وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

کتاب " انقلاب و نفت ؛ روایت وزیران جمهوری اسلامی از اقتصاد سیاسی نفت " منتشر شد . این کتاب حاصل چند سال تلاش دوست عزیز  "مهدی احمدی" است. مهدی احمدی که از روزنامه‌نگاران برجسته و محقق کشور است سال هاست که بر روی مسائل نفت متمرکز است. کتاب بر اساس چهار گفتگوی مفصل تدوین شده و بخش مهمی از تحولات صنعت نفت در دوران بعد از انقلاب از سال 1358 تا سال 1384 را پوشش می‌دهد. مهدی احمدی برای تدارک گفتگوهای خود و طرح سوالات دقیق ابتدا گاه‌شمار مهمترین تحولات صنعت نفت در دوره مورد بحث را تهیه کرده بود که این گاه‌شمار را هم در بخش دوم کتاب گنجانده است. در این گاه‌شمار نیز بخش مهمی از اخبار و وقایع دوران‌های  پرحادثه انقلاب و جنگ و بازسازی در صنعت نفت، ثبت شده است.


در کشوری که در کنار سایر مدار‌های توسعه‌نیافتگی بحران تدوین وجود دارد و تجربیات تدوین نمی‌شود و به همین دلیل گاهی اشتباهات کرارا تکرار می‌شود، هرگونه تلاشی در مسیر تدوین تجربیات بسیار ارزشمند است و چراغی را برای راه آیندگان فراهم می‌کند.  نگارنده که خود دستی هم به قلم دارم و برای سال‌ها سردبیری و مدیریت ماهنامه اقتصاد انرژی را به عهده داشته‌ام و کار مشابهی را هم در کتاب "مناسبات مدیریتی کنسرسیوم و صنعت نفت ایران" انجام داده‌ام به خوبی درک می‌کنم، که خصوصا در فضای بسته نفت، کار مهدی احمدی چقدر دشوار بوده است  و خشنودم که توانستم ‌کمکی هر چند کوچک در این مسیر به ایشان بنایم. و تجربیات یکی از دوره‌ها عمدتا با گفتگوئی که با اینجانب انجام شده است تدوین شده است. برای مهدی احمدی آرزوی توفیقات بیشتر را در این زمینه دارم و مطالعه این کتاب که توسط انتشارات دنیای اقتصاد با کیفیت مطلوب منتشر شده است را به همه علاقمندان و خصوصا علاقمندان به مسائل نفت و صنعت‌نفت توصیه می‌کنم.

 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۴۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

بعد از سیل عظیم و مخربی که در فروردین‌ماه 1398  استان‌های غربی کشور را درگیر کرد پیشنهاد زیر که در تعامل فکری با دوست و سرور عزیزم آقای مظفر جراحی شکل گرفته بود را  برای بسیاری از مقامات بالای دولت ارسال نمودم اما مورد توجه قرار نگرفت برای ثبت در تاریخ اینجا می‌گذارم

 

پیشنهادی برای بازسازی مناطق سیل‌زده و جبران آثار ناشی از سیل

ابعاد سیل ویرانگری که در یک ماه اخیر کشور را درگیر کرده است بسیار وسیع است. جمعیت زیادی در چند استان بی‌خانمان شده‌ و خصوصا فعالین در بخش کشاورزی و دامی معیشت خود را نیز از دست داده‌اند همچنین بسیاری از زیرساخت‌ها تخریب شده است. مقابله با آثار و تبعات چنین بلایای طبیعی و غیرقابل پیش‌بینی با چنین ابعاد گسترده‌ای، خارج از توان اغلب قریب به اتفاق دولت‌های جهان است.

بازسازی تخریب‌های سیل و برگرداندن وضعیت مناطق سیل زده به شرایط قبل از سیل یک مساله انسانی و فراتر از مسائل سیاسی است و اگر این بازسازی صورت نگیرد عده زیادی از انسانها درگیر آوارگی و فقر خواهند شد.

ایران در شرایط فعلی تحت تحریم‌های غیرقانونی و ضد انسانی قراردارد و خصوصا تحت این شرایط به سادگی قادر به بازگرداندن وضعیت مردم بلا دیده به وضعیت اولیه نخواهد بود ولذا حداقل اصول انسانی و حقوق بشر ایجاب می‌کند که بازسازی آثار ناشی از سیل و بازگرداندن شرایط مناطق سیل زده به وضعیت اولیه از شمول تحریم‌ها خارج شود. ولذا در این باره باید سازوکار مشخص وخاصی در سطح بین‌المللی تمهید و فراهم گردد که بتوان خارج از شمول تحریم‌ها نسبت به جبران خسارات سیل و بازسازی مناطق سیل‌زده و برگرداندن وضعیت به قبل، اقدام نمود.

یک راه‌کار می‌تواند این باشد که یک کنسرسیوم بین‌المللی متشکل از شرکت‌هائی از بخش خصوصی ایران و نیز از شرکت‌های چینی و اروپائی تشکیل شود. این کنسرسیوم در اولین اقدام زیر نظر یک ناظر بین‌المللی که سازمان ملل تعیین می‌کند، تمام آسیب‌های ناشی از سیل را فهرست برداری نموده و گزارش کاملی از خرابی‌ها تهیه و هزینه بازسازی را برآورد نماید. در مرحله بعد اجازه ویژه‌ای از مراجع کنترل‌کننده تحریم‌ها توسط این کنسرسیوم در محدوده بازسازی خرابی‌های ناشی از سیل (با توجه به هزینه و برنامه زمانی بازسازی)، اخذ شود که میزان مشخصی از صادرات نفت‌خام و میعانات‌گازی تولیدی کشور خارج از تحریم و محدودیت‌های تحریم در اختیار این کنسرسیوم قرار گیرد که درآمد حاصل از آن توسط این کنسرسیوم و تحت نظارت نماینده سازمان ملل اختصاصا صرف بازسازی مناطق سیل‌زده و آثار ناشی از سیل شود. همچنین این کنسرسیوم می‌تواند کمک‌های بین‌المللی را نیز به همین منظور جذب کند.

پیگیری اولیه این پیشنهاد می‌تواند با حمایت دولت و وزارت امور خارجه توسط یک نهاد غیردولتی یا NGO صورت گیرد.

اگر چنین سازوکاری کاملا در جهت مسائل انسانی و فراتر از روندهای سیاسی طراحی شود مخالفت با آن توسط امریکائی‌ها یا هر دولت یا نهاد بین‌المللی دیگری دشوار خواهد بود و در صورت بروز نیز چهره غیرانسانی مخالفت کننده را آشکارتر خواهد نمود.

طبیعتا طراحی سازوکار مناسب و بی‌طرف، نیاز به بحث و بررسی‌های دقیق‌تر وبیشتر توسط یک تیم متخصص متشکل از تخصص‌های مختلف مورد نیاز دارد که باید سریعا انجام پذیرد. نرم‌های بین‌المللی که در مورد این‌گونه بلایای طبیعی و مقابله با آن وجود دارد نیز می‌تواند توسط این تیم مورد بررسی قرارگیرد.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۰:۰۵
سید غلامحسین حسن‌تاش


چندی پیش آقای زنگنه وزیر نفت گفت "برخی در حال فشار آوردن به من هستند تا نفت را ببرند و پولش را ندهند". وزیر در ادامه در این مورد تعبیر مافیا را بکار برده است.

 بنده علیرغم همه نقدهای اساسی که به عملکرد جناب زنگنه در هر دو دوره وزارتشان داشته و دارم، بر اساس شواهد و قرائن برداشتم این است که ایشان در این مورد راست می گوید و عده‌ای دنبال این هستند که از فرصت تحریم استفاده کنند و به بهانه دور زدن تحریم نفت بگیرند و ببرند و پولش را هم بر نگردانند و چون تصورشان این است که سود سرشاری در این کار وجود دارد طبیعتا گروه فشار درست می کنند و به انواع فشارها متوصل می‌شوند و حالا متداول شده است که اسم هر گروه فشاری که برای رسیدن به منافعی بصورت مخفی اعمال فشار می‌کنند و تمام روابط و امکاناتشان را در این رابطه بکار می گیرند را مافیا می‌گذارند. تا جائی که تجربیات و اطلاعات من نشان می‌دهد همیشه اعمال فشار داخلی‌ها برای ورود به مقوله صادرات نفت و گرفتن نفت برای صادرات و استفاده از رانت آن وجود داشته است و حالا دور زدن تحریم و شکست تحریم بهانه‌ خوبی برای مشتاقان این کار شده است. مخصوصا که یک دوره هم فرصت پیدا کرده‌اند و مزه‌اش زیر دندانشان رفته است. و بهانه می‌کنند که  حالا که به دلایل تحریم صنعت نفت نمی‌تواند نفت بفروشد نفت را بدهید ما به عنوان بخش خصوصی ببریم و بفروشیم در صورتی که خیلی روشن است که نفت ایران تحت تحریم است و نه مثلا فروشنده آن.

ضمنا باید توجه داشت که اگر منظور وزیر از مافیا این است که به احتمال قوی هم همین است، این گروه فشار لزوما در درون صنعت نفت نیست بلکه اینها از بیرون فشار می آورند و گاهی ممکن است از تریبون مجلس و امکانات دیگر هم جهت اعمال فشار و جوسازی استفاده کنند.

اما مطلبی که به نظر من قابل تامل است این است که چرا وزیر نفت این مطلب را رسانه‌ای می‌کند. رسانه به عنوان رکن چهارم قدرت ابزار مردم و روشنفکران و کسانی است که دستی در قدرت ندارند و از طریق رسانه می خواهند بر قدرت تاثیر بگذارند. وزیری که در قدرت است باید مستندات خود را پرونده کند و از طریق مجاری قانونی پیگیری کند که جلوی این گروه‌های فشار را بگیرد و آنها را متوقف کند. این که وزیر به رسانه‌ها متوسل شود معنایش این است که ایشان از مجاری و مراجع قانونی مایوس است و احیانا همان مراجع هم ابزار دست گروه‌های فشار شده‌اند و این بسیار جای نگرانی دارد.

دقت در این که به هر حال یک مقام مسئول هم مانند افراد معمولی برای رفع فشار به رسانه متوسل می‌شود خیلی چیزها را نشان می‌دهد و بسیار نگران کننده است. البته ابن می‌تواند نوعی فرافکنی و فرار به جلو هم باشد.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۲:۵۶
سید غلامحسین حسن‌تاش
شنبه, 25 خرداد 1398 ساعت 22:52

سید غلامحسین حسنتاش و احسان سلطانی: صادرات نفت و مقابله با تحریم نفتی

سید غلامحسین حسنتاش، احسان سلطانی:

 

آمریکا با توجیه مبارزه با تروریسم و محدودسازی قدرت­ ایران در منطقه، تحریم نفتی ایران را اجرایی و  کم و بیش همه کشورها از آمریکا تبعیت کرده­اند. برای شناخت بهتر از همه اهداف آمریکا بر اساس تجارب تاریخی و اقتصاد منطقه­ای و جهانی، تحریم نفتی ایران را بایستی  از منظر تولید و تجارت نفت و منافع آن برای اقتصاد این کشور نیز ارزیابی کرد. واقعیت­های تولید و تجارت نفت آمریکا و دو واردکننده بزرگ نفت‌ خام جهان یعنی اتحادیه اروپا و چین، به شرح است.

(۱) تولید نفت آمریکا به مدد توسعه فنآوری و اقتصادی شدن استخراج نفت‌خام‌های غیرمتعارف از میانگین روزانه کمتر از ۷ میلیون بشکه در سال ۲۰۰۸ میلادی به روزانه بیش از ۱۲ میلیون بشکه در نیمه اول سال جاری میلادی (۲۰۱۹) افزایش یافت. سیاست‌های دونالد ترامپ در حمایت از تولید نفت شیل نقش اساسی در افزایش تولید نفت آمریکا ایفا کرده است و پیش‌بینی می­شود تا پایان سال ۲۰۱۹ میلادی تولید نفت این کشور به سقف ۱۳.۴ میلیون بشکه در روز برسد.

(۲) اگر چه آمریکا هنوز بطور خالص وارد کننده نفت است، اما با توجه به وسعت کشور، نقش مهمی در تجارت جهانی نفت دارد و از نقاط مختلفی نفت و فرآورده‌های نفتی را صادر و از بنادر دیگری وارد می‌کند. طی سالهای اخیر صادرات نفت و میعانات گازی و فرآورده‌های نفتی این کشور افزایش قابل توجهی داشته و میزان واردات آن به شدت کاهش یافته است. با توجه به روند افزایش تولید و صادرات نفت، آمریکا به دنبال دسترسی به بازار‌های جدید است.

(۳) بر پایه داده­های اداره اطلاعات انرژی آمریکا، میانگین روزانه صادرات نفت خام آمریکا در پنج­ماهه اول سال­های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ میلادی کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه بود که در مدت مشابه سال­های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، به ترتیب به ۱.۷ و ۲.۷۴ میلیون بشکه صعود کرد. صادرات نفت آمریکا در آخرین هفته ماه می سال جاری به ۳.۳ میلیون بشکه در روز رسید.

(۴) بر پایه داده­های اداره اطلاعات انرژی آمریکا، واردات نفت خام و فرآورده­های نفتی آمریکا از میانگین روزانه ۱۴ میلیون بشکه در سال ۲۰۰۶ میلادی به ۹ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۸ میلادی کاهش یافت و در همین حال صادرات نفت خام و فرآورده­های نفتی آمریکا با ۹ برابر افزایش از میانگین روزانه یک میلیون بشکه به ۹ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۸ میلادی افزایش پیدا کرد. تراز تجاری نفت خام آمریکا در طی پنج ماهه دوره ۱۹-۲۰۱۶ میلادی به میزان ۳.۲ میلیون بشکه در روز بهبود یافته است.

(۵) در شرایطی که تراز تجاری نفتی امریکا در دهه اخیر به شدت بهبود یافته است، تراز تجاری نفت و فرآورده­های نفتی اتحادیه اروپا منفی‌تر شده و از منفی ۲۸۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ میلادی به منفی ۳۷۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ میلادی بالغ شده است.

(۶) در چین نیز در دوره ۱۸-۲۰۰۸ میلادی، واردات نفت و فرآورده­های نفتی دو برابر شده است و از ۱۷۰ به ۳۵۰ میلیارد دلار افزایش یافت و در نتیجه تراز تجاری نفتی این کشور از منفی ۱۴۰ به منفی ۳۰۰ میلیارد دلار افزایش یافت.

(۷) پتانسیل اصلی افزایش بیشتر تولید نفت در امریکا مربوط به مناطق نفت شیل است که عمدتا چهار منطقه را شامل می­شود که هزینه‌ تولید در این مناطق از ۴۰ تا ۸۰ دلار در بشکه متفاوت است. بنابراین با افزایش قیمت جهانی نفت هنوز پتانسیل افزایش بیشتر تولید و در نتیجه صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی در امریکا وجود دارد. استراتژی رسمی انرژی امریکا خودکفائی در سطح قاره و قطع وابستگی به واردات انرژی از خارج از قاره است و افزایش قیمت جهانی نفت از همه جهت به پیشبرد این استراتژی کمک می‌کند. جالب است که هر دو حزب سیاسی امریکا بر روی کلیات این استراتژی توافق نظر دارند و تفاوت نظر در جزئیات است. دموکرات‌ها در این مسیر توسعه انرژی‌های سبز را توصیه می‌کنند و در مقابل خواستگاه جمهوری‌خواه‌ها توسعه بیشتر انرژی‌های فسیلی است و برخورد ترامپ در این مسیر افراطی‌تر است، چرا که ترامپ از زاویه حل مسائل اقتصادی داخلی و خصوصا ایجاد شغل نیز به مساله می‌نگرد و توسعه سوخت‌های فسیلی ایجاد اشتغال خواهد کرد. خروج امریکا از پروتکل‌های بین‌المللی زیست‌محیطی به دستور ترامپ موید اهمیت توسعه سوخت‌های فسیلی برای او است و چنان چه ذکر شد افزایش قیمت جهانی نفت این سیاست را تمهید می‌کند.

افزایش تولید و صادرات نفت خام و فرآورده­های نفتی آمریکا که در روندی مستمر و پرقدرت دنبال شده، یکی از اثرات مهم افزایش قیمت­های جهانی نفت است. افزایش جهانی بهای نفت، نه تنها موجب شد تولید نفت شیل در آمریکا توسعه یابد، بلکه موجب توسعه تولید سایر انواع سوخت‌ها نیز گردیده است. تحریم نفتی ایران از یک سو موجب افزایش نااطمینانی در بازار نفت، کاهش عرضه  و افزایش قیمت نفت، رقابتی­تر شدن صادرات نفت آمریکا با توجه به هزینه بالای استخراج نفت در این کشور و از سوی دیگر افزایش  تقاضای بازار برای نفت آمریکا شده است. با جایگزینی صادرات آمریکا و با وجود ظرفیت­های مازاد تولید نفت، قطع صادرات نفت ایران چالش چندانی  برای بازار جهانی نخواهد بود. در پنج­ماهه اول سال جاری (۲۰۱۹ میلادی) افزایش صادرات نفت آمریکا معادل صادرات فعلی نفت ایران بود. هم اکنون مطلوب‌تر شدن تراز تجاری نفت و فرآورده­های نفتی آمریکا موجب شده تا وابستگی آمریکا به نفت وارداتی از خاورمیانه به پایان برسد و اقتصاد آمریکا از قیمت­های بالای نفت زیانی نبیند و در همین حال اقتصاد و تراز تجاری کل این کشور بهبود قابل ملاحظه­ای پیدا کند. پایان وابستگی آمریکا به انرژی وارداتی می­تواند یکی از عوامل بنیادین توضیح­دهنده رویکرد سیاسی این کشور در پایان دادن به برجام باشد. برنده اصلی تحریم­های نفتی ایران، اقتصاد آمریکا و البته کشورهای نفتی مانند روسیه و عربستان‌سعودی هستند. افزایش جهانی قیمت نفت به زیان چین، اتحادیه اروپا و ژاپن یعنی مهمترین رقبای اقتصادی امریکا تمام خواهد شد و پویایی اقتصاد این کشورها را تحت فشار قیمت­های بالای انرژی قرار خواهد داد که به سود آمریکا تمام می­شود. دستاوردها و منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا از تحریم نفتی ایران، بیش از آن است که پنداشته می­شود.

در یک جمع­بندی کلی به نظر می‌رسد که شرایط کنونی تحریم نفت ایران تا دو سال آینده (سال ۱۴۰۰ شمسی) کم و بیش استمرار یابد. مقاومت یا انفعال ایران در برابر تحریم­ها بستگی به شرایط جهانی و درایت و مهارت دولت و مسئولین در برابر شرایط پیش رو خواهد داشت. احتمال وقوع جنگ بین ایران و آمریکا بالا نیست، زیرا هدف اصلی آمریکا فشار اقتصادی بر ایران و خصوصا خارج ساختن ایران از بازار جهانی نفت و گاز و  کسب سهم این کشور و به دست آوردن دستاوردهای اقتصادی و سیاسی در سطوح بین­المللی و داخلی آمریکا است. افزایش تنش­ها به واسطه اقدامات تحریک­آمیز آمریکا قابل انتظار بوده و هست و اغلب آنها کاملا به واسطه‌ی تحریکات این کشور رخ داده که یکی از اهداف مهم ایجاد التهاب در بازار نفت و حفظ قیمت­های بالا است. ایران به دلیل تحریم‌های آمریکا هر روز کمتر از قبل چیزی برای از دست دادن دارد. این تحریم‌ها اقتصاد ضعیف ایران را بیشتر و بیشتر تحلیل می‌برند. در این شرایط روشن است که ایران در حیطه‌ی هسته‌ای به ریسک‌پذیری بیشتر دست خواهد زد  و در برخوردش در منطقه تهاجمی‌تر می‌شود. سناریوی محتمل دیگر شروع مذاکرات جهت خروج از تحریم­ها است که با توجه به برنامه آمریکا و شروط دشوار این کشور، حتی در صورت آغاز آن، این مذاکرات تا دو سال آینده به نتیجه نخواهد رسید.

حال که یکی از اهدف  آمریکا از تحریم نفتی ایران، حفظ قیمت­های بالای نفت با حذف ایران از بازار است، پرسش اصلی برای ایران این است که چگونه می­توان با این اقدام آمریکا مقابله کرد. راهکارهای رایج و متداولی که در دستور کار ایران قرار دارند، شامل (۱) حفظ بخشی از صادرات نفت، (۲) تلاش برای استفاده از ابزارهایی مانند اینستکس برای انجام مبادلات تجاری و صادرات نفت به اروپا و (۳) تهدید آمریکا و کشورهای نفتی حاشیه خلیج­فارس به منظور مقابله به مثل و فشار جهت امکان فروش نفت است که مورد سوم افزایش قیمت نفت را در پی دارد و عملا به نفع آمریکا تمام می­شود. کلیشه­های رایج ذهنی  در مورد سهم و وزن بالای چند دهه قبل ایران در بازار جهانی نفت و اطلاعات پایین و سطحی از قدرت بالقوه و بالفعل بازیگران نفتی جهان و به خصوص صادرکنندگان جدید مانند آمریکا موجب می­گردد که همچنان نگرش‌های نه چندان دقیق در جهت مقابله با تحریم­های نفتی، مانند ایجاد شوک قیمتی نفت با ایجاد بحران در خلیج­فارس یا حتی قطع عرضه نفت ایران، کم و بیش در فضای سیاست­گذاری ایران خریدار داشته باشد. در صورتی که اگر علت تحریم نفتی ایران یعنی «حفظ قیمت بالای جهانی نفت» برای ایجاد فضا جهت افزایش تولید انرژی در امریکا و افزایش صادرات نفت این کشور مورد توجه قرار گیرد، یک راهکار کلیدی  تلاش در جهت کاهش قیمت نفت در بازار جهانی می­تواند باشد.

چنان چه قیمت نفت در بازار جهانی تنزل پیدا کند، استخراج نفت از بسیاری از میادین نفتی امریکا غیر اقتصادی شده و صادرات نفت خام آمریکا  پایین می­آید و در نتیجه با هدف آمریکا از تحریم نفتی که حفظ قیمت­های بالای نفت و به تبع آن صادرات نفت آمریکا است، مقابله می­شود. در این شرایط ایران با بازارشکنی و عرضه نفت با هر شرایط و با هر قیمت ممکن می­تواند قیمت نفت را  تنزل دهد و در نتیجه مانع از تحقق اهداف اقتصادی و سیاسی آمریکا از صادرات نفت شود.

رویکردها و راهکارهای متنوعی برای بازارشکنی و کاهش قیمت نفت می­تواند بر روی میز قرار گیرد که بستگی به شرایط و اوضاع سیاسی و اقتصادی جهان و مهم­تر از همه چگونگی و شیوه برخورد با موضوع و ابتکارعمل­های دولت دارد. طرح مسئله در شورای امنیت، سازمان ملل و نزد افکار عمومی جهانی به عنوان «رفتار نادرست و بر خلاف موازین تجارت آزاد جهانی آمریکا در جهت حذف ایران از بازار جهانی نفت و جایگزینی آن با نفت خود» یکی از اصول مقابله با تحریم نفت به شمار می­رود. ایران می­تواند اعلام و درخواست کند که برای حفظ بازار و مشتریان خود، بایستی به صادرات نفت ادامه دهد و جهت خنثی کردن  ادعای آمریکا درباره استفاده از پول نفت در جهت فعالیت­های تروریستی، اعلام کند که بهای آن را به صورت کالا یا بخشی از آن را در آینده دریافت خواهد کرد. در این راستا انجام (۱) تجارت تهاتری برابر فروش نفت، (۲) فشار بر روی کشورهای اروپایی برای راه­اندازی اینستکس (استمرار ۱۰ میلیارد دلار واردات نفت و به همین مقدار صادرات کالا به ایران)، (۳) فروش امانی نفت (که در تحریم قبلی انجام شد)، (۴) استفاده از ظرفیت کشورهای همسایه برای فروش صادرات نفت به هر صورت ممکن، (۵) تسویه پول نفت با سرمایه­گذاری در ظرفیت­های پالایش نفت و حتی (۶) فروش نفت ارزان قیمت و با بازپرداخت طولانی مدت به کشورهای منتخب فقیر، می­تواند در دستور کار قرار گیرد. نظر به سقوط شدید صادرات نفت کشور، در هر صورت ایران چیزی برای از دست دادن ندارد، اما می­تواند برنامه و بهره­برداری ایالات‌متحده از دستاوردهای خود از تحریم نفتی ایران به نفع خود را ناکام بگذارد و در نتیجه مسیری  را برای برون­رفت از چالش کنونی باز کند. در راهبرد «سقوط قیمت نفت»، بر خلاف ایده غیرعملی و کهنه «شوک افزایش قیمت نفت» که بیش از چهار دهه از عمر آن می­گذرد، رویکرد کلیدی بایستی کاهش قیمت نفت در بازار جهانی باشد تا در نتیجه آمریکا به عنوان تولیدکننده با هزینه بالا که حذف ایران را از بازار نفت دنبال می­کند، نتواند به اهداف خود نائل گردد و همچنین فرصت برای بهبود وضعیت اقتصادی رقبای عمده امریکا که این کشور به جنگ اقتصادی و تعرفه‌ای با آنها  وارد شده است، نیز فراهم گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۵۷
سید غلامحسین حسن‌تاش
کد خبر: 754924   

حسن‌تاش در گفت‌وگو با ایلنا تاکید کرد؛

شواهدی وجود دارد که میادین نفتی عربستان با مشکل مواجه هستند و نمی‌توانند نفت بیشتری تولید کنند به هرحال بعید می‌دانم این کشور بتواند بیش از 200 تا 300 هزار بشکه تولید نفتش را بالا ببرد و آن هم دائمی نخواهد بود و یکی دو ماه بیشتر طول نخواهد کشید.

به گزارش ایلنا، روز دوشنبه 22 آوریل خبرگزاری‌ها از قول مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا اعلام کردند از دوم ماه می، واشنگتن دیگر هیچ‌گونه معافیت تحریمی جدیدی به کشورهایی که دارای معافیت برای خرید نفت از ایران بودند، اعطا نخواهد کرد. او در  پیامی توئیتری از افزایش فشار‌های واشنگتن علیه تهران خبر داده بود.

این اعلام رسمی از سوی آمریکایی‌ها واکنش‌هایی را در سطح مقامات کشورها و از جمله خریداران عمده نفت ایران در پی داشت. دولت کره جنوبی اعلام کرد: به مذاکرات خود با آمریکا برای تمدید معافیت‌های نفتی ادامه خواهد داد، هند از احتمال خرید نفت ایران پس از لغو معافیت‌ها خبر داد، اتحادیه اروپا از لغو معافیت‌ها ابراز تاسف کرد. ترکیه گفت کشورش مخالف فشار به ایران است. وزیر امور خارجه عربستان سعودی اما گفت: کشورش به سیاست خود در تلاش برای تحقق ثبات در بازار جهانی نفت ادامه خواهد و نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی هم از تصمیم آمریکا  استقبال و از دونالد ترامپ تشکر کرد. قیمت نفت نیز تغییراتی به خود دید و به بالاترین رقم در سال ۲۰۱۹ رسید.   

اما اینکه آیا صادرات نفت ایران صفر می‌شود یا خیر؟ لغو معافیت‌ها چگونه بازار نفت را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ آیا اصلا حذف نفت ایران از بازار جبران شدنی است؟ سوالاتی است که غلامحسین حسن‌تاش کارشناس ارشد حوزه انرژی در گفت‌وگویی با ایلنا به آن پاسخ داده است.

آمریکا معافیت 8 کشور برای خرید نفت ایران را لغو کرده این اقدام آمریکا چه تاثیری در ثبات بازار نفت، اقتصاد ایران و میزان فروش ایران خواهد داشت؟

-طبیعتا این اقدام ثبات بازار را بهم می‌زند و قیمت‌ها را تا حدی افزایش می‌دهد. فروش نفت ایران را هم با مشکلات بیشتری مواجه خواهد کرد.

آمریکا اعلام کرده عربستان و امارات حذف نفت ایران را جبران خواهند کرد آیا این دو کشور قادر به جبران این میزان نفت هستند؟

پاسخ دقیق به این سوال نیازمند اطلاعاتی است که در اختیار من نیست. در مورد میزان ظرفیت واقعی تولید نفت عربستان ابهامات زیادی وجود دارد. در سه ماهه گذشته به تدریج حدود  330 هزار بشکه از تولید روزانه نفت عربستان کاهش یافته است این می‌تواند یک توطئه باشد یعنی ممکن است هماهنگی‌هایی بین آمریکا و عربستان بوده که قبل از شروع دور جدید فشار به ایران، عربستان تولید نفتش را کاهش دهد و بازار با عرضه کمتر عربستان تطبیق پیدا کند و بعدا با افزایش فشار آمریکا به ایران، مجددا تولیدش را بالا ببرد. 

متقابلا شواهدی هم وجود دارد که میادین نفتی عربستان با مشکل مواجه هستند و نمی‌توانند نفت بیشتری تولید کنند به هرحال بعید می‌دانم این کشور بتواند بیش از 200 تا 300 هزار بشکه تولید نفتش را بالا ببرد و آنهم دائمی نخواهد بود و یکی دو ماه بیشتر طول نخواهد کشید.

در  مورد امارات هم فعلا در سقف ممکن تولید می‌کند و بسیار بعید است بتواند نفت بیشتری تولید کند. من فکر می‌کنم آمریکائی‌ها برای این که آثار روانی این تصمیم‌شان را بر بازار جهانی نفت کنترل کنند این مطلب را اعلام کرده‌اند.

نقش اوپک را در این شرایط چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اوپک نه قابلیت و نه موقعیت این که در این مورد نقشی ایفا کند را ندارد.

آیا امریکا قادر به صفر رساندن فروش نفت ایران است؟

این بستگی کامل به شرایط بازار و وضعیت عرضه و تقاضای جهانی نفت خواهد داشت یعنی اگر مثلا بازار در شرایطی قرار گیرد که عرضه بر تقاضا فزونی داشته باشد و قیمت‌ها روبه کاهش برود این کار غیرممکن نیست اما در شرایط فعلی بسیار بعید به نظر می‌رسد. اکنون بازار با مشکل روبروست بسیاری از اعضاء اوپک مثل ونزوئلا و لیبی مشکل دارند در ماه مارس سال جاری که اطلاعات آن تقریبا قطعی شده است اعضاء اوپک جمعا بیش از 500 هزار بشکه در روز کاهش تولید داشته‌اند.

ایران در این شرایط چه تمهیداتی باید اتخاذ کند؟

به نظر من با توجه به خروج یک طرفه آمریکا از برجام  باید با یک دیپلماسی منسجم و فعال فشار را بر روی امریکائی‌ها زیاد کرد.

 به نظر من خصوصا در مورد سیل که یک پدیده طبیعی غیرقابل پیش‌بینی است و کمتر کشوری در جهان می‌تواند به تنهائی با آثار و تبعات آن مواجه شود باید یک کمپین بین‌المللی راه‌انداخت که مسائل مربوط به بازسازی آثار آن مستثنی از تحریم باشد و سهمیه صادرات نفت خاصی برای بازسازی آثار سیل در نظر گرفته شود. این یک مساله انسانی و حقوق بشری است. چنین کمپینی می‌تواند ادعای واهی دولت امریکا  که در کنار مردم ایران و در مقابل حکومت قراردارد را راستی‌آزمائی کند. اکنون دولت فرانسه برای بازسازی یک کلیسا که آتش گرفته یک کمپین بین‌المللی راه انداخته است که به هیچ وجه ابعاد انسانی سیل ما را ندارد.

ایران بودجه خود را بر مبنای صادرات یک و نیم میلیون بشکه نفت بسته است  این اقدام آمریکا تا چه اندازه می تواند در این مساله خلل ایجاد کند؟

من نمی‌دانم این رقم با احتساب میعانات گازی یا فقط نفت‌خام است اما در هرحال من تحقق یک و نیم میلیون بشکه صادرات نفت‌خام و حتی جمع نفت‌خام و میعانات‌گازی را حتی اگر این مواضع جدید آمریکا مطرح نشده بود غیرممکن می‌دانستم و طبیعتا حالا کار قدری دشوارتر می‌شود.

هند، ترکیه و کره جنوبی اعلام کرده‌اند در حال رایزنی برای برگرداندن معافیت‌ها هستند ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

بعید نیست که تا حدی موفق شوند چون همانطور که گفتم در حال حاضر بازار تحت فشار است و آمریکائی‌ها بعید است بتوانند خیلی بر این مساله سماجت کنند.

نکته مهم این است که من فکر می‌کنم مساله صفر کردن صادرات نفت ایران که آمریکائی‌ها متناوبا مطرح می‌کنند و در گذشته هم چند بار مطرح کرده‌اند و عقب نشینی کرده‌اند بیشتر جنبه فشار روانی دارد. من قبلا هم این را مطرح کرده‌ام که تجربه نشان داده است در دور گذشته تحریم‌ها (قبل  از برجام) مهمترین فشار بر علیه ایران مسال نقل و انتقالات مالی بوده است.

ما دسترسی کامل به پول نفتی که صادر می‌کردیم، نداشتیم و در این مورد هم آمریکائی‌ها هرکاری توانسته‌اند، کرده‌اند. یعنی ایران می‌تواند مقداری نفت صادر کند و بالانس بازار جهانی نفت هم بهم نریزد ولی دسترسی کامل به درآمد آن نداشته باشد.

پس چرا این قدر مساله صفر کردن صادرات ایران مطرح می‌شود؟

معلوم است که این یک فشار روانی است به نظر من آمریکائی‌ها با این فشار روانی می‌خواهند اقتصاد ایران را از درون دچار مشکلات بیشتری بکنند ولی واکنش قیمت دلار در داخل و واکنش قیمت جهانی نفت به این اعلام جدید آمریکائی‌ها، نشان می‌دهد که این حنا اگر نگویم دیگر رنگی ندارد، بسیار کمرنگ شده است.

برخی از بستن تنگه هرمز و به صفر رساندن نفت عربستان سخن می‌گویند نظر شما در خصوص این پیشنهادها چیست؟

من فقط نکاتی را در این مورد ذکر می‌کنم. یکی این که همه صادرات عربستان از خلیج‌فارس و تنگه هرمز نیست و بخش قابل توجهی از آن از دریای سرخ انجام می‌شود بنابراین با چنین اقدامی لزوما صادرات عربستان صفر نمی‌شود. دوم این که نفتی که تنگه هرمز عبور می‌کند عمدتا به شرق آسیا و بعد از آن به افریقا و اروپا می‌رود و یک قطره آن به ایالات‌متحده نمی‌رود، ایالات متحده مقدار کمی از نفت منطقه را از دریای سرخ برداشت می‌کند. سوم این که بستن تنگه هرمز تنها از طریق اقدامات نظامی مقدور است یعنی تنگه باید تحت تهدید نظامی قرار گیرد که کشتی‌ها جرات عبور و مرور نداشته باشند و این مساله را وارد فاز نظامی می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۴۵
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

گروه : اقتصادی / خبر ویژه / مقاله / نفت و انرژی

  • شناسه : 93964
  • 22 آوریل 2019 - 15:44
  • 0 دیدگاه

جناب آقای حسنتاش در گفت و گو با صبح اقتصاد:

دور زدن تحریم های نفتی بسیار دشوار است

دور زدن تحریم های نفتی بسیار دشوار است

جناب آقای سید غلامحسین حسنتاش عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی، سوابق متعدد اجرایی و پژوهشی در حوزه اقتصاد انرژی داشته و علاوه بر تدریس در این حوزه، ده‌ها مقاله نیز در حوزه‌های مرتبط منتشر کرده‌اند.

آقای حسنتاش از تحلیلگران و منتقدین منصف حوزه انرژی است که تحلیل های خود را از نگرش‌های سیاسی جدا می‌کند. با آقای حسنتاش درباره وضعیت کلی صنعت نفت در ایران گفت و گو کردیم. گفت و گوی “صبح اقتصاد” با آقای حسنتاش را بخوانید:

 آقای حسنتاش مهم‌ترین چالش کلی حوزه ی نفت چیست؟

صنعت نفت نسبت به بخش انرژی یک زیربخش است بنابراین چالش‌های بخش نفت از چالش‌های بخش انرژی جدا نیست. مهمترین چالش بخش انرژی که به زیربخش نفت هم سرایت دارد این است که این بخش فاقد یک دستگاه حکمرانی برای برنامه‌ریزی و هدایت و نظارت بر بخش انرژی است. بنابراین بخش انرژی برمبنای یک برنامه مدون حرکت نمی‌کند و لذا زیربخش نفت هم فاقد یک برنامه منسجم و مدون و روشن است. در خود بخش نفت هم همین مشکل وجود دارد یعنی تفکیک معنادار و روشنی میان دستگاه حکمرانی صنعت نفت که وزارت نفت است از بنگاه‌های اجرائی مثل شرکت ملی نفت ایران و دیگر شرکت‌ها وجود ندارد بنابراین مهمترین مشکل صنعت نفت به اعتقاد من ضعف و نارسائی در حکمرانی است. وقتی حکمرانی دچار ضعف است یعنی برنامه مدون و روشن و کنترل و نظارت بر اجرای آن برنامه وجود ندارد. مثلا در بخش بالادستی صنعت نفت ما برنامه جامع بلندمدتی برای توسعه ذخائر هیدروکربنی نداریم.

آیا استراتژی و سیاست گذاری ایران در بخش گاز صحیح است؟

کدام استراتژی و سیاست‌گذاری منظورتان است؟ در این سوال شما ظاهرا یک فرض ضمنی وجود دارد و آن این است که ما در بخش گاز استراتژی و سیاست‌ روشن داریم و حالا شما نظر بنده را در این مورد می‌خواهید. اگر چنین است شما باید این استراتژی و سیاست‌ها را بفرمائید تا من راجع به آن نظر بدهم. من استراتژی و سیاست روشن و تبیین شده‌ای در این زمینه سراغ ندارم و همانطور که اشاره کردم بدون روشن شدن سیاست‌ها و استراتژی‌های کل بخش انرژی نمی‌توان استراتژی‌های یک زیربخش یا یک حامل انرژی به نام گازطبیعی را روشن کرد.

آقای حسنتاش جنابعالی زمانی منتقد طرح ال.ان.جی در ایران بودید. در این سال‌ها در این حوزه چه گذشت؟

وزیر فعلی نفت در دور قبلی وزارتشان برای تولید ۴۰ میلیون تن ال . ان. جی از شورای اقتصاد مصوبه گرفتند که شامل چهار پروژه ۸ تا ۱۰ میلیون تنی ال.ان.جی می‌شد. شورای اقتصاد در آن زمان از من نظرخواهی کرد من نظر مکتوب دادم که این طرح (شامل چهار پروژه)، بلندپروازانه و نشدنی است و بعدا آن نظر کتبی را به یک مقاله تبدیل کردم که بعنوان سرمقاله در ماهنامه اقتصاد انرژی در آبان ماه ۱۳۸۱ منتشر شد. امروز به خوبی می‌توان در مورد آن مقاله اظهار  نظر کرد. سه پروژه از چهار پروژه مذکور بعدا به دلایل مختلف و خصوصا فقدان بازار منتفی شد و تنها پروژه ایران ال. ان .جی باقی‌ماند که ظرف شانزده هفده سال گذشته بیش از ۲٫۵ میلیارد دلار و خدا می‌داند چقدر ریال خرج روی دست مملکت گذاشته است و هیچ خبری از ال. ان .جی نیست.

الان هم که اصلا طرح و نقشه‌ای برای ال.ان.جی وجود ندارد. یکی دو سال پیش می‌خواستند با یک شرکت خارجی قرارداد ببندند که یک کشتی که دارای تاسیسات مایع‌سازی یا تولید ال ان جی بود را به سواحل ایران بیاورد و از ایران گاز بخرد و تبدیل به ال ان جی کند. من در آن موقع نظرم این بود که این ما را صاحب فناوری و وارد به صنعت ال ان جی نمی‌کند و نظرم این بود که اگر کشتی را بخریم و خودمان بهره‌برداری کنیم و ال ان جی را  صادر کنیم کار بدی نیست ولی این کاری که دارد می‌شود در واقع فقط گازفروشی است و ما را وارد به این صنعت نمی‌کند. بعدا وزیر فعلی خودش آن کار را منتفی کرد و الان هم اصولا طرحی در رابطه با ال ان جی وجود ندارد. شرکت ملی گاز ایران هم چند سال پیش دنبال چند واحد کوچک مقیاس ال.ان.جی برای بالانس فصلی گاز و نیز برای انتقال گاز به بعضی مناطقی که انتقال با خط‌لوله بسیار پرهزینه است بود که آن هم به جائی نرسید و الان دیگر مطرح هم نمی‌شود.

عملکرد وزرات نفت در دولت یازدهم و دوازدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟

عملکرد وزارت نفت در رابطه با حفظ ظرفیت تولید نفت‌خام در دوره قبل از برجام و بالا بردن میزان تولید در شرایط بعد از برجام و رساندن رکورد تولید و صادرات نفت به سطح قبل از برجام و نیز عملکرد وزارت نفت در توسعه میدان پارس‌جنوبی نسبتا خوب بوده است اما در بقیه زمینه‌ها به نظر من عملکرد بسیار ضعیف بوده است. البته در پارس‌جنوبی هم مشکلات زیادی وجود دارد در فازهای مختلف فقط به فکر تولید گاز بوده‌اند و برای محصولات جانبی مثل میعانات‌گازی و گوگرد برنامه روشنی وجود نداشته است و نتیجه آن انبوه مشعل‌هائی است که در حدود ۷۰ کیلومتر در منطقه می‌بینید که مواد ارزشمندی در حال سوختن است.

علاوه بر اینها متاسفانه صنعت نفت از نظر ساختار و مدیریت بسیار به هم‌ریخته و ضعیف شده است.

در خصوص قرارداد کرسنت هر چند وقت یکبار مواضعی مطرح می شود و دوباره فراموش می شود. آیا قرارداد کرسنت باید متوقف می شد؟

حرف اصلی من در مورد قرارداد کرسنت همواره این بوده است که قرارداد بد بوده ولی باید اجرا شود چراکه وقتی یک قرارداد بین‌المللی منعقد می‌شود ولو قرارداد بدی باشد اجرا نکردنش ضررهای بیشتری برای کشور دارد. کشور بی‌اعتبار می‌شود و کسی دیگر به راحتی با شما قرارداد تامین گاز نمی‌بندد، طرف قرارداد، شکایت می‌کند و از شما خسارت می‌گیرد و….. . ضمن این‌که اگر کرسنت اجرا می‌شد شانس اصلاح قرارداد هم بعد از اجرای آن بیشتر بود. همچنین حرف من این بوده است که مساله تنبیه یا مجازات کسانی که قرارداد را بسته‌اند و بد بسته‌اند از مساله اجرای قرارداد باید تفکیک شود. کسانی که قرارداد را بد بسته‌اند باید بررسی شود به تناسب این که اشتباه کرده‌اند یا این که خدای نخواسته، قصد و قرض داشته‌اند، تنبیه شوند ولی اجرای قرارداد و اعتبار کشور و منافع ملی نباید فدای برخورد سیاسی با این افراد شود.

در خصوص تحریم های آمریکا که بر فروش نفت ایران تاثیر گذاشته،باز هم می شود کارهای لازم برای  دور زدن تحریم ها انجام داد؟

بنده تجربه و تخصصی در این زمینه ندارم ولی آنچه که مسلم است دور زدن این تحریم‌ها بسیار دشوار است. تا جائی که بنده اطلاع دارم بزرگترین و مهم‌ترین تحریم‌ها به نقل و انتقالات بانکی بین‌المللی مربوط می‌شود بطوری که  همان نفتی هم که می‌فروشیم وجوهش به راحتی قابل انتقال و قابل دریافت و قابل استفاده نیست.

 در اواخر سال ۹۷ شاهد افتتاح فاز سوم پالایشگاه ستاره خلیج فارس و فازهایی در پارس جنوبی بودیم،آیا با وجود تحریم ها و به گفته‌ی مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی فکر می کنید چطور می شود از توان داخلی کشورمان بیشتر استفاده کرد؟

توان پیمانکاری و ساخت داخل قوی‌ای در کشور وجود دارد ولی به نظر من حداقل در بخش نفت رفتار با این توانائی‌ها رفتار حمایتی و اعتقادی نیست. این که در شرایط عدم حضور خارجی‌ها به قول علما از باب اکل‌میته به اجبار توان داخلی را تحویل بگیریم و به محض این که گشایشی صورت گیرد یا احتمال گشایشی باشد اینها را فراموش کنیم، مشکلی را حل نمی‌کند. باید باور و اعتقاد به توان داخلی و به فعلیت در آوردن آن وجود داشته باشد. باید برای توسعه توان داخلی برنامه منظم بلندمدت وجود داشته باشد و حتی وقتی در سطح بین‌المللی گشایشی می‌شود این گشایش در خدمت این باشد که توان پیمانکاری و ساخت  داخل بتواند با استفاده از کمک شرکت‌های خارجی خود را قوی‌تر کند و کمبودهای خود را برطرف کند ، نه این که دوباره جای خود را به خارجی‌ها بدهد. این خیلی مهم است که مقایسه کنیم که وقتی با پیمانکارن خارجی قرارداد بسته می‌شود آنها از چه تسهیلاتی برخوردارند و چگونه پول می‌گیرند ولی با پیمانکارن داخلی چگونه رفتار می‌شود.

نظر شما در خصوص برجام چیست و شما این توافق  را چگونه ارزیابی می کنید؟

بنده نه متخصص حقوق بین‌الملل و نه متخصص روابط بین‌الملل هستم که صلاحیت داشته باشم در مورد توافق برجام نظر بدهم. اما آنچه می‌فهم این است که برجام اجماع جهانی برعلیه ایران را شکست و الان امریکا زیرسوال است که از یکجانبه از برجام خارج شده است. در بخش نفت هم اگر برجام نبود وضع ما خیلی بدتر بود و در مقطعی می‌توانستند صادرات مار ا به صفر برسانند.

 به عنوان سوال آخر در خصوص نمایشگاه نفت تهران و دستاورد های این نمایشگاه در دوران  تحریم، این نمایشگاه می‌تواند فرصتی برای بی اثر کردن تحریم ها در حوزه نفت وگاز باشد؟

من فکر نمی‌کنم این نمایشگاه بتواند کمکی به بی‌اثر کردن تحریم‌ها بکند. این نمایشگاه اگر گسترده و با حضور گسترده شرکت‌های اروپائی و چینی و غیره برگزار گردد یک پیام دیپلماتیک به ضرر امریکائی‌ها خواهد داشت و آن این است که دیگران تمایل به کار کردن با ایران دارند و از تحریم‌ها و فشارهای یکجانبه امریکا ناخشنود هستند. همچنین این نمایشگاه برای حفظ و روزآمدکردن ارتباطات بین‌المللی مجموعه صنعت نفت مفید است و می‌تواند بسیاری از مسائلی که مشمول تحریم نیست را تسهیل کند.

  •  
  •  

لینک کوتاه :

 

https://sobh-eqtesad.ir/?p=93964

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۰۵
سید غلامحسین حسن‌تاش
کد خبر: ۳۹۶۲۹۷
نایب رئیس سابق هیئت مدیره انجمن اقتصاد انرژی ایران در گفتگو با فرارو بررسی کرد
نظام سهمیه‌بندی اوپک براساس تولید نفت کشور‌ها است (و نه صادرات) بنابراین شاید بتوان جایگاه اعضاء را از این نظر تعیین کرد ایران در حال حاضر بعد از عربستان، عراق و امارات متحده عربی، همراه با کویت در رده چهارم یا پنجم در بین پانزده عضو فعلی اوپک قرار دارد
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۱ - ۲۵ فروردین ۱۳۹۸
 

 
فرارو- «عمده‌ترین رقیب ایران و حتی اوپک و روسیه در شرایط بعد از خروج ایالات‌متحده از برجام، خود ایالات‌متحده بوده است و حتی بعضی معتقدند که یکی از دلایل فشار غیرمتعارف ایالات‌متحده بر صفر کردن صادرات نفت ایران، جا باز کردن برای صادرات نفت خود است.» این را غلامحسین حسن‌تاش عضو  انجمن اقتصاد انرژی ایران می‌گوید. وی طی گفتگو با فرارو به بررسی شرایط ایران در اوپک و همچنین تاثیرات کاهش صادرات ایران در بازار نفت جهانی پرداخته است که در ادامه می‌خوانید: 

با توجه به کاهش صادرات نفت ایران دقیقا چه اتفاقی در اوپک رخ می‌دهد؟ آیا جایگاه ایران تنزل پیدا می‌کند؟
 
براساس آخرین گزارش دبیرخانه سازمان اوپک که چند روز پیش منتشر شده است و اطلاعات تا پایان ماه مارس ۲۰۱۹ را در بر دارد تولید نفت ایران در ماه مارس به حدود ۲.۷ میلیون بشکه رسیده است و این در حالی است که تولید نفت‌خام ایران بعد از برجام و قبل از خروج امریکا از برجام به حدود ۳.۸ میلیون بشکه در روز رسیده بود. ضمنا لازم به توضیح است که در شش ماه اخیر تولید نفت ایران علیرغم فشار امریکایی‌ها کاهش بیشتری نیافته و در حدود همین ۲.۷ میلیون بشکه در روز ادامه یافته است. ایران با توجه به شرایط تحریم عملا در حال حاضر از نظام سهمیه‌بندی اوپک خارج است و رکورد‌های تولید فعلی ایران ملاکی برای سهمیه ایران در آینده و درصورت رفع تحریم‌ها نخواهد بود و اگر به هر دلیل و به هر صورتی تحریم‌ها متوقف گردد ایران حق خواهد داشت مجددا تولید خود را به حداکثر ممکن برساند.
 

اصلا عملا سقوط جایگاه در اوپک به چه شکل اتفاق می افتد آیا اصلا می‌توانیم بگوییم که ایران جایگاهش تنزل پیدا کرده؟
 
نظام سهمیه‌بندی اوپک براساس تولید نفت کشور‌ها است (و نه صادرات) بنابراین شاید بتوان جایگاه اعضاء را از این نظر تعیین کرد ایران در حال حاضر بعد از عربستان، عراق و امارات متحده عربی، همراه با کویت در رده چهارم یا پنجم در بین پانزده عضو فعلی اوپک قرار دارد. این که می‌گویم چهارم یا پنجم برای این که تولید کویت نیز تقریبا در حدود ایران است و در ماه مارس اندکی بیشتر از ایران بوده است. اما جایگاه ایران در میزان تولید نفت قبل از خروج امریکا از برجام بعد از عربستان و عراق در رده سوم و بالاتر از امارات و کویت بوده است. 


ایران برای حفظ تاثیر گذاری در اوپک طی مدتی که کاهش صادرات و به تبع آن کاهش تولید دارد، چه اقداماتی باید انجام دهد؟

به نظر می‌رسد یک فرض ضمنی در سوال شما نهفته است و آن این است که سازمان اوپک را سازمان مهم و تاثیرگذار و تعیین‌کننده‌ای در بازار نفت می‌دانید. واقعیت این است که چنین فرضی درست نیست. اوپک اینک سازمان چندان مهم و تاثیرگذاری نیست. این داستان مفصلی دارد که من در نوشته‌هایم آن را باز کرده‌ام، ولی به طور اجمال باید گفت: اوپک در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی گیر کرده است و در حالی که از آن زمان تحولات عظیمی در بخش انرژی جهان و در ساختار تولید و بازار نفت جهان رخ داده است هیچ اصلاح ساختار و تحولی در اوپک رخ نداده است. امروز در دنیا بازار و سیاست‌گذاری انرژی یکپارچه شده است، ولی اوپک در محدوده نفت گیر کرده است ولذا دچار انفعال است و خصوصا با توسعه نفت‌خام‌های غیرمتعارف در جهان و خصوصا ایالات‌متحده امریکا در دو دهه اخیر، توان تاثیرگذاری محدود اوپک در بازار جهانی نفت نیز بیشتر نزول کرده است. تاثیرگذاری اوپک بسیار محدود شده است و به همین دلیل است که بعضی از تولیدکنندگان عمده غیراوپک مانند روسیه نیز در یکی دوسال اخیر به کمک اوپک آمده‌اند. واقعیت این است که اینک حضور بسیاری از کشور‌ها در اوپک از نظر تاثیرگذاری بر بازار جهانی نفت اهمیت زیادی ندارد، ولی این حضور یک مزایای جانبی دارد. امروز به اوپک بیشتر می‌توان به عنوان یک کلوپ نگاه کرد که حضور در آن حضور در بازی و کسب اطلاع و عقب نیفتادن از قافله نفت و انرژی است تا تاثیرگذاری اساسی در تحولات نفت و انرژی. اما در پاسخ به سوال شما به نظر من برای تاثیرگذاری هر چند محدود چه در شرایط افزایش و چه در شرایط کاهش تولید کشور، باید دیپلماسی فعال نفتی داشت و باید هماهنگی قوی و منسجمی در این جهت میان وزارتین نفت و خارجه وجود داشته باشد.
 
تاثیر این اتفاقات در بازار نفت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
بازار جهانی نفت در یکی دو سال اخیر بیش از هر چیز تحت تاثیر تحولات نفت تولید غیرمتعارف یا نفت شیل در ایالات‌متحده بوده است چرا که تولیدکنندگان اوپک جمع میزان تولیدشان نوسانات عمده و تاثیرگذاری نداشته است و حتی غیراوپکی‌های عمده مانند روسیه نیز چنین بوده‌اند، ولی میزان تولید نفت شیل دائما در حال افزایش بوده است و سهم بازار دیگران را گرفته است. 

کشور‌های رقیب ایران در چنین موقعیتی چه اقداماتی را در دستور کار قرار می‌دهند؟
 
همانطور که عرض کردم عمده‌ترین رقیب ایران و حتی اوپک و روسیه در شرایط بعد از خروج ایالات‌متحده از برجام، خود ایالات‌متحده بوده است و حتی بعضی معتقدند که یکی از دلایل فشار غیرمتعارف ایالات‌متحده بر صفر کردن صادرات نفت ایران، جا باز کردن برای صادرات نفت خود است، چراکه با افزایش تولید نفت و گاز شیلی، ایالات متحده در سال‌های اخیر تبدیل به یک صادرکننده نفت و گاز و میعانات گازی و بعضی فراورده‌های نفتی شده است.

بنا بر گزارش دبیرخانه اوپک که اشاره کردم، در ماه مارس ۲۰۱۹ کل تولید نفت اوپک ۵۳۴ هزار بشکه نسبت به ماه قبل از آن کاهش داشته و از حدود ۳۰.۵۵۷ میلیون بشکه در ماه فوریه به کمی بیش از ۳۰ میلیون بشکه در روز در ماه مارس رسیده است که بیشترین کاهش نیز به ترتیب مربوط به عربستان سعودی، ونزوئلا و عراق بوده است. دلایل کاهش تولید ونزوئلا که مشخص است و به تحولات سیاسی این کشور مربوط می‌شود، ولی در مورد عربستان به نظر می‌رسد که به سقف توان تولید خود رسیده است. البته عربستان همواره سعی کرد است ضعف‌های تولید خود را در لابلای تصمیماتی که در اوپک گرفته می‌شود بپوشاند یعنی مثلا اگر توان تولید ندارد در اجلاس اوپک خط کاهش سقف تولید را دنبال می‌کند که افت تولید بعدی خود را به حساب تصمیم و مصوبه اوپک بگذارد، اما واقعیت‌ها در مورد عربستان به تدریج در حال آشکار شدن است خصوصا این که دولت عربستان برای تمهید مقدمات عرضه بخشی از سهام شرکت آرامکو در بورس‌های بین‌المللی، اخیرا مجبور شده است که بعضی اطلاعات را منتشر نماید. تولید نفت عراق هم در سه ماه اخیر مرتبا با کاهش هرچند جزئی همراه بوده است که جمع آن از ابتدای سال میلادی جاری به حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز می‌رسد و میزان تولید فعلی عراق حدود ۴.۵ میلیون بشکه در روز است. البته نا گفته نماند که شرکت‌های بین‌المللی نفتی فعال در عراق سال‌ها پیش و در هنگام عقد قرارداد‌های توسعه‌ای این کشور، وعده داده بودند که تولید نفت این کشور را در این سالی که در آن هستیم به بیش از ۱۰ میلیون بشکه در روز برسانند که اینک معلوم می‌شود توهمی بیش نبوده است و ماجرای قرارداد‌های عراق ماجرای درس‌آموزی است که خارج از موضوع سوال جنابعالی است.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۵۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

بنابر گزارش سایت اتوگاز در 7 فروردین 98:

دولت کره جنوبی قوانینی را به تصویب رسانده است که بر مبنای آن همه می‌توانند از اتومبیل‌های LPG سوز استفاده نمایند. قبلا تنها تاکسی‌ها و اتومبیل‌های اجاره‌ای می‌توانستند از این سوخت استفاده کنند.

این قانون در راستای مسئولیت دولت برای کاهش آلاینده‌های زیست‌محیطی به تصویب رسیده است.

این قانون همچنین مشوق‌هائی را برای توسعه فناوری استفاده از این سوخت در خودرو و نیز حمایت از سازندگان خودروهای گازمایع‌سوز در نظر گرفته است.

شرکت رنوسامسانگ برنامه‌ریزی کرده است که در نیمه اول سال 2019 یک مدل LPG سوز را به بازار عرضه کند. شرکت هیوندای نیز مدل جدید سوناتای خود را بر پایه گازمایع نیز عرضه خواهد کرد و همچنین شرکت کیاموتورز نیز همکنون سه مدل از خودروهای خود را برپایه گازمایع نیز عرضه می‌کند و شرکت سانگ یانگ نیز مدل تیوولی را بصورت گازمایع سوز نیز عرضه خواهد کرد.

انتظار می‌رود با این قانون تعداد اتومبیل‌های گازمایع سوز از حدود 2 میلیون در شرایط فعلی به حدود 2.8 میلیون تا سال 2030 برسد. بنا به گفته وزیر صنایع کره‌جنوبی این اقدامات خصوصا به کاهش آلاینده Nox که مهمترین علت انتشار ریزگرد می‌باشد را تا سال 2030 تا حدود 7363 تن کاهش خواهد داد.

توضیح: ال پی جی برای استفاده در  موتورهای بنزینی بسیار سازگار و سازگارتر از سی ان جی است و تبدیل سوخت نیز بسیار آسان است، با نصب یک کیت تبدیلی و یک سیلندر (که بسیار از سیلندر سی ان جی سبک تر است) ظرف دوساعت می توان این کار را انجام داد ضمن این که از نظر سوخت رسانی هم گازمایع نیاز به جایگاه های مستقل و جداگانه مثل سی ان جی ندارد و در اغلب همین پمپ بنزین ها می توان پمپ و نازل ال پی جی را اضافه کرد . در زمان وزارت آقای اقازاده در نفت تا سال 1376 این سوخت برای اتومبیل های بنزینی در حال ترویج و گسترش بود با وزیر شدن آقای زنگنه ایشان بدون مطالعه و بررسی دستور توقف این کار را داد که به نظر من کار بسیار غلطی بود. در تمام سال هائی که ما وارد کننده بنزین بودیم و یا بدلیل تحریم نمی توانستیم بنزین وارد کنیم و هر مایعی را که بعضا به شدت سرطانزا بودند از پتروشیمی ها با بنزین مخلوط می کردند ما گازمایع صادراتی داشتیم که پولش هم بر نمی گشت، بنابراین اگر آن اشتباه نشده بود گازمایع می توانست بخش قابل توجهی از مشکل بنزین را حل کند . متاسفانه از این فجایع در صنعت نفت بسیار اتفاق افتاده است


لبنک مطالب مرتبط: 

http://hassantash.blog.ir/post/625


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۵۰
سید غلامحسین حسن‌تاش
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۴۷
سید غلامحسین حسن‌تاش