مزیت در فنآوری و دانایی است (به بهانه برگزاری شانزدهمین اجلاسیه کنگره جهانی نفت)
شانزدهمین اجلاس کنگره جهانی نفت از یازدهم تا پانزدهم ماه ژوئن گذشته مصادف با خرداد ماه در شهر کلگری در کشور کانادا برگزار شد. کنگره جهانی نفت همانطور که از نامش پیداست سازمان بینالمللی است که از سال 1933 آغاز به کار نموده است و هدف از تاسیس آن فراهمکردن فضای مناسب جهت بحث و بررسی مسائل موجود در صنعت جهانی نفت بوده است. در حال حاضر 59 کشور جهان در این تشکیلات جهانی عضویت دارند که 86% تولید و 85% مصرف نفت جهان و 91% تولید و 90% مصرف گاز جهانی را پوشش میدهند و لذا این تشکیلات از فراگیری بینظیری از نظر عضویت کشورهای تولید و مصرفکننده نفت و گاز برخوردار است. اجلاسیههای کنگره جهانی نفت در گذشته هر پنج سال یکبار و در دهه اخیر هر سه سال یکبار برگزار شده است این اجلاسیهها معمولاً از ابعاد بسیار گستردهای برخوردار است و هزاران نفر از دستاندرکاران صنایع نفت و گاز دنیا از بیش از 90 کشور عضو و غیرعضو در آن حضور مییابند در شانزدهمین کنگره که امسال در شهر کلگری برگزار شد نیز بیش از سه هزار نفر شرکت داشتند و جلسات کنگره بوسیله صدها خبرنگار پوشش خبری داشت.
کنگره بوسیله نخستوزیر کشور کانادا طی مراسمی خاص افتتاح شد و به مدت پنج روز ادامه یافت. طی این پنج روز پنج جلسه عمومی تشکیل شد که طی آن علاوه بر مقامات بلندپایه کشور کانادا مدیران ارشد شرکتهای بزرگ نفتی به تشریح سیاستهای شرکتهای خود پرداختند. همچنین طی این پنج روز 24 جلسه مختلف تخصصی (بصورت جلسات همزمان) برگزار شد که طی آن 108 مقاله که قبلاً به تائید کمیته علمی کنگره رسیده بود توسط سخنرانان ارائه گردید در حاشیه جلسات تخصصی و در محلی نزدیک به مکان تشکیل این جلسات غرفههایی تدارک دیده شده بود که جمعاً 135 مقاله نیز طی برنامه زمانبندی تعیین شده بصورت پوستر در این غرفهها ارائه گردید. هر روز عصر و پس از پایان جلسات علمی میهمانیهای متعددی توسط شرکتها و کشورهای شرکتکننده در کنفرانس برقرار بود که فرصتی را برای آشنائی، گفتگو و تبادلنظر دستاندرکاران صنایع نفت و گاز جهان فراهم آورده بود. در حاشیه کنفرانس نمایشگاهی نیز برگزار گردیده بود که کشورها و شرکتها عمدتاً گزارش فعالیتها و توانائیها و همچنین محصولات فنآوریهای نرمافزاری خود را در آنجا عرضه کرده بودند.
شانزدهمین اجلاسیه کنگره جهانی نفت (همانند سایر اجلاسیههای قبلی این کنگره) محیطی را فراهم آوردهبود تا دستاندرکاران صنعت متنوع، پویا، متحول و عظیم نفت و گاز دنیا اعم از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان انرژی، فارغ از جدالها و اختلافات سیاسی و اقتصادی به تبادلات علمی و فنی پرداخته و نمونهای از یک صحنه تفاهم و همکاری جهانی را به نمایش گذارند.
چنانچه بخواهیم دستآوردی عمومی و جمعبندی شده از کنگره شانزدهم ارائه دهیم باید بگوییم که این کنگره بیش از گذشته نشان داد که مزیت (مطلق یا نسبی) نه در دارا بودن منابع طبیعی و ثروتهای فیزیکی بلکه در دانایی و فنآوری است. واقعیتهای اقتصادی دنیای امروز نشان میدهد که ارزش افزوده منابع استخراجی و داراییهای فیزیکی و به عبارت دیگر سختافزارها دائماً در حال کاهش و ارزش افزوده دانش، تحقیقات، فنآوری و نرمافزارها دائماً در حال افزایش است نگاهی به بازارهای بورس جهان نشان میدهد که پررونقترین بازارهای بورس سهام مربوط به شرکتهایی است که از دارایی فیزیکی قابل توجهی برخوردار نیستند. چنانچه جدیدترین ردهبندیهایی که در مورد شرکتهای بزرگ نفتی جهان به عمل آمدهاست را مرور کنیم ملاحظه میکنیم که نام شرکتهای نفتی مربوط به کشورهای صاحب ذخایر نفت و گاز در صدر ردهبندی بر مبنای دارایی (زیرزمینی و فیزیکی) قرار دارد اما در ردهبندیهایی که بر مبنای شاخصهای مختلفی مانند ارزش سهام، میزان رشد سالانه ارزش سهام، سود سالانه، نسبت سود به سرمایه و ... به عمل میآید هیچ اثری از این شرکتها وجود ندارد و شرکتهای برتر در این دسته از ردهبندیها شرکتهایی هستند که بر فنآوری، پویایی، تحول و دانایی خصوصاً در عرصههای سازماندهی، مدیریت و اطلاعات، متکی هستند. توانایی و شیوههای بازاریابی اینگونه شرکتها به درجهای رسیده است که اصولاً برای فروش محصولات و یا تولید کار برای خود، تقاضای کاذب در کشورهای جهان سوم بهوجود میآورد، فیالمثل چگونه است که در حالی که استفاده از مادهای مانند MTBEبه دلیل مشکلات و مضرات زیستمحیطی آن، در کشورهای صنعتی ممنوع گردیده و به تدریج در حال منسوخ شدن است همزمان در بعضی از کشورهای در حال توسعه اجرای چندین پروژه تولید MTBE در دستور کار قرار میگیرد؟ پاسخ را در توانایی شرکتهای بزرگ نفتی در تحمیل خواستههای خود و ایجاد بازارهای جدید و تقاضای جدید برای محصولات تکنولوژیک خود باید جستجو کرد بدیهی است که این امور با تسلط بر فنآوری اطلاعات و اطلاعرسانی صورت میپذیرد.
به عنوان یک نمونه، در کشور ما کراراً اظهار میشود که به دلیل دارا بودن ذخایر ئیدروکربوری از نظر توسعه صنایع پتروشیمی دارای مزیت نسبی هستیم چرا که ئیدروکربورها در این صنایع هم به عنوان ماده اولیه و هم به عنوان انرژی به کار میرود یعنی دو عامل از چهار عامل اصلی تولید را پوشش میدهند، و نتیجه گرفته میشود که تردیدی در توسعه صنایع پتروشیمی نباید نشان داد. اما چنانچه به روند حرکت فنآوری، تحقیقات و اطلاعات نظر بیافکنیم متوجه خواهیم شد که چنین برداشتی بسیار ابتدایی سنتی و غلط است، فنآوری در صنایع پتروشیمی بسیار متحول و پویاست و اصولاً در صنایعی که دائماً در حال تحول هستند و هر روز فرآیندهای جدیدتری برای کاهش هزینههای تولید و افزایش مرغوبیت محصول ابداع میشود و رقابت فشردهای در بازارسازی و بازاریابی محصولات وجود دارد، مزیت نسبی نه در دارا بودن عوامل تولید بلکه در تسلط بر تحقیقات و فنآوری اطلاعات است. در همان، زمانی که شما فکر میکنید که مشغول خرید و انتقال تازهترین فرآیند هستید این امکان وجود دارد که در آزمایشگاههای تحقیقاتی شرکت فروشنده، فرآیند تازهتری در حال مطالعه و بررسی است و چه بسا آنچه از نظر شما تازهترین است از نظر او که از برنامههای تحقیقاتی خود و رقبا مطلع است کهنه و خطرناک مینماید که هر چه زودتر باید حداکثر منافع را از آن حاصل کرد و هر لحظه ممکن است بیارزش شود. نتیجه این خواهد بود که شما هرگز نخواهید توانست از نیز هزینه و کیفیت محصول با صاحب اصلی تکنولوژی رقابت کنید مگر آنکه پا بهپای سرمایهگذاری و واردات بر اطلاعات و تحقیقات نیز تأکید شود و این در حالی است که در کشور ما با کمال تأسف تحقیقات آخرین چیزی است که مدیران و خصوصاً مدیران عالیرتبه بر روی آن وقت و بودجه میگذارند (و یا در واقع نمیگذارند).
از موارد جالبی که در نمایشگاه حاشیه کنفرانس به چشم میخورد ارائه نرمافزارهای پیشرفته جهت شبیهسازی مخازن ئیدروکربوری بود، این نرمافزارها این امکان را به وجود آورده است که مهندسین مخازن و تصمیمگیرندگان در مورد مسائل توسعه و تولید مخازن بتوانند (با تقریب بالا) وضعیت مخزن را مشاهده نموده و نتایج آثار و تبعات کلیه تصمیمات خود (اعم از حفره چاه جدید و ...) را بر روی مدل شبیهسازی به وضوح مشاهده نمایند. امروزه جایگاه وضعیت مدلهای شبیهسازی به گونهای است که کلیه اطلاعات دریافتی مربوط به مخزن و تولید چاهها و ... بهطور متصل به این مدلها تغدیه میشود و مدل دائماً روزآمد گردیده و با تطبیق مستمر پیشبینیهای قبلی با اتفاقات واقعی، اشکالات مدل دائماً برطرف گردیده و اعتبار مدل و روائی نتایج آن افزایش مییابد و این امکان به وجود میآید که حداکثر بازیافت ممکن از ذخیره موجود حاصل شود و این در حالی است که در بسیاری ازکشورهای در حال توسعه دارای ذخائر نفتی، مطالعات مخزن به صورت منفصل و هر چند سال یک بار انجام میپذیرد و بسیاری از اطلاعات مربوط به تولید مخازن و تولید چاهها جمعآوری نگردیده و اطلاعات جمعآوری شده نیز به ساختار اطلاعاتی منسجمی منتقل نمیگردد و بعضاً این کشورها با حداقل شناخت و تسلط فنی راجع به مخازن خود اقدام به عقد قراردادهای توسعه و بهرهبرداری از مخازن با شرکتهای چند ملیتی (صاحب فنآوری) مینمایند که نتایج آن از پیش روشن است.
موقعیتهایی مانند اجلاسیههای کنگره جهانی نفت فرصتهای مغتنمی است که مدیران و دست اندرکاران صنایع نفت خصوصاً در کشورهای در حال توسعه را به بازنگری در روند تصمیمگیریها و اقدامات خود وادارد. البته باید توجه داشت که آنچه در این همایشها به چشم میآید حاصل کارکرد از روشها و سیستمها است که در فراسوی آن قرار دارد و ناظر هشیار باید از این ظواهر به آن فراسو بنگرد.