وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

مشکلات تامین گازطبیعی در زمستان امسال

سه شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۲۵ ب.ظ

یادداشت زیر ابتدا به صورت مصاحبه مکتوب انجام شد و بعد مسئول محترم در روزنامه شرق آن را به یادداشت تبدیل کردند و البته به تائید من رساندند و اصلاحاتی را انجام دادم ، ولی در هرحال وقتی مصاحبه به یادداشت تبدیل می شود و سوالات حذف می‌شود ، پاسخ‌هائی که به هم می‌چسبد انسجام کافی را ندارد و ورود به بعضی مسائل شاید منطقی به نظر نرسد لذا در زیر یادداشت متن آن مصاحبه را هم قرار می‌دهم.

 

 

 

 

 

1-                با توجه به اینکه مصرف گاز در ایران چند برابر میانگین جهانی آن است و ما به سادگی این ثروت ملی را به شکل غیر حساب شده در خانه ها می‌سوزانیم، افزایش قیمت گاز، چرا در دستور کار دولت نیست؟

 

 

 

 

 

پاسخ1- بنابر گزارش آماری شرکت بی‌پی مصرف گاز ایران در سال 2015 میلادی با حدود 191 میلیارد مترمکعب، 5.5 درصد از کل مصرف جهانی گاز بوده است. در صورتی که جمعیت ایران در همین سال حدود

 

 

1.1             درصد جمعیت جهان بوده است. در همین سال متوسط مصرف سرانه گازطبیعی در جهان 473 مترمکعب و متوسط مصرف سرانه گاز در ایران 2436 مترمکعب بوده است اگر مصرف سرانه مان را با کشور پیشرفته و ثروتمندی مانند ایالات‌متحده امریکا مقایسه کنیم مصرف سرانه این کشور در همان سال حدود 2430مترمکعب و کمی کمتر از ما بوده است. البته اگر منظورتان وضعیت بهره‌وری  انرژی باشد این عددها همه چیز را توضیح نمی‌دهد چون در کل جهان کشورهای گرمسیر و سردسیر فقیر و غنی و با ساختارهای انرژی متفاوت وجود دارند در ایران در حال حاضر حدود 70 درصد کل انرژی کشور از گازطبیعی تامین می‌شود در حالی که در همه جای جهان چنین نیست و مثلا در چین بیش از 64 درصد انرژی مصرفی را ذغال‌سنگ تشکیل می‌دهد. بنابراین برای مقایسه بهره‌وری انرژی بین کشورها، بهتر است از شاخص شدت انرژی که میزان کل انرژی مصرفی به ازاء مقدار مشخصی از تولید ناخالص ملی را نشان می‌دهد، استفاده کنیم که ایران از این جهت جزء کشورهائی است که وضعیت خوبی ندارد. در هر حال آنچه مسلم است بهره‌وری انرژی در ایران پائین است اما تجربه حذف یارانه‌ها و افزایش قیمت سوخت در سال 1389 به خوبی نشان داد که این مساله با افزایش قیمت حل نمی‌شود. قیمت گاز در ایران در حال حاضر چندان هم پائین نیست. افزایش قیمت بدون اقدامات دیگر تنها به شرایط رکود/تورمی  که گرفتار آن هستیم دامن می‌زند بسیاری از اقدامات غیرقیمتی در قوانین و دستورالعمل‌های مختلف پیش‌بینی شده بوده است که متاسفانه کمتر اجرا شده است. ضمنا گازرسانی به همه مصرف‌کنندگان خانگی در سراسر کشور و مناطق مختلف بدون توجه به منطق اقتصادی آن سیاست وزارت نفت بوده است و مردم تقصیری ندارند، مقایسه‌های فنی اقتصادی نشان می‌دهد که مثلا در خیلی از مناطق با هزینه کمتری نسبت به گازرسانی،  می‌شد و می‌شود انرژی‌های موجود در محل مثل خورشیدی، بادی یا بیولوژیک را توسعه داد ولی توجهی به این مطالعات و مقایسه‌ها نمی‌شود.

 

 

 

 

 

2-                با توجه به اینکه ساختار، رفتار را شکل می‌دهد، آیا در کنار تکیه بر فرهنگ‌سازی، نباید قوانین پیش‌گیرانه برای مشترکان پرمصرف اعمال شود؟

 

 

 

 

 

پاسخ2-ما  قبل از هر چیز و قبل از این که یقه مردم را بگیریم باید برنامه درستی برای انرژی داشته باشیم باید منطق فنی اقتصادی را جایگزین تصمیمات شخصی کنیم . دولت باید مساله بهره‌وری انرژی را جدی بگیرد و مصوبات زیادی که در این زمینه وجود دارد اجرا شود. در حال حاضر متولی بهره‌وری انرژی دستگاه‌های تولیده انرژی هستند، و این درست نیست چون این دستگاه‌ها فقط هرگاه کمبود دارند یاد بهره‌وری می‌افتند و بعد یادشان می‌رود. باید امکانات و ابزار مصرف بهینه در اختیار مردم قرار گیرد و بعد مشترکان پر مصرف را مجازات کنیم. ضمنا مساله انرژی را باید یک پارچه نگاه کرد و حل کرد، که گاز هم جزو آن است.

 

 

 

 

 

3-                در زمینه فرهنگ سازی، چرا نهادهای حاکمیتی ورود جدی ندارند. اینکه به طور مستقیم و گل درشت آن هم در دنیای امروز که پیام های غیر مستقیم می تواند رفتار منابع انسانی را شکل دهد، به مردم بگویید مصرف نکنید، به نظر حلال مشکل نیست. چرا گویی نوعی پوپولیزم در همه دولت ها حاکم است؟

 

 

 

 

 

پاسخ3- این حرف‌ها حرف‌های تازه‌ای نیست و حداقل 20 سال در کشور سابقه دارد فرهنگ سازی هم شده است. راه‌کارهای روشنی هم وجود دارد اما عمل نمی‌شود بعنوان مثال برای شما بگویم در همان اوایل دولت یازدهم وزیر نفت اعلام کرد (قریب به این مظمون) که اگر سرمایه‌گذارانی بیایند و حدود بیست میلیون بخاری گازسوز موجود را با بخاری‌های گازسوز با راندمان بالا (که در دنیا وجود دارد)  جایگزین کنند دولت حمایت می‌کند، چون محاسبه شده بود که حتی اگر بخاری‌های با راندمان بالا را مجانی هم بدهیم و بخاری‌های کهنه را جمع‌ کنیم، ظرف دو سه سال از محل صرفه‌جوئی گازی که  در سطح کشور ایجاد می‌شود هزینه‌اش جبران می‌شود. اما چه شد؟ زمستان یاد این حرف‌ها می‌افتیم و ‌با وزش نسیم بهاری فراموشمان می‌شود. شرکت‌هائی را من می‌شناسم که سال‌هاست تلاش می‌کنند که سیستم هوشمندکردن  شوفاژخانه‌ها را پیاده کنند و از محل صرفه‌جوئی حاصله هزینه‌شان را بازیافت کنند و هیچ حمایتی  از ایشان نمی‌شود. ضمنا به نظر من در این بحث پوپولیسم این نیست که مثلا نخواهیم به مردم بگوییم که مصرف نکنند. اصلا چرا باید به مردم بگوییم که مصرف نکنند؟ خود صنعت نفت میلیون‌ها مترمکعب در روز گاز غنی را به مشعل می‌فرستد و می‌سوزاند و محیط‌زیست خوزستان را نابود کرده است آنوقت چگونه و چرا به مردم بگوییم مصرف نکنند باید به مردم کمک کنیم که بهینه مصرف کنند. پوپولیسم این است که به هرجائی که منطق ندارد خط‌لوله گاز میبریم که نماینده با قول گاز آوردن (و نه تامین انرژی بهینه و مناسب)، از مردم رای بگیرد و بعد وزیر برای تامین نظر نماینده و رای اعتماد گرفتن از او به آنجا گاز ببرد.

 

 

 

 

 

4-                 به نظر شما بهترین راه مواجهه با این مساله چیست؟

 

 

 

 

 

پاسخ 4- همانطور که عرض کردم شما نمی‌توانید بحث گاز را از مقوله انرژی جدا کنید. بهترین راه داشتن برنامه جامع انرژی و برنامه جامع برای ارتقاء بهره‌وری انرژی است.

 

 

 

 

 

5-                 قطر از گاز متان که ما در شبکه خانگی می‌سوزانیم، به روش جی تی ال، 70 میلیارد دلار سالانه در آمد دارد و 54 هزار فرصت شغلی ایجاد کرده. چرا مردم نمی‌پذیرند اجازه دهند این طلای واقعی، درست مصرف شود؟

 

 

 

 

 

پاسخ5- اولا-الگوی قطر نمی‌تواند الگوی ما باشد. قطر یک کشور بسیار کوچک گرمسیر با یک میلیون جمعیت است. ثانیا- کارائی و اقتصادی بودن جی تی ال هنوز زیر سوال است . با توجه به این که قطر مصرف داخلی گاز قابل توجهی ندارد و جزیره است و گازش را به راحتی با خط‌لوله همه جا نمی‌تواند منتقل کند و درحالی که بازار LNG هم اشباع است، ممکن است جی تی ال برای قطر صرف داشته باشد ولی برای ما معلوم نیست. قطر یک پالایشگاه 120هزار بشکه‌ای جی تی ال با شرکت شِل دارد و یک پالایشگاه دیگر شامل دو واحد 17 یا 18 هزار بشکه‌ای با شرکت ساسول آفریقای‌جنوبی که اطلاعات آنها شدیدا کنترل می‌شود ظاهرا دچار مشکلاتی هستند و اقتصادی بودنشان نیز مورد تردید است و به همین دلیل در سال‌های اخیر چندین پروژه دیگری که قرار بود در قطر توسط شرکت‌های امریکائی و اروپائی سرمایه‌گذاری شود،  منتفی شد و فعلا در جای دیگری از دنیا نیز پروژه جدی جی تی ال مطرح نیست. من قویا معتقد هستم و در گزارش تحقیقی که قبلا در این زمینه تهیه کرده‌ام نوشته‌ام که کشوری با حجم ذخائر گازی ایران حتما باید روی جی‌تی ال بعنوان یک فناوری گازی تحقیقات کند و تحولات آن را دنبال کند و حتی یک واحد کوچک تحقیقاتی یا پایلوت داشته باشد کما اینکه اغلب شرکت‌های بزرگ نفتی چنین پایلوت تحقیقاتی را دارند، اما پالایشگاه بزرگ خصوصا در قیمت‌های فعلی نفت‌خام به مصلحت نیست. بگذریم از این که اگر قطر به تکنولوژی مربوطه دسترسی داشته است ما معلوم نیست فعلا داشته باشیم.

 

 

 

6-                 آیا قطع گاز اتان پتروشیمی ها که هر تن 1100 دلار ارزش دارد و تزریق آن به شبکه خانگی به سبب افزایش سرما، اقدام درستی است آن هم وقتی که هیچ اطلاع رسانی درستی به مردم در مورد خسارات این اقدام به درآمد ارزی کشور نشده است؟

 

 

پاسخ6- معلوم است که در سرمای زمستان مردم اولویت دارند. مگر می‌شود برای مردم گازرسانی کرد و بعد سایر حامل‌های انرژی را هم در مناطق گازرسانی شده از دسترس مردم دور کرد و امکانات ارتقاء کارائی انرژی را هم برای مردم فراهم نکرد و بعد در زمستان هم به آنها گاز نداد. به نظر من اگر حساب و کتابی بود مردمی که گازشان قطع شده و صدمه دیده‌اند باید می‌رفتند از شرکت گاز  شکایت می‌کردند و خسارت می‌گرفتند. در مورد کنترل و محدود کردن مصرف  که مثلا مردم گاز را به مصارف فانتزی مثل شومینه و تراس و فضای باز نرسانند  هم  کارهای زیادی می‌توان کرد که بازهم به عهده شرکت ملی گاز است الان در بسیاری از کشورها کنتورهای هوشمند نسب می‌کنند و حتی کل شبکه را هوشمند می‌کنند که از طریق آن می‌شود حتی سهمیه روزانه یا ماهانه تعیین و تعریف کرد که اگر مصرف بیش از آن شد قطع شود و آنگاه باید اطلاع‌رسانی کرد که مردم بدانند و مصرفشان را رعایت کنند. در مورد پتروشیمی‌ها هم مشکل از جای دیگر است، چه در مورد پتروشیمی‌ها و چه در مورد سایر مصرف‌کنندگان صنعتی و غیرصنعتی، قراردادهای تامین گاز  ترکمانچائی و یک طرفه است و سیستم رگولاتوری هم وجود ندارد ببنید چطور وقتی گاز ارسالی به ترکیه را قطع می‌کنیم یا گاز را با کیفیت غیراستاندارد تحویلشان می‌دهیم، شرکت بوتاش می‌رود در دادگاه‌ها شکایت می‌کند و خسارت می‌گیرد. چرا قراردادهای داخلی نباید این طور باشد که مسئولیت همه روشن باشد و کسی جور دیگری را نکشد، آنوقت وزارت نفت و شرکت گاز هم می‌روند کارهایشان را درست انجام می‌دهند که گاز کسی را قطع نکنند. وقتی هزینه کم کاری شخصی یا سازمانی به دیگری منتقل می‌شود آن و قت آن شخص یا سازمان دغدغه لازم را ندارد. دغدغه‌های عاطفی و حسن نیت‌ها که البته وجود دارد خوب است اما اینها نهادهای سنتی است که در جامعه پیچیده امروزی کفایت نمی‌کند و باید به نهاهای مدرن قانونی و ساختاری تبدیل شود. کدام رگولاتور یا قاعده‌گذاری وجود دارد که این قراردادها را و اجرای درست آنها بین عرضه‌کننده انحصاری و مصرف‌کنندگان را کنترل و نظارت کند؟

 

 

ضمنا اطلاع‌رسانی هم که بیست و چهارساعته از رادیو و تلوزیون می‌شود بطوری‌که من می‌بینم بسیاری که خانه‌هایشان گرم است وجدان درد دارند.

 

 

 

 

 

7-                وزارت نفت، قطع گاز ترکمنستان را دلیل این مساله می‌داند. آیا نمی‌شد در مسئله به این مهمی، پیش از اینها فکر قطعی شود؟

 

 

 

 

 

 

پاسخ7- قطعا قطع گاز ترکمنستان هم موثر بوده است اما باید سوال کرد که چرا باید قطع می‌شد. آیا حداقل تا وقتی که از تامین گاز کافی در شرایط اوج مصرف در همه نقاط کشور مطمئن نبودیم یا وقتی هنوز نتوانسته‌ایم به هردلیل بعد از چندین سال خط‌لوله‌های مربوطه مثل دامغان به نکار را تکمیل کنیم که مردم لَنگ نمانند یا هنوز به هر دلیل بعد از چندین سال، برنامه‌های لازم برای حل مشکل اوج مصرف را انجام نداده‌ایم، بهتر نبود با ترکمن‌ها کنار می‌آمدیم؟ آیا به هیچ وجه نمی‌شد کنارآمد؟ آیا زمان برای بهم ریختن ساختار بین‌الملل گاز مناسب بود؟ آیا کنار آمدن با ترکمن‌ها کم هزینه‌تر بود یا چندین میلیارد دلار خسارت مستقیم و غیر مستقیم و عدم‌النفع‌هائی که با قطع گاز بعضی از مردم و نیروگاه‌ها و صنایع به کشور وارد شده است؟ اینها سوالاتی است که باید توسط مراجع مستقلی در کشور پیگیری شود.

 

 

بازتاب این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد در لینک زیر : 

 

https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-62/3172252-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%81-%DA%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۲۶
سید غلامحسین حسن‌تاش

GTL

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی