پیشنهاد تعامل با اجلاس دوحه و فریز نفتی
تعامل با فریز نفتی
متن زیر در مورد نحوه برخورد وزارت نفت ایران با اجلاس تولیدکنندگان نفت در دوحه که در تاریخ 17 آوریل 2016 (29 فروردین 95) برگزار شد پیشنهاد گردید. اجلاس مذکور بدون نتیجه پایان یافت و به همین دلیل پس از اجلاس قیمـتهای جهانی نفت متزلزلتر شد و حالا پس از اجلاس شاید بهتر بتوان در مورد این پیشنهاد قضاوت نمود.
- تجربه جهانی نشان داده است که حفظ و بدست آوردن سهم چه در بازارجهانی نفت و چه در سازمان اوپک از طریق تبلیغات و گفتهها میسر نیست بلکه روال عملی، تحمیل توان تولید و ظرفیت است. به این معنا که کشورهائی که عملا ظرفیت تولید خود را افزایش دادهاند و تولید خود را روانه بازار کردهاند توانستهاند خود را تحمیل کنند و سهم لازم را از بازار جهانی و اوپک بگیرند لذا در صحنه بینالمللی تا قبل از افزایش واقعی تولید و صادرات، تبلیغات بر روی آن خاصیتی ندارد بلکه در شرایط متزلزل بازار این تبلیغات میتواند موجب تضعیف بیشتر قیمتها شود. در صحنه داخلی شاید در بعضی مقاطع این تبلیغات ثمر بخش بوده باشد ولی حداقل در مقطع فعلی با توجه به جوسازیهائی که بعضا علیه دولت وجود دارد، در صحنه داخلی نیز این تبلیغات کارائی ندارد.
- این نکته را هم باید مورد توجه قرارداد که نظام سهمیهبندی اوپک محدود به نفتخام است و میعانات گازی موضوع بحث نیست.
- چنانچه اجلاس دوحه تشکیل شود که بنظر میرسد تشکیل خواهد شد، با توجه به اعلام آمادگی کشورهای عمده اوپک و غیر اوپک، شکست این اجلاس اثرات منفی خواهد داشت و علامت منفی به بازار خواهد داد و در شرایط تغییر فصل میتواند موجب یک مرحله سقوط بیشتر قیمت نفت شود. گرچه حداکثر توافق قابل دستیابی در اجلاس دوحه همان مساله فریز تولید میتواند باشد که اثر بخشی چندانی نخواهد داشت اما به هرحال چنین توافقی از عدم توافق بسیار بهتر خواهد بود و حداقل موجب ثبات نسبی قیمتها خواهد شد.
- ممکن است بعضی کشورها و خصوصا عربستانسعودی در صورت تمایل به شکست اجلاس مساله ضرورت همکاری ایران را بهانه کنند که باید حتیالمقدور این بهانه را گرفت و در جهت موفقیت نسبی اجلاس تلاش نمود.
- رسیدن به ارقام تولید و صادرات قبل از تحریمهای ظالمانه، حق ایران است و همه باید بپذیرند که ایران در شرایط ویژه بوده است و تا رسیدن به حق و سهمیه قبل از تحریم خود، باید از هرگونه سهمیهبندی و محدودیت معاف باشد، کما اینکه عراق پس از سالها هنوز از این حق برخوردار است.
با توجه به آنچه ذکر شد بنظر میرسد مناسب است که وزارت نفت در اجلاس دوحه شرکت کند و موضع ایران این باشد که ایران آخرین سهمیه قبل از تحریمهای اخیر خود در نظام سهمیهبندی را به عنوان حق خود مطرح نماید و در کنار آن در داخل سیستم مشخص شود که در شش ماهه آینده توان عملی تولید نفتخام ایران چه خواهد بود (که چنین عددی مسلما پائینتر از آن سهمیه و حق است) ولذا ایران میتواند با نزدیک شدن به اجلاس و در جریان اجلاس، عددی پائینتر از حق و سهمیه خود (مثلا در حدود 100 تا 200 هزار بشکه که با توان واقعی نیز مطابقت دارد) را بعنوان همکاری با بازار نفت و اجلاس بپذیرد و از این طریق هم عملا چیزی را از دست نداده و هم همکاری کرده و هم راه بهانه را خواهد گرفت. واقعیت این است که سایر کشورها هم عملا همین کار را میکنند و در حالی که توان تولید بیشتری ندارند با پذیرش فریز تولیدشان توان نداشته را خرج تفاهم میکنند.
در صورت پذیرش این پیشنها با توجه به زمان محدود باقیمانده لازم است هرچه سریعتر هماهنگی لازم بین وزارت نفت و وزارت امورخارجه برای فعالیتهای تبلیغاتی و دیپلماتیک مربوطه به عمل آید.