و برخی اشتباه بوده است. تصمیمات درستی در دولت در مورد ارتقاء کارائی و بهره وری انرژی گرفته شده ولی کمتر اجرائی شده است.اقداماتی مثل گازرسانی به همه روستاها و شهرهای کوچک بدون توجه به توجیه اقتصادی آن یا بدون مقایسه فنی اقتصادی با سایر گزینه های تامین انرژی، از نظر من کاری غلط است. توسعه میادین مشترک تصمیم درستی است ولی در میادین مشترک نفتی با تاخیر زیادی روبروست. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۰۰:۳۵
سید غلامحسین حسن‌تاش