توافق اوپک و غیر اوپک و چراغ سبز به ترامپ
از اواخر آذرماه خبرنگار محترمی از من خواستند که برای نشریه دولت و ملت یادداشت زیر را بنویسم و حتی یکی از دوستان عزیز را واسطه این درخواست کردند و بنده هم وقت گذاشتم و نوشتم و 4 دیماه ارسال کردم اما شماره بعدی نشریه مذکور هنوز منتشر نشده است در حالی که اینگونه مطالب به قول معروف زماندار است و با گذشت چند ماه موضوعیت خود را از دست میدهد.
توافق اوپک و غیر اوپک و چراغ سبز به ترامپ
وزرای نفت و انرژی سازمان کشورهای صادرکننده نفت ؛ اوپک؛ در آخرین اجلاس خود در وین در 30 نوامبر 2016 توافق کردند که از ابتدای سال جدید (2017) میلادی، تولید نفت خود را به مقدار 1.2 میلیون بشکه در روز کاهش دهند و ده روز بعد از آن جمعی از تولیدکنندگان غیراوپک نیز به این توافق پیوستند و اعلام آمادگی کردند که آنها نیز همزمان با اوپک، حدود 600 هزار بشکه از تولید نفت خود کم کنند. در میان اوپکیها بیشترین کاهش با حدود کمتر از 500 هزار بشکه مربوط به عربستانسعودی و در میان غیراوپکیها بیشترین کاهش با حدود 300 هزار بشکه مربوط به روسیه خواهد بود. البته روسها اعلام کردهاند که کاهش تولیدشان تدریجی و در صورتی خواهد بود که مسائل فنی اجازه دهد.
حصول توافق برای کاهش تولید و کنترل بازار نفت در میان کشورهای عضو اوپک پس از چندین سال حضور بسیار کم رنگ این سازمان در تنظیم بازار نفت، مسالهای قابل توجه و مغتنم است و پیوستن غیراوپکیها به توافق اوپک، نشان از جدی گرفته شدن توافق این سازمان دارد. به نظر میرسد که حصول به این توافقات بیش از هر چیز تحت تاثیر شلاق مشکلات اقتصادی بر پیکر اقتصاد دولتهای مشارکتکننده و خصوصا بر پیکر اقتصاد دو کشور عربستان و روسیه باشد.
واقعیت این است که بازار جهانی نفت در یکی دو سال گذشته عمدتا با اضافه عرضه یعنی با عرضه بیش از تقاضا روبرو بوده است و منظما بر حجم ذخیرهسازیهای نفتی اضافه شده است و با ادامه این وضع اگر چنین توافقی صورت نمیگرفت احتمال کاهش بیشتر قیمتهای جهانی نفت وجود داشت.
احتمال دیگری که در مورد دلیل حصول به این توافق وجود دارد، احتمال چراغ سبز نشان دادن عربستانسعودی و شاید حتی روسیه به دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه در امریکا است. اینک جمهوریخواهان در سنا و کنگره امریکا اکثریت پیدا کردهاند و رئیسجمهور جدید نیز جمهوریخواه است. میدانیم که اصولا جمهوریخواهان گرایش نفتی بیشتری نسبت به دموکراتها دارند و توجهشان به مسائل زیستمحیطی کمتر است. سیاست خودکفائی انرژی البته در سطح قاره امریکا، یعنی قطع وابستگی به واردات انرژی از خارج از قاره، سیاست مورد توافق دو حزب جمهوریخواه و دموکرات است اما تفاوت این دو حزب در جهتگیری نحوه تحقق این سیاست است. دموکراتها بیشتر تلاش میکنند از انرژیهای سازگار با محیطزیست حمایت کنند اما جمهوریخواهان به نفت و گاز و حتی ذغالسنگ اهمیت بیشتری میدهند. و به همین دلیل برای قیمت نفت هم اهمیت بیشتری قائل هستند.
دونالدترامپ به احتمال قوی بدنبال رونق نفتی در ایالاتمتحده خواهد بود. در قیمتهای پائین نفت تولید از نفتخامهای غیرمتعارف لایههای شِیلی در امریکا از رونق افتاده بود. ممکن است دولت ترامپ مالیات تولیدکنندگان نفت و گاز شِیلی را کاهش دهد یا اراضی دولتی را با هزینه کمتری در اختیار ایشان قرار دهد تا اقتصاد استخراج از این منابع قویتر شود. اما در هرحال آنچه که تاثیر بیشتری در رونق گرفتن بخش نفت در امریکا دارد افزایش قیمت جهانی نفت است ولذا جناح جمهوریخواه و دونالد ترامپ و اطرافیانش از بالا رفتن قیمت نفت خشنود خواهند شد. البته ترامپ غیر از گرایش نفتیاش، دنبال ایجاد شغل هم هست و رونق بخش نفت ایالاتمتحده میتواند شغل هم ایجاد کند.
اما از آنجا که در آستانه تنظیم بودجه سال 1396 قرار داریم و باید برآورد نسبتا دقیق وقابل تحققی از درآمد نفتی سال آتی داشته باشیم، باید دقت کنیم که با توجه به سوابق اینگونه توافقات و بویژه با توجه به تغییرات اساسی که در ساختار بازار نفت بوجود آمده است، در مورد میزان اثرگذاری این توافق بر قیمتهای جهانی نفت دچار گزافه و برآوردهای بیش از واقع نگردیم. در این رابطه نکات زیر قابل توجه است:
1- چه تصمیم اوپک و چه توافق اوپک و جمعی از غیر اوپکیها، فاقد هرگونه ضمانت اجرائی است. سوابق نشان میدهد که تعهد اوپکیها به اجرای سهمیههایشان، در بهترین شرایط از 65 درصد فراتر نرفته است علاوه بر این، در این دور دو کشور لیبی و نیجریه به دلیل مشکلاتی که داشتهاند در سهمیهبندی قرار نگرفتهاند و خصوصا در مورد لیبی با حل نسبی مشکلات این کشور، تولید نفتش در حال افزایش است و ممکن است بخشی از کاهش دیگر اعضاء را خنثی کند. کاهش تولید واقعی غیراوپکیها نیز طبعا متناسب با اوپکیها خواهد بود. با این اوصاف تاثیر روانی این توافقات تا اواسط فوریه سال جدید میلادی بر بازار حاکم خواهد بود اما پس از آن آمار و اطلاعات تولید نفت کشورها و میزان پایبنیدی به توافق به تدریج منتشر خواهد شد. بعید به نظر میرسد که از مجموع 1.8 میلیون بشکه توافق کاهش اوپک و غیر اوپک، بیش از حدود 60 درصد یا حدود 1 میلیون بشکه از آن محقق شود.
2- همانطور که اشاره شد، واقعیت این است که خصوصا پدیده نفت و گازهای غیرمتعارف خصوصا از منابع شِیلی، ساختار بازار نفت را متحول کرده است. تحولات فناروانه هزینههای تولید از این منابع را کاهش داده است و به نظر میرسد در قیمتهای نفتخام بالاتر از پنجاه دلار در بشکه، تولید از این منابع به سرعت واکنش نشان میدهد و افزایش مییابد و کاهش تولید دیگران را جبران میکند. همکنون تعداد زیادی چاههای حفر شده در مناطق نفت شِیل ایالاتمتحده وجود دارد که به سیستمهای لازم برای استخراج تجهیز نشدهاند و به محض قابل قبول بودن قیمت، اقتصادی شده و تکمیل و تجهیز خواهند شد.
با توجه به آنچه که ذکر شد گرچه توافق اوپک و غیر اوپک جلوی سقوط بیشتر قیمت را گرفته است اما در ساختار فعلی بازار نفت و حداقل در میانمدت انتظار قیمتهای چندان بالا را نباید داشت و به نظر میرسد البته در غیاب تحولات خاص ژئوپلتیکی که قابل پیشبینی نیستند، یک دامنه قیمتی 40 تا حداکثر 55 دلاری تا یکی دو سال سال آینده در بازار حاکم باشد.