نامه گلایه از روزنامه شرق در مورد تبدیل کلمه نظامیان به خصولتی ها
برادر گرامی جناب آقای رحمانیان
مدیرمسئول محترم روزنامه شرق
موضوع: گلایه از سانسور نوشته من در روزنامه محترم شرق بدون اطلاع
دیروز مورخ 25/10/97 یکی از همکاران عزیز روزنامه وزین شرق در چتی تلگرامی سوال زیر را از من پرسیدند و من هم جواب زیر را نوشتم . امروز مورخ 26/10/97در گزارش منتشر شده در صفحه 5 روزنامه تحت عنوان "چشم خصولتیها به پارس جنوبی" مطالب بنده درج شده ولی هرجا من گفتهام نظامیان، واژه نظامیان به خصولتیها تغییر کرده که کاملا متفاوت با نظر بنده است چراکه بسیاری از شرکتهای پیمانکاری مثل پتروپارس و شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت و خیلی پیمانکاران دیگر به نوعی خصولتی هستند ولی آنها داستان دیگری دارند، که در جای دیگری باید به آن پرداخته شود.
البته بنده نمیتوانم انتظار کنم که این نامه را حتما منتشر فرمائید چراکه حتما محذوراتی داشتهاید ولی از این بابت گلایه دارم که در صورت محذور نباید مطلب من را بدون هماهنگی تغییر میدادند و عملا یک مطلب اشتباه و قابل نقدی را از قول من منتشر میکردند و اصولا خوب است خط قرمزهایتان را به همکارنتان گوشزد فرمائید که در مورد آن باکسی صحبت نکنند.
اینجانب این حق را برای خود محفوظ میدانم که این مطلب را در وبلاگ و کانال خود منتشر نمایم.
سوال - الان که توتال رفته و سی ان پی سی هم عملا رفته، خصولتیها با لیدری خاتم دوباره افتادن به جون شرکت ملی نفت پروژه بگیرن. میخواستم ببینم نظرتون در مورد سپردن پروژهها به این بخش، چیه؟ با توجه به عقبهشون و تحویل با تاخیر شش ساله پروژه ها در پارس جنوبی. به هر حال نمیشه نادیده گرفت که پول گزافی رو هدر دادن اما در عین حال، نمیشه نادیده گرفت که خب الان که توتال و ... نیستن، دیگه چارهای میمونه؟
پاسخ- بنده به هیچ وجه با حضور نظامیان در این گونه فعالیت ها موافق نیستم . اینگونه فعالیت ها خارج از وظایف نظامیان است و آثار و تبعات منفی آن در مجموع از اقدامات مثبت آن برای کشور بیشتر است و حداقلش این است که رقابت و بهینهگی را در اقتصاد مخدوش می کند. اخیرا یادداشتی در زمینه ضعف قوانین مربوط به تعارض تداخل منافع نوشتم و در آنجا توضیح داده ام که چقدر این قوانین در کشورهای پیشرفته جهان سختگیرانه است، یکی از اشکالات حضور نظامیان در این عرصهها این است که می تواند موجب مخدوش شدن وظیفه اصلی آنها که حفظ امنیت ملی است بشود و تعارض هائی را در این زمینه بوجود آورد . اگر هم نظامیان ادعا میکنند که به شرکتهائی دارند که در این زمینهها توانائی دارند بهتر است آن شرکتها کاملا خصوصی شوند و سهام آنها بصورت کامل در بورس عرضه شود تا این توانائی ها به بخش خصوصی منتقل شود و از بین نرود. ولی تجربه حداقل در پروژه های نفت و گاز نشان داده است که توانائی زیادی هم در این زمینه وجود ندارد و این شرکت های وابسته به دستگاه های نظامی عمدتا رانتی عمل می کنند یعنی کار را می گیرند و خرد می کنند و به شرکت های بخش خصوصی می دهند و البته به دلیل زور داشتن از یک چتر حمایتی برخوردارند که وصول مطالبات و مسائلی مثل تجدید نظر کردن در قیمت یا به قول معروف دبه کردن را تسهیل می کند . اگر کارفرما ها رفتار حمایتی و درستی با بخش خصوصی کارآمد داشته باشند و همین تسهیلات را برای آنها هم فراهم کنند قطعا آنها بطور نسبی موفق تر خواهند بود. اگر هم شرکت های وابسته به دستگاه های نظامی ادعائی خلاف این عرض بنده دارند خوب است مجموع عملکرد گذشته شان توسط یک نهاد بی طرف که ترسی از قدرت نظامی اینها نداشته باشد مورد بررسی قرار گیرد و یک گزارش شفاف تهیه و منتشر شود در فازهای مختلف پارسجنوبی یا در "ان جی ال خارک" یا جاهای دیگر چه اتفاقی افتاده است.
با عرض ارادت
سید غلامحسین حسنتاش