گاز شیرین ایران در کشور هندوستان
(اقتصاد انرژی شماره ۶۸ بهمن ماه ۱۳۸۳)
توافق صدور گاز ایران به کشور هندوستان بصورت LNG که به دنبال مذاکرات چند ساله وسفر اخیر وزیر نفت هند به ایران ونهایتا در جریان سفر وزیر نفت ایران به هندوستان منعقد شد را شاید بتوان به فال نیک گرفت . البته چند ماه پیش توافقنامه گسترده مشابهی نیز با کشور چین به امضاء رسید که بعدا کمتر چیزی راجع به آن شنیده شد .
بدون شک بازار انرژی هندوستان با مصرف رو به تزاید آن یکی از بهترین بازار های برا ی گاز ایران است .سالهاست که مذاکرات برای صدور گاز ایران از طریق خط لوله به هندوستان ازمسیر پاکستان در جریان است و ریسک روابط منفی سیاسی هند وپاکستان مانع تحقق این طرح بوده است .
البته اگر کشور پاکستان هم در مسیر به عنوان یک بازار بزرگ برای برداشت از خط لوله مورد بحث مطرح بود ممکن بود صادرات به هند از طریق خط لوله اقتصادی تر از صادرات بصورت LNG باشد، اما نه چنان بازاری متصور است ونه چشم انداز امید بخشی در مورد حل معضلات سیاسی نظامی میان هند وپاکستان و صفر شدن هزینه ریسک چنین خط لوله ای وجود دارد. علاوه بر این عبور یک خط لوله در مسافت طولانی از دو کشور درحال توسعه با بحرانهای متنوع سیاسی- اجتماعی ، علاوه بر ریسک های روابط دو کشور مخاطرات دیگری را هم در بر خواهد داشت . مطالعات انجام شده نیز نشان داده است که ساحل غربی هندوستان مناسبترین بازار قابل رقابت برای
LNG ایران است به هر حال اینکه با تصمیمات اخیر صدور گاز ایران به هند نهایتا از روزمرگی وسرگردانی خارج می گردد مثبت ارزیابی می شود.اما در این رابطه ملاحظات مهمی نیز وجود دارد که باید در جریان مذاکرات آتی وقبل از نهایی کردن قرار دادها مورد توجه قرار گیرد :
1- مطالعات قبلی در زمینه بازار های جهانی گاز و حداقل دو مطالعه ای که به سفارش وزارت نفت انجام شده است، نشان میدهد که بازار جهانی گاز تا حدود سالهای 2012تا2015 کم وبیش اشباع بوده و اصطلاحا بازار خریدار است و در واقع بدلیل بالا بودن میزان عرضه ، خریداران دست برتر را در مذاکرات دارند و احتمالا به همین دلیل است که که به منظور ایجاد جذابیت برای کشور هندوستان، در مورد واگذاری 20% سهام پروژه توسعه منطقه نفتی "یادآوران" و100% خدمات حوزه نفتی "جفیر" به شرکت های هندی نیز توافق به عمل آمده است و این در حالیستکه که شرکت های هندی دانش ، تجربه و سوابق قابل توجهی در بخش بالا دستی ندارند. علاوه بر این بر اساس گزارشات موجود قیمت توافق شده گاز شامل دو جزء است : یک جزء ثابت به میزان 20/1 دلار در هر میلیون BTU ویک جزء شناور که از حاصلضرب قیمت فوب برنت در عدد 0625/0 بدست میآید که این جزء با فرض قیمت متوسط برنت30 دلار در حدود90/1 دلار برای هر میلیون BTU خواهد بود بنابر این قیمت توافق شده حدود1/3 دلار برای هر میلیون BTUخواهد بود البته بر اساس اطلاعات موجود قیمت برای سه سال اول به میزان 9/2 دلار در هر میلیون BTU تثبیت گردیده و پس از سه سال بر اساس فرمول مذکور تعیین خواهد شد . گفتنی است که در حال حاضر قیمت LNG وارداتی ژاپن بیش از 5/5 دلار برای هرمیلیون BTU است . بر این مبنا با احتساب هزینه های مایع سازی و سود متعارف واحد LNG ، در واقع قیمت گاز تحویلی به واحد LNG حدود 85 سنت تا 1 دلار خواهد بود که قیمت ناچیزی است و می توان آنرا با ارزش حاصله از سایر شقوق امکان استفاده از گاز طبیعی که برای کشور ما وجود دارد مقایسه نمود. البته منطق انتخاب نفت برنت در این قیمت گذاری نیز چندان روشن نیست چراکه قیمتهای نفت خام در بازارهای شرق آسیا کاملا متفاوت است .
در هرحال باید توجه داشت که همانگونه که اشاره شد این قرار داد در شرایط نسبتا نامطلوب از نظر صادر کننده و در شرایط بازار خریدار منعقد می گردد و این درصورتی است که زمان آغاز تحویل گاز به هندوستان سال 2009 میلادی و مدت قرار داد 25 سال خواهد بود و بر اساس پیش بینی های موجود حداکثر پس از چهار تا پنج سال پس از آغاز تحویل گاز ممکن است بازار گاز کاملا متحول گردیده و به بازار فروشنده تبدیل شود و اصو لا با توجه به تکنولوژی هایی مانند GTL که در رابطه با گاز طبیعی مطرح است، بازار آینده گاز بازار بسیار متحولی خواهد بود . نتیجه اینکه نسبت به تعمیم یافتن شرایط فعلی بازار به آینده و ایجاد تعهدات بلند مدت بر اساس شرایط نه چندان مطلوب فعلی باید هشیار بود وقرارداد باید از انعطاف پذیری لازم برای تجدید نظر در زمان های مقتضی برخوردار باشد .
2- تجربه نشان میدهد که هند بازار تضمین شده ومطمئنی نیست . در این کشور برنامه ریزی جامع وبلند مدت انرژی وجود ندارد . در بازار انرژی هند نه بخش خصوصی تکامل لازم را یافته و قابل اعتماد است و نه انحصار دولتی وجود دارد ، بعنوان مثال در کشور خود ما به دلیل انحصار دولتی در زمینه انرژی، هنگامی که به منطقه ای گاز رسانی میشود، عرضه سایر انرژی های جایگزین برچیده می شود و مردم قدرت انتخاب نداشته و ناچارند با هر قیمتی مشترک گاز شوند، اما بازار هند اینگونه نیست و رقابت میان انواع سوختها در این بازار وجود دارد . بنابر این بدلیل متکامل نبودن بازار مذکور وسابقه منفی دولت هند در انجام تعهدات قراردادی خود، باید در مورد تضمین های لازم قراردادی دقت کافی به عمل آید در غیر این صورت ممکن است که تجربه منفی فروش گاز به ترکیه در این مورد نیز تکرار شود. اگر طرف هندی به موقع ویا به میزان توافق شده گاز دریافت نکند طبعا سرمایه گذاری انجام شده با ضرر روبرو خواهد بود . علاوه بر این همین بد سابقه بودن هند عملا هزینه تامین منابع مالی را نیز افزایش خواهد داد و به عبارتی ممکن است بانک های معتبر بین المللی برای تامین مالی یک پروژه LNG یک میلیون تن قرار داد با طرف مطمئنی مانند زاپن را به چند میلیون تن قرارداد با هند ترجیح دهند . در مورد صادرات گاز به کشور هند با توجه به ریسک های فوق الذکر و برای تحکیم تضمین های بین المللی شاید مناسبتر باشد که در صورت امکانف قرارداد بصورت سه جانبه با حضور یک شرکت معتبر بین المللی منعقد شود . در این صورت ابعاد تجاری قرارداد نیز قوی تر خواهد شد. محدودماندن رابطه قرارداد صدور گاز میان ایران وهند، در صورتیکه هندی ها به تعهدات خود عمل ننمایند، ممکن است در آینده بر روابط سیاسی دو کشور نیز سایه اندازد . گرچه تجارت در زیر چتر حسن روابط سیاسی صورت می پذیرد و تحکیم کننده آن نیز هست، اما باید کاری کرد که حساب وکتاب سیاست وتجارت تفکیک شده، روشن وشفاف باشد .
در هر حال توسعه روابط انرژی میان شرق وغرب قاره آسیا بعنوان دو قطب مهم عرضه (در غرب) وتقاضا (درشرق) و دست یابی به ترتیبات مستقل امنیت عرضه وتقاضای انرژی در سطح این قاره وهمچنین ورود به موقع ، ایران به بازار جهانی گاز همگی مواردی هستند که از اهمیت زیادی برخوردار هستند. اما پیشرفتن در کارهای مهم، مستلزم برداشتن گام های قوی وداشتن استراتژی و برنامه های روشن و انجام اقدامات منضبط است .