وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اکبر ترکان» ثبت شده است

کلیپ یک مصاحبه از مرحوم اکبر ترکان و توضیحاتی در مورد آن 

( لینک کلیپ در تلگرام من  https://t.me/Hasantash/600  ) 

خدا رحمت کند مرحوم ترکان را ، روحش شاد. مرحوم ترکان در  این مصاحبه صحبتی از نقش ارزنده پتروپارس در پارس جنوبی نمی کند بلکه از پتروپارس عبور می کند و به شرکت نفت و گاز پارس می پردازد و از نقش ارزنده آن صحبت می کند . باید توجه کرد که پتروپارس یک شرکت پیمانکاری بود و هست که در درون صنعت نفت درست شد و پروژه های اجرای بعضی  فازهای پارس جنوبی به عهده آن گذاشته شد ولی نفت و گاز پارس در واقع یک شرکت کارفرمائی بود که مسئول توسعه پارس جنوبی بود . شرکت نفت و گاز پارس در واقع نماینده شرکت ملی نفت ایران در توسعه پارس جنوبی بود . معمولا برنامه توسعه میادین نفتی و گازی را شرکت ملی نفت ایران یا شرکت های زیرمجموعه آن طراحی می کنند و پروژه های توسعه میادین را واگذار می کنند ولی چون میدان پارس جنوبی میدان بسیار عظیمی بود، شرکت نفت و گاز پارس بعنوان زیر مجموعه شرکت ملی نفت ایران یا به نوعی نماینده شرکت ملی نفت ایران، برای برنامه ریزی توسعه این میدان تاسیس شد و به نظر من کار لازم و درستی هم بود . اما در مورد شرکت پیمانکاری پتروپارس مباحث زیادی قابل طرح است . آیا تاسیس شرکت های پیمانکاری در یک وزارت خانه دولتی واقعا کار درستی است . آیا همین اقدامات موجب بزرگ شدن بیش از حد دولت نشده است؟  آیا این شرکت ها محیط رقابتی را به ضرر بخش خصوصی بهم نریخته اند . آیا این شرکت ها بصورت رقابتی و با قیمت مناسب کار کرده اند و یا از حمایت خاص وزارت خانه برخوردار بوده اند که وزارتخانه وقتی پروژه شان زمین ماند و متوقف شد مجبور به حل مشکل بوده است و به نوعی رانتی عمل کرده اند و آیا اگر نیمی از امتیازاتی که به این شرکت ها اعطاء شده به شرکت های پیمانکاری بخش خصوصی اعطاء می شد کار با کیفیت و قیمت مناسب تری پیش نمی رفت؟ به هر حال عملکرد شرکت هائی مثل پتروپارس و مهندسی و ساختمان صنایع نفت ( موسوم به اویک) قابل بررسی است و در این بررسی خصوصا باید مقایسه با بخش خصوصی صورت گیرد. در مورد مقایسه پتروپارس با شرکت مپنا که مرحوم ترکان انجام داده اند هم قیاس دقیق نیست چون شرکت مپنا بیشتر موفقیتش و شهرتش در ساخت داخل کردن توربین و کمپروسور بوده است و باید دید که آیا مپنا در حوزه پیمانکاری هم موفق بوده است یا نه ؟

نکته مهم دیگری که در این اظهارات مرحوم ترکان هست به نوعی افشاء این واقعیت است که شروع توسعه میدان پارس جنوبی قبل از انجام مطالعات جامع و حتی تکمیل مطالعات اکتشافی آن بوده است و خود بنده همیشه منتقد این مساله بودم و معتقد بودم که ابتدا باید مطالعات اکتشافی میدان و مطالعات توسعه میدان تکمیل می شد و بعد اقدام به توسعه آن می شد. ممکن است تصور شود که چون میدان مشترک بود نمی توانستیم معطل شویم ولی واقعیت این است که آن شتایزدگی و بی مطالعه گی اولیه موجب شد که بعدا در مسیر توسعه میدان وقت زیادی تلف شود. این نکته نیز مهم است که ایشان اظهار می دارند که مطالعات شرکت توتال ابعاد میدان را برای ما آشکار کرد و باید گفت که این سوال مهم از ابتدا مطرح بود که آیا داده های شرکت توتال که در آنسوی میدان یعنی در سمت قطر نیز بسیار ذینفع تر از این سوی میدان بود، قابل اتکاء بوده است؟ مرحوم دکتر علیمحمد سعیدی که یکی از برجسته ترین متخصصین مخازن و میادین هیدروکربنی  جهان بود و فوق دکترای مهندسی مخازن هیدروکربنی داشت همیشه می گفت که به دلیل همین شتابزدگی حتی فاز بندی میدان نیز غلط بوده است و ما همین امروز شاهد نتایج آن شتابزدگی اولیه و اعتماد به  شرکت توتال هستیم . بطوری که هنوز که همه فازهای توسعه میدان کامل نشده (  فاز 11 هنوز هم درست تکمیل نشده ) شاهد افت شدید فشار در میدان و کاهش تولید گاز و میعانات و حتی خشک شدن بعضی از فازها و چاه ها هستیم .

مرحوم ترکان همچنین توضیح می دهد که چگونه فازها با آزمون و خطا کامل شدند در صورتی که اگر از ابتدا مطالعات جامعی انجام شده بود شاید جدا سازی و استفاده بهینه از همه محصولات فازها ( اتان و پروپان و بوتان) از ابتدا صورت می گرفت و هدر رفت اتفاق نمی افتاد .

مرحوم در مورد فاز 6و7و8 توضیح  می دهد که پالایشگاه شیرین سازی ساخته نشد و قرار بود به همان صورت گاز ترش با سولفور به میدان آغاجاری تزریق شود آن مرحوم در این مورد توضیح بیشتری نداده اند اما در واقع آن کار بسیار غلط بود از ابتدا عده ای هشدار دادند که انتقال گاز ترش با خط لوله  به مسافت حدود 600 کیلومتر از پارس جنوبی تا میدان آغاجاری کار خطرناکی است چون ترکیبات سولفور و مرکاپتان ها خورندگی بسیار بالایی دارند ولی توجه نشد و اگر اشتباه نکنم یادم هست که انجمن مهندسی گاز هم بیانیه ای دادند و هشدار دادند و متاسفانه تزریق این گاز به میدان آغاجاری عملا به نتیجه نرسید و تنها مدت بسیار کمی عملی شد و کمپرسورهائی که می خواستند گاز ترش را به میدان آغاجاری تزریق کنند هم به سرعت دچار مشکل شدند و قابل بررسی است که این تصمیم اشتباه چه خسارت هائی را ببار آورد و چه هزینه ای را به اقتصاد کشور تحمیل کرد و نیز تزریق گازی که ممکن نشد چه لطمه ای را به ضریب بازیافت میدان نفتی زد. بعدها اگر اشتباه نکنم در زمان وزارت آقای نوذری گاز ترش سه فاز مذکور را به پالایشگاه فجر جم  بردند که گاز ورودی اش کم شده بود و در آنجا تصفیه و برای مصارف داخلی استفاده شد . بعدتر هم با افت تولید (پیش بینی نشده)  سایر فازهای پارس جنوبی ظرفیت پالایشی کفایت کرد و شاید جنبه مثبت و البته اتفاقی آن تصمیم غلط این بود که بیهوده برای سه فاز پالایشگاه تصفیه سولفور و مرکاپتان ساخته نشد چون بعدا با افت تولید پارس جنوبی قطعا بخشی از ظرفیت پالایشی بلا استفاده می ماند ( گه بود کز حکیم روشن رای بر نیاید درست تدبیری/ گاه باش که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری) .

در مورد فازهای 12و13و14  مرحوم ترکان توضیح می دهند که برای مایع سازی و تولید LNG در نظر گرفته شده بود و به چندین پروژه LNG اشاره می کنند و می گویند که به دلیل تحریم ها متوقف شد. در صورتی که واقعیت این بود که در آن زمان تحریم ها چندان شدید نشده بود که مانع شود . واقعیت این بود که طرح تولید 40 تا 50 میلیون تن LNG در غالب چهار پروژه، از ابتدا طرح بی مطالعه و بلند پروازانه ای بود و خود من در سال 1381 که وزیر وقت این طرح را به شورای اقتصاد برد در گزارشی به شورای اقتصاد استدلال کردم که این طرح بی مطالعه است و در آن زمان بازار کشش این حجم LNG  را نداشت در صورتی که پروژه های LNG در  آن زمان ابتدا باید بازاریابی می شد و نیز در آن زمان همه دانش فنی مایع سازی متعلق به امریکائی ها بود که همان وقت هم معلوم بود که برای ما قابل دسترسی نیست ولذا سه پروژه بی مطالعه  LNG بعدا در برخورد با واقعیاتی که مطالعه نشده بود حذف شد و تنها IRAN LNG باقی ماند که اینک بعد از بیست و چند سال با هزینه کردی در حدود سه میلیارد دلار به هیچ نتیجه ای نرسیده است. گزارش من به شورای اقتصاد که بعدا آن را به یک مقاله تبدیل کردم و در سال 1381 در مجله اقتصاد انرژی منتشر شد بر روی وبلاگ من موجود است. و این ها هم خسارات یکی از کارهای بی مطالعه بود البته  در آن زمان مرحوم ترکان  مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس نبودند.

یک اشتباه و خلط هم در فرمایشات مرحوم ترکان هست و آن این که شرکت کونکو (که البته ایشان بعنوان کونکو-فیلیپس نام می برد ولی در آن زمان کونکو هنوز با فیلیپس ادغام نشده بود ) برای فازهای 2و3 پارس جنوبی پیشنهاد نداده بود بلکه برای توسعه دو میدان نفتی تحت نام های سیری آ و سیری ای پیشنهاد داده بود که پیشنهادش حتی به قرارداد و امضاء هم رسید وبعد کلینتون مانع شد و توتال حاضر شد با همان شرایط کار را انجام دهد و بعدا توتال در مورد توسعه فازهای 2و3 پارس جنوبی هم با همان روش بیع متقابل پیشنهاد داد. قرارداد کونکو برای سیری A و E  در سال 74 منعقد شده بود در حالی که ادغام کونکو با فیلیپس 7 سال بعد و در سال 1381 بوده است و قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی در سال 1376 با توتال منعقد شده است .

سوابق :

https://hassantash.blog.ir/post/716

https://hassantash.blog.ir/post/336

https://hassantash.blog.ir/post/334

https://hassantash.blog.ir/post/368

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۰۳ ، ۱۴:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

روشنگری در مورد یک گفتگو  در زمینه میدان گازی پارس جنوبی

 

اخیرا بعد از درگذشت مرحوم مغفور آقای اکبر ترکان که از مدیران با سابقه و زحمتکش و فرهیخته کشور بود و عمدتا به جهت گرامی داشت یاد و خاطره ایشان کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که از منظر سابقه تحولات صنعت نفت قدری نیاز به توضیح و روشنگری دارد.

در این کلیپ که تقطیعی از یک مناظره است طرف مناظره میگوید که نتیجه سرمایهگزاری خارجی این بوده است که شرکت توتال برای فاز 11 آمده و اطلاعات پارسجنوبی را به توتال دادهاند و رفته است و در این مورد به گفتهای  از وزیر نفت استناد میکند که  گفته است اطلاعات فنی پارس جنوبی را به توتال دادهایم. مرحوم مهندس ترکان حرف ایشان را رد میکند و توضیح میدهد که : پارسجنوبی در زمان ریاست جمهوری مرحوم رفسنجانی آغاز شد و فاز یک در دوره ایشان آغاز شد و ادامه کار در فاز 2و3 به دوره آقای خاتمی رسید و ادامه میدهند که ابتدا قرار بود با شرکت کونکو-فلیپس قرارداد بسته شود که کونکو در آخرین لحظات نیامد و با توتال قراردادا بسته شد و توتال پیمانکار فاز 2و3 شد و توضیح می دهند که ابتدا تصور می شد که توسعه این میدان در سه فاز است و اصلا نمیدانستیم زیر زمین چه خبر است و توتال اقدام به لرزه نگاری سه بعدی کرد و بعد از این با ارئه نتایج لرزه نگاری توسط توتال، پیبردیم که ابعاد این میدان ده برابر تصور اولیه ما است ، یعنی اطلاعات میدان را ما به توتال ندادیم و توتال به ما داده. در اینجا طرف مناظره اشاره می کند که عرض من بعد از برجام و مربوط به فاز 11 می باشد . بعد مرحوم ترکان گفتههای خود را ادامه میدهند که:  بعد از اطلاعات توتال ما یک طراحی جدید کردیم و 28 فاز تعریف شد و هر فاز شد یک میلیون فوت مکعب و در ادامه مرحوم ترکان سایر فازها را تا فاز 24 توضیح می دهند که پیمانکارشان که بوده و مجددا تاکید میکند که ما به توتال اطلاعات میدان را ندادیم و در اینجا ظاهرا بحث وارد صنعت خودرو میشود و کلیپ خاتمه مییابد .

با آرزوی شادی روح مرحوم ترکان ابتدا فهرستوار توضیحاتی را صرفا از منظر شفاف نمودن تاریخ معاصر صنعت نفت و مراحلی که در توسعه میدان پارسجنوبی طی شده است عرضه میکنم و سپس به کلیدیترین نکتهای که در کلیپ مطرح شده است میپردازم:

  1. شرکت کونکو در سال 1374 یعنی در دوره وزارت نفت آقای آقازاده و ریاست جمهوری مرحوم  رفسنجانی برای توسعه میادین نفتی سیری A و  E با شرکت ملی نفت ایران قرارداد بست و بعد از عقد قرارداد "بیل کلینتون" مانع اجرای این قرارداد شد و بلافاصله شرکت توتال که از ابتدا هم ابراز علاقمندی کرده بود، آمادگی خود را اعلام کرد و قرار داد توسعه دو میدان با شرکت توتال در تیرماه 1374 منعقد شد و این تنها قرارداد توسعه میدان بود که بر اساس قرارداد خدماتی تحت عنوان بیعمتقابل (درچارچوب همان فرمولی که کونکو پیشنهاد کرده بود) در آن دوره بسته شد و کونکو هرگز برای توسعه میدان گازی پارسجنوبی مطرح نبوده است.
  2. شرکت کونکو در شهریور ماه 1381 ، هفت سال بعد از قرارداد  فوقالذکر، با شرکت نفتی فیلیپس ادغام شد و شرکتی به نام کونکو- فیلیپس پدید آمد.
  3. بر اساس اطلاعات مندرج در سایت اینترنتی  سازمان منطقه ویژه انرژی پارس، قرارداد توسعه فازهای 2و3 پارسجنوبی قبل از قرارداد توسعه فاز 1 منعقد شده و انعقاد آن و واگذاری کار به شرکت توتال در مهرماه 1376 یعنی در دوران ریاست جمهوری آقای سید محمد خاتمی بوده است و اجرای فاز 1  میدان  گازی پارسجنوبی چند ماه بعد از آن و در بهمن ماه 1376 به شرکت پتروپارس واگذار گردیده و اصولا تاسیس شرکت پتروپارس به همین منظور و در همین ماه و برای توسعه همین میدان به عنوان یک شرکت پیمانکار بوده است.
  4. ورود مرحوم مهندس ترکان به صنعت نفت از حدودا از سال 1379 به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت پتروپارس بوده است و ایشان از سال 1380 احتمالا تا سال 1383 مدیرعامل پتروپارس و بعد از آن از سال 1383 تا 1386 مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس بودهاند که شرکت اخیر  کارفرمای پتروپارس بوده است، یعنی از جایگاه و موضع پیمانکاری به موضع کارفرمائی جابجا شده بودند.  
  5. آنچه که طرف مناظره در کلیپ مورد بحث مطرح می کند ناظر بر ورود مجدد توتال به موضوع پارسجنوبی بعد از امضاء برجام است. طرح توسعه فاز 11 پارسجنوبی در تیرماه 1396 یعنی 20 سال بعد از قرارداد فازهای 2و3 ، به کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال واگذار شد که با خروج ترامپ از برجام شرکت توتال از انجام تعهدات خودداری کرد و توسعه این فاز تاکنون بلاتکلیف مانده است. بنابراین ممکن است که این گفته صحیح باشد که در ابتدای توسعه میدان توتال اطلاعاتی از میدان را در اختیار شرکت ملی نفت (یا شرکتهای تابعه) قرار داده، اما در زمان بازگشت توتال  در 20 سال بعد حدود 18 فاز به بهرهبرداری رسیده بوده و وضعیت میدان تغییرات بسیار زیادی داشته است و همانطور که مناظره کننده عنوان می کند اطلاعات روزآمد میدان در اختیار شرکت توتال قرار گرفته است.
     
    اما نکته بسیار مهم و کلیدی که مرحوم مهندس ترکان به عنوان فردی که حدود 6 سال در سمتهای عالی مرتبط با میدان گازی پارسجنوبی فعالیت داشته و بعد از آن چندین سال هم معاونت برنامهریزی وزارت نفت را بر عهده داشته است مطرح میکند آن قسمت از فرمایش ایشان است که می گوید: "ابتدا تصور میشد که توسعه این میدان در سه فاز است و اصلا نمیدانستیم زیر زمین چه خبر است و توتال (در چارچوب قرارداد توسعه فازهای 2و3) اقدام به لرزه نگاری سه بعدی کرد و بعد از این با ارئه نتایج لرزه نگاری توتال پیبردیم که ابعاد این میدان ده برابر تصور اولیه ما است " . البته درست است که مرحوم ترکان از واژه نمیدانستیم استفاده میکنند ولی در واقع ایشان در آن زمان و در ابتدای کار توسعه میدان، در صنعت نفت مسئولیتی  نداشتند و در واقع فرمایششان آشکار می کند که آغاز توسعه میدان حتی بدون انجام مطالعات کامل اکتشافی و بدون هیچ شناخت جامعی از میدان بوده است این گفته یک یادگار تاریخی از ایشان است و این همان چیزی است که از ابتدا بسیاری از کارشناسان عنوان میکردند و دیوار کجی است که در توسعه میدان گذاشته شده است و نتیجه آن فاز بندی نادرست میدان و عدم تحقق اهداف تولید خصوصا در فازهای جدیدتر میباشد.
    توسعه میدان پارسجنوبی بر مبنای یک شناخت بسیار ابتدائی از میدان و مطالعات اولیه اکتشافی آغاز شد و اگر هم مطالعه اکتشافی کاملتری انجام شد سالها بعد از شروع توسعه میدان بود.
    در ابتدای توسعه این میدان و بسیاری از میادین دیگر، افراد دلسوز (و از جمله نگارنده) هشدار میدادند که برنامه جامع تفصیلی توسعه یک میدان  (MDP) باید بر مبنای انجام کلیه مراحل اکتشافی(شامل لرزه نگاری سه بعدی)، حفر چاه های اکتشافی و تحدیدی و توصیفی و انجام مطالعه شبیهسازی میدان و متعاقب شناخت کامل میدان طراحی شود و این اقدام هم یک امر حاکمیتی است و هم بدون آن خصوصا در زمان عقد قرارداد باشرکتهای خارجی امکان این که این شرکتها حسب منافع خودشان طرح توسعه دقیق و درستی را پیشنهاد ننمایند بسیار زیاد است و خصوصا در میدان مشترک که شرکت خارجی در آنسوی آن نیز منافع دارد نگرانی بیشتر میشود.  کما این که هنوز تولید میدان در فازهای 2و 3  که توسط توتال توسعه داده شده است بعد از بیست و چند سال بیشترین تطبیق را با طراحی و هدف تولید فازها دارد در صورتی که در فازهای جدیدتر میدان، فاصله تولید محقق شده با اهداف تولید اولیه بسیار زیاد است و در بعضی فازها به کمتر از 70در صد رسیده است در صورتیکه میزان تاسیسات و تجهیزات نصب شده در این فازها و به عبارتی هزینه این فازها معادل همان فازهای اولیه بوده است. این که بازدهی هر فاز متناسب با هزینههائی که انجام شده است نمیباشد نوعی اتلاف منابع و سرمایه ملی است که ناشی از همان عدم انجام مطالعات جامع اولیه است.


 
 

و حالا توتال دوباره آمده بود که با گرفتن اطلاعات کامل میدان و اطلاعات عملکرد فازها و چاههای آن ظرف بیست سال گذشته،  در کنار توسعه فاز 11 ، پیشنهاداتی را برای مدیریت بهینه و برداشت بهینه از میدان ارائه نماید یعنی به عبارتی آب رفته را به جوی بازگرداند در حالی که مدیریت صحیح میدان نفتی یا گازی از همان ابتدای کار و با طراحی دقیق و اصولی طرح جامع و تفصیلی توسعه میدان آغاز میگردد. کما این که هر برنامه توسعهای در هر بخش کشور نیز نیازمند طراحی طرح جامع و تفصیلی در آن بخش است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۰ ، ۱۶:۰۴
سید غلامحسین حسن‌تاش