وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۷۳ مطلب با موضوع «نفت :: اوپک» ثبت شده است

سناریوهای محتمل در اجلاس آتی اوپک

یکصد و شصت و هفتمین اجلاس اوپک در پیش است و در تاریخ 5 ژوئن (جمعه پانزده خردادماه) برگزار خواهد شد. با توجه به شرایط موجود بازار نفت و شرایط سیاسی منطقه خاورمیانه, موضع عربستان‌سعودی در این اجلاس مهم و تعیین‌کننده خواهد بود. در مورد موضع احتمالی عربستان تنها سه سناریوی محتمل وجود دارد که ذیلاً به تبیین و بررسی میزان احتمال هر یک خواهیم پرداخت:

  1. افزایش تولید- بسیار بعید بنظر می‌رسد که عربستان‌سعودی پیشنهاد افزایش تولید اوپک را مطرح نماید. در شرایط فعلی بازار نفت چنین پیشنهادی بُعد سنگین سیاسی و روانی برای عربستان خواهد داشت و نوعی رودر رویی با بسیاری از اعضاء اوپک و نیز کشور روسیه و شاید حتی ایالات‌متحده خواهد بود. ضمن اینکه در حال حاضر ظرفیت بیشتری برای تولید اوپک وجود ندارد و لذا چنین پیشنهادی عملاً نیز قابل تحقق نخواهد بود. بنابراین تصویب احتمالی چنین پیشنهادی در مقابل بار سیاسی آن تنها چند روزی موجب تضعیف نسبی قیمت نفت خواهد شد و حتی خود عربستان‌سعودی نیز قادر به تولید بیشتر نیست و لذا از نظر بدست آوردن سهم بازار که ادعای یک سال اخیر عربستان است, دست‌آوردی چه برای اوپک و چه برای عربستان نخواهد داشت.
  2. تثبیت سقف تولید فعلی- پیگیری چنین تصمیمی محتمل‌ترین موضع از سوی عربستان به نظر می‌رسد. چنین تصمیمی از سوی اوپک, هم قیمت‌های فعلی را تثبیت خواهد کرد و هم در راستای سیاست سهم بازار مورد ادعای عربستان است و هم کمترین هزینه و بار سیاسی را برای عربستان دارد.
  3. کاهش تولید- طبعاً در شرایط فعلی بازار ممکن است عده‌ای از اعضاء اوپک چنین پیشنهادی را ارائه نمایند اما بعید بنظر می‌رسد که عربستان با آن موافقت نماید. اما اگر احیاناً عربستان با پیشنهاد کاهش تولید موافقت کند سه علت می‌تواند داشته باشد:

الف- بنظر می‌رسد که ایالات‌متحده در موضوع توسعه تولید نفت از منابع شیلی تا نیل به خودکفایی, جدی است و در حال حاضر سرمایه‌گذاری و فعالیت بر روی منابع شیلی در قیمت‌های جاری نفت کاهش یافته است و لذا ممکن است عربستان تحت فشار ایالات‌متحده برای افزایش قیمت‌ها قرار داشته باشد.

ب- این احتمال نیز وجود دارد که عربستان به دلایل فنی با توجه به شرایط میادین نفتی خود بیش از این قادر به حفظ سطح تولید خود به میزان فعلی نباشد. از آنجا که عربستان هرگز علاقمند نیست که توان واقعی تولیدش افشاء و آشکار شود در چنین صورتی پیشنهاد کاهش تولید اوپک را خواهد داد و خود داوطلب بیشترین کاهش خواهد شد تا واقعیت ظرفیت و توان تولیدش را پنهان نگاه دارد و کاهش تولید را به حساب تبعیت از اوپک (و نه ناتوانی در تولید) بگذارد.  

ج- با توجه به شرایط اقتصادی عربستان و خصوصاً هزینه‌های سنگین درگیری این کشور در یمن, این احتمال نیز وجود دارد که تداوم قیمت‌های فعلی برای عربستان غیرقابل تحمل شده باشد و با مشکلات بودجه‌ای مواجه باشد و لذا در تلاش کاهش تولید اوپک و افزایش قیمت نفت برآید.

در هر حال همانطور که اشاره شد سناریو پیگیری افزایش تولید کم احتمال‌ترین و سناریو حفظ سقف تولید پر احتمال‌ترین سناریوی مورد پیگیری و علاقه عربستان بنظر می‌رسد.

اما در شرایط فعلی اگر عربستان بدنبال کاهش تولید باشد مناسبتر بنظر می‌رسد که با این کشور همراهی شود. چنین تصمیمی از سوی اوپک قیمت‌های بازار را تقویت خواهد کرد ضمن اینکه عملاً مانعی جدی برای افزایش آتی تولید نفت جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود و ایران در صورت حل مشکل هسته‌ای محق است که تولید خود را افزایش دهد. تجربه اوپک نشانی می‌دهد که این سازمان بر خلاف ادعای تبلیغاتی غرب‌, ماهیت کارتلی ندارد و نه می‌تواند برای عضوی خاص بازارگشایی کند و نه می‌تواند بازار او را محدود کند.

در صورت پیگیری پیشنهاد حفظ سقف تولید توسط عربستان نیز بنظر می‌رسد که همسویی با او و عدم مخالفت جدی, بهتر خواهد بود. اوپک در سال‌های اخیر نفوذ و تسلط عملی و جدی در بازار ندارد و اثرات روانی تصمیمات و حواشی اجلاس‌های اوپک مهمتر از تأثیر عملی این سازمان است ولذا پرهیز از حاشیه‌سازی منفی و حفظ انسجام اوپک مطلوب‌تر بنظر می‌رسد. نهایتاً تنها در شرایطی که اوپک بحث افزایش تولید را مطرح کند مخالفت با آن مناسب‌تر بنظر می‌رسد که البته چنانچه ذکر شد احتمال آن بسیار ناچیز است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۸
سید غلامحسین حسن‌تاش
چهارشنبه, 26 فروردین 1394 ساعت 12:15

حسن تاش در گفت وگو با شفقنا: بازپس‌گیری جایگاه ایران در بازار جهانی نفت چندان هم سخت نیست

حسن تاش در گفت وگو با شفقنا: بازپس‌گیری جایگاه ایران در بازار جهانی نفت چندان هم سخت نیست

سیر نزولی قیمت نفت در طول سال های گذشته داد از نهاد اقتصادهای نفتی مانند ایران برآورده است. اقتصاد ایران علاوه بر این موضوع و اتکای خود به فروش نفت، سال هاست با تحریم هایی بین المللی برای فروش نفت نیز درگیر است. کارشناسان معتقدند توافق نهایی هسته ای که بناست در چند ماه آینده انجام شود، با رفع تحریم های بین المللی، نوید ورود ایران به بازارهایی جدید را می دهد که این کشور را تا حدی از مشکل کاهش فروش نفت می رهاند.

از همین روی توافق احتمالی ایران در موضوع هسته ای تاثیرات مهمی بر قیمت جهانی نفت و عواملی که از آن متاثر می شوند نیز خواهد داشت. غلامحسین حسن تاش،  نایب رییس هیات مدیره انجمن اقتصاد انرژی ایران در گفت وگویی مکتوب با شفقنا در مورد اقتصاد ایران و بازپس گیری جایگاه و سهم نفت ایران در بازار جهانی بعد از توافق می گوید: اگر صادرات نفت ایران دوبرابر هم بشود، تازه به سطح درآمد روزانه سال 1392 یا نیمه اول 1393 خواهیم رسید که آنهم تازه بعد از تیرماه رخ خواهد داد. بازپس‌گیری جایگاه ایران آسان نیست اما چندان هم سخت نیست. افزایش تولید ایران بطئی خواهد بود و بازار بتدریج متناسب با آن جا باز می‌کند.

متن گفت‌وگوی شفقنا با سید غلامحسین حسن تاش را بخوانید:

*به گفته کارشناسان با توجه به اینکه در حال حاضر نیز میزان تولیدات نفتی از میزان تقاضا در بازار حدود یک و نیم میلیون بشکه در روز بیشتر است، افزایش احتمالی تولیدات نفتی که بعد از حصول توافق از سوی ایران به بازار عرضه می شود، ممکن است کاهش بیشتر بهای نفت را دامن بزند. نظر شما چیست و نتیجه بیانیه در طولانی مدت، کاهش یا افزایش قیمت نفت است؟

حسن تاش: در شرایط فعلی بازار نفت که به آن اشاره کردید و درست هم هست، طبعا هر اضافه عرضه جدیدی به قیمت‌ها فشار بیشتری وارد می‌کند. البته افزایش تولید و صادرات نفت ایران بطئی و تدریجی خواهد بود، اما به محض حصول به توافق، تصور عوامل بازار این خواهد بود که با وجود توافق، عرضه ایران زیاد خواهد شد. این یک اثر روانی سریع روی بازار می‌گذارد، اما دوباره بعد از چند روز مقداری برمی‌گردد و با شروع افزایش صادرات ایران، قیمت نفت دوباره کاهش می‌یابد. بر این اساس نتیجه بیانیه در کوتاه مدت و میان‌مدت، کاهش قیمت نفت است اما در بلند مدت به لحاظ قیمـت‌های پایین نفت، وضعیت عرضه و تقاضا به تدریج تغییر خواهد کرد. البته همه اینها به شرطی است که اتفاق ژئوپلیتیکی ویژه‌ای رخ ندهد یا بحران طبیعی خاصی مثل سونامی و طوفان هایی که عرضه یا تقاضا را تحت تاثیر قرار می‌دهند، اتفاق نیفتد.


*
این روند کاهشی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و منجر به چه تاثیراتی بر اقتصاد منطقه می‌شود؟

حسن تاش: باز هم عرض می‌کنم که اگر اتفاق ژئوپلیتیکی خاصی مثل کشیده‌شدن احتمالی جنگ بین عربستان و یمن به مناطق و تاسیسات نفتی عربستان، رخ ندهد، به نظر من وضعیت عرضه و تقاضا از اواسط سال 2016 به تدریج تغییر خواهد کرد و بالانس نسبی بازار برقرار و قیمت‌ها تقویت خواهد شد.

*کاهش قیمت جهانی نفت به دنبال توافق نهایی و در ازای افزایش تولید ایران موجب کاهش درآمدهای ایران خواهدبود یا افزایش صادرات نفت، تاثیر منفی کاهش آن را جبران می‌کند و این موضوع قدرت تاثیرگذاری ایران را در اوپک افزایش خواهد داد یا کاهش؟

حسن تاش: به هرحال قیمت نفت در شش هفت ماه گذشته حدودا نصف شده است و این به آن معناست که اگر صادرات نفت ایران دوبرابر هم بشود، تازه به سطح درآمد روزانه سال 1392 یا نیمه اول 1393 خواهیم رسید که آنهم تازه بعد از تیرماه رخ خواهد داد. بر این اساس در هر حال در آمد نفتی سال 1394 در بهترین شرایط در حدود سال 93 خواهد بود، اما اگر منظورتان دقیقا از بعد از توافق باشد، گرچه اثر توافق بر قیمت نفت، منفی و کاهشی خواهد بود اما آنقدر شدید نخواهد بود که کل افزایش صادرات ایران را خنثی کند.

در مورد اوپک به نظر می رسد بیشتر از آنکه افزایش تولید ایران موثر باشد، حل مشکلات سیاسی و بین‌المللی ایران بر قدرت تاثیرگذاری‌اش در اوپک تاثیرگذار است.

*روسیه و عربستان سعودی بزرگترین تولید و صادرکنندگان نفت جهان هستند که همواره در رقابت با یکدیگر بوده‌اند، در صورت لغو تحریم های ایران و افزایش تولید نفت و سرمایه گذاری در حوزه نفت و پتروشیمی، ایران چه جایگاهی در بازار جهانی نفت خواهد داشت؟ و آیا دوئل نفتی این دو کشور با افزایش صادرات نفت ایران و همینطور عراق به بازاری متعادل تر تبدیل خواهد شد؟

حسن تاش: در صورت حل مشکلات سیاسی ایران، افزایش سرمایه‌گذاری‌های نفتی در ایران و با توجه سرمایه‌گذاری‌هایی که از قبل در عراق شروع شده و تولید نفت عراق در حال افزایش است، همچنین اینکه توافق ایران با غرب، وضعیت امنیت عراق را هم بهتر خواهد کرد، جایگاه ایران و عراق در بازار نفت تقویت و جایگاه عربستان تضعیف خواهد شد. البته این در بلند مدت، شاید در یک فرایند پنج تا ده‌ساله اتفاق خواهد افتاد. رقابت ما با روسیه نیز بیشتر در بحث گاز خواهد بود تا نفت.

*گفته می‌شود وضعیت فعلی بازار جهانی نفت و بخصوص افزایش تولید و صادرات نفت روسیه و عربستان، بازپس گیری جایگاه و سهم نفت ایران در بازار جهانی را حتی با لغو کامل تحریم ها بسیار سخت می کند. آیا ایران ظرفیت و ویژگی منحصر به فردی در تولیدات خود دارد که توان جذب خریدار را افزایش دهد؟ پیشنهاد شما چیست؟

حسن تاش: بازپس‌گیری جایگاه ایران آسان نیست اما چندان هم سخت نیست. افزایش تولید ایران همانطور که عرض کردم بطئی خواهد بود و بازار بتدریج متناسب با آن جا باز می‌کند. نفت ایران ویژگی خاصی ندارد، اما باید توجه کرد که در صورت حل همه مشکلات تحریم، ایران بازار بزرگ و جذابی برای سرمایه‌گذاران و سازندگان خارجی است و اگر هماهنگی بین بخش‌های تجاری و صنعتی یعنی بخش‌های واردکننده کشور و وزارت نفت وجود داشته باشد، می‌توان از این پتانسیل برای بازگشت به بازار استفاده کرد. در دوره‌هایی که نفت ما مشکل بازاریابی داشته است، همکاری و هماهنگی بخصوص بین سه دستگاه وزارت نفت، وزارت امور خارجه و وزارت بازرگانی سابق، که اکنون وزرات صنعت و تجارت است، بسیار راهگشا بوده است و از آن تجربیات باید بهره‌ گرفت.

گفت وگو از شیما مفیدی راد- شفقنا

لینک در شفقنا :

http://www.shafaqna.com/persian/component/k2/item/113437


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۵۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۶
سید غلامحسین حسن‌تاش



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۳ ، ۲۳:۱۰
سید غلامحسین حسن‌تاش


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۳ ، ۲۲:۲۸
سید غلامحسین حسن‌تاش
روزنامه دنیای اقتصاد - شماره 3089 تاریخ چاپ:1392/09/24 بازدید:2062بار کد خبر: DEN-773113
سید‌غلامحسین حسن‌تاش* آخرین چشم‌انداز بین‌المللی انرژی، اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) در سال 2013، در ماه جولای یا مرداد ماه منتشر شد. پیش از این، مهم‌ترین پیش‌بینی‌های انجام شده در این چشم‌انداز تا افق 2040 میلادی را درج کردیم. در بخشی از چشم‌انداز مذکور به پیش‌بینی تولید اوپک در افق 2040 با سناریو‌سازی در مورد تولید ایران و عراق و عربستان، پرداخته شده که به دلیل اهمیت آن ذیلا مورد بررسی‌ قرار می‌گیرد.
ابتدا مطالب مذکور در این پیش‌بینی را در موضوع تولید اوپک و سه کشور اصلی آن آورده و سپس به نقد و تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت. ضمنا لازم به توضیح است که اداره اطلاعات انرژی در مدل‌سازی و پیش‌بینی‌های خود سناریوهای مختلفی را مورد بررسی قرار می‌دهد و یک سناریوی متوسط یا قابل تحقق‌تر را به‌عنوان سناریوی مرجع انتخاب می‌کند. 
فرض سناریوی مرجع در مدل پیش‌بینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا این‌است‌که کشورهای عضو اوپک در جهات افزایش ظرفیت تولید خود سرمایه‌گذاری خواهند کرد به طوری که این کشورها را قادر سازد که در طول دوره منتهی به سال 2040 میلادی، بین 39 تا 43 درصد کل تقاضای جهانی برای سوخت‌های مایع را تامین کنند. تولید اعضای خاورمیانه‌ای اوپک که در سال 2010 میلادی 68 درصد از کل تولید اوپک برآورد شده بود، 12 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و 85 درصد از کل افزایش 1/14 میلیون بشکه در روز تولید اوپک بین سال‌های 2010 تا 2040 را به خود اختصاص خواهد داد.  سه کشور ایران، عراق و عربستان‌سعودی در مجموع سهم بزرگی از منابع و ذخایر جهان که استخراج از آن نسبتا سهل‌تر و کم هزینه‌تر می‌باشد را دارا هستند. 
عربستان‌سعودی برای چند دهه دارنده اصلی بیشترین ظرفیت مازاد تولید بوده و نقش حساسی را به عنوان تولید‌ کننده شناور برای جبران کاهش تولید سایر کشورها یا نوسانات اقتصادی موثر بر تقاضای نفت، بازی کرده است. ایران و عراق هردو صاحب ذخایر و منابع سرشاری هستند و به افزایش ظرفیت خود به سطحی بسیار بالاتر از میزان فعلی نیاز دارند و  این مستلزم آن است که این دو کشور بتوانند بعضی از چالش‌های موجود داخلی و خارجی، را که بیش از سی‌سال مانع تحقق این هدف شده است را برطرف نمایند. دشواری تعیین زمانی که هریک از این کشورها بتوانند بر موانع موجود در سر راه افزایش عرضه خود غلبه کنند، چالشی بر سر راه پیش‌بینی میزان دقیق تولید کشورهای خاورمیانه‌ای اوپک است.
علاوه‌ بر نااطمینانی‌هایی که معمولا در زمینه پیش‌بینی عرضه نفت وجود دارد، احتمال اینکه آیا اعضای خاورمیانه‌ای اوپک به نقش کلیدی خود در متعادل کردن عرضه و تقاضای بازار ادامه خواهند داد نیز مورد سوال است. برای این منظور سطح تولید این کشورها باید دارای همبستگی منفی باشد، تحقق ظرفیت و تولید بالاتر در یک کشور باید با ظرفیت و تولید کمتر در سایر کشورها همراه باشد تا بالانس بازار حفظ شود. 
توسعه‌های آتی، شامل توسعه استخراج نفت از لایه‌های سخت، که به طور گسترده‌ای موضوع بحث محافل نفتی است، پتانسیل تاثیرگذاری عمده‌ای بر اتکای اوپک بر تولید سوخت‌های مایع و رفتار تولیدکنندگان کلیدی اوپک در خاورمیانه، در دهه‌های آتی خواهد داشت. 

عربستان‌سعودی
درآمد نفتی عربستان همواره از میزان مورد نیاز برای پوشش هزینه‌های این کشور بیشتر بوده است و این مساله این امکان را برای عربستان به وجود آورده که طی 25 سال گذشته میزان تولید نفت خود را در واکنش به تغییرات عرضه و تقاضای جهانی نفت، بدون نگرانی نسبت به آثار درآمدی آن، تغییر دهد. اخیرا برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی به منظور بسط توسعه پایدار توسط دولت عربستان به اجرا گذاشته شده است. 
درحالی که عربستان ذخایر ارزی قابل‌توجهی را  برای خود حفظ می‌کند، نیازهای درآمدی می‌تواند بیش از گذشته به نگرانی دولت عربستان برای حفظ ثبات خود در شرایط افزایش تولید نفت دیگر تولیدکنندگان کلیدی اوپک یا یک کاهش دایمی در تقاضای جهانی نفت، تبدیل شود. 
عراق
دولت عراق رسیدن به تولید 12 میلیون بشکه در روز در سال 2017 را هدف‌گذاری کرده است که در مقایسه با تولید این کشور در سال 2012 که 3 میلیون بشکه در روز بوده است، افزایش عظیمی است. 
دستیابی به این هدف دور از ذهن به نظر می‌رسد و براساس سناریو مرجع نیز بیش از عرضه مورد نیاز سوخت‌های مایع برای تامین افزایش تقاضای جهانی در سال  2017، می‌باشد. به نظر می‌رسد که مشکلات سیاسی و محدودیت‌های زیرساختی مانع افزایش تولید در کوتاه مدت باشد. علاوه‌بر این تروریسم، ضعیف‌بودن فضای سرمایه‌گذاری، وسایر مشکلات موجود می‌تواند تولید عراق را در افق چشم‌انداز محدود کند. 
البته اگر همه این مشکلات حل شود، پیشرفت عمده‌ای در زیرساخت‌های تولید و صادرات عراق می‌تواند اتفاق بیافتد و عراق را قادر سازد که نرخ بالای رشد تولید خود را تا سال 2040 تداوم دهد. 

ایران
تولید سوخت‌های مایع ایران که درسال 1974 به اوج  خود در سطح 1/6 میلیون بشکه رسید، از 1979 به بعد در سطحی بسیار پایین‌تر از  آن  قرار گرفت. سپس تولید ایران بعد از رسیدن به متوسط حدود 4 میلیون بشکه، بین‌سال‌های 2001 تا 2010 کاهش بیشتری یافت. مجموعه‌ای از تحریم‌ها که بخش نفت ایران را هدف گرفته بود، موجب شد که شرکت‌های خارجی بسیاری از پروژه‌‌های تولیدی و توسعه‌ای را لغو کنند. ایران با افت ظرفیت تولید نفت روبه‌‌رو است، چراکه میادین نفتی این کشور دارای نرخ بالای  افت تولید طبیعی(بین 8 تا 13 درصد) در سال هستند. 
عوامل دیگری شامل نامساعد بودن الزامات و فضای سرمایه‌گذاری خارجی و عدم وجود متخصصان  به میزان کافی و فقدان تکنولوژی پیشرفته، نیز سرمایه‌گذاری را محدود کرده
است. 
تحریم‌های آمریکا علیه موسسات مالی که وجوه نفت صادراتی ایران را جابه‌جا می‌‌کردند در کنار تحریم‌های اتحادیه اروپا  که واردات نفت از ایران را متوقف کرد و مانع شد که شرکت‌های بیمه اروپایی، محموله‌های نفتی ایران را بیمه‌کنند، موجب کاهش بیشتر صادرات نفت ایران در سال 2012 
شد.
بدون یک تفاهم میان ایران و جامعه جهانی برای پایان دادن به تحریم‌ها، به طور فزاینده‌ای برای ایران دشوار خواهد بود که تولید خود را حفظ کند و بتواند آن را  افزایش دهد و از موهبت ذخایر خود بهره‌مند شود.
سایر اعضای خاورمیانه‌ای اوپک
سایر کشورهای خاورمیانه‌ای عضو اوپک، سهمی کوچک‌تر، اما با اهمیت در عرضه نفت دارند. به عنوان مثال تقریبا کل ذخایر و تولید نفت  کویت از میادین قدیمی است، اما در صورت موفقیت طرح دولت کویت، چشم‌انداز می تواند تغییرکند. در سال 1998 طرحی توسط دولت پیشنهاد شد که شرکت‌های خارجی را ترغیب کند که تولید نفت در چهار میدان شمالی به‌نام‌های روضتین، صبریا، الرتقاء و ابدالی را افزایش دهند. 
این چهار میدان ترکیبی از نفت‌خام‌های سبک و سنگین را دارا هستند. به‌علاوه این امکان وجود دارد که کویت بتواند تولید نفت خود را  از منطقه بی‌طرف واقع‌بین کویت و عربستان، که حدود 5 میلیارد بشکه نفت را در خود جا داده است، افزایش دهد.
تولید سوخت‌های مایع قطر نیز ممکن است در دوره چشم‌انداز از طریق فناوری GTL افزایش یابد. این فناوری گازطبیعی را به سوخت‌های مایع مانند گازوئیل و بنزین با سولفور خیلی پایین تبدیل می‌کند.  
به‌طور خلاصه به فرض اینکه بالانس عرضه و تقاضای سوخت‌های مایع چه در سطح منطقه‌ای و چه در سطح جهانی بر طبق سناریوی مرجع تحقق یابد، با توجه به مسائل و ریسک‌هایی که مذکور افتاد و به‌نظر می‌رسد که نقش تعیین‌کننده‌ای دارند، تعیین میزان عرضه از هریک از منابع خاورمیانه‌ای اوپک بسیار دشوار است. در بخش بعدی چند سناریوی جایگزین در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته است. 

کشورهای آفریقایی عضو اوپک
براساس سناریو مرجع، تولید اوپک در غرب آفریقا از 4/4 میلیون بشکه در روز در سال 2012 به  5/9 میلیون بشکه در روز در سال 2040 خواهد رسید. نیجریه در سال‌های اخیر تولید خود در میادین آب‌های عمیق را افزایش داده است.
اما تولید خشکی به‌لحاظ مشکلات زیرساختی و وقایعی مانند سرقت نفت و حمله به خطوط‌لوله محدود شده است و به‌ نظر می‌رسد که این وضعیت در کوتاه و میان‌مدت نیز ادامه یابد. آنگولا نیز تولید نفت را از آب‌های عمیق افزایش داده است و با افزایش نسبی ثبات در این کشور، به‌نظر می‌رسد که فعالیت‌های اکتشاف و تولید در خشکی هم افزایش یابد. 
گزارش‌ها تایید می‌کند که در حدود 15500 مایل مربع (حدود 25 درصد ) از حوضه رسوبی کوانزا (Kwanza) در خشکی گسترش یافته است. اعضای اوپک در شمال آفریقا شامل لیبی و الجزایر، رشد آرام‌تری را نسبت به  همتایان خود در  غرب آفریقا، تجربه خواهند نمود و تنها 200 هزار بشکه به تولید آنها بین سال‌های 2010 تا 2040 اضافه خواهد شد. 

اعضای اوپک در آمریکای جنوبی
ونزوئلا عمده‌ترین تولیدکننده عضو اوپک در آمریکای جنوبی است و اکوادور در مرتبه بعدی قرار دارد. در ونزوئلا حجم عظیمی از ذخایر اثبات‌شده نفت فوق‌سنگین در کمربند اورینوکو وجود دارد، اما رساندن این نفت به بازار سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی می‌خواهد که جذب آن برای ونزوئلا بدون تغییراتی در سیاست‌های این کشور مقدور نیست. براساس سناریو مرجع، تولید نفت اوپک در آمریکای جنوبی تنها 400 هزار بشکه در روز تا سال 2040 افزایش خواهد داشت. 

برآورد تولید اصلی‌ترین تولیدکنندگان سوخت‌های مایع در خاورمیانه بر مبنای سناریوهای مختلف
پیش‌بینی بلندمدت تولید جهانی نفت و سایر سوخت‌های مایع با عدم اطمینان‌های بزرگی همراه است. روشن است که کشورهای دارای ذخایر بزرگ در مجموعه اوپک در خاورمیانه قرار دارند و در میان آنها ایران و عراق و عربستان دارای ذخایر عظیمی هستند که می‌تواند با هزینه نسبتا کمی استخراج شود. فرض کنید که تولیدکنندگان کلیدی اوپک بر این تلاش استوار باشند که از طریق تنظیم عرضه، قیمت‌های جهانی نفت را مدیریت کنند، در این صورت یکی یا بیشتر از یکی از سه تولیدکننده عمده اوپک باید نقش تولیدکننده شناور را بازی کنند. عدم اطمینا‌ن‌های قابل‌توجهی بر سر راه پیش‌بینی سطح تولید هر کشور خاص وجود دارد. چهار سناریو محتمل در مورد تولید آینده سوخت‌های مایع در ایران و عراق و عربستان متصور است که توجه به آن در سناریو مرجع  از اهمیت برخوردار
است.
در سناریو مرجع، کل تولید سوخت‌های مایع در کشورهای خاورمیانه‌ای اوپک از 25/4 میلیون بشکه در روز در سال 2011 به 35/8 میلیون بشکه در روز در 2040 خواهد رسید. این سناریو بر این فرض استوار است که کل تولید سه کشور که در سال 2011 حدود 17/9 میلیون بشکه در روز بوده و در سال 2040 به 25/1 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. سناریوهایی که در پی خواهد آمد، نشان می‌دهد که دامنه تغییرات تولید سه کشور تحت نااطمینانی‌هایی که در مورد چشم‌انداز تولید سوخت‌‌های مایع آنها وجود دارد تا چه حد می‌تواند وسیع باشد.

سناریو 1: تداوم روند گذشته
در این سناریو، فرض بر این است که تولید کل  سه کشور  در دوره چشم‌انداز ، بر مبنای حفظ سهمشان (از کل تولید سه کشور) در سال 2011 ادامه یابد. سهم عربستان از تولید سه کشور در سال 2011 معادل 62 درصد بوده که در صورت تداوم آن تولید این کشور در سال 2040 به 15.5 میلیون بشکه خواهد رسید.  
سهم ایران از تولید سه کشور 24 درصد بوده که در صورت تداوم آن تولیدش در سال 2040  باید به 5/9 میلیون بشکه برسد و سهم 14  درصد باقیمانده برای عراق نیز تولید این کشور در سال 2040 را به 3/7 میلیون بشکه در روز می‌رساند. در این سناریو که بر مبنای تداوم روندهای موجود است، عربستان‌سعودی به تفوق خود در میان تولیدکنندگان خاورمیانه‌ای اوپک ادامه می‌دهد و عراق پیشرفت حداقلی دارد. 

سناریو2: موفقیت عراق
در این سناریو فرض شده که عراق بتواند زیرساخت‌های تولید نفتش را ترمیم کند و بسیاری از مشکلات موجود را که بیش از دو دهه اثر منفی بر صنعت نفت داشته است برطرف کند. در این صورت تولید عراق از 2/6  در 2011 به 8 میلیون بشکه در روز در 2030 و 11 میلیون بشکه در روز در 2040 افزایش خواهد یافت.
بقیه بین دو کشور ایران و عربستان بر اساس نسبت کل تولیدشان  در 2011 (72 درصد عربستان و 28 درصد ایران) سرشکن می‌شود و تولید عربستان در 2040 کمتر از عراق و در سطح 10/2 میلیون بشکه خواهد بود.

سناریو 3: موفقیت ایران
این سناریو شبیه سناریو 2  است ولی ایران را  در  رشد تولید جایگزین کرده‌است. در این حالت فرض می‌شود که ایران مشکلات موجود خود را  حل کند. تحریم‌های بین‌المللی را برطرف کند و جذابیت‌های لازم برای سرمایه‌گذاری را برای بازسازی و توسعه صنعت نفت خود، به‌وجود آورد. در اینجا ایران قادر خواهد بود تولیدش را در سال 2030 به رکورد 6/1 میلیون بشکه‌ای خود در 1974 برساند و سپس به 8/1 میلیون بشکه در 2040 برساند. 
بقیه بین عربستان و عراق بر اساس نسبت کل تولیدشان در 2011 سرشکن می‌شود و در نتیجه تولید عربستان به در 2040 به 13/8 میلیون بشکه و تولید عراق به 3/3 میلیون بشکه خواهد رسید که تنها اندکی از تولید 2011 این کشور بالاتر خواهد بود و با اهداف آن خیلی فاصله خواهد داشت. 

سناریو 4 : موفقیت ایران و عراق و تامین بقیه توسط عربستان 
در این آخرین سناریو تصور شده که  تولید در هر دو کشور عراق و ایران به شدت افزایش خواهد یافت و  عربستان حاضر باشد، تولید خود را درحدی حفظ‌ کند که سناریوی مرجع محقق شود. در این حالت پروفایل تولید عراق مطابق سناریو 2 و تولید ایران مطابق سناریو 3 خواهد بود و عربستان‌سعودی بخش باقیمانده از سناریو مرجع (در مورد تولید سه کشور) را تولید خواهد کرد و تولید سوخت‌های مایع‌اش به 6 میلیون بشکه در 2040 خواهد رسید که کمی بیشتر از نیمی از تولید آن در 2011 خواهد بود. خلاصه‌ای از نتایج این چهار سناریو در جدول یک آمده است. این سناریوها دامنه وسیع تولید محتمل این سه کشور و دشواری پیش‌بینی با توجه به تنوع مسایل و مشکلات موجود را نشان می‌دهد. این دامنه تفاوت در ستون جداگانه‌ای نشان داده شده است. این دامنه برای ایران و عراق محدودتر از عربستان است.
نقد و تحلیل 
در مورد این بخش از گزارش چشم‌انداز سال 2013 اداره اطلاعات آمریکا، نکاتی مهمی قابل‌توجه و تامل است که ذیلا مورد بررسی قرار می‌گیرد:
1- از این گزارش به خوبی استنباط می‌شود که اداره اطلاعات انرژی تداوم قیمـت‌ها در سطوح فعلی را طالب است و آن را برای تداوم سیاست‌های انرژی ایالات‌متحده ضروری می‌داند و سناریو‌های خود از تولید اوپک و اعضای کلیدی آن را نیز طوری طراحی و ارایه کرده است که قیمت‌های سناریو مرجع آن، تحقق یابد. پیش‌بینی EIA از قیمت نفت برنت که در بخش دیگری از چشم‌انداز، ارایه شده است، به شرح جدول زیر است. همانطور که ملاحظه‌ می‌شود در سناریوی مرجع که مورد استناد EIA است در واقع روند فعلی قیمت‌های حقیقی تداوم یافته است. 
2- گزارش چشم‌انداز بر نقش تنظیم‌گری اوپک و خصوصا تولیدکنندگان  اصلی آن در بازار، برای تنظیم عرضه در سطحی که دامنه قیمت‌های موردنظر حفظ شود، تاکید دارد به سابقه ایفای این نقش توسط عربستان اشاره می‌کند و تداوم این نقش را توسط عربستان یا سه کشور اصلی اوپک (ایران، عربستان و عراق) ضروری می‌داند و طبیعتا ایفای این نقش مستلزم در اختیار داشتن ظرفیت مازاد تولید است که تلویحا به آن اشاره می‌‌کند، در بخش دیگری از گزارش (که در ادامه همین بخش و در مورد تاثیر نفت‌خام‌های غیر مرسوم است) اشاره می‌کند که در سال 2012 به‌رغم افزایش 846 هزاربشکه در روز تولید نفت ایالات‌متحده از محل نفت‌خام‌های غیرمرسوم، میزان ظرفیت‌های مازاد تولید از استاندارد تاریخی سال‌های اخیر آن کمتر بوده است و اشاره می‌کند که اگر ظرفیت‌های مازاد به حد قابل‌توجهی پایین باشد، احتمال افزایش شدید در قیمت‌جهانی نفت بالا می‌رود. 
3- با توجه به دو مورد فوق به‌طور روشن دیدگاه این چشم‌انداز این است که ظرفیت تولید اوپک نباید آنقدر زیاد باشد که قیمت‌های جهانی نفت را کاهش دهد و نه باید آنقدر کم باشد که پتانسیل افزایش شدید قیمت در شرایط بحرانی بازار را فراهم کند. 
به همین لحاظ تصریح می‌کند که: «سطح تولید این کشورها باید دارای همبستگی منفی باشد، تحقق ظرفیت و تولید بالاتر در یک کشور باید با ظرفیت و تولید کمتر در سایر کشورها همراه باشد تا بالانس بازار حفظ شود» و به نوعی اظهار نگرانی می‌کند که آیا این سه کشور اصلی حاضر خواهند بود که به نقش تنظیم‌گری خود ادامه دهند؟ با عنایت به همین موضع است که EIA سناریوسازی‌های خود در مورد تولید سه کشور را به چهار سناریو محدود می‌کند و سناریوی چهارم این است که اگر ایران و عراق هردو موفق به حل مشکلاتشان شوند و تولیدشان را بالا ببرند، ظرفیت تولید عربستان باید در سال 2040 به 6 میلیون بشکه در روز محدودشود. 
در صورتی‌که به سادگی به ذهن می‌آید که سناریوی پنجمی هم وجود دارد؛ ایران و عراق و عربستان هر سه به حداکثر تولید مقدور خود (از نظرEIA) برسند که در این صورت مجموع ظرفیت تولید سه کشور می‌تواند به بیش از  5/35میلیون بشکه در روز برسد، در صورتی که این چشم‌انداز مجموع تولید این سه کشور را به 1/25 میلیون بشکه در روز محدود کرده است. 
4- اعداد برتر سناریوهای IEA در مورد تولید سه کشور تا حدود زیادی اغراق آمیز است. در مورد ایران در صورت به نتیجه رسیدن همه فازهای پارس‌جنوبی و طرح‌های گازی حدود 5/1 میلیون بشکه میعانات گازی تولید خواهد شد و حدود 5/4 میلیون بشکه ظرفیت تولید نفت نیز امکان‌پذیر به‌نظر می رسد، اما حداقل در مورد پتانسیل نهایی تولید نفت عراق و عربستان و خصوصا عراق، نقد و بررسی‌های زیادی شده است و امروز کمتر مرجع معتبری تحقق تولید 11 میلیون بشکه برای عراق و 5/15 میلیون بشکه در روز برای عربستان را امکان‌پذیر می‌داند و بعید است که سناریو نویسان EIA (که تسلط‌شان به موضوعات در کل سند چشم‌انداز ارائه شده مشخص‌است)، از این تحلیل‌ها بی‌اطلاع باشند. 
بنابراین این احتمال وجود دارد که در واقع تقاضا برای نفت اوپک و این سه کشور در افق مورد بررسی حتی کمتر از این است و در واقع چشم‌انداز EIA سعی دارد این واقعیت را در بین این اعداد و ارقام بپوشاند.  
5- از دیدگاه ژئوپلتیک تحقق سناریو چهارم می‌تواند برای هیات حاکمه عربستان نگران کننده و خطرناک باشد، بدون شک موقعیت و جایگاه بی‌بدیل عربستان در تامین نفت جهان با بیش‌ از 6میلیون بشکه توان صادراتی نفت، نقش تعیین‌‌کننده‌ای در حفظ امنیت این کشور داشته است، اگر چنین جایگاهی نبود شاید قدرت‌های جهانی اجازه می‌دادند که امواج تحولات منطقه عربی موسوم به بهار عربی به این کشور هم راه‌یابد. 
حمایت از  رژیمی کاملا  غیردموکراتیک و منسوخه یک ضعف در کارنامه آمریکا و غرب است که به دلیل جایگاه عربستان اجتناب ناپذیر بوده است و حتی بعضی رژیم‌ها مانند رژیم حاکم بر بحرین نیز تداوم حیات خود را مرهون این جایگاه عربستان‌سعودی  هستند. شاید اگر این نگرانی برای غرب وجود نداشت که موفقیت تحول‌خواهان در بحرین، موجب تشجیع شیعیان مناطق شرقی و نفت‌خیز عربستان خواهد شد و دامنه تحول‌خواهی را به عربستان خواهد کشید، تحولات بحرین به گونه دیگری رقم می‌خورد و اجازه دخالت عربستان در امور داخلی بحرین داده نمی‌شد. برخورد دوگانه آمریکا و غرب در مورد بحرین و اردن در قیاس با تونس و لیبی و سوریه، به هر حال لکه منفی در کارنامه غرب است. 
6- نکته قابل‌توجه این است که مصرف داخلی نفت‌خام عربستان‌سعودی طی 47 سال گذشته با رشد متوسط 6/4 درصد در سال همراه بوده است.  در نمودار زیر تداوم رشد مصرف نفت‌خام عربستان در دو حالت تداوم روند گذشته و رشد 3 درصد در سال (که حداقلِ قابل تصور است) ترسیم شده است.
همانگونه که ملاحظه می‌شود حتی با فرض متوسط رشد 3 درصد درسال در مصرف نفت‌خام داخلی عربستان، مصرف نفت این کشور در  سال 2040 به بیش از 6 میلیون بشکه در روز خواهد رسید. این به این معنا است که در صورت تحقق سناریوی چهارم EIA (در مورد تولید نفت سه کشور ایران و عراق و عربستان)، عربستان از بازار جهانی نفت حذف خواهد شد. 
1- سناریو چهارم نشان می‌دهد که شاید ایالات‌متحده بی‌رغبت نباشد که در صورت حل مشکلات ایران و عراق وابستگی جهانی به نفت عربستان قطع شود و امکان تغییر و تحول در عربستان فراهم شود. خصوصا که سلفی‌گری از عربستان منشا گرفته و منبع تامین مالی آن نیز عمدتا عربستان بوده است. نتیجه اینکه بر مبنای چنین سناریو‌هایی رژیم عربستان حل مشکلات عراق و ایران را برای خود یک تهدید جدی تلقی خواهدکرد.
2- برخورد گزارش چشم‌انداز مورد بحث در مورد تولید نفت ایران با چشم‌اندازهای میان مدت و بلندمدت سال‌های اخیر اداره اطلاعات انرژی آمریکا و آژانس بین‌المللی انرژی(IEA) متفاوت است.
چشم‌اندازهای سال‌های اخیر تقریبا بر مبنای کنار گذاشتن ایران از بازار جهانی نفت طراحی شده بود. باید دید که با توجه به زمان انتشار چشم‌انداز مورد بحث (مرداد 92)، تجدید‌نظر در مورد تولید ایران تا چه حد تحت تاثیر انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری ایران است!
در مورد تولید گازطبیعی ایران نیز در این چشم‌انداز پیش‌بینی شده است که میزان آن از 145/6 میلیارد‌متر‌مکعب در سال 2010  با رشد متوسط سالانه 4/2 درصدی، دوبرابر خواهد شد و  به حدود 296/8 میلیارد مترمکعب در سال 2040 خواهد رسید. 

لینک فایل پی دی اف 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۵:۳۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

ناراستی بی‌حاصل و اعتبار کشور

دبیرخانه سازمان اوپک همه ماهه گزارشی را از وضعیت بازار نفت منتشر می‌نماید  (Monthly Oil Market Report) که متن آن بر روی سایت سازمان در دسترس همگان است. در این گزارش میزان تولید نفت کشورهای عضو اوپک در دو جدول مشابه لکن به استناد دو مرجع آماری منتشر می‌گردد. یک جدول تولید نفت کشورها را بر مبنای گزارش منابع ثانویه و جدول دیگر همین تولید را بر مبنای اعلام مستقیم کشورهای عضو، منعکس می‌کند. جدول زیر که از جدیدترین گزارش مذکور استخراج شده است، تولید ایران را بر مبنای دو مرجع نشان میدهد:


 

همانطور که ملاحظه می‌شود اختلاف فاحشی میان این دو برآورد از میزان تولید نفت‌خام  ایران وجود دارد که در ژانویه 2013 این اختلاف به بیش از یک میلیون بشکه رسیده است. اعلام میزان تولید کشورهای عضو اوپک بر مبنای منابع ثانویه به سال‌ها پیش بر می‌گردد که در میان کشورهای عضو اوپک بر سر ارقام مربوط به تولید نفت‌خام که مستقیما توسط دولت‌ها (وزارت نفت یا انرژی کشورهای عضو) به دبیرخانه سازمان اعلام می شد، اختلاف افتاد  و در یکی از اجلاسیه های اوپک تصمیم‌گرفته شد که دبیرخانه در کنار اطلاعاتی که از کشورهای عضو دریافت می‌کند، میانگینی از اطلاعات اعلام شده در مورد تولید نفت اعضاء اوپک توسط مراجع معتبر خبری و اطلاع‌رسانی را نیز اعلام کند. برای این منظور شش مرجع اعلام شد که دبیرخانه اوپک همه ماهه آمار منتشره توسط ایشان را دریافت کرده و میانگین آن را بعنوان منابع ثانویه در گزارش خود درج  می‌کند.

البته وجود اختلاف میان آمار مستقیم ارائه شده توسط کشورها و آمار منابع ثانویه در گزارشات اوپک، متداول است اما بدون شک این حد اختلاف بی‌سابقه است.  کشورهای عضو اوپک در مقاطع مختلف و با انگیزه‌های مختلف (مثل پوشاندن تخلفات خود از سهمیه تولید) میزان تولید نفت خود را بیشتر  یا کمتر از واقع اعلام می‌کنند. اما اختلاف اعداد اعلام شده توسط ایشان نمی‌تواند با اعلام منابع ثانویه اختلاف بسیار عمده داشته باشد. نفت‌خام تولیدی اعضاء اوپک یا به پالایشگاه‌های این کشورها رفته و به مصرف داخلی می‌رسد و یا صادر می‌شود. ظرفیت پالایشی و مصرف داخلی کشورها کم و بیش روشن است. ممکن است بعضا کشورها  از ظرفیت پالایشی خود بیشتر یا کمتر استفاده کنند اما دامنه اختلاف حداکثر 5 تا  10 درصد است. در مورد نفت‌خام صادراتی اعضاء اوپک دست منابع ثانویه برای جمع‌آوری اطلاعات  بازتر است چون اطلاعات نفتی که از بنادر صادراتی کشورها بارگیری می‌شود و از مرزها خارج می‌شود  را از کانال‌های مختلف بیمه‌ای، بانکی، حمل‌و‌نقل و پالایشگاه‌های مقصد می‌توان جمع‌آوری  و چک و کنترل کرد. بنابراین اختلاف میان آمار ارائه شده توسط دولت‌ها و منابع ثانویه نمی‌تواند بسیار فاحش باشد و کشور ارائه دهنده آمار اگر نتواند ادعای خود را ثابت کند اعتبار آمارهایش زیر سئوال خواهد رفت. از آنجا که متاسفانه اعضاء اوپک از سال‌ها پیش خودشان اعتبار آمارهای مستقیمشان را زیر سئوال برده‌اند و به منابع ثانویه متوسل شده‌اند، اغلب تحلیلگران و کارشناسان به اعداد منابع ثانویه اتکاء می‌کنند و به اعداد اعلامی توسط کشورهای عضو اوپک وقعی نمی‌نهند، ولذا اعلام  آمارهای نادرست توسط دولت‌ها  تقریبا هیچ‌گونه تاثیری در تحلیل‌های بین‌المللی نخواهد داشت، اما فاحش بودن تفاوت این آمارها می‌تواند اعتبار آمارهای منتشره توسط کشورها را زیر سئوال ببرد وبعد از بر طرف شدن شرایط خاص نیز به سختی می‌توان این اعتبار را احیا کرد.

ضمنا باید توجه داشت که ایران علاوه بر تولید نفت‌خام  مقدار قابل‌توجهی هم میعانات گازی (یاNGL) تولید می‌کند که به عبارتی نوعی نفت‌خام بسیار سبک است. در هر فار پارس‌جنوبی حدود 40 هزار بشکه در روز میعانات تولید می‌شود. بعضی از منابع بجای واژه نفت‌خام واژه سوخـت‌های مایع  را بکار می برند و جمع اینها را اعلام می‌کنند. اما از آنجا که اوپک فقط در محدوده نفت‌خام حرکت می‌کند و نظام سهمیه‌بندی اوپک بر روی تولید نفت‌خام است،  آمار میعانات را با نفت‌خام مخلوط نمی‌کند و کشورها موظف هستند که فقط آمار نفت‌خام خود را اعلام کنند. ضمن اینکه میزان تولید میعانات هر کشور هم کم و بیش روشن است.

 اداره اطلاعات انرژی امریکا از حدود یک سال پیش مامور شده است که هر دو ماه یکبار گزارشی را در مورد وضعیت بالانس عرضه و تقاضای جهانی نفت و در واقع سوخت‌های مایع،  بدون ایران، تهیه کند که تاکنون هفت گزارش از این دست تهیه شده است و آخرین گزارش مربوط به دوماهه ژانویه و فوریه سال جاری میلادی (2013) می‌باشد. از آنجا که این گزارش بسیار هدف‌دار و در جهت محدود کردن صادرات نفت ایران در عین مدیریت بازار جهانی نفت  تهیه می‌شود، سعی دارد که اعداد دقیقی را جمع آوری کند . آخرین نسخه از این گزارش، متوسط تولید روزانه نفت‌خام و میعانات گازی ایران در دو ماهه مذکور را به ترتیب 8/2 میلیون بشکه و 600 هزار بشکه اعلام نموده است (جمعا 4/3 میلیون بشکه در روز)، که مقدار نفت‌خام آن قدری از گزارش منابع ثانویه اوپک بیشتر است ولی حتی جمع آن به عدد اعلامی توسط وزارت نفت ایران نمی‌رسد.

مسئله تحریم‌های  ایران همه روزه در صدر اخبار جهان است و همه و خصوصا تحلیلگران و دست اندرکارن بازار نفت می‌دانند که ایران تحت تحریم نفتی قراردارد و صادراتش محدود شده است و مراجع گوناگون این را رصد می‌کنند. بنابراین ضروری بنظر می‌رسد که در مسیر تصحیح آمارهای اعلامی و حفظ اعتبار کشور اقدام شود و حتی اگر احیانا مراجع ثانویه مورد استناد اوپک، در اشتباه هستند و اعداد نا صحیحی را در مورد تولید ایران اعلام می‌کنند، در این رابطه به دبیرخانه اعتراض و درعین حال جهت تصحیح این مراجع اقدام شود. کما اینکه این مسئله قبلا هم سابقه دارد و حتی در مقاطعی از این مراجع جهت بازدید از ایران و توجیه ایشان جهت اصلاح اطلاعاتشان دعوت شده است. 


(این مطلب تحت عنوان ضرورت اصلاح آمارهای نفتی در هفته نامه تجارت فردا شماره 36 24 فروردین 92 چاپ شده است )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۳۰
سید غلامحسین حسن‌تاش
عربستان در اوپک
ایران باید تحرک بیشتری از خود نشان می داد
غلامحسین حسنتاش، کارشناس انرژی و مدیر سابق مرکز مطالعات بین المللی انرژی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به مباحث مطرح در نشست اخیر اوپک می پردازد و معتقد است عربستان با طرح بحث افزایش تولید مانع از کاهش تولید اوپک شد. این تصمیم غلطی بود چون با وضعیت بازار نفت تناسب ندارد.


دیپلماسی ایرانی:
 وزرای نفت دوازده کشور عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) روز پنج شنبه در وین گرد هم آمدند تا در مورد میزان تولید این سازمان تصمیم گیری کنند. این نشست از این رو اهمیت داشت که به دلیل اعمال تحریم های نفتی اروپا علیه ایران در دو هفته آینده برخی از کشورها نظیر عربستان، قطر و امارات به دنبال افزایش تولید هستند و به دلیل کاهش قیمت نفت برخی دیگر از کشورها نظیر ایران و الجزایر به دنبال کاهش سقف تولید اوپک بودند و در نهایت هر دو طرف به تثبیت سقف تولید رضایت دادند. دیپلماسی ایرانی این مسئله را با غلامحسین حسنتاش، کارشناس انرژی و مدیر سابق مرکز مطالعات بین المللی انرژی در میان گذاشته است که در زیر می خوانید:
 

در نشست اخیر اوپک سقف تولید نفت اوپک تثبیت شد. این در حالی است که برخی از کشورها از جمله عربستان به دنبال افزایش سقف تولید بوده اند و در عمل بیش از سهمیه تعیین شده تولید می کنند. این تصمیم چگونه اتخاذ شده است و چه تاثیری بر بازار نفت داشته است؟‌ آیا بازار نفت در حال حاضر تقاضای بیشتری برای نفت ندارد؟

 به نظر من تصمیم اوپک در اجلاس 161 این سازمان در روز پنج‌شنبه 25 خرداد 91 ، تصمیم خوبی نبوده است. فکر می کنم عربستان دست بالا را گرفت و بحث افزایش را مطرح کرد که بحث کاهش تولید مطرح نشود و  این تصمیم را به اجلاس تحمیل کند. اما چرا این تصمیم بد است، چون با وضعیت بازار نفت تناسب ندارد. به دلیل تشدید بحران و رکود اقتصادی در کشورهای صنعتی غرب تقاضای نفت پائین است. طولانی شدن بحران، باعث ضعف اقتصادی مردم و کاهش سفرها و مصارف شده است. در بازار گاز نیز اضافه عرضه وجود داد که بر روی بازار نفت هم تاثیر منفی می‌گذارد. از سوی دیگر تولید نفت عراق در حال افزایش است و تولید لیبی که از بازار خارج شده بود نیز به رکوردهای قبلی رسیده  است. همچنین تولید نفت ازمنابع غیر مرسوم در امریکای شمالی بطور فزاینده‌ای در حال افزایش است. همه اینها موجب شده قیمت‌ نفت در هفته‌های اخیر روند نزولی داشته باشد و در چنین شرایطی اوپک برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت‌ها باید سقف تولید خود را کاهش می‌داد. به نظر من در این شرایط بازار، وزارت نفت ایران باید با همکاری وزارت امورخارجه از مدتی قبل از اجلاس و خصوصا از زمانی که روند قیمت‌ها نزولی شد، تحرک بیشتری از خود نشان میداد و یک جناح طرفدار کاهش تولید برای افزایش قیمت را شکل می داد که بر روی عربستان فشار بیاورند. مسادل روانی در بازار نفت بسیار موثر هستند. اگر اوپک تصمیم به مختصر کاهش تولیدی هم گرفته بود بلافاصله اثر افزایش روی قیمت می‌گذاشت اما ین تصمیم کاهش، قیمت را تشدید خواهد کرد. این شرایط برای ایران دشوار است چون هم تولید و صادراتش کاهش یافته و هم قیمت نفت روند نزولی دارد.

 

با توجه به این که برخی از کشورها از سهمیه تعیین شده تخلف می کنند اوپک با این کشورها چگونه برخورد می کند؟

متاسفانه تصمیمات اوپک هیچگونه ضمانت اجرائی ندارد و به عبارتی اوپک هیچ پلیسی ندارد و متخلفین تنبیه نمی‌شوند؛ تنها گاهی قبل از هر اجلاس، کمیته نظارت بر بازار اوپک تشکیل می شود و به کشورهای متخلف تذکر می‌دهد. در بیانیه این اجلاس هم به گزارش کمیته مذکور اشاره شده ولی از  کشورهای متخلف نامی برده نشده است.

 

قرار بود که بحث تحریم نفتی ایران نیز در این نشست مطرح شود. اوپک چه نظری در مورد تحریم نفتی ایران دارد؟ تا چه اندازه اوپک در مورد این که کشورهایی همچون عربستان فعالانه در راستای تحریم نفتی ایران می کوشند حساسیت نشان می دهد؟

بعید می‌دانم که موضوع تحریم ایران در دستور کار این اجلاس اوپک قرار گرفته بوده باشد. معمولا اوپک به این مباحث و خصوصا مباحثی که جنبه سیاسی دارد وارد نمی‌شود و حساسیتی هم نشان نمی‌دهد. دستور کار اجلاس‌های اوپک مشخص است: بررسی بازار و تصمیم‌گیری در مورد سقف تولید.

در مورد عربستان سعودی هم باید عرض کنم که عربستان همواره در جهت منافع کشورهای مصرف کننده حرکت کرده و می کند و سعی می‌کند اوپک را هم در همین راستا قرار دهد و اگر هم گاهی موفق نشود عملا از اوپک تمکین نمی‌کند. عربستان در جریان خروج نفت لیبی از بازار جهانی تمام تلاش خود را برای جبران آن کرد و الان هم تلاش می کند که کاهش نفت ایران را جبران کند که عملا به معنای همکاری با تحریم‌های علیه ایران است.

 

در مورد انتخاب دبیرکل اوپک در این اجلاس چه بحث هایی وجود داشت؟ 

قرار بود در این اجلاس موضوع انتخاب دبیر کل هم مطرح شود که ظاهرا تا اجلاس بعدی به تعویق افتاده است. ایران هم برای دبیرکلی با تاخیر کاندیدا معرفی کرده اما با این تعویق حالا حدود شش ماه وقت دارد که برای جا انداختن آن و گرفتن پست دبیرکلی تحرک دیپلماتیک داشته باشد.

عربستان نیز برای دبیرکلی کاندیدا معرفی کرده است و در این جهت هم به نظر من باید دستگاه دیپلماسی کشور و وزارت نفت تحرک داشته باشند که عربستان موفق به گرفتن دبیرکلی نشود. ظرفیت تولید بالای عربستان به اندازه کافی در اوپک برتری و تفوق برای این کشور ایجاد کرده است و اگر دبیرکل هم از عربستان باشد اوپک بیش از پیش در خدمت منافع کشورهای مصرف‌کننده قرار خواهد گرفت و این به نفع اوپک و اعضاء آن نیست. دوره دبیرکلی اوپک سه سال است و برای یک دوره سه ساله یگر هم قابل تمدید است که این تمدید هم معمولا با سهولت بیشتری نسبت به انتخاب دبیرکل جدید صورت می‌گیرد. بنابراین باید به این مسئله به عنوان یک مسئله بلندمدت نگاه شود و احیانا در بستر بده و بستان‌های مقطعی قرار نگیرد، به ویژه اینکه در آخرین سال دولت هستیم و ممکن است اگر چنین امتیازی را به عربستان بدهیم مجالی برای ستاندن مقابل آن فراهم نشود.

تهیه کننده: دیپلماسی ایرانی/ 12 
چهارشنبه 31 خرداد 1391  9:41
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/58/bodyView/1902794
http://www.naftna.ir/gnews/international/5626-1391-03-28-13-56-28.html
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۱ ، ۱۸:۳۶
سید غلامحسین حسن‌تاش


تصمیم اوپک؛ در شرایطی که قیمت نفت رو به پایین است، زیر ذره‌بین قرار دارد. اگر اوپک سقف تولید 30 میلیون بشکه‌ای خود را کاهش ندهد جلوی سقوط قیمت نفت گرفته نخواهد شد. بازار نیاز به یک شوک روانی دارد. اوپک می‌تواند با کاهش سقف تولیدش، این شوک را وارد کند، وگرنه تاکید بر پایبندی اعضا در این بازار ملتهب، مشکلی را حل نخواهد کرد. وقتی وزرا می‌خواهند میزان کاهش تولید را بررسی کنند باید همواره تخلف اعضا را هم در سقف جدید تولید لحاظ کنند. کشورهای عضو معمولا بیش از سقف تعیین شده در اوپک، نفت تولید می‌کنند. برای اتخاذ چنین تصمیمی موضع عربستان مهم است. عربستان همواره سعی کرده است تا به نفع کشورهای مصرف‌کننده عمل کند. حتی در دوره 2004 تا 2008 وقتی قیمت نفت رکورد زد و کاری از دست تولیدکنندگان بر نیامد، از طریق کنترل روانی بازار با مصرف‌کنندگان همراهی کرد. این موضع بعد از بهار عربی در سعودی‌ها تشدید شده است. عربستان بعد از این بحران‌ها انگیزه ثانویه پیدا کرد. بالا بودن سهم عربستان در بازار نفت، ارتباط مستقیمی با امنیت ملی این کشور دارد. 
تجربه قذافی پیش روی عربستان است. اگر قذافی سهم بیشتری در بازار نفت جهان داشت، غرب نمی‌توانست به این راحتی با آن برخورد کند. بنابراین تعامل با عربستان در این شرایط برای کاهش سقف تولید اوپک کار دشواری است. اگر اوپک چنین تصمیمی نگیرد، با توجه به وضع اقتصاد جهانی، سقوط قیمت نفت همچنان ادامه خواهد داشت. مساله دیگر عربستان در اجلاس آتی اوپک، بحث دبیرکلی این سازمان است. آنها می‌دانند که کشورهای دیگر اوپک، حاضر نیستند سهم بیشتری از اداره اوپک را به عربستان بدهند. سعودی‌ها به جهت میزان تولید، همین الان هم در اوپک قدرت زیادی دارند. به نظر می‌رسد این کشور دیپلماسی‌اش را براساس معرفی کاندیدا برای دبیرکلی اوپک و سپس استفاده از آن در سایر مناصب، برنامه‌ریزی کرده باشد، نمونه آن کاندیدای قبلی دبیرکلی عربستان است که امروز بر مسند صندوق اوپک نشسته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۰ ، ۱۵:۵۱
سید غلامحسین حسن‌تاش