وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۱۰۷ مطلب با موضوع «نفت :: بازار و قیمت نفت» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۱۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۳۶
سید غلامحسین حسن‌تاش


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۲ ، ۲۳:۵۰
سید غلامحسین حسن‌تاش

نگارش  در آذر ۲۴, ۱۳۹۲ – ۳:۳۳ ق.ظ


مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC

ایران از نظر ذخایر نفتی در جهان جایگاه چهارم را دارد و از جایگاه فراخوری هم در اوپک برخوردار بوده است.اما با تشدید تحریم های غرب در سال 2012 و تحریم نفتی، سرمایه گذاری های خارجی در صنعت نفت ایران به حالت تعلیق درآمد و تولید روزانه نفت هم به به دو میلیون و650 هزار بشکه کاهش یافت. با این وجود اخیرا وزیر نفت ایران، بیژن زنگنه گفته است ایران تحت هر شرایطی تولید  خود را به چهار میلیون بشکه خواهد رساند، حتی اگر قیمت نفت سقوط کند. در همین راستا برای بررسی بیشتر آینده  نقش ایران در بازار نفت جهان گفتگویی با غلامحسین حسنتاش انجام داده ایم:

واژگان کلیدی: بسترهای بازگشت ایران به بازار جهانی نفت،  ایران  و بازار جهانی نفت،  بازار جهانی نفت، نقش ایران در بازار  نفت، ایران و اوپک

مرکز بین المللی مطالعات صلح: مقامات وزارت نفت گفته اند ظرفیت تولید نفت کشور تا پایان سال ٩٢ به روزانه سه میلیون و ٨۵٠ هزار بشکه افزایش خواهد یافت.  به نظر شما ایران می تواند تولید نفت خود را به این میزان برساند؟

من فکر می‌کنم تحقق این اهداف قدری بیشتر از این زمان‌ها طول بکشد اما لازم می‌دانم اشاره کنم که متاسفانه ما وضعیت مصرف داخلی‌مان بهینه و مطلوب نیست و فاز اول هدفمندی هم با نحوه‌ای که اجرا شد و نقائصی که داشت نتوانست در جهت ارتقاء کارائی مصرف انرژی چندان موثر باشد و اگر ما همزمان در این جهت هم تلاش کنیم می‌توانیم با کنترل مصرف سهم صادرات را از تولید نفتمان افزایش دهیم.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: وزیر نفت همچنین گفته است ما تحت هر شرایطی تولید را به چهار میلیون بشکه می رسانیم، حتی اگر قیمت نفت با این کار  به 20 دلار هم برسد و کارتل اوپک بخواهد که قیمت ثابت بماند، آن وقت سایر کشورها باید تولید خود را کاهش دهند. نگاه شما به دیپلماسی نفتی ایران چیست؟

ابتدا می‌خواهم تذکر بدهم که اوپک به هیچ‌وجه یک کارتل نیست و مشخصات یک کارتل را ندارد. کشورهای صنعتی مصرف کننده نفت اوپک را کارتل می‌نامند و با این تعبییر قصد دارند  من غیر مستقیم اوپک را به دستکاری در سازوکار بازار متهم کنند و بگویند اوپک با این دستکاری، بهینه‌گی در اقتصاد جهانی را بهم می‌زند در صورتیکه خودشان با مالیات‌های سنگینی که بر نفت و فرآورده‌های نفتی وضع می‌کنند و سوبسیدی که به ذغال‌سنگ می‌دهند، در سازوکار بازار دست‌کاری می‌کنند.

در مورد موضع  آقای زنگنه، بنظر من موضع خوبی بوده است و قاطعیت و مصمم بودن ایران را در بازپس‌گیری بازار نفتش پس از رفع تحریم‌ها منعکس می‌کند با علم به‌اینکه شواهد زیادی نشان می‌دهد که کشورهای صنعتی و بویژه ایالات‌متحده امریکا، از  حدود قیمت‌های فعلی جهانی نفت راضی هستند و نمی‌خواهند قیمت‌ها سقوط کند چون بسیاری از برنامه‌هایشان بهم می‌ریزد و تولید نفت از شیل‌های نفتی در امریکا غیر اقتصادی می‌شود بنابراینعربستان به عنوان متحد امریکا که در چند سال اخیر از تحریم ایران و خروج نفت لیبی و سوریه از بازار بیشترین استفاده را برده است، مجبور خواهد بود  تولیدش را کاهش بدهد. دیگر اعضاء اوپک چندان افزایش تولیدی نداشته‌اند و عمدتا بحث عربستان و عراق است البته در سال 2013 امارات‌متحده عربی هم قدری تولیدش را افزایش داده است. ممکن است عربستان تلاش کند که کل اعضاء اوپک تولیدشان را کم کنند، اما نهایتا خود این کشور باید بیشترین کاهش را بدهد. البته به اعتقاد من در کل مناسب است که پتانسیل‌های دیپلماتیک  جهت کاهش حساسیت‌های عربستان و جلب همکاری این کشور بکار گرفته شود.

 

 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تاثیر برداشتن تحریم ها بر صادارت نفت ایران و آسان شدن شدن راه های صادرات نفت و در نهایت افزایش آن را  چگونه ارزیابی می کنید؟

پاسخ این سئوال را باید به دو مقطع شش‌ماه مورد اشاره در توافقنامه ژنو و پس از آن تقسیم کنیم. در مقطع شش‌ماهه که به نوعی مرحله راستی آزمائی برای طرفین است این مسئله در نظر گرفته شده که صادرات نفت ایراندر سطح فعلی ادامه یابد. دراین سطح نباید انتظار داشت که صادرات نفت افزایش چشمگیری پیدا کند، البته احتمالا صادرات ایران قدری افزایش خواهد داشت و روان‌تر خواهد شد. چرا که در حال حاضر عمدتا به ترتیب کشورهای چین، هند، ژاپن، کره‌جنوبی و ترکیه خریدار نفت ایران هستند و برای اینکار مجوز دارند اما تحت شرایط گذشته و در روند تشدید تحرمیم‌ها و با توجه به مشکلات جنبی آن، این کشورها سعی می‌کردند برداشت نفتشان از ایران را کاهش دهند که تحت شرایط جدید آزادانه‌تر عمل خواهند کرد متوسط برداشت نفت‌خام این کشورها از ایران در بین ماه‌های ژانویه تا اکتبر 2013 به ترتیب: چین 409 هزار بشکه،هند 186 هزار بشکه، ژاپن 185 هزاربشکه، کره‌جنوبی 134 هزاربشکه و ترکیه 104 هزار بشکه در روز بوده‌ است که همگی نسبت به سال قبل از آن کاهش برداشت داشته‌اند و احتمالا برداشت آنها قدری بیشتر خواهد شد. اما مسئله اصلی بعد از شش ماه است که باید ببینیم اگر روند راستائی‌آزمائی برای دو طرف به سمت خوبی پیش برود، تحریم‌ها به سمت برداشته شدن برود و زمینه بازگشت ایران به سطوح گذشته صادرات و تولید نفت خود قبل از  تحرمی ها برداشته شود، اوضاع چگونه خواهد بود.

در این رابطه خوبست بدانیم که تقاضا برای نفت‌خام اوپک در سال 2013 میلادی نسبت به سال 2012 حدود 920 هزار بشکه کاهش داشت و پیش‌بینی می‌شود که این تقاضا در طول سال 2014 که بزودی آغاز خواهد شد نیز مجددا همین حدود کاهش می‌یابد که بدلیل محدودیت رشد اقتصاد جهانی و افزایش تولید غیر اوپک و افزایش تولید میعانات گازی است.  این در حالی است که در درون سازمان اوپک نیز بعضی کشورها و خصوصا عراق افزایش ظرفیت تولید خواهند داشت. از سوی دیگر کشور لیبی همکنون بدلیل بحران های داخلی کمتر از یک سوم ظرفیت خود تولید می‌کند که در صورت کاهش بحران‌ها تولید نفت خام این کشور تا حدود 800 هزار بشکه افزایش خواهد داشت. همه این مطالب به این معناست که که اولا توافق هسته‌ای در مقطع خوبی حاصل شده است چراکه  اگر روند تحریم‌ها علیه ایران متوقف نمی‌شد و تداوم می‌یافت در سال 2014 امکان اینکه تولید نفت ایران بطور کامل از بازار خارج شود، فراهم می‌شد. ثانیا باید دانست که حتی در صورت رفع تحریم‌ها بعد از شش‌ماه، بازگشت نفت ایران به بازار کار چندان سهل و آسانی نخواهد بود و بخش‌های بازاریابی شرکت ملی نفت ایران از همکنون باید پیش‌بینی‌های لازم را بکنند و نیز نوعی همکاری و هماهنگی حداقل بین سه وزارتخانه نفت، تجارت و صنعت و امورخارجه برای بکارگیری اهرم‌های لازم جهت کمک به بازگشت ایران به جایگاه قبلی خود در بازار نفت، بعمل آید.

 

 مرکز بین المللی مطالعات صلح: علی النعیمی، وزیر نفت عربستانسعودی اشاره کرده است که احتمال افزایش صادرات نفت ایراننمی تواند عاملی برای کاهش تولید اوپک باشد زیرا تقاضای جهانی برای خرید نفت همچنان مطلوب است رویکرد عربستان وکشورهای عرب در مقابل بازگشت ایران به بازار جهانی نفت چیست؟

با توجه به توضیحاتی که دادم این گفته نعیمی چندان نمی‌تواند صحیح باشد، شما توجه کنید که در همین اجلاس 164 اوپک که اخیرا برگزار شد سقف تولید 30 میلیون بشکه برای اوپک تمدید شد در صورتی‌که طی ماه‌های گذشته عملا اوپک کمتر از این تولید کرده‌است بنابراین به نظر من مجموع اوپک با بازگشت ایران حتما باید کاهش تولید داشته باشند در غیر اینصورت احتمال سقوط قیمت‌ها وجود خواهد داشت. من فکر می‌کنم که عربستان اصولا از حل مسائل ایران و از بازگشت ایران به بازار نفت چندان خشنود نیست و نگرانی‌های بلند مدتی دارد که در اینجا مجال باز کردن آن نیست اما در عین حال از آنجا که همانگونه که اشاره کردم امریکائی‌ها طالب پائین آمدن قیمت نیستند، عربستان در وقتش تولیدش را کاهش خواهد داد. عربستانسال‌هاست که بیشترین نقش را در تنظیم بازار در جهت حفظ دامنه‌ قیمت مورد نظر غرب بازی می‌کند و بازهم مجبور است که اینکار را بکند. البته بنده معتقدم که ایران همزمان با پیشبردن مذاکرات هسته‌ای خوبست که از پتانسیل‌های خود برای کنترل همه عناصری که ممکن است در روند پیشرفت مذاکرات اخلال ایجاد کنند، استفاده کند  و در مورد عربستان هم تلاش کند که نگرانی‌های این کشور را کاهش دهد. در مورد سایر کشورهای عرب عضو اوپک فکر می‌کنم شاید اعضاء خلیج‌فارسی اوپک البته نه به شدت عربستان، نگرانی‌ها و رقابت‌هائی داشته باشند اما الجزایر و لیبی مشکلی نخواهندداشت.

 

  

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا احتمال بازگشت بازار اتحادیه اروپا برروی ایران و جود دارد؟

بله من فکر می کنم در صورت حل مشکلات سیاسی این بازار قابل بازگشت است و شواهد و قرائن زیادی از اشتیاق پالایشگران اروپائی وجود دارد البته همانطور که عرض کردم تلاش‌های لازم هم باید بعمل آید. 

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح :در چه صورتی ایران خواهد توانست نقش پر رنگ و برجسته ای در بازار نفت جهانی ایفا کند؟

اگر قدری عمیق‌تر به پاسخ این سئوال بیندیشیم بنظر من ایران با توجه به حجم ذخائر گازی خود که بیشتر از نفت است و با توجه به موقعیت جغرافیائی  خود که در قلب منطقه سرشار از منابع انرژی قراردارد و با توجه به پتانسیل‌های عظیم خود برای بهینه‌سازی مصرف انرژی داخلی و  نیز با توجه به پتانسیل‌های خود برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر  و خصوصا انرژی خورشیدی، باید به نقش‌آفرینی در بازار جهانی انرژی بیندیشد. کشورهای توسعه‌یافته صنعتی چند دهه است که به انرژی بصورت یکپارچه نگاه می‌کنند و ما هم باید یک  نگاه یکپارچه و یک برنامه جامع در این زمینه داشته باشیم. مثلا ما شاید هنوز بتوانیم با حل معضلات سیاسی خود به سمت دستیابی به سهمی موثر در بازار گاز اروپا حرکت کنیم.  ضمنا از تجربه تحریم‌های  چند سال اخیر باید این درس را  بیاموزیم که تا زمانی که اقتصاد ما توسعه نیافته، غیر متنوع و وابسته به درآمد نفت است آسیب‌پذیری ما از این ناحیه بیشتر از اثرگذاری ماست. بنابراین هرچه ما وابستگی اقتصادی‌مان به درآمد نفت کمتر شود قدرت مانورمان برای استفاده از توانائی‌های انرژی‌مان بعنوان یک عامل تاثیرگذار در معادلات بین‌المللی، افزایش خواهد یافت.


مطالب مرتبط:

  1. بازیگران اوپک ، حال و آینده – گفتگو با سید غلامحسین حسن تاش – کارشناس انرژی و رئیس پیشین موسسه مطالعات بین المللی انرژی فرزاد رمضانی بونش مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC   مقدمه: یکصدو پنجاه ونهمین اجلاس اوپک در هجدهم خردادماه سال جاری  در شهر وین کشور  اتریش در اوضاع و احوالی ویژه برگزار شد و به ......
  2. جایگاه و منافع ایران در آینده دیپلماسی انرژی امریکا -گفتگو با سید غلامحسین حسنتاش مرکز بین المللی مطالعات صلح-IPSC بهره گیری از دیپلماسی انرژی، جدا از افزایش توانایی در عرصه منطقه ای و بین المللی  زمینه لازم برای کاهش محدودیتهای بین المللی علیه هر کشوری را فراهم میسازد و به ......
  3. اقتصاد جهانی و تحریم نفت جمهوری اسلامی طهمورث غلامی مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC بیان رخداد همواره از نفت به عنوان خون برای ارگانیسم اقتصاد جهانی یاد شده است. واقعیت آن است که امروزه تمامی مناطق دنیا به انرژی برای گرداندن چرخه های ......
  4. استراتژی نفتی عراق و منافع ملی ایران گفتگو با غلامحسین حسنتاش کارشناس حوزه انرژی  فرزاد رمضانی بونش مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC   سال 2009 نقطه عطف نوینی در صنعت نفت عراق است و این کشور اقدام به برگزاری دو دور مناقصه بین‌المللی پروژه‌های نفتی خود نمود این مناقصه‌ها با ......
  5. روندهای جهانی و جایگاه جمهوری اسلامی ایران  طهمورث غلامی مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC بیان رخداد عموماً تحولاتی که در جوامع دولت های بزرگ به وقوع می پیوندد، در بر دارنده آثار و پیامدهای است که صرفا محدود به آن جامعه نخواهد شد ......
  6. اهداف دیپلماسی انرژی امریکا و آینده بازارهای انرژی جهان -گفتگو با سید غلامحسین حسنتاش مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC بهره گیری از دیپلماسی انرژی، جدا از افزایش توانایی در عرصه منطقه ای و بین المللی  زمینه لازم برای کاهش محدودیتهای بین المللی علیه هر کشوری را فراهم میسازد و ......


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۵:۵۲
سید غلامحسین حسن‌تاش
اقتصاد 
اقتصاد ایران - دلالی نفت 
 
تجارت فردا ؛ تاریخ: 4 آبان 1392، شماره 63

گفت‌وگو با غلامحسین حسنتاش 
د‌لال‌ها نفت ایران را ارزان فروختند‌ 


غلامحسین حسنتاش رئیس پیشین موسسه مطالعات انرژی می‌گوید‌: ورود‌ برخی افراد‌ به فروش نفت به بهانه استفاد‌ه از ظرفیت‌های بخش خصوصی سوء استفاد‌ه از شرایط تحریم بود‌. به نظر حسنتاش این نحوه کار برای اقتصاد‌ ما فقط تهد‌ید‌ بود‌ه است و بازارهای نفت ما را بیشتر خراب کرد‌ه است تا د‌رست کند‌.

■■■

پس از تحریم نفت ایران شاهد‌ ظهور برخی افراد‌ خاص به عنوان د‌لال د‌ر عرصه معاملات نفتی بود‌ه‌ایم. این پد‌ید‌ه د‌ر عرصه اقتصاد‌ ایران چه فرصت‌ها و تهد‌ید‌هایی را ایجاد‌ کرد‌ه است؟
بند‌ه از اول با این نوع کارها که به بهانه ورود‌ بخش به اصطلاح خصوصی یا بخش خواص، به فروش و صاد‌رات نفت انجام می‌شد‌، مخالف بود‌م و بارها عرض کرد‌ه‌ام عد‌ه‌ای به د‌نبال سوءاستفاد‌ه از تحریم‌ها به نفع خود‌ بود‌ه‌اند‌. شرکت نفت د‌ر بازاریابی و فروش نفت مشکلی ند‌اشت که بخواهد‌ به مشتری د‌اخلی بفروشد‌ یا کسی د‌ر فروش و بازاریابی کمک کند‌. بعد‌ هم چه کسی این کارها را بلد‌ است، رزومه و سابقه و شناسنامه‌ کسی که این کار را بلد‌ است، کجاست؟ مشکل این است که د‌ر راستای تحریم‌ها، مشتریان ما را واد‌ار کرد‌ند‌ که کمتر نفت ایران را بخرند‌ (حالا از هر کسی) و نیز آن را هم که می‌فروشیم انتقال پولش مشکل است. بند‌ه با گسترش بخش خصوصی و کوچک شد‌ن د‌ولت مخالف نیستم اما اینکه کسی برود‌ نفت ایران را با ناشی‌گری زیر قیمت به همان بازار سنتی خود‌مان بفروشد‌ و بازار را خراب کند‌ که بعد‌ بیاید‌ با ارز آن بازی کند‌ و از تفاوت نرخ ارز منتفع شود‌ یا از تاخیر د‌ر پرد‌اخت پول نفت منتفع شود‌، خصوصی‌سازی نیست بلکه مصد‌اق د‌قیق رانت‌خواری است. اگر بخش خصوصی د‌اخلی وجود‌ د‌ارد‌ که می‌تواند‌ نفت را ارزی بخرد‌، د‌ر بیرون پالایشگاه و حساب بانکی معتبر د‌ارد‌ و رزومه و سوابق لازم را د‌ارد‌ و استاند‌ارد‌های د‌یرینه شرکت نفت را تامین می‌کند‌، خیر مقد‌م، اما آیا این‌گونه عمل شد‌ه است؟ به نظر من این نحوه کار برای اقتصاد‌ ما فقط تهد‌ید‌ بود‌ه است و بازارهای نفت ما را بیشتر خراب کرد‌ه است تا د‌رست کند‌. بعضی‌ سال‌ها بود‌ که منتظر فرصت چنین ورود‌ی بود‌ند‌ ولی چون به هیچ وجه منطق ند‌اشت اجازه ورود‌ نمی‌یافتند‌ و تحریم‌ها بهانه خوبی شد‌.

 تحریم نفت ایران تا چه اند‌ازه د‌ر رشد‌ اقتصاد‌‌های غیر‌رسمی نظیر د‌لالی و قاچاق موثر بود‌ه است؟
ببینید‌ اصولاً معنای اقتصاد‌ سیاه یا زیرزمینی چیست؟ اقتصاد‌ سیاه لزوماً به معنای خرید‌ و فروش اقلام بد‌ و خلاف قانون نیست، اقتصاد‌ سیاه بخشی از فعالیت‌های اقتصاد‌ی است که بد‌ون مجوزهای لازم و خارج از کنترل د‌ولت یا د‌ولت‌ها و خارج از مجاری رسمی و به صورت غیر‌شفاف انجام می‌شود‌. به این معنا اصولاً تحریم‌ها و نه‌تنها تحریم نفت، عد‌م شفافیت را گسترش می‌د‌هد‌. چرا چون شما برای تامین نیاز کشور و حل مشکلات می‌خواهید‌ تحریم‌ها را د‌ور بزنید‌، د‌ور زد‌ن تحریم یعنی چه؟ د‌ور زد‌ن تحریم از جهت اینکه نیازی را تامین و مشکلی را حل کند‌ خوب است اما از منظر د‌یگر اصولاً یعنی تجارت کرد‌ن و پول جابه‌جا کرد‌ن و نقل و انتقال کالا، خارج از سازوکارهای شناخته‌شد‌ه و متد‌اول جهانی که شفافیت هم د‌ارد‌ پس به این معنا د‌ر واقع د‌ور زد‌ن سازوکارها و ضوابط و مجاری شناخته‌شد‌ه هم هست؛ و طبعاً د‌لالی و قاچاق را گسترش می‌د‌هد‌ و هزینه‌ها و ریسک‌ها را بالا می‌برد‌. وقتی شما نمی‌توانید‌ کالایی را به طور رسمی و شفاف ثبت سفارش د‌هید‌ و طرف مجاز نیست به شما بفروشد‌ باید‌ واسطه و د‌لال پید‌ا کنید‌ و نقد‌ معامله کنید‌.

 با توجه به اینکه نفت ایران با فرمول مشخص خود‌ مورد‌ تحریم قرار گرفته چرا وزارت نفت محموله‌های خود‌ را د‌ر اختیار برخی افراد‌ حقیقی و حتی حقوقی برای فروش قرار د‌اد‌؟ مگر افراد‌ می‌توانند‌ تغییری د‌ر فرمول نفت ایران به وجود‌ آورند‌؟ 
د‌ر پاسخ سوال اول عرض کرد‌م که اصولاً مساله همین است که می‌گویید‌، یعنی تحریم نفت ایران این بود‌ که تحریم‌کنند‌گان، خرید‌ نفت ایران را برای همه کشورها ممنوع کرد‌ند‌ و به کشورهای خاصی مجوز د‌اد‌ند‌ که نفت ایران را به صورت محد‌ود‌ بخرند‌ و این مجوز هم شش ماه یک‌بار تمد‌ید‌ و معمولاً د‌ر هر تمد‌ید‌ محد‌ود‌تر هم می‌شد‌.  مساله هم نفت ایران بود‌ و نه مثلاً نفتی که شرکت نفت یا د‌ولت ایران مستقیم می‌فروشد‌. پس فرقی نمی‌کند‌ که چه کسی بفروشد‌. ضمن اینکه هیچ کس د‌ر ایران به اند‌ازه صنعت نفت تجربه د‌ر بازاریابی و فروش نفت ند‌ارد‌ و شرکت نفت هم د‌ر د‌وره‌های مختلف بعد‌ از انقلاب با انواع تحریم‌ها د‌ست و پنجه نرم کرد‌ه است. بنابراین به نظر من موضوع بیشتر بهانه بود‌ که عد‌ه‌ای وارد‌ شوند‌. 

 بهتر نبود‌ به جای سرگرد‌ان کرد‌ن نفت ایران و د‌ست به د‌امن شد‌ن برخی د‌لالان د‌ر چاه‌های خود‌ را ببند‌یم و از صاد‌رات غیر‌رسمی آن چشم بپوشیم!؟
عملاً هم همین اتفاق افتاد‌ه است. یعنی عملاً این د‌لالان جد‌ید‌ نتوانستند‌ صاد‌رات کشور را اضافه کنند‌ و اگر هم نفت فروخته‌اند‌ عمد‌تاً به همان مشتریان که می‌توانستند‌ بخرند‌، فروخته‌اند‌ ولی گاهی به د‌لیل نا‌بلد‌ی یا به طمع استفاد‌ه از مابه‌التفاوت نرخ ارز و چرخاند‌ن پول و د‌یر تسویه کرد‌ن آن، نفت را زیر قیمت هم فروخته‌اند‌ و بازار ایران را خراب کرد‌ه‌اند‌. البته ممکن است استثنائاتی وجود‌ د‌اشته باشد‌ که بازار جد‌ید‌ی را اضافه کرد‌ه باشند‌ و من منکر نیستم، اما بسیار محد‌ود‌ بود‌ه است.

 بابک زنجانی و بابک زنجانی‌ها چه خد‌ماتی به اقتصاد‌ کشور کرد‌ه‌اند‌؟ آیا می‌توان خد‌ماتی را متصور شد‌؟ آیا بابک زنجانی به پد‌ید‌ه‌ای د‌ر عرصه اقتصاد‌ کشور تبد‌یل شد‌ه است؟
فکر می‌کنم د‌ر پاسخ‌های قبلی د‌ر این مورد‌ توضیح کافی د‌اد‌ه باشم. ضمن اینکه حد‌سم این است که بعضی‌ها که خیلی بزرگ‌نمایی شد‌ه‌اند‌ چند‌ان هویتی ند‌ارند‌ و بیشتر به قول فرنگی‌ها اینترفیس یا اسکرین سیور هستند‌.

 د‌ر مورد‌ قرارد‌اد‌های توسعه میاد‌ین که پیش از این و د‌ر د‌ولت نهم و د‌هم به امضا رسید‌ه بود‌، اخیراً برخی از این قرارد‌اد‌ها لغو و برخی د‌یگر اصلاح شد‌. چقد‌ر این کار را کارشناسی می‌د‌انید‌؟
اگر این کار شد‌ه باشد‌ بسیار د‌رست بود‌ه است. د‌ر د‌وره د‌ولت‌های نهم و د‌هم تفاهمنامه‌ها و قرارد‌اد‌هایی د‌ر مورد‌ توسعه بسیاری از میاد‌ین منعقد‌ شد‌ه بود‌ که نه مید‌ان‌های مورد‌ قرارد‌اد‌ از اولویت توسعه، خصوصاً د‌ر شرایط تحریم، برخورد‌ار بود‌ند‌ و نه شرکت‌های طرف قرارد‌اد‌ بر مبنای د‌رستی انتخاب شد‌ه بود‌ند‌ و صلاحیت لازم را ند‌اشتند‌. د‌ر شرایط تحریم و حتی د‌ر شرایط عاد‌ی باید‌ توانایی‌ها بر اولویت‌ها متمرکز و کار به سرمایه‌گذار توانا و کارد‌ان سپرد‌ه شود‌. وزیر قبلی نفت اعلام کرد‌ همه میاد‌ین نفتی و گازی کشور را تعیین تکلیف خواهد‌ کرد‌ معنایش این بود‌ که می‌خواهد‌ برای توسعه همه میاد‌ین قرارد‌اد‌ ببند‌د‌، کسی هم نگفت کشوری که حد‌ود‌ 200 مید‌ان نفتی و گازی د‌ارد‌ حتی د‌ر بهترین شرایط عاد‌ی نمی‌تواند‌ و نباید‌ همه میاد‌ین را همزمان توسعه د‌هد‌، بلکه باید‌ نقشه راه د‌اشته ‌باشد‌ و بر اساس اولویت‌بند‌ی کار کند‌، چه رسد‌ به شرایط تحریم. بعد‌ هم به صراحت گفت بد‌ون مناقصه کار را به پیمانکاران واگذار می‌کند‌، بد‌ون مناقصه یعنی بد‌ون ضابطه و خارج از سازوکارهای قانونی و این یعنی عد‌م شفافیت بعد‌ هم با شرکت‌هایی قرارد‌اد‌ بستند‌ که تنها د‌و، سه روز قبل از قرارد‌اد‌ ثبت شد‌ه بود‌ند‌ و همه این کارها د‌ر یک فضای تحریمی و به بهانه د‌ور زد‌ن تحریم یا زد‌ن توی د‌هان خارجی‌ها که نمی‌آیند‌ د‌ر توسعه میاد‌ین ما کار کنند‌ و سرمایه‌گذاری کنند‌، رخ می‌د‌اد‌. من نگرانم این رانت‌های عظیمی که د‌ر واقع به بهانه تحریم و د‌ر شرایط تحریم و برای د‌ور زد‌ن آن به وجود‌ آمد‌ه و نگرانی از محروم شد‌ن از این رانت‌ها نگذارد‌ که سیاست خارجی ما به سمت حل مشکل حرکت کند‌، البته معمولاً کسی نمی‌گوید‌ من نگران منافعم هستم بلکه می‌گوید‌ نگران خلل د‌ر مرگ بر آمریکا! و اصول و ارزش‌ها هستم. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۴:۵۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

بازار و قیمت‌های جهانی نفت در آستانه دور جدیدی از التهاب؛ آیا شوک دیگری در راه است؟

وضعیت فعلی بازار جهانی نفت تا حدودی تداعی کننده وضعیت سال‌های نیمه اول دهه 1980 میلادی است.  قیمت‌های جهانی نفت‌خام از سال 2004 میلادی در سطوح نسبتا بالائی قرارداشته است. متوسط قیمت جهانی نفت که در سال 2003 حدود 28.8 دلار بود از سال 2004 در مسیر افزایشی قرار گرفت و در سال 2008 به بیش از 97 دلار رسید در سال‌های 2009 و 2010 قدری کاهش داشت و با آغاز نا آرامی‌های بهار از سال 2011 عربی به بیش از 110 دلار در بشکه رسید. این دوران طولانی بالا بودن نسبی سطوح قیمت‌های جهانی نفت را می‌توان با شوک‌ قیمتی 1973 مقایسه کرد. در جریان شوک قیمتی 1973، قیمت جهانی نفت از متوسط 3.3 دلار در آن سال به بیش از 11.5 دلار در سال 1974 افزایش یافت و این افزایش آن تا سال‌ها ادامه یافت.

نتیجه بالا رفتن قیمت در دهه 1970 از یک سو برنامه‌ریزی برای ارتقاء بهره‌وری انرژی در کشورهای صنعتی بود که موجب کاهش تقاضای آنها برای همه حامل‌های انرژی و از جمله نفت‌خام شد و از سوی دیگر موجب اقتصادی شدن و افزایش عرضه انرژی‌های رقیب و خصوصا افزایش عرضه نفت‌خام در مناطق غیراوپک بود که موجب کاهش شدید در تقاضای جهانی  برای  نفت اوپک گردید. بسیاری از میادین نفتی در مناطق مختلف جهان تا قبل از دهه 1970 اکتشاف شده‌ بودند  که هزینه تولیدشان  قابل رقابت با ذخائر غنی و ارزان اوپک نبود ولذا در قیمت 2 تا 3 دلاری نفت اقتصادی نبودند، اما با چند برابر شدن قیمت نفت، سرمایه‌گزاری بر روی این میادین رونق گرفت و عرضه نفت‌خام در جهان افزایش یافت.

در سال‌های اخیر نیز مشابه این اتفاق افتاده است، افزایش قیمـت‌های جهانی نفت از یک سو تقاضا را کاهش داده‌است و از سوی دیگر موجب سرمایه‌گزاری‌های جدیدی بر روی انرژی‌های رقیب و خصوصا گازطبیعی گردیده است و از همه مهمتر موجب اقتصادی شدن بهره‌بردرای از ذخائر هیدروکربن‌های غیر مرسوم گردیده‌است. تولید نفت و گاز از ذخائر غیرمرسوم نفت‌وگاز در امریکا  در سال‌های گذشته رشد قابل‌توجهی داشته است. بعلاوه اینکه در دهه 1970  گازطبیعی در سبد انرژی جهان جایگاه امروز را نیافته بود و پتانسیل جایگزینی‌اش با نفت‌خام نیز کمتر بود و یکپارچگی و انعطاف در شبکه انرژی و در میان کل حامل‌های انرژی نیز مانند امروز نبود.

بنابراین با مقایسه افزایش چند برابری قیمت جهانی نفت در دهه اخیر با دهه 1970 می‌توان آثار و تبعات و نتایج آن را نیز تا حدودی شبیه‌سازی کرد:

آثار و تبعات افزایش قیمت نفت در جریان شوک اول نفتی بر تقاضای نفت اوپک که مذکور افتاد، در اواخر آن دهه و درسال‌های 1979 و 1980 ظهور و بروز یافت و اتفاقا این سال‌ها با انقلاب ایران و کاهش شدید در صادرات و عرضه  نفت‌خام ایران مواجه بود که تا حدودی اثرات کاهش تقاضا برای نفت اوپک را خنثی کرد اما کاهش تقاضا  بسیار بیشتر از این بود. اوپک در واکنش به این کاهش تقاضای جهانی برای نفت خود،  که سال به سال نیز بیشتر می‌شد از سال 1981 تا 1986 سیاست کاهش عرضه و تنظیم عرضه خود با تقاضای جهانی به منظور حفظ قیمت را پیش‌گرفت، در این میان عربستان‌سعودی بیش از دیگر اعضاء اوپک تولید خود را کاهش می‌داد و به تولیدکننده شناور بازار برای کنترل و تنظیم بازار تبدیل شد. ادامه این روند موجب شکل گیری یک ظرفیت خالی یا مازادتولید فزاینده در سطح اوپک و خصوصا در عربستان‌سعودی شد که همین ظرفیت مازاد، امکان سقوط قیمت جهانی نفت در سال 1986 و وقوع شوک سوم نفتی یا اولین شوک کاهشی قیمت نفت را فراهم کرد. در این سال عربستان‌سعودی بصورت ناگهانی اعلام  کرد که سیاست دفاع از قیمت را کنار می‌گذارد و برای بدست آوردن سهم بازار عرضه نفتش را افزایش و قیمت نفت را کاهش می‌دهد، که البته اگر چنان ظرفیتی را در اختیار نداشت طبعا امکان طرح چنین رویکردی را هم نداشت.

در شرایط کنونی نیز همان‌گونه که اشاره شد تقاضای روبه کاهش انرژی و تولید روبه افزایش انرژی‌های غیرفسیلی و نفت‌ و گاز غیرمرسوم وضعیت مشابهی را پدید آورده است. شانس اوپک این بوده است که بدنبال وقوع سونامی در فوکوشیمای ژاپن در ماه مارس 2011  و فاجعه نیروگاه اتمی دای‌ایچی در آنجا، بسیاری از نیروگاه‌های هسته‌ای ژاپن از مدار خارج شدند، تقاضای نفت و گاز برای تولید برق  در این کشور افزایش یافت و بسیاری از پروژه‌های اتمی در دیگر کشورهای جهان با فشار طرفدارن محیط زیست، متوقف شد و این قدری از کاهش  تقاضا برای نفت اوپک را  جبران نمود. اگر جهان صنعتی راه‌حل و جایگزینی برای این مسئله پیدا کند دشواری اوپک بیشتر خواهدشد. علاوه‌براین  بر طبق پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی در بین سال‌های 2011 تا 2035 حدود  68 درصد از رشد سالانه در تقاضای جهانی انرژی در  میان کشورهای غیرصنعتی تنها به  کشورهای  چین و هند و خاورمیانه تعلق خواهد داشت،  قیمت انرژی در همه این کشورها یارانه‌ای بوده و شاخص شدت انرژی این‌کشورها نامطلوب است و اگر تحت فشارهای زیست‌محیطی بین‌المللی یا محدودیت‌های اقتصادی داخلی، یارانه‌های انرژی در این کشورها کاهش یابد، ممکن است این رشد تقاضا محدودتر گردد.

در هرحال در شرایط حاضر تقاضا برای نفت اوپک البته به صورت بطئی‌تری نسبت به دهه 70، روبه کاهش و ظرفیت مازاد اوپک در حال افزایش است. براساس گزارش آژانس خصوصا با توجه به روند افزایشی تولید نفت عراق،  اوپک بین سالهای 2014 تا 2018 حدود 7 میلیون بشکه ظرفیت مازاد تولید خواهد داشت. این ظرفیت مازاد اوپک شامل ظرفیت تولید ایران و لیبی نیز می‌شود. بر اساس آخرین گزارش ماهانه اوپک میزان تولید نفت ایران در ماه اگوست گذشته 2.638 میلیون بشکه و تولید لیبی 529 هزار بشکه در روز بوده است. ایران به دلیل شرایط تحریم حدود یک و نیم میلیون بشکه و لیبی به دلیل بحران داخلی حدود یک میلیون بشکه از ظرفیت خود را تولید نکرده است. با افزایش تولید گاز در جهان تولید میعانات گازی که نوعی نفت‌خام سبک تلقی می‌شود نیز درحال افزایش است.  با حل مشکلات ایران ولیبی مشکل اوپک بیشتر ظهور و بروز خواهد یافت و به عبارتی در شرایط کنونی مسائل سیاسی و ژئوپلتیکی تعدل بازار را بر روی قیمت‌های فعلی حفظ کرده است. باید دید که آیا عربستان باردیگر حاضر است که مانند دهه هشتاد به تولیدکننده شناور تبدیل شود و برای حفظ قیمت نفت تولید خود را کاهش دهد یا  شوک منفی قیمتی دیگری در راه خواهد بود.

 

البته باید توجه داشت که تفاوت‌هائی  هم میان شرایط امروز  صنعت جهانی نفت با شرایط دهه هشتاد وجود دارد:

الف- در اوایل دهه 80 بازارهای کاغذی یا آتی‌های نفت‌خام تازه در حال شکل‌گیری بود و سفته‌بازی در معاملات نفت به اندازه امروز گسترش نیافته بود. این بازارها به نوبه خود در تشدید نوسانات قیمت نفت بسیار موثر هستند.

ب- در اوایل دهه هشتاد میزان ذخیره‌سازی نفت و فرآورده‌های نفتی چه بصورت  ذخائر استراتژیک در کشورهای صنعتی و اقتصادهای درحال ظهور و چه بصورت ذخائر تجاری، مانند امروز نبود و تجربه امروز در مورد نحوه سامان دهی و بهره‌برداری از آن نیز وجود نداشت.

ج- در دهه 80 واکنش عرضه نفت‌خام به قیمت کمتر بود چراکه بعد از اینکه کشورهای غیر اوپک بر روی میادین نفتی پرهزینه‌تر خود (از نظر هزینه ثابت)، سرمایه‌گزاری کردند می‌توانستند تا مرز رسیدن قیمت نفت به هزینه‌های عملیاتی‌شان (که چندان قابل توجه نیست) تولید نفت خود را ادامه دهند. اما ساختار هزینه تولید در نفت‌خام‌های غیرمرسوم با نفت‌خام‌های مرسوم  متفاوت است و هزینه عملیاتی در بهره‌برداری از این نوع نفت‌خام بسیار بیشتر است ولذا ممکن است واکنش عرضه نهائی نفت به کاهش قیمت‌ها بیشتر از گذشته باشد و به عبارتی با کاهش قیمت نفت، عرضه نفت‌خام در مناطق غیراوپک بیشتر از دهه 80 کاهش یابد. به عبارت دیگر تداوم تولید و رشد تولید از منابع غیر‌مرسوم (لایه‌های فشرده)، نفت‌خام مستلزم باقی‌ماندن قیمت در سطح بالا است.

د- البته کاهش تقاضا در اثر افزایش قیمت نفت و انرژی خصوصا در کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی (OECD)، به هیچ وجه در حد دهه 1970 نخواهد بود، قبل از آن دهه مصرف انرژی در آن کشورها بسیار مصرفانه و بی‌ضابطه بود و فاصله زیادی میان شدت انرژی موجود و مطلوب وجود داشت. اما بعد از شوک اول نفتی این مسئله تحت کنترل و انضباط درآمد و این کشورها هماره تمام مساعی خود را در جهت بهینه‌سازی مصرف و افزایش راندمان انرژی بکار گرفته‌اند و امروز پتانسیل  ارتقاء کارائی انرژی در این کشورها بسیار کمتر است اما  سایر مناطق با الگوگیری از این کشورها پتانسیل خوبی برای کاهش مصرف دارند.

در هرحال با قرارگرفتن  بازار نفت در شرایط جدیدی که تشریح شد:

 اولا   نقش اوپک حساس‌تر خواهد شد و به تعبیری اوپک وارد دورانی پر رونق‌تر و چالشی‌تر خواهد شد. در دهه اخیر خصوصا با توجه به محدود شدن  ظرفیت مازاد تولید در اوپک نقش اوپک در تنظیم بازار جهانی نفت بسیار کم‌رنگ شده بود. با بازگشت رونق  نسبی به سازمان اوپک و جلسات آن، دیپلماسی نفتی کشور باید متناسبا خود را برای مواجهه با آن آماده نماید. البته ممکن است عربستان‌سعودی داوطلبانه در شرایط لازم، برای حفظ قیمت اقدام به کاهش تولید نماید و مسئله به اوپک کشیده نشود و در اینصورت ظرفیت‌های مازاد تولید به عربستان منتقل خواهد شد.

ثانیا- رفتار عربستان که با توجه به ذخائر و ظرفیت و توان تولید خود، مهمترین عضو اوپک است، بستگی به عوامل مختلفی خواهد داشت. از یک سو اقتصاد عربستان در سال‌های اخیر به نفت گران عادت کرده است و دولت این کشور برای جلوگیری سرایت تحولات  خاورمیانه و شمال آفریقا به درون مرزهای خود متحمل هزینه‌های سنگین داخلی و خارجی بوده است. از سوی دیگر عربستان نمی‌تواند بدون نظر ایالات‌متحده قیمت‌های جهانی نفت را تحت تاثیر قراردهد ولذا باید بررسی دقیقـری انجام داد که پس از تحقق گسترش بهره‌برداری از منابع غیرمرسوم نفت و گاز و عمومی شدن و ارزانتر شدن فناوری‌های مربوط به آن و با توجه به تعامل و نقش و تاثیر قیمت نفت در سایر پارامترهای اقتصادی و رقابت‌های تجاری در سطح جهان، امریکائی‌ها چه قیمت‌هائی را برای نفت‌خام ترجیح میدهند. در داستان سقوط قیمت نفت در سال 1986 میلادی (که قبلا اشاره شد)، بعدها افشا شد که سیاست سهم بازار اوپک بهانه‌ای بیش نبوده است و پشت آن اراده امریکا بر کاهش قیمت نفت برای فشار به ایران، شوروی(سابق) و لیبی قرارداشته است. اما بهره‌حال با وجود ظرفیت مازاد انباشته شده در یک کشور همیشه این پتانسیل وجود خواهد داشت. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که اگر وضعیت کاهش تولید عربستان و ظرفیت مازاد این کشور از حدی فراتر رود ممکن است ابهاماتی را در مورد رفتار این کشور ایجاد کند و برایش دردسر ساز شود.

بنابراین اگر سازمان اوپک مانند نیمه اول دهه هشتاد میلادی در مسیر کاهش تولید در جهت تنظیم بازار قرارگیرد شاید بهتر باشد که از قرارگرفتن عربستان در نقش تولیدکننده شناور و  کاهش دهنده بیشتر نسبت به دیگران، تا حد ممکن جلوگیری شود.  ضمنا در این روند  ارتقاء سطح  دیپلماسی انرژی کشور با عربستان بصورت ویژه، از اهمیت برخوردار است.

ثالثا- با توجه به آنچه گفته شد حتی اگر با سقوط قیمت‌های نفت مواجه نباشیم، دامنه و شدّت نوسانات در قیمت‌های جهانی نفت بیشتر خواهد شد، متناسبا ممکن است ایفای نقش اوپک نیز در این زمینه بیشتر شود و فاصله  برگزرای جلسات اوپک کاهش یابد. جهان غرب هم اگر از این نوسانات استقبال نداشته باشد، باید مقررات سخت‌گیرانه‌تری را برای بازارهای آتی و عملیات سفته‌بازی در این بازارها وضع نماید و سازمان اوپک نیز می‌تواند در این مسیر فعال باشد.

رابعا- بنظر میرسد که ادامه روند حاضر بر دیفرانسیل‌ها و یا تفاوت ‌و فاصله قیمتی انواع نفت‌خام‌ها و فرآورده‌های نفتی نیز تاثیرگذار باشد. بعنوان مثال در سال‌های اخیر با افزایش تولید داخلی نفت ایالات‌متحده، صادرات نیجریه که عمدتا نفت سبک بوده است به این کشور کاهش یافته و صادرات نیجریه و غرب افریقا به آسیا و اروپا بیشتر شده است و این می‌تواند موجب کاهش نسبی قیمت نفت‌خام‌های سبک و کاهش دیفرانسیل قیمتی نفت‌خام‌های سبک و سنگین شود. همچنین افزایش تولید میعانات گازی در کنار تولید گازهای غیر‌مرسوم در امریکا افزایش یافته و این میعاناتهم در صنایع پتروشیمی جایگزین نفتا هستند و هم در پالایش عمدتا تبدیل به بنزین وگازوئیل می‌شوند، بنابراین تقاضای جهانی برای نفتا نیز کم خواهد شد و فاصله قیمتی بنزین با فرآورده‌های سنگین‌تر کاهش خواهد یافت.   

خامسا - با تشدید نوسانات قیمت نفت، تنظیم سیاست‌های پولی و مالی در درون اقتصادهای وابسته به نفت (اعضاء اوپک)، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. متنوع‌سازی منابع درآمدی ارزی این کشورها اهمیت فزونتری می‌یابد و تعهد و پافشاری بر مکانیزم‌های ذخیره‌ارزی نیز بیشتر می‌شود. این کشورها باید با پیش‌بینی‌ها و برآوردهای دقیق،  برنامه‌های کوتاه‌مدت و بودجه‌های  سنواتی خود را بر مبنای حداقل دامنه قابل تحقق قیمت نفت تنظیم‌کنند و مازاد را به صندوق‌ذخیره ارزی بسپارند.

در نهایت با توجه به آنچه صاحب این قلم در نوشته‌های گذشته کرارا توجه داده‌ام، حرکت  ایالات‌متحده به سمت خودکفائی انرژی و کاهش وابستگی انرژی خود به خارج از قاره و مارواء دریاها، در کنار این افزایش ظرفیت مازاد اوپک، قدرت مانور این کشور در دخالت‌‌های جهانی را افزایش می‌دهد. اگر امریکائی‌ها طالب حفظ قیمت‌های فعلی نفت برای تداوم روند افزایش تولید نفت و گازهای غیرمرسوم خود (که بسیار اشتغال‌زا هم بوده‌است)، باشند و بالابودن قیمت نفت را به نفع خود و به ضرر رقبای عمده اقتصادی خود بدانند، ممکن است با یک بحران‌آفرینی جدید در منطقه، عرضه را کاهش داده و بالانس بازار نفت را برقرار کنند و اصولا صورت مسئله مورد بحث این نوشتار را پاک کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۵:۱۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۲ ، ۱۶:۵۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

عنوان فوق عنوان گزارشی است که هر دو ماه یک‌بار توسط ادراه اطلاعات انرژی امریکا (EIA) تهیه می‌شود.

EIA از ابتدای سال 2012 میلادی بر اساس قانون اختیار دفاع ملی ایالات‌متحده امریکا، ماموریت یافته است که هر دو ماه یکبار وضعیت بازار جهانی نفت‌خام و کل سوخت‌های مایع را در غیاب  تولیدات ایران بررسی و نتایج را به کنگره ارائه نماید، گزارشی که ذیلا مفاد آن آورده شده است یازدهمین گزارش از این دست و مربوط به ماه‌های سپتامبر و اکتبر 2013 می‌باشد. هدف از تهیه چنین گزارشی تشدید تحریم‌ها علیه ایران در عین مدیریت بازار نفت و یا به عبارتی تنظیم تحریم صادرات نفت ایران در شرایط  مدیریت و کنترل بازار جهانی نفت می‌باشد. به این معنا که فشار بر صادرات نفت ایران به گونه‌ای تنظیم شود که کمبود شدید در بازار رخ نداده و قیمت‌ها از دامنه مورد نظر امریکا خارج نشود. اطلاع از این گزارشات و نحوه نگرش و پیگیری دولت ایالات‌متحده در مورد صادرات نفت ایران برای دست‌اندرکارن، ضروری بنظر می‌رسد. ضمن اینکه اطلاعات و تحولات بازار نیز در آن منعکس است.

مفاد گزارش

·        EIA برآورد می‌کند که مصرف جهانی سوخت‌های مایع (شامل نفت‌خام ، مایعات و میعانات گازی، سوخت‌های زیستی، GTL و CTL)، در ماه‌های سپتامبر و اکتبر، از میزان عرضه آن سبقت گرفته و نتیجه آن برداشت متوسط روزانه به میزان 0.3 میلیون بشکه در روز از ذخائر بوده است (جدول 1، نمودار 1) و این از متوسط برداشت از ذخائر در ماه‌های جولای و اوت (موضوع گزارش قبلی) که 0.5 میلیون بشکه در روز بود، کمتر بوده است.

·        قیمت‌ها در ماه‌های سپتامبر و اکتبر نسبت به دو ماهه قبل از آن کاهش آرامی داشت که از کاهش مصرف همراه با افزایش ظرفیت مازاد تولید، ناشی می‌شد. قیمت‌ نفت برنت در بازار آتی‌ها برای معاملات ماه‌ آینده، در پنج روز منتهی به 29 اکتبر به متوسط 108 دلار در بشکه رسید که 3 دلار در بشکه از متوسط پنج روز منتهی به 27 ماه اوت (گزارش قبلی) پائین‌تر بود(نمودار2). کاهش در قیمت نفت‌خام امریکا در همین دوره بیشتر بود که از افزایش ذخائر تجاری ناشی شد. قیمت ماه آینده نفت‌خام وست تگزاس(WTI)، در پنج روز منتهی به 29 اکتبر به 98 دلار در بشکه رسید که 8 دلار از متوسط پنج روز منتهی به 27 ماه اوت کمتر بود. در سپتامبر و اکتبر قیمت نفت‌خام برنت اندکی بیشتر از 110 دلار در بشکه بود که 2 دلار در بشکه از ماه‌های مشابه در سال گذشته پائین‌تر بود(جدول1).

·        مصرف جهانی سوخت‌های مایع در طول ماه‌های سپتامبر و اکتبربطور متوسط  0.5 میلیون بشکه در روز از متوسط آن در 60 روز قبل از آن (گزارش قبل)، پائین‌تر بود که با روند فصلی آن مطابقت دارد، چرا که ماه‌های سپتامبر و اکتبر، پایان فصل رانندگی در ایالات‌متحده و نیز فصل کاهش تقاضای سوخت نیروگاهی برای تولید برق در منطقه خاورمیانه می‌باشد(جدول2).   کاهش فصلی استفاده از ظرفیت‌های پالایشی موجب برداشت کمتر از ذخائر نفت‌خام در ماه اکتبر در مقایسه با سپتامبر شد و کاهش در وضعیت بک‌وردیشن (وضعیتی که قیمت‌های ماه‌های نزدیک‌تر در بازار آتی‌ها از قیمت ماه‌های دورتر بیشتر است) را برای منحنی قیمت نفت‌خام برنت در بازارهای آتی بدنبال داشت(نمودار3). تفاوت قیمت  آتی برنت بین اولین و سیزدهمین ماه  در متوسط پنج روز تجاری منتهی به 29 اکتبر حدود شش دلار بود که در مقایسه با متوسط پنج روز تجاری منتهی به 27 اوت، 2 دلار کمتر بود و در مقایسه با مدت مشابه در سال گذشته تفاوت قابل‌توجهی نداشت.

·        تولید جهانی سوخـت‌های مایع در دو ماه مورد بررسی نسبت به متوسط دو ماه قبل از آن 0.3 میلیون بشکه در روز کمتر بود. تولید نفت‌ اوپک  0.8 میلیون بشکه در روز نسبت به دوره دوماهه قبل کاهش داشت که ناشی از کاهش تولید غیربرنامه‌ریزی شده عراق و  لیبی و کاهش تولید عربستان به لحاظ کاهش نیاز نیروگاه‌های این کشور(که مستقیم از نفت‌خام استفاده می‌کنند) به نفت بود. در مقابل کشورهای غیراوپک با افزایش تولید 0.5 میلیون بشکه‌ای خود نسبت به دو ماهه گذشته بخش عمده‌ای از کاهش تولید اوپک را جبران کردند(جدول 4).

·        ظرفیت مازاد تولید نفت‌خام در سطح جهان در طول دوماه مورد بررسی 1.8 میلیون بشکه در روز بود که بطور متوسط  از دوماهه قبل از آن 0.2 میلیون بشکه بیشتر بود اما هنوز 0.3 میلیون بشکه در روز از سطح سال گذشته آن پائین‌تر بود(جدول3). تخمین ظرفیت‌های مازاد موثر شامل ظرفیت مازاد موجود در ایران که بدلیل تحریم‌های امریکا و اتحادیه اروپا کمتر از ظرفیت فنی خود تولید می‌کند، نیست.

·        کل تولید کاهش یافته ناشی از توقف‌های غیربرنامه‌ریزی شده اوپک و غیر اوپک در  هر دوماه مورد بررسی 2.9 میلیون بشکه در روز برآورد می‌شود که تفاوت کلی با متوسط دوره شصت روزه قبل از آن نداشته است.  البته این تخمین EIA در سطح اوپک، نفت‌خام  و در غیراوپک، کل سوخت‌های مایع را محاسبه کرده است. همچنین این تخمین کاهش‌های برنامه‌ریزی شده  برای تعمیرات عادی که منعکس کنده سطح  مقدار متوقف شده مرتبط با ارزیابی ظرفیت های موثر است را شامل نمی‌شود. در عراق در ماه سپتامبر حدود 400 هزار بشکه در روز از تولید نفت این کشور بصورت برنامه‌ریزی شده کاهش یافته بود که به خاطر برنامه تعمیرات ترمینال‌های صادراتی جنوب این کشور بود، اما این مقدار جزو تخمین قطعی‌های غیر مترقبه EIA نیست، چرا که بازار از قبل از آن مطلع بوده است.

·        کاهش‌ها در ماه سپتامبر عمدتا ناشی از  قطعی‌های تولیدکنندگان اوپک و در اکتبر عمدتا ناشی از کاهش‌های بیشتر غیراوپک بود. افت تولید اوپک در ماه سپتامبر به 2.3 میلیون بشکه در روز رسید که بیشترین حد آن حداقل از ماه ژانویه 2009  (که EIA کاهش‌های اوپک را رصد می‌کند) بود و در ماه اکتبر هم تقریبا در همین حد باقی‌ماند(نمودار 4). کاهش‌های غیر اوپک در ماه سپتامبر برای دومین ماه متوالی ادامه یافت اما در ماه اکتبر بیشتر شد که ناشی از کاهش‌های جدیدی در تولید ایالات‌متحده، برزیل، کانادا و کلمبیا بود. برآورد می‌شود که در دو ماه مورد بررسی بطور متوسط 2.3 میلیون بشکه کاهش تولید مربوط به اوپک و 0.6 میلیون بشکه مربوط به غیر اوپک بوده‌ است(نمودار 5).

·        در مورد لیبی بدلیل نوسانات شدید در تولید این کشور از ماه ژوئن به بعد، تخمین دقیق میزان کاهش ماهانه مقدور نیست. در اوایل سپتامبر تولید این کشور بسیار کم بود. اما در طول ماه افزایش یافت و در ماه اکتبر بصورت قابل‌توجهی افزایش یافت. نتیجه این شد که تخمین متوسط کاهش تولید لیبی در ماه اکتبر به میزان کاهش آن در ماه اوت نزدیک‌تر باشد تا ماه سپتامبر. گرچه در اواخر ماه سپتامبر تولید لیبی مجددا  کاهش شدیدی پیدا کرد.

·        متوسط تولید سوخت‌های مایع ایران در ماه‌های سپتامبر و اکتبر، 3.5 میلیون بشکه در روز بود که2.8 میلیون بشکه آن نفت‌خام  و بقیه میعانات‌گازی  بود.  میزان تولید سوخت‌های مایع ایران در سطحی کاملا پائین‌تر از متوسط سه سال گذشته آن که 4 میلیون بشکه در روز بود، باقی‌ماند(جدول1). متوسط تولید ایران در این دو ماه  0.2  میلیون بشکه در روز بالاتر از متوسط دوره مشابه در سال گذشته بود و این وضعیت  ناشی از تحریم‌هائی است که از سال 2012 بر صادرات نفت ایران تحمیل شده است. تحریم‌های وضع شده توسط اتحادیه اروپا تنها شامل واردات نفت ایران نمی‌شود، بلکه شرکت‌های بیمه‌ را هم از بیمه کردن کشتی‌هائی که نفت ایران را حمل می‌کنند منع می‌کند و این تحریم‌ها از ماه جولای 2012  به اجرا گذاشته شده است و نتیجه آن کاهش شتابان تولید نفت ایران در ماه‌های بعد از آن بوده است.

·        اصلاحاتی هم در برآوردهای گزارش قبلی EIA (مربوط به ماه‌های جولای و اوت) بعمل آمده است. متوسط تولید سوخت‌های مایع در ماه‌های جولای و اوت با 0.1 میلیون بشکه افزایش به 90.7 میلیون بشکه در روز اصلاح شده و  برآورد از مصرف جهانی در دو ماه مذکور  نیز 0.3 میلیون بشکه در روز افزایش یافته و به 91.1 میلیون بشکه در روز اصلاح شده است. خالص برداشت از ذخیره‌سازی‌ها برای ماه‌های جولای و اوت 0.5 میلیون بشکه برآورد شده که 0.2 میلیون بشکه از برآورد قبلی بیشتر است. متوسط ظرفیت مازاد تولید نیز 1.7 میلیون بشکه در روز برآورد شده که 0.5 میلیون بشکه از برآورد قبلی کمتر است. این تغییر عمدتا ناشی از تجدید نظر افزایشی در تولید اوپک و خصوصا تولید عربستان سعودی بوده است. EIA تائید می‌کند که تولید عربستان در ماه‌های مذکور در سطح بالادی باقی‌مانده بوده است تا  کاهش بیش از حد معمول در عرضه جهانی را خصوصا در ماه اوت جبران کند.

 ?


یک نتیجه‌گیری کوتاه

اگر در مفاد گزارش دوماهانه EIA  دقت شود همه چیز حکایت از دشوارتر شدن وضع بازار در ماه‌های آینده دارد. اگر کاهش‌های غیرمترقبه یاد شده در گزارش و کاهش برنامه ریزی شده عراق به بازار برگردد بازار با مازاد عرضه روبرو خواهد بود و روند قیمت‌های آتی هم حکایت از همین مسئله دارد. بنابراین مدیران محترم صنعت‌نفت و خصوصا دست‌اندرکاران صادارت باید توجه داشته باشند که حتی به فرض کاهش شدت تحریم‌ها بازگشت به بازار دشوار خواهد بود خصوصا که پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی برای سال 2014 میلادی که تنها یک ماه تا شروع آن باقیمانده است نیز این است که در این سال تنها کشورهای غیراوپک 1.7 میلیون بشکه در روز افزایش تولید خواهند داشت در صورتیکه رشد تقاضای جهانی تنها 1.1 میلیون بشکه در روز خواهد بود. بنابراین برای یک بازاریابی فعال باید پیش‌بینی‌های لازم بعمل آید.

البته همانطور که  در جدول یک ملاحظه می‌شود، وضعیت صادرات کل سوخت‌های مایع ایران در ماه‌های سپتامبر و اکتبر 2013 نسبت به ماه‌های مشابه در سال 2012 حدود 200 هزار بشکه بهتر بوده است که باید دید که آیا ناشی از کاهش فشار تحریم‌ها  یا افزایش توان مدیریتی صنعت‌نفت بعداز انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری در ایران  و تغییر جهت‌گیری سیاست‌ خارجی کشور می‌باشد و یا  با توجه به کمبود‌های بازار برای اهتراز از بالا رفتن بیش از حد قیمت‌های جهانی نفت، فضای بیشتری برای ایران باز شده بوده است.



خلاصه مطلب 


فایل پی دی اف را از لینک زیر دریافت کنید 

http://www.iies.org/Data/ContentFiles/08-0065.pdf


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۷:۳۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

قطر چگونه قطور شد؟ چه کشورهائی از وضعیت ما منتفع می شوند؟

وقتی عکس ملاقات اوباما و امیر قطر را دیدم که در یکی از سایت‌ها زیر آن نوشته بودند «اتحاد علیه بشار» واقعا دلم گرفت.

کشور قطر جزیره‌ای کوچک با حدود یک ملیون نفر جمعیت به یمن وضعیت سیاسی ایران به چه سطحی رسیده است! وضعیت ایران موجب شده است که قطر سهم مسلم ما از میدان مشترک پارس جنوبی در دو لایه گازی و نفتی را ببرد و غرب هم با توجه به روابطش با ایران ترجیح بدهد که نفت و گاز این میدان مشترک را از آنطرف استخراج کند.  اگر وضعیت سیاست خارجی ایران چنین نبود، مسلما شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی استخراج این منابع از سمت کشور بزرگ ایران با یک بازار بزرگ و ظرفیت جذبی بسیار عظیم‌تر از قطر را ترجیح می‌دادند. اینک قطر به یمن در آمدی عظیم که عمدتا و عمدتا محصول یکه‌تازی در میدان مشترک است، به یک قدرت تاثیرگذار سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تبدیل شده است با چند کانال تلوزیونی تاثیرگذار بین‌المللی و یک سیاست خارجی فعال. آیا اگر شرایط ایران طور دیگری بود قطر و امارات و دیگران به چنین موقعیتی می رسیدند؟ آیا به نفع اینهاست که وضعیت سیاسی خارجی ایران متحول شود؟ آیا می‌توان به اینها بعنوان واسطه اعتماد کرد؟ آیا اینها وقتی احساس می‌کنند که قدم‌هائی به سمت حل مسائل بین‌المللی ایران برداشته می‌شود؟ خوشحال می‌شوند و بیکار می‌نشینند؟ آیا اینها حاضر نیستند که برای تداوم این وضعیت هزینه و تاثیرگذاری کنند؟ اینها سئوالات مهمی است که باید به آن پرداخت. بسیاری از کشورهای دیگر هم منافعشان به همین وضعیت گره خورده است. باید هشیار بود.

وضعیت و اقدامات قطر بسیار جالب و قابل بررسی و تامل است. (صرفنظر از ماجرای کمپ دیوید و کشور مصر)، قطر اولین کشور عربی بود که با اسرائیل روابطی را برقرار کرد و سعی کرد قبح رابطه داشتن با اسرائیل را در میان اعراب از بین ببرد و در طول سال‌های گذشته در بین کشورهای عربی بیشترین روابط را با اسرائیل داشته است. از سوی دیگر امیر قطر چند ماه پیش (آبان 91) اولین رئیس دولتی بود که به غزه رفت و کلنگ یک پروژه چند صد میلیون دلاری را بر زمین زد. شبکه تلوزیونی الجزیره متعلق به دولت قطر، تریبون القاعده بوده و همیشه اولین منتشر کننده اخبار و بیانیه‌های القاعده بوده است و نوارهای ویدئویی سران القاعده و طالبان از این شبکه پخش شده است. طالبان افغانستان در دوحه قطر دفتر دارند و قطر واسطه مذاکرات دولت کرزای و طالبان است. قطر ده‌ها میلیارد دلار به دولت محمد مرصی کمک مالی کرده است و نیز سعی کرده است با کمک‌های مالی خود، حماس را بی‌نیازینموده و بین حماس و ایران جدائی بیفکند.

به راستی نقش قطر در خریدن و کنترل جریانات سلفی چیست؟ آیا قطر بدنبال این نیست که نوعی همسوئی میان غرب و اسرائیل و سلفی‌ها را علیه هلال شیعی شکل دهد؟ آیا جریانات مختلف سلفی آن میزان تحرک و فعالیتی که بر علیه شیعیان داشته‌اند بر علیه صهیونیست‌ها و یهودیان داشته‌اند؟  بنظر می رسد این سئوالات بطور جدی جای فکر کردن دارد.

چند سال پیش بخصوص بدنبال بعضی همکاری‌های غیر مستقیمی که میان ایران و امریکا بر سر سامان دادن به مسائل عراق و افغانستان بوقوع پیوست، بسیاری از امریکائی‌ها داشتند به این نتیجه می‌رسیدند که اصولا پتانسیل کنار آمدنشان با جهان شیعه بیشتر از جهان اهل سنت است و این چیزی بود که عرب‌ها را نگران کرد و بنظر می‌رسد که بعد از آن لابی عرب‌ها و خصوصا قطری‌ها احساس خطر کردند و فعال شدند که این تلقی و جهت‌گیری را تغییر دهند. براستی اگر ایران در شرایطی بود که حق و سهم خود را از میدان مشترک برداشت کند، قطری‌ها توان تامین مالی چنین تحرکاتی را می یافتند؟

غفلت ما از ذخایر مشترکمان تنها منجر یه این نشده است که سهممان را از دست بدهیم، بلکه رقبا سهم ما را می‌برند و بخشی از آن را علیه خود ما هزینه می‌کنند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۹:۰۸
سید غلامحسین حسن‌تاش