وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۲۴۶ مطلب با موضوع «انرژی» ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۱۲:۲۷
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

ارزیابی  اقتصادی اجرای پروژه‌های بهینه‌سازی مصرف انرژی در صنعت سیمان کشور

(مطالعه موردی: مجتمع سیمان تهران)

 

 

مقاله مشترک 

 

دریافت فایل مقاله 

 

دریافت
حجم: 365 کیلوبایت
 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۱۸
سید غلامحسین حسن‌تاش


نویسندگان: سید غلامحسین حسنتاش، سیاوش صمیمی،
قهرمان عبدلی،  سیاوش صمیمی

چکیده: در پی افزایش قیمت نفت در دهه هفتاد میلادی، توجه به کارایی مصرف سوخت در جهان افزایش یافته است. اما در این بین کشورهای صادرکننده نفت از جمله ایران، با توجه به منابع بزرگ انرژی خود کم تر به این موضوع پرداخته اند. سالانه میلیون ها بشکه معادل نفت خام در بخش های مختلف کشور، انرژی مصرف می شود و این در حالی است که ساختار فرسوده تولید کشور سبب شده است تا شدت مصرف انرژی در ایران بسیار بیش تر از استانداردهای جهانی باشد. در این پژوهش وضعیت مصرف انرژی در صنعت مرغ داری به طور خاص مورد بررسی قرار گرفته، و با قیمت های منحرف شده موجود حامل های انرژی و تفاوت قیمت های داخلی و منطقه ای و هم چنین با استفاده از دو مفهوم نوظهور شرکت های خدمات انرژی و مکانیزم توسعه پاک، تلاش شده است تا راه حل عملی و اقتصادی برای کاهش شدت مصرف انرژی در صنعت مرغ داری کشور از طریق نوسازی این صنعت در جهت بهینه سازی مصرف سوخت یافت شود. در این مقاله نشان داده می شود که نوسازی صنعت مرغ داری در ایران نمونه ای است که از لحاظ فنی امکان پذیر بوده و از لحاظ مالی توجیه پذیر است و از محل صرفه جویی قابل حصول در مصرف سوخت، تامین مالی می شود و تعریف آن در قالب یک طرح توسعه پاک نیز بر جذابیت اقتصادی اجرای آن می افزاید.

کلمه های کلیدی:
 صرفه جویی انرژی
 توسعه پاک
 توجیه پذیری اقتصادی
 شرکت های خدمات انرژی

فایل تمام متن:
 20121212101212-9573-14.pdf (نوع: PDF  حجم: 4.08MB)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۰ ، ۱۷:۴۱
سید غلامحسین حسن‌تاش

استفاده از سلاح نفت، محدودیت‌ها و فرصت‌

 این‌روزها همه جا از استفاده از نفت بعنوان یک اهرم و ابزار سیاسی حرف زده می‌شود. نفت کالائی ضروری، استراتژیک و سیاسی‌ترین کالای جهان است، بنابراین بدون شک می‌تواند بعنوان یک ابزار یا سلاح بکارگرفته شود و در گذشته نیز چنین شده است. این ابزار در مقاطع مختلف هم توسط کشورهای مصرف‌کننده و هم توسط کشورهای تولیدکننده آن مورد استفاده سیاسی قرار گرفته است. اقتصاد کشورهای تولیدکننده و صادر کننده عمده نفت، وابسته به درآمد نفت است ولذا تحریم خرید نفت آنها توسط خریداران و مصرف‌کنندگان، می‌تواند درآمد ارزی آنها را کاهش داده و مشکلات و فشار اقتصادی برای آنها بوجود آورد. در کشورهای واردکننده و مصرف‌کننده عمده نفت نیز این کالا یک کالای ضروری برای تولید و حمل و نقل و گرما و زندگی است ولذا عدم دسترسی کافی و ارزان به آن می‌تواند اقتصاد و زندگی آنها را شدیدا تحت تاثیر قراردهد. درسالهای 52-1951 دولت انگلستان به نوعی دولت مرحوم دکتر مصدق را تحت تحریم نفتی قرارداد و با نخریدن نفت ایران و ممانعت از صدور نفت ایران به سایر کشورها، دولت وقت ایران را تحت فشار اقتصادی قرارداد و این شاید اولین نمونه بکارگیری نفت به عنوان یک اهرم سیاسی توسط یک کشور مصرف کننده علیه کشور تولید کننده آن بود. در دهه 1960 سازمان‌ملل تحریم‌هائی را بر علیه رژیم آپارتاید در کشور افریقای‌جنوبی وضع کرد و از جمله این تحریم‌ها جلوگیری از فروش نفت و فرآورده‌های نفتی به این کشور بود و این نیز جزء اولین نمونه‌های بکارگیری اهرم نفتی علیه یک کشور واردکننده و مصرف‌کننده آن بود. در سال 1973 کشورهای عربی صادرکننده نفت عضو اوپک، در مورد اِعمال تحریم فروش نفت به رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن(مصرف‌کننده)، توافق کردند که همزمان با حمله مصر به این رژیم (برای بازپس‌گیری سرزمین‌هائی که در جنگ 67 از دست داده بود) و در حمایت از مصر، رژیم اشغالگر و حامیان او را تحت فشار اقتصادی قراردهند. در همین چندماه اخیر نیز اتحادیه اروپا (مصرف کننده)، دولت سوریه که مقداری صادرات نفت دارد را تحت تحریم نفتی قرارداد تا با نخریدن نفت از این کشور درآمد ارزی و اقتصاد این کشور را تحت فشار قراردهد. این‌روزها نیز هم برخی از کشورهای مصرف‌کننده نفت، تحریم نفتی بعضی کشورهای صادرکننده آن را تحت بررسی قرارداده‌اند و هم برخی کشورهای تولیدکننده امکان استفاده از نفت بعنوان یک سلاح را در مقابل فشارهای کشورهای صنعتی مصرف کننده مطرح نموده‌اند. اما باید توجه داشت که امکان استفاده از این ابزار یا اسلحه برای هریک از طرفین تولید و مصرف‌کننده به سادگی ممکن نیست و بستگی تام به شرایط بازار جهانی نفت دارد. مثلا در شرایطی که بازار با کمبود عرضه و فقدان ظرفیت مازاد تولید (در کشورهای صادرکننده نفت) روبرو باشد کشورهای مصرف کننده به سادگی قادر به تحریم خرید نفت یک کشور تولیدکننده نخواهند بود، چراکه در چنان شرایطی خصوصا با توجه به ویژگی‌های نفت بعنوان یک کالای ضروری (وبا توجه به کشش قیمتیِ تقاضای آن)، خارج شدن عرضه نفت یک کشور از بازارجهانی بوسیله دیگر تولیدکنندگان قابل جبران نخواهد بود ولذا قیمت‌های نفت به سطوح بسیار بالائی افزایش پیدا خواهد کرد و اقتصاد کشورهای صنعتی مصرف‌کننده را دچار مشکل خواهد نمود. بنابراین در شرایط مذکور چنین تحریمی نوعی خود‌زنی خواهد بود و بیشتر از آنکه به تحریم شونده فشار وارد شود،تحریم کننده تحت فشار قرار خواهد گرفت وحتی ممکن است با توجه به بالارفتن قیمت جهانی نفت، کشور صادرکننده تحت تحریم، با صادرات بسیار کمتر بتواند درآمد مورد نیاز خود را تامین کند که این نقض قرض تحریم کننده خواهد بود. در نقطه مقابل اگر شرایط بازار نفت برعکس باشد و نه تنها کمبود عرضه وجود نداشته باشد بلکه با کاهش تقاضا و مازاد عرضه مواجه باشیم، تحریم نفتی مصرف‌کنندگان توسط کشور تولیدکننده نفت بی‌معنا خواهد بود و نوعی خودزنی است، چراکه در شرایط مازاد عرضه، به محض اجرای چنین تحریمی، دیگر صادرکنندگان نفت با افزایش تولید نفت خود بازار تحریم‌کننده را خواهند گرفت وممکن است بدست آوردن مجدد آن بازار بسیار دشوار باشد ضمن اینکه مصرف‌کنندگان نیز آسیبی نخواهند دید. حال اگر شرایط بازار مانند مورد اخیرالذکر در واقع به نفع مصرف‌کنندگان باشد و اتفاقا بخشی از مصرف‌کنندگان در این شرایط بدنبال تحریم خرید نفت از یک کشور تولیدکننده خاص باشند، به طریق اولی تهدید آن کشور تولیدکننده به استفاده از نفت به عنوان اسلحه، بسیار بی‌معنا است و در واقع همان چیزی است که آن مصرف‌کنندگان می‌خواهند! در شرایط کنونی، اقتصاد جهان و بویژه کشورهای عمده صنعتی دچار بحران جدی و رکود عمیق است و این رکود تقاضای نفت را کاهش می‌دهد. ازسوی دیگر قیمت‌های نسبتا بالای نفت در شش/هفت سال اخیر سرمایه‌گذاری بر روی نفت‌ و گاز و سایر انرژی‌ها را تشویق نموده و پتانسیل عرضه را افزایش داده است. از سوی دیگر با پایان گرفتن بحران در کشور لیبی، تولید نفت این کشور که از بازار خارج شده بود و قبل از بحران حدود 6/1 میلیون بشکه بود، در حال بازگشتن به بازار است و تولید نفت عراق نیز در حال افزایش است و خلاصه اینکه بازار به سرعت در حال تبدیل شدن به بازار خریدار و مصرف‌کننده است و در چنین شرایطی تهدید یک کشور تولیدکننده به استفاده از نفت به عنوان یک اهرم فشار یا قطع صادارت نفت خود چندان منطقی نخواهد بود، مگر اینکه صادارت این کشور سهم بسیار بزرگ و غیرقابل جبرانی را از بازار جهانی نفت تشکیل دهد. البته مقاصد و بازارهای صادراتی یک کشور نیز مهم است. مثلا خروج نفت لیبی از بازار عمدتا بازار اروپا را تحت فشار قرارداد و شاید بهمین دلیل بود که قیمت نفت برنت که بطور معمول از نفت خلیج مکزیک (WTI) پائین‌تر است برای مدتها از آن بالاتر رفته بود، همچنین نفت لیبی عمدتا سبک است اما بعضی کشورهای خلیج‌فارس نفت سنگین به مقصد چین و هند صادر می‌کنند که قطع تولیدشان عمدتا بازارهای شرق‌دور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و تفاوت قیمت در آن منطقه را بیشتر خواهد کرد که این نیز ممکن است مورد علاقه امریکا و اروپا که از سرعت رشد اقتصادی چین نگران هستند، باشد و ممکن است از افزایش هزینه‌های انرژی کشور چین استقبال کنند. همچنین درحال حاضر نفت‌خام‌های سنگین نسبت به نفت‌خام‌های سبک قابلیت جایگزینی بیشتری توسط دیگر صادرکنندگان دارد. علاوه‌بر این باید توجه داشت که کشورهای عمده مصرف‌کننده نفت خصوصا در اتحادیه اروپا و امریکا، از هماهنگی و انسجام بیشتری در تصمیمات و اجرای تصمیمات خود برخوردارند اما متاسفانه کشورهای صادرکننده عمده نفت نه تنها چنین انسجامی را ندارند بلکه به رقابت با یکدیگر نیز می‌پردازند. عربستان‌سعودی تمام تلاش خود را کرد که کمبود نفت لیبی را در بازار جبران کند، درحالی که ظاهرا در سازمان اوپک و در اتحادیه‌عرب و در آوپک همکار لیبی بود. همچنین باید توجه داشت که امنیت کشورهای نفتی نیز با سهمشان در بازار جهانی نفت بی‌ارتباط نیست. اگر در فرایند حمله ایالات متحده به کشور عراق دقت شود ملاحظه می‌شود که از مدتها قبل از طریق طرح نفت در برابر غذا، حضور نفت عراق در بازار جهانی کنترل و محدود شده بود و زمانی به عراق حمله شد که امکان کنترل بازار نفت و جبران نفت عراق وجود داشت. در مورد لیبی هم شاید اگر اقتصاد جهان در شرایط رکود نبود و بازارجهانی نفت در شرایط رونق سالهای 2004 تا 2008 قرارداشت، هرگز حمله نیروهای ناتو به این کشور اتفاق نمی‌افتاد. در هرحال ممکن است تحلیلی که از شرایط فعلی بازار ارائه شد دقیق و یا مورد قبول تولیدکننده‌ای که میخواهد کشورهای مصرف‌کننده را تهدید به استفاده ازسلاح نفت نماید، نباشد اما حداقل این اطلاعات نشان میدهد که تردید جدی نسبت به شرایط بازار واینکه آیا بازار، بازار خریدار است یا بازار فروشنده، وجود دارد. بنابراین در چنین شرایطی بهتر است چنین تولیدکننده‌ای با دریافت اطلاعات کاملتر از بازار، شرایط را به دقت درنظر بگیرد و اگر هم به نتیجه روشن و مطمئنی نرسید، قبل از تهدید، بازار را بگونه‌ای تست کند. و البته کشورهای صادرکننده نفت باید به فکر اعتبار بلند مدت خود بعنوان یک تامین کننده مطمئن و قابل اعتماد نیز باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۰ ، ۰۸:۵۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۰ ، ۱۶:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

در مردادماه 90 سایت دیپلماسی ایرانی میزگردی را در مورد دیپلماسی انرژی برگزار کرد که صاحب این وبلاگ بهمراه آقایان ترکان و عماد حسینی در آن شرکت داشتیم گزارش آن روی سایت دیپلماسی ایرانی به آدرس زیر موجود است 

http://irdiplomacy.ir/fa/files/8/listView

خلاصه سخنان صاحب این وبلاگ در آنجا به شرح زیر خلاصه شده است 


رقیب ما در میدان مشترک نفتی، چاه های افقی حفر کرده است

دیپلماسی ایرانی: در این نشست غلامحسین حسن تاش استاد دانشگاه و کارشناس مسائل انرژی، نفت و گاز را پدیده هایی ژئوپلتیک دانست و گفت: 63 درصد تولید نفت در خاورمیانه و مجموعا بیش از 80 درصد ذخایر گاز در خاورمیانه و روسیه و آسیای میانه قرار دارد. ذغال سنگ نیز سومین سهم را در سبد انرژی دنیا دارد که مناطق مصرف آن با مناطق تولیدش هماهنگی دارد و بنابراین پدیده ژئوپلتیکی را به وجود نمی آورد.

به گفته وی، "در جدیدترین چشم اندازی که منتشر شده است، مشخص شده که جهان به این زودی از مصرف نفت و گاز خلاص نمی شود. پیش بینی می شود سهم خلیج فارس در تامین نفت و گاز جهان طی دهه آتی افزایش پیدا کند. کشور ما صرف نظر از اینکه خودش دارای ذخایر است، در موقعیتی قرار گرفته که اگر نفت و گاز هم نداشت، دارای اهمیت ژئوپلتیک تلقی می شد."

حسن تاش اضافه کرد: کشورهای صنعتی از سال 1973 (دوره شوک نفتی) به بعد، تلاش کرده اند وابستگی خود را به این انرژی ها کم کنند و تمام تلاش خود را برای به حداقل رساندن این نیاز و استفاده از انرژی های هسته ای و ذغال سنگ مصروف داشته اند. کشورهای صنعتی پس از 1973 نفت و انرژی را کالایی استراتژیک خواندند و با آن به عنوان کالای بازار و تجاری برخورد نکردند که این مسئله اهمیت سیاسی انرژی را نشان می دهد.

رئیس سابق موسسه مطالعات بین المللی انرژی افزود: هم ذخایر و هم موقعیت انرژی ایران به گونه ای است که هیچ کشوری بدون توجه به نفت و گاز و موقعیت ژئوپلیتیک با ایران مواجه نخواهد شد و سیاست خارجی ایران ناگزیر با مسئله نفت پیوند خورده است. مهم ترین جنبه روابط ما با قدرت های فرامنطقه ای، نفت بوده است. البته این ذخایر هم تهدید ایجاد می کند و هم فرصت که تهدیدها را در تمایل قدرت ها به تصرف بر ذخایر منطقه می توان ملاحظه کرد.

حسن تاش سپس به تبیین عبارت دیپلماسی انرژی پرداخت و گفت: در ادبیات مربوطه، معمولا دیپلماسی را به معنی ابزار و وسیله ای برای پیشبرد اهداف بین المللی یک کشور مراد می کنند و یا اینکه آن را مرادف و معادل سیاست خارجی می دانند. به همین دلیل من همیشه با ترکیب "دیپلماسی انرژی" مشکل داشته ام چرا که اگر دیپلماسی، ابزار است، معنی دیپلماسی انرژی را نمی فهمم و اگر مراد از آن سیاست خارجی باشد، پس باید بگوییم انرژی و سیاست خارجی. به هرحال آنچه موردنظر من است این است که چگونه باید تعامل میان دستگاه های انرژی و سیاست خارجی را تنظیم کنیم تا از این طریق به اهداف ضروری خود دست یابیم.

وی به تلاش امریکایی ها برای در دست گرفتن امنیت منطقه و موفقیت در رقابت های اقتصادی اشاره کرد و افزود: دولتمردان امریکایی همیشه گفته اند که سیاست انرژی در کانون سیاست هایشان قرار دارد. در روسیه هم در زمان دوره دوم ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، اهرم های سابق روسیه به کار افتاد و صادرات گاز به اروپا بیش از پیش مورد توجه این کشور قرار گرفت. روسیه نشان داده که دوست دارد انحصار خودش را در بازار اروپا مستحکم کند و از این انحصار به عنوان ابزار سیاسی استفاده کند. می گویند روسیه این اهرم را جایگزین اهرم ایئولوژیک در دوران رژیم شوروی سابق کرده است.

این کارشناس مسائل انرژی اضافه کرد: گاز در دهه آینده اهمیت بیشتری پیدا می کند و از آنجا که روس ها موقعیت برتر را در حجم ذخایر دارند و از جهتی نیز در نقطه اتصال و صادرات گاز به غرب و شرق قرار دارند، امریکایی ها مایل اند که این امتیاز دوم را از روس ها بگیرند تا بازار را همچنان تحت کنترل داشته باشند. امریکا درباره چین نیز نگرانی های خاص خود را دارد و بنابراین سعی می کند موضوع آلاینده ها و محیط زیست را در قبال چین برجسته کند تا وابستگی این کشور به ذغال سنگ و تسلط امریکا بیش شود.

وی با اشاره به تعامل گسترده میان نفت و سیاست گفت: کشور ما چاره ای جز برقراری این تعامل ندارد. نه سیاست خارجی می تواند بدون شناخت انرژی به دیپلماسی موفقی برسد و نه بخش انرژی بدون دیپلماسی، موفق به تعامل گسترده و دستیابی به اهداف موردنظرش خواهد بود. اما آیا ما تاکنون دیپلماسی نفتی موفقی داشته ایم؟ متاسفانه پاسخ من منفی است. ما در میادین مشترک به تعامل میان دستگاه دیپلماسی و دستگاه انرژی نیاز داریم تا بتوانیم با کشورهای همسایه رقابت موفقی داشته باشیم. ما 28 میدان مشترک با کشورهای همسایه داریم. در پارس جنوبی که بزرگ ترین میدان مشترک ماست، رقیبمان روزی 360 میلیون متر مکعب برداشت می کند و ما 210 میلیون. عراقی ها و اماراتی ها هم سهم بسیار بیشتری نسبت به ما دارند. در مورد میدان مشترک با عربستان هم باید بگوییم که آنها روزی 450 هزار بشکه برداشت می کنند و ما 42 هزار بشکه.

این استاد دانشگاه با تاکید بر موضوع رقابت در مسئله میادین مشترک افزود: آیا سفارتخانه های ما کوچک ترین تحرکی در این زمینه داشته اند؟ قبل از انقلاب نشست هایی در کشورهای همسایه برگزار می شد و مسئله صیانت میادین نفتی مورد بررسی قرار می گرفت. امروز نیاز داریم که سطح تعامل و تحرک دیپلماتیک را افزایش دهیم. متاسفانه مشاهده می کنیم که طرف مقابل که میدان مشترک با ما دارد، به بخش و لایه های ما آمده و این موضوع می تواند قابل پیگیری باشد. ما باید مانع حفر چاه های افقی در میادین مشترک شویم.

دکتر حسن تاش با تاکید بر اهمیت شناخت رفتار رقبا و نگاه آنها به تبادلات سیاسی و انرژی گفت: در اجلاس اخیر اوپک سوال بزرگی که برای ما مطرح بود این بود که آیا عربستان توانایی جایگزینی نفت لیبی را خواهد داشت یا خیر. خیلی ها فکر می کردند این توانایی وجود ندارد. چه کسی باید به این سوال پاسخ دهد و دستگاه دیپلماسی ما چقدر این موضوع را دنبال کرده است؟ ما در اوپک با افزایش تولید مخالفت کردیم. من معتقدم اگر مطلع بودیم که امکان تولید بیشتر برای عربستان وجود ندارد، می توانستیم هم چراغ سبزی به اروپا نشان بدهیم و هم سهم تولید در اوپک را آزاد بگذاریم. متاسفانه کمی چشم و گوش بسته در اوپک شرکت می کنیم و مواضع‌مان براساس دیپلماسی فعال نیست.

وی در پایان حجم سرمایه گذاری در صنعت نفت و شناخت نیت برخی کشورها نظیر هند در شروع همکاری های انرژی و سپس سوءاستفاده از همکاری ها را مستلزم تعامل فعال دستگاه های سیاست خارجی و انرژی دانست و گفت: بسیاری از مدیران دیپلماسی ما آشنایی با حوزه نفت و انرژی ندارند. نباید سطح تعاملات انرژی با کشورهای خارجی را به وجود رایزن های انرژی تقلیل دهیم. سفرا و دیپلمات های ما باید از تاثیر و تاثر انرژی بر سیاست خارجی مطلع باشند و ضرورت های لازم را درک کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۰ ، ۰۹:۳۸
سید غلامحسین حسن‌تاش


دریافت فایل کامل میزگرد
حجم: 691 کیلوبایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۰ ، ۱۶:۰۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۵:۴۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۵:۳۸
سید غلامحسین حسن‌تاش