اولویتهای بعد از تحریم
اگر مشکل خاصی پیش نیاید، توافق میان ایران و کشورهای 5+1 تا حدود دو ماه دیگر نهایی خواهد شد و تحریمهای بینالمللی بر علیه ایران در مسیر برچیده شدن قرار خواهد گرفت. فهرست خساراتی که در اثر تحریمها به صنعت نفت ایران وارد شده است طولانی است اما بخشی از این خسارتها به سرمایهگزاریهایی مربوط میشود که بعضا بواسطه تحریمها و بعضا به بهانه تحریمها، بلاتکلیف مانده و از آن استفاده نشده است. مناسب است که خصوصا دو دستگاه نفت و سیاست خارجی در این فاصله زمانی تا عملیاتی شدن توافق و برچیدهشدن تحریمها، تکلیف این موارد را از نظر سیاسی روشن کنند تا با رفع تحریمها بلافاصله اقدامات اجرائی برای استفاده از این سرمایهگزاریها آغاز گردد و کشور بیش از این دچار خسارت نشود. در فضای حاکمیت تحریمها و روشن نبودن چشمانداز روابط بینالمللی ایران امکان چنین تعینتکلیفی وجود نداشت. ذیلا بعضی از این موارد مورد اشاره قرار میگیرد.
خطلوله گاز شرق ایران که اینک با سرمایهگزاری میلیاردی تا نزدیکی مرز پاکستان احداث شده است، اساسا برای صادرات گاز به هندوستان مطرح شد و برداشت مقادیری گاز توسط پاکستان در مسیر ، اقتصاد طرح را تقویت میکرد. بعدها هندیها انصراف خود را اعلام کردند که احتمال داده میشد بخاطر تحریمها باشد. علیرغم انصراف هندیها خطلوله برای صادرات گاز به پاکستان احداث شد اما پاکستانیها هم تاکنون از تعهدات خود برای احداث خطلوله سمت خود و دریافت به موقع گاز، سر باز زدهاند و بعضا تحریم ها را بهانه قرار میدهند. در شرایط حاضر که روند کار روشن شده است، دو دستگاه نفت و سیاست خارجی با تحرک فعال دیپلماتیک و هماهنگی مناسب میتوانند تکلیف این مسئله را با هندیها و پاکستانیها روشن نمایند. باید هرچه زودتر روشن شود که آیا تحریم برای این کشورها بهانه بوده است و یا واقعیت، و در هر حالت ایران باید بتواند تکلیف سرمایهگزاری خود را روشن کند و راجع به آن تصمیم بگیرد و از خسارت بیشتر جلوگیری کند.
در دولت هشتم نسبت به توسعه صنعت LNG در کشور تصمیماتی اخذ شده بود. البته ظرفیتی که ابتدا پیشبینی شده بود چندان با واقعیات بازار و صنعت LNG سازگاری نداشت اما بعدها سرمایهگزاری ایران به پروژه ایران الانجی محدود شد. شرکتی برای این منظور تاسیس شد و این شرکت هزینههای زیادی را انجام داده است اما بدلیل دردسترس نبودن دانش فنی مایعسازی گاز بدلیل تحریمها، این سرمایهگزاریها و هزینهها اعم از هزینههای خود شرکت و هزینه زیرساختهائی که فراهم کرده است، بی ثمر و بلاتکلیف مانده است. مسئولین صنعت نفت باید در این فاصله تا رفع کامل تحریمها تکلیف این شرکت و سرمایهگزاریهای آن را روشن کنند اگر کماکان اراده بر احداث کارخانه LNG وجود دارد باید نسبت به تامین دانش فنی اقدامکنند و مذاکرات قراردادی انجام شود و قرار داد آماده شود و منوط به رفع کامل تحریمها شود که در صورت رفع تحریمها بلافاصله اجرائی شود و جلو خسارت بیشتر به کشور گرفته شود.
لایه نفتی پارسجنوبی از دیگر فوریتهای صنعت نفت است که درگیر تحریمبوده است. در میان میادین مشترک نفتی این میدان بیشترین هزینه فرصت را برای کشور داشته و بیشترین اولویت را برای جلب سرمایه و خصوصا تکنولوژی دارد. پیچیده بودن لایه نفتی و تکنولوژی بهربردرای از آن، قرارداشتن آن در دریا و سرعت بهرهبرداری رقیب، اهمیت این پروژه را مضاعف میکند. شرکتهای نفتی خارجی که میخواهند همکار استراتژیک ایران باشند باید در این میدان برادری خود را ثابت کنند. بنابراین مذاکرات با شرکتها در این مورد میتواند آغاز شود و عملیاتی شدن توافقات منوط به رفع تحریمها گردد.
در هرحال مشکلات و مسائل صنعت نفت که پارهای از آنها نیز به تحریمها مربوط میشوند فراوان هستند اما در این مقطع تعیین تکلیف آنهائی که مشکل اصلیشان تحریمها بوده است و خصوصا در مواردی که عدمالنفعها سنگین است، از اولویت برخوردار هستند.