وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ سید غلامحسین حسنتاش

مقالاتی و یادداشت هائی در زمینه مسائل نفت و انرژی و توسعه؛ استفاده از مطالب صرفا با ذکر منبع مجاز است

وبلاگ  سید غلامحسین حسنتاش

در جستجوی یک جوانه ارجمند

(استفاده از مطالب این وبلاگ صرفا با ذکر منبع مجاز است)

کانال تلگرام : https://t.me/Hasantash
توئیتر : https://twitter.com/SeyedHassantash
وبلاگ دیگر: hassantash.blofa.com
لینکدین : /https://www.linkedin.com/in/seyed-hassantash-8a3165a1

بایگانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۷ ، ۰۹:۳۳
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

مصداق این نوشته سر بسته  جناب مجید هدایت زاده رضوی  هستند

 

مطلب مرتبط : نامه سرگشاده جمعی از اقتصاددانان به حسن روحانی

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۷ ، ۱۰:۵۵
سید غلامحسین حسن‌تاش
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۹ - ۰۹ شهریور ۱۳۹۷
غلامحسین حسنتاش در گفت‌وگو با رویداد۲۴:
عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران گفت: تحلیل من این است که نفتی‌ها خوب می‌دانند که این کار شدنی نیست و فایده‌ای هم ندارد یعنی مشکلی را از تحریم‌ها حل نمی‌کند و چون واکنششان منفی بوده است به احترام نظر معاون اول سکوت را ترجیح داده‌اند بنابر این این سکوت علامت رضا نمی‌تواند باشد.








 رویداد۲۴ مدت زیادی از اظهارنظر جهانگیری برای فروش نفت در بورس می‌گذرد وآنگونه که دولت اعلام کرده قرار است سازوکار فروش نفت در بورس تعیین شود با اینهمه گویا وزارت نفت تمایلی به این تصمیم ندارد کما اینکه زنگنه وزیر نفت تا به حال دراین خصوص هیچ واکنشی نشان نداده است و سکوت کرده است.
 
کارشناسان گفته اند باید دلیل سکوت وزارت نفت را بررسی کرد و پرسید آیا فروش نفت بورس میتواند از رانتهای این حوزه بکاهد و فرآیند آن را شفاف کند.

سید غلامحسین حسن تاش عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران به رویداد۲۴ گفته است: به نظر من دلیل سکوت این است که نفتی‌ها خوب می‌دانند که فروش نفت در بورس در ایران شدنی نیست و فایده‌ای هم ندارد؛ یعنی مشکلی را از تحریم‌ها حل نمی‌کند و چون واکنششان منفی بوده است به احترام نظر معاون اول سکوت را ترجیح داده‌اند بنابر این این سکوت علامت رضا نمی‌تواند باشد.

او بیان کرد: تنها اگر ما به این مساله ساده دقت کنیم که نفت‌خام ایران تحت تحریم است و نه مثلا فروش نفت ایران توسط دولت یا شرکت ملی نفت، خیلی چیز‌ها روشن می‌شود و زمانی که تحریم‌ها علیه فروش نفت ایران در بازار جهانی آغاز شود فرقی نمی‌کند که دولت بفروشد یا بخش خصوصی.

این کارشناس انرژی تاکید کرد: فرض کنید بخش خصوصی دانش و کفایت مالی لازم را هم در این مورد دارد (که البته ندارد). همه دنیا می‌دانند که میادین نفتی ایران در تملک دولت است و استخراج و تولید نفت را شرکت ملی نفت به نمایندگی از دولت انجام می‌دهد بنابراین ورود بخش خصوصی به نفت قادرنخواهد بود تحریم‌ها را دور بزند و وضعیت مطلوبی برای ما به ارمغان بیاورد جالب این است که در تحریم‌های جدید مواد پتروشیمی صادراتی ایران نیز تحت تحریم قرار گرفته است، پتروشیمی‌ها که اغلب خصوصی هستند، آن‌ها نیز در صادرات محصولات مشکل پیدا خواهند کرد.


                   
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۷ ، ۱۷:۲۴
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

سیاست های کلان انرژی ؛ بیست سال بعد

 

 

در سال‌های 1377 و  1378 سیاست‌های کلان بخش انرژی در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت. از زمانی که ابلاغ شده بود که مجمع  سیاستهای کلان بخش‌های مختلف را تدوین کند و به تائید رهبری برساند، فکر میکنم سیاستهای بخش انرژی اولین موردی بود که در مجمع مطرح می‌شد.

 

 

من که در آن زمان ریاست موسسه مطالعات بینالمللی انرژی را به عهده داشتم موظف شدم که ارائه‌ای را بصورت فایل پاورپوینت تهیه نمایم و برای ارائه این فایل تا جائی که یادم هست حداقل دو جلسه به همراه وزیر به مجمع رفتم، ارائه‌ای که تهیه شده بود عمدتا در این جهت بود که ذخائر باقی مانده نفتی ما خیلی عظیم است و هنوز خیلی جا داریم که تولید نفتمان را بالا ببریم و (بقول معروف آش زیاد است و هرچی پول بدهید آش می‌خورید) چون در آن زمان وزیر وقت بیشتر دنبال این بود که همه مراجع تصمیم‌گیری کشور را  مجاب کند که باید بر روی افزایش ظرفیت تولید نفت سرمایه‌گزاری شود و خصوصا سرمایه خارجی جذب شود. یکی از اسلاید های مورد استناد در آن ارائه اسلاید زیر بود که براساس چشم‌انداز انرژی آژانس بین‌المللی انرژی، اداره اطلاعات انرژی امریکا، یک مرکز مطالعات انرژی در لندن، مرکز مطالعات انرژی دانشگاه کمبریج و سازمان اوپک که در سال 1996 منتشر کرده بودند، تهیه شده بود.

 

 

 

 

 

این جدول نشان میداد که براساس متوسط پیش‌بینی مراجع مذکور میزان تقاضا برای نفت اوپک در سال 2010 میلادی به 45.7 میلیون بشکه در روز و در سال 2015 میلادی به 51 میلیون بشکه در روز می‌رسد و اگر ایران بخواهد سهم تاریخی 13 درصدی اش در اوپک (که گویا وحی مُنزل بود!) را حفظ کند باید در سال 2010 تولید نفت‌خام خود را به 5.9 میلیون بشکه در روز و در سال 2015 به 6.6 میلیون بشکه در روز برساند. و نتیجه‌گیری می‌شد که اگر سرمایه‌گزاری کافی نکنیم از قافله تمدن نفتی و وابسته کردن بیشتر اقتصادمان به درآمد نفت‌خام عقب می‌افتیم !! ولذا باید همه اجازه دهند که شرکت‌های خارجی را بیاوریم و تند و تند قرارداد بیع‌متقابل منعقد کنیم و قرارداد بیع‌متقابل هم آن روز نسخه بی‌بدیل جذب سرمایه خارجی در نفت بود.

 

 

در جریان جلسه مجمع به نظر می‌رسید که این تنها مساله‌ای است که برای گنجاندن در سیاست‌های کلان انرژی برای وزیر نفت مهم است و کاری به مسائل دیگر مثل بهره‌وری انرژی، مدیریت بهینه شبکه انرژی داخلی، و بسیاری از مسائل دیگر نداشت و توسعه گاز هم چندان مطرح نبود. به نظر می‌رسید که این مساله با ریاست وقت مجمع مرحوم هاشمی رفسنجانی هم هماهنگ شده است چراکه در طول جلسه وقتی یکی دو  نفر نسبت به تمرکز صرف بر مساله سرمایه‌گزاری خارجی در بخش بالادستی موضع گرفتند  آن مرحوم  واکنش منفی نشان دادند.

 

 

جالب است که اینک که در سال 2018 میلادی قرار داریم تقاضا برای نفت‌خام اوپک از 33 میلیون بشکه در روز تجاوز نمی‌کند یعنی 18 میلیون بشکه کمتر از آن که برای 3 سال قبل یعنی 2015 پیش‌بینی شده بود. و بعدها معلوم شد که این پیش‌بینی‌ها برای خط دادن به کشورهای اوپک است که آنها را به رقابت ظرفیت‌سازی بیندازند.

 

 

بگذریم از این که شرکت‌های نفتی هم آمدند و بیع‌متقابل بستند و میادین مستقل نفتی (ونه مشترک) مورد علاقه خود را توسعه دادند و ظرفیت تولید نفت هم از حدود 4.2 میلیون بشکه در روز تجاوز نکرد.

 

 

اما در همان ایام من افتخار پیدا کردم که جناب میرحسین موسوی نخست وزیر پر افتخار دوران دفاع مقدس (انشاء الله خداوند هرچه زودتر اسباب آزادی ایشان را فراهم نماید)، که در آن زمان عضو مجمع تشخیص مصلحت بودند جداگانه پیش‌نویس سیاست‌های کلان بخش انرژی (که در دبیرخانه مجمع برای طرح در مجمع آماده شده بود) را در اختیار من قراردادند و از من نظر خواستند. من آن پیش‌نویس را به دقت بررسی کردم و دیدم که تفاوت چندانی با خط‌مشی‌ها و سیاست‌های پیوست برنامه‌های پنج‌ساله ندارد و بسیار اندیشیدم که وقتی مجمع تشخیص مصلحت وارد تدوین سیاست‌های کلان یک بخش می‌شود که قرار است توسط عالی‌ترین مرجع کشور تائید و ابلاغ شود، سطح ورود مجمع چیست، چگونه باید به این مساله بنگرد و تفاوت آن چه که مجمع تدوین می‌کند با سطح برنامه‌های پنج ساله چیست و بر این مبنا یاداشتی را برای آن بزرگوار تهیه کردم که بعدها آن را به یک مقاله تبدیل کردم تحت عنوان "ضرورت نگاه استراتژیک به مقوله انرژی" که بعنوان سرمقاله مجله اقتصاد انرژی شماره ششم در آبان ماه 1378 منتشر شد (با کلیک بر روی عنوان آن قابل دسترسی است).

 

 

البته بعدها هم مرتبا این بحث را پیگیر بوده‌ام و از جمله در سال 1389 در مقاله‌ای تحت عنوان "سامان‌دهی وضعیت انرژی کشور و چالش دوگانگی" نمودار زیر را ارائه نمودم و در آن سطوح سیاستگزاری را پیشنهاد کردم.

 

 

 

 

 

 

 

حال بعد از بیست سال می‌توان بررسی کرد که آیا هنوز سیاست‌ها و راهبردهای کلان بخش انرژی معین و مدون است یا هنوز مبهم است و آیا بخش به سمت و سوی مطلوبی می‌رود یانه هنوز در این زمینه‌ها مشکل داریم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوشتههای مرتبط:

 

استراتژی نداریم/تصمیم‌ها در حوزه انرژی شتابزده و سلیقه‌ای است

 

 

پیشنهاداتی برای حل مشکلات اساسی بخش انرژی

 

 

مصاحبه با سایت عیارآنلاین در مورد طرح جامع انرژی کشور

 

 

استراتژی محوری بخش انرژی کجا رفته است؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۵۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

در اسفندماه سال گذشته (1396) در کنفرانس "رویکردهای نوین در نگهداشت انرژی" که توسط "اطاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی ایران" برگزار شد . مطلبی را تحت عنوان فوق ارائه کردم . در این مطلب توضیح دادم که وضعیت مصرف انرژی در ایران نا مطلوب است و اگر ما بخواهیم شاخص شدت انرژی مان را نه به بهترین های دنیا بلکه تنها به متوسط جهانی برسانیم چه پتانسیل عظیمی برای صرفه جوئی و بهینه سازی انرژی وجود دارد و می تواند اقتصاد کشور را متحول کند و با استناد به یک گزارش که در مرکز پژوهش های مجلس تهیه شده بود نشان دادم که متاسفانه طرح های بهینه سازی و ارتقاء بهره وری انرژی پیشرفتی نداشته است و نهایتا در هشت بند دلایل این عدم موفقیت را تشریح کردم. فایل آن ارائه را در اینجا می گذارم و امیدوارم مورد استفاده علاقمندان قرار گیرد و من را از نقدها و نظرات خود بهره مند فرمایند. 



دریافت
حجم: 702 کیلوبایت
توضیحات: فایل PDF






لینک گزارش مرکز پژوهش ها :


بررسی عملکرد ماده (12) قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور و آیین نامه اجرایی آن (طرح های افزایش بهره وری توسط بخش غیردولتی داخلی یا خارجی)




۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۵۲
سید غلامحسین حسن‌تاش

کودتا بر علیه دولت ملی

من پنج سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بدنیا آمدم ، اما ایکاش  نوجوانی و در دوران دبیرستان مطالعات بسیار بیشتر و بیشتری در مورد آنچه پنج سال قبل از تولدم رخ داده بود می کردم و نقش و جایگاه همه جریانات اجتماعی و سیاسی را در آن ، مورد شناسایی قرار میدادم . و ایکاش امکانات اطلاعاتی امروز در اختیار می بود. چه کسانی چه زمانی به موقع به کشور برگشتند و چه نقشی ایفا کردند، چه کسانی امریکا و انگلیس را  به ملی گرایی ترجیح دادند ، دو تیغه قیچی که نهضت ملی لای آن قیچی شد چه جریاناتی بودند و ......... 

آنگاه قطعا در جوانی اشتباهات کمتری را مرتکب می شدم. 

ایکاش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۷:۴۹
سید غلامحسین حسن‌تاش

 

 

 

 

 

وزیر نفت  اخیرا در مصاحبه‌ای فرموده‌اند اگر 4 میلیون بشکه صادرات می‌کردیم امریکا نمی‌توانست تحریممان کند و اشاره کرده‌اند که اگر در کار وزارتخانه تاخیر نمی‌انداختند صادرات نفت کشور 4 میلیون بشکه در روز بود.

 

 

البته این گونه فرافکنی‌های جناب ایشان مسبوق به سابقه است. اما سرانجام روزی در پیشگاه تاریخ ایشان باید به سوالات زیر پاسخ دهند.

 

 

1-   جناب وزیر؛ در دور قبل وزارتتان در هشت سال دولت اصلاحات قرار بود تولید نفت را به هفت میلیون بشکه برسانید شرایط بین‌المللی هم مساعد بود و شرکت‌ها آمدند و بیع‌متقابل بستند، چرا تولید نفت از حدود 4 میلیون بشکه تجاوز نکرد؟ بر روی کدام میادین نفتی قرارداد بسته شد و آیا آن میادین اولویت توسعه داشتند ؟ نتیجه قراردادها چه شد؟

 

 

شما در آن دوره با شرکت‌سازی‌های بی‌مطالعه و شتابزده چنان  بمبی را در صنعت نفت و شرکت نفت منفجر کردید که دیگر هیچ کس قادر به اداره  این صنعت نبود و شرکت "بین"  که بعدا برای بررسی وضعیت آوردید آن اشتباهات را گزارش کرد.

 

 

2-   شما تا کنون جمعا یازده سال وزیر نفت بوده‌اید و درهشت سال این میانه هم که وزیر نبوده‌اید، نفت تدریس می‌فرمودید و باشگاه‌دار نفت نیرو بودید. اگر هنوز در نیافته‌اید که میادین نفتی ایران توان تولید 6 میلیون بشکه نفت را ندارد ،که 4 میلیون بشکه آن صادر شود، که وامصیبتا و اگر می‌دانید و خدای ناکرده خلاف می‌گویید و به این خلاف‌گوئی‌ها عادت فرموده‌اید که بازهم وامصیبتا.

 

 

مگر نمی دانید که دولت عراق که وضعیت میادین نفتی‌اش بسیار از ما بکر تر بود و سال‌های سال بود که با توجه به وقایعی که برای این کشور اتفاق افتاده بود بر روی مخازنش سرمایه‌گزاری نکرده بود از حدود نه سال پیش با دست باز شروع به عقد قرارداد با شرکت‌هائی ،که جنابعالی هم بسیار به عقد قرارداد با آنها علاقه‌مند هستید، نمود و این شرکت‌ها که از نظر شما دانای رازهای پیدا و نهان نفتی هستند! وعده داده بودند که تولید نفت این کشور را در همین امسال میلادی(2018) به 10.5 تا 12 میلیون بشکه در روز برسانند و اینک تولید نفت عراق حدود 4.5 میلیون بشکه در روز است. 

 

 

3-   با توجه به وضعیت شاخص شدت انرژی در ایران پتانسیل عظیمی برای بهینه‌سازی و کاهش مصرف انرژی وجود داشت که اگر نه با افزایش تولید میادین نفتی بلکه با کنترل و کاهش مصرف داخلی، صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی کشور می‌توانست به میزان قابل‌توجهی افزایش یابد و در دولت یازدهم و در برنامه پنجم اختیارت گسترده‌ای در این زمینه به شما داده شد و منابع لازم پیش‌بینی شد. کارنامه و عملکرد شما و شرکت بهینه‌سازی مصرف انرژی شما در این زمینه چیست؟

 

 

4-   چه کسانی در کار وزارتخانه تاخیرانداختند؟ کسانی که به گزاف تدوین مدل قراردادی خدماتی بیع‌متقابل را به نام خود ثبت کرده بودند  و نمی‌خواستند خود را از تک و تا بیندازند که تخصصی در این زمینه ندارند و شما بدون توجه به کارنامه قبلی شان تجدید نظر در قرارداد را به عهده ایشان گذاشتید و چند سال وقت صنعت نفت برای مدل مجهول و مجعولی بنام IPC تلف شد. یا گروهبان‌هائی که لباس ژنرالی بر آنها پوشاندید؟ یا ساختاری که در دوره قبلی وزارتتان به شدت ناکارآمدش فرمودید؟

 

 

به حمدالله مجلس و خصوصا کمیسیون مربوطه که با شما همراه و هماهنگ بودند. چرا به صراحت نمی‌گوئید چه کسانی در کار وزارتخانه تاخیرانداختند.

 

 

5-   جنابعالی ظاهرا فراموش نموده‌اید که در سال 92 به صراحت در مجلس تعهد فرمودید که حتی در شرایط تحریم  تا پایان سال 1396 تولید نفت و میعانات گازی کشور را به 5.7 میلیون بشکه در روز می‌رسانید. که البته اهل فن به خوبی میدانستند که این وعده دست نیافتنی است. علی‌القاعده در شرایط تحریم این کار باید با استفاده از توان داخلی انجام می‌شد ولی به محض امضاء برجام جفا با داخلی‌ها آغاز شد توانائی‌های داخلی نادیده گرفته شد و حتی بعضا مناقصه‌ها باطل شد تا کار به خارجی‌ها داده شود که خارجی‌ها هم گیج و منگ IPC بودند، و حالا می‌فرمائید که اگر پنج قرارداد دیگر مانند توتال منعقد شده بود به 4 میلیون بشکه صادرات می رسیدیم. البته در دروه قبل وزارتتان این تعداد قرارداد و شاید بیشتر از آن تجربه شده بود و تولید نفت از 4 میلیون بشکه در روز تجاوز نکرد.

 

 

6-   به فرض این که صادرات ما به 4 میلیون بشکه رسیده بود براساس کدام برآورد از وضعیت عرضه و تقاضا و ظرفیت‌های جهانی تولید نفت می‌فرمائید که تحریم امکان پذیر نبود؟ و تا چه حدش امکان پذیر نبود؟ روسیه را مثال زده‌اید که به خاطر میزان تولید و صادرات نفتش نشده است که تحت تحریم کامل امریکا قرار گیرد. مسائل دیگر و توانائی‌های دیگر روسیه و از جمله صادرات گازش به اروپا را هم ببینید. چرا در این دوره وزارتتان مهمترین و بهترین بازار صادراتی گاز ایران را فراموش فرمودید و از ابتدا گفتید که اروپا بازار خوبی برای صادارت گاز ما نیست. لابد پاکستان که در دور قبل وزارتتان انتخاب کردید و هنوز هم معطل مانده است، بازار خوبی است؟

 

 

درپایان عرض می‌کنم که شاید امروز اغلب آنها که باید از شما حساب‌کشی کنند و این فرافکنی‌ها را تجزیه و تحلیل نمایند بصورت بالفعل و بالقوه ابواب‌جمعی شما باشند. اما همیشه اینگونه نخواهد بود و تاریخ هم قضاوت خود را خواهد داشت.

 

 

نکته مهم دیگری که البته در حوزه اطلاعات جنابعالی  نیست ولی خوب است ذکر شود این است که بزرگترین مشکل ساختاری اقتصاد کشور پیش و بیش از تحریم، پدیده "نفرین منابع" و به تعبیر من "استسقای نفتی" و  وابستگی به نفت است که اگر امروز چهار میلیون بشکه صادارت نفت داشتیم احتمالا شدت آسیب‌پذیری اقتصادمان دو برابر و مشکلات اساسی اقتصادی‌مان بسیار بیشتر بود.

 

 

راه نجات کشور از تحریم و غیر تحریم ارتقاء توان تولید ملی (در تولید کالا و خدمات) و توسعه صنعت و متنوع کردن اقتصاد است. همان چیزی که ریچارد نفیو در کتاب هنر تحریم‌ها هدف اصلی می‌داند و تصادفا به طرز عجیبی بسیاری از سیاست‌های اقتصادی ما هماهنگ با آن بوده است.

 

 

 

 

 

مطالب مرتبط: 
 
 
 
 
 
 
 
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۵۸
سید غلامحسین حسن‌تاش
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۳۷
سید غلامحسین حسن‌تاش
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۱۱
سید غلامحسین حسن‌تاش
حسنتاش

تلاش برای تحریم نفتی ایران از طرف امریکا از یک سو و منزوی شدن امریکا با توجه به خروج از برجام از سوی دیگری تهدیدها و فرصتهایی را برای بخش نفتی ایران به وجود آورده است.

به گزارش ایمنا، امریکا در تلاش است تا با مجاب کردن کشورهای همسایه ایران برای کاهش خرید نفت ایران تحریم‌های نفتی ایران را آغاز کند، البته که پیش از این تجربه این تحریم را داشتیم، اما اجماع جهانی بر علیه امریکا هم فرصتی است که می‌توان از آن استفاده کرد.

در این باره گفت و گویی با سید غلامحسین حسنتاش کارشناس ارشد حوزه انرژی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

با توجه به سیاست‌های اخیر امریکا در قبال فروش نفت ایران، بهترین سیاستی که ایران در این دوران میتواند و یا باید در پیش گیرد چیست تا ضرری در این حوزه به کشور وارد نشود؟

احتمالا منظورتان از سیاست‌های اخیر امریکا خروج یک‌جانبه این کشور از برجام و فشار آن در جهت کاهش صادرات نفت ایران است. البته علاوه بر فشار بر صادرات فشار بر سرمایه‌گذاری در صنعت‌نفت ایران نیز مطرح است یعنی امریکائی‌ها سعی می‌کنند مانع شوند که سرمایه‌گذاران خارجی به صنعت‌ نفت ایران ورود کنند.

با توجه به این که متاسفانه اقتصاد ایران هنوز به شدت وابسته به نفت است مسلما از این ناحیه ضرر به صنعت نفت و اقتصاد کشور وارد خواهد شد ولی باید دید چگونه می‌شود ضرر را به حداقل رساند. در این رابطه به نظر من ابتدا هم صنعت نفت و هم دولت باید در برنامه‌های خود تجدید نظر کنند.

واقعیت این است که اقتصاد ایران در حال وارد شدن به یک شرایط ویژه و یک جنگ تمام عیار اقتصادی است و در چنین شرایطی نمی‌توان برنامه‌های عادی قبلی را ادامه داد و باید روی اولویت‌ها و ضرورت‌ها متمرکز شد به عنوان مثال وقتی قرار است ماه به ماه صادرات نفت ایران کاهش یابد در این شرایط توسعه میادین نفتی و به ویژه میادین مستقل معنا ندارد، نفتش را کجا می‌خواهیم ببریم؟ نباید توان مالی، توان پیمانکاری و توان مدیریتی کشور را صرف پروژه‌هایی کنیم که در این شرایط ویژه اولویت ندارند.

نکته بعدی این است که در این شرایط بعد از تعیین اولویت‌ها و ضرورت‌های این شرایط ویژه، باید به توانایی‌های داخلی بها بدهیم و حداکثر استفاده را از آن بکنیم. متاسفانه خصوصا در صنعت نفت به محض امضاء برجام و به امید یا به توهم این که خارجی ها باز خواهند گشت، دوباره نسبت به توانایی‌های داخلی و به پیمانکاران و قطعه‌سازان و سازندگان تجهیزات بی‌مهری شد و این کار درستی نبود.

نکته بعدی این است که چه در سطح دولت و چه در سطح صنعت نفت باید به ارتقاء توان تولید ملی که هم کشور را به سمت خودبسندگی اقتصادی حرکت می‌دهد و هم اشتغال ایجاد می‌کند بهای ویژه داده شود و همه موانع آن برداشته شود. اگر اسناد تحریم‌های دشمنان و خصوصا کتاب "هنر تحریم‌ها" نوشته "ریچارد نفیو" که سال‌ها مسئول تحریم‌های ایران در وزارت‌خارجه امریکا بوده است را بررسی کنیم، روشن می‌شود که بیشترین هدف تحریم‌ها تخریب بخش تولید و به ویژه تولید صنعتی کشور بوده است که متاسفانه در دوره‌هایی سیاست‌های اقتصادی داخلی هم خواسته یا ناخواسته در همین مسیر حرکت کرده است که در این مورد باید تجدید نظر جدی شود.

آیا امریکا می‌تواند مانعی در راه خرید نفت ایران ایجاد کند؟

بله قطعا می‌تواند و قبل از برجام هم این کار را کرده است. یادمان نرفته است که صادرات نفت ایران از بیش از  ۲ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱ میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود و اگر برجام تحقق نیافته بود قطعا کاهش بیشتری هم می‌یافت. امریکا از طریق تحریم‌های ثانویه شرکت‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد که نفت ایران را نخرند تا تحت تحریم‌های امریکا قرار نگیرند.

اخیرا ریاست جمهوری موضوع بستن تنگه هرمز را در صورت عدم خرید نفت ایران مطرح کردند، در صورتی که ایران مجبور به این اقدام شود چه پیامدهایی را شاهد خواهیم بود.

دونالد ترامپ در خروج از برجام یک سویه عمل کرد و برخلاف دولت اوباما به دنبال اجماع‌سازی بین‌المللی نبود و به هر دلیل این اجماع‌سازی برایش مهم نبوده است و تنها امتیاز ما در این مقطع در مقایسه با شرایط قبل از برجام همین است.

اجماع بین‌المللی بر علیه ما نیست و امریکا به نوعی منزوی شده است و بقیه طرف‌های برجام در حرف هم که شده مدعی هستند که دنبال راه حل هستند، چنین تهدیدهایی به نظر من می‌تواند موجب شود که دوباره آن اجماع بین‌المللی بر علیه ما شکل گیرد، به ویژه که بیش از ۸۰ درصد از نفتی که از تنگه هرمز عبور می‌کند به آسیا به ویژه چین، هند، ژاپن و کره می‌رود و حدود ۱۵ درصد هم به اروپا و آفریقا و کمتر از ۵ درصد به امریکا.

با توجه به اینکه اخیرا موضوع عدم خرید نفت ایران مطرح شده است، آیا این اتفاق عملی خواهد شد و در صورت تحقق چه تبعاتی برای کشور ایجاد می‌شود؟

تجربه قبل از برجام نشان می‌دهد که این اتفاق تا حدود زیادی عملی خواهد شد. البته بنده قبلا در مقاله‌ای توضیح داده‌ام که صادرات ایران را در کوتاه مدت نمی‌توانند به صفر برسانند و شرایط بازار نفت این اجازه را نمی‌دهد ولی این صادرات می‌تواند نصف شود، اما این که چه تبعاتی خواهد داشت بستگی به برنامه دولت و حاکمیت دارد، در قوانین قبلی برنامه، همواره قرار بوده است وابستگی بودجه دولت به درآمد نفت صفر شود که متاسفانه اتفاق نیفتاده و با توجه به وابستگی فعلی بودجه به نفت قطعا در کوتاه مدت مشکلاتی خواهیم داشت.

اما اگر دولت یک برنامه منسجم توسعه با تاکید بر مبارزه جدی با فساد، تقویت حقوق مالکیت و حمایت از تولید ملی و ارتقاء ظرفیت‌های تولید ملی و تسهیل فضای کسب و کار به نفع تولید و به زیان رانت‌جوئی داشته باشد، در بلندمدت نتیجه مثبت خواهد بود. البته به واژه «اگر» خیلی باید دقت کرد.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۷ ، ۱۲:۲۹
سید غلامحسین حسن‌تاش