وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۱۰۷ مطلب با موضوع «نفت :: بازار و قیمت نفت» ثبت شده است

اگر برجام نبود احتمالا صادرات نفت کشور به صفر رسیده بود (مصاحبه ای که منتشر نشد)

توضیح: چندی پیش در سالگرد برجام خبرنگار محترمی با من تماس گرفتند و درخواست مصاحبه‌ای در این رابطه را داشتند و فرمودند برای سایت اطلاع‌رسانی دولت است . از آنجا که سال‌هاست مصاحبه شفاهی نمی‌کنم از ایشان خواستم سوالات را ایمیل کنند و بلافاصله وقت گذاشتم و پاسخ دادم و از ایشان خواستم که مرا از انتشار آن مطلع فرمایند و فکر می‌کردم حداقل احترام به کسی که از او تقاضای مصاحبه شده و وقت گذاشته همین است. در هر حال پیگیری‌های من در مورد این که مصاحبه چه شد و چرا منتشر نشد نتیجه نداد. البته بنده نه اصراری بر مصاحبه داشتم و بلکه اکراه داشتم و نه اعتراضی به عدم استفاده از آن، فقط می‌خواستم بفهمم که چطور می‌شود از کسی مصاحبه طلب شود و منتشر نشود و چرا؟ فکر می کنم خبرنگار محترم هم در محذور بودند، شاید هم وقتی تماس گرفتند یادشان نبود که بنده در عین ارادت داشتن به دولت اما منتقد عملکرد نفت هستم.  به هر حال این مصاحبه را اینجا می‌گذارم. غیر از دفاع از دولت چیزی نگفته‌ام حدس می‌زنم پاسخ سوال هشتم به دلایلی مورد نظر نبوده است.

یک بررسی ها نشان می دهد احیای بازار نفت در محدوده زمانی کوتاهی پس از اجرای برجام رخ داده است ، این در حالی است که ناظران بین المللی دوره طولانی‌تری را برای بازگشت ایران به موقعیت پیشین در نظر می گرفتند، مهمترین دلیل این اتفاق را چه می دانید ؟ چه عواملی سبب شد ایران بتواند بازارهای از دست رفته خود را در این فاصله کوتاه احیا کند .

پاسخ 1- آنچه که مهمتر از به تعبیر شما، احیای بازار بود. برگرداندن تولید به سطح قبل از تحریم ها بود. تولید ایران حدود یک میلیون بشکه کاهش پیدا کرده بود و این در شرایطی بود که شرکت‌های تولیدی صنعت نفت نیز با مشکلات مالی برای تعمیرات و نگهداری و مشکلات تامین قطعات و تجهیزات مواجه بودند و با تلاش و زحمت این شرکت‌ها، خصوصا مناطق نفت‌خیز جنوب و فلات‌قاره بود که این تولید با سرعت نسبتا خوبی به رکورد قبلی برگشت و تلاش دیگر بخش‌های نفت و خصوصا امور بین‌الملل هم باعث شد که صادرات افزایش یابد آنهم در شرایط اشباع بازار، البته خوب بسیاری از کشورها هم ترجیح می‌دهند که مبادی وارداتی‌شان متنوع باشد و به حضور در بازار ایران هم نیاز دارند.

 دو عملکرد دولت در حوزه تولید و صادرات نفت را چگونه ارزیابی می کنید ؟

پاسخ 2- با توجه به توضیحاتی که در پاسخ سوال قبل دادم، طبعا مثبت ارزیابی می‌کنم ضمن این که افزایش صادرات مستلزم همکاری نزدیک بسیاری از دستگاه‌ها و خصوصا وزارت نفت و وزارت‌خارجه بوده است.

 سه با توجه به توافق تولید‌کنندگان اوپکی و غیر اوپکی نفتی برای مدیریت بازار ، پیش بینی شما از آینده قیمت نفت در عین افرایش صادرات نفت ایران چیست؟

پاسخ 3- واقعیت این است که پدیده نفت‌خام‌های غیرمتعارف و خصوصا نفت شِیلی در امریکا ابتکار عمل را تا حدود زیادی از دست اوپک خارج کرده است و با بالا رفتن نسبی قیمت نفت به سرعت تولید نفت شیل افزایش می‌یابد از سوی دیگر چشم‌انداز رشد تقاضای نفت هم مثبت نیست بنابراین نباید انتظار قیمت‌های خیلی بالا را داشت.  من دامنه بین 45 تا 55 دلاری را برای قیمت نفت در یکی دو سال آتی پیش‌بینی می‌کنم. البته این با توجه به عوامل عادی بازار است. اگر اتفاقات ژئوپلتیکی خاصی بیافتد ممکن است تصویر را عوض کند که برای من قابل پیش‌بینی نیست.

چهار- آیا صفر شدن صادرات نفت ایران را در صورت تداوم وضعیت پیش آمده در سال 2012 محتمل می دانستید؟

پاسخ 4- بله حتما و با احتمال زیاد. این مساله مهمی است که کمتر به آن توجه می‌شود. در واقع بعضی توجه نمی‌کنند که یکی از مهمترین دستاوردهای برجام این بوده است که جلوی کاهش بیشتر تولید و صادرات نفت ایران را گرفته است . اگر وضعیت تحریم‌ها ادامه می‌یافت هدف این بود که تا جائی که بازار اجازه دهد و بهم نریزد، فشار را بر صادارت ایران زیاد کنند و بنابراین در صورت  ادامه آن روندی که شکل گرفته بود، خصوصا در دو سال اخیر که اضافه عرضه قابل‌توجهی در بازار وجود داشته است به راحتی می‌توانستند این کار را انجام دهند. می‌بینید که اوپک مجبور شد برای تنظیم بازار 1.5 میلیون بشکه کم کند و بازهم هنوز مازاد تولید وجود دارد، پس اگر برجام نبود الان می‌توانستد صادرات ما را صفر کنند.

پنج- به نظر شما چرا در مقطع تحریم نفتی ایران ، پیش بینی ها دولتمردان در خصوص افزایش ناگهانی قیمت نفت و همچنین عدم فرمان برداری مشتریان نفتی ایران از تحریم ها محقق نشد . در آن دوره برخی دولتمردان با استناد به اینکه خریداران نفتی ایران پالایشگاه ها و تجهیزاتشان را با مشخصات نفتی خریداری شده از ایران هماهنگ کرده اند، اجرای این طرح را هزینه بر و غیر عملی می دانستند .

پاسخ 5- این‌ها به دلیل بی‌اطلاعی بعضی هاست. بی‌اطلاعی از شرایط و واقعیت‌های بازار و بی‌اطلاعی از ساختار پالایشگاه‌ها. بنده همان زمان در مصاحبه‌های خود توضیح می‌دادم که این حرف‌ها قدیمی است. اصولا پالایشگاه‌های جدید انعطاف دارند و در پالایش‌گاههای قدیمی هم که احیانا بر اساس یک نفت‌خام خاص طراحی شده‌اند دیگر آن نفت‌خام وجود ندارد.  ترکیب نفت‌خام ها در طول زمان تغییر کرده است. حتی در یک میدان نفتی خاص و مشخص، در طول زمان کیفیت نفت تغییر می‌کند چه رسد در سطح یک کشور. از آن سو توسعه تکنولوژی اجازه داده که پالایشگاه‌های قدیمی نیز در بازسازی‌ها و توسعه‌های خود، انعطاف جذب انواع نفت‌خام را بالا ببرند و در عین حال می‌توان با ترکیب نفت‌خام‌ها خوراک مناسب یک پالایشگاه را ساخت. لکن بعضی از سر بی‌اطلاعی در ذهن بعضی مقامات این اشتباه را جا انداخته بودند که برای بعضی پالایشگاه‌های جهان  نفت ایران قابل جایگزینی نیست و مجبورند بخرند.

 شش- کدام کشورها بیشترین نفع را از خروج ایران از بازار جهانی نفت در اثر تحریم بردند؟

پاسخ6- طبعا همه صادرکنندگان نفت خصوصا در شرایط اشباع بازار و غلبه عرضه بر تقاضای نفت از خارج شدن یک  رقیب بهره‌ می‌برند اما بطور نسبی عراقی‌ها بیشتر از همه استفاده کردند خصوصا که دقیقا در مرحله توسعه میادین و افزایش تولیدشان بودند.

هفت به نظر شما چرا قیمت نفت حتی پس از تحریم ایران در بازارهای جهانی رو به کاهش نهاد؟

پاسخ7- علت آن در طرف تقاضا: عمدتا رکود در اقتصاد جهانی و خصوصا کشورهای صنعتی،  و در طرف عرضه: توسعه تکنولوژی و وارد شدن نفت‌‌خامهای شِیلی بود.

هشت برخی احیای اوپک را پس از برجام یکی از مهمترین اتفاقاتی می دانند که در بازار جهانی نفت رخ داده است، نظر شما در این مورد چیست؟

پاسخ8- البته من خیلی با این تعابیر موافق نیستم . اوپک دهه‌هاست  که منفعل و ضعیف است.  به لحاظ این که استراتژی بلندمدت ندارد و نیز تصمیماتش به نفت محدود است در حالی‌که مسائل انرژی یک پارچه و پیچیده شده است و الان هم به آن معنی احیا نشده است. مساله این است که در چند سال اخیر اوپک همان تصمیمات مقطعی سابق را برای تنظیم بازار هم نگرفته بود که حالا گرفته است. به نظر من علت اصلی توافق اخیر این بود که عربستان‌سعودی با تداوم چندساله سیاست پائین نگهداشتن قیمت نفت و جستجو کردن سهم بازار، از نظر اقتصادی و بودجه‌ای تحت فشار قرار گرفته بود و اضافه شدن نفت ایران هم این فشار بودجه‌ای را بر عربستان و روسیه بیشتر کرد ولذا عربستان به همکاری نسبی با اوپک برگشت.

 نه تداوم تحریم های نفتی ایران چه آینده‌ای را پیش روی کشوری قرار می‌داد که یکی از بزرگترین دارندگان منابع هیدروکربوری در جهان است ؟

پاسخ9- همانطور که اشاره کردم در درجه  اول صفر شدن تدریجی صادارت و درآمد نفت که متاسفانه هنوز مهمترین منبع درآمد کشور است. بعد از آن تداوم فساد و گسترش آن به دلیل نیازی که به هرحال برای دور زدن نسبی تحریم‌هابوجود داشت و مشکلات روزافزون در سایر بخش‌های صنایع نفت و پتروشیمی و سایر بخش‌های صنعتی کشور به دلیل عدم امکان تامین قطعات و تجهیزات و مورد نیاز.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

مقاله زیر در تاریخ 6 ژانویه 2017 (17 دیماه 95) یعنی اوایل فصل زمستان و قبل از استقرار دونالد ترامپ در کاخ سفید نهایی شد و در اختیار فصلنامه نگاه نو قرار گرفت اما شماره 112 نگاه نو اواخر زمستان و در هفته دوم اسفندماه منتشر شد، بعضی از آنچه که در این مقاله پیش بینی شده بود همکنون اتفاق افتاده است







منابع و مآخذ :


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۱۵:۴۸
سید غلامحسین حسن‌تاش
حسن‌تاش، عضو هیات علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی درگفت‌وگو با «انرژی امروز»: بخش بالادستی نفت برای سرمایه‌گذاران خارجی جذاب‌تر است

تیلرسون با عربستان بیشتر تعامل می‌کند تا ایران

اخبار دولت مجلس

لیلا ابراهیمیان، خبرنگار نفت و توسعه «انرژی امروز»

کدام بخش از اقتصاد ایران نیازمند جذب سرمایه‌ خارجی است؛ غلامحسین حسن‌تاش، تحلیلگر ارشد بازار نفت و عضو هیات علمی موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی، می‌گوید: «ما نیازمند تدوین برنامه جامع توسعه هستیم، اما به دلیل ضعف حکمرانی دولت و غلبه تصدی‌گری بر حکمرانی در وزارتخانه‌ها مسئولیت مشترک وجود ندارد.» او معتقد است عصر نفت و عصر اتکا به نفت در حال سپری شدن است. دولت باید به فکر نجات اقتصاد از وابسته به نفت باشد. پاسخ‌های حسن‌تاش به پرسش‌های خبرنگار «انرژی امروز» را در ادامه می‌خوانید.



 *عده‌ای معتقدند که در شرایط فعلی اقتصاد ایران، توسعه حوزه نفت نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی دارد. چقدر این شرایط در ایران مهیا است؟

اقتصاد ایران در همه بخش‌ها نیاز به سرمایه‌گذاری دارد، ارقام بودجه سال‌های اخیر نشان می‌دهد که درآمدهای نفتی و مالیاتی دولت برای مخارج بودجه جاری‌اش نیز کفایت نمی‌کند، چه رسد به سرمایه‌گذاری‌های جدید. بنابراین، یک راه‌حل استفاده از سرمایه‌گذاری خارجی است. اما اینکه در میان همه بخش‌های نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی، کدام بخش اولویت دارد و اولویت‌ها چیست، مستلزم تدوین یک برنامه جامع توسعه است که متأسفانه وجود ندارد و در شرایط فقدان چنین برنامه‌ای همه مدیران بخشی می‌کوشند که بخش خودشان را اولی‌تر برای سرمایه‌گذاری جلوه دهند.

خصوصا که در ایران به دلیل ضعف حکمرانی دولت و غلبه تصدی‌گری بر حکمرانی در وزارتخانه‌ها و بخش‌های مختلف، مسئولیت مشترک وجود ندارد یا بسیار ضعیف است و هر مدیری تنها بخش خود را می‌بیند و آنگاه در شرایط فقدان برنامه جامع، بسته به اینکه قدرت لابی یا چانه‌زنی کدام بخش و یا وزارتخانه بیشتر باشد در اولویت قرار می‌گیرد. مثلا بنده معتقدم سرمایه‌گذاری درزمینه بهینه‌سازی مصرف سوخت و ارتقاء کارآیی انرژی و به عبارتی بهبود شاخص شدت انرژی نسبت به سرمایه‌گذاری بر روی افزایش ظرفیت تولید نفت و گاز، اولویت دارد چراکه در بسیاری از موارد با همان میزان سرمایه‌ای که برای افزایش تولید نفت و گاز موردنیاز است و حتی کمتر از آن، می‌توانیم مصرف داخلی را کاهش دهیم و نفت و گاز بیشتری را برای صادرات آزاد کنیم و آنچه مهم است، صادرات است؛ ولی این مسئله جدی گرفته نمی‌شود و متولی ندارد.

اما اینکه شرایط جذب سرمایه چقدر در ایران مهیاست؛ عمدتا بستگی به فضای کسب‌وکار و شاخص‌های اقتصادی کشور و ثبات اقتصادی دارد که سرمایه‌گذاران چه داخلی و چه خارجی به این شاخص‌ها نگاه می‌کنند و این شاخص‌ها وضع مطلوبی ندارد؛ گرچه روند شاخص‌ها در دوره دولت یازدهم بهتر شده است.

*در شرایطی که امریکا قانون تحریم ۱۰ ساله علیه ایران را تمدید کرده است؛ چقدر شانس حوزه انرژی در ایران برای جذب سرمایه‌گذاری بالاست؟

حوزه انرژی بخش‌های مختلفی دارد از بالادستی نفت و گاز شامل اکتشاف و استخراج تا پایین‌دستی شامل پالایش و تا توسعه ظرفیت نیروگاهی و همچنین ارتقای بهره‌وری انرژی که قبلا اشاره کردم. اما در این میان، تجربه نشان داده است که به‌طور نسبی، (تأکید می‌کنم به‌طور نسبی)، بخش بالادستی نفت و گاز از شانس بیشتری برای جذب سرمایه خارجی برخوردار است. به نظر من، این مسئله دو دلیل اصلی دارد یکی اینکه نظام تقسیم‌کار جهانی اولویت تولید نفت و گاز را برای ایران تعیین کرده است و دوم اینکه سرمایه‌گذاری در نفت و گاز تضمین‌شده‌تر است؛ چون از نفت (یا میعانات گازی) استخراجی بازپرداخت می‌شود که به‌هرحال بازار روشنی دارد.

*محدودیت‌های بانکی و تحریم اخیر آمریکا، چقدر بر حضور شرکت‌های نفتی تراز اول در ایران مؤثر است؟

منظورتان را از تحریم اخیر نمی‌دانم. اما اگر همان بحث تمدید قانون داماتو باشد، باید بگویم که این تحریم جدیدی نیست. قانون داماتو بعد از برجام هم وجود داشته است و حالا تمدیدشده است. در برجام هم آمده است که تحریم‌هایی که قبل از و غیر از برنامه هسته‌ای ایران بوده؛ به قوت خود باقی است و رییس‌جمهور امریکا می‌تواند اجرای آن‌ها را تعلیق کند. از به قوت خود باقی بودن می‌توان استنباط کرد که طبعا سر موعد تمدید هم می‌شود؛ اما تفسیر بعضی این است که این تمدید با «روح برجام» مغایر است. درهرحال، اتفاق جدید نیفتاده و تحریم جدیدی وضع نشده است. البته در جدیدترین پرسش و پاسخ‌هایی که با دفتر کنترل سرمایه‌گذاری‌های خارجی (OFAC) در وزارت خزانه‌داری امریکا که مسوول کنترل تحریم‌هاست، انجام‌شده؛ تسهیلات بیشتری برای سرمایه‌گذاران در ایران فراهم‌شده است و نگرانی‌های آنها را کاهش داده است. ولی هنوز محدودیت‌های بانکی کاملا برطرف نشده که بزرگ‌ترین مشکل است.

*پس از اجرای برجام و تفاهم‌نامه‌های متعددی که امضا شد، به نظر می‌رسد تفاهم اخیر با توتال تا حدودی جدی باشد. آیا شرکت‌های نفتی غربی امکان ورود به ایران دارند؟ چقدر قصد آنها جدی است؟

 به‌هرحال اقتصاد اروپا دچار رکود است و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرایط فعلی جهانی چندان زیاد نیست و من فکر می‌کنم شرکت‌های اروپایی علاقه‌مند به ورود هستند.

*روی کار آمدن ترامپ در آمریکا چقدر می‌تواند بر تصمیم این شرکت‌ها تأثیرگذار باشد؟ افق آینده را چگونه می‌بینید؟

مسلما بی‌تأثیر نیست، با موضع‌گیری‌هایی که ترامپ در مورد برجام داشته است و باتجربه‌ای که شرکت‌ها از تحریم‌های ثانویه آمریکا به دست آورده‌اند، طبیعتا قدری دچار تزلزل خواهند شد تا ببینند سیاست خارجی آقای ترامپ در چه مسیری حرکت خواهد کرد.

*با توجه به اینکه در تیم او افرادی چون وزیر امور خارجه‌اش حضور دارند که سال‌ها در حوزه نفت فعالیت داشتند؛ آیا این افراد می‌تواند به لابی نفتی ایران و آمریکا کمک کنند؟

با توجه به اینکه خود ترامپ و برخی از منتخبینش مانند همین آقای تیلرسون که برای وزارت خارجه تعیین‌شده است، هیچ سابقه سیاسی و دولتی ندارند؛ پیش‌بینی این‌که چه مسیری را در سیاست خارجی انتخاب خواهند کرد، بسیار سخت است. اگر از منظر تجاری و این منظری که شما مطرح کرده‌اید هم به مساله نگاه کنیم؛ باید توجه کنیم که به‌هرحال تماس و ارتباط و لابی کشورهایی مثل عربستان سعودی و قطر با آقای تیلرسون که مدیرعامل شرکت «اگزان‌موبیل» بوده، قوی‌تر است. در صورتی‌که ماسال‌هاست که ارتباطی با شرکت‌های آمریکایی نداریم. ضمن اینکه از مواضع نفتی ترامپ این‌گونه استنباط می‌شود که چندان علاقه‌مند به توسعه نفتی منطقه خاورمیانه نباشد و بیشتر علاقه‌مند باشد قیمت جهانی نفت افزایش یابد و رونق نفتی در ایالات‌متحده که هزینه تولیدش (خصوصا در میادین نفت شِیل) بالاست، اتفاق بیفتد. البته تناقضات هم در مواضع ترامپ فراوان است و به‌هرحال باید قدری صبر کنیم و ببینیم چه می‌شود. اما درهرحال، اگر موانع خارجی سرمایه‌گذاری در بخش نفت ایران چه برای شرکت‌های اروپایی و چه حتی شرکت‌های آمریکایی برطرف شود؛ من فکر نمی‌کنم از طرف ایران مشکلی وجود داشته باشد.

*اگر این امکان وجود نداشته باشد یا اینکه موانع زیاد باشد، دولت باید چه راهکاری در پیش بگیرد؟

من فکر می‌کنم چه بخواهیم و چه نخواهیم عصر نفت و عصر اتکا ما به نفت به‌سرعت در حال سپری شدن است و دولت باید به‌طورجدی به فکر نجات اقتصاد از وابستگی به نفت و تنوع‌بخشی به اقتصاد باشد و در جذب سرمایه خارجی هم به سایر بخش‌ها و خصوصا تولید صنعتی توجه جدی بنماید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۵ ، ۱۷:۴۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

(این یادداشت سه روز قبل از اجلاس اوپک که در دهم آذر تشکیل شد نوشته شده است، اینک بنظر میرسد سناریو اول درست تر بوده)


سناریو‌های محتمل در مورد موضع عربستان در اجلاس آتی اوپک چیست و موضع ایران در هر مورد چه می‌تواند باشد؟

با توجه به مجموعه شرایط جهانی و خصوصا انتخاب ترامپ و مواضع نفتی وی، سه سناریو در مورد برخورد عربستان در اجلاس آتی اوپک محتمل به نظر می‌رسد که ذیلا فهرست‌وار اشاره  می‌گردد و موضع ایران در هر مورد پیشنهاد می‌گردد:

سناریو1- ممکن است عربستان به دلایل : الف- فشارهای مالی و بودجه‌ای  ، ب- مشکلات فنی در تداوم سطح تولید فعلی و ج- انگیزه چراغ سبز نشان دادن به جمهوری‌خواهان و ترامپ و خوش‌خدمتی به ایشان، به دنبال کاهش قابل توجه در سطح تولید و افزایش نسبی قیمت‌ها باشد . بنظر می‌رسد اگر چنین اراده و تصمیمی در مواضع عربستان مشاهده شود دلیلی بر همکاری و انعطاف ایران با فریز یا کاهش تولید وجود ندارد ، چرا که  عربستان در هر حال این کار را پیش خواهد برد و ایران می‌تواند تداوم روند تولید فعلی و حتی افزایش آن تا رسیدن به رکوردهای قبل از تحریم را حق خود بداند.

سناریو2- عربستان می‌داند که امنیت ملی‌اش عمدتا در گرو نقش و جایگاه  فعلی بی‌بدیل‌اش در بازار جهانی نفت است و در بلند مدت  اقتصادی شدن تولید از منابع  نفت شِیلی و رشد تولید نفت ایالات‌متحده  و قطع وابستگی این کشور به نفت عربستان،  می‌تواند امنیت ملی‌اش را به مخاطره اندازد ، بنابراین مجبور است علیرغم همه مشکلات اقتصادی به سیاست سهم بازار ادامه دهد و مانع توسعه تولید نفت از منابع نا متعارف و نیز منابع نوین انرژی شود . در این صورت درست در نقطه مقابل سناریو اول، ممکن است عربستان کماکان هیچ انعطافی در مورد فریز نفتی و یا کاهش تولید نشان ندهد.

 در این صورت نیز دلیلی ندارد که ایران اقدامی بنماید چون بدون همکاری عربستان کاری از پیش نخواهد رفت و شاید سکوت بهترین موضع باشد.

3سناریو- این سناریو مشابه سناریو دوم  است،  با این تفاوت که ممکن است عربستان  ضمن این که کماکان برسر موضع سهم بازار است و حاضر به فریز یا کاهش تولید نیست اما در جهت حساس نکردن ترامپ و جمهوری‌خواهان ، بخواهد  بازی‌ای را تدارک کند و مانوری را بدهد که خود را مدافع فریز و یا  حتی کاهش تولید نشان دهد ولی با فرافکنی، مشکل را به گردن دیگران و عدم همکاری آنها و خصوصا ایران بیندازد.

در این مورد باید هشیار و حساس بود و اجازه چنین مانوری را به عربستان نداد و در صورت نیاز مثلا با اعلام آمادگی برای یک فریز شش ماهه بهانه را از او گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۳:۵۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

لینک این مطلب در خبرآنلاین:  http://www.khabaronline.ir/detail/565575/Economy/energy

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۴۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۳۱
سید غلامحسین حسن‌تاش
دکتر حسن‌تاش در گفت‌وگو با "نکونیوز":
دعواهای جناحی را در مرز صیانت از منافع ملی محدود کنیم
از سال 2009، پتانسیل کاهش بهای نفت به وجود آمده بود
 
اخیراً شاهد حملات سازمان‌یافته به دستاوردهای دیپلماتیک دولت، این بار از منظر اقتصادی هستیم. در بخشی از این رویکردهای تخریبی، شاهدیم که با بهره‌برداری از گفته‌های یکی از نمایند‌گان پیشین ایران در اوپک، از دو منظر به سخنان رییس‌جمهوری اسلامی ایران که گفته بود، "اگر برجام نبود، حتی یک بشکه نفت هم نمی‌توانستیم صادر کنیم"، تاخته شده است.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۰
اخیراً شاهد حملات سازمان‌یافته به دستاوردهای دیپلماتیک دولت، این بار از منظر اقتصادی هستیم. در بخشی از این رویکردهای تخریبی، شاهدیم که با بهره‌برداری از گفته‌های یکی از نمایند‌گان پیشین ایران در اوپک، از دو منظر به سخنان رییس‌جمهوری اسلامی ایران که گفته بود، "اگر برجام نبود، حتی یک بشکه نفت هم نمی‌توانستیم صادر کنیم"، تاخته شده است. 
این موضوع که این سخنان بر چه مبنا و با چه هدفی گفته می‌شود، کم و بیش مشخص است. اما این که چه پاسخ قانع‌کننده‌ای برای آنانی که همیشه حرفی برای گفتن دارند، از زبان چه کسی گفته شود، شاید تا اندازه‌ای بتواند مسایل را برای همگان و کسانی که از دور، دستی بر آتش داشته و بدون نگاه کارشناسانه، سخن می‌گویند، روشن سازد. 
برآن شدیم با سید غلامحسین حسن‌تاش، کارشناس ارشد انرژی، و عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران که پیشینه سال‌ها مدیریت در وزارت نفت و پژوهش و تحقیق در این حوزه را دارد، به گفت‌وگو بنشینیم. گفت و گوی نکونیوز با دکتر حسنتاش را می خوانید: 
********************************** 
پرسش نخست آن است که به باور جناب‌عالی به عنوان کارشناس ارشد حوزه اقتصاد انرژی، در صورت تصویب نشدن برجام و عدم الغای قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، کنگره ایالات متحده و پارلمان اروپا، تولید و صادرات نفت ایران چه سرنوشتی می‌یافت؟ 
باید اشاره کنم که اداره اطلاعات انرژی ایالات‌متحده در سال ۲۰۱۲ بر اساس قانون اجرائی بودجه دفاعی این کشور و در جهت برنامه‌ تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران، موظف شد که هر دو ماه یکبار گزارشی را تحت عنوان "وضعیت دسترسی به نفت و فرآورده‌های نفتی و وضعیت قیمت نفت در همه کشورهای بدون ایران" تهیه نماید. 
یعنی بطور خلاصه وضعیت بازار نفت، بدون نفت ایران چگونه است. در واقع به وضوح هدف از این گزارش آن بود که فشار بر روی صادرات نفت ایران را به گونه‌ای تنظیم کنند که هم بازار نفت دچار کمبود و مشکل نشود و هم قیمت‌ها بیش از حد زیاد نشود. 
این گزارش نشان می‌داد که آخرین وضعیت بازار چیست و بازار جهانی نفت، بدون ایران چقدر کمبود دارد و آمریکایی‌ها متناسب با آن، در قالب تحریم‌ها، صادرات نفت ایران را به گونه‌ای تنظیم می‌کردند که بازار دچار کمبود نشود و هرچقدر شرایط بازار اجازه می‌داد، فشار را بر روی صادرات ایران بیشتر می‌کردند. 
تاکنون 
پتانسیل فزونی گرفتن عرضه بر تقاضا از سال 2009 میلادی بر بازار مسلط بود و در همان سال متوسط قیمت جهانی نفت حدود 37 درصد کاهش یافت و متوسط قیمت نفت‌خام برنت دریای شمال از بیش از 97 دلار در سال 2008، به کمتر از 62 دلار هر بشکه در سال 2009 رسید
۲۵ شماره از این گزارش منتشر شده و بر روی سایت اداره مذکور در دسترس است. حال توجه بفرمائید که از اواسط سال ۹۳، بازار جهانی نفت با اضافه عرضه روبرو شد و اینجانب در مقاله‌ای که بر روی وبلاگ شخصی‌ام موجود است و در آذرماه ۹۲ نوشته شده، پیش‌بینی کرده بودم که در سال ۹۳، بازار، با مازاد عرضه روبرو و فشار بر ایران بیشتر می‌شود. 
مازاد عرضه بازار در سال ۹۴ به حدود ۲ میلیون بشکه در روز هم رسید؛ یعنی حدود دو برابر صادرات ایران مازاد عرضه وجود داشت، لذا روشن است که اگر همان روند تحریم‌ها ادامه یافته و مذاکرات برجام و تلاش‌های دولت نبود، این زمینه فراهم بود که صادرات نفت ایران را حتی تا حد صفر کردن آن، تحت فشار قرار دهند. 
در حملات اخیر به رییس‌جمهوری اسلامی ایران و وزارت نفت، عنوان شده است که "اگر برجام نبود، نفت ۱۲۰ دلار بود". در این پیوند، بیشتر کارشناسان مستقل صنعت نفت، رکود و کاهش تقاضا در بازارهای جهانی، عدم اجماع اوپک بر سر مسأله کاهش سقف تولید و در سوی دیگر، افزایش تولید عربستان، ایالات متحده و تا حدودی عراق را از جمله دلایل عمده کاهش بهای نفت می‌دانند، نظر جناب‌عالی در این خصوص چیست؟ 
کسانی که چنین می‌گویند یا واقعا با تحولات بازار نفت آشنا نیستند یا کم‌لطفی می‌کنند! با توجه به محدود بودن مجال این مصاحبه، توصیه می‌کنم مقاله مبسوط اینجانب در آخرین شماره فصل‌نامه "نگاه‌نو" را تحت عنوان "قیمت نفت؛ دلایل سقوط و چشم‌انداز آینده" مطالعه بفرمایند. 
در آنجا با عدد و رقم و بررسی عرضه و تقاضا و عوامل مختلف توضیح داده‌ام که پتانسیل فزونی گرفتن عرضه بر تقاضا از سال ۲۰۰۹ میلادی بر بازار مسلط بود و در همان سال متوسط قیمت جهانی نفت حدود ۳۷ درصد کاهش یافت و متوسط قیمت نفت‌خام برنت دریای شمال از بیش از ۹۷ دلار در سال ۲۰۰۸، به کمتر از ۶۲ دلار هر بشکه در سال ۲۰۰۹ رسید. 
درست است که این روند در سال‌های بعد قدری تغییر کرد و شاهد افزایش مجدد قیمت بودیم، اما این تغییر مسیر به دلیل قوام گرفتن تقاضا و کنترل شدن عرضه و به عبارتی به واسطه حل ریشه‌ای مساله روند سبقت‌گیری عرضه بر تقاضا به عنوان عوامل اساسی و میان‌مدت بازار نبود، بلکه عمدتاً ناشی از عوامل کوتاه‌مدت؛ شامل تحولات ژئوپلتیکی یا سوانح طبیعی بود. بنابراین قابل پیش‌بینی بود که با رفع آن عوامل کوتاه مدت، امکان سقوط قیمت نفت وجود دارد. 
در بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳، بعضی حوادث مانند شورش‌های داخلی در نیجریه، بحران داخلی در کشور لیبی، کشمکش‌های میان دو کشور سودان شمالی و جنوبی، بحران سوریه و محتمل بودن امکان گسترش عملیات داعش به مناطق نفت‌خیز عراق، موجب کاهش‌هایی (نه چندان قابل توجه) در عرضه نفت شد و سونامی عظیمی که فوکوشیمای ژاپن را درنوردید، موجب افزایش تقاضای نفت گردید، چراکه ژاپنی‌ها مجبور شدند نیروگاه‌های حرارتی را جایگزین نیروگاه‌های اتمی نمایند. 
اما از سویی، روند فزونی عرضه بر تقاضا همچنان تداوم پیدا کرد و از سوی دیگر برخی از بحران‌های مذکور نیز فروکش کرد و از نیمه دوم سال ۲۰۱۴، قیمت‌های جهانی نفت مجددا در مسیر کاهشی قرار گرفت. 
در آنجا همچنین اشاره کرده‌ام که سقوط بهای نفت در سال ۲۰۰۹، باید هشدار لازم را به کشورهای صادرکننده نفت می‌داد و آنان را متوجه می‌نمود که عوامل اساسی و بلندمدت نامطلوب است و بر عوامل کوتاه‌مدت نیز نمی‌‌توان دل بست. 
حال این که کسی همه این واقعیت‌ها 
این دوره سقوط قیمت‌ها بیشترین شباهت را به سقوط قیمت در نیمه دهه هشتاد میلادی دارد. در آن زمان، پس از یک دوره چند ساله بالابودن قیمت نفت، تولید غیراوپک توسعه یافت و تقاضا برای نفت اوپک کم شد و در زمان حاضر بدنبال یک دوره بالا بودن قیمت نفت (بین 2004 تا 2008) تولید غیرمتعارف‌ها افزایش یافت و تقاضا برای نفت اوپک کم شد
و پدیده نفت‌های غیرمتعارف و اضافه تولید عربستان‌سعودی و افزایش روزافزون تولید نفت عراق و دو میلیون بشکه عرضه مازاد نفت در بازار را نبیند و سقوط قیمت را به برجام و چهارصد پانصد هزار بشکه افزایش تولید نفت ایران که حق از دست رفته کشورمان بوده است، نسبت دهد، خیلی جالب است!! 
روند کاهش تولید نفت و از دست رفتن بازارهای نفتی ایران، عقب افتادن کشور از توسعه صنایع نفتی، کاهش نقش راهبردی ایران در حوزه انرژی، ایجاد فضا برای افزایش توان تولید نفت در عربستان و در نتیجه افزایش قدرت این کشور در منطقه، ارزان‌فروشی نفت و فروش آن در برابر ارزها و کالاهای کم‌ارزش چینی و هندی در دولت گذشته و سرانجام ایجاد رانت و فسادهای کلان اقتصادی به بهانه و پوشش دور زدن تحریم‌ها، تنها بخشی از چالش‌های عمیق تحریم به صنعت نفت ایران به شمار می‌رود. نظر جناب‌عالی در این موارد چیست؟ 
من فکر می‌کنم هم انصاف و هم عِرق ملی ایجاب می‌کند که دعواهای جناحی را در حد مرز صیانت از منافع ملی محدود کنیم. این که کسانی بخواهند به بهای صدمه زدن به حقوق و منافع ملی کشور و هم‌سو شدن با بیگانگانی که در راه تحقق برجام تا توانستند کارشکنی کردند و بعد هم در جهت خنثی کردن آن تلاش می‌کنند، جناح مقابل را بکوبند، شایسته نیست. 
علاوه ‌بر آن، این‌ها، باید تکلیف‌شان را با خودشان و مردم مشخص کنند که بالاخره تحریم‌ها و آثار و تبعات آن که در سوال شما ذکر شده، خوب بوده یا ظالمانه بوده است؟ آیا این که خصوصاً عربستان و روسیه از تحریم‌ها استفاده کردند و بازارهای نفتی را گرفتند، خوب بوده و به نفع کشور بوده یا بد بوده است و آیا همه باید کمک کنیم که آثار تحریم را بزداییم و منافع ملی را احیاء کنیم؟ 
شما بارها طرح فریز نفتی را در تولید، بیشتر شبیه یک شوخی قلمداد کرده‌اید. چرا و چه توضیحی برای آن دارید؟ به نظر شما، سیاست ایران در این زمینه چه باید باشد؟ 
وقتی چند کشور که توان و ظرفیت تولید بیشتری ندارند، می‌آیند و می‌نشینند و توافق می‌کنند که به خاطر حمایت از بازار و قیمت، تولیدشان را بیشتر از ماه قبل نکنند این شوخی به نظر می‌رسد! چراکه اگر جدی بودند، توافق می‌کردند که متناسب با اضافه عرضه‌ای که در بازار وجود دارد، تولید را کاهش دهند! 
اما در مورد اجلاس دوحه که قرار است در ۱۷ آوریل (۲۹ فروردین) تشکیل شود، نظر من این است که ایران باید برخورد فعال داشته باشد و نهایت تلاش را برای رسیدن آن به توافق بنماید، چراکه به هرحال، این اجلاس تشکیل خواهد شد و بسیاری از تولیدکنندگان بزرگ اوپک و غیراوپک هم حضور خواهند یافت و اگر توافقی حتی در حد همین شوخی فریز یا تثبیت تولید هم در آن شکل‌ نگیرد، علامت منفی بزرگی به بازار خواهد بود و در آستانه تغییر فصل و با وجود بالا بودن سطح ذخایر، می‌تواند موجب سقوط قیمت نفت شود. 
ایران باید ضمن مطالبه حق خود برای بازپس‌گیری بازارهای از دست رفته‌اش که ناشی از تحریم‌های ناعادلانه بوده است، تا حد ممکن همراهی کند که قیمت‌ها بدتر نشود. 
با توجه به سابقه شما در این زمینه، کاهش بهای نفت و تداوم سیر نزولی آن در زمان حاضر با دوره‌های گذشته، چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارد؟ 
این دوره سقوط قیمت‌ها بیشترین شباهت را به سقوط قیمت در نیمه دهه هشتاد میلادی دارد. در آن زمان، پس از یک دوره چند ساله بالابودن قیمت نفت، تولید غیراوپک توسعه یافت و تقاضا برای نفت اوپک کم شد و در زمان حاضر بدنبال یک دوره بالا بودن قیمت نفت (بین ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸) تولید غیرمتعارف‌ها افزایش یافت و تقاضا برای نفت اوپک کم شد. 
رفتار عربستان هم به نظر من، در دو دوره شبیه است؛ در آن سال، برای فشار به ایران در جهت پایان دادن به جنگ، عربستان حاضر به کنترل تولید نبود و در این دوره نیز، شاید به نوعی برای فشار به ایران و خنثی کردن نتایج اقتصادی برجام، باعث سقوط قیمت شد. 

http://www.neconews.com/vdcir3aq.t1a5v2bcct.html
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۵۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

طرح «فریز تولید» یک شوخی است

شماره روزنامه:۳۷۲۹

تاریخ چاپ:

شماره خبر:۳۲۸۰۶۶۷

گروه: ویژه-نامه

غلامحسین حسنتاش 

کارشناس ارشدموسسه بین‌المللی انرژی 

قیمت نفت برنت در پایان ماه فوریه به حداقل خود در حدود ۲۷ دلار رسید و پس از آن در یک مسیر افزایش تدریجی قرار گرفت و در سیزدهم ماه مارس به حدود ۳۷ دلار رسید که کاهش نسبی تولید نفت‌های شیل در ایالات‌متحده، آسیب دیدن مسیر خط‌‌‌لوله صادراتی کشور عراق از مسیر ترکیه به دلیل درگیری‌ها در منطقه کردستان ترکیه، درگیری‌ها در لیبی و سرمای هوا در آمریکا از دلایل عمده آن بوده است. به اعتقاد نگارنده اگر اتفاق ژئوپلتیکی خاصی رخ ندهد و یا تصمیمی مبنی بر کاهش قابل توجه میزان تولید توسط کشورهای عضو و غیرعضو اوپک گرفته نشود، این روند چندان ادامه نمی‌یابد.

 

غلامحسین حسنتاش

کارشناس ارشدموسسه بین‌المللی انرژی

قیمت نفت برنت در پایان ماه فوریه به حداقل خود در حدود ۲۷ دلار رسید و پس از آن در یک مسیر افزایش تدریجی قرار گرفت و در سیزدهم ماه مارس به حدود ۳۷ دلار رسید که کاهش نسبی تولید نفت‌های شیل در ایالات‌متحده، آسیب دیدن مسیر خط‌‌‌لوله صادراتی کشور عراق از مسیر ترکیه به دلیل درگیری‌ها در منطقه کردستان ترکیه، درگیری‌ها در لیبی و سرمای هوا در آمریکا از دلایل عمده آن بوده است. به اعتقاد نگارنده اگر اتفاق ژئوپلتیکی خاصی رخ ندهد و یا تصمیمی مبنی بر کاهش قابل توجه میزان تولید توسط کشورهای عضو و غیرعضو اوپک گرفته نشود، این روند چندان ادامه نمی‌یابد. حتی با توجه به سطح ذخیره‌سازی‌ها ممکن است در مقطع تغییر فصل و ورود به بهار، مجددا شاهد یک اُفت قیمت باشیم.

در این بین حدود دو هفته پیش کشورهای عربستان، روسیه، قطر و ونزوئلا برای توقف افزایش تولید و نگه داشتن آن در سطح ماه ژانویه سال جاری میلادی توافق کردند و این توافق یا به اصطلاح فریز تولید، هر چقدر می‌توانسته تاکنون اثر گذاشته است. این طرح به شوخی بیشتر شبیه است، مثلا هیچ کس پیش بینی نمی کرد که روسیه بتواند در سال ۲۰۱۶ تولید نفتش را بالاتر ببرد که حالا لطف کرده‌اند و توقف را قبول کرده‌اند! عربستان هم توان تولید بیشتر ندارد. در شرایطی که اضافه عرضه در بازار وجود دارد تغییر روند قیمت مستلزم کاهش تولید است، نه تثبیت همین سطح فعلی، ضمن این‌که این توافق هیچ ضمانت اجرائی هم ندارد.

برخی بر این باورند که کشورهای روسیه و به خصوص عربستان سیاست منعطف‌تری نسبت به گذشته اتخاذ کرده‌اند. اما به اعتقاد من هنوز برای چنین قضاوتی زود است. این توافق عمدتا به علت تکاپوی ونزوئلا بود که وضع اقتصادش بسیار وخیم است و شاید استقبال نسبی عربستان و روسیه هم به این علت بود که می‌خواستند یک ارزیابی از یکدیگر داشته باشند و البته هر دو هم انگیزه‌ داشته‌اند که قیمت خیلی بدتر از آنچه که هست، نشود. شاید عربستان انگیزه دیگری هم داشت که قدری فشارهایی که رویش هست را بشکند چون خیلی‌ها عربستان را مقصر افت قیمت نفت می‌دانند. اگر با تغییر فصل و احتمال سقوط مجدد قیمت که ذکر شد، عربستان حاضر به تشکیل اجلاس فوق‌العاده اوپک و کاهش تولید بشود و روسیه هم همکاری کند، آن وقت می‌توان نسبت به این انعطاف قضاوت دقیق‌تری کرد.

اما درخصوص موضع ایران در برابر این طرح، ایران از عربستان و روسیه و دیگرانی که جایش را در دوران تحریم پر کرده‌اند طلبکار است و باید طلبکارانه برخورد کند و به هیچ وجه نمی‌تواند و نباید زیر بار درخواست احتمالی همکاری با این طرح برود. عراق که طی سال‌ها به دلیل حمله آمریکا و شرایط ویژه، صادراتش کم شده بود هنوز خود را طلبکار و محق می‌داند که هرچقدر می‌خواهد تولید کند و از نظام سهمیه‌بندی اوپک نیز هنوز خارج است، ما هم همین وضعیت را داریم. به نظر من دستگاه دیپلماسی ما و دیپلماسی نفتی ما در پیگیری این مطالبه و در پیگیری وادار کردن دیگران و خصوصا عربستان به کاهش تولید، باید فعال‌تر برخورد کنند.


لینک مطلب در روزنامه دنیای اقتصاد:
Read more: http://www.donya-e-eqtesad.com/news/1030770/#ixzz44kB0y61q

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۳۰
سید غلامحسین حسن‌تاش


لینک نسخه متنی: 

http://hassantash.blogfa.com/post-473.aspx


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۴۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

نسخه متنی را در لینک زیر بخوانید:

http://hassantash.blogfa.com/post-470.aspx

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۰۱
سید غلامحسین حسن‌تاش