رفع تحریم ها و موانع روابط گازی ایران و اتحادیه اروپا
رفع تحریم ها و موانع روابط گازی ایران و اتحادیه اروپا – گفتگو با غلامحسین حسنتاش

در ماه های اخیر جدا از افزایش روابط ایران با اعضای اروپایی موضوع همکاری های گازی پس از رفع تحریم های ایران مد نظر بوده است. در همین راستا برای بررسی بیشتر چشم انداز روابط گازی دو جانبه گفتگویی با غلامحسین حسنتاش داشته ایم:
واژگان کلیدی: موانع روابط گازی ایران و اتحادیه اروپا، روابط ایران و اتحادیه اروپا، ایران و اتحادیه اروپا، ایران، اتحادیه اروپا؛ روابط گازی ایران و اروپا، روابط گازی ایران
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر بخواهیم نگاهی به گذشته داشته باشیم ، وضعیت گذشته ی روابط گازی و یا در واقع روابط انرژی ایران و اتحادیه ی اروپا در طی سال های گذشته چگونه بوده است؟
روابط انرژی ایران و اتحادیه اروپا به صادرات نفت محدود میشود. ایران از دیرباز به کشورهای مختلف اروپایی نفت صادر می کرده است و البته تا قبل از تحریمهای اتحادیه اروپا، به تدریج سهم ایران در بازار نفت اروپا کاهش مییافت و در مقابل صاردات به آسیا افزایش مییافت. اما در دو سه سال اخیر صادرات نفت ایران به اروپا در اثر تحریمها به صفر رسید. در مورد گاز ؛ ما تا کنون هرگز صادر کننده گاز به اروپا نبودهایم از قبل از انقلاب همواره بحثها و گفتگوهائی در زمینه امکان صارات گاز ایران به اروپا چه از طریق خطلوله و چه بصورت LNG مطرح بوده است و در دورههای مختلف مطالعاتی در این زمینه انجام شده است اما جامع عمل نپوشیده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: کاهش و یا رفع تحریم ها چه تاثیری در روابط گازی و نفتی ایران با اتحادیه ی اروپا دارد ؟
در گذشته اروپا گاز مورد نیاز خود را عمدتا از چهار مبداء اصلی تامین مینمود که به ترتیب سهم عبارت بودند از روسیه، شمال آفریقا (خصوصا الجزایر) ، نروژ و انگلستان، اما در سال های اخیر انگلستان خود واردکننده گاز شده است و بعد از بحران موسوم به بهار عربی، سهم شمال آفریقا نیز کاهش یافته و در عین حال ریسک آن هم بالارفته است و نهایتا وابستگی اروپا به گاز روسیه تشدید شده است و خصوصا بعد از تحولات اوکراین، اروپاییها از این وضعیت راضی نیستند و سیاست اتحادیه اروپا این است که مبادی و مسیرهای واردات گاز خود را متنوع کند. بنابراین گاز ایران میتوالندآلترناتیو بسیار خوبی برای آنها باشد و این برای ایران یک فرصت است و احتمال دارد زمینههائی برای صاردات گاز ایران به روسیه فراهم شود.
در مورد نفت هم این پتانسیل وجود خواهد داشت که ایران تا حدود 350 تا 400 هزار بشکه نفت به اروپا صادر کند. خصوصا که یکی از مبادی مهم تامین نفت خام اروپا یعنی کشور لیبی نیز دچار مشکل است. البته تحقق این امر نیازمند تحرک در زمینه بازاریابی است زیرا وقتی پالایشگران و خریدارن نفت به مبادی دیگری برای تامین نیاز خود خو میگیرند، برگرداندن آن زحمت دارد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه کنونی بازیگران رقیب منطقه ای و بین المللی به روابط گازی ایران و اتحادیه ی اروپا چگونه است؟
روسیه هم اکنون بیش از 33 درصد گاز اروپا را تامین میکند و همواره تلاش داشته است که موقعیت انحصاری خود را در بازار گاز اروپا حفظ کند و از اهرم گازی بهره سیاسی ببرد . بنابر این اصولا با هر آلترناتیوی مخالف است. در مورد امریکایی ها بنظر من ایالاتمتحده اصولا همواره با تامین گاز اروپا از طریق خط لوله چندان موافق نبوده و نیست و ترجیح میدهد که اروپا گاز خود را بیشتر بصورت LNG تامین کند، البته هم اکنون اروپاییها مقادیری ” گاز طبیعی مایع شده” (LNG) را از نیجریه ، قطر و ترینیداد و توباگو وارد میکنند ولی در مجموع سهم آن در واردات گازی اروپا محدود است. امریکاییها خودشان بزودی صادرکننده LNG به اروپا خواهند شد و اروپایی ها هم در تلاش توسعه ترمینالهای دریافت LNG هستند. ترکیه که در تلاش پیوستن به اتحادیه اروپا است، از دیرباز علاقهمند است که به یک مرکز یا هاب گازی تبدیل شود و گاز را از روسیه و ایران و آذربایجان و دیگران بگیرد و خود به اروپا گاز صادر کند. دیگر رقیب منطقهای ایران ترکمنستان است که اروپاییها بدنبال آن هستند که از طریق خطلوله موسوم به ترانسکاسپین که از بستر دریای خزر عبور خواهد کرد گاز آن را به آذربایجان و از آنجا به اروپا ببرند، اماروسیه با این کار مخالف است و روشن نبودن رژیم حقوقی دریای خزر و مسئله محیطزیست و امنیت آبزیان دریای خزر نیز بهانه خوبی برای روسیه جهت جلوگیری از تحقق این مسیر است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی مهم ترین موانع روابط گازیایران و اروپا (مواقع حقوقی، چه موانع سیاسی و چه بین المللی و.. چیست.؟
بنظر من مهمترین موانع یکی روشن نبودن راهبردها و سیاستهای انرژی و گازی ایران است و دیگری مخالفت رقبا و خصوصا روسیه است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرایط کنونی تاثیر بحران اوکراین بر روابط گازی ایران و اروپا تا چه حدی مشهود بوده است ، آیا می توان گفت که به نوعی این مسئله مرحله ی جدیدی در این روابط گشوده است ؟
بحران اوکراین اروپاییها را نسبت به متنوعسازی مبادی تامین گاز مصممتر کرده است اما نمیتوان گفت که مرحله جدیدی گشوده شده، چراکه بدنبال چند نوبت قطع گاز روسیه به اروپا در سال های 2006 تا 2008 ، اروپاییها این راهبرد را درپیش گرفته بودند. عمدتا مسئله برجام و رفعتحریمها است که میتواند سرآغاز مرحلهای جدید باشد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: اگر به چشم انداز روابط گازی ایران و اروپا نگاه کنیم این چشم انداز را چگونه می بینید و چه متغیر هایی در سطوح مختلف بر چشم انداز روابط ایران تاثیر می گذارد؟
بنظر من مسئله ارتقاء بهرهوری انرژی برای ایران بسیار مهم و حیاتی است، وضعیت مصرف انرژی ما بسیار بد است شاخص شدت انرژی ما که منعکس کننده این وضعیت است، یکی از بدترینهای جهان است و متناسبا از نظر میزان انتشار آلایندهها نیز جزو ده کشور اول جهان هستیم و اگر این روند ادامه یابد تا چند سال دیگر تحت پروتکل ها جدید زیست محیطی جهانی، باید خسارت پرداخت کنیم. ضمن اینکه با این روند مصرف، گازی هم برای صادر کردن نخواهیم داشت. فلذا معتقدم که باید بدنبال همکاری در زمینه ارتقاء بهرهوری انرژی و گاز با اروپاییها باشیم یعنی اروپاییها کمک کنند و سرمایهگذاری کنند که راندمان انرژی ایران افزایش یابد و گازی که از این طریق آزاد میشود را برای جبران سرمایه گزاریشان برداشت کنند و ببرند. در همین راستا مسئله گازهائی که متاسفانه هنوز در بعضی از میادین نفتی ما سوزانده میشود نیز مطرح است که میتواند جمعآوری شود و صادر شود. در یک دورهای هم در همین زمینه طرح جالبی در شرکت ملی صادرات گاز با یک شرکت سوئیسی دنبال شد که نام آنرا SAVEX گذاشته بودند و هدف این بود که در کل شبکه تاسیسات شرکت ملی گاز شامل خطوط لوله، ایستگاههای تقویت فشار گاز، پالایشگاههای گازی و غیره مطالعه شود که چگونه میتوان بهرهوری سوخت خود آنها را افزایش داد و مصرف گاز را کم کرد و گاز آزادشده را صادر نمود. متاسفانه این طرح بدلایل تغییرات مدیریتی و تحریمها ، متوقف شد و بنظر من باید مجددا پیگرفته شود و به کل مصارف کشور تعمیم یابد. موفق باشد.