یادی از برجستهترین متخصص میادین نفتی (دکتر علیمحمد سعیدی )
یادی از برجستهترین متخصص میادین نفتی (دکتر علیمحمد سعیدی )
در روزهای اخیر از طریق یکی از دوستان عزیز مطلع شدم که دکتر علیمحمد سعیدی به سرای باقی شتافتهاست. دکتر علیمحمد سعیدی بدون شک برجستهترین و با سابقهترین فرد در رشته مهندسی میادین نفتی در ایران و شناخته شده و مطرح در سطح جهان بود. هنوز از کم و کیف درگذشت وی مطلع نیستم اما بلافاصله وظیفه خود دانستم که در بزرگداشت او مختصری را قلمی کنم.
اولین بار در نیمه دهه 1360 با دکتر سعیدی آشنا شدم. دکتر سعیدی که سوابقی در بخشهای اکتشاف و استخراج نفت در شرکت ملی نفت ایران داشت، در اوایل انقلاب، زودتر از موعد، بازنشسته شده بود. وی بعد از بازنشستگی به فرانسه مهاجرت کرده بود و با شرکت توتال فرانسه همکاریهائی را شروع کرده بود. کتاب هشتصدو شصت صفحهای او در زمنیه دانش مهندسی مخازن نفتی در میادین هیدروکربنی شکافدار، که یکی از معتبرترین منابع در این زمینه در سطح جهان است وامروز کمتر مقاله و کتابی در این زمینه وجود دارد که ارجاعی به آن نداشته باشد در سال 1987 میلادی توسط شرکت معتبر نفتی توتال منتشر شده است.
در زمانی که در وزارت نفت مسئولیت اداره دفتر وزارتی نفت را بعهده داشتم از طنزهای تلخ این بود که در دانشکده نفت آبادان (که به دلیل شرایط جنگ به اهواز نقل مکان کرده بود) رشتههای مهندسی برق و مکانیک و امثال آن که در دیگر دانشگاههای کشور هم وجود داشت، برقرار بود، اما رشتههای تخصصی مانند مهندسی مخازن نفتی یا مهندسی حفاری که به شدت مورد نیاز صنعت نفت بود و هست، وجود نداشت. تصمیم گرفته شد که رشته مهندسی مخازن در دانشکده تاسیس شود و دکتر سعیدی که با تعصب ملی خود هرگز ایران را فراموش و رها نکرده بود، نقش مهمی در این زمینه ایفا کرد. تنظیم برنامه رفت و آمد دکتر سعیدی به اهواز به عهده من بود. سعیدی مقاطعی را به ایران میآمد و ترمهای فشردهای را تدریس میکرد دانش او آنقدر ارزش داشت که گاهی در شرایط جنگ او را با هواپیمای اختصاصی برای تدریس بفرستیم. شاید قدرشناسی از علم ودانش او و حفظ احترامش بود که رابطه خوبی را بین ما ایجاد کرد. سعیدی در دوره بعد از جنگ که اضطرارها گذشت و زمینه توجه به توسعه منابع هیدروکربنی فراهم شد، به منتقد عملکرد صنعت نفت در این بخش تبدیل شد. در این دوره فراغت بیشتری برای حضور در ایران داشت. نقدهائی را در مورد برنامه توسعه یک یک میادینی که در دستور توسعه قرار میگرفتند به مسئولین مربوطه مینوشت و با اعتمادی که به من داشت اغلب نسخهای را به من میداد، که پوشهای از آن را حفظ کردهام. سعیدی بسیار صریحاللهجه و البته گاهی تندخو بود. بعضی بزرگان این ویژگیهای او را تاب نمیآوردند، اما همیشه فکر میکردم که گل دانش او آنقدر ارزشمند هست که برا ی دست بردن به آن خلیدن خارش را تحمل کنیم. که گل بی عیب خداست.
آنچه که فریاد دکتر سعیدی را بلند میکرد عدم تزریق گاز کافی به میادین نفتی برای حفظ فشار مخزن و تولید صیانتی و بهینه از میادین نفتی بود تا جائی که گاهی استفادههای دیگر از گاز و یا صادرات گاز تا زمانیکه گاز کافی به میادین نفتی تزریق نشود را خیانت میدانست. امروز که سالها از نقدهای مکتوب دکتر سعیدی میگذرد میتوان روائی آن ها را به قضاوت نشست.
به خاطر دارم در نشستی، مدیر جلسه از او با عنوان دکتر سعیدی دعوت کرد که سئوالش را مطرح کند ویا نکتهاش را بگوید. گفت من دکتر نیستم مرا دکتر خطاب نکنید! وقتی با تعجب علت را از او جویا شدند گفت اگر بسیاری از دکترهائی که امروز در مملکت دکتر نامیده میشوند دکتر هستند من از دکترا داشتن براعت میجویم (نقل به مضمون).
بارها قراردادهای مشاورهای شخصیاش با شرکتهای مهم نفتی معتبر جهان را به من نشان داده بود و موارد بسیار جالبی را از این که چگونه شرکتهای بزرگ نفتی در میادین نفتی که مشارکت دارند، حتی سر یکدیگر کلاه میگذارند را ذکر میکرد و هشدار میداد که در کار کردن با این شرکتها اگر شش دانگ حواست جمع نباشد و اگر اشراف علمی به میدان مورد مذاکره برای قرارداد نداشته باشی، کلاهت پس معرکه خواهد بود.
در هشت سال اخیر دیگر نقدی از او نشنیدم و کمتر از او خبر داشتم، نمیدانم یکسره نا امید شده بود یا با بالا رفتن سن دل از دنیا و مافیها بریده بود. آخرین باری که با او تماس داشتم گفت که خانهاش در اللهیه را فروخته است و بدنبال احداث یک مدرسه و صدقات جاریه است. تلخیهای سالهای اخیر که حال و حوصله و دل و دماغ همه کار را از بین برد، موجب غفلت و قصورم در پیگیری احوال او شد.
به سهم خود هرگز در فریادها و تندخوئیهای او دغدغهای جز منافع ملی و دلسوزی را نیافتم. سعیدی از مفاخر علمی و صنعتنفت کشور بود، از او فراوان آموختم، خدایش بیامرزد.