وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

 

در 7 مهرماه 1360 و در سال های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هواپیمای هرکولس C-130 نیروی هوائی ارتش که از اهواز عازم تهران بود در نزدیکی تهران سقوط کرد و عده ای از سرنشینان آن از جمله چند فرمانده نظامی فکوری، فلاحی، نامجو، کلاهدوز و جهان آرا در آن جان باختند و البته تعدادی هم زنده ماندند. ماجرای سقوط این هواپیما ودلایل  محتمل سقوط آن روی سایت ویکی پدیا هست و قابل مطالعه است. اما مطلبی که شاید کمتر کسی شنیده باشد  خاطره شخصی  نگارنده از رفت این پرواز از تهران به اهواز است. در آن سال من کارمند مجلس شورای اسلامی و دبیر اداری کمیسیون امور خارجه بودم. همان روز هفتم مهرماه به همراه تنی چند از نمایندگان  و احتمالا چند تن از کارکنان مجلس با همین هواپیما اگر اشتباه نکنم از پایگاه یکم شکاری واقع در مهرآبادجنوبی برای سرکشی به جبهه های جنگ عازم شهر اهواز شدیم شرایط جنگی بود و آسمان کشور خصوصا در جنوب نا امن و پرواز حدود سه ساعت طول کشید چندین بار در آسمان چرخ زد چون وضعیت قرمز اعلام می شد و باید تغییر مسیر می داد. اسامی کسانی که در پرواز بودند را دقیقا بیاد ندارم اما کسی که به وضوح در خاطرم هست شیخ علی اکبر رضوانی نمایده فیروزآباد فارس در دوره اول مجلس شورای اسلامی بود. علی اکبر رضوانی قبل از نمایندگی سوابق و سمتی در دفتر نمایندگی امام در نیروی هوائی و احتمالا در جریان کودتای نوژه داشت ولذا خلبانان نیروی هوائی را می شناخت و او را می شناختند و روی همین سوابق با مرحوم سرلشکر خلبان جواد فکوری هم  که  در زمان شهادت وزیر دفاع بود ولی مدتی قبل از آن فرمانده نیروی هوائی ارتش بود آشکارا خصومت شدیدی داشت بطوری که حتی بعد از سقوط هواپیما اصرار داشت که مرتبا بگوید بقیه شهید شدهاند اما فکوری کشته شده است. بعد از حدود یک ساعت و نیم از پرواز ، رضوانی چند دقیقهای به کاکبیت (کابین خلبان ) رفت و بعد از این که بیرون آمد مضطرب بود و تا آخر پرواز هم ننشست، مرتبا در هواپیما راه میرفت و میگفت این هواپیما یک مشکلی دارد. بالاخره به فرودگاه اهواز رسیدیم و هواپیما بر زمین نشست این هواپیما قرار بود فرماندهانی که ذکر شد را به تهران بیاورد این فرماندهان که ظاهرا برای رفتن به تهران عجله هم داشتند به محض فرود هواپیما به سمت هواپیما حرکت کرده بودند بطوری که ما که پیاده شده بودیم و به سمت ترمینال می رفتیم در محوطه پروازی فرودگاه با ایشان رو در رو شدیم و رضوانی که با فکوری حالت قهر داشت به سمت مرحوم تیمسار فلاحی رفت و به او و مرحوم کلاهدوز و احیانا جهان آرا گفت که این هواپیما مشکل دارد پرسیدند چه مشکلی، گفت نمیدانم ولی یک مسالهای هست و توصیه کرد که با این نروید اما آنها توجه نکردند و گفتند که انشاءالله چیزی نیست و در همان حال که هواپیما موتورهایش روشن بود سوار شدند. ما یکی دو ساعت بعد فکر میکنم در استانداری بودیم که خبر سفوط هواپیما را شنیدیم همان هواپیمائی که با آن به اهواز رفته بودیم. تیمسار فکوری شهید شد اما آن شیخ چندان خوش عاقبت نبود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی