وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

صنعت نفت تحت اراده ملی(یادی از نهضت ملی شدن نفت)

پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۸۱، ۱۰:۳۷ ب.ظ

 سرمقاله ماهنامه اقتصاد انرژی؛ اسفند 1381 - شماره 46

۲۹ اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت ایران در تاریخ ما روزی پرافتخار، سرنوشت ساز، و به یاد ماندنی است. درباره جنبه‌های مختلف آن واقعه تاریخی بررسی‌ها و بحث‌ها شده است. این دست است که برای ملت ایران و گردانندگان و رهبران جنبش ملی شدن نفت، رؤیاها به نسبت آنچه در عمل پیش آید بسیار وسیع‌تر و باشکوه‌تر و شیرین‌تر بود و واقعیت با تلخکامی‌های بسیار همراه بود.

اما با این همه، آن جنبش در داخل ایران و در کشورهایی مشابه ما که قرن‌ها زیر سیطره مستقیم و غیر مستقیم قدرت‌های استعماری بوده‌اند، شور و شعور استقلال طلبی و نیرومندی را به ظهور رساند و نوع رابطه اقتصادی و سیاسی دو قطب سلطه گر و سلطه پذیر را دگرگون کرد.

امروز پس از گذشت 52 سال از ملی شدن نفت هنوز این سئوال مطرح است که انگیزه طراحان ملی شدن نفت از این اقدام چه بود و شرایط اقتصادی ایران و جهان در آن مقطع از تاریخ چقدر در این تصمیم مؤثر بوده است؟ در پاسخ این سئوال باید گفت ملی شدن نفت واقعه‌ای ناگهانی و خلق‌الساعه نبود. سال‌ها پیش از آن، و تقریبا از همان اوایل کار میان دولت وقت و صاحب امتیاز بهره‌برداری از نفت، اختلاف و کشمکش وجود داشت. علاوه بر این که قرار داد کاملا ناعادلانه و به ضرر دولت بود، صاحب امتیاز حتی به تعهدات خود در قبال همان قرارداد غیر منصفاننه نیز عمل نمی‌کرد؛ و چون باید بخشی از سود خالص را به دولت پرداخت کند، همواره سعی داشت با سندسازی و بالابردن هزینه‌ها سود را پایین نشان دهد. علاوه بر این قیمت جهانی نفت‌خام نیز عملا در کنترل همین صاحب امتیاز بود که با تبانی با سایر شرکت‌های بین‌المللی نفت، که آنها نیز امتیاز و وضعیت مشابهی داشتند، قیمت جهانی نفت را پایین نگه می‌داشتند. با قیمت پایین، عایدات نفتی پایین می‌آمد و از آن طرف این درآمد در کنار هزینه‌های کاذب بسیار بالا، سود را به حداقل می‌رساند و حتی در برخی سال‌ها سود را صفر نشان می‌دادند و هیچ مبلغی به دولت (صاحب نفت) پرداخت نمی‌کردند.

چنین وضعیتی نه تنها در کشور ما بلکه در تمامی کشورهای نفتی منطقه وجود داشت. البته از آنجا که تمامی بخش‌های صنعت جهانی نفت در کنترل شرکت‌های بزرگ صاحب امتیاز بود، این شرکت‌ها در سایر بخش‌های صنعت، و خصوصا بخش پایین دستی سود سرشاری داشتند، ولو این که در بخش بالادستی نیز همان گونه که اشاره شد با حساب‌سازی سود را به حداقل ممکن می‌رساندند. بنابراین تعارض‌ها در کشور ما نیز مانند بسیاری دیگر از کشورهای صاحب نفت از دیر باز وجود داشت، تا جایی که یک بار در دوره رضاخان نفت ملی اعلام شد، اما به دلیل ماهیت وابسته دولت خیلی سریع عقب نشینی شد و حتی متأسفانه امتیاز بیشتری داده شد. با نفوذ یافتن ملیون در مجلس شانزدهم، دولت تحت فشار بیشتری قرار گرفت که مذاکرات جدی تری را با "شرکت نفت ایران و انگلستان" جهت تحقق منافع ملی کشور دنبال کند. نهایتا کمیسیون نفت مجلس به ریاست دکتر مصدق نتایج مذاکرات دولت با شرکت مذکور را، که به صورت یک الحاقیه بر امتیازنامه پیشنهاد شده بود، احقاق کننده حقوق حقه ملت ایران تشخیص ندادند و نهایتا در 29 اسفند 1329 لایحه پیشنهادی جبهه ملی در مورد ملی کردن نفت به تصویب مجلسین شورا و سنا رسید و تصویب این لایحه شادمانی نوروز مردم را دو چندان کرد.

غالبا این سئوال پیش می‌آید که آیا برای الحاق حقوق نفتی، ملی‌سازی بهترین تصمیم، بود؟ کشورهای دیگری مثل ونزوئلا، راه‌های دیگری پیش گرفتند و شاید مافع اقتصادی مطمئن‌تری بردند، بی‌آنکه حساسیت سیاسی ایجاد کنند. البته در اعتبار این سئوال اگر فقط به جنبه‌های اقتصادی بنگریم، تردید نیست، اما این نکته را هم باید در نظر داشت که واقعه ملی شدن نفت و انگیزه طراحان آن را نمی‌توان و نباید صرفا در محدوده مسائل اقتصادی و حتی مسأله نفت جستجو کرد.

 در آن زمان مسأله امتیاز نفت به مبارزه و سمبل روابط استعماری انگلستان در قبال ایران بدل شده بود و حضور شرکت نفت ایران و انگلیس در واقع حضور گسترده استعمار انگلستان در ایران بود. شرکت در تمامی امور سیاسی حتی فرهنگی و اجتماعی کشور دخالت داشت و اکثریت قاطع مردم همه نابسامانی‌های کشور را زیر سر این شرکت می‌دانستند. متأسفانه بعضی عادت کرده‌اند وقایع تاریخی و حتی مفاخر تاریخ ملی را از شرایط زمانی و شرایط سیاسی و اجتماعی خود خارج کرده و آنها را به زمان حال آورده و در چارچوب مسائل متفاوت دوران معاصر آنها را تحلیل کنند که طبیعتا قضاوت متفاوتی را موجب می‌شود و قطعا نمی‌تواند عادلانه باشد. از سوی دیگر تحلیل نیات به وجود آورندگان یک نهضت بر مبنای نتیجه نهایی و عملی اقدامات ایشان نیز نمی‌تواند کار درستی باشد.

بعضا سئوال دیگری مطرح می‌شود که آیا بعد از تحقق اولیه نهضت، اداره‌کنندگان کشور تا چه حد در صیانت از منابع کشور کوشا و موفق بودند؟ در پاسخ این سئوال باید توجه داشت که نفت یک ثروت ملی است. صیانت از این ثروت ملی اولا منوط به بهره‌برداری صحیح و عملی از آن است که به خود بخش مربوط می‌شود و پانیا منوط به این است که این ثروت در اقتصاد ملی در مسیر فزایندگی قرار گیرد و نه اینکه صرف نیازهای مصرفی جاری شود. نفت و همه منابع معدنی دیگر، ثروت‌های راکد زیرزمین هستند که تبدیل آنها به ثروت مولد روزمینی مشروع و مجاز است. اگر چنین اتفاقی نیفتد و این ثروت برای حفظ قدرت و یا هر چیز دیگری به کار گرفته شود، در واقع از این ثروت صیانت نشده است. صیانت از این ثروت تعهدات و الزامات گسترده‌ای را در اقتصاد موجب می‌شود. متأسفانه دولت ملی کننده نفت با بحران‌های داخلی و بین‌المللی که برایش ساخته شد، هرگز فرصت آزمون ادعاهای خود را نیافت و بعد از سقوط دول ملی نیز از این ثروت به نحو صحیحی استفاده نشد و سلطه نفت بر اقتصاد کشور چنان گسترش یافت که اقتصاد ما به یکی از بیمارترین اقتثصادهای جهانی بدل شد.

ناکامی دیگری که باید از آن یاد کرد این است که ملی کردن نفت ایران نتوانست سلطه قدرت‌های خارجی بر بازار نفت جهان را از بین ببرد. البته این به معنای خواست قطع رابطه با آن قدرت‌ها نیست. در دنیای امروز هیچ کشوری برای ادامه حیات خود بی‌نیاز از دانش بشری نیست و نمی‌توان بدون تعامل فکری و مبادله تجاری و اقتصادی با دیگران ادامه حیات دهد. اما آنچه مهم است این خواست است که تصمیم‌گیری‌ها در همه زمینه‌ها و خصوصا در زمینه بهره‌گیری از منابع و ثروت ملی بر مبنای اراده ملی باشد. کشورهای مصرف‌کننده که در دوران قبل از ملی شدن نفت و بعد از سقوط دولت ملی از طریق شرکت‌های مورد حمایت خود تلاش می‌کردند که صنایع نفت کشورهای صاحب نفت و میزان استخراج و تولید نفت ایشان و سایر مسائل را تحت کنترل داشته و در جهت منافع خود راهبردی کنند، در زمینه‌هایی توانستند منافع خود را به زیان کشورهای تولیدکننده حفظ کنند و حتی افزایش دهند. آنها امروز نیز از طریق پیچیده‌تری همان تلاش را ادامه می‌دهند. امروز این تلاش از طریق انفجار اطلاعات جریان دارد، به این معنی که ارائه اطلاعات و تحلیل‌های نفتی موجود در جهان مبتنی بر پیش فرض‌های خاص صورت می‌پذیرد.

مثلا یکی از این تحلیل‌ها به توسعه ظرفیت‌های تولید و بهره‌برداری از منابع نفتی مربوط می‌شود. لازم به تاکید نیست که تصمیم به این توسعه نمی‌تواند تنها برای پاسخ گویی به تقاضا و نیازهای کشورهای مصرف کننده باشد. تعامل منطقی در عصر رقابت‌ها منصفانه تجاری پذیرفتنی است، اما اگر منافع ما در نظر گرفته نشود، هیچ دلیلی برای دلسوزی و نگرانی ما برای آینده و امنیت انرژی در کشورهای مصرف کننده وجود ندارد. تصمیم گیری در این زمینه‌ها باید بر مبنای حداکثرسازی منافع ملی و صیانت از منابع نسل‌های آینده باشد. برای رسیدن به این منظور، جمع‌بندی و تکرار اطلاعات و تحلیل‌های دولت‌های مصرف کننده هنر نیست، و نمی‌تواند لزوما با منافع ملی ما هم‌ساز باشد. باید اجازه برخورد نقادانه با این اطلاعات و تحلیل‌ها را داد و استراتژی‌های مستقل مبنی بر منافع ملی را تبیین کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۱/۰۱/۰۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

ملی شدن نفت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی