رانت نفت و تأثیر آن بر کشاورزی ایران
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - فروزان آصفنخعی:
اشاره: شاه و احمدینژاد؛ این دو دولتمرد در زمان ریاست خود بر کشور با درآمدهای بادآورده نفت و تزریق آن به اقتصاد و جامعه، بزرگترین خسارات را بر منافع ملی وارد کردند. کشاورزی و صنعت خسارات شدیدی متحمل شدند و سود حاصل از درآمد نفت، به جای تقویت بنیانهای تولید کشاورزی و صنایع مربوط به فرآوری مواد خام در این حوزه، به تقویت نیروهای نوکیسه و صفبندیهای جدید منجر شد. با گذشت زمان روستاهای زیادی نابود شدند و صفبندی تازه میرود تا نیرویهای تازه به دوران رسیده با سرمایه عظیم خود ریشه تولیدات کشاورزی و صنعتی را بزنند. این صفبندیها در دوره حاکمیت دولت نهم و دهم در سالهای ۸۴ تا ۹۲ چه شرایطی را بر کشور تحمیل کرده است؟ و آینده توسعه پایدار دانشبنیان در حوزه کشاورزی و صنایع مربوط به آن به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟ در گفتوگو با سیدغلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد انرژی، نایبرئیس و مدیر اجرایی انجمن اقتصاد انرژی ایران این پرسشها را درمیان گذاشتیم:
*******
ایران در دهههای ۵۰، ۷۰ و انتهای ۸۰ شوک های نفتی را تجربه کرده است؛ جنابعالی ریشه و علل شوکهای مربوطه را چه میدانید؟
ایران در دهه ۱۳۵۰ دو شوک افزایشی و در اواسط دهه ۱۳۶۰ هجری قمری یک شوک کاهشی در قیمت نفت را تجربه کرده است. داستان شوک نخست نفتی در ۱۳۵۲ قدری پیچیده است، اما علت ظاهری آن تحریم نفتی اعراب علیه اسرائیل و حامیانش در جریان جنگ اعراب و اسرائیل بود که در هر حال باعث کاهش عرضه نفت و افزایش قیمت شد. شوک ۱۳۵۷ دقیقا مربوط به شروع تحولات انقلاب ایران و خارج شدن نفت ایران از بازار جهانی بود و شوک ۱۳۶۶ مربوط به اشباع بازار نفت و اضافهتولید عربستان به بهانه گرفتن سهم بازار بود که موجب سقوط قیمت نفت شد.
پس از افزایش درآمدهای نفتی، سیاست درهای بازو نبود کنترل بر روی واردات در پی رشد تقاضای داخلی، سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی در طی سالهای مذکور چه تغییری کرده و این امر نشاندهنده چیست؟
پدیدهای در اقتصادهای نفتی تئوریزه شده است که تحت عنوان نفرین منابع از آن یاد میشود که به باور من اقتصاد ایران از سال ۱۳۵۳ یعنی پس از افزایش درآمدهای نفتی ناشی از اولین شوک مذکور، گرفتار آن شده است یکی از تبعات پدیده نفرین منابع، بیماری هلندی است و دیگری بر هم خوردن تعادل میان تولید و مصرف ملی است که ناشی از پول بادآورده نفت است و در جریان هردو، تولید ملی در همه بخشها اعم از کشاورزی و صنعت تضعیف میشود و تنها بخش مستغلات و مسکن قدری رونق پیدا میکند.
برخی معتقدند که بر اثر شوک نفتی انتقال مستقیم نیروی کار از بخش کشاورزی به سمت خدمات، مستغلات و بعضاً صنعت بوده است، این امر تا چه اندازه مفید یا مضر به حال اقتصاد کشور بوده است؟
انتقال نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش صنعت و خدمات اگر در یک فرایند منطقی توسعه و مدرنیزاسیون شکل بگیرد عیبی ندارد. توسعه از یکسو صنعت مدرن کارخانهای را در شهرها ایجاد و تقاضا برای نیروی کار در صنعت و خدمات را افزایش میدهد و همزمان مدرن شدن کشاورزی تقاضا را برای نیروی کار در بخش کشاورزی را کم میکند و به عبارتی نیروی کار در این بخش آزاد میشود و یک داد و ستد نیروی کار بین بخشها صورت میگیرد، اما وقتی الگوی توسعه صنعتی وجود ندارد و بخش کشاورزی هم مدرنیزه نشده است؛ بلکه به دلیل رانت نفتی بخش خدمات کاذب و غیرمولد توسعه پیدا میکند و به همان صورتی که توضیح داده شد بخش مستغلات و مسکن توسعه پیدا میکند، انتقال نیروی کار جهت توسعهای و منطقی ندارد بلکه روستاها تخریب میشود و حاشیهنشینی در شهرها به امید درآمد بیشتر (عمدتاً رانتی) گسترش مییابد.
از نظر کارشناسان افزایش شدید درآمد نفتی هر بار به کاهش سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی و افزایش نسبی قیمتها در سایر بخشهای اقتصادی انجامیده، دلیل تقریباً ثابت ماندن قیمتها در بخش کشاورزی چیست، و این امر چه پیامدهایی را با خود به همراه داشته است؟
طبعاً با رونق نفتی دولتها برای تبدیل منابع ارزی به ریال مورد نیاز خود، به واردات دامن میزنند، از تولید داخلی حمایت نمیشود، تولیدکننده داخلی نمیتواند با واردات رقابت کند و تولید داخلی تضعیف میشود. بنابراین کشاورزی مدرن نشده داخلی نمیتواند با کشاورزی مدرن شده خارجی که قیمت تمام شده محصولاتش کمتر است رقابت کند.
افزایش درآمد نفت تغییرات ساختاری عمیقی را ایجاد کرده است. ازجمله بخش کشاورزی سنتی در برابر تقویت مستغلات، همواره رو به افول بوده و افزایش واردات این روند را تشدید کرده است، این موضوع در شکلگیری طبقه جدید تجاری در پیوند با جریان تجارت جهانی در برابر رشد کشاورزی مدرن و صنعت و شکلگیری سرمایهداری ملی چه نقشی داشته است؟
همانطور که عرض کردم پدیده نفرین منابع همه اینها را توضیح میدهد. ضمناً باید توجه داشت که صرف نظر از مسئله نفت ساختار اقتصاد ایران از دیرباز تجارت محور بوده و تولید محور نبوده است و در آمد نفتی هم به این تجارت محوری اقتصاد دامن زده است. برخی صاحبنظران بسیاری از تحولات سیاسی ایران را ناشی از مقاومت طبقه تجار (عمدتاً واردکننده) در مقابل طبقه سرمایهداران جدیدی که به دنبال توسعه تولید ملی هستند، میدانند. اتکاء طبقه تجار برای انجام واردات به درآمد نفت است شاید اگر درآمد نفت نبود تجار مجبور بودند به تولیدکنندگان داخلی تکیه کنند.
تحقیقات نشان داده که در بلندمدت، درآمد نفتی تأثیر منفی و معنیداری بر ارزش افزوده و ازجمله صادرات کشاورزی دارد. این موضوع چه تأثیری روی حرکت جمعیت و صفبندی طبقات و لایههای جدید درآمدی میشود؟
با توجه به پدیده بیماری هلندی، اصولاً درآمد نفتی اثر منفی بر تولیدات قابل مبادله در سطح بینالمللی دارد و برعکس برای تولیدات غیرقابل مبادله در سطح بینالمللی (مستغلات) رونق ایجاد میشود. اما بیماری دیگری هم هست که این مسئله را بیشتر توضیح میدهد: دولتهای نفتی را دولتهای رانتیر میگویند چون درآمد نفت بهویژه در کشورهایی مانند ما که ذخایر پربازده و کمهزینه داریم، یک درآمد رانتی است یعنی ناشی از یک امتیاز طبیعی است و نه ناشی از کار و تلاش ملی، در این کشورها توزیع رانت نفتی عملاً به یکی از وظایف مهم دولتها تبدیل میشود و این رانت امکان حامیپروری را نیز برای دولتها فراهم میکند طبقات نوکیسهای که دسترسی بیشتری به رانت دارند پدید میآیند و به بخش کشاورزی کمترین دسترسی و به تجار بیشترین دسترسی را به رانت میدهد. از این رو، صفبندیهای اقتصادی در این بخش حول منافع نیروهایی که به رانت دسترسی دارند شکل میگیرد. تولیدکنندگان صنعتی هم بهنظر من دو دستهاند کسانی که گرایش واقعی به تولید دارند اینها به کشاورزها بیشتر نزدیک میشوند و کسانی که از ابتدا تولید و صنعت و کارخانه را محملی برای دسترسی به رانت قرار دادهاند که به تجار نزدیک میشوند.
همانطور که فرمودید ارزش درآمدهای حاصل از خامفروشی منابع طبیعی در مقایسه با سایر درآمدها تولیدی بیشتر بوده و از این رو به درآمدهای ناشی از این دست محصولات بهعنوان رانت منابع طبیعی اطلاق میشود، اما آیا توزیع ارزش افزوده ناشی از درآمدهای حاصل از خامفروشی در حوزه منابع طبیعی و طرح هدفمندی یارانهها، میتواند ما را به سوی اقتصاد دانشبنیان در حوزه کشاورزی و صنعت رهنمون کند؟
اصولاً رانت ضدتولید و کار و تلاش است و به همین دلیل مزموم است، هرچه رانت در اقتصاد بیشتر باشد کار و تلاش کمتر است و هرکه دسترسی بیشتری به رانت داشته باشد سرورتر.
همچنین تا زمانی که رانت نفتی با قوانین و مقررات و سازوکارهای لازم و کافی کنترل و جهتدهی نشود حرکت در مسیر توسعه بسیار مشکل خواهد بود./
لینک در سایت خبرگزاری مربوطه:
http://www.iana.ir/fa/news/30371/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D9%88%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7-%D9%88-%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86