بیست و پنج سال است اقتصادمان یک جور اداره میشود
این مطلب به صورت خلاصهتر در روزنامه خبر و بصورت مفصلتر در سایت خبرآنلاین درج شده که هردو در اینجا قرارگرفته است
اقتصاد ایران دچار پدیده "نفرین منابع" شده است / ساخت اتوبان دو طبقه به جای توسعه مترو
عاطفه خسروی: در حالی که اقتصاد ایران طلایی ترین دوران رونق نفتی را پشت سر می گذارد دچار یکی از شدید ترین مشکلات اقتصادی طی سالهای پس از جنگ تحملی شده است، این تناقض ناشی از چیست؟ سید غلامحسین حسن تاش رئیس اسبق مرکز مطالعات بین المللی انرژی و کارشناس اقتصاد انرژی معتقد است برای توضیح این وضعیت به چیزی فراتر از بیماری هلندی نیاز داریم، پدیده ای به نام "نفرین منابع" توضیحی جامع تر از وضعیت فعلی اقتصاد ایران ارایه می دهد که در گفتگویی که با وی انجام داده ایم و در ادامه می آید به ابعاد مشکلات اقتصادی ایران از منظر ناکارآمدی تخصیص منابع انرژی پرداخته ایم.
- ایران پیش از این دو دوره افزایش درآمدهای کلان نفتی را پشت سر گذاشته اما همواره دلارهای نفتی صرف سرمایه گذاریهای غیر مولد و با ثبات شده است. اکنون با بازگشت بهای نفت به بالای 100 دلار و آزادسازی دلارهای بلوکه شده ایران، مجددا به دوران بالای درآمد نفتی بازمیگردیم. حالا در دوره جدید برای جلوگیری از هدر رفت این درآمد خدادای چه باید کرد؟
- البته خیلی عجله نکنید هنوز خیلی زود است که فکر کنیم همه مسائل حل شده و همه تحریمها برداشته شده، دلارهای بلوکه شدهای که آزاد خواهد شد در مقابل بدهیها و تعهداتی که آقای احمدینژاد روی دست دولت گذاشته است ناچیز است، متاسفانه دولت فعلی تا مدتها گروگان آن بدهیها و تعهدات خواهد بود. ضمن اینکه بازگشت ایران به بازارجهانی نفت نیز دشوار خواهد بود هم تولید نفت ایران به این سرعت قابل برگشت به رکوردهای قبلی نیست و هم شرایط بازار جهانی نفت برای این :.7.ازگشت دشوار است روندهای جهانی هم نشان میدهد که قیمت نفت بشکهای صد دلار برای یکی دو سال آینده خیلی خوشبینانه است و قابل تحقق بنظر نمیرسد. اما بهرحال طرح این سئوال و پاسخ به آن خیلی مهم است بدون تعهد به یک برنامه جامع، دستیابی به توسعه اقتصادی که مورد وفاق همه اقتصاددانان باشد و بدون تعهد ملی دولت و جامعه به تحقق چنین برنامهای و بدون تعهد حکومت و دولت به رعایت مکانیزمهای ذخیرهارزی و درک عمیق از پدیده نفرین منابع، به جائی نمیرسیم.
- در دولتهای گذشته و به خصوص دولت نهم و دهم درآمدهای نفتی صرف سرمایه گذاریهای بیبازگشت و غیر سوده شده که عملا به خواب سرمایه بدل گشته، برای جلوگیری از تکرار این تجربیات سرمایه گذاری در چه بخش هایی میتواند مولد و سودآور باشد؟
- یکی از مشکلات بزرگ کشور از نظر من بحران بهرهوری است. بحران بهرهوری کارائی سرمایه و سرمایهگزاریها را از بین میبرد. بحران بهرهوری به اعتقاد من از عدم تجانس بین سخـتافزارها و نرمافزارها در سطح ملی ناشی میشود. سختافزارها، ماشینآلات و تجهیزات هستند و نرمافزارها نیرویانسانی ماهر و کارآمد، سازمان و مدیریت کارآمد و اطلاعات و دانشفنی و مطالعات. در سرمایهگزاریها باید نرمافزارها بر سختافزار ها تقدم داشته باشند. نرمافزار سرمایهگزاری از همان مطالعات بازار و مطالعات فنیاقتصادی و آمایشی شروع میشود اگر شما بدون مطالعات کافی و وافی، سرمایه گزاری کردید آنهم در جهان پر رقابت امروز، فقط ممکن است شانس و تصادف بهیاریتان بیاید که موفق شوید وگرنه نتیجهاش عدم موفقیت است. بعد از مطالعه نیز باید متناسب با تجهیزات و ماشینآلات بر روی نیروی انسانی با مهارت و با انگیزه سرمایهگزاری شود و قبل از همه اینها هم مدیریت شایسته و سازمان کارآمد است که همه اینها را تمهید میکند. متاسفانه حاکمیت تفکر مهندسی و سختافزاری در اقتصاد کشور در کنار پول نفت که مسئولیتها را کم میکند و خطاها را می پوشاند، نتیجهاش وضعی است که اشاره کردید. برخی از مهندسینی که دوباره هم به شبکه مدیریت برگشتهاند، فکر میکنند پیشرفت و توسعه صرفا یعنی آهن و فولاد و برج و بارو هوا کردن و کارخانه نصب کردن بدون توجه به اینکه این برج و بارو هوا کردن در پازل توسعه ملی جایی دارد یا نه؟ زنجیره ارزشش دیده شده است یا نه؟ و قرار است از آن ارزش افزودهای به اقتصاد ملی اضافه شود یا نه؟ تازه اینها خوبها و خوش نیتها هستند. هرچه جلوتر آمدهایم مشکل دیگری هم اضافه شده است و آن اینکه خیلی از پروژها بیش از آنکه اصولا برای کشور و توسعه ملی یا توسعه زیرساختها تعریف شده باشد برای چرخیدن چرخ کار و زندگی بعضی خواص تعریف میشود.
- با بررسی وضعیت پروژه های عمرانی و سازندگی در سالهای گذشته به این میرسیم که نگاه به درآمدهای نفتی صرفا مصرفی بوده و عقلانیتی در مدیریت کلان این حوزه وجود نداشته، برای تغییر عملیاتی این روند در دولت جدید چه باید کرد؟
- متاسفانه تغییر این روند بسیار سخت است مدیریت کشور در چرخهای افتاده است که خروج از آن بسیار دشوار است خصوصا که همانطور که اشاره کردم منافع بعضی هم با آن گره خورده است. اگر بخواهم مصداقی حرف بزنم میتوانم همین دو طبقه کردن اتوبان صدر را مثال بیاورم. همه کشورهای عاقل جهان به این نتیجه رسیدهاند که برای شهرهای بزرگی مانند تهران شبکه حمل و نقل عمومی و خصوصا زیرزمینی باید گسترش پیدا کند و حداقل این است که به توسعه شبکه زیرزمینی مترو اولویت میدهند اما ما به زیر زمین که جلوی چشم کسی هم نیست، منابع تخصیص نمیدهیم و به دوطبقه کردن روی زمین اولویت میدهیم و آنرا به تابلوی تبلیغاتی هم تبدیل میکنیم تا صنعت ورشکسته خودرومان بچرخد، بنزین غیر استاندارد بیشتری دود کنیم و این فاجعه زیستمحیطی که در زمستانها به اوج میرسد را بوجود آوریم و آرامش را از شهر بگیریم و خدا میداند با این هزینهها و خصوصا با عدمالنفع آن چند کیلومتر از مترو را میشد توسعه داد و آرامش و هوای شهر را بهتر کرد و نابودی منابع انرژی را کاهش داد؟ نمیدانم شاید آن شرکتهائی که در آنجا کار کردند در زیر زمین نمیتوانستند کار کنند! البته از اینگونه مسائل در همه بخشها زیاد داریم این فقط یک نمونه بود.
بنابراین همانطور که اشاره کردید درآمدهای نفتی یا صرف مصرف شده یا صرف گسترش مصرف بی رویه.
- نقش واقعی تحریم ها در پس رفت اقتصادی ایران در سالهای اخیر چقدر بوده؟(بسیاری بر این باورند که به تحریمها پوششی بر کاستی ها و کم کاری های مدیریتی به شمار می رود)
- تردیدی نیست که تحریمها بی نقش نبودهاند اما شاید در بعضی موارد هم نقش مثبت داشتهاند! در کجا؟ در آنجا که به دلایل تحریم نتوانستهایم یک طرح غیراقتصادی بیمطالعه را اجرا کنیم کارکرد مثبت داشتهاند. اما درعین حال در پروژههائی که درست و ضروری بودهاند تحریمها نقش منفی داشتهاند مثلا در فازهای مختلف پارسجنوبی که حتما باید توسعه پیدا کنند و ما سطح تولیدمان را به رقیبقطری برسانیم و حتی جلوبزنیم که تولید انباشتیمان هم از او سبقت بگیرد، خوب تحریمها نقش داشتهاند و در بعضی موارد ما گرفتار کمبود تجهیزاتی شده ایم که بهدلیل تحریم نتوانستیم وارد کنیم. اما در همین مثال لطمهای که از سوء مدیریت و بیتدبیری خوردهایم قطعا عمدهتر از تحریمها بودهاست خصوصا در دولت نهم و دهم که بدترین رفتار با صنعت نفت شد و منابع توسعه صنعت نفت صرف پرداخت های دیگری شد.
این نکته را هم باید اضافه کنم که تحریمهای بینالمللی و سیاستهای اقتصادی دولت نهم و دهم عملا هر دو تولید ملی را هدف گرفته بودند و نمیدانم که این مسئله تا چه حد تصادفی بودهاست.
- جایگاه "برنامه ریزی صحیح" و" اولویت بندی در تخصیص در آمدهای نفتی" به همراه" مدیریت کارآمد" در هزینه کرد درآمدهای نفتی چیست؟ (به عقیده بسیاری مشکل اصلی ایران پول نیست بلکه نحوه هزینه کرد پول است. )
- مسلما همینطور است وقتی برنامهریزی صحیح و عقلائی و بر مبنای مطالعه نباشد منابع اتلاف میشود و همانطور که اشاره کردم بهرهوری پائین میآید. مثلا در یک برنامه تلوزیونی که راجع به خشک شدن دریاچه ارومیه بود همه اتفاق نظر داشتند که متوسط بهرهوری آب کشاورزی در ایران 35 درصد است یعنی 65 درصد هدر میرود همین وضع در مصرف انرژی وجود دارد اما ما هیچ برنامه ملی برای ارتقاء راندمان آب و انرژی نداریم ما دائم سد میزنیم تا آب را جمع کنیم و رودخانهها و دریاچهها و سفرههای آب زیرزمینی را خشک کنیم و بعد آب پشت سد را ببریم و 65 درصد آن را تلف کنیم. در صورتی که چه بسا با هزینهای بسیار کمتر از احداث یک سد بتوانیم بهرهوری آب را برای آزاد کردن همان میزان آبی که برایش سد زدهایم، ارتقاء دهیم. مسئله آب جدّیترین بحران آینده کشور ما و کل خاورمیانه است. در همه دنیا کلی مطالعه میکنند که میزان آب نهائی مصرف شده یا نهفته در تولید هر کالا یا خدمتی چه میزان است و چه میزانه باید باشد (که چندی پیش آقای دکتر مکنون بحث مهمی را در این زمینه تحت عنوان آب مجازی ارائهدادند)، تا بفهمند که با توجه منابع آبیشان سراغ چه نوع تولیداتی باید بروند و یا نروند و یا تولیدات فعلیشان را چگونه ارتقاء دهند. در انرژی هم همینطور است ما دائم نیروگاه جدید میزنیم تا برق بیشتری تلف کنیم و پالایشگاه جدید میزنیم تا فرآورده بیشتری تلف کنیم در صورتی که با کمتر از آن هزینه، میتوانیم همان مقدار برق و همان مقدار فرآورده را صرفجوئی کنیم و آثار اجتماعی و یا به تعبیر اقتصادی، هزینههای فرصت آن اصلا قابل قیاس نیست. شاخص شدّت انرژی ما که نشانگر میزان انرژی مصرفی به ازای هر هزار دلار تولید ناخالص داخلی است شش برابر ژاپن و حدود سه برابر متوسط جهانی است. همه اینها ناشی از بیمطالعه عمل کردن و بیبرنامگی و همان فرهنگ سختافزاری است که به آن اشاره کردم.
- سیاستهای اقتصادی درست همواره قربانیان اصلی سیاستهای پوپولیستی سیاستمداران و تعجیل بر محبوبیت هستند. (مانند پرداخت یارانه) در مقابل زمان کاهش درآمد نفتی به دلیل وجود نظام اداری بدون سیاست اقتصادی صحیح، دولت با خزانه خالی و تعهدات ایجاد شده مواجه میشود که در نهایت همگی به نارضایتی شهروندان می انجامد. دولت جدید برای رفع حاشیه های ناشی از سیاستهای نادرست اقتصادی دولتهای گذشته و اعمال سیاستهای اقتصادی درست چه باید بکند؟
- بنظر من پوپولیسم در عمل همیشه به معنای فریبدادن مردم است. به این معنا که ممکن است همه مردم صلاح بلندمدتشان را ندانند، عاقبت تصمیمات اقتصادی و آثار و تبعات آن را تشخیص ندهند، از ماهی گرفتن خوششان بیاید و نفهمند که خدمت به ایشان در ماهیگیری یاد دادن است و نه در ماهی بخشیدن. این حرف من بیاحترامی به مردم نیست. طبیعی است که همه مردم اقتصاددان و متخصص توسعه نیستند بنده هم از فیزیولوژی انسان و از پزشکی هیچچیز سرم نمیشود اما آیا این جهل من به پزشک و تیم پزشکی و کادر بیمارستانی مجوز میدهد که سر من کلاه بگذارند یا به اصطلاح کلاه من را بردارند. همین مسئله در اقتصاد هم هست اگر سیاستهای درستی را برای توسعه ملی و آینده شغل و زندگی مردم در پیش نگرفتیم و بجای آن رضایت امروزشان را جلب کردیم این فریبکاری است. نتیجهای که میخواهم بگیرم این استکه قبل از هر چیز ما باید برای مردم و تک تک انسانها ارزش و احترام قائل باشیم و بعد باید متخصصین واقعی و درست کار را در مسندهای تصمیمگیری بنشانیم. بنظر من دولت باید صادقانه و شجاعانه با مردم صحبت کند و از برگشتن از مسیرهای غلط بیم نداشته باشد مجال باز شدن بحثها و شکافته شدن حقایق اقتصادی و استفاده از دیدگاههای مختلف چه برای روشن شدن مردم و چه برای رسیدن به راه درست را بدهد و ارتقاء بهرهوری و کارائی را سرلوحه اهداف خود قرار دهد. اقتصاد غیر بهرهوری در دنیای پر رقابت امروز شکستش قطعی است.
- برای گریز از رکود اقتصادی ناشی از سیاستهای نادرست نفتی چه باید بکنیم؟
- در شرایطی که رکود با تورم همراه میشود کار بسیار دشوار است. من خود را ذیصلاح برای ارائه راهحل در این مورد نمیدانم و فکر میکنم که اقتصاددانان بسیار با صلاحیتی داریم که اگر موانع کاذب برای استفاده از دیدگاههای آنها را برطرف کنیم و فضای آزاداندیشی و اظهار نظر آزادانه را فراهم کنیم حتما راه حل خواهند داشت. اما من در حد بررسیهائی که دارم یک برنامه ملی برای ارتقاء بهرهوری را چه در کوتاه مدّت و چه در بلندمدّت ضروری و اثربخش میدانم. علاوهبر این باید توجه کنیم که اقتصاد ما یک اقتصاد تجارت مسلک یا تجارت محور است در اقتصاد تجارت محور فعالیت اقتصادی و منافع در پیچیده کردن زنجیره عرضه و دست بدست کردن کالاست و این هزینههای مبادلاتی را بالا میبرد و بالا بودن هزینههای مبادلاتی به ضرر تولید عمل میکند تجارتپیشگان هم همواره یکی از ذینفوذترین گروهها در سیاستگزاریهای اقتصادی بوده و هستند. اگر بخواهیم در تولید جلو برویم باید هزینههای مبادلاتی پائین بیاید و ساختار اقتصاد متحول شود و نظام سیاستگزاری اقتصادی از چنگ تفکر تجارت محور که منافعش عمدتا در واردات است، خارج شود.
- قرار بود ما طبق مصوبه برنامه سوم توسعه با ایجاد حساب ذخیره ارزی،درآمدهای نفتی در جایی غیر از بودجه عمومی مدیریت شود. اگر به این منطق عمل میشد شاید مشکلات بعدی پیش نمی آمد. امروز و از این پس با درآمدهای نفتی چه خواهیم کرد و آیا میتوان با توجه به کارنامه دولت قبلی در اجرای پروژ ه ها ، به اجرای صحیح قانون هایی مثل حساب ذخیره و صندوق ذخیره ارزی دست یافت؟
- تجربه جهانی نشان میدهد که مکانیزمهای ذخیرهارزی در جاهائی موفق بوده است که برای دست بردن به منابع آن بسیار سختگیرانه عمل شده است. یعنی در نظام تصمیمگیری صندوق یا حساب ذخیرهشان ذینفعان مختلف با منافع مختلف حضور دارند ولذا تنها در مواردی به توافق میرسند که منافع ملی و نفع عمومی را تضمین کند. در ایران ما برعکس عمل کردهایم و اتفاقا دست یازی رئیس دولت به منابع صندوق به نظر من عملا سهلتر از بقیه منابع بوده است چون انتخاب مسئولین صندوق در کنترل او بوده است. این باید اصلاح شود ضمن اینکه قانونگرائی و متعهد بودن به قوانین برنامه و بودجه باید تقویت شود دولت قبل عملا برنامههای پنج ساله و بودجههای سالانه را نه تنها اجرا نمیکرد بلکه به نوعی آن را مضحکه کرده بود.
- چگونه میتوان درآمدهای نفتی را از اقتصاد داخلی جدا کرد؟
- متاسفانه بودجههای جاری کشور چنان وابسته به درآمد نفت است و خصوصا این وابستگی در هشت سال گذشته تشدید شده است که خروج از این وضعیت ساده نیست و نیازمند یک برنامه بلندمدت است هم مردم و هم نظام برخاسته از مردم باید به این باور برسند که نفت یک درآمد نیست بلکه یک ثروت ملی است یعنی در آمد نفت درآمد آخر ماه مثلا یک راننده تاکسی نیست بلکه اصل ثروت او یعنی خانه و تاکسی اوست. درآمد را میتوان صرف خورد و خوراک و مصرف کرد اما کسی ثروتش را نقد نمیکند که صرف خورد و خوراک و تفریح کند و تنها وقتی ثروت را نقد میکند که بخواهد آن را به یک ثروت بهتر و مولدتر برای کسب درآمد بیشتر تبدیل کند. نفت یک ثروت غیرمولد زیر زمینی است و تنها اگر نقد شود و به ثروتهای مولد روزمینی در جهت ارتقاء درآمد ملی تبدیل بشود موجه است. متاسفانه ما از این مسیر خیلی فاصله گرفتهایم و بنظر من نیاز به حداقل سه برنامه پنجساله قوی توسعهای داریم که به ریل درست برگردیم.
- ایران به برکت وجود نفت دچار" اقتصاد نفتی " و "دولت نفتی " شده، چگونه میتوان از رانت نفتی عظیمی که به دنبال قوانین موجود در دولتهای نفتی عاید دولت میشود جلوگیری کرد؟
- بینید اولا ایران تنها کشور نفتی نیست. در بین توسعهیافتهها یا در حالظهورها مثل نروژ و مالزی و برزیل و دیگران هم کشورهای نفتی وجود دارند و در هیچ کشوری غیر از ایالاتمتحده امریکا که یک استثناء است، نفت متعلق به بخش خصوصی نیست. بنابراین خیلی از دولتها از این رانت طبیعی برخوردارند علاوه بر این نفت تنها رانت طبیعی نیست خیلی کشورها منابع دیگری دارند که در اختیار دولت و به نوعی ملی است و رانت ملی ایجاد میکند مثلا همین نروژ قبل از اینکه از رانت نفت برخودار شود از رانت چوب و جنگلهای عظیم برخوردار بوده است حتی گاهی دولتها از رانتهائی مثل امتیازات ناشی از سلطه و استعمار برخوردار بودهاند یعنی (صرفنظر از جنبه اخلاقی آن) منابع دیگران را چپاول کردهاند و به اقتصادشان منتقل کردهاند و در سطح دولتها هم بوده است. مثل دولت انگلستان که سالها همین رانت نفت ما را میبرد و دولت هم بود، درست است که کار با دارسی شروع شد ولی بعد دولت انگلستان سهامش را خرید و صاحب این رانت شد. بنابراین باید بینیم که دیگران چهکار کردهاند که این رانت اقتصادشان را تخریب نکردهاست. گاهی هم عدهای در ایران تزهائی دادند که مثلا پول یا دلار نفت را مستقیم به مردم بدهیم. خوب آقای احمدینژاد هم همینکار را کرد. بنظر من برای جلوگیری از پدیده نفرین منابع یا اقتصاد رانتیر هیچ راهی وجود ندارد غیر از اینکه در درجه اول دولتها، دولت ملی باشند یعنی برخاسته از متن مردم و منتخب مردم، براساس یک مکانیزم دموکراسی کامل باشند و بعد قانونگزاران نمایندگان واقعی مردم باشند و بعد در یک بستر و فرایند دموکراتیک زمینه نقد قدرت و مقابلههای مدنی فراهم باشد که اگر نمایندگان مردم یا قانونگزاران یا دولتها خواستند طبقه ممتاز تشکیل دهند و رانتجوئی کنند و یا نظام تخصیص منابع را در مسیر مصلحت مردم قرار ندهند، نخبگان بتوانند به سرعت واکنش نشان دهند و مردم را آگاه کنند و مردم جلوی انحرافات را بگیرند. البته در این مسیر هم ممکن است کل مردم خطا کنند و خود را گرفتار پدیده نفرین منابع کنند اما چون این خطا تحمیلی نیست برایشان تجربه و آزمون میشود و شانس اصلاح مسیر بسیار بیشتر است.
- اساسا نفت کالای توسعهای است یا مخرب؟ و تاثیر رونق نفتی و دلارهای نفتی برکشورهای نفت خیز چیست؟
- فکر میکنم در پاسخهای قبلی عملا به این جواب دادم ما اگر بگوئیم نفت تنها مخرب است یعنی اعتراض داریم که خداوند چرا این نعمت را به ما داده است و اعتراض به نعمت خدا منطقی بنظر نمیرسد. در این عالم هرچیزی میتواند مخرب باشد و میتواند عامل رشد و توسعه باشد شما میتوانید خاک را بخورید و با آن خودکشی کنید یا در آن کشت و زرع کنید و محصول مغذی آن را بخوردید میتوانید در دریا بیمحابا خود را غرق کنید یا از آن برای رزق و روزی و حمل و نقل استفاده کنید. نفت اگر در کنار عقل و خصوصا عقلانیت جمعی باشد عامل توسعه میتواند باشد و اگر تحت مدیریت غلط باشد عامل تخریب. البته در مثال هائی که زدم شدت و ضعف در میزان بعد خطرناک و بعد مثبت هر چیز وجود دارد و هرچه بعد خطرناک آن قویتر باشد برای کنترل این بعد و استفاده از بعد مثبت آن مراقبت و عقلانیت بیشتری لازم است. تیغ در دست کسی مخرب است و همان تیغ در دست دیگری ابزار زیباسازی. نفت هم استثناء نیست. بسیاری از کشورهای نفتی به تجربه فهمیدهاند که باید خصوصا در دورههای رونق نفتی مواظب آثار مخرب آن باشند و منابع را بیشتر از ظرفیت جذب اقتصادهایشان وارد اقتصاد نکنند ما هم تجربه شوک اول نفتی در سال 1352 و نتیجه نهائی آن را داریم اما نمیدانم چقدر درس گرفتهایم.
- تجربه کشورهای نفت خیز نشان داده که این کشورها همواره دچار زوال اقتصادی هستند. چه کنیم که در دولت جدید و سالهای آتی نفت و دلارهای نفتی به جای بروز ویرانی به شکوفایی در اقتصاد بیانجامند؟
- این حکم کلی که شما میکنید درست نیست، دولت نروژ یک تجربه موفق از مدیریت درآمدهای نفتی است. حتی بعضی از کشورهای منطقه هم از تجربه شوکهای اول و دوم نفتی در اقتصادشان درس گرفتند و اینبار یعنی بعد از افزایش قیمت نفت در سالهای بعد از 2004 میلادی، از آن تجربه استفاده کردند و بسیاری از منابع اضافی نفت را صرف سرمایهگزاری در خارج کردند، البته در سالهای اخیر نگرانی از ورود سونامی موسوم به بهار عربی به مرزهایشان موجب شد که مقداری در داخل پول پخش کنند. به هر حال به نظر من راهحل: حاکمیت مردم، قانونگرائی و مدیریت و برنامهریزی و بهرهگیری از تجارب گذشته داخلی و خارجی است.
- در دوره سالهای 80 که ایران با افزایش درآمدهای نفتی مواجه شد، اغلب کارشناسان نسبت به بروز بیماری هلندی هشدار دادند. آیا افزایش درآمد نفت در دوران حاضر در کنار آزادسازی دلارهای بلوکه شده ، میتواند خطر بروز این پدیده اقتصادی را برای ایران به همراه داشته باشد؟ برای جلوگیری از بروز این پدیده چه باید کرد؟
- ببنید بیماری هلندی تنها یکی از بیماریهائی است که در عنوان کلیتر ی تحت عنوان "پدیده نفرین منابع" فهرست میشود. بیماری هلندی معطوف است به یک عارضه اقتصادی که بعد از کشف گاز در دهه 1960 در کشور هلند رخ داد و دلایل آن شناسائی شد. ورود درآمد گاز صادراتی به اقتصاد هلند موجب تقویت پول ملی نسبت به سایر رقبای اقتصادی این کشور شد و این موجب شد که هلند موقعیت صادارتی خود را از دست بدهد و در تجارت جهانی تولیدات صنعتی از رقبای خود عقببیفتد، بعد با یک وقفه زمانی، همه سرمایههای داخلی این کشور بجای تولید کالاهای صادراتی که دیگر قابل رقابت و اقتصادی نبود به سمت ملک و مسکن رفت و موجب رشد کاذب این بخش شد. ما هم بعد از افزایش قیمت نفت پس از سال 1384 شاهد همین مسئله بودیم و قابل پیشبینی هم بود البته در مورد ما مشکل پیچیدهتر است، ما بخش تولیدات صادارتیمان قوی نیست بلکه استعداد واردت داریم و دولت نیازمند ریال است و برای تبدیل دلار به ریال، واردات را دامن زد و این لطمه به تولید داخلی را تشدید کرد و به عبارتی متاسفانه سیاستها غلط داخلی بجای اینکه با این پدیده مقابله کند به تشدید آن کمک کرد. ولی همانطور که اشاره کردم فهرست نفرین منابع محدود به این بیماری نیست اقتصاد ما وضعیت بسیار پیچیدهای دارد تولید ملیمان بسیار از مصرف ملی پائینتر است و مابهالتفاوت این تولید و مصرف به شکل روزافزون با واردات از محل فروش ثروت نفت پر میشود و این ما را از مسیر توسعه دور میکند. رانتجوئی و رانت خواری و فساد اقتصادی گسترش یافته، دولت دائما بزرگتر و نا کاراتر شده و با گسترش خود در کادر یا بخشی که به آن خصولتی گفته میشود عملا امکان نظارت و کنترل بر روی خود را کاهش داده که به نوبه خود موجب گسترش فساد اداری شده است و از همه بدتر مزمن شدن بیثباتی اقتصادی است که مانع تصمیمگیری برای سرمایهگزاریهای بلندمدّت مورد نیاز آینده کشور میشود. علاوه بر این به سرمایه انسانی و اجتماعی کشور لطمات شدیدی وارد شده است. فائق آمدن بر همه این مشکلات و فائق آمدن بر فشارهای کسانی که منافعشان در تداوم همین وضعیت است بسیار دشوار است و مستلزم استفاده از آراء همه اقتصاددانان است منطق علمی، هم میتواند راه درست را نشان دهد و هم میتواند جامعه را آگاه کند و هم تیغ ذینفعان این وضعیت و گروههای فشار را کُند بنماید. بنابراین دولت باید در جهت بسط گفتمان علمی اقتصاد تلاش فراوانی بکند. اگر از این مسائل و از بیماریها، غفلت شود رونق مجدد درآمدهای نفتی میتواند مشکل ساز باشد و این نگرانی بجائی است.
نکته دیگر این است که درآمد نفت غیر از اینکه خودش رانتی در دست دولت است، در کنار غیر متنوع بودن اقتصاد و سبد صادراتی کشور، موجب بوجود آمدن یک بازار انحصاری ارز تحت کنترل دولت شده است و دولت میتواند با بالابردن نرخ ارز درآمد جدیدی برای خود کسب کند و متاسفانه روز به روز اعتیاد دولت به این مابهالتفاوتها بیشتر شده و این موجب شده است که دولتی که باید پاسدار ارزش پول ملی باشد انگیزه تضعیف آن را داشته باشد.
از یک چیز هم بسیار باید نگران بود و آن ایناست که اقتصادی که به شدّت وابسته به یک عامل برونزا به عنوان درآمد نفت است را میتوانند با بازی کردن با این عامل برونزا از بیرون اداره کنند، یعنی این احتمال را قویا باید داد که غربیها اقتصاد ما و سیستم تصمیمگیریهای اقتصادی ما را مدل کرده باشند و بدانند که این قبض و بسطهای درآمدهای نفتی چه میتواند به سر اقتصاد ما بیاورد و از این طریق ما را در مسیر مورد نظر هدایت کنند و این خطرناکترین توطئهای است که در جهان امروز میتواند بر علیه ما مطرح باشد و هشیاری فراوانی را میطلبد.
- با توجه به تغییر الگوی مصرفی کشورهای هدف صادرات نفت ایران به سمت انرژی های تجدیدپذیر، بیم آن میرود که در آینده ای نه چندان دور، کسب درآمدهای نفتی رو به کاهش رود. بنابراین ایران نیازمند برنامه استراتژیک انرژِی است که با توجه به نیاز روز جهان تدوین و اجرایی شود. چه برنامهریزی و نقشه راهی برای آینده اقتصاد انرژی ایران میتوان ترسیم کرد؟
- البته در مورد سهم سوختهای تجدیدپذیر نباید دچار اغراق شد. کشورهای صنعتی غرب از نیمه دوم دهه 1970 یعنی سی و چند سال است که تمام تلاش خود را برای کاهش سهم سوخـتهای فسیلی و افزایش سهم سوختهای تجدیدپذیر کردهاند و نتیجهاش این بوده است که سهم کل انرژیهای غیرفسیلی در سبد انرژی جهان از 13.4 درصد در سال 1973 به 18.4 درصد در سال 2011 رسیده که تازه بیشترین رشد آنهم مربوط به نیروی هستهای بوده است و آخرین پیشبینیها این است که گرچه این انرژی ها در دهههای آینده بیشترین رشد را نسبت به سایرین خواهند داشت (2.5 درصد درسال) اما حداکثر سهمشان در سبد انرژی جهان به 20 درصد در سال 2040 خواهد رسید. اما صرفنظر از این مسئله همانطور که قبلا گفتم ما هم برای انرژیمان نقشه راه درستی نیاز داریم و هم برای قطعوابستگیمان از صادرات نفت که انواع زیانهایش را تجربه کردهایم.
- اگر بخواهیم در بعد کلان به بررسی مدیریت نفتی ایران در 100 سال گذشته بیاندازیم، نقاط قوت و ضعف (ایرادات و حسن ها) مدیریت نفتی ایران چه بوده است؟
- متاسفانه ظرف این صد سال ارتباط ارگانیک بین بخش نفت و بقیه پیکره اقتصاد ملی بوجود نیامده است و اگر این اتفاق افتاده بود شاید ما امروز بیش از درآمد نفت صاحب درآمدهای ناشی از فروش کالاها و خدمات بخش نفت بودیم در حالی که متاسفانه هنوز نیازمند واردات آن هستیم. از سوی دیگر وابستگی اقتصادمان به درآمد نفت به تدریج بیشتر شده است و البته در اداره خود صنعتنفت توانائیهائی پیدا کردهایم.
- در پایان- ایران به عنوان یک کشور مهم نفت خیز،چگونه درآمد نفتی خود را مدیریت کند؟
- پاسخ این سئوال را دادهام اما در پایان میخواهم تاکید کنم که از نظر سلیقه یا دیدگاه علمی اقتصاد، در دوره بعد از جنگ که امکان برنامهریزی فراهم شده است، اقتصاد کشور عمدتا تحت تاثیر یک تفکر اقتصادی بوده است. تفکر نئوکلاسیک به اندازه کافی امتحان خود را پس داده است. در دوره سازندگی نتیجه رهنمودهای این تفکر بیاعتنائی رسمی به مسئله توزیع درآمدی بود که بحرانهای اجتماعی را پدید آورد و عملا زمینهساز ظهور پوپولیسم در دورههای بعدتر شد، موجب تضعیف پول ملی و تشدید اعتیاد دولت به بازی با نرخ ارز و تشدید تورم و کاهش بیشتر بهرهوری اقتصاد شد و بدنبال این آثار و تبعات بود که حضور این تفکر کمرنگتر شد اما حذف نشد. حتی در دولتهای نهم و دهم و خصوصا دهم نیز هرچند به دلیل بیاخلاقی و بیبندوباری در مدیریت اقتصاد، هیچکس آنرا تائید نمیکند اما عملا جهتگیریهای عمده اقتصادی مبتنی بر همین تفکر بود. همین تفکر بودند که در مورد معضلات انرژی قائل به این بودند که تنها و تنها با افزایش قیمت همه چیز حل میشود و قائل به شوک درمانی بودند و در دولت سازندگی را هم نقد میکردند که چرا این نشد، خوب آقای احمدینژاد هم همین کار را کرد، همین ها بودند که آن روزی که بحث ملحق شدن به سازمان تجارت جهانی مطرح بود، با حمایت از صنایع داخلی موافق نبودند و معتقد بودند که باید همه را یکباره به عرصه رقابت جهانی انداخت تا هرکه ناتوان از رقابت است محو شود، خوب آقای احمدینژاد هم با کاهش تعرفهها اینکار را کرد. البته خوشوقتانه بعضی از اصحاب این تفکر تا حدودی تعدیل شدهاند اما باید راه برای عرض اندام تفکرات بدیل اقتصادی هم باز شود. صاحبان آن تفکر زبان مدیران مهندس را خوب بلد بودند و هستند اما علم اقتصاد و اصولا علوم انسانی بسیار پیچیدهتر از مهندسی هستند.
31222
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 15:44:321598پاسخ به این نظراین جمله طلایی بود: «شاید آن شرکتهائی که در آنجا کار کردند در زیر زمین نمیتوانستند کار کنند!» شک نکنید که همین طور است! شرکت دوربین سرعت فروش! شرکت شیشه صداگیر فروش! شرکت جرثقیل عظیم یکبارمصرف فروش!....... بابک زنجانی .....
-
mohsen شنبه 7 دی 1392 - 16:22:0012218خوشم میاد بزرگترین مخالف پروژه صدر دولت قبلی بود و شهرداری تهران از یک طرف میگفت بودجه برای مترو نداریم و از یک طرف پروژه های تبلیغاتی صدر و دریاچه چیتگر رو پیش میبرد !!!!! حافظه مردم که که خراب !!!! تقصیر همه مشکلات هم گرن احمدی نژاد تنهائی !!!!!!
-
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 16:20:221779پاسخ به این نظرآقای قالیباف لطفا بخوانید و دیگر با این سطح نازل مدیریت که چندان هم با احمدی نژاد فرقی ندارد خودتان کاندیدای ریاست جمهوری نکنید. اگر هم می خواهید شهردار بمانید اشتباهات خودتان را جبران کنید.
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 16:53:3811610پاسخ به این نظرآقا محسن! ما آلزایمر نداریم و یادمونه که چه کسی بودجه برای مترو نداد. همین احمدی نژاد که برایش گریبان چاک می کنی. البته رفتارهای قالیباف را هم به عنوان شهردار اصلا قبول ندارم و به ایشان نمره مردودی می دهم و ایشان را شهردار تحمیلی می دانم.
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 17:18:09554پاسخ به این نظرهر متر اتوبان صدر 60 میلیون تومان تمام شده . حسابرسی کنید .
-
عطا شنبه 7 دی 1392 - 17:30:376323پاسخ به این نظراصلا یک ریال هم نباید در تهران هزینه کرد چه مترو یا اتوبان و یا تونل و یا برج لعنت به کسی که به شهرهای دیگر ظلم میکند
-
بی نام یکشنبه 8 دی 1392 - 00:11:07334دوست عزیز پولی که در تهران حیف و میل می شه از مردم بد بخت تهران گرفته می شه و تهران فروشی شده منبع درامد
-
-
موسوی شنبه 7 دی 1392 - 17:32:54745پاسخ به این نظردولت اگه بدهی های بخش مترو رو بده دیگه نیازی به جای این و به جای اون نداریم آقای کاررشناس!
-
سید غلامحسین حسنتاش شنبه 7 دی 1392 - 21:34:5283دوست عزیز یعنی اگر دولت بدهیهایش به مترو رو بده (که البته باید در دولت قبلی داده میشد)، آنوقت دوطبقه کردن اتوبانها با آثار و تبعاتش روی مصرف سوخت و محیطزیست و آلودگی صوتی و غیرو، نسبت به توسعه شبکه حمل و نقل عمومی زیرزمینی اولویت پیدا میکنه؟
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 23:07:06163آقای قالیباف سالی 3500 میلیارد تومان بودجه در دستش است ولی مثل قطره چکان چهار تا اتوبوس می خرد و می آید تیتر می زند که های من تنهایم، دولت به من اتوبوس نمی دهد. حساب کنید اگر ایشان بجای ساخت دریاچه چیتگر، تونل توحید، تونل آرژانتین، برج میلاد، بزرگراه صدر و اینهمه پروژه های نمایشی و اتوبان سازی آنها صرف مترو و اتوبوسرانی کرده بود الان تهران تهران دیگری بود. شاید دوستان پیمانکارشان کمتر درآمد داشتند ولی در عوض در تاریخ ماندگار می شدند. مردم هم در انتخابات ایشان را به هر اصول گرا و اصلاح طلبی ترجیح می دادند. مردم ما به اندازه کافی شعور دارند و فرق کار بنیادی و پروژه های نان و آبدار دوستان را خوب تشخیص می دهند.
-
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 17:47:10802پاسخ به این نظرآقای حسن تاش همیشه بی طرف و بر اساس منافع ملی صحبت میکنند ، تعارف هم ندارند، به همین دلیل هم سال هاست مورد غضب هستند...
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 18:37:28880پاسخ به این نظرما دچار آفت خود خواهی، دروغ و دزدی وفساد شده ایم.
-
سیاوش شنبه 7 دی 1392 - 19:02:50432پاسخ به این نظرمتاسفانه تصمیمات اقتصادی و توسعه ای در این مملکت یا توسط مهندسان گرفته شده (که فکر میکنند پیشرفت و توسعه صرفا یعنی آهن و فولاد و برج و بارو هوا کردن و کارخانه نصب کردن بدون توجه به اینکه این برج و بارو هوا کردن در پازل توسعه ملی جایی دارد یا نه؟) یا توسط اقتصاددانان نئوکلاسیک ما (که فکر میکنند همه چیز را با آزادسازی قیمت میتوان درست کرد).
-
یک اقتصاد خوانده شنبه 7 دی 1392 - 19:18:35404پاسخ به این نظراقتصاد امروز ما نتیجه مشاوره های اقتصادی اقتصاددانان نئوکلاسیک ماست- کاش آقایان نیلی و طبیبیان و پژویان و امثالهم وقت بگذارند و بخوانند. کاش نهادگراها و متفکران همسو با آقای حسنتاش، بیشتر در تصمیمگیریها نفوذ داشتند. نهادگرایان اصلاحطلبی مثل دکتر فرشاد مومنی و اصولگرایانی مثل دکتر خوشچهره نظرات بسیار ارزشمندی برای توسعه اقتصادی دارند. جداً که دیگر اقتصاد نئوکلاسیک جواب خود را پس داده است. اینهمه نابرابری تا کی؟ تا کجا؟؟؟؟
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 20:29:1191به قول دکتر رزاقی اقتصاد ما نه دولتی است نه خصوصی واقعاً کجای این اقتصاد به نئوکلاسیک میخورد. اقتصاد ما اگر بشود اسمش را اقتصاد گذاشت اقتصاد رانتی و خاصه خوریست که مورد تایید هیچ الگوی اقتصادی نیست تا جلوی فساد را نگیریم و تا افراد تا یقۀ افراد فاسد را نگیریم همین وضع را خواهیم داشت
-
بی نام چهارشنبه 30 بهمن 1392 - 22:54:5300نهاد گرائی هم زیر مجموعه نئولیبرالیسم اقتصادی به حساب میاد و تاکنون هم هیچ راهکار عملی ارائه نکرده و عموما به موعظه پرداخته
-
-
لیلی شنبه 7 دی 1392 - 19:36:4030پاسخ به این نظربه جای این به جون هم افتادن ها به فکر سلامت مردم باشید! سه روزه به خاطر آلودگی هوا خودم و بچه هام مریض شدیم و سرفه می کنیم و خون دماغ می شیم، آخه تاکی؟ بنزین سالم وارد کنید تا بیشتر از این مرگ و میر به خاطر آلودگی هوا ندادیم
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 19:49:0461پاسخ به این نظرتوسعه اتوبان یه راه حل مقطعی که به جز جذب ترافیک و اتومبیل بیشتر هیچ سودی نداره. هر اتوبان جدید مساوی با امکان تردد راه های طولانی تر برای خودرو های شخصی و افزایش ترافیک
-
مجید شنبه 7 دی 1392 - 20:14:0862پاسخ به این نظرساختن پل دو طبقه، به جای زدن پله برقی های مترو. حالا توسعه مترو پیشکش جناب سرهنگ.....
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 20:55:1650پاسخ به این نظرهمانطورکه ساختمان احتیاج به فونداسین وزیرسازی دارداجرای هربرنامه اقتصادی هم احتیاج به زیرساخت وآمادگی جامعه داردجامعه مابامشکلات اولیه ازقبیل عدم بهره وری وکارآئی وعدم هدف گذاری ملی وعادت به آماده خوری وکسب سودهای بدون زحمت وبادآورده وبانکهای تاجرمسلک وسیستم اداری فشل وناکاراونمایندگان سیاست پیشه ونزدیک بین ودانشگاه های غیرمولدوارائه دهنده مدرک وسیاست مداران کم جرئت وشدیدامحافظه کارو........لذاست که بایدازمدارس ابتدائی شروع به تربیت نسلی که برای دنیای امروزی تربیت شوندبرنامه ریزی کردوگرنه دراین شرایط اجرای هربرنامه ای حکم سراب دارد
-
همایون شنبه 7 دی 1392 - 21:19:0320پاسخ به این نظرتوسعه نامتوازن یک کلام!
-
abbas شنبه 7 دی 1392 - 22:24:44160پاسخ به این نظرباعث تاسف که صاحبنظرایی مثل آقای حسنتاش با این وسعت نظر تو مناصبی مثل وزارت نفت نیستن افسوس که این افراد درد مردم و مملکت و می دونند اما پست ها به افرادی داده میشه که فقط دنبال منافع شخصی خود هستند ای کاش کار رو به کاردان می سپردیم تا الان تو شهری مثل تهران از دود و ترافیک بیماری دچار افسردگی نمی شدیم امان از دست آدم های سیاسی که این جهنم تهران واسه ما ساختن واسه زندگی با این پروژه های سخت افزاری با دیدی صرف مهندسی و غیر اقتصادی و زیست محیطی و انسان دوستانه تا شاهد فرار افراد از کشور برای زندگی به کشورهای درجه دو مثل تایلند مالزی و هند و ... باشیم و مرگ روزانه هزاران نفر در تهران بر اثر آلودگی امان از دست خودخواهی آدم ها که تیشه با ریشه خودشون و نسل آینده ایران می زنند.....
-
بی نام شنبه 7 دی 1392 - 22:26:5340پاسخ به این نظرمتاسفانه جامعه مهندسین توسعه وپیشرفت را در بتن وآهن وپیچ ومهره می بینند.گذشته از عدم اطلاع از شیوه های نوین مدیریت که جامعه انسانی را مانند یک کارگاه تاسیساتی اداره می کنند.تقیریبا اطلاعی از علوم انسانی جامعه شناسی واقتصاد ندارند.آری مهندسان باید به کارگاه های خود بر گردند ومدیریت کلان را به اهل فن بسپارند.
-
hassan شنبه 7 دی 1392 - 22:30:33122پاسخ به این نظربی نظیر بود واقعا این اقتصاد خونده های شریف که فقط ادعاشون میشه و با تیشه مهندسی و ریاضیات به جون اقتصاد افتادن درس بگیرن برن دو کلمه تحلیل یاد بگیرن خداییش یه فارغ تحصیل دارن که اینطوری تحلیلی به درد بخور بده با این دیدشون تبریک به جناب حسنتاش و سایت خبر آنلاین با این مقاله علمی و تخصصی
-
رضا شنبه 7 دی 1392 - 22:39:3654پاسخ به این نظرسلام : سخنوری که روز روشن را نمی بیند ..جای بحث دارد .آقا این اقتصاد دچار دست های آلوده ونا پاک است ونفرینی هم در کار نیست .
-
بی نام یکشنبه 8 دی 1392 - 00:22:3494پاسخ به این نظربه جای دو طبقه کردن بزرگراه صدر ، یک مترو در این مسیر می کشیدید خیلی بهتر بود.
-
بی نام یکشنبه 8 دی 1392 - 01:03:4960پاسخ به این نظرایران یعنی خون دل خوردن ما خوزستانیا
-
بی نام یکشنبه 8 دی 1392 - 01:50:4764پاسخ به این نظرآخه مترو رو هم بد ساخته اند. با اینکه جدید است ولی از متروهای 150 سال پیش هم بدتر ساخته شده. فقط تا توانسته اند گرانیت به کف و دیوار مترو زده اند. می دانید چرا واگن های مترو دو تا در روبروی هم دارند؟ برای اینکه در ایستگاههای شلوغ مردم از یک در خارج شوند و از در دیگر بقیه وارد واگن شوند... اما ایستگاههای مترو تهران هیچ کدام این ویژگی را استفاده نکرده اند. بیایید مهندس و پیمانکار آلمانی بیاورید تا مترو تهران را بسازند. کارگرها هم ایرانی باشند. لااقل این پول بیت المال درست خرج می شود و مهندسین ایرانی هم برای ساخت مترو در شهرهای دیگر تجربه کسب می کنند...
-
پیام یکشنبه 8 دی 1392 - 09:40:5381پاسخ به این نظرمتاسفانه باز هم از این مصاحبه نغز، اغلب افراد فقط به دعوای قالیباف - احمدی نژاد توجه کردند! مسئله اصلی ما خرج شدن پول نفت در جایی به غیر از تولید، سرمایه گزاری و صنعت مولد است. و صد البته همان هایی مقصر هستند که از روز اول گفتند پول نفت را سر سفره ملت می آوریم. همان هایی که اقتصاد را مال چهار پایان می دانستند.
-
شهروند یکشنبه 8 دی 1392 - 12:32:0581پاسخ به این نظربجای 2 طبقه کردن صدر/ دیگر تراکم به مناطق 1 2 3 4 5 نقروشید تا شاید در 5 سال آینده تراکم جمعیت بیشتر نشود. باید خوردو های بالای 10 سال از پایتخت خارج شونند. و بنزین استاندار وارد شود. باید گمر ک خودرو برداشته شود تا شهروندان بتواند با کمتر ین قیمت با کیفیت ترین خودرو ها را سوار شونند هم مصر ف بنزین پایین می آید و هم مردم نفسی می کشند. این پراید و پیکان و مزدا وانت جایی در دنیای جدید ندارد. هم مال مردم را می گیرد و هم جانشان را. اگر در این وسط چند آقا زاده که واردات می کنند ضرر کردنند موجب ناراحتی نشود. به فکر مردم باشید تا 3 سال آینده آمار سرطان در تهران به حد فاجعه می رسدو مطمئن باشید قیمت ملک تا 50 درصد افت می کند
-
شهروند دوشنبه 9 دی 1392 - 12:51:0141پاسخ به این نظردر زمان احمدی نژاد یادمان نرفته که بودجه مترو را نمیداد!از زمان احمدی نژاد اقتصاد به کما رفت این آقا پر برنامه ترین رئیس جمهوربود اما فقط در جهت نابودی همه پیز !پاکترین بود پون همه پیز را خراب کرد بعدشم پاک کرد و رفت!
-
ناصر ج سه شنبه 10 دی 1392 - 18:56:3620پاسخ به این نظرایران باید میزان برداشت نفت را علی الخصوص در میادین جنوبی بالا ببر د و با درآمد حاصل ایجاد کار و سرمایه گذاری نماید چه بسا با کشف منابع و انرژیهای جدید نفت ارزش الان خود را از دست بدهد همانگونه که زمانی زغال سنگ بسیار با ارزشتر از الان بود الان که نفت با ارزش است باید تبدیل به پول و سرمایه گردد
-
بی نام شنبه 14 دی 1392 - 10:27:0340پاسخ به این نظرسلام آیک ضرب المثل اداریم که : یارو نون نداشت بخوره پیاز می خورد اشتهاش باز شه این پروژه اتوبان دو طبقه یکی از مصداق های این ضرب المثل است
-
navid سه شنبه 24 دی 1392 - 20:19:1742پاسخ به این نظرواقعأ که ، کاش یکم انصاف داشتیم، قالیباف به همه ی تهران و همه ی بخش ها توجه کرد هم مترو ساخته هم پل صدر هم ایستگاه آتش نشانی هم پارک و فضای تفریحی ، چرا انقدر واقعیت ها رو وارونه میبینیم؟؟ سالی 15 کیلومتر مترو بدونه یک ریال کمک دولت احداث خطوط بی ار تی با بهترین اتوبوس های وارداتی به کشور احداث زیبا ترین پارک های کشور توسعه بزرگراه ها و احداث پل های متعدد و تونل های شهری در کمترین زمان ممکن کاشت سالی 2 میلیون درخت زیباسازی شهری و ورود نور و رنگ به شهر سامانه 137 با پاسخگویی و پیگیری بالا توسعه میادین تره بار و ورزشگاه ها سراهای محله
-
بی نام پنجشنبه 1 اسفند 1392 - 19:56:3920پاسخ به این نظرمقاله فوق العاده پر باری بود ومن لذت بردم از این همه تگاه وددقت نظر آقای تاش