این یادداشت را در مردادماه به سفارش کس دیگری نوشتم و بنام فرد دیگری و با عنوان دیگری در مطبوعات چاپ شد ، اما از آنجا که همیشه اصرار داشته ام همه نوشتههایم را روی این وبلاگ بگذارم با چند ماه تاخیر اینجا میگذارم
خوشوقتانه به همت و تلاش دولت یازدهم اینک میان ایران و کشورهای غربی در مورد پرونده هستهای ایران توافق حاصل شده است. چیزی که در فرایند این توافق بدست آمده و تا همینجا شاید حتی مهمتر از توافق باشد، احیاء چهره ایران در سطح جهان است. جمهوری اسلامی ایران در فرایند مذاکرات نشان داد که کشوری اهل منطق و استدلال و اهل گفتگو و تعامل و تفاهم برای حل مشکلات خود با دیگر کشورهای جهان میباشد. منطق و انعطاف گفتمانی ایران، اینک توانسته است که همه پلهای پشت سر دولت ایالاتمتحده را خراب کند. در صورتی که توافق در مراجع قانونی ایالاتمتحده تصویب نشود ایالاتمتحده اولا دیگر هرگز به سادگی قادر به ایجاد اجماع جهانی بر علیه ایران نخواهد بود و رفت و آمد مقامات و تجار اروپائی به ایران این را به خوبی نشان میدهد، و ثانیا ایالاتمتحده متهم ردیف اول عهدشکنی و عدم پایبندی به گفتگو و تعامل خواهد شد. بسیار جالب است که مقامات دولتی ایالاتمتحده برای بدست آوردن رای سنا و کنگره و اجتناب از ورود به چنین بنبستی، مجبور شدهاند که خودشان نسبت به خنثی کردن بسیاری از تخریبهای دروغین گذشته بر علیه چهره ایران اقدام کنند. همه اینها تا همین حد شرایط مناسبی را برای ایران بوجود میآورد. ایران که از جامعه جهانی منزوی شده بود اینک در حال برگشتن مبتکرانه به جامعه جهانی است و این حرکت با نهائی شدن و اجرائی شدن توافق، کامل میشود.
مساعد شدن شرایط بینالمللی فرصتهای زیادی را در پیش روی همه دستگاهها قرار میدهد و تهدیدها و تحدیدهای فراوانی را از پیش روی آنها دور میکند. در این میان وزارت نفت با توجه به اهمیت استراتژیکش برای کشور بیش از همه دستگاهها در معرض تهدید و درگیر محدودیت بوده است. در شرایط تحریم جذب سرمایه و فناوری مورد نیاز برای توسعه صنعت نفت خصوصا در بخشبالادستی یعنی اکتشاف و استخراج و فراوری نفت و گاز با محدودیت رو به رو بود و خصوصا عقب افتادگی ایران در بهرهبرداری از میادین مشترک نفتی و گازی هزینه فرصت سنگینی را به کشور وارد میکرد. اینک شرکتهای نفتی بینالمللی در فضای تعاملی جدید، علاقه خود را به سرمایهگزاری در ایران نشان دادهاند قرار است چارچوبهای جدید قراردادی و همکاری با این شرکتها بزودی در سطح بینالمللی عرضه شود. نباید غافل بود که تحریمها و محدودیتهای بینالمللی در کنار همه خساراتی که وارد کرده است. دستآوردهائی نیز داشته و فرصتهائی را بوجود آورده است که شاید مهمترین آنها فشار به توانائیهای داخلی برای رفع نیازها و انجام پروژههای فوری و مهم در صنعت نفت بوده است که از این رهگذر قابلیتهای زیادی در بخشهای خدماتی و تولیدی ایجاد شده است. خوشوقتانه هم دولت و هم وزارت نفت به تقویت این توانائیها عنایت ویژه دارند و حساس هستند که در عین استفاده از خدمات و کالاهای مورد نیاز خارجی از توانائیهای توسعه یافته داخلی صیانت شود و هم خود سرمایهگزاران خارجی این واقعیت را پذیرفتهاند که پتانسیلها و خلاقیتهای ایرانی را نمیتوانند نادیده بگیرند و نمیتوانند مانند گذشته تنها به عنوان یک بازار منفعل برای عرضه کالاها و خدمات نهایی خود، به ایران نگاهکنند. این فرصت مغتنمی است. باید سازوکارهائی طراحی شود و مسیرهائی در پیش پای سرمایهگزاران خارجی گذاشته شود که سرمایهگزاری ایشان تنها منجر به اجرای یک پروژه نشود بلکه در کنار آن توانائی ایرانی خصوصا در عرصههای نرمافزای بیش از پیش ارتقاء یابد، باید بسترهای جذب فناوری فراهم شود. در کنار اینها باید توجه داشت که تمامی موانع جذب سرمایه و فناوری خارجی به تحریم محدود نمیشود، عدم شفافیتهای اقتصادی، نا مناسب بودن فضای کسبوکار، بعضی مشکلات مدیریتی و دیگر موانع نیز باید برطرف گردد. گزارشات نامناسبی که سازمانهای جهانی در مورد وضعیت شفافیت یا فضای کسب و کار در ایران و شاخصهای مربوط به آن ارائه میدهند در تصمیمگیریهای سرمایهگزاران بینالمللی و خصوصا آنها که شناخت نزدیک کمتری از ایران دارند اثر گذار است و برای بهبود این شاخصها نیز باید تلاش کرد. ممکن است برنامههای اصلاح وضعیت شفافیت مالی و اقتصادی و بهبود فضای کسبو کار و اصلاح فرایندهای تصمیمسازی، تصمیمگیری و مدیریتی در سطح ملی، بسیار دشوار و گاهی نا ممکن بنظر برسد اما شاید بتوان با متمرکز کردن توان دولت، رفع این مشکلات را در بخشهای منتخب که از اولویت کلیدی برای سرمایهگزاری و جذب دانش برخوردارند بصورت پایلوت هدفگذاری نمود که هم موانع توسعه این بخشها مرتفع گردد و هم متعاقبا بتوان این تجربه را به سایر دستگاهها تعمیم داد.
تا قبل از توافق، دیپلماسی انرژی ایران نیز به تبع وضعیت سیاستخارجی کشور به محاق رفته بود. اما اینک شرایط برای تحرک دراین عرصه فراهمتر شده است. اینک همه جهان میدانند که ایران به زودی به جایگاه گذشته خود در بازارهای جهانی انرژی باز خواهد گشت و با توسعه سرمایهگزاری، این جایگاه را ارتقاء نیز خواهد داد و در عین حال ایران کشوری است که توانسته است با اقتدار و هماهنگی ملی و ابتکار دیپلماسی، بزرگترین مشکل جهانی را از پیش پای خود بردارد. در این شرایط توان تاثیرگذاری بر بازارهای جهانی نفت و گاز و بر سازمانها و مجامع بینالمللی مربوطه مضاعف شده است و قبل از هرچیز باید این شرایط جدید را درک کرد و از انفعال شرایط گذشته خارج شد.
بعضی کشورها که از غیبت ایران از بازار نفت بیشترین بهره را بردهاند و هم به این دلیل و هم بدلایل مهمتر سیاسی و منطقهای نسبت به حل مسئله پرونده هستهای ایران و توافق با پنج بعلاوه یک بسیار نگران بودن، تمام توان خود را بکار گرفتند که مانع توافق شوند و اینک به نظر میرسد که سعی دارند با ساقط کردن قیمت جهانی نفت به نوعی به کارشکنیهای گذشته خود ادامه دهند. بنابراین دفاع از حقوق نفتی کشور و قیمت جهانی نفت، امروز به نوعی مکمل همان تلاشهای منجر به حصول توافق در جهت حل مشکلات اقتصادی کشور است. دولت میتواند با هماهنگ کردن دستگاههای ذیربط و در فضای جدید بینالمللی این کشورها را قانع و وادار کند که هم بازار ایران را برگردانند و هم مانع سقوط قیمت جهانی نفت شوند. میزان تولید و صادرات نفت این کشورها چه ارتباطی با جمعیت و اقتصاد و نیاز ملی و سهمیه تاریخی ایشان در اوپک و پتانسیل واقعی ذخائر نفتیشان دارد و با چه هدفی صورت میگیرد؟ آیا ساقط کردن قیمت نفت تنها به ایران لطمه میزند؟ جمهوری اسلامی که نشان داده است که توان عبور شرایط بسیار سختتر از این را داشته است. یا چنین اقداماتی به منافع بلندمدت شهروندان خود این کشورها و به جهان اسلام و جهان عرب بیش از همه لطمه میزند. چرا باید حقوق حقه کشورهای صاحب نفت بصورت مالیات تزایدی به جیب دولتهای کشورهای صنعتی برود؟
همانگونه که اشاره شد. فهرست خساراتی که در اثر تحریمها به صنعت نفت ایران وارد شده است طولانی است اما بخشی از این خسارتها به سرمایهگزاریهایی مربوط میشود که بعضا بواسطه تحریمها و بعضا به بهانه تحریمها، بلاتکلیف مانده و از آن استفاده نشده است. مناسب است که خصوصا دو دستگاه نفت و سیاست خارجی در این فاصله زمانی تا نهائی شدن و عملیاتی شدن توافق و برچیدهشدن تحریمها، تکلیف این موارد را از نظر سیاسی روشن کنند تا با رفع تحریمها بلافاصله اقدامات اجرائی برای استفاده از این سرمایهگزاریها آغاز گردد و کشور بیش از این دچار خسارت نشود. در فضای حاکمیت تحریمها و روشن نبودن چشمانداز روابط بینالمللی ایران، امکان چنین تعینتکلیفی وجود نداشت. بعنوان مثال خطلوله گاز شرق ایران که اینک با سرمایهگزاری میلیاردی تا نزدیکی مرز پاکستان احداث شده است، اساسا برای صادرات گاز به هندوستان مطرح شد و برداشت مقادیری گاز توسط پاکستان در مسیر، اقتصاد طرح را تقویت میکرد. بعدها هندیها انصراف خود را اعلام کردند که احتمال داده میشد بخاطر تحریمها باشد. در هر حال خطلوله برای صادرات گاز به پاکستان احداث شد اما پاکستانیها هم تاکنون از تعهدات خود برای احداث خطلوله سمت خود و دریافت به موقع گاز، سر باز زدهاند و بعضا تحریم ها را بهانه قرار میدهند. در شرایط حاضر که روند کار روشن شده است، دو دستگاه نفت و سیاست خارجی با تحرک فعال دیپلماتیک و هماهنگی مناسب میتوانند تکلیف این مسئله را با هندیها و پاکستانیها روشن نمایند. باید روشن شود که آیا تحریم برای این کشورها بهانه بوده است و یا واقعیت، و در هر حالت ایران باید بتواند تکلیف سرمایهگزاری خود را روشن کند و راجع به آن تصمیم گیرد و از خسارت بیشتر جلوگیری کند.
در هرحال مشکلات و مسائل صنعت نفت که پارهای از آنها نیز به تحریمها مربوط میشوند فراوان هستند اما در این مقطع تعیین تکلیف آنهائی که مشکل اصلیشان تحریمها بوده است و خصوصا در مواردی که عدمالنفعها سنگین است، از اولویت برخوردار هستند.
در شرایط عدم اطمینانهای ناشی از تحریم و عدم دسترسی به منابع و امکانات خارجی شاید داشتن استراتژیها و برنامههای بلندمدت قابل تحقق، مقدور نبود اما در شرایط رو به عادی شدن باید به برنامه برگشت و در چارچوب آن حرکت کرد. دیپلماسی انرژی نیز ابزار تحقق استراتژیها و سیاستهای بینالمللی کشور در عرصه انرژی است باید این استراژیها تبین شوند تا بتوان برنامه فعالیتهای این عرصه را طراحی نمود. بدون شک با داشتن برنامه و انجام اصلاحات مورد بحث میتوان از فرصتهای بعداز تحریم بیشترین استفاده را بدست آورد.
در عین حال باید توجه داشت که آنچه که روابط میان کشورها را تحکیم میکند و راههای بازگشت به بحرانهای گذشته را مسدود و یا بازگشت را پر هزینه میکند، گسترش روابط تجاری و اقتصادی و وابستگیهای متقابل است و اینک بستر برای رفع دائمی تهدیدها فراهم شده است اما هنوز راه طولانی در پیش است.