با سرمایه انسانی صنعت نفت چه کرده ایم؟(مصاحبه با نسیم آنلاین)
در مصاحبه مکتوب با نسیم آنلاین یک پاراگراف مهم از نظر من به هر دلیل مورد نظر نسیم آنلاین قرار نگرفت ولذا آن را اینجا اضافه می کنم :
برای این که اهمیت سازمان و مدیریت و منابع انسانی در بهرهوری و رشد و توسعه اقتصادی روشن شود خوبست مطلبی را اشاره کنم: بعد از بحران بدهیهای کشورهای امریکای جنوبی در دهه نود همه سازمانها و کلوپهای بینالمللی زیر سوال رفتند که چه اشتباهی در مورد این کشورها کرده بودند چون قبلا تمام گزارشات نشان میداد که این کشورها در مرحلهای از رشد و توسعه هستند که باید بتوانند وامها را به موقع پس بدهد و به این اعتبار به آنها وام اعطاء شده بود . مطالعاتی انجام شد که کجا اشتباه شده است از جمله مطالعهای به سازمان موسوم به یونیدو یا UNDP (اگر اشتباه نکنم) از سازمانهای وابسته به سازمان ملل سفارش داده شد و موظف شدند مشکل را بررسی کنند نتایج مطالعه یا بخشی از مطالعه اینها سالها پیش در کتاب تحت عنوان "اطلس تکنولوژی" توسط سازمان برنامه (سابق) منتشر شد. در این کتاب 4 افزار مهم برای توسعه صنعتی و تکنولوزی معرفی شده است که بسیار کلیدی است و در این کتاب کیسهایی را هم حتی در مورد ایران مثلا توسعه فولاد در ایران را ارائه کرده است. این 4 افزار باید متناسبا و با هم هماهنگ باشند و رشد کنند تا توسعه صنعتی و انتقال تکنولوژی صورت گیرد. این 4 افزار عبارتند از: سخت افزار (ماشینآلات و تجهیزات)، افزار سازمانی (سازمان کارآمد)، افزار اطلاعاتی (دانش و اطلاعات) و افزار انسانی ( نیروی انسانی ماهر و با انگیزه). شاید قبلا فکر میشد تکنولوژی فقط ماشینآلات است ولی در اینجا فهمیدند که تکنولوژی یعنی رشد هارمونیک و بسیار هماهنگ هر چهارتای اینها. مشکل کشورهای بدهکار این بود که با وامهایی که گرفته بودند سرمایهگزاری کرده و ماشینآلات و تجهیزات وارد کرده بودند و صنعت احداث کرده بودند ولی زیر ظرفیت کار میکردند چون در بقیه افزارهای مذکور میلنگیدند ولذا بهرهوری شان پائین بود و قدرت رقابت صادراتی و فروش نداشتند که بتوانند اقساط وامهایشان را پس بدهند. حال شما ببنید ما با این افزارهای سهگانه غیر از ماشینآلات چگونه برخورد میکنیم آیا هزینه کردمان در سازمان و مدیریت، در دانش و اطلاعات و مطالعات و در جذب و تربیت و نگهداشت نیروی انسانی ماهر و کارآمد تناسبی با هزینه کردمان در تجهیزات و ماشینآلات دارد؟
لینک مطالب مرتبط :
دقیقا نکات خوبی را دست گذاشتهاید اما کو گوش شنوا؟! هر روز که سر کار حاضر میشوم و بی برنامهگی، سردرگمی، افق دید کوتاه مدت (کوتاه مدت که چه عرض کنم، افق دید در حد مسائل روزانه، در حد دیدن فقط نوک بینی) جاری در سازمان، و کلا بلبشو را میبینم با خودم فکر میکنم اینجا دیگر کجاست؟ من اینجا چه میکنم؟ آینده من در این سازمان فشل چه خواهد شد؟ (آینده خود سازمان از الان متصور است).
به خودم نهیب میزنم: تازه این بهترین شرکت دولتی ایران است!!! مطمئنم که وضع امثال ایران خودرو، سایپا، فولاد مبارکه، وزارت کار، وزارت صمت یا... از شرکت ملی نفت و وزارت نفت هم بدتر است. و آن موقع سوال ریشهایتر به ذهنم میآید: من در این مملکت چه میکنم؟!
محض اطلاع جنابعالی من هم از بورسیههای وزارت نفت در دانشگاه شهید بهشتی بودم و بعنوان نخبه جذب شدم. اما آیا باور میکنید در زمان تحصیل ما (۸۶ تا ۸۹) مدیر منابع انسانی (یا آموزش) وقت وزارت نفت حتی از وجود ما هم خبر نداشت؟ (شوخی یا غلو نیست، در جلسهای با ایشان از ما پرسید اول بگویید در دانشگاه شهید بهشتی چکار میکنید چون تا آنجا که مطلعم وزارت نفت تنها در دانشگاه شریف دانشجوی بورسیه دارد!!!).
خدا بخیر گرداند گرچه میدانیم خود خدا در قرآن گفته: تا ملتی خود را تغییر ندهند من سرنوشتشان را تغییر نخواهم داد.