غلامحسین حسنتاش
کارشناس مسائل انرژی
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
جایگاه رژیم اسرائیل در حوزه واردات و صادرات انرژی
در حال حاضر حدود 99 درصد انرژی مورد نیاز اسرائیل از سوختهای فسیلی تامین میشود. در سال 2015 ترکیب این سوختها 43 درصد نفت، 30 درصد گازطبیعی و 26 درصد ذغال سنگ بوده است. این کشور تا سال 2005 میلادی تمامی سوختهای مورد نیاز خود را وارد میکرد و در واقع از نظر انرژی حدود صد درصد به واردات وابسته بود اما از سال 2005 با کشف ذخائر گازی تولید داخلی این کشور افزایش یافت و در سال 2015 حدود یک سوم از انرژی مورد نیاز این کشور از داخل تامین و دو سوم وارد شده است . در طی ده سال اخیر اسرائیل گاز تولیدی داخلی را عمدتا جایگزین ذغالسنگ که الایندگی بالائی دارد کرده است و طی این دوره 15 درصد از مصرف ذغالسنگ این کشور کاهش یافته است.
رژیم اشغالگر قدس از سال 2008 از طریق خطلوله دریائی موسوم به آریش- اشکلون به طول حدود صد کیلومتر ، نیمی از گاز مورد نیاز خود را از کشور مصر وارد میکند میزان گاز وارداتی از این خطلوله 1.7 میلیارد مترمکعب در سال است و در زمان حسنی مبارک قرار بوده است که این حجم با توسعه خطلوله به 2.1 میلیارد مترمکعب در سال برسد. اما با وقوع تحولات موسوم به بهار عربی و برکناری مبارک ریسک واردات گاز از مصر برای اسرائیل افزایش یافته است.
اسرائیل سالانه حجم عظیمی ذغالسنگ را از مسافت بسیار دور از ایالات متحده امریکا وارد میکند، در سال 2007 بیشترین تولید برق در مجموع 21 نیروگاه اسرائیل، با استفاده از ذغالسنگ بوده است. اما در سالهای اخیر با افزایش تولید گاز در فلاتقاره این کشور، سهم گاز در تولید برق این کشور به حدود 37 درصد در سال 2012 افزایش یافته است. اسرائیل در سال 2012، حدود 15.4 میلیون تن ذغالسنگ وارد کرده است، با افزایش تولید گاز در سالهای 2008 تا 2010، واردات ذغالسنگ ابتدا رو به کاهش گذاشت اما با قطع مکرر گاز وارداتی از مصر در چند سال اخیر که بدنبال تحولات سیاسی مصر رخ داد، مجددا مجبور به افزایش واردات ذغال سنگ شد، پیشبینی میشود با افزایش تولید داخلی گاز خصوصا از میدان “تامار” مجددا میزان واردات ذغالسنگ این کشور کاهش یابد. افزایش تولید داخلی برای اسرائیل نجات بخش بود، چراکه همانطور که اشاره شد، تحولات مصر نشان داد که تامین انرژی از منطقه، برای اسرائیل خطرناک است، در سال 2011، خطلوله انتقال گاز مصر به اسرائیل چندین بار مورد حمله جناحهای مذهبی تند روی مصری قرار گرفت و جریان گاز قطع شد.
اسرائیل در سال 2012 حدود 298 هزار بشکه در روز نفت مصرف کرده است، البته ظرفیت پالایشی این کشور 220 هزار بشکه در روز است که این مقدار نفتخام برای خوراک پالایشگاهها وارد شده و بقیه بصورت واردات فراوردههای نفتی بوده است. تولید هیدروکربنهای مایع در اسرائیل کمتر از 6000 بشکه در روز و عمدتا از محل میعانات گازی بوده است. البته به دنبال افزایش تولید گاز میزان تولید میعانات گازی هم افزایش خواهد یافت که بخشی از نیاز اسرائیل به سوخت مایع را بر طرف خواهد نمود. همچنین یک میدان نفتی کشف شده در حاشیه بحرالمیت نیز در حال تکمیل مطالعات اکتشافی است.
انرژی اسرائیل و پشتیبانی اتحادیه اروپا و امریکا
به نتیجه رسیدن بعضی از فعالیتهای اکتشافی در فلاتقاره اسرائیل و قبرس در سالهای آخر قرن گذشته، نشان داد که حوضه رسوبی موسوم به “لِوانت” (Levant) واقع در مدیترانهشرقی که کشورهای قبرس، سوریه، لبنان، اسرائیل و منطقه تحت کنترل فلسطینیها، در اطراف آن قرارگرفتهاند، میتواند سرشار از هیدروکربن و خصوصا گاز باشد. با گسترش فعالیتهای اکتشافی، تا کنون بیش از 35 تریلیون فوتمکعب گازطبیعی در این حوضه رسوبی کشف شده است اما گزارش مرکز مطالعات زمینشناسی امریکا در سال 2010 نشان داد که پتانسیل ذخائر هیدروکربنی و خصوصا گازطبیعی در این حوضه رسوبی، بسیار فراتر از این است. گزارش مذکور ذخائر نفت این حوضه را 1.7 میلیارد بشکه و پتانسیل ذخانر اکتشاف نشده گازی را 3.1 تریلیون مترمکعب و پتانسیل میعانات گازی (NGL) این حوضه را 3.1 میلیارد بشکه اعلام نموده است.
حوضه رسوبی لوانت از انتهای حوزه رسوبی دلتای نیل در امتداد مرزهای مصر و اسرائیل در صحرای سینا شروع میشود و تا نزدیکی مرزهای آبی ترکیه امتداد مییابد. حوضه رسوبی دلتای نیل نیز دارای ذخائر گازطبیعی بوده است که توسط کشور مصر بهرهبرداری میشود.
انتشار گزارش مرکز مطالعات زمینشناسی امریکا در کنار نتایج اکتشافات جدید گازی در این منطقه، چشمانداز انرژی مدیترانه شرقی را کاملا متحول نموده و بر چشمانداز جهانی انرژی نیز تاثیرگذاشته است. توسعه این ذخائر میتواند رژیم اشغالگر را از نظر انرژی خودکفا کند و وضعیت اقتصادی آنها را متحول کند و منابعی که قبلا به این کشورها صادر میشد را به بازارهای دیگر منتقل نماید. بدنبال کشف این ذخائر این کشور صادرات گاز را نیز در برنامه خود قرارداده است. از یازده میدان گازی که تاکنون در حوضه رسوبی لوانت کشف شده است، نه میدان آن و بزرگترین آن به نام میدان لویاتان، در محدوده آبهای اسرائیل است.
با آغاز به تولید میدان تامار (Tamar) از نیمه سال 2013 میلادی، آرامش خاطر اسرائیلیها بیشتر شده است خصوصا که تولید میدان مورد بهرهبردرای قبلی(Mari-B) روبه کاهش گذاشته بود. اطلاعی در دست نیست که میدان تامار کی به اوج تولید خود برسد اما آنچه که مسلم است با فرارسیدن این اوج تولید و نیز با تولید گاز از میدان کوچکتر دالیت(Dalit)، رژیم اشغالگر قدس از واردات گازطبیعی بینیاز گردیده و بخش بیشتری از سوخت ذغالسنگ نیروگاهها را نیز با گازطبیعی جایگزین خواهد کرد. این دو عامل چندین میلیارد دلار در سال هزینه واردات انرژی اسرائیل را کاهش خواهد داد و همچنین موجب کاهش حجم قابلتوجهی از انتشارات آلایندههای کربن خواهد شد. طبق برنامه اسرائیل سهم گاز در تولید برق این کشور به 60 درصد خواهد رسید.
اسرائیل فعالیتهای وسیع اکتشافی بیشتری را نیز در حوزه رسوبی “لِوانت” در دست اقدام دارد که با توجه به بررسی موسسه امریکائی که قبلا به آن اشاره شد، احتمال کشف میادین بیشتر نیز کم نیست.
اطلاعی از نوع قرارداد گازی مصر و اسرائیل در دست نیست اما اگر این قرارداد طولانی مدت باشد و مصر تعهدات خود را انجام دهد، آنگاه قدرت صادراتی گاز اسرائیل افزایش خواهد یافت.
اسرائیلیها کشف میدان بزرگ “لویاتان” در سال 2010 را یک موهبت الهی تلقی کردند باتوجه به تامین کامل گاز مورد نیاز داخلی از میادین قبلالذکر، میدان لویاتان برای صادرات گاز در نظر گرفته شده است. ضمنا دولت اسرائیل برنامههائی را برای مایعسازی گازطبیعی (تولیدLNG)، برای مواجهه با اوج و فرود مصرف گاز، در برنامه دارد. اگر اسرائیل موفق به صادرات 7.6 میلیارد مترمکعب گاز به اروپا شود ممکن است این عدد در مقایسه با 130 میلیارد مترمکعب گازی که اروپا از روسیه گاز وارد وارد میکند عدد قابلتوجهی نباشد اما در مقایسه با اعداد واردات گاز اروپا از مدیترانهغربی، نسبتا قابل توجه است. ضمن اینکه هرگونه تنوع بخشی به بازار گاز اروپا فشار روسیه بر اروپا را کاهش داده و قدرت مانور اروپا در مقابل روسیه و امنیت انرژی اروپا را افزایش میدهد و اروپائیها همواره از تنوع بخشی استقبال داشتهاند. امتیاز دیگر گاز کشورهای جنوب مدیترانه برای اروپا ایناست که زمانهای اوج و فرود مصرف داخلیشان با اروپا متفاوت است و امکان قطع گاز صادراتیشان به اروپا در اوج مصرف اروپا که زمستان است، کمتر است.
بر اساس مطالعه انجام شده توسط موسسه مطالعات انرژی دانشگاه آکسفورد، تولید گاز اسرائیل در سال 2020 بین 15 تا 20 میلیارد مترمکعب در سال و مصرف آن 12.5 میلیارد مترمکعب و بنابراین صادرات آن بین 2.5 تا 7.5 میلیارد متر مکعب خواهد بود. اما اسرائیل در مسیر اکتشافات جدید و نیز در مسیر توسعه میادین گازی خود و از جمله میدان گازی لویاتان با مشکلاتی نیز روبروست و در عین حال آثار ژئوپلتیکی وضعیت جدید اسرائیل نیز قابل بررسی است.
هداف دیپلماسی انرژی اسرائیل و تاثیر آن بر ایران – گفتگو با غلامحسین حسنتاش
مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC
دیپلماسی انرژی، جدا از افزایش توانایی در عرصه منطقه ای و بین المللی زمینه لازم برای کاهش محدودیتهای بین المللی علیه هر کشوری را فراهم میسازد و به افزایش قدرت ملی کشور کمک شایانی میکند. در این حال با توجه به وجود ذخایر نفت و گاز در اسرائیل برای بررسی دیپلماسی انرژی این کشور و نقش نفت و گاز در آینده:
واژگان کلیدی: رژیم اسرائیل ، واردات و صادرات انرژی دیپلماسی انرژی ، اهداف دیپلماسی انرژی رژیم اسرائیل، نقش، اروپا، روسیه، ترکیه، اسرائیل
مرکز بین المللی مطالعات صلح: مهمترین اهداف دیپلماسی انرژی اسرائیل در شرایط کنونی چیست؟
رژیم اشغالگر قدس با وجود این که در میانه یک منطقه سرشار از نفت و گاز یعنی خاورمیانه و شمال افریقا قرار گرفته است اما بدلیل اشغالگر بودن و اسلام و عرب ستیز بودنش همواره از نظر دسترسی به منابع انرژی و خصوصا نفت و گاز در معرض تهدید و خطر قرار داشته است. دولتهای نفتی منطقه اگر هم در خفا با این رژیم دوستی و مراوده داشته باشند از ترس افکار عمومی مردمشان و مردم منطقه عربی و اسلامی نمیتوانند نفت و گاز اسرائیل را تامین کنند چون به راحتی قابل پنهان کردن نیست بنابراین اسرائیل مجبور بوده است که نفت و گاز و ذغال سنگ مورد نیاز خود را از روسیه، آسیای میانه و ایالاتمتحده امریکا و امریکای لاتین وارد کند. در این شرایط اسرائیل مانند هر کشور مصرفکننده و به دلایلی که ذکر شد حتی خیلی بیشتر از آنها، چند سیاست را دنبال میکند که عبارتند از : الف- متنوع سازی سبد انرژی مصرفی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی ، تشویق و ترغیب تولید انرژی داخلی ، ارتقاء کارائی و بهرهوری انرژی و برپا کردن ذخائر استراتژیک نفتی برای شرایط خاص.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در دیپلماسی انرژی رژیم اسرائیل، همکاری با بازیگران هیدروکربنی در بخش انرژی یعنی نفت و گاز چه نقشی دارد ؟
اگر این رژیم اشغالگر نبود و وضعیت متفاوتی در منطقه داشت باتوجه به موقعیت جغرافیائی خود، بالقوه میتوانست که یک مرکز لجستیک برای انتقال نفت و گاز منطقه به مدیترانه و از آنجا به اروپا باشد اما روابط سیاسی این رژیم با کشورهای عربی مانع به فعلیت درآمدن این پتانسیل است و تا این مسائل حل نشود اسرائیل نقشی در این رابطه نخواهد داشت.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اسرائیل در مسیر اکتشافات جدید و نیز در مسیر توسعه میادین گازی خود و از جمله میدان گازی لویاتان با مشکلاتی نیز روبروست ؟
آبهای سرزمینی کشور کوچک اسرائیل با دو کشور لبنان و قبرس فاصله بسیار کمی دارد. اسرائیل و قبرس(یونانی) در دسامبر سال 2010 در مورد مرزهای آبی خود به توافق رسیده و قرارداد منعقد نمودهاند البته با توجه به قرارداشتن بخش شمالی قبرس در کنترل کشور ترکیه، دولت ترکیه در این مورد نارضایتی خود را اعلام نموده است. اما در مورد مرزهای آبی میان دو کشور لبنان و اسرائیل توافقنامهای وجود ندارد. رئیس جمهور لبنان در مقاطعی نگرانی خود را از فعالیتهای اکتشافی و توسعهای اسرائیل اعلام کرده و به این کشور هشدار داده است و مراتب اعتراض خود را به اطلاع سازمان ملل رسانده است و حسن نصرالله، رئیس حزبالله لبنان نیز تهدید کرده است که اجازه تصرف در منابع متعلق به لبنان را به اسرائیل نخواهد داد، به همین دلیل فعالیتهای اکتشافی و حفاری اسرائیل با حفاظت نیروی دریائی این کشور دنبال میشود و نیروی دریائی برای این منظور توسعه داده شده است. دولت اسرائیل در چارچوب قوانین بینالمللی حقوق دریاها، مربوط به تقسیم آبهای ساحلی و بینالمللی و در راستای توافقات بهعمل آمده با دولت قبرس، چارچوبی حقوقی را برای توافق با دولت لبنان تنظیم کرده و به سازمان ملل ارائه نموده است و در تلاش حل موضوع است. بنظر میرسد که وضعیت سوریه در سالهای اخیر و تاثیر پذیری لبنان و حزبالله از این وضعیت، فرصت مناسبی و مغتنمی را برای توسعه فعالیتهای هیدروکربنی اسرائیل در آبهای خود فراهم نموده است. بنیامین نتانیاهو، اولین نخست وزیر اسرائیل بود که در فوریه سال 2012 از نیکوزیا پایتخت قبرس بازدید نمود و تفاهنمامهای را برای فعالیتهای اکتشافی در آبهای مشترک مرزی دو کشور با مقامات قبرس به امضاء رساند. همچنین دو کشور تفاهم نمودهاند که بخشی از گاز صادراتی اسرائیل به جزیره قبرس منتقل شود و در آنجا با سرمایهگذاری مشترک دو کشور تبدیل به LNG برای صدور به نقاط مختلف شود. علاوه بر کاهش وابستگی به انرژی وارداتی، وابسته شدن اروپا به گاز اسرائیل و تاثیر آن بر امنیت ملی اسرائیل نیز از اهمیت برخوردار خواهد بود. کاهش هزینههای ارزی و افزایش درآمد صادراتی نیز طبعا بر امنیت اسرائیل بیتاثیر نخواهد بود و نیز فعالیتهای اکتشافی و توسعهای حضور و نفود اسرائیل در آبهای مدیترانه را افزایش خواهد داد.
در هر حال مساعی دیپلماسی انرژی اسرائیل در سالهای اخیر متوجه حل مسائل مربوط به توسعه میادین گازی دریائی و تبدیل شدن به یک صادرکننده گاز است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش ترکیه در طرح های نفتی و گازی رژیم اسرائیل آینده همکاری های دو کشور در حوزه دیپلماسی انرژی چگونه خواهد بود؟
توافقات اسرائیل و قبرس مورد اعتراض دولت ترکیه بوده است و شاید به همین دلیل و برای جلب رضایت ترکیه است که دولت اسرائیل خطلوله جدیدی را پیشنهاد داده است که منابع گازی صادراتی اسرائیل را به بندر سیحان ترکیه منتقل کند که از آنجا از طریق خطوطلوله ترکیه به اروپا (که در برنامهاست)، به اروپا صادر شود. همچنین اسرائیلیها حاضرشدهاند که اجرای این خطلوله را به شرکتهای ترک بسپارند. ترکیه علاقه دارد که به هاب گازی تبدیل شود و گاز اروپا از طریق این کشور منتقل شود اگر اسرائیل بتواند نظر ترکیه را تامین کند مشکل چندانی از ناحیه این کشور نخواهد داشت.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: جایگاه ایران در دیپلماسی انرژی رژیم اسرائیل در منطقه چیست؟
رژیم گذشته ایران همکاریهای نسبتا وسیعی را با رژیم اشغالگر قدس در زمینه انرژی و خصوصا لجستیک نفت آغاز کرده بود. خطلوله موسوم به ایلات-اشکلون که نفت را از بندر ایلات اسرائیل در خلیج عقبه به بندر اشکلون در مدیترانه منتقل میکرد یک جایگزین برای کانال سوئز بود که با سرمایهگذاری ایران انجام شد و منافع زیادی را برای اسرائیل بوجود میآورد . اما این فعالیتها با وقوع انقلاب متوقف شد. اما خوب است بدانیم که یکی از اهداف دیپلماسی بینالمللی انرژی اسرائیل این است که ایالاتمتحدهامریکا و اروپا را تشویق به قطع وابستگی از نفت و گاز خاورمیانه و خلیجفارس و خصوصا ایران نماید، چون فکر میکند که در اینصورت اهمیت حفظ امنیت کشورهای منطقه خاورمیانه و خلیجفارس برای غرب کمتر خواهد شد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: دیپلماسی انرژی رژیم اسرائیل چه پیامدهایی بر روی منافع ملی و اقتصادی ایران خواهد داشت ؟
در صورتی که رژیم اشغالکر بتواند به صادر کننده گاز به اروپا تبدیل شود از نظر اقتصادی فرصت برای ورود ایران به بازار گاز اروپا محدودتر خواهد شد و از نظر سیاسی امنیت اسرائیل اهمیت بیشتری برای اروپا پیدا خواهد کرد.