کشور یمن و جهان نفت
مقدمه
در یک ماه اخیر تحولات کشور یمن و دخالت نظامی عربستانسعودی در امور داخلی این کشور در صدر اخبار منطقه و جهان بوده است. بیمناسبت نیست که در اینجا ضمن آشنائی اجمالی با کشور یمن از منظر انرژی، نگاهی به این کشور بیندازیم.
یمن در یک نگاه
یمن که در انتهای جنوبغربی شبه جزیره عربستان قرارگرفته است، کشوری است با سابقه تاریخی طولانی. مآرب مشهورترین شهر یمن باستانی است که در شرق صنعا واقع شده و پایتخت قدیمی حکومتهای "سبا" و ملکة سبا "بلقیس" بوده که درباره این سرزمین در قرآن کریم آیات متعددی وجود دارد. یمن با تاریخی پر فرازو نشیب در سال ۱۷۵۰ میلادی جزو قلمرو دولت عثمانی در آمد و با سقوط امپراتوری عثمانی، در سال ۱۹۳۴ میلادی با انعقاد قراردادی باانگلستان به استقلال رسید. از این پس حکومت یمن در دست امیری بود که او را امام یمن میخواندند و شخصاً کشور را اداره میکرد ولی از سال ۱۹۶۲میلادی به جمهوری تبدیل شد. در جریان منازعات نظام دوقطبی در دوران جنگ سرد، یمن بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۹۰ به دو کشور جمهوری عربی یمن یا یمن شمالی و جمهوری دمکراتیک یمن یا یمنجنوبی تجزیه شده بود که اولی تحت نفوذ غرب و دومی تحت نفوذ شوروی قرارداشتند. بدنبال فروپاشی شوروی دو یمن در سال 1990 متحد شدند و جمهوری یمن بوجود آمد. در سال ۱۹۹۴ جنگ داخلی میان جداییخواهان جنوبی و حکومت مرکزی درگرفت اما با پیروزی شمالیها اتحاد پابرجا ماند.
جمعیت یمن قدری کمتر از 24 میلیون نفر و وسعت آن در حدود 528 هزار کیلومتر مربع است که البته بیشتر تراکم جمعیتی در غرب این کشور مستقر شده است. عمده جمعیت یمن عرب و البته قلیلی از آنها عرب آفریقایی هستند. بر اساس برآوردها، 35 تا 40 درصد جمعیت یمن را شیعیان و 55 تا 60 درصد را اهل سنت تشکیل میدهند. البته شیعیان یمن عمدتا زیدی هستند. زیدیه در مورد امامت چهار امام اول شیعه با قرائت غالب شیعی هم عقیده هستند ولی بعد از علیابنالحسین (امام زینالعابیدین) (ع) زیدبن علی فرزند دیگر آن امام را امام پنجم میدانند و البته بعد از آن نیز سلسله امامان ایشان نه برمبنای موروثی بلکه بر مبنای امامی که فاطمی باشد و مردم را به خود دعوت کند و در ظاهر، عادل و اهل علم و شجاع و خصوصا عدالتخواه باشد، تداوم پیدا کرده است. زیدیه در گذشته نیز در یمن به قدرت رسیدهاند و همواره برای تصاحب قدرت سیاسی با خلفای مصر و خلفای عثمانی و سایر قدرتهآی داخلی یمن، رقابت داشتهاند.
علی عبدالله صالح از سال ۱۹۷۸ به عنوان رئیسجمهور یمنشمالی و از سال ۱۹۹۰ به عنوان رئیسجمهور یمن متحد قدرت را در این کشور در دست داشت. وی در سال ۲۰۱۲ با اعتراضات گسترده مردمی که به انقلاب یمن معروف شد از قدرت کنارهگیری کرد اما همچنان به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در صحنه سیاست کشور باقیماند و نیروهای وفادار به او در مارس ۲۰۱۵ با حوثیها (گروه زیدی که اینک بخش بزرگی از یمن را در کنترل دارند) وارد ائتلاف شد.
کشورهای مهم منطقه و خصوصا عربستان و مصر از طریق ارتباط و حمایت از گروهها و قبائل و جریانات سیساسی مختلف، در یمن نفوذ دارند.
اقتصاد یمن
تولید ناخالص داخلی یمن در سال ۲۰۱۳ بیش از ۶۱ میلیارد دلار و درآمد سرانه آن حدود ۲۵۰۰ دلار بودهاست. یمن فقیرترین کشور منطقه خاورمیانه است و در سال 2013 نرخ بیکاری در این کشور 35% بوده است. خدمات مهمترین بخش اقتصاد کشور است که ۶۱ درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصا میدهد و صنعت با ۳۱ و کشاورزی با ۷.۷ درصد پس از آن قرار میگیرند. کشاورزی در گذشته اهمیت بیشتری داشت و ۱۸ تا ۲۷ درصد تولید کشور را شامل میشد. یکی از معضلات کشور کشت قاط (یک گیاه مخدر) است که جویدن آن اثر محرک دارد. حدود ۴۰ درصد کل آب حوزه آبخیز صنعا به کشت این گیاه اختصای پیدا میکند که موجب خشک شدن کشتزارها و بالارفتن قیمت مواد غذایی شدهاست.
وضعیت انرژی یمن
کشور یمن دارای منابع نفت و گاز است. گرچه یمن در مقایسه با کشورهای نفتی خاورمیانه، کشور نفتخیز به حساب نمیآید اما بدلیل اقتصاد محدود این کشور، صادرات نفت و گاز نقش مهمی در اقتصاد آن پیدا کرده است. براساس برآورد صندوق بینالمللی پول ، بین سالهای 2010 تا 2012 تولیدات هیدروکربنی ۶۳ درصد از درآمدهای دولت و 89 درصد از در آمد صادراتی یمن را تشکیل داده است. همچنین صندوق برآورد کرده است که بودجه یمن در صورت رسیدن قیمت نفت به 215 دلار، بالانس خواهد شد.
براساس گزارش مراجع بینالمللی درآمد نفت و گاز یمن در سال 2011 بیش از 5 میلیارد دلار بوده است.
براساس گزارش مجله نفت و گاز در ژانویه 2014، ذخائر اثبات شده نفت یمن حدود 3 میلیارد بشکه است که بیشتر آن در دو میدان نفتی شناخته شده مآریب و مزیلا قرار دارند و البته براساس برآورد دولت یمن 80 درصد ذخایر در میدان مزیلا جمع شده است. البته میادین تولیدی دیگری نیز وجود داشتهاند که نفتشان ته کشیده است. تولید نفت یمن که از سال 1986 آغاز شد در سال 2001 به حداکثر خود به میزان حدود 440 هزار بشکه در روز (شامل میعانات گازی) رسید و پس از آن شروع به کاهش کرد بطوری که درماه مارس سال 2014 به حدود 100 هزار بشکه در روز رسید.
این کاهش تولید تنها ناشی از اُفت طبیعی تولید میادین بعد از رسیدن به بلوغ، نبوده است بلکه حملات متعدد به تاسیسات نفتی و خطوطلوله انتقال نفت نیز نقش اساسی در این میان داشته است. نا امنی همچنین مانع برگزاری مناقصههای جدید دولتی برای جلب سرمایهگذاری بر روی بلوکهای جدید اکتشافی شده است.
ظرفیت پالایشی یمن 140 هزار بشکه در روز است که به دو پالایشگاه محدود میشود. پالایشگاه عدن با ظرفیت 130 هزار بشکه و پالایشگاه مآریب با ظرفیت 10 هزار بشکه در روز. مصرف داخلی فرآوردههای نفتی در یمن در سال 2013 به 144 هزار بشکه در روز که بیش از ظرفیت پالایشی این کشور است . این درحالیاست که پالایشگاهها ی مذکور در حداکثر ظرفیت هم کار نمیکنند ولذا یمن واردات فرآوده نیز داشته است گرچه بعضا بعضی از فرآوردهها را نیز صادر کردهاست.
بر مبنای گزارش مجله نفت و گاز در ژانویه 2014، ذخائر اثبات شده گاز یمن حدود 0.5 تریلیون متر مکعب بوده است.
یمن از اوایل دهه 1990 تولید گازطبیعی را آغاز کرد و البته از سال 1993 تا سال 2009 که تاسیسات مایعسازی گاز (LNG) این کشور به بهرهبرداری رسید، 98 درصد گاز تولیدی به منظور افزایش بازیافت نفتخام، به میادین نفتی تزریق میشد. در ماه نوامبر سال 2009 با بهرهبرداری از تاسیسات LNG، یمن تولید تجاری گاز را آغاز کرد. تولید تجاری گاز از 0.8 میلیارد متر مکعب در 2009 به حدود 10.3میلیارد متر مکعب در سال 2013 رسید. از همان سال مصرف داخلی گاز و انتقال گاز به نیروگاهها نیز آغاز شد اما رشد مصرف داخلی هرگز به اندازه رشد صادرات گاز نبوده است. در سال 2013 حدود 9.25 میلیارد متر مکعب بصورت LNG صادر و بقیه به مصرف داخلی رسیده است. براساس برآورد موسسه IHS در همان سال سهم یمن از کل بازار جهانی LNG حدود 3% بوده است.
ظرفیت واحد LNG یمن که توسط شرکت توتال ساختهشده و بهرهبرداری میشود، 6.7 میلیون تن در سال است که 39.69 درصد سهام آن متعلق به توتال، 17.22 در صد متعلق به شرکت نفتی آمریکائی هانت، 21.43 درصد متعلق به سه شرکت کرهای، 16.73 درصد متعلق به شرکت گاز یمن و 5 درصد آن متعلق به سرمایهگزاری صندوق تامین اجتماعی یمن میباشد.
تاسیسات و خطوطلوله گاز هم خصوصا از انقلاب 2012 به بعد، در معرض حمله و انفجار بوده است که موجب کاهش تولید و مانع توسعه گردیده است.
در سال 2012 ظرفیت تولید برق یمن 1.5 گیگاوات بوده است که براساس برآورد نشریه میس، پاسخگوی تنها 41% از تقاضای الکتریسیته این کشور بوده است. ضمن اینکه 80 درصد مصرف نیروگاههای این کشور فراوردههای نفتی و 20درصد آن گاز است. بطور کلی مردم یمن در کنار فقر اقتصادی دچار فقر انرژی نیز هستند.
در حال حاضر بیشترین تاسیسات نفت و گاز یمن در منطقة تحت کنترل حوصیها، واقع شده است.
منابع نفتوگاز یمن تحت کنترل وزارت معادن و نفت اداره میشود و برای توسعه میادین با شرکت خارجی قراردادهای مشارکت در تولید منعقد شده است.
اهمیت یمن در صحنه انرژی جهان
اما اهمیت یمن در جهان انرژی به ذخائر و تولیدات محدود نفت و گاز این کشور مربوط نمیشود. بلکه موقعیت ژئوپلتیکی این کشور از اهمیت بسیار بیشتری در این زمینه برخوردار است. یمن با عربستان (به عنوان مهمترین کشور نفتی خاورمیانه) بیش از هزارکیلومتر مرز مشترک دارد و مهمتر از آن اینکه یمن در کنار تنگه استراتژیک بابالمندب قرار گرفته است. مجموعه سواحل یمن در دریای سرخ و خلیج عدن و دریای عرب (که به دریای عمان و اقیانوس هند متصل میشود)، حدود 2000 کیلومتر است. اهمیت تنگه بابالمندب را از آنجا میتوان فهمید که در دوران جنگ سرد، دو قدرت جهانی تلاش داشتند که پا به پای یکدیگر در این تنگه حضور داشته باشند و شاید علت اصلی تجزیه یمن و تقسیم آن به دو کشور یکی وابسته به شرق و دیگری وابسته به غرب، را در دخالتهای این دو قدرت بتوان جستجو کرد. کما اینکه در سوی دیگر بابالمندب نیز رقابت و منازعه دو قدرت موجب منازعات داخلی در کشورهای شاخ آفریقا و تجزیه اریتره از اتیوپی و بوجود آمدن کشور کوچک جیبوتی گردید.
بابالمندب که اینک یک سوی آن تنها کشور یمن قرار دارد، از نظر اهمیت در لجستیک نفتخام جهان چهارمین آبراه حساس بینالمللی بعد از تنگه هرمز، تنگه مالاکا و کانال سوئز میباشد و البته از نظر انتقال نفت خلیجفارس به اروپا، بعد از تنگه هرمز و کانال سوئز، سومین آبراه مهم است.
در سال 2013حدود 3.8 میلیون بشکه در روز از 56.5 میلیون بشکه در روز نفتخامی که روزانه از طریق دریاها تجارت میشود، از خلیج عدن و تنگه بابالمندب عبور کرده است و اختلال در این مسیر میتواند موجب شوک نفتی شود و خصوصا برای اروپا مشکل ایجاد کند.
در فلات قاره یمن دهها جزیره بزرگ و کوچک وجود دارد که در سالها گذشته عرصه تاخت و تاز دزدان دریائی بوده است.
همکنون (در زمان نگارش این متن) نیز بنظر میرسد که یکی از دلایل بالارفتن نسبی قیمت جهانی نفت مربوط به نگرانیها از جنگ یمن و حملات عربستان به این کشور و نیز نگرانی از توسعه ابعاد این درگیری است وگرنه وضعیت عرضه و تقاضا در بازار نفت قیمتهای پائینتری را طلب میکند.